eitaa logo
علی نصیری
1.2هزار دنبال‌کننده
977 عکس
346 ویدیو
142 فایل
پایگاه اطلاع‌رسانی استاد علی نصیری nasirigilani.ir ارتباط با ما: @NasiroddinAlavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ زیارت صدیقه طاهره (ع) مغتنم است. یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ اِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ یادی از مادران و همسران فداکار ولادت پر نور و سرور صدیقه طاهره (ع) بهانه ای است برای یادکرد خدمات و خیرات بی بدیل مادر و همسر. مهر و محبت مادر نسبت به فرزندان که گاه از مرحله عشق هم فراتر رفته و به مرز از خود بیخود شدن می رسد، هماره مایه شگفتی انسان می شود. تنها توجیه این عشق به ودیعت گذاشتن آن از سوی خداوند است. باری، گوشه ای از عشق خداوند به بندگان در قالب عشق مادران به فرزندان جلوه گری کرده است. ما عشق و شیدایی مادر را می بینیم، اما از آن که صاحب اصلی این عشق بوده و آن را این چنین زیبا در ظرف جان مادر سرریز کرده؛ یعنی از خداوند غفلت داریم. خواجه پندارد که روزی، ده دهد او نمی داند که روزی ده دهد! تفطن و توجه به این عشق و شیدایی در حقیقت شناخت و شهود عشق و شیدایی خداوند است. باری، چنین روزی بهانه خوبی است تا قدر مهر و محبت مادران را بدانیم. همسران نیز در کنار نقش مادری برای فرزندان، دو مسئولیت سنگین خانه داری و همسرداری را بر عهده دارند. خدای مهربان با اراده تکوینیه خود آنان را در کنار همسران قرار داده و میانشان مودت و محبت را برقرار کرده است. همسران بی آن که مزد و مواجبی دریافت کنند، برای آن که مسکن و مأوای راحت و گرمی برای شوهر و فرزندان خود فراهم آورند، از آرامش و آسایش خود می کاهند و گاه خیلی زودتر از زمان متوقع چین و شکن در چهره آنان آشکار می گردد. آیا چنین وفا و صفایی سپاس و ثنا را نمی طلبد؟! http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ پر از خوبی ها باشید! ولادت با سعادت صدیقه طاهره (ع) را به همه مادران، همسران و خواهران مومنه و مکرمه ای که افتخار همراهی آنان را در این کانال و فضای مجازی داریم، تبریک و تهنیت می گوییم. اندیشه و منش همه شما و ما فاطمی باشد. پر از ایمان پر از یقین پر از عشق به خداوند پر از پاکی پر از نور پر از خاکی بودن و بی ادعایی پر از خیر و خدمت رسانی پر از دعا برای بندگان حتی گناهکاران پر از خدمت به همسر و فرزندان پر از دفاع از حریم ارزش ها پر از رکوع و سجود و ذکر خداوند پر از دعا و ثنای الهی پر از عفت و عفاف پر از معرفت و آگاهی پر از همه خوبی ها http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ متن ذیل به عنوان سخن سردبیر دو فصلنامه «مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی» تنظیم شده و مناسب دیدم متن آن در اختیار دوستان قرار گیرد. سخن سردبیر یکی از روش‏های شناخته شده که می‏تواند آگاهی ما را نسبت به ماهیت و جایگاه یک امر افزایش دهد، بررسی مقایسه‏ای آن است؛ به عنوان نمونه برای آن که آشکار شود میزان رشد اقتصادی یک کشور چه میزان است، رشد آن را در مقایسه با سایر کشورهای جهان مورد بررسی قرار می‏دهند و وقتی می‏خواهند میزان پیشرفت علمی یک دانشگاه را بسنجند، آن را با دانشگاهی مشابه مورد مقایسه قرار می‏دهند. شناخت مقایسه‏ای در آموزه‏های دینی نیز مورد تایید قرار گرفته است؛ چنان که قرآن از این روش برای تبیین بسیاری از حقایق بهره جسته است؛ به عنوان نمونه قرآن برای نشان دادن تفاوت هدایت با ضلالت و تفاوت دین‏داران با گمراهان چنین آورده است: «وَمَا یسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ وَمَا یسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ» (فاطر، 19 – 22) چنان که پیداست در این آیات میان نابینا و بینا؛ تاریکی‏ و نور؛ سایه و گرمای آفتاب و میان زندگان و مردگان مقایسه شده و راهیافت به تفاوت میان آنها به داوری خواسته شده است. حال اگر مطالعات تطبیقی ناظر به کتابی بی بدیل همچون قرآن باشد، پیداست که دیگر نمی توان از عهده بیان اهمیت آن برآمد؛ زیرا در میان دوازده دين زنده جهان، تنها اسلام است که از کتاب آسمانی جامع و کامل؛ یعنی قرآن بهره دارد؛ کتابی که در آن هیچ گونه دخل و تصرف راه نیافته و با تکیه به برهان عقلی و با هم آورد طلبی همه را به آوردن گفتاری کوتاه همچون یکی از سوره های خود فراخوانده و با گذار پانزده سده ناتوانی جهانیان در این عرصه را به رخ آنان کشیده است. از سویی دیگر؛ مطالعات تطبیقی در عرصه قرآن پژوهی می تواند حداقل در عرصه های ذیل دنبال گردد: یک؛ بررسی تطبیقی دیدگاه صاحب نظران شیعی؛ دو؛ بررسی تطبیقی دیدگاه صاحب نظران مسلمان اعم از شیعه و اهل سنت؛ سه؛ بررسی تطبیقی دیدگاه نواندیشان دینی؛ چهار؛ بررسی تطبیقی دیدگاه خاورشناسان. دو فصلنامه «مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی» که با همت ستودنی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم چند سالی به زینت انتشار آراسته شده و دیدگاه اندیش وران قرآنی را بازتاب داده است، این دست از مطالعات را در دستور کار خود قرار داده است. از دیگر سو؛ باید برای این دانشگاه امتیاز ویژه ای قائل شد؛ زیرا مجموعه علمی ای برگ و بار گرفته از پدیده وقف به حساب می آید که در پی شور و شیدایی شماری زیاد از مؤمنان و متدیان به تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآنی به جهانیان و گذشت آنان از اموال شان فراهم آمده است. از این جهت این دانشگاه را می توان مصداقی کامل از این آیه شریفه دانست: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ» (توبه، 108) از این جهت این ناچیز سردبیری دو فصلنامه قرآنی این دانشگاه را با شوقی وافر پذیرفتم؛ تا شاید سهمی هر چند خُرد و ناچیز در جهت رشد و تعالی مطالعات قرآنی برای ما رقم خورد. در این جا بر خود لازم می بینم که از همه عزیزان فاضلی که پیش از این در مدیریت این فصلنامه و انتشار مقالات آن نقش داشته اند، تقدیر و تشکر نمایم. باید اذعان کرد که به لطف الهی مجموعه ای فخیم و فاخر از اساتید محترم حوزه و دانشگاه مدیریت علمی و در کنار آنان دوستانی فرهیخته و امین مدیریت اجرایی این دو فصلنامه را برعهده دارند. امیدوارم خداوند به همه محافل حوزوی و دانشگاهی کشور به ویژه دانشگاه علوم و معارف قرآن و به دو فصلنامه «مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی» برکات و فیوضات خود را ساری و جاری فرماید و این دو فصلنامه در سایه عنایت الهی و همت دست اندرکاران آن بتواند در اهداف بلند خود بیش از پیش توفیق و کامیابی یابد. علی نصیری سوم بهمن ماه 1400 برابر با بیستم جمادی الثانی 1443 همزمان با روز ولادت با سعادت صدیقه طاهره (ع) 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir
خارج فقه (جلسه ۱۱۱۷).mp3
9.23M
✳️ (جلسه ۱۱۱۷) مباحث این جلسه: بررسی روایات باب هفتم از ابواب کیفیه القضاء از کتاب شریف وسایل الشیعه «باب انه یقضی بالحبس فی الدین و نحوه» http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ (جلسه ۷۳) مباحث این جلسه: ۱. مفهموم «یضل من یشاء» و موارد مشابه دیگر سریان مدّی عمل است. ۲. بررسی مفهوم سریان مدّی عمل و دخالت ایجابی خداوند در اضلال 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir
✳️ اهل بیت (ع) افزون بر راه های عادی و طبیعی، از دانش لدنّی برخوردارند، دانش آنان حوزه هایی همچون غیب و امور پنهان را در بر می‌گیرد. استاد علی نصیری رئیس مرکز معارف وحی و خرد در یادداشتی به بررسی شبهه علم امام علی (ع) در نامه ای در نهج البلاغه نوشت: با توجه به رابطه تنگاتنگ میان دامنه امامت و پیشوایی با دامنه دانش امام که عقل بر آن تأکید دارد و با توجه به ادله نقلی از جمله روایات فراوان، اهل بیت (ع) افزون بر مجاری عادی و طبیعی، از دانش لدنّی برخوردارند و دانش آنان حوزه‌هایی همچون غیب و امور پنهان را در بر می‌گیرد. از جمله شواهد مدعا مواردی از غیب‌گویی حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه است که پیشگویی امام در مواردی همچون مسلط شدن معاویه و فرمان او نسبت به دشنام و برائت از امام، فتنه و حوادث تلخ حکومت بنی امیه، انقراض حکومت بنی امیه در فرجام کار و ظهور حکومت عباسیان و هجوم مغولان و کشتار وسیع آنان از نمونه‌های آن است. حال با چنین پیش انگاره‌ای، اگر در نهج البلاغه گفتاری از حضرت امیر (ع) منعکس شده باشد که دلالت بر عدم آگاهی امام در امور تدبیر امور داشته باشد، بر اساس اصل ارجاع متشابه به محکم، باید به تأویل برده شود. به عنوان مثال یکی از والیان امام به نام منذر بن جارود عبدی در بخشی از اموالی که در اختیار داشت، دچار خیانت شد. حضرت امیر (ع) در نامه‌ای خطاب به او چنین فرمود: «فَإِنَّ صَلَاحَ أَبِیکَ غَرَّنِی مِنْکَ وَ ظَنَنْتُ أَنَّکَ تَتَّبِعُ هَدْیَهُ وَ تَسْلُکُ سَبِیلَهُ؛ درستکاری پدرت مرا در انتصاب تو بفریفت و پنداشتم که تو از روش او پیروی می‌کنی و به راه او می‌روی.» از ظاهر این نامه چنین برمی‌آید که امام مفتون صالح بودن پدر منذر قرار گرفته و ولایت گوشه‌ای از کشور اسلامی را به او واگذار کرده است، اما با توجه به دامنه و وسعت دانش امام که گاه تا پهنه قیامت امتداد می‌یابد، پذیرش چنین امری با دشواری روبرو می‌شود؛ زیرا کسی که اعلام می‌کند می‌تواند تمام شئونات همه اشخاص و رخدادهای زندگی او تا روز قیامت را خبر دهد، چگونه نمی‌تواند دریابد که منذر به عکس پدر خود، انسان ناصالحی است؟! جایگاه علمی حضرت امیر (ع) را می‌توان در گفتار ذیل دریافت، «و به خدا قسم، اگر بخواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده و به کجا می‌رود و همه احوال او چگونه خواهد، بود می‌توانم.» بر این اساس، نامه امام را باید از باب عدم جواز تعامل اهل بیت (ع) بر اساس علم باطنی دانست؛ به این معنا که مقرر است آنان درباره اشخاص و رخدادها بر اساس علم ظاهری عمل کنند و به رغم آگاهی به اسرار و بواطن کارها، آن آگاهی را مبنای