◼️ علی اکبر علیه السلام در بیان امام زمان ارواحنا فداه
🌕 امام زمان ارواحنافداه در زیارت ناحیه مقدسه، اینگونه حضرت علی اکبر علیه سلام رو برای ما معرفی می کند...
🔺 «السلام علیک یا أول قتيل من نسل ځير سليل من سلاله ابراهیم خلیل؛
حضرت در ادامه این درسنامه می فرماید:
🔺 أشهد انك أولى بالله وبرسوله
«و جعلنا الله من ملاقیک ومرافقيک
...وأبرء إلى الله من قاتلیک و اسئل الله مرافقتك في دار الخلود و أبرء إلى الله من أعدائک اولی الجحود و السلام علیک و رحمة الله و بركاته
🔸 امام زمان ارواحنافداه علی اکبر علیهالسلام را به امتیازاتی مخصوص، وصف نموده است:
🔹 ۱. سلام و صلوات بر علی اکبر علیهالسلام را بعد از سلام و صلوات برجد مظلوم خود، حضرت حسین بن على علیهالسلام قرار داده است و پس از آن شروع به زیارت سایر شهدا نموده است و ایشان را اولین شهید آل هاشم در صحرای کربلا معرفی کرده است.
🔹 ۲. علی اکبر علیهالسلام را از هر کس به خدا و رسولش نزدیکتر معرفی نموده است.
🔹 ٣. از خداوند درخواست می نماید که همواره توفیق زیارت حضرت علی اکبر علیهالسلام را داشته باشد.
🔹 ۴. از خداوند مسألت می نماید که در روز واپسین، همنشین علی اکبر علیهالسلام باشد.
🔹 ۵. شدت لعن و نفرین آن حضرت بر قاتلان علی اکبر علیهالسلام حاکی از شدت غضب آن حضرت نسبت به آن جفا پیشگان است.
📚 بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۶۹
═✧❁🏴❁✧═؛
شماهمدعوتیدبهایستگاهمعنویت
https://eitaa.com/joinchat/1371537606C0f79a2f3a3
═✧❁🏴❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیزان تو این فیلم درخواست کرده به نیت فرج و ظهور آقامون این عمل رو انجام بدیم
عاجزانه خواهش میکنم حاجت های خودمون رو کناری بذاریم و این عاشورا این عمل رو فقط به نیت فرج انجام بدیم
و تا جایی ک میتونیم اطلاع رسانی کنیم که تعداد بیشتری انجام بدن ان شاءالله
فرج مولای غریبمون قطعا و قطعا فرج ما هم هست!
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
💔💔💔💔💔💔💔💔💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 با امام زمان عج زندگی کن 🌺
🔰 @ba_emame_zaman
✅کانال جامع با امام زمان عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴اکبرم با هیبت حیدر به میدان رفته بود !
موقع برگشتنش هم قامت اصغر شده . .😭
سلام عزاداران حسینی
قسمت و روزیتون کربلای معلا
#روز_هشتم | #محرم
#کانالدرسایهسارقرآنوعترت👇🏻
─┅═༅𖣔🏴𖣔༅═┅─
@darsayehsarahlebeyt
⚫️ هیئت سکولار
♦️شب عاشورا وقتی در سخنرانی هیئت، واعظ در حال صحبت در مورد مسائل سیاسی روز و دشمن شناسی بود، یکی از هیئتی ها فریاد زد: آقا جلسه را سیاسی نکن، ما برای اشک بر حسین آمده ایم نه سیاسی بازی، روضه ما را خراب نکن بگذار برای غربت حسین اشک بریزیم!
متاسفانه تعدادی دیگر هم با او همراه شدند
ناگهان بیاد این واقعه تلخ تاریخی افتادم؛صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس به سال ۱۲۹۰ روز عاشورا
هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پسکوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند.
عده ای زنجیر زن، عده ای سینه زن و عده ای قمه زن.....
فرمانده روس اینگونه گفت: میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما می آمد !!
اما جمعیت عظیم! مردم شیعه (سکولار)! عزادار فقط عزاداری و گریه کردند
زنجیر و سینه و قمه زدند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند.
