Moghadam-ArbaeinHosseini1393[01].mp3
7.16M
▪️من عادتم شده هر روز برای تو▪️
🎤 سبـک : زمـیـنـه
🗓مراسم : اربعین حسینی
.
#اربعین
#واحد
#بحرطویل
#یوسف_رحیمی
کاروان میرسد از راه، ولی آه
چه دلگیر چه دلتنگ چه بیتاب
دل سنگ شده آب
از این نالۀ جانکاه
زنی مویهکنان، خسته، پریشان
پریشان و پریشان
شکسته، نشسته، سر تربت سالار شهیدان
شده مرثیهخوان غم جانان
همان حضرت عطشان
همان کعبۀ ایمان
همان قاری قرآن، سر نیزۀ خونبار
همان یار، همان یار، همان کشتۀ اعدا.
کاروان میرسد از راه، ولی آه
نه صبری نه شکیبی
نه مرهم نه طبیبی
عجب حال غریبی
ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی
ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی
ز داغ غم این دشت بلاپوش
به دلهاست لهیبی
به هر سوی که رفتند
نه قبری نه نشانی
فقط میوزد از تربت محبوب
همان نفحۀ سیبی که کشاندهست دل اهل حرم را.
کاروان میرسد از راه
و هرکس به کناری
کنار غم یاری
سر قبر و مزاری
یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته
به دنبال مزار پسر فاطمه رفته
یکی با دل مجروح
به دنبال مه علقمه رفته
یکی کربوبلا پیش نگاهش
سراب است و سراب است
دلش در تب و تاب است
و این خاک پر از خاطرههایی ست
که یکیک همگی عین عذاب است
و این بانوی دلسوختۀ خسته رباب است
که با دیدۀ خونبار و عزاپوش
خدایا به گمانش که گرفتهست
گلش را در آغوش
و با مویه و لالایی خود میرود از هوش:
«گلم تاب ندارد، حرم آب ندارد، علی خواب ندارد»
یکی بیپر و بیبال
که انگار گذشتهست چهل روز
بر او مثل چهل سال
و بودهست پناه همه اطفال
پس از این همه غربت
رسیدهست به گودال
همانجا که عزیزش
همانجا که امیدش
همانجا که جوانان رشیدش
همانجا که شهیدش
در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر
در آن غربت دلگیر
شده مصحف پرپر
و رفتهست سرش بر سر نیزه
و تن بیکفن او، سهشب در دل صحرا
رها مانده خدایا.
چهل روز شکستن
چهل روز بریدن
چهل روز پی ناقه دویدن
چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن
چه بگویم؟
چهل روز اسارت
چهل روز جسارت
چهل روز غم و غربت و غارت
چهل روز پریشانی و حسرت
چهل روز مصیبت
چه بگویم؟
چهل روز نه صبری نه قراری
نه یک محرم و یاری
ز دیاری به دیاری
فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب
چه بگویم؟
چهل روز تب و شیون و ناله
ز خاکستر و دشنام
ز هر بام حواله
و از شدت اندوه
و با خاطر مجروح
جگر گوشۀ تو کنج خرابه
همان آینۀ فاطمه
جا ماند سهساله
چه بگویم؟
چهل روز فقط شیون و داغ و
غم و درد فراق و...
چه بگویم؟
بگویم، کدامین گلهها را؟
غم فاصلهها را؟
تب آبلهها را؟
و یا زخم گلوگیرترین سلسلهها را؟
و یا طعنۀ بیرحمترین هلهلهها را؟
و یا مرحمت دم به دم حرملهها را؟
چهل روز صبوری و صبوری
غم و ماتم دوری و صبوری
و تا صبح سری کنج تنوری و صبوری
نه سلامی نه درودی
کبودی و کبودی
عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی
به آن شهر پر از کینه و ماتم
چه ورودی و کبودی
در آن بارش خونرنگ
سر نیزه تو بودی و کبودی
گذر از وسط کوچۀ دلسنگ یهودی و کبودی
و در تشت طلا گرم شهودی و چه ناگاه
چه دلتنگ غروبی، چه چوبی
عجب اوج و فرودی و کبودی
خدایا چه کند زینب کبری؟!
@emame3vom
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 فلیرحل معنا
.
4_5933815713939588589.mp3
4.82M
#زمینه | #بسیار_زیبا #محشر
🎼با این دلای مبتلا این آرزومونه خدا
ڪربلایے #جواد_مقدم
ویژه #اربعین_حسینی
1. همه هست آرزویم.mp3
2.82M
#امام_زمان (عج)
#امیر_احمدی
#دستگاه_شور
#درآمد_اول_و_دوم
واشاره به گوشه رضوی وفرود به درآمد شور
اجرا شده در مسجد مهدیه چهارمردان قم
همه هست آرزویم
كه ببینم از تو رویى
چه زیان تو را كه من هم
برسم به آرزویى ؟
همه موسم تفرّج ،
به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه
بنشین كنار جویى
بشكست اگر دل من ،
به فداي چشم مستت
سر خُمّ مِي سلامت ،
شكند اگر سبويي ...
شاعر :
#فصیح_الزمان_شیرازى (رضوانى)
به همت جواد افشانی
.
#اربعین
#هادی_جانفدا
هم تو هستی مقابل چشمم
هم غمت کرده دل به دل منزل
آنچنانی که در تمامی عمر
در کنار توأم چهل منزل
@emame3vom
بسکه این روزها شکسته شدم
کوفه نشناخت دختر علیام
خم شدم تا بُرندهتر شدهام
همچنان ذوالفقار صیقلیام
سر تو شاهد است در کوفه
خطبهها خواندهام به طرز علی
همه دیدند در کمال و جمال
میرسد دخترش به مرز علی
سر تو شاهد است در کوفه
جای تکبیر سنگ میآمد
سنگ تکفیر اُمّتِ جَدَّت
سوی ما بیدرنگ میآمد
وقت رفتن به گوش من گفتی
سفر عشق سوختن دارد
سفر عشق بیتو دشوار است
چه کسی یار مثل من دارد
دست بر سینهام گذاشتی و
صبر تعظیم کرد بر زینب
شِکوِه را با وجود این همه داغ
عشق تحریم کرد بر زینب
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 فلیرحل معنا
.
990628-n-gholamrezazadeh.mp3
20.8M
#قرائت_دعای_ندبه
آقای حاج محمدرضا غلامرضازاده
جمعه 99/6/28
YEKNET.IR - shoor 1 - shabe 1 moharram1399 - vahid shokri.MP3
5.13M
شب اول #محرم99
هیئت جنت العباس کاشان
➖➖➖➖➖➖➖➖
چقده نوکر بینمونن که
سال پیش غرق غم بودن
شب هلال ماه ماتم رو تا
صبح روز بعدحرم بودن
چقده نوکر بینمونن که
سال پیش و کربلا بودن
برای روضه ی علی اکبر
نزدیکی پایین پا بودن
دیدی آقا چی داره
به سرم میاره
دیدی آقا غم دوریت
آخر از پا درم میاره
شرمندتم اگه نبود حواسم آقا
شرمندتم نگاه کن التماسم آقا
قدرشو ندونستم آقا غلط کردم
چقده نوکر نیستن الان که
سال پیش سینه زن بودن
مثل همین شبا توی روضه
نوکر شاه بی کفن بودن
چقده نوکر نیستن الان
که عمری خادم شما بودن
تموم طول سال و به
فکر زیارت کرببلا بودن
نشه آقا بمیرم
کربلا ندیده
تو که خیرت به
همه نوکرا رسیده
این نوکرت میاد تو روضه ها نرفته
چند ساله که زیارت حرم نرفته
قدرشو ندونستم آقا غلط کردم
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
.
.
#زمینه #اربعین
#جواد_مقدم
من عادتم شده هر روز برای تو
یه روضه ای بخونم از غمای تو
غمای تو ، غمای کربلای تو
چطور بگم چقدر غمت تو این دله
هنوز هم از کسی نمیکنم گِله
ولی دلم پُره از دست حرمله
آره بازم میگم خیلی دلم پُره
این قصه غیر قابل تصوره
یه دونه شاهدم یه پاره چادره
یه پاره چادر هم دیگه به درد زینبت نمیخوره
چشت روشن کوفه و شامم بُردن
چشت روشن تو ازدحامم بُردن
چشت روشن بزم حرامم بُردن
... حسین جان ، حسین جان ، حسین جان ...
