.
📋سلامم به نجف، به ایوان علی
#شور_امام_علی_ع
🏴#
.............................................
.(بند اول).
سلامم به نجف، به ایوان علی
به ملک وملکوت، سلطانه علی
تا ابد هر چه خلیفه ست به قربان علی
یا ابالیتامی، آبروی دنیا
برنداری دست لطفتو از رو سر ما
تو ولم نکردی، خیلی خیلی مردی
خوبه جام توو آغوش تو یا حضرت مولا
عشق دیرینم، ذکر تلقینم
نوش جونم که، لحظه ی مرگم
تو رو می بینم
یا علی مولا
.(بند دوم).
منم تا به ابد، مسلمانه علی
تمامِ باطنه، قرآنه علی
تا ابد هر چه خلیفه است به قربان علی
یا ابالعجائب، کاتبُ الکتائب
می زنم صدا اسمتو توو اوج مصائب
ای شیر پیمبر، شمشیر پیمبر
توو میدونِ غزوه ها تویی همیشه غالب
شور شیرینم، جاته توو سینم
نوش جونم که، لحظه ی مرگم
تو رو می بینم
یا علی مولا
.(بند سوم).
سلامم به علی، به سلمان علی
رسد روزی ما، از خوان علی
تا ابد هر چه کریم است به قربان علی
ای کریمِ عالم، با تو خوبه حالم
ریزه خوارِ سفره ی تو میشه صد تا حاتم
ای امیر دنیا، من گداتم آقا
پیش هیچ کسی به جز تو سر نمی کنم خم
با تو تأمینم، دین و آئینم
نوش جونم که، لحظه ی مرگم
تو رو می بینم
یا علی مولا
شاعر : #وحید_محمدی ✍
.........................................
حاج مسعود پیرایش
👇
نماهنگ بی مردم.mp3
4.2M
حتی اگر که حق حتی اگر که نور
چشمی نبیندش محروم میشود
🎙 #مهدی_رسولی
#️⃣ #فاطمیه
#️⃣ #حماسی
#️⃣ #استودیویی
حتی اگر که حق حتی اگر که نور
چشمی نبیندش محروم میشود
حتی اگر امام حتی اگر علی
اُمت جفا کند مظلوم میشود
علی آری علی حتی علی تنهاست بی مردم
ولی در خواب گمراهی بماند بی علی مردم
ای نهضت بیداری یا فاطمه الزهرا
در بطن زمان جاری یا فاطمه الزهرا
هر چند به تنهایی یا فاطمه الزهرا
تو اُمت مولایی یا فاطمه الزهرا
یا فاطمه الزهرا ...
میزان اگر علی ست
تحت ولایتش دنیا و آخرت آباد میشود
مولا اگر که او ست
هر کس که با علی ست
از بند هرچه هست آزاد میشود
اگر دستان مردم بود نمیشد دسته او بسته
اگر پهلو اگر بازو ولی زهرا نشد خسته
ای قله حق خواهی یا فاطمه الزهرا
تو دست یداللهی یا فاطمه الزهرا
ای خطبه طوفانی یا فاطمه الزهرا
حق هستی و میمانی یا فاطمه الزهرا
یا فاطمه الزهرا ...
.
📋شوق ایوان نجف در سینه دارم
#شور_حضرت_علی_ع
.............................................
.(بند اول).
شوق ایوان نجف در سینه دارم
از عکس با حرمت گنجینه دارم
بطلب آقا ، دل بیقراره
دوباره شوق ، پابوسی داره
یا علی ای شورِ شبم
یا علی ای تاب و تبم
مستِ ایوون نجفم
از مقامت در عجبم
شهنشام مولانا علی مولا..
تویی راهم مولانا علی مولا..
پناهگاهم مولانا علی مولا..
علی مولا علی مولا
.(بند دوم).
با دیدن حرمت نبضم ایستاده
حتّٰی کلاه زِ سرِ عالم اُفتاده
جلو ایوونت آروم میگیرم
تویی مولا و من هم فقیرم
یا علی آمال منی
یا علی اقبال منی
شکرُلِلّٰه ذکر همه
روز و ماه و سال منی
تویی جونم مولانا علی مولا..
تو درمونم مولانا علی مولا..
نجف خونم مولانا علی مولا..
علی مولا علی مولا
.(بند سوم).
وادیِ عشق و جنون ، وادیِ درده
کعبه هم سالی دوبار دورش میگرده
مستِ انگورِ روی ضریحم
نداره تو فصل حتّٰی شبیهم
یا علی صحناتو برم
گنبد زیباتو برم
کوری چشم حسودا
نجفِ اعلاتو برم
تویی مولام مولانا علی مولا..
همه دنیام مولانا علی مولا..
نجف میخوام مولانا علی مولا..
علی مولا علی مولا
.............................................