آری این است نتیجه اسلام سکولار، این است اسلام منهای سیاست و این چیزی است که #شیعه_انگلیسی به شدت به دنبال ان است و برای آن میلیاردی هزینه میکند.
براستی در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل و آمریکا نباشد ابن زیاد سینه میزند، شمر اشک میریزد و یزید ضجه می زند...
🔺آری این است نتیجه #بی_بصیرتی و #هیئت_سکولار
🗣 جنگِ امروزِ ما، جنگِ روایتهاست.
@Medialiteracy_myiran
🤲السلام علیک یااباعبدالله ادرکنی آقاجانم
#مقتل_بنی_هاشم
#شهزاده_علی_اکبر (علیه السلام)
⚜️شب هشتم محرم محرم الحرام ۱۴۴۵
🔳شاهزاده علی اکبر (علیه السلام)
⚜️فرازی از زیارت ناحیه حضرت صاحب الزمان(عج الله تعالی فرجه الشریف):
ألسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ
🔲 وداع با اهل خیام:
◾️پس از آنكه همه اصحاب و ياران با وفاى اباعبدالله الحسین (عليه السلام) شربت شهادت نوشيدند و ديگر كسى از آنان باقى نماند، نوبت بنی هاشم (افراد خاندان خود آن حضرت) رسيد.
چون جناب على اكبر (عليه السلام) خواست روانه ميدان كارزار بشود، جدائى و فراقش بر زنان و بانوان حرم، بسيار دشوار و ناگوار بود، زيرا او تكيه گاه حرم و پشت و پناه زنان و دختران و خواهران، محسوب مى گشت، و پس از امام (عليه السلام) همه چشم اميد به او بسته بودند، با اين وصف مى ديدند كه: فريادگر رسالت عن قريب خاموش مى شود و ديگر ندايش را نخواهند شنيد، مى ديدند كه خورشيد نبوت در حال انكساف و خاموشى است و نوازشش را ديگر نخواهند ديد، مى ديدند آينه تمام نماى محمدى (صلى الله عليه و آله و سلم) عزم سفر كرده است.
لذا تمام زنان و بانوان دور او جمع شده و دامنش را گرفته و گفتند:
➖«بر غربت و بيچارگى ما رحم كن، ما طاقت فراق تو را نداريم»
➖ارحم غربتنا لا طاقه لنا على فراقك.
⚫️ چنانکه در کتب مقاتل اشاره گردیده: سلطان شهدا ،خواهر خود جناب زینب (سلام الله علیها) را فرمود:
«ای خواهر! لباسی از برای علی اکبرم بیاور.»
جناب زینب (سلام الله علیها) بقچه ای پیش امام انام بر زمین نهاد.
چون آن جناب بقچه را گشاد، چشمش بر عمامه ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) افتاد، آه سرد از سینه ی پردرد کشیده فرمودند: « یا رسول الله! از حال فرزندت خبرداری یا نه؟!» پس پیچ های از عمامه را تازه کرده، چو مد بسم الله بر سرش گذاشت و کمر ادیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) را بر کمرش بست و قد چون سروش را بر زره داوود، و سپر حمزه سیدالشهدا و شمشیر حیدر کرار آراست.چون جناب سکینه (سلام الله علیها) از اراده ی میدان برادرش خبردار شده، از خیمه بیرون دویده، خود را کنار برادر خون بار انداخت گفت: ای برادر! به کجا میروی و چگونه می شود که من زنده باشم تو میدان بروی؟
🔳 جناب علی اکبر (علیه السلام) گفت:
« ای خواهر! پس چگونه می شود که من زنده باشم و پدرم یار و یاوری می طلبد، من یاری او را نکنم؟ » «من راضیم هزار مرتبه شهید شوم، امّا بی کسی پدر و تشنگی چون تو خواهر و ناله ی اهل بیت اطهار را نبینم و نشنوم.»
