eitaa logo
چاپ و نشر بین‌الملل
185 دنبال‌کننده
522 عکس
41 ویدیو
22 فایل
در این کانال ان‌شاءالله ضمن معرفی کتاب‌های انتشارات، گزیده‌های سودمند از کتاب‌ها هم منتشر می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 در خلال ضربات پیاپی دستش که کتفم را هدف گرفته بود، از میان چند ماشین جیپ رد شدم و در دامنۀ یک بلندی سنگی، چشمم افتاد به جیپی که تفنگ 106 بالای آن بسته بودند. تفنگ 106 را خوب می‌شناختم. قبلاً حتی با آن کار هم کرده بودم. هیبت عجیبی برایم داشت. لولۀ سه متری آن همیشه برایم جذاب بود. اما نه؛ داشتند چه می‌کردند؟! چرا عباس را به زور می‌کشیدند بالای جیپ؟! این دیوانه‌ها می‌خواهند چه کنند؟! داشتم گیج می‌شدم. قصدشان را از این کار نمی‌فهمیدم. دلم می‌خواست هوار بکشم، داد بزنم و مثل خوشان هر چه از دهانم درمی‌آید، به آنها بگویم؛ کاری که تا الان نتوانسته بودم انجام بدهم. همه چیز برایم شگفت‌آور جلوه می‌کرد؛ شگفت‌آور و ترسناک. انگار داشتم خواب می‌دیدم. - محکم ببندیدش تا نتونه تکون بخوره. صدای فریادش پیچید تو گوشم. آن سه نفری که داشتند جسم بی‌جان عباس را بالا می‌کشیدند، به دستور این عمو سیبیلو، سری تکان دادند و جنب‌وجوششان را بیشتر کردند. عباس را خواباندند روی لولۀ تفنگ ... 📌 برگرفته از ص 108 رمان «رومی روم»، نوشتۀ حسین زحمتکش، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 تمام لشکریان یزید و ابن‌زیاد که در کربلا حضور داشتند و با امام حسین علیه‌السلام جنگیدند و آن حضرت را به قتل رساندند از مردم کوفه بودند و یک نفر اهل شام در میان آنها نبود. عدۀ بسیار کمی از کوفیان بر عهد خود باقی ماندند و به هر نحو ممکن خود را به امام رساندند و به پیمان خویش وفا کردند. باید دانست که در جبهۀ حق و یاران سرافراز امام حسین غیر از هفده تن خویشاوندان شهید آن حضرت، و هفت تن که خود را از بصره به سیدالشهدا رساندند، و دو یا سه غلام سعادتمندی که در رکاب امام حسین به فیض شهادت نائل گشتند، بقیۀ شهیدان کربلا یعنی اکثریت اصحاب امام حسین، اهل کوفه بودند. متأسفانه پیرامون چگونگی خروج و عبور آن رستگاران بزرگ از حکومت نظامی کوفه با وجود کنترل گذرگاه‌های شهر و پیوستن همۀ این افراد به امام حسین آشکارا چیزی در منابع و مقاتل ذکر نشده است. 📌 برگرفته از ص 354 و 355 و 356 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
سر گذاشتن بر چیزی که سجده بر آن صحیح نیست 📚 ‌‏اگر به طور غیر عمدی، پیشانی را روی چیزی بگذارد که سجده بر آن‌‎ ‌‏صحیح نیست، طبق نظر امام‌خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای باید پیشانی را از روی آن، به روی چیزی که سجده بر آن جایز است بکشد‌‎ ‌‏و نمازش صحیح است و نباید پیشانی را از روی آن بردارد؛ خواه قبل از گفتن ذکر واجب متوجّه شود که جای سجده‌‎ ‌‏صحیح نیست یا بعد از گفتن آن؛ ولی اگر کشیدن ممکن نبود و تنها باید پیشانی برداشته شود و سجدۀ مجدد انجام بگیرد، بنا بر نظر امام‌خمینی احتیاط واجب آن است که نمازش را‌‎ ‌‏تمام کند و سپس از نو بخواند. بنا بر نظر آیت‌الله خامنه‌ای نیز اگر بلند کردن پیشانی با علم و عمد باشد، نماز باطل است. اما طبق نظر آیت‌الله سیستانی هر گاه در حال سجده بفهمد سهواً