eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍(سه) ساعت در ماه مبارک رمضان وجود دارد که خیلی گرانبهاست،پس اگر تو بر آن ها محافظت کنی نهایتا این سه ساعت تا آخر ماه مبارک رمضان میشود (نود) ساعت!!!* که این سه ساعت عبارتند از: ۱:ساعت افطار، افطاری را زود حاضر کن و وقتی برای دعا بزار.چون برای روزه دار دعایی هست که مردود نمیشود پس برای خودت و عزیزانت و مردگان دعا کن ۲:ساعت دوم آخر شب است پس با خداوند خلوت کن که خداوند صدا میزند آیا درخواست کننده ای هست اجابتش کنم آیا استغفار کننده ای هست ببخشمش پس در آن زیاد استغفار کن ۳:واما ساعت سوم نشستن تو بعد نماز صبح در جایگاه نمازت تا وقت اشراق. این نود ساعت است پس بر بقیه اوقات مداومت کن بر ذکر و دوری ازغیبت....نماز های فرض و نافله را بجا بیار که فقط سی روز است و به سرعت میگذرد. سه دعا در سجودتان فراموش نشود 1- اللهم إنی أسألك حسن الخاتمة 2)اللهم ارزقني توبة نصوحه قبل الموت 3)اللهم يا مقلب القلوب ثبّت قلبي علي دينك اگر خواستى اين متن را منتشر كنى نيت خير كن تا شايد خداوند به وسيله اين بلايى از بلاياى دنيا و آخرت از تو دور گرداند.
تقسیم کن یک بار دیگر آنچه داری را در سجدۀ خود شور این آیینه‌کاری را یک بار دیگر با همان دلواپسی بگذار بین یتیمان محمد دست یاری را بر خانۀ تو اولین بار آسمان بارید لبخندهای اولین صبح بهاری را از بخششت با ما ‌نصیبی هست بی‌پایان من دیده‌ام لطفی ‌که اندک می‌شماری را چیزی ندارم پیش‌کش، الا که با اخلاص، پای غم زهرا بریزم اشک جاری را با روضه‌ای که دوست داری، بین ابیاتم، روشن کن امشب آتش این سوگواری را تنها فقط بین شما رسم است خیلی زود مادر به دختر می‌سپارد خانه‌داری را زینب به مادر رفته یعنی خوب می‌فهمد درد یتیمی را، غمِ این زخم کاری را پس آستین را بُرد پیش چشم آن دختر شاید نبیند چوب را، لب‌های قاری را
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام  وی محمّد برده نامت را به لب با احترام  همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام  سایه‌ات تا صبح محشر بر سر دین مستدام  ای شده وقف خداوند تعالی هست تو  وی تمام هستی خالق به روی دست تو  پاک‌تر از پردۀ بیت الهی دامنت  خلعت زیبای اُم‌المؤمنینی بر تنت  بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت  نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت  کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟  کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟  این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت  می‌سزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت  نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت  یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت  بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس  ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس  ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی  هر که هستی احمد مختار داند کیستی  بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی  فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی  ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت  وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت  در مقام زن ولی مردانگی قانون توست  تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست  بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست  هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست  مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت  در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت  این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین  هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین  از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین  راستی این است در اسلام، دین راستین  با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای  پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای  مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز  مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز  بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز  با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز  مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت  یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت  کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن  گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن  بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن  جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن  گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت  شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت  ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر  در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر  بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر  مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر  بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست  بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست  مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد  همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد  شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد  منطقت تا حشر بر بوجهل‌ها کوبنده باد  جان شیرین محمّددرلب خندان توست  میوه‌های نخل«میثم» مدح فرزندان توست
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد پس از گذشت چهل سال آن امين خدا شروع امر رسالت به حکم داور کرد به گوش هوش چو کس، آيه‌اى از او بشنيد خداى را به تمام وجود باور کرد يتيم مکه گر از مال، بهره‌مند نبود خدا محمد را با خديجه همسر کرد عفاف و پاکى آن بى‌نظير مادر دهر دل رسول خداوند را مسخّر کرد شگفت واقعه‌اى بود اين نکو پيوند خداى عشق مه و مهر را برابر کرد خديجه‌اى که در او نور فاطمه تابيد همو که آمدنش خاک را معطّر کرد بدان که آمدن فاطمه عنايت بود که بر تمام جهان کردگار اکبر کرد خدا به پاس گذشتى که در ره دين داشت خديجه را به زنان قريش سرور کرد چه رنج‌ها که به جانش خريد بهر خدا چه خدمتى که به دين آن بلند اختر کرد تمام هستى خود را به پاى احمد ريخت خدا براى خديجه چنين مقدّر کرد اگر که مهر محمّد نبود در دل او چگونه آن همه اندوه و درد را سر کرد به سوى حق شد و سر در نقاب خاک کشيد دل رسول خدا را بسى مکدّر کرد همان عبا که پيمبر در آن تهجّد داشت خديجه موقع لبّيک دوست در بر کرد درود و رحمت خاصان، «خروش»، بر او باد! که هر چه داشت فدا در ره پيمبر کرد
ایثار در راهِ خدا دینِ خدیجه است چشمانِ عالم محوِ آیینِ خدیجه است سجاده ی ذکرِ شبانه عاشقِ اوست محراب هم مشتاقِ آمینِ خدیجه است از مکه تا بیتُ العتیقِ روشنِ عرش خیلِ ملک سرگرمِ تحسینِ خدیجه است گر قامتِ نخلِ نبوت استوار است از برکتِ خشتِ نخستینِ خدیجه است او همسرِ خورشید هست و مادرِ ماه عطرِ وجودِ هر دو تسکینِ خدیجه است از سوی حق بر او سلام آورده جبریل از باغِ معراجی که آذینِ خدیجه است عنوانِ امّ المومنین دارد اگر او این یک از آن صدها عناوینِ خدیجه است از بس که دستانش سخاوتمند باشد عالم فقیر و عبد و مسکینِ خدیجه است امشب که از داغش جهان را غم گرفته قلبِ پیمبر نیز غمگینِ خدیجه است!