پس جناب زینب (سلام الله علیها) از فریاد سکینه (سلام الله علیها) تشنه لب با هزار اضطراب مانند آفتاب از افق خیمه طلوع کرده، خود را به جناب علی اکبر (علیه السلام) رسانیده دست بر گردنش انداخته، گفت: «ای نور دیده! تو در شکل و شمایل شبیه جدم خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) و در سواری و فروسیّت شبیه پدرم علی المرتضی (علیه السلام) هستی و در رفتار و گفتار شبیه ترین ناسی، به برادرم حسن مجتبی (علیه السلام) چون تسلِّی آنها را از تو می یابم، لهذا درد مرگ سایرین را به صبر و شکیبایی دوا ممکن است، امّا دل به فراق تو نهادن مشکل، و صبر و تحمّل از این مفارقت پای در گل است. پس جناب زینب (سلام الله علیها) فرمود: «ای نور دیده مادرت غریب و بی کس است او را نیز وداع نما.»
🔳 جناب لیلی، چون آوازه ی جوان رعنای خود را شنید بی اختیار بیرون دویده، سروی دید سرآورده و یا آفتابی که از افق طالع گشته، آه سرد از سینه ی پر درد کشید و گفت: «ای نور دیده! و سرور سینه ی غم کشیده.» و کأنّها قالت: «یا ولدی، و یا قرة عینی، و یا سلوة قلبی!»
➖رضینا من وصالک بالوعود
➖علی ما انت ناسی لعهود
➖ترکت مدامعی طوفان نوح
➖و نار جوانحی ذات الوقود
➖نفرت تجابنا واصفرّ وردی
➖تعود ربّما یخضرّ عودی
الحال از تو راضی شدم خدا از تو راضی باشد.
🔳 الحاصل؛ جناب علی اکبر (علیه السلام) همه اهل بیت خون جگر و دیده ی تر را، راضی نموده و عزم جهاد را جزم نمود.
📗بحر المصائب و کنز الغرائب حاج مولی محمد جعفر روضه خوان تبریزی ج۲ ص۷۶۵-۷۹۶ مجلس چهاردهم: در احوالات جناب علی اکبر(علیه السلام) است.
🏴🏴
چقدَر تیر و سنان در تن اکبر مانده
خنده بر روی لب این همه لشکر مانده
بین این دشت تمام تن او پخش شده
هر طرف قطعه ای از پیکر اکبر مانده
☆☆☆☆☆☆
برخیز از جای خود ، ای گل پرپرم
ای اذان گوی من ، ای علی اکبرم
بعد تو دنیا جهنّم شده
قامتم از داغ تو خم شده
غرق آتش بابا شد ،
جسمت ارباً اربا شد
علی اکبر پسرم
🤲لَاحَول وَلَا قُوَّةَوَإلّا بِاللَّه
🍏الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج وَالعَافِیَّهِ وَالنَّصر وَاجعَلنَا مِن اَنصَارِهِ ، وَفَرَجنَابِهِ
┄┅┅┅┅❁◾️🩸◾️❁┅┅┅┅┄
21.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از سر ماذنه افتاد موذن برخاک
تا به خیمه غم هنگام اذانش رفته
باچه زجری به سر نعش علی می آید
باچه حالی که توان بهر بیانش رفته
آمد و دید پیمبر به زمین افتاده
آمد و دید که حیدر ضربانش رفته
هرچه میدید علی بود علی بود علی
بدنش بیشتر از حد مکانش رفته
🍂
🥀🍂
4_5938533714039407145.mp3
5.87M
🔘 سخن آوای شبه_پیمبر
#صاحب_عزا
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
از خیمه ها جان نی رود
یوسف به کنان می رود
آینه ختم رسل ، اکبر به میدان می رود
😭😭😭😭
1_3899828417.mp3
7.85M
#محرم_الحرام
#حسینیة
#نوحوا_علی_الحسین
▪️اکبرم نور دل و روح و روانم پسرم ...
🏴 روضه حضرت علی اکبر (سلام الله علیه)
😭😭😭😭😭
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۱۳_۰۸_۳۷_۱۳_۰۲۱.mp3
24.81M
حرمت نوکریموووووو
به زیر پا گذاشتم
انگار نه انگار با تووو قولو قراری داشتم...
🎙مهدی_رسولی
4_5908945405164392057.mp3
11M
▪️با حسین تا مهدی علیهماالسلام (۸)
🔸 روضههای انتظار
😭😭😭😭😭
✨ انس_باامام_زمان ✨
▫️ «علَیَ الدُّنیا بَعْدَکَ الْعَفا؛ بعد از تو خاک بر سر این دنیا.»
