647.8K
❃﷽❃❅┅┄┄
🥺#شهادتحضرتزهراسلاماللهعلیها
🥺بنــال ای نـــی
💔بِنال ای دل که غم دارم به سینه
💔بِنال ای نی که دنیا بس غمینه
💔بنال ای نی علی تنهای تنهاست
💔که اشک مرتضی مانند دریاست
💔بنال ای نی بود شام غریبان
💔به مرگ فاطمه عالم پریشان
💔بنال ای نی که زینب شد پریشان
💔تمام اهل عالم گشته گریان
💔بِنال ای دل که دنیا بس سیاهه
💔دگر این زندگی بر ما تباهه
💔بِنال ای نی که روزم شام تاره
💔دلم خون و دو چشمم اشکباره
💔بِنال ای دل که جانم رفته از دست
💔بِنال ای دل توانم رفته از دست
💔بِنـال ای نی بهارم شد زمستان
💔بـنال ای دل خزان گشته گلستان
💔بِنـال ای نی که من طاقت ندارم
💔پریشانم خدایا (بیقرارم)
#بیقراراصفهانی✍️📚
🎙مداح بختیاری پیام پرویزی
@navaye_asheghaan
.
🕯#نوحه #واحد ایام #فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳
#نوحه_فاطمیه
#واحد_فاطمیه
#روح_مناجاتی
بند🕯
روح مناجاتی ای مادر سادات
قبله ی حاجاتی ای مادر سادات
نور دو عالم تویی مادر سادات
عشق مجسم تویی مادر سادات
به چادر تو دخیله دل نوکر
ای همه ی عشق و ای دلبر حیدر
به شان تو نازله سوره ی کوثر
مادر پیغمبر ای زهرای اطهر
روحی لکِ الفِدا یا فاطمه
دردیمه سَن دوا یا فاطمه
یا امنا یا امنا یا فاطمه
بند🕯🕯
محور خلقت تویی مادر سادات
بارش رحمت تویی مادر سادات
فخر رسالت تویی مادر سادات
مام امامت تویی مادر سادات
هانیه منصوره انسیه الحورا
راضیه مرضیه صدیقه ی کبری
کرده ادب محضرت فضه و اسما
از تو شده تربیت زینب کبری
روحی لکِ الفِدا یا فاطمه
دردیمه سَن دوا یا فاطمه
یا امنا یا امنا یا فاطمه
بند🕯🕯🕯
یا ایها النّاس تویی مادر سادات
گوهر الماس تویی مادر سادات
شاخه گل یاس تویی مادر سادات
مادر عباس تویی مادر سادات
تو صف محشر که پوشیده نظرها
میاد ندایی که وارد شو یا زهرا
محشرو میگیره غوغای ابالفضل
تو کفه دستاته دستای ابالفضل
از تو گنه کارا یا فاطمه
ماهارو کن سوا یا فاطمه
حقه دستِ جدا یا فاطمه
کن نظری به ما یا فاطمه
روحی لکِ الفِدا یا فاطمه
دردیمه سَن دوا یا فاطمه
یا امنا یا امنا یا فاطمه
یا سیدی مولا ابوفاضل مدد
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان
نمانده گر تو را توان
بگو به صاحب الزمان
غم به دل نهفته را
راز به کس نگفته را
مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان
بگو که دل شکسته ای از این زمانه خستهای
ز فتنههای این زمان بگو به صاحب الزمان
دلت که بیقرار شد
و بیقرار یار شد
#دعای_ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان
گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن
ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان
گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد
برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان
فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی
شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان
رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد
گفت: غمم ،تو عمه جان؛ بگو به صاحب الزمان
#مناجات_با_امام_زمان
#فاطمیه
#سید_مجتبی_شجاع ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#زمزمه #واحد
#حضرت_زهرا_زمزمه
#حضرت_زهرا_واحد
جوان علی ، کمان علی
مرو ماهم از آسمان علی
عزیز دلم ، ز تو خجلم
زده آهت آتش به جان علی
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه
پناه علی ، سپاه علی
ز هر سو غمت بسته راه علی
شکیب علی ، طبیب علی
ببین خون چکد از نگاه علی
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطم
توئی یار من ، طرفدار من
ببین صد گره خورده بر کار من
توئی کوثرم ، توئی همسرم
