eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
21.2هزار ویدیو
766 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ در جامعه و فضای مجازی ایران چه خبر است؟! همگی بخوانید  و پخش کنید👇👇 🔴 اشتباه نکنید.. اغتشاشات دی 96 یک روزه و یک شبه شکل نگرفت. عقبه این اغتشاشات، دستکم به سه سال یکه تازی در حریم الکترونیک کشور و البته چهارده سال فعالیت شبانه روزی شبکه های ای ضدفرهنگی برمیگردد. وقتی از سال 1382 با سخنرانی رسمی نخست وزیر در آمریکا، اعلام شد که برای در ایران، بهترین راه حل، ⚠️تغییر سبک زندگی و فرهنگ اصیل مردم ایران⚠️ است. در فضای مجازی حرکت عریانتر شد: 1️⃣ در کانالهای آتئیستی خدا را برای جوانان و مخاطبان کم سن زیر سوال بردند. 2️⃣ شبکه های و و دهها کانال طلب هزاران مطلب و اسطوره ای از و رژیم سیاه منتشر کردند با این جمله معروف "زمان شاه بهتر بود"؛ تا برای نسل جوان ما این حسرت و افسوس تاریخی پیش بیاد که زمان شاه همه چیز بهتر از امروز و گل و بلبل! بود‌. آنها زندگی قشر ثروتمند در راس هرم جامعه پهلوی را 🏖بعنوان زندگی  اکثریت مردم که 46% آنها در سال 57 در زندگی میکردند، برای نسل جوان و حتی نسل قدیمی جا زدند و یک روایت جعلی ساختند. 3️⃣ صفحات و ایرانپرست، سالهاست از  ، نژادپرستی و تولید نفرت علیه و سخن گفتند با عناوینی مثل "جنایت اعراب در حمله به ایران عصر ساسانی" ؛ "اعتقاد به امامان و عرب پرستی ایرانیان "؛ و ی عقب افتاده ما بجای روشنگری از این دروغهای تاریخی، خود با این موج و همراه شد و به ساخت برنامه های رادیویی و تلویزیونی 🎧🖥 برای تبلیغ آنان پرداخت. 4️⃣ گروههای و با تولید محتوا و ترفندهای مختلف، اعتقادات را زیر سوال بردند، از گرفته تا عصمت و به اهلبیت را‌. ( ها سند اهلبیت دوستی ایرانیان را تمسخر کردند، خرج برای ، ساخت و.. مورد هجمه و شبهه قرار گرفتند) 5️⃣ گروههای فمنیستی و اشاعه کننده و ، با شعارهایی مثل و تبلیغ انواع روابط  (نامشروع)،👨❤️👨 حتی در قالب و ، 👻 عفت و حیای و ایرانی را نشانه گرفتند و هیچ پاسخ هنرمندانه ای در سینما و تلویزیون، بدانها داده نشد. هیچ کس از مزایای عفیف بودن تاریخی مردم ایران فیلم نساخت. نه تنها حقایق تجاوز و خشونت علیه زنان و کودکان و حتی مردان در غرب برای مردم سانسور شد که یک اتوپیا و جامعه رویایی از غرب و حتی نقاط منفی غرب، شکل گرفت. 6️⃣ فضای مجازی با هزاران شبهه مزدورهای واحد 8200 علیه و فلسطینی و و و هر کشور ضداسرائیلی، آکنده شد و ارزش محور و در حفظ امنیت و آرامش برای مردم ایران تصویرسازی نشد. تلویزیون ایران مملو از سریالهای آمریکایی و کره ای است ولی آخرین سریال پخش شده درباره فلسطین به دهه هفتاد برمیگردد (سریال تاراج و هفت سنگ)،. رسانه های انقلابی کشور، آنقدر درگیر مسائل شدند که معدود مستندهای ساخته شده مثل درباره شهادت و حمایت جوانان غربی از ملت فلسطین حتی در این رسانه های حمایت نشد. 7️⃣  کانالها و صفحاتی که صرفا با انتشار شایعه و دروغسازی و البته علم کردن برخی چهره های فاسد سیاسی و مذهبی تلاش کردند افراد مورد اعتماد جامعه را در افکار عمومی بی اعتماد کنند و از مرجعیت بیاندازند و ها به صرف خوب کردن، خوب زدن، خوب خواندن، 🗣به مرجعیت و بخش بزرگی از جامعه تبدیل شدند. 🔶هیچ کس منکر ، تورم و ، فساد و تبعیض نیست، چنانکه برخی از مسئولین ، و خود عامل عمدی از مردم هستند.