eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
352 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی - شب عاشورا امام حسین علیه السلام همین امشب برایم مانده باقی دعا کردم به جانِ شاه و ساقی چه می آید سرم فردا خدایا هجومِ آتش و آهِ اَقاقی .
. تا کوی توست دست به گوهر نمی زنم تا کوی توست سوی جنان پر نمی زنم من باد نیستم که زنم سر به هر دری جز بر در سرای شما سر نمی زنم درهای آستان تو یک لحظه بسته نیست جایی که در گشوده بود در نمی زنم حتی اگر که بسته شود در به روی من جایی نمی روم در دیگر نمی زنم مادر مرا به مهر و ولای تو شیر داد من پشت پا به فطرت مادر نمی زنم تا از گلاب ذکر نشویم دهان خویش بوسه بر این مزار مطهر نمی زنم گر باز شد به روی تو میثم هزار در برگو دری به جز در میثم نمی زنم شاعر : استاد غلامرضا سازگار 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 تا کوی توست دست به گوهر نمی زنم... شب ششم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️ .
رسیدم من كنار تو تا كه از مركب افتادی یجوری تو صدام كردی كه گفتم دیگه جون دادی بگو كه جای دست كی نشسته روی این گونه عموجونم نقابت كو؟ چرا موهات پریشونه عجب رویی عجب مویی كی زلفت كشید قاسم چه پهلویی كدوم نیزه نفس‌هاتو برید قاسم چه زخمایی كدوم مركب روی جسمت دوید قاسم ......................... داری جون می‌كنی پیشم برات راه نفس تنگه چی كار كردن باهات قاسم لای زخمات پر از سنگه نمی‌تونه دیگه پاشه تنی كه نیمه جون باشه با این زخما توی سینت محاله استخون باشه عزیز من داره كم كم نفس‌هات بی‌صدا می‌شه چجوری این همه نیزه روی جسم تو جا می‌شه می‌بینم كه همه اعضات داره از هم جدا می‌شه شاعر : محمد رسولی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 رسیدم من کنار تو... شب ششم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️
چه خوب، مرگ خریدار زندگانی توست حیات طیبه تصویر نوجوانی توست چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه که هست قامت جوشن برای تو کوتاه به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید کسی شبیه تو دست از جوانی‌اش نکشید لبت به تلخی دنیا حلاوت افزوده که شهد، شاهد شیرین‌زبانی‌ات بوده چقدر از نفست دشت عطرآگین شد چقدر از سخنت کام شهد شیرین شد... تمام حُسنِ حَسن‌زاد خویش را بردار برو به جمع شهیدان «اولئکَ اَلاَبرار» برو به بحر رجز بین دشت طوفان کن به موج عشق بزن، مرگ را هراسان کن رجز بخوان که شود زنده کوفۀ اموات که گوش هلهله‌ها کر شود از این آیات برای عقل مگر نقشی از جنون بکشی برو که معرکه را هم به خاک و خون بکشی برو به کوری چشمان مست هلهله‌ها بدوز چشم خودت را به تیر حرمله‌ها بگو به تیغ که از فرق ماه ما پیداست! که فرق آل علی با بنی‌امیه کجاست! که ننگ نام کجا، عزت قیام کجا!؟ حسینِ صبح کجا و یزیدِ شام کجا!؟... بگو حسین ندارد دمی سر سازش به پا نکرده در این دشت خیمۀ خواهش... برو که رفتن تو ماندگار خواهد شد پس از تو لشکر دشمن غبار خواهد شد گرفته‌اند فقط نیزه‌ها تو را در بر حسین می‌چکد از پیکر تو سرتاسر چقدر کام زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تشنۀ شهادت توست تو می‌روی و ‌دلم ‌‌‌کشتۀ حکایت توست... شاعر : جعفر عباسی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 چه خوب مرگ خرسدار زندگانی توست... شب ششم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️
. نبار بارون که من بارونم امشب پریشونم ، پریشون خونم امشب بیا آقا بیا دورت بگردم به دنبالِ تو سرگردونم امشب   تو این روضه گرفته ریشم آقا بیا اینجا کمی اَبری‌شَم آقا یکم از تشنگی تو سهم من کن بخون روضه بزن آتیشم اقا   بزار از درد تنهایی بخونم از این صبر و شکیبایی بخونم گمونم پیش گهواره نشستی بزار امشب که لالایی بخونم   اگه عباس هم بازوش زمین خورد اگه باضربه‌ای اَبروش زمین خورد اینا سخته ولی نه سختر از این که آقام رو زد اما روش زمین خورد  📢 حاج مهدی رسولی 🔶 نبار بارون گه من بارونم امشب... شب هفتم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️ .