شبانه مرو از کنار علی
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه
شهیده ي من ، خمیده ي من
مرو نور دیده ز دیده ي من
کجا می روي ، چرا می روي
تماشا کن اشک چکیده ي من
مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه
#سید_محسن_حسینی ✍
#فاطمیه
.👇
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#ام_المقاومه
#شور_حضرت_زهرا
⚜⚜⚜⚜⚜⚜
🚩بند اول:
سیدة النساء
محبوبه ی خدا
یا اُمّ الشهدا (زهرا ۳)
در اوج منزلت
دریای منقبت
اُمّ المقاومت (زهرا ۳)
حقیقت خلقت فاطمه
علت فاطمه
شفیعه ی امّت فاطمه
جنت فاطمه
مسیر / درست / سعادت فاطمه
ای کریمه، فاضله
رشیده، کامله
فهیمه، عاقله، مادر فاطمه
نوریه، منوره
عفیفه، طاهره
صفیه، صابره، مادر فاطمه
مادرم زهرا
🚩بند دوم:
نورُ الشّأنِ عظیم
وَ الْقرآنِ حکیم
وجه الله کریم (حیدر ۳)
مشکل گشا ترین :
ورد مُقَرَّبین :
اِیّاکَ نَسْتَعین (حیدر ۳)
تجلی داور حیدره
سرور حیدره
از همه عالم سر حیدره
رهبر حیدره
وصیِ / به حقِّ / پیمبر حیدره
مِهر برج اِنّما
نگین هَل اَتی
ولی و مقتدا، تنها حیدره
اولین و برترین
خلیفه رو زمین
امیر مؤمنین، تنها حیدره
یا علی مولا
🚩بند سوم:
معنای مُتْقَنه :
آیاته روشنه
تکبیر مأذنه : (حیدر ۳)
ذکر ملائکه :
اسم مبارکه :
فتّاح معرکه (حیدر ۳)
یک تنه یک لشکر حیدره
صفدر حیدره
کننده خیبر حیدره
محشر حیدره
دلیر و / غیور و / مظفر حیدره
شهریار ذوالفقار
خدای اقتدار
یل پُر افتخار، تنها حیدره
بی مثال و بی مَثَل
شکوه لم یَزَل
امیر بی بدل، تنها حیدره
یا علی مولا
به قلم: #طاها_تحقیقی ✍
#مقاومت_اسلامی
.👇
@navaye_asheghaan
|⇦•الا که صاحب مایی...
#قسمت_اول #مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
الا که صاحب مایی
الا که صاحب عزای تمام غم هایی
دوباره فاطمیه آمده، نمیایی
یابن الحسن آقا جان..
*درخواستت شب شهادتیه چیه؟..*
به ما نگاه کن ای صاحب نجات بشر
تو را طلب کند این دیده های دریایی
یابن الحسن!
کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه
کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی
کجا شبیه علی سر به چاه غم داری
کجا شبیه علــــــی روضه خوان زهرایی
برای گریه به غم های مادرت،آقا
نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی
شنیده ایم که گفتی روضه خوان باشیم
به روی چشم هر آنچه شما بفرمایید
شنیده ایم زمین خورده است مادرتان
در آن دمی که به در خورد ضربه ی پا
*امشب میخوام از زبون خود دومی لعنت الله علیه روضه رو بخونم..یه نامه ای برای معاویه نوشته تو نامه حرف هایی زده، امشب من اون حرف ها رو میزنم با همدیگه ناله بزنیم..*
این نامه را به جوهر کینه نوشته ام
از روزهای داغ مدینه نوشته ام
روزی که اختیار به دست سقیفه بود
روزی که چشممان به ردای خلیفه بود
همفکر غصبِ حق علی بود در سرم
هم بوده ابو عُبیده ی جرّاح یاورم
بر روی سنت حسنین پا گذاشتم
تصمیم را به عهده ی شورا گذاشتم
میزد به کوش تفرقه بِالمَنظَرَالبَطِل
خیلی از آن جماعت روشنگَرالبَطِل
بن سعد خزرجی شده کوتاه آمدن
با پیروان لات وهُوَالرّاه آمدن
غیر از علی و فاطمه، همراهمان شده اند
اهل مدینه، لشکر خودخواهمان شده اند
*یه اوضاعی تومدینه حاکم شد یوقت سربلند کرد امیرالمومنین ،دید همه غیر فاطمه و دو سه نفر دیگه همه رفتن، اصلا غدیر رو همه فراموش کردن..همه یادشون رفت همین چندوقت پیش پیغمبر دست علی رو بلند کرد..*
«هرکه من مولای اوییم این علی مولای اوست»
*همه فراموش کردن اون لحظه ها رو،همه با این دوسه نفر همراه شدن، غیر فاطمه هیچکی نمونده...*
@navaye_asheghaan
4_6050874832843707994.mp3
22.14M
|⇦الا که صاحب مایی......