عمل قرار ندهند. به عبارت روشن‌تر اهل بیت (ع) به رغم آگاهی از ضمایر افراد و همه حوادث و رخدادها؛ اعم از آنکه این علم را فعلی بدانیم یا آن را به میزان خواست آنان منوط کنیم، بر اساس مصلحت و اراده الهی در امور جاری و عادی زندگی، از این دانش گسترده خود بهره نمی‌گیرند و تعاملات خود را بر اساس روند طبیعی و ظاهری پی می‌گیرند. نظیر این امر بنا به گزارش آیات قرآن درباره موسی و خضر (ع) اتفاق افتاد؛ به این معنا که خضر در سه مرحله؛ یعنی سوراخ کردن کشتی مستمندان، کشتن فرزندِ ناصالح و تعمیر دیوار ویران شده، بر اساس آگاهی از امور غیبی و مجاز بودن به تعامل بر اساس باطن هستی، کارهایی را انجام داد که مایه شگفتی و اعتراض موسی (ع) شد. عموم مفسران اذعان کرده اند که در عالم دو نظام ظاهر و باطن وجود دارد و آنچه که خداوند از پیامبران و اولیا خود خواسته، عمل براساس نظام ظاهر است، مگر در موارد خاصی نظیر آنچه که درباره خضر (ع) رخ داد. بر این اساس هیچ بُعدی ندارد که بگوئیم حضرت امیر (ع) به رغم آگاهی باطنی از ناصالح بودن منذر بن جارود عبدی، با او بر اساس این دانش باطنی عمل نکرده و براساس ظاهر امر و به اعتبار شایستگی پدر، مسئولیتی را به او سپرده است. روایتی درس آموز از امام علی (علیه السلام) قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (ع) إِنَّ قُلُوبَ الْجُهَّالِ تَسْتَفِزُّهَا الأَطْمَاعُ وتَرْتَهِنُهَا الْمُنَی وتَسْتَعْلِقُهَا الْخَدَائِعُ. إِنَّ قُلُوبَ الْجُهَّالِ تَسْتَفِزُّهَا الأَطْمَاعُ؛ واژه «استفزاز» به معنای تحریک است، یعنی طمع دل جاهلان را به تحریک و جنبش وامی دارد و باعث می‌شود که فرد کاری انجام دهد که شایسته و مناسب عزت و کرامت نفس او نیست. از این جهت حضرت امیر (ع) برق طمع را بیشتر عامل زمین خوردن عقل می‌داند: «أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ» وتَرْتَهِنُهَا الْمُنَی؛ واژه «ترتهن» از ریشه «رهن» به معنای گرو گرفتن است؛ یعنی آرزوهای بلند پروازانه قلب جاهلان را در گروی خود می‌گیرد و آنان اسیر و گرفتار آمال و آرزوهای خود می‌شوند. 👇👇👇
وتَسْتَعْلِقُهَا الْخَدَائِعُ؛ واژه «تَسْتَعْلِقُهَا» به سه صورت خوانده شده است: «تستعلقها» از ریشه «علق» به معنای بستن است؛ چنان که می‌گویند: «علق الوحش بالحباله»؛ یعنی با ریسمان حیوان وحشی را بند زد. در این صورت معنای این فقره از روایت چنین است: خدعه و فریب عقل جاهلان را به بند می‌کشد. «تستقلقها» از ریشه «قلق»؛ یعنی از جای کندن. در این صورت معنای این فقره از روایت چنین است: خدعه و فریب عقل جاهلان را از جا می‌کند. «تستغلقها» از ریشه «غلق»؛ یعنی بستن. در این صورت معنای این فقره از روایت چنین است: خدعه و فریب عقل جاهلان را چنان در اختیار خود می‌گیرد که رها شدن از آن میسر نیست. واژه «خدائع» جمع خدیعه به معنای فریب و نیرنگ است. حاصل معنای این فقره آن است که عقل انسان جاهل او را به گزینش رفتاری خدعه آمیز با دیگران وا می‌دارد یا آنکه چنان خام و غافل می‌شود که در دام دیگران اسیر می‌گردد. معنی دیگری نیز قابل برداشت از روایت است و آن اینکه خدیعه را به معنای چاره جویی و یافتن راه برای گشودن امور معنا کنیم. در این صورت معنای این فقره چنین خواهد بود: عقل جاهلان آنان را برای چاره جویی در کارها در بند