Misaq-Haftegi930818[01].mp3
1.74M
|⇦•أنا علی، ابنُ ذبیحِ کربلا..
#زمزمه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی
📚نقدشعر«یا اخی فاطم الصغیرة کلمها...»
📕شعری در بعضی مقاتل منسوب به حضرت زینب(سلام الله علیها) شده که خطاب به برادرشان امام حسین(علیه السلام) عرض میکنند:«یا أخي فاطم الصغیرة کلّمها فقد کاد قلبها ان یذوباً، ای برادر! با فاطمۀ خردسال سخن بگو! چرا که نزدیک است دلش آب شود.» فارغ از اینکه آیا این شعر صحت دارد یا خیر، نکاتی توجه ما را جلب مینمایند،( اگرچه این شعر، حداقل در دو منبع معروف «بحارالانوار و سحاب رحمت» آمده است) ؛📘 اوّل اینکه «فاطم» که در اصل«فاطمة» بوده به دلیل ضرورت وزنی در شعر، ترخیم(آسان گردانیدن) شده و «ة تأنیث» آن حذف گشته است؛ 📒دوم اینکه صفت«الصغیرة» به این شکل صحیح نیست، به دلیل آنکه صفاتی که بر وزن«فعیل» باشند همواره به همین صورت«فعیل» میآیند؛ زیرا این وزن و وزنهای:«فعول، مِفعال، مِفعیل، مِفعل» میان تذکیر و تأنیث یکسان هستند و «صغیر» نیز بر وزن «فعیل» است و باید به صورت«الصغیر» و بدون «ة تأنیث» یعنی بصورت:👈«فاطم الصغیر» بیاید.
.
Gomnam-Haftegi930516[04].mp3
1.42M
|⇦•شده دم به دم این نگرانی ام..
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی
.
🔸مراسم هفتگی
📆 زمان:
👈 پنج شنبه ۲۰ شهریور ماه ۹۹
🔷 باسخنرانی:
👈 حجت الاسلام والمسلمین کریمی
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سیدرضانریمانی
🚩مکان:
👈 خیابان پاسداران ، حسینیه شهدای بسیج
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین کریمی
🔊 بخش اول #مناجات | از حال و روزم گِله دارم
🔊 بخش دوم #روضه | با سنگ های تیز به هم خورده روی تو
🔊 بخش چهارم #واحد | وقتی که تُربَت تو شفاست
🔊 بخش پنجم #واحد | از ازل چشم ها برای تو ان
🔊 بخش ششم #تک | یاحسین و یا عین الحیاة
🔊 بخش هفتم #شور | دنیا بین من و تو فاصله انداخته آقا
🔊 بخش هشتم #نوحه و شور | رأس تو میرود بالای نیزه ها
👇
دنیا بین من و تو فاصله انداخته آقا
خیلی وقته نوکرت قافیه رو باخته آقا
منو زیر چتر مهربونیات پناه بده
یه گوشه امنی به این کلاغ روسیاه بده
من مزاحم تو و کار تو هستم می دونم
من کلاغی ام که سربار تو هستم می دونم
نکنه دیگه صدام براتو تکراری شده
نکنه که گریه هام از روی بیکاری شده
حق داری محل ندی آخه شما کجا و من
حجت یکی یه دونه ی خدا کجا و من
باشه خنده هات آقا باشه برای خوب خوبا
منم اینجا دل خوشم با عشق این نوکریا
برا بهتر شدنم یه فکری کن که دیر میشه
هر کی از تو دور بشه توی لجن ها پیر میشه
میخوام امشب تا میشه فکر یه رابطه کنم
پیش تو پیش خدا یه اسمو واسطه کنم
اونکه اسمش واژه ی صبرو پریشون میکنه
روضه هاش ناموسیه چشاتو پر خون میکنه
امشب آتیشه غمه توی نهاد روضه ام
دَخَلتْ زینبْ علی ابنِ زیادِ روضه ام
زینب و اسیری و کوفه و کاخ و بار عام
همه چشما خیره شد به زینب و سر امام
قمرش از روی نیزه اومده طشت طلا
خیزرون چه میکنه با لب و دندون آقا
زینب و یه کاروان خسته بین هلهله ست
جلوی چشم رباب نگاهه زشت حرمله ست
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه #شعر_مصائب_اسارت_اهل_بیت #اسارت #شام
.