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر کسی رو با امام زمان خودش محشور می کنن! اون دنیا هیچ کس از ما نمی پرسه وقتی حضرت فاطمه (س) بین در و دیوار بود تو کجا بودی! اما حتما می پرسن وقتی مهدی فاطمه تنها بود تو کجا بودی؟!
و هنوز هم مادری مظلومانه در کوچه پس کوچه های این شهر به دنبال یارانی برای یاریِ پسرش مهدی می گردد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•گفتم بدون مایه...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفتم بدون مایه فطیر است کارمان
بیمرتضی و فاطمه گیر است کارمان
*گفتم اینا هم باید با ما همراه بشن
نمیشه توی این شهر همه با ما بیعت کردند غیر از علی و فاطمه ...باید کاری کنیم که علی هم با ما بیعت کنند..*
گفتم زِ یارِ غار حمایت کند علی
باید به زور هم شده بیعت کند علی
از این جهت روانه شدم سمت خانهاش
گرد آمدیم پشت درِ آشیانهاش
*یه عده رو جمع کردند.. حدود سیصد نفری شدیم اومدیم پشت در خانه امیرالمومنین
به این نیت که از علی بیعت بگیریم .علی هم با ما باید همراه بشه. من اینجوری میگم رفت گشت توی مدینه همه اراذل و اوباش رو جمع کرد. هر کی از علی کینه به دل داره بیاد امروز میخواهیم بریم در خونهٔ علی ..خیلیها خوشحال شدند فهمیدند امروز روزشه...به همهٔ این سیصد نفر هم قبلش که اینها را جمع کرد، گفت هرکس هر چی میتونه همراه خودش بیاره ؛ همه با دست پر اومدند. هر کی تونست تازیانه آورد هیزم و چوب آورد بعضیا شمشیر آوردند ..طرف حساب علیه.. مرد عادی که نیست .از اینطرف قراره بیعت بگیریم یا قراره بجنگیم؟ چه خبره؟؟ آخه برای بیعت که اینهمه آدم نمیبرن ..اینهمه که دست پر نمیآیند.*
پشت سرم مهاجر و انصار آمدند
حتی به یاریام در و دیوار آمدند
هر لحظه، لحظه بیشتر و بیشتر شدیم
در پیشِ چشم فاطمه سیصد نفر شدیم
گفتم علیِ خانهنشین را خبر کنید
مثل بقیه بیعتِ بیدردسر کنید
گفتم که ختم قائله در دست حیدر است
بیعت علی اگر نکند کار ابتر است
آمد صدای فاطمه از پشتِ در به گوش
میگفت از امامت و حقِّ پسرعموش
*پشت در اومد ..دید خیلی پشت در شلوغ شده . از این طرف همه دارن داد میزنند که یا از خونه بیرون میایی یا خونه و اهلش رو به آتش میکشیم؛ از اینطرف یه خانمی حامله پشت در اومده داره حرف میزنه. داره میگه شما غدیر رو فراموش کردید. علی با شما بیعت نمیکنه..*
حکم ولایت ازلی را به ما نداد
یک تار موی شخصِ علی را به ما نداد
گفتم به حال خویش نباید رها شود
وقتش رسیده شعلهی آتش به پا شود
در بین دود فکرِ علی بود فاطمه
همواره گرم ذکرِ علی بود فاطمه
*گفتم هیزما رو بیارید ..هیزم را آوردند
در رو به آتش کشیدند. معاویه جات خالی بود پشت در خونه ی علی..در توی شعله داره میسوزه ...دیدم پشت در فاطمه داره علی علی میگه..*
گرم حمایت از علیَش عاشقانه بود
تنها علاجِ کار فاطمه تازیانه بود
قبل از آنی که لگد به در بزنند
لای در وقتی باز شد
تازیانه رو گرفتند از بین در
هی با تازیانه به بازوی فاطمه میزدند.