خود می‌گیرد. از آنچه در این روایت بازتاب یافته دو نکته قابل استفاده است: ۱. عقل آدمیان از سه ناحیه در معرض آسیب است: طمع، آرزو و فریب کاری. ۲. وجود این سه آسیب در رفتار و رویّه انسان نشان از ضعف عقل و یا فقدان آن است. از این جهت حضرت امیر (ع) این دست از افراد را جاهل معرفی فرمود. راز جاهلانه بودن سه آسیب پیش‌گفته آن است که اولاً در بسیاری از موارد اگر نگوییم در همه آنها، بر مدار خیال پردازی استواراند و به عبارت دیگر از واقعیت‌های زندگی دوراند. بسیاری از طمع و آزها به حقیقت نمی‌پیوندند و بسیاری از آرزوها در حد یک آرزو می‌مانند و بسیاری از فریب‌ها به هدف نمی‌رسند. راز اصلی همه این ناکامی‌ها وجود دست الهی در باطن هستی و وجود اراده الهی مبنی بر حاکمیت عدل و صدق بر سرتاسر امور است. این امر در شماری از آیات قرآن مورد تأکید قرار گرفته است؛ نظیر آیه «وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ؛ و خدا حیله خائنان را به هدف نمی‌رساند.» این آیه در زبان و در مثلی عامیانه به نیکی معنا شده است: «بار کج هرگز به مقصد نمی‌رسد.» در جایی دیگر فرمود: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ؛ بلکه حق را بر سر باطل می زنیم، تا آن را درهم کوبد و باطل نابود شونده است.» هر چیزی که بر مدار حق نباشد و غیرواقعی باشد، باطل است و طبق این آیه نابودشدنی است؛ دیر باشد یا زود. منبع: https://shiastudies.com/fa/ تاریخ: سوم بهمن 1400
خارج فقه (جلسه ۱۱۱۸).mp3
11.62M
✳️ (جلسه ۱۱۱۸) مباحث این جلسه: ۱. بررسی مساله تعارض دو بینه ۲. چگونگی جمع میان روایات در این زمینه http://eitaa.com/alinasirigilani
تفسیر جلسه ۷۴.mp3
37.88M
✳️ (جلسه ۷۴) مباحث این جلسه: ۱. نگاهی به سیر آیات در باره منافقان ۲. بررسی آیه شریفه:صم بکم عمی فهم لا یرجعون http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ همسران طلاب را دریابید! روزهای تلخی در حوزه علمیه در حال رقم خوردن است. تورم لجام گسیخته و کوشش هر چند ناکارآمد دولت برای حمایت از اقشار ضعیف و آسیب پذیر و غفلت تام و تمام از وضعیت معیشت طلاب و فضلای حوزه! خط فقر در سال جاری یازده میلیون تومان است و درآمد متوسط حوزویان کمتر از دو میلیون!! کاش مساله به همین جا ختم می شد. حسب روال متعارف زن و شوهرها در خانواده ایرانی به همراه فرزندان خود گاه و بیگاه به بازار، پارک، سینما، کنار دریا و ... می روند. که تاثیر بسیاری بر کاهش فشارهای مختلف زندگی می گذارد. اما خانواده های حوزویان در این میان کجا باید بروند تا باری بند از دل برگشایند و غبار غم از ذهن و جان بشویند؟! در وضعیتی که تبلیغات مستمر و مسموم دشمنان در کنار ضعف و سوء مدیریت ها همه ضعف ها را متوجه حوزویان ساخته است و کار از اهانت و اسائه گاه به ضرب و جرح کشیده شده است، چگونه انتظار است یک فاضل یا طلبه حوزه دست زن و فرزند خود را بگیرد و با خیالی آسوده پای به بازار گذارد یا پارک و فضای طبیعی را به نظاره نشیند؟! فاضلان حوزه و طلاب به هر روی مکرر پای از خانه بیرون گذاشته و با حضور در جلسات درس و بحث و مباحثات علمی حال و هوایی عوض می کنند، اما همسران و بالطبع فرزندان آنان چه مجال و مجلسی دارند تا اندکی از فضای تکیده خانه فاصله بگیرند؟! اگر امکان غربالگری روحی و روانی خانواده حوزویان