نظم را نام تو لبریز از فصاحت میکند شعر زیر سایه ات ، کسب سعادت میکند از خدا بر تو سلام آورد جبرئیل امین بر درت پیک خدا عرض ارادت میکند مادر صدیقه و صدیقه ی امت تویی طاهری و دین ز تو کسب طهارت میکند در هجوم وحشی زخم زبان ابتران دامن پاک تو کوثر را روایت میکند در بهشت از قصر مروارید داری خانه ای خاک راهت سرمه در چشمان جنت میکند قافله در قافله سرمایه دادی... عاقبت کاروان تو محبت را تجارت میکند چله ای خرما رساندی در حرا اما رسول در عوض سیب بهشتی با تو قسمت میکند پیشتر از دیگران دین تو کامل گشته بود تا که قلبت با غدیر نور بیعت میکند بر سر سجاده ی اسلام تو اول زنی که نمازی آسمانی را اقامت میکند شمع سان ، لب بسته، میسوزد ز داغ غربتت قبر ویران تو را هر کس زیارت میکند در رثایت شعر میگوید امیرالمومنین اشک پیغمبر ز داغ تو حکایت میکند مجلس ختم تو را ای برترین امهات با دلی محزون به پا ختم رسالت میکند داغ تو ، مرگ ابوطالب ، شده غم روی غم چشم قرآن گریه بر این دو مصیبت میکند رفتی و دیگر ندیدی دشمن پیمان شکن حمله با آتش به سوی بیت عصمت میکند رفتی و دیگر ندیدی بین آن دیوار و در دخترت ، خود را مهیای شهادت میکند رفتی و دیگر ندیدی کربلا بر نیزه ها سوره ی فجر شما قرآن تلاوت میکند رفتی و دیگر ندیدی زیر باران عطش کودک ششماهه ای اتمام حجت میکند رفتی و دیگر ندیدی خیمه های تشنه را سیلی و کعبه نی و بیداد ، غارت میکند رفتی و دیگر ندیدی دست های بسته ای با عزیزان تو صحبت از اسارت میکند ....رفتی و یک روز می آیی و خواهی دید که طالب حق شما بر پا قیامت میکند
ای بر تو سلام آمده از داور هستی بگذشته در آیین نبی از سر هستی دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی زیبد که بخوانند تو را مادر هستی الحق که خدا، هستی خود را به تو داده ام الّنجبا، فاطمه زهرا به تو داده اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته دین در کنف عزّت تو سایه گرفته توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر دوش کشیدی بر یاری اسلام به هر سوی دویدی بس زخم زبان‌ها که ز کفّار شنیدی ای قامت مردان جهان خم به سجودت ای تکیه‌گه ختم رسل نخل وجودت ای مکّه ز خاک قدمت خلد مخلّد ای عصمت معبود و امید دل احمد اسلام به پا خواست و گردید مؤید از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّد تا حشر خلایق که خدا را بپرستند مرهون فداکاری و ایثار تو هستند... تنها نشدی همسر و دلدار محمّد در سخت‌ترین روز شدی یار محمّد در شدت غم گشتی غمخوار محمّد پیوسته دلت بود گرفتار محمّد در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ آن‌روز که افتاد خزان در چمن تو پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو تا بوی گل احمدی آید ز تن تو شد جامۀ پیغمبر اکرم کفن تو با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد بی‌مادری فاطمه، تنهایی احمد... برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه خانه شده غمخانه، ای بانوی خانه بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟ بی‌تو شده از هر مژه‌اش سیل روانه بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است برخیز که بی‌مادری فاطمه زود است...
Sazvar _ babolharam.mp3
7.61M
🕊🍂روضه و توسل ویژۀ وفات اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفسِ حاج حسین سازور🍂