.
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#محرم_فصل_عاشقی
#پای_کار_حسین_میمانیم
دل ما تنگ هیئت و علم است
جسم اینجا و روح در حرم است
در محرم جهان اسیر غم است
نقش بیرق غزل ز محتشم است
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
دو جهان ریزه خوار خوان حسین(ع)
جان عالم فدای جان حسین(ع)
همه هستیم در امان حسین(ع)
تحت الطاف بی کران حسین(ع)
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
روضه دار الشفاست ای مردم
امر امر خداست ای مردم
چشم زهرا(س) به ماست ای مردم
روضه دفع بلاست ای مردم
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
همه محتاج لطف او هستیم
از ازل عهد نوکری بستیم
از شراب حسین(ع) سرمستیم
سائل کوی شاه بی دستیم
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
آبروی من و تو هیئت اوست
عزت ما همه ز عزت اوست
الگوی درس شیعه غیرت اوست
وجهان هم غریق نعمت اوست
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
گریه تنها برای کرببلا
ضجه تنها برای خون خدا
بشتابید سوی سوگ و عزا
امر فرموده است امام رضا(ع)
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
مانده بی کس میان لشکر او
بی سپاه و بدون اکبر او
تکو تنها ، غریبِ مادر او
میخورد تیر و سنگ ها بر او
تانفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
در دل کربلا بدون معین
میزند خنده دشمن از ره کین
نوحه خوان شد جناب روح الامین
مادرش هم فتاده روی زمین
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
گرد و خاک است در میان سپاه
خواهرش میکند به جنگ نگاه
لکه ای ابر روی سینه ماه
بعد او خیمه ها بدون پناه
تا نفس هست روضه میخوانیم
#پای_کار_حسین_میمانیم
سروده از شاعر و مداح اهلبیت(ع) : #یونس_وصالی_خوراسگانی(زائر)
سوزِقلم
.
99.06.09_2.mp3
23.92M
🔻گزارش صوتی #روضه_و_زیارت
🎤حجت الاسلام #استادمیرزامحمدی
📆محرم سال ۱۳۹۹
🔊 #زیارت_عاشورا
ـــــــــــــــــــــــحائرالحسینــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
آمدی گوشۀ ویران، چه عجب!
زدهای سر به یتیمان، چه عجب!
تو مپندار که مهمان منی
به خدا خوبتر از جان منی
بس که از جور فلک دلگیرم
اول عمر ز عمرم سیرم
دل دختر به پدر خوش باشد
مهربانی ز دو سر خوش باشد
تو بهین باب سرافراز منی
تو خریدار من و ناز منی
بعد از این ناز برای که کنم
جا به دامان وفای که کنم
اشک چشم من اگر بگذارد
درد دلهام شنیدن دارد
گرچه در دامن زینب بودم
تا سحر یاد تو هر شب بودم
گر نمیکرد به جان امدادم
از غم هجر تو جان میدادم
آنقدر ضعف به پیکر دارم
که سرت را نتوان بردارم
امشب از روی تو مهمان خجلم
از پذیرایی خود منفعلم
مژده عمّه که پدر آمده است
رفته با پا و به سر آمده است
دیدنی گوشۀ ویرانه شده
جمع شمع و گل و پروانه شده
آخر ای کشتۀ راه سرمد
پدرت سر به یتیمان میزد
تو هم آخر پسر آن پدری
پور آن نخل امامت ثمری
که به پیشانی تو سنگ زده؟
که زخون بر رخ تو رنگ زده؟
"ای پدر کاش به جای سر تو
میبریدند سر دختر تو"
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.