👆 لحظه‌هاى‌اذان‌مغرب‌بود تازه‌باریده‌بود‌باران‌هم داشت‌از‌مسجد‌محله‌مان پخش‌مى‌شد‌صداى‌قرآن‌هم مسجدى‌ها‌براى‌افطارى گاه‌نان‌و‌پنیر‌مى‌دادند ولى‌آن‌روز‌از‌قضا‌دیدم دم‌افطار‌شیر‌مى‌دادند یادم‌آمد‌ دم‌ بساط‌شیر پرچمى‌بود‌و‌نقش‌آن‌این‌بود )جان‌عالم‌فداى‌طفل‌رباب( این‌عبارت‌چقدر‌سنگین‌بود! در‌میان‌شلوغى‌مسجد یک‌نفر‌مثل‌یک‌گدا‌آمد ناگهان‌لحظه‌اى‌به‌چشم‌من زن‌همسایه‌آشنا‌آمد بین‌آن‌روزه‌دارها‌آن‌روز دیدم‌او‌را‌شبیه‌بیگانه دیدمش‌که‌میان‌دستانش کاسه‌اى‌شیر‌مى‌برد‌خانه اندکى‌مى‌شناختم‌او‌را خانم‌ساده‌و‌ملیحى‌بود ولى‌اینجا‌چه‌میکند‌اخر؟ زن‌همسایه‌که‌مسیحى‌بود! طاقتم‌طاق‌شد،‌پى‌اش‌رفتم گفتم‌اینجا‌چه‌مى‌کنید‌شما؟ گفتم‌این‌شیر‌نذرى‌ماهاست گفت:‌مى‌دانم،‌التماس‌دعا! تا‌که‌چشمش‌به‌چشم‌من‌افتاد زود‌بالا گرفت‌شیون‌او گفت‌در‌خانه‌کودکى‌دارم ناتوانم‌به‌شیر‌دادن‌او متوسل‌شدم‌به‌این‌بى‌بى شک‌ندارم‌دمى‌به‌باور‌خود گفت‌اخر شنیده‌ام‌که‌رباب مثل‌من‌شد‌خجل‌ز‌اصغر‌خود آسمان‌چرخ‌خورد‌دور‌سرم بعد‌از‌ان‌هرچه‌گفت‌نشنیدم در‌کنار‌بساط‌شیر‌آن‌روز طفلى‌و‌گاهواره‌اى‌دیدم گفتم‌این‌خانم‌اهل‌احسان‌است چون‌کرامت‌شده‌ست‌عادت‌او زن‌همسایه‌رفت،‌گرچه‌نرفت دمى‌از‌یاد‌من‌خجالت‌او خانمى‌چون‌عروس‌زهرا‌نیست مطمئن‌باش!‌جستجو‌کردم من‌که‌حاجت‌روا‌شدم‌بى‌شک هر‌زمان‌شیر‌نذر‌او‌کردم 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 لحظه های اذان مغرب بود... شب هفتم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️ .