فخر من نزد عرب این بود دختر داشتم آیت من بود و در گهواره کوثر داشتم هرچه عالم فخر دارد نزد من یک ارزن است من زنی هستم که در خانه پیمبر داشتم روزهایم شب نمی‌شد چشم او تا باز بود سایۀ خورشید را همواره بر سر داشتم عاشق این مرد بودن معجزه لازم نداشت چشم‌هایش را از اول نیز باور داشتم راه‌های آسمان را از زبان همسرم مثل آواز پر جبریل از بر داشتم آیه‌ها تکرار او بودند و عمری بر لبم با طنین نام او قند مکرر داشتم چشم بر من دوخت در شعب ابی‌طالب گریست ناگهان یک آسمان در خود کبوتر داشتم جان خود را بر سر این عشق دادم عاقبت هدیه می‌دادم اگر صد جان دیگر داشتم
Haj mahdi Tavakoli Babolharam.mp3
5.12M
💢 گوشه ای از عظمتِ اُم المومنین حضرتِ خدیجۀ کبری سلام الله علیها از لسانِ استاد حاج مهدی توکلی و توسل به حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها. _____
فرازی از دعای ابوحمزه.mp3
12.75M
🔊فاِنْ عَفَوْتَ یارَبِّ فَطالَ ماعَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبینَ قَبْلى 🔹فرازهایی ازدعای ابوحمزه ثمالی
متن شعر ماه مبارک رمضان -(سحر از عالم مستی برکاتم دادند ) سحر از عالم مستی برکاتم دادند نیمه شب بود که ذکر صلواتم دادند از می سرخ شهیدان که دواتم دادند ،،دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند،، سینه را غرق دعا بزم سماتم کردند دعوتی از دل من بر عرفاتم کردند و مرا با خبر از صوم و صلاتم کردند ،،بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند،، جرعه ای آب طلب کردم از آن خضر نبی جمله ای گفت مرا او به زبان عربی مثل یک کوره تنم سوخت چه تاب و چه تبی ،،چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند،، شربت شعر شرابیست طهورا و زلال که زبان قلم از گفتن وصفش شد لال شعر با بال دعا می بردت سوی خیال ،،بعد از این روی من و آینه ی وصف جمال که در آنجا خبر از جلوه ی ذاتم دادند،، داخل حجره ای از نور شدم در آنشب ذکر قدوس مرا بود مرتب بر لب اشک می ریختم و زمزمه ام شد یارب ،،من اگر کامروا گشتم و خوشدل نه عجب مستحق بودم و اینها به ذکاتم دادند،، غزل خواجه ی شیراز به من قدرت داد شعر از دوست مرا بال و پر عزت داد رفقا شکر، غمش شوق ره خدمت داد ،،هاتف آنروز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند،، روزگاریست دل و نفس به هم بستیزد روح پاکم به لطافت غزلی انگیزد تو دعا کن ز دلم شعر فقط برخیزد ،،اینهمه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کزان شاخه نباتم دادند،، یاد باد آنکه در آن خلوت من باران بود آسمان دلم ابری ز غم یاران بود ذوق شعر و غزلم هدیه ای از یزدان بود ،،همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند،، شاعر جعفری
مداحی_آنلاین_از_تو_روضه_تا_حرم_من.mp3
2.76M
احساسی 🍃از تو روضه تا حرم 🍃من میخوام سفر کنم 🎤
*پیام خانواده* 🔴 💠 زمانی که شریک زندگی‌تان مرتکب می‌شود، نباید آن را تبدیل به دعوا و کنید. 💠 گاه کلماتی که در این شرایط به زبان می‌آورید، تاثیری دارند. 💠 به عنوان مثال بگویید: _تو در هر شرایطی برایم عزیزی _اعصابتو خرد نکن _ بهت حق میدم _نبینم غصه بخوری 💠 معنای واقعی این جملات این است: «با وجود که مرتکب شده‌ای، من هنوز هم دارم»   💠 تفکّر برای ساختن این جملات زیبا و به‌کارگیری آنها به شما کمک می‌کند تا در مقابل منفی‌بافی و کینه‌ورزی کنید.
مداحی آنلاین - کرببلا آرامش دنیامه - حسن عطایی.mp3
4.4M
احساسی 🍃کرببلا آرامش دنیامه 🍃کرببلا هر شب جلو چشمامه 🎤