پیشانی را بر چیزی گذاشته كه سجده بر آن باطل است، چنانچه پس از به جا آوردن ذكر واجب متوجّه شود، می‌‌تواند سر از سجده بر دارد و نمازش را ادامه دهد و اگر قبل از به جا آوردن ذكر واجب متوجّه شود، باید پیشانی خود را به چیزی كه سجده بر آن صحیح است بكِشد و ذكر واجب را به جا آورد و برداشتن پیشانی جایز نیست؛ ولی اگر كشیدن پیشانی ممكن نباشد می‌‌تواند ذكر واجب را در همان حال به جا آورد و نمازش در هر دو صورت صحیح است. البته بنا بر نظر امام‌خمینی و حضرات آیات خامنه‌ای و سیستانی، اگر بعد از سر برداشتن از سجده متوجّه شود که سر روی چیزی قرار داشته که سجده بر آن صحیح نیست، نمار صحیح است. 📌 برگرفته از ص 93 و 94 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 این نکته قابل توجه است که در منابع و مآخذ مختلف از تهدیدات شدید و مجازات سخت ابن‌زیاد در کمک و یاری رساندن به مسلم‌بن‌عقیل و امام حسین علیه‌السلام سخن گفته شده است؛ اما از تهدید و اجبار کوفیان به شرکت در جنگ با امام حسین چیزی ثبت نشده است. تنها در مورد «شبث‌بن‌ربعی ریاحی» از اشراف سرشناس کوفه آمده است که وی تمارض کرده و نمی‌خواست به کربلا برود. ابن‌زیاد او را فراخواند و گفت: «آیا خود را به بیماری می‌زنی؟ اگر گوش به فرمان ما هستی، به جنگ دشمن ما حرکت کن.» او هم پس از دریافت هدایا از عبیدالله‌بن‌زیاد به کربلا رفت. 📌 برگرفته از ص 354 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 بنا بر نقل تاریخ، ابن‌زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و در سخنانی ضمن تعریف و تمجید از سیرت و روش معاویه و یزید گفت: امیرمؤمنان یزید، بر گرامیداشت شما افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دینار و دویست هزار درهم میان شما تقسیم کنم و شما را به جنگ دشمنش حسین‌بن‌علی بیرون برم. پس گوش کنید و اطاعت کنید. آنگاه از منبر فرود آمده و آن عطایا و مبالغ را میان بزرگان کوفه تقسیم کرد. در پی آن کوفیان آمادۀ حرکت به سوی کربلا شدند. شگفتی در این است که آنها با گرفتن عطایا و در حقیقت رشوه‌های کلان، داوطلب نبرد با امام شدند و لذا در صحنۀ پیکار به جز دو نفر، کسی از اهل کوفه در برابر سخنان آتشین و تکان‌دهندۀ امام حسین منفعل نشد و میدان را خالی نکرد! 📌 برگرفته از ص 354 و 355 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
#معرفی_کتاب #بصره_و_نقش_آن_در_تحولات_قرن_اول_هجری 📚 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، اث
نامۀ امام حسین علیه‌السلام به زعمای بصره پس از مرگ معاویه، امام‌حسین برای زعما و بزرگان پنج ناحیۀ بصره نامه نوشت و توسط سلیمان برای آنان فرستاد: مالک‌‌بن‌مسمع بکری؛ احنف‌‌بن‌‌قیس؛ منذر‌‌بن‌‌جارود؛ مسعود‌‌بن‌‌عمرو؛ قیس‌‌بن‌‌هیثم و عمرو‌بن‌‌عبیدالله‌بن‌‌معمر. «اما بعد، خدا محمد صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم را از میان مخلوقات خویش‏ برگزید و به او نبوت را کرامت داد و او را به پیامبری خود معین کرد و آنگاه که بندگان را اندرز داد و رسالت خویش را به پایان رسانیده او را سوی خویش برد. ما خاندان، دوستان، جانشینان و وارثان او بودیم و از همۀ مردم، برای این مقام شایسته‏تر بودیم؛ اما قوم ما دیگران