*دیدید یه نفر میخواد در رو باز کنه اگه یه نفر پشتِ در باشه دستش رو حایلِ در میکنه در باز نشه. همین که دیدند دستش حایله که این در باز نشه اونقدر با تازیانه به بازو زدند در وا شد..*
کاشانهاش همین که پُر از بوی دود شد
با تازیانه بازوی زهرا کبود شد...
@navaye_asheghaan
4_6050874832843707996.mp3
24.78M
|⇦گفتم بدون مایه ......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سبد رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پیامبر به فاطمه (س) چنین وعده داد: "یا فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای بهشت که باشم.
📚کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان
نمانده گر تو را توان
بگو به صاحب الزمان
غم به دل نهفته را
راز به کس نگفته را
مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان
بگو که دل شکسته ای از این زمانه خستهای
ز فتنههای این زمان بگو به صاحب الزمان
دلت که بیقرار شد
و بیقرار یار شد
دعای ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن
ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان
گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد
برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان
فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی
شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان
رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد
گفت غمم تو عمه جان بگوبه صاحب الزمان
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطمیه
#سید_مجتبی_شجاع
@navaye_asheghaan
نخل عصمت بی ثمر می ماند اگر زهرا نبود
داغ حسرت در جگر می ماند اگر زهرا نبود
گردش افلاک از یمن وجود فاطمه است
شام خلقت بی سحر می ماند اگر زهرا نبود
طعنه ی ابتر چو زخمی از زبان جاهلان
در دل خیرالبشر می ماند اگر زهرا نبود
راهیان قرب حق را روی او شمع هداست
کاروان بی راهبر می ماند اگر زهرا نبود
خفتگان عصر را فریاد او بیدار کرد
گوش استضعاف کر می ماند اگر زهرا نبود
از ازل وجدان مظلومان عالم تا ابد
از عدالت بی خبر می ماند اگر زهرا نبود
جلوه ی خورشید تابان زره ای از نور اوست
ور نه در ابر کدر می ماند اگر زهرا نبود
بارها فرمود طاها من فدای فاطمه
چون رسالت بی اثر می ماند اگر زهرا نبود
روز رستاخیز مفتاح الجنان در دست اوست
محکمه بی دادگر می ماند اگر زهرا نبود
آری اندر پای میزان امت مرحومه را
دست واویلا به سر می ماند اگر زهرا نبود
مایه ی تسکین دلها ذکر تسبیحات اوست
خیر در زندان شرمی ماند اگر زهرا نبود
بهر احقاق شرف بین در و دیوار ماند
دین قرآن پشت درمی ماند اگر زهرا نبود
قبر او مخفی است اما روح او چون آفتاب
چرخ محتاج قمر می ماند اگر زهرا نبود
بال او بشکست اما مرغ دن شهپر گشود
این هما بی بال و پرمی ماند اگر زهرا نبود
سینه را بنمود بر مسمار جانفرسا سپر
دست غیرت بی سپر می ماند اگر زهرا نبود
هر چه داریم از علی داریم ما ایرانیان
خود علی اندر خطر می ماند اگر زهرا نبود
یاد آن جان دادگان جبهه ی قرآن بخیر
مجدشان دور از نظر می ماند اگر زهرا نبود
گریه بر زهرا کلامی سینه رابخشد صفا
دیده بی نور بصر می ماند اگر زهرا نبود
(حاج ولی اله کلامی زنجانی)
@navaye_asheghaan
|⇦•شب است و غم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شب است و غم و درد و اَلَم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب ، همه خواب، و جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب..
اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست، که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست، شب غسلِ گل ياس علي حضرت زهراست.
علي بود(فقط) وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان، علي بود.*هیچکی نبود؟ نه! فقط علی بود. یعنی چی ؟ مگه میشه دختر پیغمبر. بخوان غسلش بدن، کفنش کنن. بخوان تشییعش کنن هیچکی نیست؟...* وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، و آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده، همان شير خدا، حيدر کرار و رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده، علي بود، همان همسر زهرا، که چندي است به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود و رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده. *شروع کرد بند های مقنعه (روسری) رو آروم آروم، گره هاشو باز کرد. میخواد غسل رو شروع کنه دیگه. تا اومد گره رو باز کنه، دید حسن یه فریادی زد. آه مادر! راز بین حسن و مادر برملا شد. آره آه مادر و باید بگی. امشب بچه های علی دارن میگن آه مادر... *
علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود و اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا، در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت، شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس.
و با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را، وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز.
علي بود و قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود و بازوي کبودي که ورم داشت.
@navaye_asheghaan
4_5775904403714215856.mp3
28.62M
|⇦ شب است و غم......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پرسیدند، حضرت پاسخ دادند: [فاطمه علیها السلام] خوب یاوری در راه اطاعت و بندگی خداست .
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•و دستان علی...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت
وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مرد، نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت، وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد، سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت:، نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار، از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟
همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم، به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت، صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته
فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه استاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر، ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است.که بازوش شکسته است.
علي شست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد، تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه ولي کاش به گلبرگ شقايق بنوسيند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد
*شب شب سختیه اصلا همه مصیبتا مال امشبه فقط من جایی ندیدم زینب امشب کجا بوده.. شاید علی به بچه هاش به حسن و حسینش گفت: بچه ها شما فقط کارتون امشب همین باشه فقط مواظب زینب باشین فهمیدین چی گفتم؟
من و اسماء این بدنو غسل میدیم فقط شماها کارتون این باشه مراقب زینب باشین.زینب نباید خون ببینه،زینب نباید بازوی شکسته ببینه،الان بچه ست الان نباید ببینه،حالا بعد میبینه،زینب نباید این صحنه ها رو ببینه..ولی بذار زینب ببینه
بذار زینب نگاه کنه غسل شبونه رو یاد بگیره.. بذار زینب غسل زیر پیراهنو یاد بگیره..بذار زینب غسل بدن شکسته رو بلد بشه،یه شبی این غسل به دردش میخوره زن غساله اومد این بدنو غسل بده دیدن عقب عقب داره فرار میکنه. کجا؟ من این بدنو غسل نمیدم همه جای این بدن شکسته است.همه جای این بدن سیاهه یهو بی بی بدو بدو اومد.کار خودمه ها من اون شب که مدینه بابام بدن مادرمو غسل میداد دیدم..بلدم چجوری غسل بدم بابام اینجوری غسل میداد..بابام به اسماء میگفت اسماء آروم آب بریز..*
«اسماء بریز آب روان
بر روی گل برگ گلم»
علي شست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد، تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه ولي کاش به گلبرگ شقايق بنوسيند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد.
@navaye_asheghaan
4_5775904403714215857.mp3
26.28M
|⇦و دستان علی......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امیر المومنین امام علی (ع)فرمودند: من به فاطمه و پدرش مباهات می کنم و آن گاه به رسول خدا افتخار می کنم در آن هنگام که فاطمه را به همسری من درآورد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•غسل تمام شد...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
غسل تمام شد بچه ها معلومه یه طرف دیگه ایی بودن غسل مادر ندیدند.صدا زد علی.. حسن ،حسین،بیاین برای آخرین بار مادرتان رو ببینید.. فقط آروم کسی بلند گریه نکنه میخواد بند آخر کفن را ببنده
حسن و حسین اومدند خودشون رو انداختن رو بدن نیمه جان مادر، امیرالمؤمنین قسم میخوره میگه به خدا قسم دیدم بندهای پایینی کفن باز شد
معلومه مادرمان خوب شد دو تا دستاشو از تو کفن بیرون آورد. خودش به تنهایی دستاشو بیرون آورد. یکی گردن حسن یکی گردن حسین سه ماه اینجوری حسین و بغل نگرفته بود.. سه ماه اینجوری حسن و بغل نگرفته بود.. یکی گردن حسن یکی گردن حسین شاید چند ثانیه ای چند دقیقه ای نمیدونم..این صحنه طول کشیده باشه سریع از آسمون ندا اومد یا علی بچه ها را از بدن فاطمه( سلام الله علیها) جدا کن ملائکه طاقت دیدن ندارن..