🕊🍂روضه و توسل ویژۀ وفات اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفسِ حاج حسین سازور🍂 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ . ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ «اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ یا أم الزَهرا یا أم المؤمِنين یا خَدیجَه الکُبری» همسنگر بی مثل و مانندم خدیجه بر عشق تو یک عمر پابندم خدیجه ای در تمام عرصه ها سنگِ صبورم ای یاورِ دیرینه ام ، کوهِ غرورم ای تکیه گاه شانه زخمی احمد ای هرقدم تصدیق تو یار محمد شد پشت گرمی ام همیشه همتِ تو ترویج دین آغاز شد با ثروتِ تو سرمایۀ اصلیِ آئین پیمبر مال حلالت بوده با شمشیر حیدر تو اولین زن در دیار مسلمینی منصوب حق بر نامِ اُم المومنینی تو پابه پایم درد و محنت می کشیدی بار رسالت را به دوشت می کشیدی تو آبرویِ سرزمین هایِ حجازی هم سفرۀ من بوده ای در عشق بازی تو حامیِ زحمت کش دین خدائی تنها پرستار مناجات حرائی حالا دگر گیسو سپید و قد کمانی در هر نوائی اشهدِ خود را بخوانی دستانِ پر مهر تو دیگر پینه بسته گرد غریبی بر سر و رویت نشسته هی پلک هایِ بسته را وا میکنی تو رخسار زهرا را تماشا می کنی تو در این دیار بی کسی جان می سپاری سر رویِ خاک سرد قبرستان گذاری تو واسطه کردی به سویم دخترت را تا بینِ پیراهن بپیچم پیکرت را *همچین که گفت من کفن ندارم ، جبرئیل کفن آورد ..* اماکجایی تا ببینی نور دیده در کربلا یک پیکری را سربریده شاعر:قاسم نعمتی مادر بزرگِ کربلایی ها کجایی در لحظۀ سختِ جدایی ها کجایی بر آبرویت حق درِ رحمت گشوده از آسمان بهرت کفن نازل نموده تنها در عالم یک بدن عریان بماند در دشت بی غسل و کفن عریان بماند بی سر به خون غلطیده در گودال گردد در زیرِ سم اسب ها پامال گردد گیسو پریشان زینبت از تل ببیند راس حسنت بر سر نیزه نشیند *یکم روضه بخوانم ان شالله بریم مدینه اونجا عرضِ ادب کنیم .. چنان بالاسرِ حضرتِ خدیجه گریه می کرد .. مادر .. مادر .. خدا خیر بده اسماء رو ، صداش زد بیا ؛ وصیتی دارم بهت ، خیلی حواست به این دخترِ من باشه .. مخصوصاً شبِ عروسی یادت نره .. دختر که عروس بشه به مادر احتیاج داره .. برا دخترم مادری کن .. اسماء اونجا بود ، یه جا دیگه هم اسما حاضر بود .. اون شبی که علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد .. اسما آب میریخت .. علی بدن رو شستشو می داد .. اینجا زهرا پنج ساله بود بالاسرِ مادر ناله میزد .. آی شبِ مدینه یه دختر پنج سالۀ دیگه رم دید .. دخترِ دنبالِ جنازۀ مادر میدوید ..*
الهی گلوبدور عبادت آیی . . نوید آسال اردبیلی . الهی گلوبدور عبادت آیی گلوب عاشقانه ضیافت آیی . گلوب ماه رحمت واریم دلده حاجت عنایت ایله . سیخوب قلبی محنت یوخوم درده طاقت عنایت ایله . . . . بو آی ماه تسبیح و حمد وثنا بو آی ماه قرآن و عشق و صفا هامی سجده ایلر حقه بی ریا بودور عارفانه سعادت آیی . بودور ماه عرفان مه جود و احسان هامی خلقته . بو آی اهل ایمان هامی روزه داران چاتار عزته . . . . بو آیدا دعالر اجابت اولار هامی محو احسان ورحمت اولار بو آی شیعیانه عنایت اولار بودور گلستانه طراوت آیی . آخور اشک حسرت واریم دلده محنت منی یاد ایله . سینان قلبی الله به حق یدالله اوزون شاد ایله . . . . الهی گنهکار و بیچاریم من عاصی و بی یار و آواریم سنون درگهونده یوزی قاریم بودور مظطرانه مسرّت آیی . دولوب غمله سینم اولوب دیده لر نم حق لامکان . جفاو ستم دن بلا و الم دن سینم اولدی قان . . . . بو آیدا علی اوز قانینا باتوب بو آیدا علی فیض وصله چاتوب بو آیدان یتیم لر داخی آج یاتوب بودور شیر حقّه شهادت آیی . باتوب قانه حیدر دوتوب یاس ملک لر جهان آغلادی . او مظلوم دهره او دریای صبره جنان آغلادی .