👆 گل قوجاقیمه یات یورولموشان سینم اوسته راحت  اوغول علی نیمه باغلانان گوزلرین یوموب ایله استراحت اوغول علی گه بوخیمه ده گه اوخیمه ده ال به ال دولاندیردیلار سنی عمه وین قوجاقینده یوخلادین اوخ آتوب اویاندیردیلار سنی یوللادیم گیدن سو ایچن گلن قانیوه بویاندیردیلار سنی سو یرینه تیر بلا ویروب  شربت شهادت اوغول علی دیل آچوب دینن قلبیوه طرف بو اوخی فلک سیخسین اوخ آتان! گور نجه آنامین کولی چیخیر، اوت دوتوب کولون چیخسین اوخ آتان! خسته جان ربابین دلینده کی ناله لر ایوین یخسین اوخ آتان! بیر ائلین ایوین بیر نفر یخوب بو نجه عداوت اوغول علی  آتش فنا پیشه حکمی وار خیمه گاهون اوضاعی غنچیه اوچ گجه گونوز من باخاباخا قالدی لبلرین سو دیه دیه حرمله سنه ایلدی جفا مندن سن ربابیدن کوسموشن نیه من که آلتی آی ائتمیشم سنه صادقانه خدمت اوغول علی غنچه تشنه اولسا فرشته لر تز توکلله باران بوغازینه چشمه چشمه سو وقفه سیز اوغول بذل ایدئلله سوزان بوغازینه هاردا سود امر ایستینده سو اوخ ویراللا عطشان بوغازینه کیم قویار گل نوشکفته نی یاندیرا حرارت اوغول علی گرچه کربلاده بلالره سن بلی دئدون من بلی دئدیم ظالمه دییدون نه سن اوخ آت، چاره یوخ نه من اخذ آب ائدیم حرمله عذابون شدید اولا سو که ویرمیرن قوی چیخیم گئدیم بو نجه اوشاقه سو وئرمدی بو نجه سقایت اوغول علی آلتی ای نه شوقیله هر گجه باشین اوسته من ویرمیشم کشیک بیر ستمگر اوخ سرنوشتیمی سالدی بیر قرا روزیله دئشیک کیم بئله ائدردی خیال اوغول بیر آنان قالا بیرده بوش بشیک بیر بشیکده کی نیمه سی یانار وقت قتل و غارت اوغول علی بیر آنا بالا بوسه لشمگه حسرتم علیجان دوداقیوه ای ربابی گوزدن آتوب گئدن خیر چخسون اوغلوم قباقیوه چوللری دولاننام ایاق یالین نیزه لر دالیجا سراغیوه شاهزاده نون آردیجا دوشر چوللره رعیت اوغول علی آلتی آیدا بو اوچ گون اوچ گجه سالدی جانیمی آیری بیر حالا آتش خیالونده یانموشام آز قالوبدی مندن کولوم قالا گوزلرون آخاندا نه چکمیشم بیر خدا بیلور بیرده سن بالا  قتلیمه همان منظره منیم ایلیر کفایت اوغول علی عمریدن گچور دم نفس نفس سینمه گلور غم قوشا قوشا حرمله اوخی بیر گلیدی کاش عمریمی ویریدی اوغول باشا ای آناسینی چوللره سالان گورنجه چیخوبدور الیم بوشا کربلاده سر گشته یللره اولموشام شباهت اوغول علی کوفیان سو بابینده گورنجه برطرف ائدوبدی نیازیوی هاردا ئولموشویدی آنان بالا تیر حرمله چکدی نازیوی دی گوروم نه اندیدی اوخ مگر غارت ایلیوبدی بوغازیوی حلقیوین یاراسین گورن دیور بو نجه جراحت اوغول علی نه واریمدی سو نه واریمدی سود اوخلانان بالا نیلوسن منی فاطمه آنان گوزلویور یولون ایسلانیبدی اشگیله دامنی محسنی ویریبدی خدیجه یه سن گئدن قوجاقه آلا سنی کارساز افسوس اولمادی منده کی محبت اوغول علی هر آنا شیرین جان کیمی بالا ایستیر بالانین بالاسینی باغرینا باسار گوزلرون ئوپر دلرباسینون دلرباسینی گئت اوغول آنان فاطمه ئوزی باغلاسین بوغازین یاراسینی ایلیه مگر بئله یاره نی فاطمه طبابت اوغول علی نه وجود ذی روحه بلکه ده ایلیر اثر دردون آهنه نه سه شعبه اوخ وار نه اوخ آتان اصغریم گلوبدی نلر سنه جان چیخیبدی چوخدان بوغازیدن بس نیه اسور لبلرون گنه هانسی دردیوی بو اسن دوداق ایلیور روایت اوغول علی نیمه باغلانان گوزلرون جانی گوزلریم او چشم خماریده کاش  اجل گلیدی سراغیمه یوخدی رغبتیم روزگاریده تپراقا گیدیدوق آنا بالا قول بویون یاتیدیق مزاریده بیربیریمیزین نازینی چکاق تا دم قیامت اوغول علی   📢 حاج مهدی رسولی 🔶 گل قوجاقیمه یات... شب هفتم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️
Roz10_Moharam94_MirzaMohamadi_d.mp3
7.64M
🔊یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ ▪️ سنگین 🎤حجت الاسلام
Shab10_Moharam_Salahshour.mp3
5.45M
🔊رفتن تو می زند آذر به خیلی چیزها زل زده از روی تل خواهر به خیلی چیزها... ▪️ 🎤حاج مهدی متن شعر روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام - شب عاشورا - حاج مهدی سلحشور: رفتن تو می زند آذر به خیلی چیزها زل زده از روی تل خواهر به خیلی چیزها گفتی ابن الحیدرم آخر نمی دانی مگر می شود حبّ علی منجر به خیلی چیزها دیده جای خالی ات را آن سوار و دوخته چشم بر گهواره، بر معجر، به خیلی چیزها روی پیشانی ز جای مهر خون جاری شده سنگ دارد می زند لشگر به خیلی چیزها تیر را جای جلو از پشت در می آوری گیر کرده ظاهرا از پر به خیلی چیزها آنطر ف از دور دیدم سارقی را در کمین چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها جا گرفته روی سینه آن سگ هار از قفا می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها کاش تنها آن حرامی با گلویت کار داشت می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها با قد خم مادرت آمد عیادت، کرده ای یاد پهلو یاد میخ در به خیلی چیزها داخل گودال حالش را رعایت می کنی چونکه حساس است یک مادر به خیلی چیزها
. به کی اعتماد کنم خودت بگو منم و تو و هزار تا آرزو حرف مرگ و زندگیمون وسطه زندگیه من بساط روضته اگه بنا به مردنه کی بهتر از محرم کجا بهتر از روضه ها برای کی بهتر از تو کجا بهتر از کربلا بمیرم بمیرم برا انگشترت بمیرم بمیرم واسه زخم سرت بمیرم برای ناله ی مادرت (بمیرم برات حسین۴) ......................... روضه ی تو اعظم مصائبه شبیه نماز و روزه واجبه اومدم رو زندگیم قمار کنم من اگه فدات نشم چیکار کنم برای عاشق شدن کی بهتر از خود تو کی بهتر از جوونی بزار برا تو بمیرم چجوری خودت میدونی بمیرم بمیرم ترک خورده لب هات بمیرم بمیرم رمق نیشت تو صدات بمیرم شکسته تموم دنده هات (بمیرم برات حسین۴) ......................... بشماری بیشتره از ستاره ها زخمای این تنه زیر دست و پات وسط تموم این مصیبتات به فدای روضه ی مخدرات اگه بنا به غارته چرا کهنه پیراهنت چرا این همه سر و صدا برای چی گهواره و برای چی گوشواره ها بمیرم بمیرم برا حال رباب بمیرم که مردن همه از اضطراب می کشن میکشن میکشن با طناب (بمیرم برات حسین۴) شاعر : سید جواد پرئی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 به کی اعتماد کنم خودت بگو شب هفتم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️ .
