4_5962815633769890967.mp3
8.67M
#سید_مهدی_میرداماد 🎤
تشییع جنازه نمادین
#فاطمیه 🏴
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
هر شبِ بی مادری شام غریبان می شود
طفل بی مادر همیشه زود گریان می شود
😭😭😭
اشک و آه و ناله و سوز جگر سهمیه و
خونِ دل روزیِ بسیارِ یتیمان می شود
طفل نازک دل کجا و... مُردن مادر کجا ؟!
کوه اگر باشد از این غم زود ویران می شود
خاطرات دود و آتش زنده می گردد اگر ؛
لحظه هایِ جانگدازِ پُختن نان می شود
هر زمان یک آشنایی خانه را در می زند
بیشتر در بچه ها زینب هَراسان می شود
هر کسی با خاطراتی اشک می ریزد ولی؛
در دل کوچه حَسن خیلی پریشان می شود
یک سفارش کرده مادر،گفته که هر نیمه شب
یادتان باشد"حسین"در خواب عطشان می شود
دوخته یک پیرُهَن بهر حسین و گفته که:
این پسر در کربلا یک روز عریان می شود
گفته که زینب ببوسد حَنجرش وقت وِداع
گفته این حنجر به تیغ شِمر مهمان می شود
نام مادر، یاد مادر، بوی مادر، اشکِ غم...
طفل بی مادر همیشه زود گریان می شود
#هادی_همتی (دلسوخته)
#فاطمیه 🖤
🔷️اشعار #هادی_همتی
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
سُخن از درد درون و جگرِ سوخته است
سُخن از آتش سوزان و درِ سوخته است
ناله ی فاطمه را فِضّه به فریاد برس...
سُخن از صورت و از مویِ سَرِ سوخته است
لگدی زد به در و سینه به در دوخته شد
سُخن از چادر و از یک کمرِ سوخته است
به روی خاک صدا زد مَددی یا اَبتاه...
سُخن از غُنچه گُل و یک ثَمر سوخته است
چه بگویم! به که گویم؟ که چه آمد به سَرش
سَخن از طفل شهید و مادرِ سوخته است!
#هادی_همتی (دلسوخته)
#فاطمیه 🖤
🔷️اشعار #هادی_همتی
sobh 03.mp3
27.39M
می خواهم از مدینه خدا حافظی کنم
از میخ و زخم سینه خدا حافظی کنم
خیلی شکسته پر شده ام الوداع علی
آماده ی سفر شده ام الوداع علی
با اینکه بیشتر ز خودم دوست دارمت
من را ببخش میرومو میگذارمت
نه سال بیقرار خلوص تو بوده ام
بانوی خانه ی تو عروس تو بوده ام
علی من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما برای تو طلب صبر میکنم
من را ببخش زحمت تابوت می کشی
عطر تو هنوز تو آغوش منه
هنوزم صدات تو گوش منه
یادته جای سرت رو شونمو
حالا تابوته که رو دوش منه
نمیدونم حالا سینه چاک کنم
یاکه اشک دخترت رو پاک کنم
چه چوب تری رو فروختم که باید زنمو جون جون تو خاک کنم
حالم بدس حال تو وقتی که خوب نیست خورشید من بمان که زمان غروب نیست
تا حالا شده اینجوری بشی هی ازت میپرسن چته میگی حالم بده
حالم بدس حرف بزن درد دل کنیم
با من سخن بگوید غم و غصه خجل کنیم
حالم بدس حال تو بهتر نمیشود
اوضاع از این که هست بدتر نمیشود
تنها تو اعتنا به کلامم کنی بس است
جای تمام شهر سلامم کنی بس است
حالم بدس است حق به زانو بغل کنم
چرا علی
زهرا نشد به قول و قرارم عمل کنم
چی بود قول و قرارت زهرا
زهرا قرار بود سپر من شوم
زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو
مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو
حالم بد است حق بده دیده تر کنم
زهرا خودت بگو که چه خاکی به سر
روزگارمو سیاه نکن نرو
بچه هاتو بی پناه نکن نرو
فاطمه خدا نخواست مادر بشی
اینقدر میخ درو
چه کسای زخمتو نمک زدن
تورو با بهانه فدک زدن
دردمو یه مرد میدونه یعنی چی
تو محله زنمو کتک زدن
این غم کجا برم که تورا مردها زدن
زهرا تورا برای رضای خدا زدن
@navaye_asheghaan
.