را بر ما ارجحیت دادند و برای جلوگیری از تفرقه از حق خود گذشتیم و رضایت دادیم درصورتی‌که می‏دانستیم حق ما نسبت به این کار از کسانی که عهده‌‏دار آن شدند، بیشتر بود. اینک پیک خویش را با این نامه سوی شما فرستادم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر او(ص) دعوت می‏کنم که سنت را از بین برده‌اند و بدعت را جایگزین آن کرده‌اند. اگر گفتار مرا بشنوید و دستور مرا اطاعت کنید شما را به راه راست هدایت می‏کنم. والسّلام‌ علیکم ‌و رحمة‌الله.» 📌 برگرفته از ص 220 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، تألیف سید امیر حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
✅ ای کاش مادرم مرا نمی‌زاد! خبر خفت‌آور و ذلت‌باری را زبانزد عوام ساخته‌اند، به این مضمون که روزی کسی از امام سجاد علیه‌السلام پرسید: در فاجعۀ عاشورا و پس از آنکه در مسیر کوفه و شام و دشت و صحرا، اسیر دست دشمن بودی و این همه مصائب گوناگون دیدی، سخت‌تر از همه کدام مصیبت بود؟! حضرت جواب داد: «الشام! الشام! الشام!» سخت تر از همه، مصایبی بود که در شام و دمشق دیدم. سپس از زبان امام می گویند که برای نمونه گفت: دست و پایم بسته بود،که چشمم به مادر محمد باقر (امام باقر) افتاد. دیدم که بیچاره در بدمحذوری است؛ روی ناقۀ بی‌کجاوه و بی‌جهاز، هم باید خود را نگاه دارد، هم باید فرزند خردسالش را در بغل، حفظ کند و این همه را نمی‌تواند؛ می‌خواهد صورتش را از نامحرمان بپوشاند، کودک از آغوشش می‌افتد و می‌خواهد فرزندش را نگاه دارد، رویش باز می‌شود! از شدت ناراحتی نزدیک بود بمیرم؛ وضع را چنان وخیم دیدم که گفتم: ای کاش مادرم مرا نمی‌زاد! از دیرباز هرگاه که این روضه را می‌شنیدم، دلم آتش می‌گرفت. اگر شنوندگان دیگر مضمون این روضه را باور می‌کردند و می‌گریستند، من به گفتن و نقل کردن آن می‌گریستم. مگر انسان هر چیزی را در هر کتابی دید و یا از هر کسی شنید، باید بگوید؟ سوگمندانه امروز هم این خبر دل‌آزار در میان روضه‌خوانان رایج است و تا آنجا شیوع یافته است که جملۀ «الشام، الشام» میان مردم ضرب‌المثل شده است! همیشه دنبال سند و مدرکی برای این خبر می‌گشتم تا شاید در کتابی ببینم و از چگونگی متن و سند، یا لااقل از کتابی که آن را نوشته باشد، اطلاع پیدا کنم، اما در طول نزدیک به سی سال که با انواع کتابهای مربوط به عاشورا و زندگانی امامان معصوم آشنا هستم، هرگز این خبر را در کتابی که لااقل بشود اسمش را آورد، ندیدم؛ تا اینکه دو یا سه سال پیش در «مناجات خمسة عشر» به این بخشی از «مناجاة الخائفين» رسیدم که امام سجاد در محراب عبادت و در حالت خاص عارفانه و معصومانه‌اش به خدا عرض می‌کند: لَيْتَ شِعْرِی أَلِلشَّقاءِ وَلَدَتْنِی أُمِّی؟ أَمْ لِلْعَناءِ رَبَّتْنِی ؟ فَلَيْتَها لَمْ تَلِدْنِی، وَ لَمْ تُرَبِّنِی، وَلَيْتَنِی عَلِمْتُ أَمِنْ أَهْلِ السَّعادَةِ جَعَلْتَنِی، وَبِقُرْبِكَ وَجِوارِكَ خَصَصْتَنِی، فَتَقِرَّ بِذٰلِكَ عَيْنِی، وَتَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِی ای کاش می‌دانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی به دنیا آورده، یا برای رنج کشیدن و زحمت پرورانده است؟ اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود و ای کاش آگاه بودم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص داده‌ای تا به این سبب چشمم روشن و جانم آرام گیرد؟ راستی که جای تعجب است که چگونه مطلبی را از مناجات خمسة عشر گرفته، از آن روضه‌ای چنان دردناک و دل‌خراش ساخته اند! 📌 برگرفته از صفحات 286 و 287 کتاب «تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین علیه‌السلام»، تألیف محمد صحتی سردرودی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
کارویژه‌های اختصاصی 📚 علاوه بر کارویژه‌هایی که تقریباً تمام دولتها برای خود قائل‌اند و یا کارویژه‌هایی که صرفاً برخی از دولت‌ها انجام آن را وظیفه خود می دانند و ذکر آنها گذشت، در قرآن برای عهده‌داران حکم کارویژه‌هایی مطرح می‌شود که به اندیشۀ سیاسی اسلام اختصاص دارد و به عبارتی می توان کارویژه‌های دیگر را مقدمه‌ای لازم برای این کارویژه‌ها تلقی کرد، به شکلی که تحقق این کارویژه‌های اختصاصی را می‌توان هدف دولت نامید. کارویژه‌هایی که تاکنون ذکر شد اگرچه بر اجرای همه آن‌ها تأكيد می‌شود، اما قرآن آنها را کارویژه‌هایی می‌داند که هرچند لازم‌اند، ولی کافی نیستند؛ قرآن با اشاره به این موضوع، دولت‌هایی را که کارویژۀ خود را در این حد دانسته و حتی به شکل مطلوبی در این زمینه اقدام کرده‌اند، ناقص می‌داند. این کارویژه‌های اختصاصی عبارت است از: هدایت، ابلاغ، تبیین، تعلیم، تبشیر و انذار، خارج کردن از تیرگی‌ها، جلوگیری از گمراهی مردم، اظهار دین، امر به معروف و نهی از منکر، برپایی نماز، اصلاح، گواهی بر جامعه. 📌 برگرفته از صفحات 239 الی 267 کتاب «بنیان اندیشۀ سیاسی اسلام در قرآن»، تألیف سعید جلیلی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
   ✅ حقوق لازم زن که بر عهدۀ شوهر است 1- دادن نفقۀ او در حد شأن و شئون زن؛ 2- اذیت نکردن و ظلم نکردن و بد اخلاقی نکردن با او بدون وجه شرعی؛ 3- رها نکردن او به طوری که زن نه شوهردار به حساب بیاید و نه مطلقه؛ 4- ترک نکردن مقاربت با زن بیش از چهار ماه بدون عذر یا بدون رضایت زن. (البته آیت‌الله سیستانی این حکم را مقید به زن جوان می‌دانند.)  5- قَسْم (این، از حقوق مشترک بین زن و شوهر و مربوط به مردانی است که دو یا چند همسر دائمی دارند و نیازی به تفصیل آن در این کتاب نیست)  📝 اگر زن وظایف واجب خود را در برابر شوهرش رعایت نکند، ناشزه به حساب می‌آید. اگر زن ناشزه شد، دیگر مستحق نفقه نیست؛ تا وقتی که از نشوز خارج شود.  همچنین در حالت نشوزِ زن، مرد لازم نیست در مدت چهار ماه حتماً یک بار با او نزدیکی کند. البته آیت‌الله سیستانی در اینجا قیدی دارند؛ می‌فرمایند: اگر نشوز زن، به دلیل بیرون رفتن وی از خانه بدون اجازۀ شوهر باشد یا اینکه عدم تمکین زن، گاه‌گاه باشد نه اینکه بطور مطلق تمکین نکند، حقوق زن، بنا بر احتیاط واجب ساقط نخواهد شد.  📌 برگرفته از ص 93 و 94 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
هدایت شده از کریمی- بیان احکام
تعداد جلدهای باقی‌مانده از چاپ اول کتاب خمس همراه با cd عرضه می‌گردد. این cd حاوی صوت یازده جلسه تدریس این کتاب، توسط حجت‌الاسلام‌والمسلمین کریمی، و همچنین یک فایل word حاوی اکثر نکات تکمیلی و اصلاحی کتاب است.
📚 اما از همه ارزشمندتر اقدام آن شمار معدود شیعیان کوفی با اخلاص و معنویت و بصیرتی است که در خانه‌های خود به انتظار امام زمان خویش ننشستند و با وجود علم و آگاهی از اینکه امام حسین به کوفه خواهد آمد، شهر خود را ترک کرده و به سوی امام خویش شتافتند و از مکه با آن حضرت به سوی کوفه همراه شدند و یا در میانۀ راه به او پیوستند. کسانی همچون: عابس‌بن‌ابی‌شبیب شاکری، حجاج‌بن‌مسروق جعفی، سعیدبن‌عبدالله حنفی، بریر‌بن‌خضیر همدانی و شوذب هم‌پیمان بنی‌شاکر. 📌 برگرفته از ص 358 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
#معرفی_کتاب #فرزانه_فروزنده 📚 آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، متوفای 1346 ه.ش، یکی از علمای مشهد بود که
📚 حجة‌الاسلام‌و‌المسلمین فردوسی‌پور می‌گوید مدت دو سالی که در منزل شیخ مجتبی قزوینی بودم، مشاهده می‌کردم وقتی داخل اتاق می‌نشستند، ‌به جایی تکیه نمی‌دادند و همیشه دوزانو بودند و چون اصرار می‌کردیم آقا متکا پشت سر خود بگذارید، قبول نمی‌کردند، وقتی به قیافه او نگاه می‌کردیم، احساس می‌نمودیم در محضر بزرگی نشسته است، استاد محمدرضا حکیمی هم گفته است: من متوجه شدم که آن حالت جلوس ایشان و گاهی با آن‌که تنها بودند با رعایت آداب خاصی می‌نشستند بدان جهت بود که خود را در محضر حضرت بقیة‌ الله می‌دیدند. 📌 برگرفته از ص 118 کتاب «فرزانۀ فروزندۀ جان‌ها و دل‌ها» در شرح احوال آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، تألیف غلامرضا گلی زواره، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
#معرفی_کتاب #بصره_و_نقش_آن_در_تحولات_قرن_اول_هجری 📚 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، اث
سخن امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام با مردم بصره هنگام نصب حاکم بر آن‌ها بنا بر نقل شیخ مفید (ره)، حضرت در میان مردم بصره به‌خطبه ایستاد و بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «ای مردم بصره، همانا من عبدالله‌بن‌‌عباس را حاکم بر شما قرار دادم. به سخنان او گوش فرادهید و امرش را اطاعت کنید. چرا که او، امر خداوند و رسولش را اطاعت ‌می‌کند. اگر در امر شما چیزی انجام داد یا حقی را ضایع نمود من را باخبر کنید تا او را از حکمرانی بر شما عزل کنم و من امیدوارم که او را پرهیزکار و باتقوا بیابم و من او را بر شما تولیت ندادم؛ مگر اینکه دربارۀ او این چنین گمان کرده‌ام و خدا از ما و شما بگذرد.» 📌 برگرفته از ص 150 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، تألیف سید امیر حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
به لطف خدا کانال شرکت چاپ و نشر بین‌الملل در آپارات ایجاد شد. در این کانال فیلمهای مربوط به رونمایی و نقد و بررسی کتاب‌ها بارگذاری خواهد شد ان‌شاءالله https://www.aparat.com/nashrebeynolmelal
📚 در یکی از سال‌ها که شیخ مجتبی قزوینی برای رسیدگی به امور دینی شهرستان فردوس،‌ به این شهر آمده بود، نیابت حجّی برایشان فراهم گردید و از طریق عراق و سوریه به عربستان رفت،‌ در طی سفر معظم‌له و هنگام حرکت دعاهای مخصوص می‌خواند، حجاج آفریقایی با حرکت‌های دسته‌‌جمعی سریع مانع انجام صحیح طواف ایشان و همراهان می‌گردیدند و چون برخی از یارانشان این رفتار آنان را مذمت می‌کردند، شیخ قزوین با اشاره و تنبّه خاصی گفت: اینجا خانۀ خداست و این‌ها هم بندگان حضرت حق‌اند و به قدر فهم و درک خود، عبادت می‌کنند. در هنگام ورود به مدینه، مشاجره‌ای بین زائرین رخ داد،‌ شیخ مجتبی قزوینی که هنگام مشاهده‌ی گنبد و مناره‌های مدینة‌ النبی، دارای حال معنوی خاصی گردیده و اشک شوق از دیدگانش جاری شده بود از این نزاع آنان ناراحت شد و گفت: من این نیابت را قبول کردم تا توفیق پیدا کنم بارگاه نبی اکرم (ص) و مراقد ائمه بقیع را زیارت نمایم و شما حالم را گرفتید. 