دنیایی که اینچنین بین عاشق ومعشوق فاصله انداخت، تا وقت ظهور...
◾️
🤲لَاحَول وَلَا قُوَّةَوَإلّا بِاللَّه
🍏الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج وَالعَافِیَّهِ وَالنَّصر وَاجعَلنَا مِن اَنصَارِهِ ، وَفَرَجنَابِهِ
┄┅┅┅┅❁◾️🩸◾️❁┅┅┅┅┄
4_5908945405164392056.mp3
3.38M
▪️با حسین تا مهدی علیهماالسلام (۸)
🔸درس هشتم:
چراغ راه منتظران
🤲 یا_صاحب_عزا
⚫️ شهادت جناب شهزاده علی اکبر(علیه السلام) :
▪️پس از وداع و خداحافظى نخستين كسى كه قدم به ميدان كارزار گذاشت شهزاده على اكبر(علیه السلام) فرزند رشيد امام حسین (عليه السلام) بود. وارد میدان نبرد شد، حمله شديدى كرد و در ضمن حمله با اين شعر، خود و هدفش را معرفش مى فرمود:
➖أنا عليُّ بنُ الحســينِ بـــنِ علــي
➖نحنُ وبيـتِ اللهِ أوْلـى بالنبي
➖تاللهِ لا يَحْكُمُ فينا بـــنُ الدَّعِــي
➖أطـعنُكم بالرُمـحِ حتَّى يَنْثَـني
➖أضرِبُكُمْ بالسيفِ أَحْمي عن أبي
➖ضـرْبَ غُـلامٍ هاشــميٍّ عَلَـوي
▫️منم على پسر حسين بن على (علیه السلام)؛ سوگند به خانه خدا كه ما اولى به پيغمبريم
▪️به خدا قسم هرگز فرزند فرومايه بر ما حكومت كند؛ نیزه را بر شما فرو میبرم تا اینکه[از کثرت ضربه ها] نیزه خم شود
▫️شما را با شمشیر میزنم و از پدرم حمایت میکنم؛ مانند شمشير زدن جوان هاشمى علوی
🔲 اباعبدالله (عليه السلام) با رفتن على اكبر (عليه السلام) چشمانش پر از اشك شد و نتوانست خوددارى كند، چشمانش را بهم فشرد و خطاب به عمرو بن سعد (لعنة الله عليه) كرد و چنين فرمود: ما لك؟ قطع الله رحمك كما قطعت رحمى و لم تحفظ قرابتى من رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)....
تو را چه شده است؟ خدا نسل تو را قطع كند، همانگونه كه نسل مرا قطع كردى و حرمت خويشاوندى و قرابت مرا با پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) ناديده گرفتى...
👈امام حسین (علیه السلام) پس از آن محاسن شريفش را به طرف آسمان بلند كرد و (باحالت استغاثه) عرض كرد:
«خداوندا! تو خود بر اين مردم شاهد باشد جوانى به سوى آنان مى رود كه:
أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسول الله (صلى الله عليه وآله) از نظر خلقت، خلق و خوى، و از نظر منطق و سخن، شبيه ترين مردم به پيامبر تو است، و ما هروقت مشتاق ديدار سيماى پيامبر تو مى شديم به چهره او نگاه مى كرديم.»
◼️حضرت على اكبر (عليه السلام) در ميدان رزم همچون شير خشمگين گاهى به جناح راست دشمن، و گاهى به جناح چپ، حمله مى كرد و گاهى تا قلب لشكر پيش مي رفت و هر قهرمانى را كه با او روبرو مى شد همين كه قدرت او را مى ديد پا به فرار مى گذاشت و هيچ دلاورى با او مبارزه نمى ايستاد جز اينكه كشته مى شد.
◾️يكصد وبيست نفر از سواره هاى دشمن را به خاك هلاكت افكند و در اثر شدت تشنگى به سوى پدر بازگشت و چون تشنگى بيش از حد ناتوانش كرده بود عطش خود را براى پدر يادآور شد.
قَالَ: «يَا أَبَتِا اَلْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي ....»