قربونت برم حسینم بسه دیگه...حسنم بسه دیگه.. دورتون بگردم بسه دیگه ببینید زینبم داره نگاه میکنه بلند شین شما مَردای این خونه ایید بلند شین زینب داره نگاه میکنه الان جون میده ها..بچه ها را با نوازش از رو بدن مادر جدا کرد، یا ابا عبدالله.. کار تمام شد. صدا زد حسن! جونم بابا.. بدو برو سلمان را خبر کن ،دیگه من طاقت ندارم دیگه پاهام نمیکشه بگو حداقل سلمان بیاد کمک کنه..حسن بدو بدو رفت در سلمان را زد سلمان بدو خودتو برسون..چه خبره شبیه چی شده؟ سلمان! مادرم و بابام شسته میخوایم ببریم..شبیه تو این دل شب تو این تاریکی چرا به ما نگفتی؟ مادرم سفارش کرده کسی نباشه کسی نشنوه، کسی نبینه، سلمان بدو بدو اومد تو خونهٔ مولا وای چه خبره تو خونه؟! وسط حیاط خونه یه تابوت گذاشته.بدنم یه طرفه.. علی یه طرف زانوهاشو بغل گرفته حسینم یه طرف زینبم یه طرف... دیدی اونایی که غم دیدن میفهمن اونایی که داغ مادر دیدن..یهو مثلاً رفیقت را میبینی داغت دوباره تازه میشه.. همچنین که سلمان اومد تو خونه علی چشمش به سلمان افتاد..گفت آه سلمان! سلمان رو بغل گرفت دوتایی با هم گریه کردنند.. سلمان دیدی چی شد؟ سلمان دیدی مردم شهر با علی چی کار کردند؟ آقا من چی کار کنم چه کاری از دستم بر میاد. سلمان کمک علی باش تو از مائی ،کمک من کن من دیگه دستام بازوهام، پاهام طاقت نداره.. این علیه میگه پاهام طاقت نداره
امیرالمؤمنین فرمود: سلمان تو کمک من باش. من جلو تابوت را میگیرم تو عقبتر تابوت و بلند کردند... یهو دیدن بچه ها.. بچه ها شما هم میخواین بیاین؟ بله بابا.. مگه میشه نیایم قول باید بدینا همین الان باید قول بدین تو کوچه داد نزنید حرف نزنید گریه نکنید..باشه بابا فقط به ما اجازه بده بیایم تشییع جنازه..آروم آروم تابوت را بلند کردن... به عزت و شرف لا اله الا الله
تو کوچه امیرالمؤمنین جلوی تابوت داره میره بچه ها هم عقب تابوت دارن میان یهو یه نقطه از کوچه که رسیدن دیدن حسن رو زمین نشست... تابوت را زمین گذاشتن زیر بغلای حسن رو گرفتن چی شده چرا اینجوری گریه میکنی؟ مگه قول ندادی داد نزنی؟ صدا زد.. سلمان دستبه دل حسن نگذار.. این چیزی که من اینجا دیدم نه حسین دیده، نه بابا علی دیده، یه رازی بین منو مادر بوده.. تو این دلم مونده بذار الآن بگم همه بفهمن چرا من اینجوری دارم گریه میکنم.. سلمان! همینجا با مادر میرفتیم دست تو دست مادر، مادر با من حرف میزد،مادر دست منو گرفته بود، منو میکشوند به سمت خونه.. اما یه مرتبه دیدم روبرومون چند نفر جلومون رو گرفتن کجا؟ من اومدم جلو فهمیدم اینا برا چی اومدن یه مرتبه دیدم دستشو بالا آورد.. نه یه دست دو دستشو بالا آورد......یا زهرا
@navaye_asheghaan
4_5775904403714215858.mp3
22.45M
|⇦غسل تمام شد......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
من هرگزفاطمه را در طول مدت زندگی مشترک به غضب نیاوردم وهیچگاه مخالف میل او رفتار نکردم و دوستی مانند فاطمه برای من دیگر پیدا نخواهد شد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 #هفته_بسیج
بخوان از سورۀ احساس و غیرت
بگو از مرد میدان، مرد ملت
بسیجی باش مثل حاج قاسم
بسیجی باش مثل حاج همت
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
*گروه مراسم ختم ترحیم روضــہ تشییع خاکسپارے نوحـہ
🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭
*مجلس ترحیم مادر*
*ختم، هفتم، چهلم*
سبڪ : یامولا دلوم تنگ اومده...