رحمت قاپوسین آچ منه ای کان کرامت . حاج علی جعفری زنجانی . رحمت قاپوسین آچ منه ای کان کرامت سن قهر ائلیینده منه کیمدور ائده رأفت . بیر مدتی آواره دولاندیم یول ایتیردیم جاهللره نفسیم منی قاتمیشدی اوساعت . بیر یولدا منی قوی ائوه سن توبه قاپوندان توّابیلرین چوخلارون ئولدوردی خجالت . خیری آپاروب شر عملیم چوخدی زیانیم گرچه بیلورم کشتی نوحیمدی ولایت . باور ائله جان و دلیلن بو سوزی ای دوست زانولریمین طاقتین آلدی بو روایت . کافیده یازوبدی بو سوزی مجلسی مرحوم هر دلده دی کفریله برابردی حسادت . ایستکلی گوزل قارداشیدی هابیل و قابیل آلّاتدی حسد قابیل ائدوب عمده جنایت . آیا من عزادار اولا بیللم حسد اولسا؟ حاشا منه الله وئره توفیق هدایت . زهرا چاقیرام صبحه کیمی سینه ویرام من ابلیسی رضا ایلموشم گئچسه عبادت . زهرانین عزیز اوغلی نماز اوسته ئولوبدی هر وقت نماز اولدی نمازین قیلا امّت . هیئتچی اذان اولدی گرک سجدیه دوشسون مسجودینی ساجد ائده شوقیله زیارت . عالمده نچه شِیدی که بی سود و ثمردی اوّلده حلال و یا حرام اولسا تجارت . ایکّیمجی عبادت ائلوری جنته گئتسون دنیاسینه مربوطیدی بو طرز عبادت . اوچّومجی عزاخانه ده آغلور نیه آغلور غفلتده دی امیدی اگر اولسا شفاعت . منکر دگولم من بو شفاعت که یرینده ای کاش بیلیدوم نه دی معنای شفاعت . آخرده بشر دهریده محکومیدی مرگه رضوانه چکر هرکیمی عقباده دیانت . اللهیله دعواده گرک اولمیا مؤمن اللهیله دعوایه چیخوب اهل خیانت . پیغمبر اسلام ائوینه اود ویروب اعدا بیرگون تیکانین درمدی بو عاشق جنت . بو درد حقیقت گتیروبدی منی نطقه واللهی یوخومدور بیرینه قصد اهانت . هرکیم عملیلن شهدا قانین ایاخلور الله اونا شمریله برابر ائده لعنت . غافللری آینتدی حسینین بو قیامی اما بو مسلمان نه قدر یوخلادی راحت . نصرانی گلوب ئوپدی حسینون یاراسیندان قرآن اوخیانلار آقیا ویردی جراحت . .
بگذار تا بمیرم در این شب الهی . حاج محمود ژولیده . بگذار تا بمیرم در این شب الهی ورنه دوباره آرم رو روی روسیاهی . چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه چندان که باز گردم گیرم ره تباهی . چون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما دل مرده می‏شوم باز با غمزه گناهی . گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهی . ای کاش تا توانم بر عهد خود بمانم شرمنده‏ام ز مهدی وز درگهت الهی . تا در کفت اسیرم  به سر بگیرم چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهی . من بندگی نکردم با خویش خدعه کردم ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی . با اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم دانم که در به رویم وا می‏کنی به آهی . ای نازنین نگارا تغییر ده قضا را گر تو نمی‏پسندی تقدیر کن نگاهی . دل را تو می‏کشانی بر عرش می‏کشانی بال ملک کنی پهن از مهر روسیاهی . دل را بخر چنان حُر تا آیم از میان بُر بی عجب و بی تکبّر از راه خیمه گاهی . امشب به عشق حیدر ما را ببخش یکسر جان حسین و زینب بر ما بده پناهی . آخر به بیت زینب بیمار دارم امشب از ما مگیر او را جان حسن الهی . در این شب جدایی در کوی آشنایی هستم چنان گدایی در کوی پادشاهی . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دام هوس و نفسه گرفتارم الهی . حاج افشین بابک اردبیلی . دام هوس و نفسه گرفتارم الهی مأنوس غم و آه شرر بارم الهی . دریای جهالتده سینان کشتی مثالی طوفان گنهده کسیلوب چارم الهی . ای ذکری شفا بخش دل و جان نظر ایله بیر عمردی عصیانیله بیمارم الهی . سن قادر بخشنده و دریای عطاسن من عبد خطاکار و گنهکارم الهی . از بس گنهیم باشدان آشوب روز قیامت یانسامدا جهنمده سزاوارم الهی . بیر عبد ذلیلم که ساتوب گوهر عمری دوزخده اولان ناره خریدارم الهی . خسرانیمه باخ بوشلامشام سن کیمی یاری ابلیس جفا گستریلن یارم الهی . گلدیم قاپوا آهیله بو نیمۀ شبده چوخ گوز یوخودا من ولی بیدارم الهی . بارب سنی ویرم قسم اربابیم حسینه بیر عمریدی اول شاهه عزادارم الهی . اغماض اولونار نوکره ،اربابینه خاطر عفو ایله منی نوکر دربارم الهی . «بابک» بو گئجه آغلا دئنن حضرت حقه من عاشق عباس علمدارم الهی . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم میفرماید اگه فضائل علی علیه السلام رو بگویی ، گناهان زبانت پاک میشود ، اگر بشنوی گناهان گوش هایت، و اگر بخوانی از روی نوشته، گناهان چشمانت، پاک میشود. حالا این فضیلت مولا علی ع را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید. افتخار کنید که شیعه علی ع هستید . شاهکار حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در پاسخ به سوال تکراری جمعیت زیادی دور حضرت علی (علیه السلام) حلقه زده بودند .. مرد اول – یا علی ! سؤالی دارم . علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. مرد دوم – اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ علم بهتر است یا ثروت ؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، یاعلی علم بهتراست یا ثروت امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار ! نفر چهارم – یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت علی علیه السلام در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود. نوبت پنجمین نفر بود. یا علی علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت‌ علی علیه السلام در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. نفرششم یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد.. در همین هنگام هفتمین نفر – یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟ امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است . همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که، نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟ امام فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود . نفر دهم – یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟ علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم . کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲ ☘️🌾🌸🌾☘️ الحمد لله الذی اجعلنا من المتمسکین بولاية مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و الائمة المعصومين علیهم ☘️🌾🌸🌾☘️
. سبک : مداح : 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 هست زیر لوای مرتضی در سر دارم هوای مرتضی از اینکه خاک پای حیدرم ممنونم از خدای مرتضی یل هر کاروزار صاحب ذوالفقار کَرَمت بیشمار حیدرمدد دلمو میبره رو لبم یکسره دم یاحیدره حیدرمدد اشهداَنّ علیًًّّا ولی الله 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شاه دُلدل سوار علی علی عشق پروردگار علی علی بر درگاه خدای لم یزل ای صاحب اختیار علی علی سوره ی هل اَتی پدر شیعه ها به لب ماسوا حیدر مدد همه عالَم گدات خانواده ام فدات خودمم خاک پات حیدرمدد اشهداَنّ علیًًّّا ولی الله 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نسل اندرنسل گدای این دریم مدیون شیرپاک مادریم قنبر خاک سرای حیدرو ما هم تک تک غلام قنبریم علی یعسوب دین علی عین الیقین امیرالمومنین حیدرمدد جان و جانان علی نور یزدان علی خودقرآن علی سنه قوربان علی حیدرمدد اشهداَنّ علیًًّّا ولی الله 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 جانم بسته به جان مرتضی هستم تحت اَمان مرتضی رحمت بر شیعیان فاطمه لعنت بر دشمنان مرتضی @emame3vom هرکی با تو بده کافرومرتده به لبم بی حده حیدرمدد پدرخاک علی شه لولاک علی یل بی باک علی حیدرمدد علی سرّ حیات علی رمز صراط علی جونم فدات حیدرمدد علی عبدالصمد یل بنت اسد میخونم تا ابد حیدرمدد .