🏴#زیارتنامه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
زیارتنامه حضرت سکینه سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"بسم الله الرحمن الرحیم"
💠اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى نُوحٍ نَبِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى إبْراهيمَ خَليلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى كَليمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى عيسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خاتَمَ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنَ أبي طالِب وَصِي رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا سِبْطَيْ نَبِي الرَّحْمَةِ وَسَيِّدَيْ شَبابِ أهْلِ الْجَّنَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَليَ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعابِدينَ وَقُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الأمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي التَّقِي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِي بْنَ مُحَمَّد النَّقِي النّاصِحَ الأمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصي مِنْ بَعْدِهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِكَ وَسِراجِكَ وَوَلِي وَلِيِّكَ وَوَصِي وَصِيِّكَ، وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَديجَةَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ أميرِالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِي اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِي اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الحسين الشهيد وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ فِى الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فى زُمْرَتِكُمْ وَ أوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ، وَسَقانا بِكَأسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِي بْنِ أبي طالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ أسْأَلُ اللهَ أنْ يُرِيَنا فيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَ أنْ يَجْمَعَنا وِ إيّاكُمْ فى زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَ أنْ لا يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ إنَّهُ وِلِىٌّ قَديرٌ، أتَقَرَّبُ إلَى اللهِ بِحُبِّكُمْ وَالْبَراءة مِنْ أعْدائِكُمْ، وَالتَّسْليمِ إلَى اللهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِر وَلا مُسْتَكْبِر وَعَلى يَقين ما أتى بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راض، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهَكَ يا سَيِّدى اَللّهُمَّ وَرِضاكَ وَالدّارَ الآخِرَةَ، يا سكينة اشْفَعي لي فى الْجَنَّةِ فَإنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ، اَللّهُمَّ إنّي أسْاَلُكَ أنْ تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما أنَا فيهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ، اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ أجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً يا أرْحَمَ الرّاحِمينَ.💠
اللهم صل على محمد وآ ل محمد و عجل فرجهم
زیارتنامه حضرت سکینه س
.
#تک_امام_حسین
به ازل برمیگرده علاقم به حسین
داره بیشتر میشه اشتیاقم به حسین
پر از عکس شیش گوشه و تمثال حرم
اینجوری شد مزین اتاقم به حسین
عشقای زودگذر بسه
عشق حسین مقدسه
یعنی به ما به زودیا
یه کربلا نمیرسه
وفاداری تو بزرگواری تو
دیدم هرچی خوبیه یه جا داری تو
آوردیم تو راه مثه نور ماه
و صلی الله علیک یا اباعبدالله
اباعبدالله اباعبدالله
****
تا ابد جریان داره رفاقت با حسین
گریه تو روضه با ما شفات با حسین
اگه تو راه روضه رفیقت رو دیدی
تو بیارش تا هیئت هدایت با حسین
سلام رفیق بچگی
به تو میگم همیشگی
این همه من صدات زدم
میشه یه بار جان بگی
سرآغازی تو سر انجامی تو
کی خوشبخته مثل من که آقامی تو
شبیه تو شاه ندیدم والله
و صلی الله علیک یا اباعبدالله
اباعبدالله اباعبدالله
#تک
#امام_حسین
#محمد_حسین_حدادیان 🎤
صفر 1403
👇
#حضرت_سكينه علیهاالسلام
#مسمط
🔹آیات شگفت🔹
تشنه بودم، خواستم لب وا کنم، آبی بنوشم
ناگهان کوه غمی احساس کردم روی دوشم
دیدم آشوبم، تلاطم دارد اشکم، در خروشم
میرسید از هر طرف فریاد جانکاهی به گوشم:
«شیعتی ما إن شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی»
راه را گم کرده بودم، آخر آیا میرسیدم؟
خسته و تنها در آن صحرا، چه غربتها که دیدم
هر غریبی را که دیدم، زیر لب آهی کشیدم
دشت ساکت بود، اما این صدا را میشنیدم:
«اِذ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی»
آرزوها داشتم... راهی شدم تا در سپاهش...
کاش من هم میشدم از کشتگان یک نگاهش
آخر راه من و... او تازه بود آغاز راهش
راه او آغاز میشد از میان قتلگاهش...
«لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاً تَنْظُرونی»
میزد آتش بر جهانی غربت بیانتهایش
کودک ششماهه هم میخواست تا گردد فدایش
ناگهان شد غرق خون با یک سهشعبه ربنایش
کاش آنجا آب میشد آب از هُرم صدایش:
«كَيْفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَأَبَوْا أَنْ يَرْحَمُونی»
بود آیات شگفتی از گلویی تشنه جاری
هر دلی بیتاب میشد با طنین سرخ قاری
دخترش راوی خون بود آن میان با بیقراری
میسرود این اشکها را تا بماند یادگاری:
«وَ انا السّبط الّذی مِن غَیر جُرم قَتَلونی»
📝 #یوسف_رحیمی
4_5780820397511414051.mp3
2.18M
.
#نوحه #زمزمه
#حضرت_زهرا_زمینه
#امام_زمان
#احراق_البیت
در بیت ولا شرر افتاده
زیر دست و پا کوثر افتاده
مسمارِ درِ خانه خونی شد
زهرا پشت در با سر افتاده
شد نقش زمین بضعه طاها
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......
زهرا پشت در ناله ها می زد
بین شعله ها دست و پا می زد
گاهی فضه اش را صدا می زد
گاهی مصطفی را صدا می زد
با لگد شدم بی پسر بابا
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
........
بین کوچه ها آه و واویلا
شد غوغا به پا آه و واویلا
زهرا را زدند بی مروّت ها
پیش مرتضی آه و واویلا
یک لشکر کجا یک زن تنها
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
......