مهربونیات، یادم نمیره مادرم
کاش یه بار دیگه،دست بکشے روے سرم
بے تو زندگی، براے من درد آوره
درد و غمتو، با جون و با دل میخرم
مادر تویے آروم جون
اے مهربون بازم کنار من بمون
دنیاے منه، گرمے اون دستاے تو
بارون میباره، همیشه از چشماے تو
بدون تو که خوشے دنیا نمیخوام
بهشتِ منه، مادر به زیر پاے تو
مادر ، فداے روے تو
مادر فداے تار هر گیسوے تو
🌴🖤🍃🌴🖤🍃
تنگه دل من یه بار منو صدا بکن
درد منو با ،اشڪ چشات دوا بکن
اے مهربونم، خواهشے دارم ازت
از زیر خاکا، بازم برام دعا بکن
مادر دلم تنگه برات
مادر دلم تنگه براے خنده هات
*🖤😭دشتی جانسوز ختم مادر🖤😭*
*بنالید ای عزیزان بهرِ مادر*
*که رفته از برِ من گنج و گوهر*
🌴🖤🍃🌴🖤🍃
*نشستم مرگ او کردم تماشا*
*دوچشمم از غمش گردیده دریا*
*سرو سامان ندارم وای بر من*
*زِ دوریش گرفتم سر به دامن*
*بیا مادر گره افتاده در کار*
*ندارم در کنارم یار غمخوار*
*الا ای روزگار با من نساختی*
*نهال غم به جان من تو کاشتی*
*فلک سامان من دادی تو بر باد*
*بگو از غم دلم کی گردد آزاد*
*شده ماتم سرا کاشانۂ من*
*ببین غم سایه زد بر خانۂ من*
*تمام حاصلِ من رفته در خاک*
*زِ داغش قلب من گردیده صد چاک
@navaye_asheghaan
مي دونديد الان به روايت نود و پنج روز چه شب و روزايي است؟ مادرمون فاطمه توي بسترِ بيماري است، بي معرفت ها دَرِ خونه ي مولا رو آتيش زدن...
اونايي كه امشب مشكل دارن، حاجت دارن بايد فاطمي گريه كنن، آي اونايي كه مادر داريد! هميشه دعا كنيد خدا نكنه بچه اي بره خونه ببينه مادرش دست به پهلوش گرفته، هي اون بچه دعا ميكنه: الهي حال مادرم زودتر خوب بشه... اما دلا امشب بسوزه برا دلِ امام زمان، الان هم شايد مدينه باشه، كنار قبر مادرشون فاطمه، ياصاحب الزمان!...*
عزيزِ بي قرينه كي ميآيي؟
سحر خيزِ مدينه كي ميآيي؟
عزيزم مادرت چشم انتظاره
دواي دردِ سينه كي ميآيي؟
*يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست مزينه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*
فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد
به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد
الهي بشكنه دستِ مغيره
كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد
*صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون...
جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*
دست من نيرو ندارد اين همه
تا بريزد خاك روي فاطمه
*اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا... دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــ❤️💚💛🧡
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_جواد_حسینخانی
#فاطمی