وجود داشت، بی گمان با حجم سنگینی از آمار فرسودگی روحی، آشفتگی، نگرانی، اندوه و به تعبیری گزنده تر روان پریشی مواجه می شدیم! پیداست که این امر چون سر دلبران در حدیث دیگران مورد توجه قرار نخواهد گرفت. وقتی فقر درونی اهالی حوزه و فشار اجتماعی غیر منصفانه که متوجه آنان است را کنار هم بگذاریم، چه برآیند تلخ و تاریکی بدست خواهد آمد؟! راستی مدیران حوزه، مراجع مکرم، خیرخواهان حوزه و ... به مناسبت روز مادر و زن برای تدارک ذره ای از فشارهای روحی و روانی همسران حوزویان چه قدم خیری برداشتند؟! چقدر توانستند حتی با هدیه یک گل به آنان اعلام کنند که ما از فداکاری، وفا، خدمت بی دریغ و تحمل مشاق شما به خاطر گناه ناکرده همراهی با اهالی حوزه غافل نیستیم؟! چون از اقداماتی از این دست اطلاعی ندارم، داوری نمی کنم. اما معتقدم که کم کاری همگان در این زمینه بسیار است. پیشنهاد موکد این ناچیز پیش بینی بودجه ای هر چند اندک سالانه در حوزه برای تقدیر و تشکر از همسران حوزویان در روز زن است. خداوند ما را بیش از پیش با وظایف مان آشنایی و آشتی دهد. علی نصیری پنجم بهمن ماه ۱۴۰۰ http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ نقد دیدگاه استقلال مالی حوزه از نظام اسلامی در حال نگاشتن متنی با عنوان «نقد دیدگاه استقلال مالی حوزه از نظام اسلامی» هستم که ان شاء الله تعالی در چند بخش در کانال بازتاب داده خواهد شد. خلاصه نظر این ناچیز به شرح ذیل است: 🔹 استقلال حوزه شیعه در حکومت سکولار، لائیک و ... مدعای مطلوب و مورد تاییدی است، اما در نظام اسلامی و نظام سیاسی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه از دلایل متقن بهره ندارد؛ زیرا حوزه عملا در تمام شریان حیاتی مدیریت خرد و کلان کشور حضور داشته و نقش آفرین است. 🔹 افزون بر آن همان گونه که وابستگی مالی دانشگاه به حکومت ها مانع استقلال سیاسی و اجتماعی انها نشد و بر اساس شواهد محکم بخشی از بار اصلی انقلاب و مقابله با رژیم شاه بر دوش دانشگاه بوده است، تکیه داشتن حوزه در امور مالی به حکومت اسلامی ضرورتا منتهی به آسیب عدم استقلال حوزه در سایر عرصه ها نخواهد شد. 🔹 از این جهت حوزه باید بسان دانشگاه به عنوان یک نهاد رکین آموزشی کشور به رسمیت شناخته شده و بسان دانشگاه ها در مراکز استان ها از حمایت لازم مالی برخوردار گردد؛ اساتید حوزه به عنوان اعضای هیات علمی حوزه شناخته شده و ساختمان های مناسبی برای تحصیل حوزویان فراهم گردد و فضلا و طلاب در دوران تحصیل از حمایت های لازم برخوردار شده و برای ورود آنان به جامعه و نقش آفرینی متناسب با سطوح تحصیلی پیش بینی های لازم انجام گیرد. 🔹 هدف از طرح ایده ضرورت تامین مالی از سوی حکومت اسلامی با هویت ولایت فقیه ضمن نقد دیدگاه های رقیب، ارایه راه حل کارآمد و واقع گرا برای برون رفت حوزه و حوزویان از تنگناهای دهشت آور مالی کنونی است. این ناچیز به هدف خدمت این مبحث را مطرح می کنم و از همه اساتید، فضلا و طلاب محترم حوزه انتظار دارم که از هر طریق مناسب دیدگاه های موافق یا مخالف خود را ارایه فرمایند. 🔹 شاید این حرکت علمی حداقل برای سال آتی یا کمی آن طرف تر به ویژه در دولت انقلابی آقای رئیسی تاثیر مناسب را گذاشته و در بودجه بندی سالانه اقدامات لازم انجام گیرد. http://eitaa.com/alinasirigilani