👌 اما میانگین سنی سربازپیاده های اغتشاشات (زیر ۲۵ سال و برخی حتی دانش آموزند) و شعارهایشان نشان میدهد که قبل از مطالبه باید جای دیگری سراغ این آشوبها را گرفت. حتی برخی از این افراد از معضل اقتصادی رنج نمیبرند؛ مشکل اصلی جامعه ما، روزبروز است. افول فرهنگی ما سبب شده ایرانیانی که قبل از انقلاب، لباسهای 5 بار وصله شده میپوشیدند، اینک برای هر مهمانی لباس جدا بخرند! آنها که پس از ازدواج در یک خانه مشترک با والدین و خواهرو برادرها می زیستند، الان والدین خود را به خانه سالمندان ببرند و روزبروز از هم بیگانه تر شوند و.. ♨️ضریب نفوذ ابزارهای علیه جامعه ما صدها برابر در دوران دفاع مقدس است‌. ♨️ دشمن با این تلاش شبانه روزی کار کرد و از غفلت یا کم کاری ما بهره برد. تمام دستگاه های فرهنگی کشور، بلااستثنا باید مواخذه شوند و در رویکردها و روشهای پیرمردی یا آلوده خود تجدیدنظركنند. ارادتمند ناصر کاوه
شهید شاخص کشوری در سال ۱۴۰۱ شهید شاهرخ ضرغام شهادت هفدهم آذرماه . ماجرای توبه شهید شاهرخ ضرغام در روز عاشورای حسینی: در مراسمی که ظهر عاشورا سال ۵۶ در محله کوکاکولا تهران برگزار شده بود،روحانی در حال موعظه بود و به ماجرای توبه اشاره می‌کند و همین اتفاق باعث ایجاد تحول در شـــــاهـــــــــــرخ می‌شود و درخواست راهنمایی برای تغییر مسیر زندگی خود می‌کند. شاهرخ ضرغام به پیشنهاد این روحانی و شروط سه گانه برای توبه کردن راهی (علیه السلام) می‌شود. برادر شهید میگه شاهرخ بعدازظهر عاشورا با حالت پریشون اومد خونه و به من و مامانم گفت وسایلمون جمع کنید بلیط گرفتم بریم ! مادرم با تعجب گفت: "مشهــــــــــــــــد...؟! آخه بچه تو رو چه به مشهد؟" شاهرخ هم گفت بهت میگم جمع کن بریم! بالاخره رفتیم ترمینال اتوبوس و شبونه حرکت کردیم به سمت مشهد... حاج آقای روحانی به شاهرخ گفته بود باید برای بری مشهد پیش (علیه السلام) ولی ۳ تا شرط داره: ۱_ تا امام رو ندیدی و اجازه نداد وارد نشی! ۲_وارد که شدی تا اجازه نداد حرف نزنی! ۳_اجازه که داد هر غلطی کردی به امام بگو و ازش معذرت بخواه! داداشش میگه صبح رسیدیم مشهد رفتیم تو یه مسافرخونه یه استراحت کردیم و ۳ تایی رفتیم حرم مامانم رفت تو قسمت زنونه من و شاهرخ هم رفتیم مردونه وارد حرم که شدیم انگاری شاهرخ میخ کوب شده بود! همینجوری به نگاه می‌کرد و میریخت یه چند دقیقه ای تو همین حالت بود که گفت بیا بریم داخل رفتیم داخل حرم روبروی وایسادیم دیدم زیر لب داره یه چیزایی به امام رضا (عليه السلام) میگه و اشک میریزه تو حال و هوای خودش بود که یه پیرمرد قد خمیده رو دید که می‌خواست خودش رو به ضریح برسونه ولی جمعیت اجازه نمیدادن شاهرخ صحبت هاش رو قطع کرد رفت زیر یه خم پیرمرده و گذاشتش رو کولش با اون هیکلی که داشت جمعیت رو زد کنار و خودش و پیرمرده چسبیدن به ضریح منم دنبالشون رفتم شاهرخ هم گریه میگرد و میگفت امام رضا غلط کردم! بعد۱۰ دقیقه پیرمرده زد به شونه شاهرخ و گفت جوون بسه دیگه "خدا عاقبتت رو ختم به خیر کنه...!" بریم دیگه! تا آخرش شد! به کانال کنگره شهدا بپیوندید
🕊🌹🌹🌹 ‍🕊 ♡بسم رب الشهدا♡ ✍دست برد سمت شبڪه هاے و دخیل بست. دلش مانند دستانش گره خورد به اے ڪه قرار بود حاجت روایش ڪند ، ✍😔بیقرارے میڪرد گویے در منجلابے فرو رفته ڪه هیچ راه نجاتے ندارد. و دقیقا حس میڪرد در منجلاب فرو رفته و ڪسے نیست تا دست دلش را بگیرد و او را از این منجلاب نجات دهد و تا منتهیٰ الیه آرزویش یعنے برساند. ✍دلش گرم بود به ، اربابے ڪه دلش نمی‌آمد نوڪرش بیش از این عذاب بڪشد ڪه درخواستش را خواند و امضاء زد و نام در زمره شهیدان ثبت شد. ✍به گمانم از همان اول مهدے ته قصه را خوانده بود ڪه زبانش با ڪلمه "شهیدم من" باز شد و تا آخرین لحظه سعے ڪرد شهید باشد تا شهید شود...