حاج مسعود پیرایش 🎤
👇
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
(السّلامُ عَلَیكِ یافاطمةَ الزهراء)
ایکه چون گنـج به ویران بقیـ ـع جا داری
مَـدفـن خویش، نهــان از همــه دنیــا داری
گرچـه مخفـیست مــزارت، به زمــانـه امّـا
بخــدا ، در دل غمــدیــدهی مــا جــا داری
محــــور آل عبـــایـی ، کــه مقــــامـی والا
چو علــی نــزد خــــداونــد تعــــالـیٰ داری
خلــق اگـر که شـده افــلاک، طفیـلی تواند
«هرچه خـوبـان همه دارند، تو تنهــا داری»
میکند فخـر جهانی به تو ای دخت رسول
که چـه گـــلهــایی در خــاک معــــلّا داری
ماندهام مــات، چگــونـه بـزدنـدت ســیلی؟
تو که شـیری چو علـی آن شه والا... داری
سقط شد «محسن» تو، با لگـد قنفــذ اگر
داغ او بــر دل، چـون لالــهی حمــــرا داری
«دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد»
نـور حـق را چو تو در سـینه و سـیما داری
ای بقیعی کـه شدی قبـــلهی دلها دانـی
که تـو در دامـن خود حضرت زهـــرا داری
چــار امـامـی که در آغــوش تو آرامیـدند
یــادگـــارنــد کــه از حضــرت مـــولا داری
تـو از این پنـج گلی که به دلت جـا دادی
فخــر بر خود ز شـرف، نـــزد ثـــریــا داری
گرچه ویـــران شدهای از ســتم قـوم دغــا
غـم مخور زآنکه تو گـلهای شکـوفـا داری
آسمــان، نــزد تــو تعظیــم کنــد تـا به ابــد
این مقـامیست که از عتــرت طـاهـا داری
(ساقیا) فخر تو این است که از لطف خدا
نسَـب حیــــدری از مـــــادر و بـــابـــا داری
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@navaye_asheghaan
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
#روضه_حضرت_زهرا_س
دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آیینه زیبا میشود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
دروازه ی لطف و کرم را میگشایی
وقتی که لب وا میکنی مثل همیشه
از گوشه ی چشمت کرم میریزد، آقا!
از بس که غوغا میکنی مثل همیشه
پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است
میدانم امضا میکنی مثل همیشه
دل مُرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا میکنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غم های خود را
با چاه نجوا میکنی مثل همیشه
تو مثل مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا میکنی مثل همیشه
* حاجتمندا و ملتمسین دعا و گرفتارا و مریض دارا و اونایی که گره کور به کارشون خورده، امیدی به جایی ندارن جز درِ خونه ی فاطمه، آبرودارایی که نمیخوان در جایی رو بزنن جز در خونه ی مادر، برا اونا دارم میگم، کافیه گردنتو کج کنی با همه ی وجودت بگی آقاجان!..*
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
«یابن الحسن یابن الحسن»
|⇦
*بذار روضه رو از زبون فاطمه ی زهرا سلام الله علیها شروع کنم، روضه خون فاطمه باشه جلسه یه رنگ و بوی دیگه پیدا میکنه، بذار فاطمه براتون حرف بزنه..*
من رفتم از این خاک که دریا باشد
مولای همه همیشه مولا باشد
در پای علی موی سپیدم دادم
تا باشد از این پیر شدن ها باشد
*گفت: علی جان! این غصه داره منو میکشه..*
تو را بی یار میبینم، علی جان!
تو را غمبار میبینم، علی جان!
خدا داند ز تو پنهان نباشد
رُخَت را تار میبینم، علی جان!
من آن شاخه گل افسرده بودم
که در نشکفتگی پژمرده بودم
نمودم روی خود پنهان ز طفلان
برای آنکه سیلی خورده بودم
*لذا لحظه ی غسل دادن علی متوجه شد، چشمش افتاد به صورت، چشمش افتاد به بازو، ناله ی آقا بلند شد..*
کمی از غسل زیر پیروهن ماند
کمی از خون خشکت بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
*از یه جایی شروع کنم روضه رو بریم کربلا، داره میره سمت خونه بخت، یه وقت زن ها دور فاطمه رو گرفتن، فقیره اومد خودشو به فاطمه نزدیک کرد، گفت خانم برهنه ام لباس ندارم، سریع خانم گفت: زن ها دورم حلقه بزنید، پیراهنِ نو عروسی رو در آورد داد به فقیره و خودش لباس کهنه به تن کرد. وقتی پیغمبر از قصه با خبر شد سؤال کرد فاطمه جان! چرا پیراهن کهنه رو ندادی؟ عرضه داشت از شما یاد گرفتم "اَنفِقوا مِمّا تُحِبّون" پیراهن نو رو دادم، پیغمبر گریه کرد. برا فاطمه دعا کرد... چی میخوام عرض کنم؟ خانمی که خودش پیراهن رو هدیه میده، این از خانم، اون هم از آقا، تو نماز انگشتر رو میده به فقیر.. این خونواده اینجورن، عرضم اینه.. کربلا اگه فرصت میدادن حسین خودش پیراهنو میداد، لازم نبود پیراهن رو از تن حسین دربیارید. ارباب ما بی کفن رو زمین گرم کربلا، عریان رو زمین گرم کربلا.. نانجیب اگه گفته بودی حسین خودش انگشترو داده بود، برا یه انگشتر انگشت ولیّ خدا رو از بدن جدا کرد. به این هم بسنده نکردن. نفس های آخر رو داره میکشه ابی عبدالله، دید نانجیب ها هجوم بردن سمت خیمه ها، فرمود: اگه دین ندارید آزاده باشید. شما رو با زن و بچه ی من چه کار؟ گفتن اول برید کار حسین رو تمام کنید، بعد به خیمه ها بیاین. وقتی حمله ور شدن سمت خیمه ها، نانجیب چشمش افتاد به گوشواره ی یکی از بچهها، زبانم لال، دنبال این بچه که دوید بچه ترسید، هی داره تو این بیابونا میدوه، این نانجیب هم دنبال این بچه داره میدوه، حالا این دامن عربی هم آتش گرفته، میگه آتش دامن رو که دیدم دلم سوخت، از خیر گوشواره گذشتم گفتم بذار آتش دامن این بچه رو خاموش کنم، تا رسیدم به بچه دیدم بچه کز کرده زیر چار دست و پای این مرکب نشسته، مثل بید داره میلرزه، اول چیزی که توجهم رو جلب کرد لبای خشکش بود، گفتم تشنه اته؟ گفت آره، گفتم آب بدم بهت؟ گفت آره، ظرف آب رو پر کردم، آورد کنار دهانش، تا به این ظرف آب نگاه کرد گفت علقمه کدوم طرفه؟ قتلگاه کدوم طرفه؟ قتلگاه رو میخوای برای چی؟ علقمه رو برا چی میخوای؟ گفت آخه وقتی عموم رفت تشنه بود، بابام رفت تشنه بود، برا بابام آب ببرم، برا عموم آب ببرم...*
↫
❣﷽❣
👆⚫️ سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
⚫️ سنتی شور
زهرا شده قلبش حزین آه و واویلا
ذکرِ امیرُ المؤمنین آه و واویلا
⚫️واویلتا واویلتا آه و واویلا...
از ظلمِ خصمِ بی حیا آه و واویلا
زهرا شده جانش فدا آه و واویلا
⚫️واویلتا واویلتا آه و واویلا...
دُختِ نبی دلخسته شد آه و واویلا
پهلوی او بشکسته شد آه و واویلا
⚫️واویلتا واویلتا آه و واویلا...
دل پر شد از اندوه و غم آه و واویلا
قدّش زِ غصّه گشته خم آه و واویلا
⚫️واویلتا واویلتا آه و واویلا...
ای وای ازین رنج و بلا آه و واویلا
مِسمار و دود و شعله ها آه و واویلا
⚫️واویلتا واویلتا آه واویلا....
1_14856849226.mp3
8.89M
#: امیر کرمانشاهی
#: زمینه.....شور
#نوحه_حضرت_زهرا_س
از غروبِ شهادت تو،
تازه روضه شروع میشه
وقتی اسمِت میاد مادر، روضهها زیر و رُو میشه
چه سِرّیه حتّی، تُو شب عاشورا
به کوچه میرسیم عجیبه
حالم عوض میشه، وقتی که میبینم
شعر شَفَق رو روی کتیبه
بَر حاشیهی برگ شقایق بنویسید
گل تابِ فشار در و دیوار ندارد
بَر روی درِ خانهی مولا بنویسید
یک زن بخدا طاقتِ مِسمار ندارد
*
از غروبِ شهادت تو، تازه روضه شروع میشه
وقتی اسمِت میاد مادر، روضهها زیر و رُو میشه
علَمای بزرگِ ما پای این روضه میمُردن
بیوضو اسم زهرا روی منبر نمیبُردن
حالم اصلاً خوب نیست، جونَمو میگیره
آخرِش این بیت مؤیّد
میگم و رد میشم، معنی این بِیتو
بپرسید از یه بچّهسیّد
میزد مرا مُغَیره و یک تَن به او نگفت
زن را کسی مقابلِ شوهر نمیزند
بیش از همه به حالتِ زینب دلم شکست
آخه مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند
*
از غروبِ شهادت تو، تازه روضه شروع میشه
وقتی اسمِت میاد مادر، روضهها زیر و رُو میشه
حالِ روضه عوض میشد با گریزای ماهرخسار
باید اشکاشو میدیدی، وسطِ روضهی دیوار
اون حال و اون گریه، اون سوز و اون ناله
جایی دیگه پیدا نمیشه
صدای حاجفیروز، هنوز تُو گوشم هست
این روضه رو میخوند همیشه
وایِ من و وایِ من و وایِ من
میخِ در و سینهی زهرای من
وایِ من و وایِ من و وایِ من
میخِ در و پهلوی زهرای من