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
.#فاطمیه
ای آفتاب عالم آرا کی میایی
مُردم ازاین داغ غم و درد جدایی
ای آرزوی فاطمه یابن الزهرا
بر دور ظلمت خاتمه یابن الزهرا
بی تو دلم در واهمه یابن الزهرا
یابن الحسن یابن الحسن یابن الزهرا
ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦
مالایق یک لحظه دیدارت نبودیم
تو یار ما بودی و ما یارت نبودیم
باز آ و بستان انتقام مادر را
واکن طناب دور دست حیدر
باز آ بسوزان جسم آن دو کافر را
یابن الحسن یابن الحسن یابن الزهرا
ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦
از ناله حیدر در عالم شد هیاهو
گویا رسیده دست مولا روی بازو
بنگر چه کردی بادل حیدر زهرا
رفتی نگفتی از غمت آخر زهرا
اینکه چه کرده باتو آن کافر زهرا
ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦
رفتی وکردی از غمت خانه خرابم
بعدازتو دیگر من سلامی بی جوابم
جانم شده زندانی قلب محزون
ای کاش آید با نفسهایم بیرون
گرید کفن برحال و روزم اشک خون
ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاعر:#عبدالرضا_منتظر ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مناجات_با_امام_زمان
#سبک_اینقده_روسیاهم_و_هواپرستم
.👇
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#زمزمه_حضرت_زهرا_س
خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست
اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست
بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر
قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر
با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت
جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت
کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن
برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من
شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات
دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات
با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم
مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم
سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار
اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار
شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه
اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه
قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد
میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد
با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی
نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی
ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده
ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده
در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد
بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید #حسن_کردی
1_15370963973.mp3
995.1K
#زمینه
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
✅ بند اول
چقدر راحت خوابیدی ، عزیزم
اشک چشمامو رو گونت ، میریزم
چشماتو بستی عشق من ، بمیرم
چجوری من آخه آروم ، بگیرم
حالا تو درد نداری - دیگه توو پهلوت
آروم گرفته انگار - ورم بازوت
راحت شدی عزیزم - از زخم سینت
دیگه نمیسوزه اون - زخم روو ابروت
قلب منو آخر شکستی / زهرا زهرا
یار علی چشماتو بستی / زهرا زهرا ۲
خدا نگهدار عزیزم / زهرا زهرا ۳
✅ بند دوم
نمیذاره این بارونه ، توو چشمام
ببینم یک بارِ دیگه ، چشاتو
زیر پلکای تو انگار ، کبوده
بمیره حیدر زهرا جان ، براتو
پاشو یه بارِ دیگه - چشماتو واکن
بیا و حال و روز - ما رو نگا کن
میدونی بچه هامون - بی تو میمیرن
پاشو یه بار دیگه - اونا رو صدا کن
چه خاکی روی سرم بریزم / زهرا زهرا
بدون تو سخته عزیزم / زهرا زهرا ۲
خدا نگهدار عزیزم / زهرا زهرا ۳
✍ #داوود_قاضی
👈
142.6K
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#زنجیر_زنی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی محمود سلطانی
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نوحه سنتی
(مناسب برای دسته های عزاداری)
حرمت قرآن شکست آیات کوثر را زدند
روح مابین دو پهلوی پیمبر را زدند
وا مصیبت وا محن
العجل یابن الحسن
بقیه الله آجرک الله
یا امام العصر زهرا مادرت در شعله ها
بین دیوار و در خانه صدا میزد تو را
الامان از میخ در
العجل ای منتَظَر
بقیه الله آجرک الله
خانه ای را که پیمبر زائر آن خانه بود
کافری بی اذن آن را با لگد در میگشود
فاطمه در پشت در
کشته گشته با پسر
بقیه الله آجرک الله
#شهادت_حضرت_زهرا_س
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
"کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود
آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود
"کَلّمینــی"دختـر خَیــرُ الوَریٰ ، خَیــر النساء!
چشم خود وا کن ببیــن اشک روانم می رود
پــر مــزن از آشیـــــانم ای پرستـــوی علـــی
زندگانــی ، دلخوشــی ، از آشیـــانم می رود
با نفسهایی که سنگین می شود درسینه ات
خنـــــده از روی لبـــان کـودکــانـــم می رود
صحبت از رفتن نکن آتش به قلبم می زنی
تیر داغت دم به دم بر استخــوانم می رود
با وصیــت های تو دنیــا به چشمم تیره شد
قبلِ تو با چشم خود دیدم که جانم می رود
روشنـای چشم من ! باور ندارم نیمـه شب
مـــاه من ، قامتْ کمان از آسمانم می رود
باغبانی خسته ام وقتی که با دست خزان
از بهـــار خــانه ام یــاس جــوانم می رود
آیه آیه التمـــاسم آب شـــد در چشــــم من
از همان وقتی که یاسین بر زبانم می رود
فاطمه! ای کاش هرگزخانهٔ ما ، در نداشت
با همین ای کاش ها آه از نهــــانم می رود
ای تمــامِ لشــکــرم ، تنهـــاترینـــم بعــدِ تـو
می روی همــراه تو گویـا جهـــانم می رود
𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)