❤️ 🍃مادرش اما نمی‌خواست شیرینے این را به ڪام پسرش تلخ ڪند ڪه به همه سفارش ڪرد: این لحظه براے پسرم خیلے شیرین است، مواظب باشید این شیرینے را به ڪامش تلخ نڪنید😔 مدافع💔 🌺به مناسبت سالروز   تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۱ تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۶ ♥️مهدی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودند که آیت الله از بین دوستانش، فقط به مهدی یک دستمال داده و گفته بود اشک هایی که برای امام حسین (ع) می ریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگه دار تا در کفنت بگذارند. به دوستانش هم گفته بود که احترام این آقا را خیلی داشته باشید. بار دیگر که به دیدن ایشان رفته بودند، آیت الله به محض این که مهدی را می بیند، گریه می کند... مهدی قبل از رفتن به سوریه، آخرین پیامکش را برای یکی از دایی هایش فرستاد: دایی! من رفتم. دستمال اشکهام رو با کمی تربت کربلا گذاشته‌ام لای قرآن روی طاقچه. اگه یه وقت طوری شد، آنها را بگذارید کنارم... یک ماه مانده بود به شهادتش، که من و مادرم را با خود همراه کرد. نماز صبح را در حرم سیدالکریم خواندیم و به بهشت زهرا و بر سر مزار شهدای گمنام رفتیم. می گفت هر حاجتی که دارید، از این شهدا بخواهید و هر وقت دلتان گرفت، سر مزار این شهدا بیایید... پنجشنبه دهم مرداد ماه بود که زنگ زد به برادرش و گفت سال خمسی ام رسیده. یه ماشین دربست بگیر و برو قم خمس من رو بده و برگرد. ۳۰۰ تومن هم به نانوایی لواشی بدهکارم اونم پرداخت کنید... خوابش را دیدہ بودند و از مهدی پرسیدہ بودند: راستش را بگو شب اول قبر که نکیر و منکر آمدند چطور شد؟... در جواب گفت: تا زخمهایم را دیدند, گفتند آفرین و رفتند... کتاب مدافعان حرم, ناصر کاوه خاطره ای از شهید‌ مدافع‌ حرم‌, مهدی‌ عزیزی
شهید شاخص کشوری در سال ۱۴۰۱ شهید شاهرخ ضرغام شهادت هفدهم آذرماه . ماجرای توبه شهید شاهرخ ضرغام در روز عاشورای حسینی: در مراسمی که ظهر عاشورا سال ۵۶ در محله کوکاکولا تهران برگزار شده بود،روحانی در حال موعظه بود و به ماجرای توبه اشاره می‌کند و همین اتفاق باعث ایجاد تحول در شـــــاهـــــــــــرخ می‌شود و درخواست راهنمایی برای تغییر مسیر زندگی خود می‌کند. شاهرخ ضرغام به پیشنهاد این روحانی و شروط سه گانه برای توبه کردن راهی (علیه السلام) می‌شود. برادر شهید میگه شاهرخ بعدازظهر عاشورا با حالت پریشون اومد خونه و به من و مامانم گفت وسایلمون جمع کنید بلیط گرفتم بریم ! مادرم با تعجب گفت: "مشهــــــــــــــــد...؟! آخه بچه تو رو چه به مشهد؟" شاهرخ هم گفت بهت میگم جمع کن بریم! بالاخره رفتیم ترمینال اتوبوس و شبونه حرکت کردیم به سمت مشهد... حاج آقای روحانی به شاهرخ گفته بود باید برای بری مشهد پیش (علیه السلام) ولی ۳ تا شرط داره: ۱_ تا امام رو ندیدی و اجازه نداد وارد نشی! ۲_وارد که شدی تا اجازه نداد حرف نزنی! ۳_اجازه که داد هر غلطی کردی به امام بگو و ازش معذرت بخواه! داداشش میگه صبح رسیدیم مشهد رفتیم تو یه مسافرخونه یه استراحت کردیم و ۳ تایی رفتیم حرم مامانم رفت تو قسمت زنونه من و شاهرخ هم رفتیم مردونه وارد حرم که شدیم انگاری شاهرخ میخ کوب شده بود! همینجوری به نگاه می‌کرد و میریخت یه چند دقیقه ای تو همین حالت بود که گفت بیا بریم داخل رفتیم داخل حرم روبروی وایسادیم دیدم زیر لب داره یه چیزایی به امام رضا (عليه السلام) میگه و اشک میریزه تو حال و هوای خودش بود که یه پیرمرد قد خمیده رو دید که می‌خواست خودش رو به ضریح برسونه ولی جمعیت اجازه نمیدادن شاهرخ صحبت هاش رو قطع کرد رفت زیر یه خم پیرمرده و گذاشتش رو کولش با اون هیکلی که داشت جمعیت رو زد کنار و خودش و پیرمرده چسبیدن به ضریح منم دنبالشون رفتم شاهرخ هم گریه میگرد و میگفت امام رضا غلط کردم! بعد۱۰ دقیقه پیرمرده زد به شونه شاهرخ و گفت جوون بسه دیگه "خدا عاقبتت رو ختم به خیر کنه...!" بریم دیگه! تا آخرش شد! به کانال کنگره شهدا بپیوندید