.
#شهادت_امام_سجاد
#روضه_جانسوز_امام_سجاد_ع
◾️خنده برپاره گریبانی ما میکردن
◾️خوب آماده ی مهمانی مان میکردن
◾️پشت دروازه ساعات معطل ماندیم
بزاریداینجور روضه بخونم،حسینیاچیزی به ته محرم نمونده،چهارپنج شب دیگه دوباره التماس های یکساله شروع میشه،اگه زنده باشیم محرموببینیم دورهم جمع بشیم گریه کنیم،ان شالله محرم دیگه مدینه توحرم امام حسن برای امام سجادگریه کنیم
◾️هرجاسخن اززینب ودروازه شام است
◾️ساکت به تماشاننشینیدحرام است
◾️سرهاکه رسیدس به بازارهمه
◾️پرسندبه هم پس سرعباس کدام است
حسین.....😭😭😭
غلامش اومدکنارامام سجاد،سال هاازکربلاگذشته
آب میدیدگریه میکرد،میگفت باباموتشنه کشتن،سرسفره میومدغدابخوره گریه میکرداگه توکوچه وبازارجوون بغل بابامیدیدگریه میکرد،اگه بچه کوچولوبغل زنی میدیدگریه میکرداگه دخترکوچولومیدیدگریه میکرد،اگه میدیدچادری خاکی شده گریه میکرد،اگه میدیدبازارشلوعه گریه میکرداگه میدیددارن گوسفندذبح میکنندگریه میکرد،گریه میکرد،غلامش اومدصدازدآقاچراانقدرگریه میکنی شماخانواده صبری،صبرچشمه ش ازوجودشماست چراانقدرگریه میکنی حضرت دوباره گریه کردسه بارفرمودافت برتو....چرااقا ؟یعقوب پیغمبریه لباس پاره خون آلودبراش آوردن میدونست یوسفش زنده ست ولی انقدرگریه کردتاسوی چشمت روازدست دادولی من که دیدم بدن بابام، برادرام ،عموهام ،عمه زاده هام (پیراهنش نه هاا) بدناشون پاره پاره روی خاک گرم کربلا ،همه اینوروگفتم برای یه خط ویه حرف
گفت آقاکربلاکشتن چراشماهی میگیدالشام الشام الشام..
فرمودتوکربلابه بدن های اهل بیت جسارت کردن ولی توشام به ناموس ماجسارت شداخه نبودی یه سرطناب به بازوی من یه سرطناب روبه بازوی عمه جانم زینب این بچه هارو مابین ما بسته بودن
🌴 واردبزم شرابم کردن
🌴 زین جسارت هاکبابم کردن
حسین .....😭😭😭
🥀روزهاناله وشب هاگریه
🥀ارث جامانده زهراگریه
🥀دردبسیارومداواگریه
🥀 آب میخوردولی باگریه
🥀گریه برآب وضویش میریخت
تاوضومیگرفت میگفت اینقدربه بابام آب ندادن
خون دل برسرورویش میریخت
🥀گریه برشاه شهیدان خوب است
🥀گریه برکشته عریان خوب است
گریه بردامن طفلان خوب است
گریه برآن لب ودندان خوب است
خواسته هرسحرش گریه کند
درفراق پدرش گریه کند
گریه برناله آن دخترهااا
اخه دختراگوشه گوشه بیابون یاعموعموکردن یاباباباباکردن جوابش چیشدباتازیانه
این ناله رونزاریدتودلتون بمونه مگه اربعین نمیخوان بریم کربلا بسم الله
حسین 😭😭😭
🥀گریه برناله آن دخترها
🥀گریه برشیون آن مادرها
🥀گریه برغارت انگشترها
🥀گریه برواشدن معجرها
حسین 😭😭😭
رنگ مهتاب زمینش،میزد
دیدن آب زمینش میزد
تاامام سجادبه اسارت گرفتن اول کاری کردن سرامام سجادروتراشیدن..میدونی چرا؟چون برده هاروسرشون میتراشیدن
🥀گریه برناقه نشسته سخت است
🥀گریه باگردن بسته سخت است
🥀گریه باپیکرخسته سخت است
🥀گریه بابال شکسته سخت است
🥀گریه خوب هست که هرشب باشد..چرا؟
🥀گریه برچادرزینب باشد
حسین..😭😭😭
🌴آنکه راهست پیاده نکشید
🌴تشنه رابرلب باده نکشید
🌴طفل رااین همه ساده نکشید
🌴ذبح راآب نداده نکشید
🌴هیچ کس آب به گودال نبرد
🌴پدرم ذبح شده وآب نخورد
بزاریدامشب یه جای دیگم برم به اذن امام سجادمیخوام براعمه جانش،روضه بخونم شب سومه اومدن خدمت بی بی زینب ،بی بی جان کجابه شماسخت گذاشت کدوم مصیبت کمرشماروتاکرده قدتون خم شده،فرمودکربلاداغ شش برادردیدم خم به ابرونیاوردم سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ،دوتاپسراموبرادرم پاره پاره ازمیدون آوردازخیمه بیرون نیومدم گفتم فدای یه تارموی حسین بالاسرعلی اکبرداشت جون میدادخودم رسوندم بالاسرش،قنداقه علی اصغرخودم گرفتم خدامیدونه اونشب بالای تل زینبیه چی دیدم ،دیدم والشمرجالس علی صدرالحسین .😭😭..
دیدم شمرروسینه داداشم نشسته ،دیدم اسباشون نعل تازه زدن،دیدم ازکناربدن کشته هامون سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ، دیگه
ازبازارکوفه شام ردشدم همسایه هامون ازبالاپشت بوم سنگمون زدن بازم صبرکردم توکاخ ابن زیادصبرکردم تواین راه صبرکردم پشت دروازه ساعات سه روزنگه مون داشتن محله یهودیا بردن توکاخ یزیدبردن صبرکردم توبزم نامحرما رفتم
ناله زنا بسم الله،..
دیدم داداشم داره قرآن میخونه دیدم به لب ودندانش باچوب خیزران داره جسارت میکنه بازم صبرکردم گفتم من دخترعلیم،ولی بخدااون شب گوشه خرابه هرچی التماسش کردم چشاتونبنددخترم
دیگه نفس نکشیدرقیم وازم گرفت خدامیدونه اونجاکمرم شکست
بلندبگوحسین😭😭😭
زینب گوشه خراب دادزدتادیددخترنفس نمیکشه خودشورسوندبه درخرابه هی صدامیزدعباس کجایی...
یتیمی دردبی درمون یتیمی😭
یتیمی خاری دوران یتیمی😭
الهی طفل بی بابانباشه😭
اگرباشه تواین صحرانباشه😭
باشه بابایادت باشه
اخرشم نیومدی
قول داده بودی که بیای
حسین.....غریب مادرحسین😭
#سلامتی_و_فرج_امام_زمان_صلوات
.
.
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد
زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم
که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد
شود تمام هستی فدای آن دو دستی
که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد
نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست
اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد
جز از برای داور دو تا نگشت اکبر
چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد
سزد همه جوانان حنا زخون ببندند
که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد
فدای آن جوانی که در نماز ایثار
زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد
فدای شیر خواری که وقت جان نثاری
دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد
فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل
سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد
فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید
زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد
فدای آن شهیدی که در کنار سنگر
به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد
برات کربلا را کسی گرفت (میثم)
که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد #_ع_مصائب
#محمدجواد_شیرازی
چهل سال است در تب گریه کردم
چهل سال است هر شب گریه کردم
چهل سال است من بیدار ماندم
صحیفه را نوشتم روضه خواندم
چهل سال است غرق اشک و آهم
شبانه روز یاد قتلگاهم
چهل سال است خواب شمر دیدم
به دستش خنجری دیدم پریدم
چهل سال است گفتم دادِ بیداد
همیشه ظرف آب از دستم افتاد
چهل سال است تا مذبوح دیدم
نشستم بر زمین، ضجه کشیدم
چهل سال است دشت کربلایم
به یاد روز دفن و بوریایم
چهل سال است فکر اصغرم من
عزادار ذبیحی پرپرم من
چهل سال است مانند ربابم
به کام تشنه، زیر آفتابم
چهل سال است می گویم خدایا
عطا کن خیر، سهلِ ساعدی را
چهل سال است یاد شهر شامم
کنار عمه ها در ازدحامم
چهل سال است بر زخمم نمک خورد
بمیرم عمه ام زینب کتک خورد
چهل سال است می گویم رقیه
زنم بر دست می گویم رقیه
چهل سال است در بزم شرابم
به یاد خیزران خانه خرابم
چهل سال است می سوزد وجودم
به روی ناقه با غل بسته بودم
چهل سال است داد از سنگ دارم
به روی خود نشان از چنگ دارم
نگو این زهر امانم را بریده
چهل سال است عمرم سر رسیده
.
.
💥سبک: #زمینه #امام_سجاد
🎤مداح: #وحید_یوسفی
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
بی خوابه چشم خیسم ، دلگیرم از زمونه
هر شب یکی تو گوشم ، روضه برام می خونه
قلبم پریشونه
موندم غریب و تنها ، جاموندم از شهیدا
هستم تو این مدینه ، دلتنگ روی بابا
لعنت به این دنیا
ای وای ۴
من و خجالت از حرم / چیا که نیومد سرم
سرای بریده است همش / جلوی چشای ترم
امون امون از روزگار ۴
هر شب دو تا چش من ، میباره مثل زهرا
دارم چه روضه هایی ، از کفن و دفن بابا
قلبم شده غوغا
مرگه دوای دردم ، توو دل نمونده طاقت
پیش دو تا چش من ، بر عمه شد جسارت
وای از شب غارت
ای وای ۴
دلم و شکست غصه ها / شده دیگه قدم دو تا
داره میگیره جونمو / مصیبت کرببلا
امون امون از روزگار ۴
طاقت دیگه ندارم ، وای از غمای بسیار
بردن ما رو اسارت ، بردن به کوچه بازار
اون لشکر اشرار
من چی بگم خدایا ، از طعنه ها و دشنام
برده قرار من رو ، آتیش و سنگ رو بام
وای از غمای شام
ای وای ۴
پیش چشای حرمله / دستای ما تو سلسله
مگه میره یادم غم / سه ساله این قافله
امون امون از روزگار
👇
.
💥سبک: #روضه
🎤مداح: #سید_مهدی_میرداماد
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد
از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد
با دل خود هر زمانی را که خلوت میکنم
در اسارت آن چه آمد بر سرم آید به یاد
سال ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز
هر نظر آن صحنه حزن آورم آید به یاد
هر کجا آب است آتش میزند بر جان من
چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد
هر جوانی را که میبینم به یاد کربلا
گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد
چون که میبینم شیر خواری را کنار مادرش
از رباب و گریه های اصغرم آید به یاد
میشوم از آتش گرم و محن چون شمع آب
چون زحال عمه غم پرورم آید به یاد
من که بر جسم پدر از بوریا کردم کفن
روز و شب ز آن جسم عطشان بهترم آید به یاد
حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع
وای دل چون آن وداع آخرم آید به یاد
چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی
سرگذشت خواهر کوچک ترم آید به یاد
از هجوم رنج و غم در آن سفر داغی هنوز
از نظر نا رفته داغ دیگرم آید به یاد
👇