اشك از چشمان (عليه السلام) سرازير گرديد و با اندوه و دريغ بسيار فرمود:
«عن قريب با جدت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) ملاقات خواهى كرد و تو را با دست خود شربتى خواهد داد كه پس از آن هرگز تشنه نخواهى شد» پس از آن زبان على (علیه السلام) را در دهان گرفت و آنرا مكيد، و در پايان انگشترى خود را به على (عليه السلام) داد تا در دهان بگذارد.
على (عليه السلام) انگشترى را در دهان خشكيده خود گذاشت و به مژده ملاقات با جدش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كه امام (عليه السلام) باو داده بود خوشحال به سوى ميدان برگشت و مانند حيدر كرار بر دشمن حمله كرد.
🏴🏴
▪️گرد و غبار فضاى ميدان رزم را فراگرفت، همه جا را تيره و تار كرد و تنها برقابرق شمشير او بود كه مى درخشيد.
امر به آنها مشتبه شده بود كه آيا على اكبر (عليه السلام) است اين چنين طوفنده و كوبنده مى جنگد و دشمن راپراكنده مى سازد و يا على مرتضى حيدر كرار وصى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است كه به ميدان آمده و با خشم و قهر بر آنها مى تازد؟ و يا صاعقه آسمانى كه به كمك شمشير او آمده است كه اين چنين از دشمن كشته و از آن كشته ها پشته ها مى سازد؟ على اكبر (عليه السلام) همچنان مى خروشيد و مى جنگيد تا اينكه دويست نفر از آنان را كشت و كسى جرأت مقابله با او را نداشت.
تا اينكه مره بن منقذ عبدى (لعنة الله علیه) گفت: «گناه تمام عرب بر من باد اگر داغ او را بر دل پدرش نگذارم و او را به عزايش ننشانم»، اين بگفت و نيزه خود را به پشت على اكبر (عليه السلام) فرو برد و شمشير را بر فوق سرش فرود آورد تا به ابرو فرقش را شكافت. على اكبر (عليه السلام) ديگر نتوانست بر پشت اسب بماند، همان دم بر گردن اسب قرار گرفت و اسب مى رفت كه بدن نيمه جان و خونين او را به خيمه ها برساند كه سپاه كوفه، اطرافش را محاصره كردند و بدنش را با شمشيرها قطعه قطعه نمودند
👈« وَقَطَّعوهُ بِسُيوفِهم ارباً ارباً.»
🔳 وقتى كه روى زمين افتاد و در ميان خاك و خون خود دست و پا مى زد آنگاه صدايش را بلند كرد و با اين عبارت با پدر خداحافظى نمود: «عليك منى السلام يا ابا عبدالله هذا جدى قد سقانى بكاسه شربة لا اظمأ بعدها، و هو يقول «ان لك كاساً مذخوره» «سلام بر تو اى ابا عبدالله! اينك جدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از جامى كه در دست داشت آنچنان مرا سيراب كرد و ديگر پس از آن هرگز تشنه نخواهم شدو هم او مى فرمود:
«جام ديگرى براى تو آماده كرده است.»
🔳 و در کتاب أنیس الذاکرین، از ابن أبی جمهور روایت شده: از علیا مخدره جناب زینب خاتون (سلام الله علیها)، که آن مخدّره می گوید که: در روز عاشورا در برابر برادرم سید الشهداء (علیه السلام) ایستاده بودم، دیدم برادرم مضطرب شده، رنگ مبارکش متغیّر شد؛ عرض کردم: برادر جان تو را چه می شود و رنگ مبارکت چرا متغیّر می گردد؟
▪️فرمود: ای خواهر، علی اکبر (علیه السلام) مرا می کشند، ذوالجناح را حاضر کنید؛ پس اسب برادرم را آوردم و او را در غیر حال مشاهده نمودم، عرض کردم: برادر جان، چرا چنینی؟ فرمود: خواهر، صدای علی اکبر(علیه السلام) طاقتم را بدر و نور را از بصر برده. چون ذوالجناح را به رکاب برادر بی یار کشیدم، دیدم به صعوبت سوار شدند. عرض کردم: ای برادر بی یار خواهرت بمیرد، چرا به صعوبت سوار شدی؟ فرمود: ای خواهر! صدای علی اکبر (علیه السلام) گویا کمر مرا شکسته و قوتی در من نگذاشته است.
🏴🏴