غروب روز آخر از کنار تو
به خیمه اومد اسب بی سوار تو
به یادشه خواهرِ بی قرار تو
نمیره یادم اون ساعت آخرت
طبق سفارش آخر مادرت
زدم دم حرم بوسه به حنجرت
رفتی و بعد از اون ندیدمت ولی
یه موقع دیدمت که توی مقتلی
لحظه ی آخر و ضربه ی اولی
سنان به شمر میگفت
کارو تموم کن چرا پس معطلی
چشت روشن چقدر غنیمت بردن
چشت روشن چیا به غارت بردن
چشت روشن مارو اسارت بردن
... حسین جان ، حسین جان ، حسین جان ...
کوفه و بغض حیدر و حسودیا
شبیه مادرم با این کبودیا
یه راست بریم محله ی یهودیا
هر چی صدا زدم من یه زنم زدن
هم به تو سنگ زدن هم به منم زدن
اسمتو بُردم و تو دهنم زدن
امون زِ مستی و زِ قیل و قالشون
خدا به خیر رسوند بدا به حالشون
جون خودم نمیکنم حلالشون
من اگه بگذرم مگه اباالفضل میشه بیخیالشون
چشت روشن زینب و کوچه بازار
چشت روشن اون همه مَردم آزار
چشت روشن میزدم از قلبم زار
... حسین جان ، حسین جان ، حسین جان ...
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
👇
2. مناجات ای داغدار.mp3
3.44M
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا زِینَبُ الکُبری
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول :
مناجات امام زمان (عج)
ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
شب دوم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله
متن شعری که جناب
#استاد_حیدرزاده اجرا کردند :
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
بر دستهای توست فقط چشم ما بیا
هفته به هفته می گذرد با خیال تو
پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
بیش از هزار سال
تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا بیا
عرض ارادت کم ما را قبول کن
امسال هم محرم ما را قبول کن
شاعر : #سید_محمد_حسینی
.
#روضه_اربعین
خوش به حال اونایی که الان کربلان" خوش به حال اونایی که با پای پیاده رسیدن کربلا"خوش به حال اونا که حسین حسین گفتن و سینه زدن و راه رو پیاده رفتن کربلا،نوبت ما هم میرسه*
خواستم این اربعین را کربلا باشم،نشد
از نجف پای پیاده کربلا باشم،نشد
رفقا ما جا موندیم اونایی که باید اربعین برن کربلا رفتن،امشب به حال خودمون گریه کنیم،چاره چیه؟باید چی کار کنیم؟
میروم مشهد وبا آقام درد و دل کنم
میرم به امام رضا میگم؛چی میگی به آقا؟
خواستم این اربعین را کربلا باشم
حسین*
*شب اربعین رسید،از دهه محرم که شبا التماست میکردم ما رو ببر کربلا از همین امشب میترسیدم،همه رفقام رفتند کربلا، عجب غوغاییه،من که به این نتیجه رسیدم غیر کربلا خبری نیست،کربلا نری باختی...ولی امشب به ماهم یه نگاهی کن...تو که ملیون ملیون زائر رو راه دادی،مارم زائر اربعینت محسوب کن*
ای کاش میشد من همین شب ها
در گوشه ای دنج از حرم باشم
یا نوحه ای پرشور باشم
یا ترکیب بند محتشم باشم
*بودند دیو و دد همه سیراب و
زینب آمده کربلا،حسین جان*
میشد شبیه پرچم سرخی برروی بیرق ها رهابودم
دردسته های سینه زن گاهی درهیات زنجیرها بودم
میشد که تامرز شلمچه رفت
میشد که زد دل را به جاده
*ناشکریه ها ولی ای کاش کربلاتو نمیدیدم حسین جان،این زائرا چشمشون که به گنبد میفته چه حالی دارن من با خودم میگفتم اگر پیاده برم این بیت رو میخونم:
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
آقاجونم زائرات که با پای پیاده میان کربلا چقدر بهشون عزت و احترام میکنند؛اینقدر خدمت میکنند؛محبت میکنند؛زائر رو شرمنده میکنند دلا بسوزه برا خواهرت که وقتی روز دوم محرم رسید کربلا با یه عزت و احترامی پیاده شد،یکی پرده ی محمل رو کنار زد،یکی خم شد،یکی زیر بغلای عمه رو گرفت؛ قاسم خم شد برا عمه رکاب گرفت؛یه روزم زینب میخواست از کربلا حرکت کنه،همه ی بچه ها رو سوار بر ناقه های عریان کرد،زین العابدین رو سوار کرد؛همه دارن زینب رو تماشا میکنند دختر علی میخواد چه کنه؟
اگه کربلا نرفتم تقصیر خودمه،اگه منو راه ندادن برا گناهای زیاده که انجام دادم؛کربلا توفیق میخواد آقا امشب دلم بین زائراته عجب شوری برپاست کربلا...
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...
بر دلم ترسم بماند ...
نکند مارو کربلا نبری،سال بعد اربعین ما میایم کربلا*
میشد که تا مرز شلمچه رفت
میشد که زد دل را به جاده رفت
میشد شبیه خیل مشتاقان
تا کربلا پای پیاده رفت
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
*این حرف زینبم هست
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
حسین جان!
خبر داری ما را تا سر بازار بردند
خبر داری چی به سر ما آوردند؟ما امشب آمدیم ادای کربلاییا رو در بیاریم
امشب روضه میخوننا،میگن حسین جان وقتی بچه هات اربعین اومدن کربلا از بالای اسب و شتر خودشون رو پرتاب کردند رو زمین؛سابقه داشت،حسین جان موقعی که اینا رو اومدن از کنار قتلگاه عبور بدن اینا طاقت نیاوردن*
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
هر وقت یاد زینب افتادم
خون گریه ها را بیشتر کردم
هر وقت یاد زینب افتادیم
معجر دوباره یادمان آمد
از خیزران، از شام، از غربت
از گوشواره یادمان آمد
می خوانم از چشم عزاداران
مقتل به مقتل از لهوفت را
تا دین جدت را بفهمم، باز
می خوانم امشب "یا سیوفَت را
*ان کان دینُ محمد اَن لم یَستَقِم الا بقتلی فیا سیوف خذینی*
حال خوشی دارم اگر چه اشک
در سطرسطر شعر من جاریست
این چشم و روی خیس در عالم
تنها مسیر آبرو داری ست
*آقا ما رو جواب نکنی،ما به دردی نمیخوریم حسین جان....
میگه از نجف پای پیاده حرکت کردم برم کربلا،دیدم یه مرد عراقی سایه به سایه دنبال من میاد،هر جا که روی زمین میشینم میاد جلوی من می ایسته،تعجب کردم ولی چیزی نگفتم به مسیرم ادامه دادم،دوباره خسته شدم نشستم،اومد جلوی من ایستاد؛گفتم آقا چه میکنی هدفت چیه دنبال من راه افتادی؟گفت:کاری ندارم،مزاحمت نمیشم،گفتم پس هدفت چیه؟گفت:راستش رو بخوای من حرکت کردم گفتم حسین جان پول ندارم به زائرات خدمت کنم،حتی ندارم چند بطری آب بخرم دستشون بدم؛حسین جان من راه میفتم تو این گرما سایه بون زائرات بشم؛حسین جان آفتاب به من بخوره به زائرات نخوره؛میگه بلند شدم سر و صورتش رو بوسیدم،یه جمله بهش گفتم دوتایی شروع کردیم گریه کردن؛گفتم کجا بودی عصر عاشورا؟سایه بون تن بی سر پسر فاطمه بشی*
"السلام علی الاجساد العاریات"سلام بر اون بدن های برهنه"السلام علی الجسوم الشاحبات"سلام بر اون بدن های رنگ پریده از آفتاب"
صدات رو برسون کربلا،حسین جان از ما قبول کن به پهلوی شکسته ی مادرت زهرا(س) به برادرت بگو ابالفضل اسم اینارم بنویس،اینام زائر اربعینند
👇