. (ع) مسیر روضه باز به سمت گودال رفت حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت به سرزنان زینب کنار مقتل گفت از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت (خستگی از بدنت می ریزه داره نیزه ز تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت می ریزه ) وای من وای من ای حسین در ان کشا کش ها پیرو هن خونی عبا و عمامه میانه جنجال رفت در ان شلوغی ها برای انگشتر سار بان انگشت و بریدو خوشحال رفت (گرد و خاک از سپرت می ریزه العطش از جگرت می ریزه مگه گودال چقد جا داره یه سپاه داره سرت می ریزه ) وای من وای من ای حسین میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت دست ابا الفضل تا به روی خاک افتاد دست حرومی ها به سمت خلخال رفت (باشه من میرم دلت می گیره داره کار قاتلت می گیره این همونیه که گفتی خواهر. جونم و مقابلت می گیره ) وای من وای من ای حسین
. (س) امان از بازار امان از آزار زدن زن ها رو جلوی انزار حلقه زدن دوره مخدرات هلهله کردن واسه دخترات نزاشتن نامردای بی حیا حتی یه جای سالمم برات وای... معجرا رو بردن زینبو آزردن دخترات توو شام و کوفه سیلی خوردن *( وای، ای وای ای وای....) عبا رو بردن قبا رو بردن به سمت کوفه زنا رو بردن بعد از تو نامردای بی حیا با مرکب ریختن توی خیمه ها بردن زن های اهل خیمه‌تو با دست بسته تا شام بلا وای... رأست از نی افتاد زینب تو جون داد مادرت با گریه میزد از دل فریاد *( وای، ای وای ای وای....) پر از آشوبم ببین محبوبم کنار گودال به سر می کوبم پاره پاره کردن پیکرتو... به غارت بردن انگشترتو... کجایی که دارن حرومیا اسیری میبرن خواهرتو وای بین این آبادی تشنه لب جون دادی دیدمت تو گودال رو زمین افتادی *( وای، ای وای ای وای....) 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. _مقتلی ١۳۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیزه و شمشیر نه سکوت مردم تو را کشت حرمله و تیر نه وعده گندم تو را کشت بر گندم و ملک و لقمه ی حرام لعنت بر درهم و دینار و زر و مقام لعنت بر خستگی و نشستن از قیام لعنت ببین توی شهر ما هنوز میکشن تو را " حسین شاه کربلا " دست ربا خوار ها زینبتان را اسیر کرد چشم ستم کار ها خواهرتان را که پیر کرد بر مردم بی غیرت شهر شام لعنت بر یزید و مستی و شراب و جام لعنت بر کاخ نشین و بزم او مدام لعنت هنوز توی شهر ما اسیر میکنن تو را " حسین شاه کربلا " در وسط گودال یار طلبی کردی ای جان بعد هزاران سال رسید لبیک ز ایران رحمت به روان سید جمارانی رحمت به شهیدان جوان ایرانی رحمت به روان قاسم سلیمانی هنوز توی شهر ما بپاست شور کربلا " حسین شاه کربلا " ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
moharam-1399-shab-2-05.mp3
8.44M
﴾.﷽.﴿ گزارش صوتی شب‌ دوم محـــرم جـمـــعـــه ۳۱ مرداد ماه ۱۳۹۹ هیئت‌مکتب‌الزهراسلام‌الله‌علیها _مقتلی |نیزه و شمشیر هست بانوای| کربلایی مصطفی مروانی
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شب عاشورا و علیه السلام - سبک روی گونه م... روی شونه های تو سر می ذارم آروم آروم بارون میشم می بارم چیزی از فردا نگو برادر جون تو دنیا جز تو مگه کیو دارم ای وای دلم می گیره خواهر می میره اگه یه روز روی تو رو نبینه ای وای بعد از برادر خواهر اسیره همسفرِ زَجر و شمرِ لعینه ای وای از دلِ زینب (۲) امان امان امان از دلِ زینب امشب توی خیمه قرآن می خونی روی لبِ تو آیه های قدره باورم نمی شه فردا می بینم که وَالشّمرُ جالِسٌ عَلی صَدرِه ای وای خنجر و حنجر می مونه پیکر الله الله الله الله حسین وِین ای وای سردارِ بی سر غریبِ مادر الله الله بِسُیُوف قَطَّعِین ای وای از دلِ زینب (۲) امان امان امان از دلِ زینب https://eitaa.com/emame3vom/29330 .👇
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و علیه السلام چه آمده تهِ گودال بر سرِ تو حسین نشسته چکمه چرا روی پیکرِ تو حسین تو دست و پا زدی و خواهرت تماشا کرد که پشتِ هم زده خنجر پسِ سرِ تو‌حسین برای بردنِ پیراهنِ تو دعوا شد همان که دوخته با گریه مادرِ تو حسین تنِ تو زیرِ سمِ اسبهای لشکر رفت به نیزه آمده تا این حرم سرِ تو حسین به جای چند نفر در میانِ آتش و دود به پای نیزه کتک خورد خواهرِ تو حسین رسیده ساعتِ دزدی و معجرِ سرِ من... هزار تکّه شده مثلِ پیکرِ تو حسین غروب می رسد و حرملهَ‌ست همسفرم دعای ندبه شده ذکرِ لشکرِ تو حسین .