📌 برگرفته از ص 120 و 121 کتاب «فرزانۀ فروزندۀ جان‌ها و دل‌ها» در شرح احوال آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، تألیف غلامرضا گلی زواره، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
حقوق همسایه 📚 روایات بسیاری از پیامبر و اهل‌بیت ایشان علیهم‌السلام در مورد همسایه به ما رسیده‌است که در آن بر رعایت حال او، خوب معاشرت کردن با او و حرام بودن اذیت کردن او تأکید شده‌است. طبق برخی روایات، حُسن جوار (معاشرت خوب با همسایه) موجب افزایش رزق، طول عمر و آبادانی دیار می‌شود. پیغمبر ‌‏صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم‌‎ فرمود: «جبرئیل مرتب مرا به همسایه سفارش می‌کرد تا این که گمان کردم که به‌‎‌زودی او را از ورثه قرار می‌دهد». و روایت شده پیغمبر ‌‏به امیرالمؤمنین‌علی ‌‏علیه‌السلام‌‏ و‌‎ ‌‏سلمان و اباذر ـ راوی می‌گوید: و شخص دیگری را که فراموش کردم و گمان دارم که‌‎ ‌‏مقداد بود ـ دستور داد که در مسجد به بالاترین صدا ندا کنند کسی که همسایه‌اش از‌‎ ‌‏بدی‌های او در امان نباشد، ایمان ندارد و آن‌ها سه مرتبه ندا کردند. و در کتاب کافی آمده‌است:‌‎ امام‌صادق از پدر بزرگوارش امام‌باقر ‌‏علیهماالسلام‌‏ نقل می‌کند که فرمود: «در کتاب علی‌‏ ‌‌‌‏خواندم که رسول خدا بین مهاجرین و انصار و کسانی که به آن‌ها ملحق شدند، از‌‎ ‌‏اهل یثرب، نوشت که همسایه مانند خود انسان است؛ نه ضرر می‌رساند و نه ستم می‌کند و‌‎ ‌‏احترام همسایه بر همسایه مانند حرمت مادر او است.» 📌 برگرفته از ص 269 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
«حقوق متقابل کودک و ولی در اسلام و موارد تطبیقی آن»، عنوان کتابی است از مجید وزیری که اولین بار در سال 1384 و دومین بار در سال 1386 توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل منتشر شد و حالا پس از سال‌ها در 407 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه تجدید چاپ شده است. از دیدگاه اسلام، پدر به‌عنوان مصداق بارز ولی کودک، دارای نقشی ویژه و وظایف بسیاری در نهاد خانواده و به‌ویژه در رابطه با تربیت کودک است، به‌طوری که حتی مادر، قادر به ایفای برخی از این وظایف نیست. اسلام، پدر را از ارکان و عناصر اصلی سیستم تربیتی خانواده به‌شمار می‌آورد و او را مسئول ایجاد ارتباط، هماهنگی، هدفداری و تمامیت این سیستم نیز می‌داند. متأسفانه به‌سبب فاصله گرفتن از آموزه‌های دینی، نقش پدر در تربیت کودک رنگ باخته و تنها نقش اقتصادی پدر در خانه، بروز و ظهور دارد. این کتاب مشتمل بر چهار بخش و هر بخش نیز دربردارندۀ چند فصل است. بخش اول به کلیات اختصاص دارد و شامل سه فصل است: مفهوم حق، مفهوم ولایت و اقسام آن، و مفهوم کودک. بخش دوم کتاب در مورد حقوق کودک بر ولی بوده و شامل سه فصل است: حقوق کودک بر ولی قبل از ولادت، در ایام ولادت و بعد از ولادت. بخش سوم از کتاب به حقوق ولی بر کودک اختصاص دارد و شامل دو فصل است: حقوق ولی بر کودک در دوران حیات ولی و در دوران بعد از حیات ولی. بخش چهارم کتاب، ضمانت‌ها و مسئولیت‌ها را مطرح کرده است. این بخش شامل دو فصل است: تضمیناتی برای حمایت کودک در مقابل ولی، و مسئولیت‌ها شامل مسئولیت مدنی و کیفری ولیّ قهری و مسئولیت مدنی و کیفری کودک.