در کوچه حسن زار و مضطر بود
لرزه بر تنش دیده اش تر بود
پیش مادرش فکر بابا و
دنبال پدر فکر مادر بود
بر روی لبش ذکر وا اُمّاه
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......
قنفذ خاک غم بر سرم کرده
با مغیره بی مادرم کرده
بسکه با غلاف زد به بازویش
دست مادر ما ورم کرده
افتاد از نفس مادرم آنجا
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......
بین قتلگاه عصر عاشورا
باصورت فتاد یوسف زهرا
زیر دست و پا دست و پا میزد
میزد بر سرش زینب کبری
میگفت زیر لب با شور و شین
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الحسین )
#عبدالحسین ✍
#فاطمیه
#زمینه_هجوم_به_خانه_ی_وحی_خدا
#آه_ثانی_با_شرر
☑️بند اول
آه ثانی با شرر
با تموم قدرت میکوبید به در
مادرم پشت در میزد بال پر
آه میزد بال و پر
آه افتاد زیر پا
گل نیلوفری یاس مرتضی
ناله میزد زهرا وامحمدا
آه وامحمدا
کشته شد محسن از ضربه ی مسمار در
بین اون دیوار و در
☑️بند دوم
آه چل تا بی حیا
با غلاف شمشیر با چوبِ عصا
میزدن مادر رو بین کوچه ها
آه چل تا بی حیا
آه حال من بده
اونی که پشت در میزد عربده
تو کوچه مادر رو با سیلی زده
آه حال من بده
تو کوچه میزدن
مادر مارو بی هوا
بی علت جلو چشم ما
💠💠💠1⃣1⃣6⃣1⃣💠💠💠
#مجیدمرادزاده
⛈ 🦋
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#غزل
🔹دست نوازش🔹
از اسب فرود آی و ببین دختر خود را
بنشان روی دامن، گلِ نیلوفر خود را
تنها مرو ای همسفر، از خیمه به صحرا
همراه ببر، باغ گل پرپر خود را
تا قلب سکینه، کمی آرام بگیرد
بگذار روی شانهٔ گلها، سر خود را...
با رفتن خود، ای گل داودی زهرا
پاییز مکن، باغ بهارآور خود را
بگذار که تا روی تو را سیر ببینم
آرام کنم، خاطر غمپرور خود را
یوسف به تماشای تو آمد، که بپوشی
پیراهن دلبافتهٔ مادر خود را
در هیچ دلی، ذرّهای اندوه نماند
بگشاید اگر لطف تو بال و پر خود را
گر بر سر آنی، که به مهمانی خنجر
در باغ شهادت، بِبَری حنجر خود را
چون موج بکش، بر سَرِ این ساحل غمگین
یکبار دگر، دست نوازشگر خود را...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
@navaye_asheghaan
enc_16285741063569991463006.mp3
3.29M
شیعَتی مَهماشَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذکُرونی
اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَاْنْدُ بُونی
من شهید کربلایم
سر بریده از قفایم
لَیْتَکُمْ فی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُرونی
کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفْلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمونی
من شهید کربلایم
سر بریده از قفایم
وَ اَناَ اَلْسِّبْطُ اَلَّذی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتَلُونی
وَ بِجُرْدِ الْخَیْلِ بَعْدَ اَلْقَتْلِ عَمْداً سَحَقُوُنی
من شهید کربلایم
سر بریده از قفایم
من چنین بیکس نبودم کاندراین وادی رسیدم
بیکسم کردید وچشم از چشمه خون مالامالم
من شهید کربلایم
سر بریده از قفایم
اکبرم کشتید وعون وجعفر وعباس و قاسم
این مَنَمْ کز ظُلْمِتان چون طایر بشکسته بالم
من شهید کربلایم
سر بریده از قفایم
وحش و طیراین بیابان جمله سیرابند وچون شد
مـن که از آل رسولـم تشنـهی آب زُلالَـم
من شهید کربلایم
سر بریده از قفایم
@navaye_asheghaan
.
مناجات مهدوی
#امام_زمان
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
آقا دوباره نوکر تو خون جگر شده
در این زمانه صبر و تحمّل، هنر شده
در این زمان که فتنه بریده امان ما
از قبل، داغ دوری تو بیشتر شده
خیلی بدم درست، ولی شاه بی کسم
عمرم در انتظار ظهور تو سر شده
هر صبح جمعه، شام شد و دیده نوکرت
باز انتظار دیدن تو بی ثمر شده
آیا مقدّر است ببینم که جمعه ای
دل از بهار آمدنت باخبر شده؟؟
صاحب عزا به مجلس ما یک سری بزن
وقت مرور روضه و داغی دگر شده
مجلس به نام عمّه ی پاکت سکینه است
پس آتش شرار دلت شعله ور شده
او هم کنار گودی مقتل رسیده است
بر روی سینه ی پدرش محتضر شده
او هم شنیده امر ِ عَلَیْکُنَّ بِالْفَرار
پس شاهد هجوم هزاران نفر شده
تنها برای مردن ما جمله ای بس است
با شمر و زجر، عمّه ی تو همسفر شده
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
ناموس اهل بیت، چرا دربه در شده؟
در کوچه های شام، عمو را صدا زده
آهش دلیل خنده ی هر رهگذر شده
بازار رفته و وسط شامیان مست
بر روی نیزه شاهد اشک قمر شده
از خیزران ِ بزم شراب است روضه خوان
هر ضربه ای به روی دلش، صد شرر شده
او دیده وقت پاشدنش روی پنجه ها
با خون،لبان خشک و ترک خورده، تر شده
از نسبت کنیزی ِموسرخ ِپست ِشام
تا وقت مرگ، عمه ی تو خون جگر شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan