فرازی از دعای ابوحمزه.mp3
12.75M
#مناجات
#استاد_میرزا_محمدی
🔊فاِنْ عَفَوْتَ یارَبِّ فَطالَ ماعَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبینَ قَبْلى
🔹فرازهایی ازدعای ابوحمزه ثمالی
#اشعار_مناجاتی
#ماه_مبارک_رمضان
متن شعر ماه مبارک رمضان -(سحر از عالم مستی برکاتم دادند )
سحر از عالم مستی برکاتم دادند
نیمه شب بود که ذکر صلواتم دادند
از می سرخ شهیدان که دواتم دادند
،،دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند،،
سینه را غرق دعا بزم سماتم کردند
دعوتی از دل من بر عرفاتم کردند
و مرا با خبر از صوم و صلاتم کردند
،،بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند،،
جرعه ای آب طلب کردم از آن خضر نبی
جمله ای گفت مرا او به زبان عربی
مثل یک کوره تنم سوخت چه تاب و چه تبی
،،چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند،،
شربت شعر شرابیست طهورا و زلال
که زبان قلم از گفتن وصفش شد لال
شعر با بال دعا می بردت سوی خیال
،،بعد از این روی من و آینه ی وصف جمال
که در آنجا خبر از جلوه ی ذاتم دادند،،
داخل حجره ای از نور شدم در آنشب
ذکر قدوس مرا بود مرتب بر لب
اشک می ریختم و زمزمه ام شد یارب
،،من اگر کامروا گشتم و خوشدل نه عجب
مستحق بودم و اینها به ذکاتم دادند،،
غزل خواجه ی شیراز به من قدرت داد
شعر از دوست مرا بال و پر عزت داد
رفقا شکر، غمش شوق ره خدمت داد
،،هاتف آنروز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند،،
روزگاریست دل و نفس به هم بستیزد
روح پاکم به لطافت غزلی انگیزد
تو دعا کن ز دلم شعر فقط برخیزد
،،اینهمه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
اجر صبریست کزان شاخه نباتم دادند،،
یاد باد آنکه در آن خلوت من باران بود
آسمان دلم ابری ز غم یاران بود
ذوق شعر و غزلم هدیه ای از یزدان بود
،،همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود
که ز بند غم ایام نجاتم دادند،،
شاعر#حسین جعفری
*پیام خانواده*
🔴 #جملهسازی_عاشقانه
💠 زمانی که شریک زندگیتان #اشتباهی مرتکب میشود، نباید آن را تبدیل به دعوا و #مشاجره کنید.
💠 گاه کلماتی که در این شرایط به زبان میآورید، تاثیری #همیشگی دارند.
💠 به عنوان مثال بگویید:
_تو در هر شرایطی برایم عزیزی
_اعصابتو خرد نکن
_ بهت حق میدم
_نبینم غصه بخوری
💠 معنای واقعی این جملات این است:
«با وجود #اشتباهاتی که مرتکب شدهای، من هنوز هم #دوستت دارم»
💠 تفکّر برای ساختن این جملات زیبا و بهکارگیری آنها به شما کمک میکند تا در مقابل منفیبافی و کینهورزی #مبارزه کنید.
مداحی آنلاین - کرببلا آرامش دنیامه - حسن عطایی.mp3
4.4M
⏯ #شور احساسی
🍃کرببلا آرامش دنیامه
🍃کرببلا هر شب جلو چشمامه
🎤 #حسن_عطایی
🕊🍂روضه و توسل ویژۀ وفات اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفسِ حاج حسین سازور🍂
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
«اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ یا أم الزَهرا یا أم المؤمِنين یا خَدیجَه الکُبری»
همسنگر بی مثل و مانندم خدیجه
بر عشق تو یک عمر پابندم خدیجه
ای در تمام عرصه ها سنگِ صبورم
ای یاورِ دیرینه ام ، کوهِ غرورم
ای تکیه گاه شانه زخمی احمد
ای هرقدم تصدیق تو یار محمد
شد پشت گرمی ام همیشه همتِ تو
ترویج دین آغاز شد با ثروتِ تو
سرمایۀ اصلیِ آئین پیمبر
مال حلالت بوده با شمشیر حیدر
تو اولین زن در دیار مسلمینی
منصوب حق بر نامِ اُم المومنینی
تو پابه پایم درد و محنت می کشیدی
بار رسالت را به دوشت می کشیدی
تو آبرویِ سرزمین هایِ حجازی
هم سفرۀ من بوده ای در عشق بازی
تو حامیِ زحمت کش دین خدائی
تنها پرستار مناجات حرائی
حالا دگر گیسو سپید و قد کمانی
در هر نوائی اشهدِ خود را بخوانی
دستانِ پر مهر تو دیگر پینه بسته
گرد غریبی بر سر و رویت نشسته
هی پلک هایِ بسته را وا میکنی تو
رخسار زهرا را تماشا می کنی تو
در این دیار بی کسی جان می سپاری
سر رویِ خاک سرد قبرستان گذاری
تو واسطه کردی به سویم دخترت را
تا بینِ پیراهن بپیچم پیکرت را
*همچین که گفت من کفن ندارم ، جبرئیل کفن آورد ..*
اماکجایی تا ببینی نور دیده
در کربلا یک پیکری را سربریده
شاعر:قاسم نعمتی
مادر بزرگِ کربلایی ها کجایی
در لحظۀ سختِ جدایی ها کجایی
بر آبرویت حق درِ رحمت گشوده
از آسمان بهرت کفن نازل نموده
تنها در عالم یک بدن عریان بماند
در دشت بی غسل و کفن عریان بماند
بی سر به خون غلطیده در گودال گردد
در زیرِ سم اسب ها پامال گردد
گیسو پریشان زینبت از تل ببیند
راس حسنت بر سر نیزه نشیند
*یکم روضه بخوانم ان شالله بریم مدینه اونجا عرضِ ادب کنیم .. چنان بالاسرِ حضرتِ خدیجه گریه می کرد .. مادر .. مادر .. خدا خیر بده اسماء رو ، صداش زد بیا ؛ وصیتی دارم بهت ، خیلی حواست به این دخترِ من باشه .. مخصوصاً شبِ عروسی یادت نره .. دختر که عروس بشه به مادر احتیاج داره .. برا دخترم مادری کن .. اسماء اونجا بود ، یه جا دیگه هم اسما حاضر بود .. اون شبی که علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد .. اسما آب میریخت .. علی بدن رو شستشو می داد .. اینجا زهرا پنج ساله بود بالاسرِ مادر ناله میزد .. آی شبِ مدینه یه دختر پنج سالۀ دیگه رم دید .. دخترِ دنبالِ جنازۀ مادر میدوید ..*
الهی گلوبدور عبادت آیی #مناجات
.
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
#سبک_الهی_آنامدان_اوزولدی_الیم
.
نوید آسال اردبیلی
.
الهی گلوبدور عبادت آیی
گلوب عاشقانه ضیافت آیی
.
گلوب ماه رحمت
واریم دلده حاجت
عنایت ایله
.
سیخوب قلبی محنت
یوخوم درده طاقت
عنایت ایله
.
.
.
.
بو آی ماه تسبیح و حمد وثنا
بو آی ماه قرآن و عشق و صفا
هامی سجده ایلر حقه بی ریا
بودور عارفانه سعادت آیی
.
بودور ماه عرفان
مه جود و احسان
هامی خلقته
.
بو آی اهل ایمان
هامی روزه داران
چاتار عزته
.
.
.
.
بو آیدا دعالر اجابت اولار
هامی محو احسان ورحمت اولار
بو آی شیعیانه عنایت اولار
بودور گلستانه طراوت آیی
.
آخور اشک حسرت
واریم دلده محنت
منی یاد ایله
.
سینان قلبی الله
به حق یدالله
اوزون شاد ایله
.
.
.
.
الهی گنهکار و بیچاریم
من عاصی و بی یار و آواریم
سنون درگهونده یوزی قاریم
بودور مظطرانه مسرّت آیی
.
دولوب غمله سینم
اولوب دیده لر نم
حق لامکان
.
جفاو ستم دن
بلا و الم دن
سینم اولدی قان
.
.
.
.
بو آیدا علی اوز قانینا باتوب
بو آیدا علی فیض وصله چاتوب
بو آیدان یتیم لر داخی آج یاتوب
بودور شیر حقّه شهادت آیی
.
باتوب قانه حیدر
دوتوب یاس ملک لر
جهان آغلادی
.
او مظلوم دهره
او دریای صبره
جنان آغلادی
.
رحمت قاپوسین آچ منه ای کان کرامت #مناجات #جعفری_زنجانی
.
حاج علی جعفری زنجانی
.
رحمت قاپوسین آچ منه ای کان کرامت
سن قهر ائلیینده منه کیمدور ائده رأفت
.
بیر مدتی آواره دولاندیم یول ایتیردیم
جاهللره نفسیم منی قاتمیشدی اوساعت
.
بیر یولدا منی قوی ائوه سن توبه قاپوندان
توّابیلرین چوخلارون ئولدوردی خجالت
.
خیری آپاروب شر عملیم چوخدی زیانیم
گرچه بیلورم کشتی نوحیمدی ولایت
.
باور ائله جان و دلیلن بو سوزی ای دوست
زانولریمین طاقتین آلدی بو روایت
.
کافیده یازوبدی بو سوزی مجلسی مرحوم
هر دلده دی کفریله برابردی حسادت
.
ایستکلی گوزل قارداشیدی هابیل و قابیل
آلّاتدی حسد قابیل ائدوب عمده جنایت
.
آیا من عزادار اولا بیللم حسد اولسا؟
حاشا منه الله وئره توفیق هدایت
.
زهرا چاقیرام صبحه کیمی سینه ویرام من
ابلیسی رضا ایلموشم گئچسه عبادت
.
زهرانین عزیز اوغلی نماز اوسته ئولوبدی
هر وقت نماز اولدی نمازین قیلا امّت
.
هیئتچی اذان اولدی گرک سجدیه دوشسون
مسجودینی ساجد ائده شوقیله زیارت
.
عالمده نچه شِیدی که بی سود و ثمردی
اوّلده حلال و یا حرام اولسا تجارت
.
ایکّیمجی عبادت ائلوری جنته گئتسون
دنیاسینه مربوطیدی بو طرز عبادت
.
اوچّومجی عزاخانه ده آغلور نیه آغلور
غفلتده دی امیدی اگر اولسا شفاعت
.
منکر دگولم من بو شفاعت که یرینده
ای کاش بیلیدوم نه دی معنای شفاعت
.
آخرده بشر دهریده محکومیدی مرگه
رضوانه چکر هرکیمی عقباده دیانت
.
اللهیله دعواده گرک اولمیا مؤمن
اللهیله دعوایه چیخوب اهل خیانت
.
پیغمبر اسلام ائوینه اود ویروب اعدا
بیرگون تیکانین درمدی بو عاشق جنت
.
بو درد حقیقت گتیروبدی منی نطقه
واللهی یوخومدور بیرینه قصد اهانت
.
هرکیم عملیلن شهدا قانین ایاخلور
الله اونا شمریله برابر ائده لعنت
.
غافللری آینتدی حسینین بو قیامی
اما بو مسلمان نه قدر یوخلادی راحت
.
نصرانی گلوب ئوپدی حسینون یاراسیندان
قرآن اوخیانلار آقیا ویردی جراحت
.
.
بگذار تا بمیرم در این شب الهی #مناجات #محمود_ژولیده
.
حاج محمود ژولیده
.
بگذار تا بمیرم در این شب الهی
ورنه دوباره آرم رو روی روسیاهی
.
چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه
چندان که باز گردم گیرم ره تباهی
.
چون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما
دل مرده میشوم باز با غمزه گناهی
.
گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان
بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهی
.
ای کاش تا توانم بر عهد خود بمانم
شرمندهام ز مهدی وز درگهت الهی
.
تا در کفت اسیرم #قرآن به سر بگیرم
چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهی
.
من بندگی نکردم با خویش خدعه کردم
ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی
.
با اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم
دانم که در به رویم وا میکنی به آهی
.
ای نازنین نگارا تغییر ده قضا را
گر تو نمیپسندی تقدیر کن نگاهی
.
دل را تو میکشانی بر عرش میکشانی
بال ملک کنی پهن از مهر روسیاهی
.
دل را بخر چنان حُر تا آیم از میان بُر
بی عجب و بی تکبّر از راه خیمه گاهی
.
امشب به عشق حیدر ما را ببخش یکسر
جان حسین و زینب بر ما بده پناهی
.
آخر به بیت زینب بیمار دارم امشب
از ما مگیر او را جان حسن الهی
.
در این شب جدایی در کوی آشنایی
هستم چنان گدایی در کوی پادشاهی
.
.
دام هوس و نفسه گرفتارم الهی
.
حاج افشین بابک اردبیلی
.
دام هوس و نفسه گرفتارم الهی
مأنوس غم و آه شرر بارم الهی
.
دریای جهالتده سینان کشتی مثالی
طوفان گنهده کسیلوب چارم الهی
.
ای ذکری شفا بخش دل و جان نظر ایله
بیر عمردی عصیانیله بیمارم الهی
.
سن قادر بخشنده و دریای عطاسن
من عبد خطاکار و گنهکارم الهی
.
از بس گنهیم باشدان آشوب روز قیامت
یانسامدا جهنمده سزاوارم الهی
.
بیر عبد ذلیلم که ساتوب گوهر عمری
دوزخده اولان ناره خریدارم الهی
.
خسرانیمه باخ بوشلامشام سن کیمی یاری
ابلیس جفا گستریلن یارم الهی
.
گلدیم قاپوا آهیله بو نیمۀ شبده
چوخ گوز یوخودا من ولی بیدارم الهی
.
بارب سنی ویرم قسم اربابیم حسینه
بیر عمریدی اول شاهه عزادارم الهی
.
اغماض اولونار نوکره ،اربابینه خاطر
عفو ایله منی نوکر دربارم الهی
.
«بابک» بو گئجه آغلا دئنن حضرت حقه
من عاشق عباس علمدارم الهی
.
.