📚 البته عذر اشراف و سران کوفه که برای آینده و موقعیت برتر خویش چاره‌جویی می‌کردند، بحث دیگری است. شاید بتوان گفت وعدۀ ابن‌زیاد مبنی بر افزایش حقوق و مقرب شدن نزد یزید در صورت رفتن به جنگ با امام حسین، از عوامل اصلی داوطلب شدن و پایداری مردم کوفه در جنگ با امام باشد! 📌 برگرفته از ص 355 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 اشراف کوفه، وقتی قدرت ظاهری و برتر یزید و ابن‌زیاد را دیدند و یقین کردند حکومت در قبضۀ قدرت آنها باقی خواهد ماند، نه تنها تغییر چهره دادند و نامه‌های دعوت از امام را به فراموشی سپردند، بلکه در تقرب و نزدیکی بیشتر به ابن‌زیاد کوشیدند و می‌خواستند وفاداری خود را به او و یزید ثابت کنند و اطمینان وی را هرچه بیشتر به خود جلب نمایند. 📌 برگرفته از ص 355 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
        📚 یک سال،‌ در ماه مبارک رمضان،‌ ایشان در شهرستان فردوس مشغول فعالیت‌های ترویجی بود، در شب احیاء،‌ در مسجد جامع شهر مراسم پرفیضی برگزار شد،‌ صبح که ایشان نماز جماعت را اقامه کرد، ‌یکی از افراد که سیّدی شریف،‌ مورد وثوق و انسان درستی بود، بعد از نماز خدمت ایشان آمد و گفت: دیشب در رویایی،‌ مشاهده کردم همین‌جا که شما برای اقامه نماز صبح ایستاده‌اید، حضرت ولی‌عصر (عج) تشریف آورده بودند و شما به آن وجود مبارک، اقتدا کردید و مردم شهر قزوین هم از شما پیروی کردند، مرحوم حاج شیخ از روی تواضعی که داشت، به سرعت مطلب را برگردانید و فرمود: این به خاطر آن است که مجلس احیای دیشب شما مؤمنان پربار و مورد توجه حضرت بوده است. 📌 برگرفته از ص 122 کتاب «فرزانۀ فروزندۀ جان‌ها و دل‌ها» در شرح احوال آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، تألیف غلامرضا گلی زواره، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
نشست نقد و بررسی کتاب «رومی روم»؛ سه شنبه 15 شهریور، ساعت 14، خانۀ کتاب و ادبیات ایران
سخن امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام با حاکم بصره امیرالمؤمنین هنگامی که ابن‌عباس را حاکم بصره کرد به وی فرمود: تو را به تقوای الهی سفارش می‏کنم و به عدل ورزیدن نسبت به کسانی که خداوند تو را سرپرست آنان قرار داده است. بر مردم به‌واسطۀ چهره و دانش و فرمانت فراخی گیر. تو را از گناه برحذر می‏دارم؛ چراکه گناه، قلب و حق را می‏میراند. بدان آنچه تو را به خدا نزدیک می‏کند از آتش دور می‏دارد و آنچه تو را به آتش نزدیک می‏کند، از خدا دور می‏‌سازد. خدا را بسیار به یاد آور و ازجملۀ غافلان مباش.‏ 📌 برگرفته از ص 150 و 151 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، تألیف سید امیر حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل