eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_556979832915756036.mp3
1.6M
دلمو دریای ماتم میکنم #خلج
✔️ شب نهم شب تاسوعای حسینی ست خدای متعال ان شاءالله به حق آقامون اباالفضل العباس این دسته جمع به زودی زود به کربلای معلی کنار حرم آن حضرت برساند از نزدیک عرض ادب کنیم اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. ✔️ شمس جمال دلربای قمر منیر بنی هاشم، علمدار کربلا، وجود نازنین ابالفضل العباس علیه الصلاة و السلام هر چقدر به این آقا ارادت دارید صلوات بلند ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) بسم الله الرحمن الرحيم ( با سلام بر حضرت ابالفضل علیه السلام) السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ 🔸بیا یا بـــن الحسن جانم فدایت 🔸تمــــــام زندگی باشد برایت 🔸بیا یا بـن الحسن دردم دوا کن 🔸مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔸بیا یا بن الحسن دورت بگردم 🔸بیا تــا دست خالی بر نگردم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان...
🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای یابن الحسن... آقا جان... 🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای آقا چرا نمیای پسر فاطمه ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن ای خورشید پشت ابرها... امام زمان ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه... امام زمان... یوسف فاطمه... محرم های ما یکی اومدند و رفتند... عمر ما داره تمام میشه اما شما نیامدید آقاجانم ... 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای 🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه... مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم ابوالفضل باشه من اونجا حضور دارم... میام میشینم توی مجلس آقا ابوالفضل العباس.... یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم... امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا... هر کجای عالم هستی... پسر فاطمه ... یک عنایتی هم به مجلس ما... 🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد 🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای هرکجا نشستی از همین اول مجلس آقات رو صدا بزن ... امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم... برا آقامون ابوالفضل العباس اشک بریزیم... صداش بزن یابن الحسن... .
متن روضه 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... @emame3vom آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند @emame3vom .
. برغم زینب کبری همگی گریه کنید اربعین گشته وحالا همگی گریه کنید ناله زد حضرت زهرا_س همگی گریه کنید بهر این روضه عظمی همگی گریه کنید.. @emame3vom .
babolharam Salahshur.mp3
9.35M
من آمده ام جان بدهم از داغ تو مولا
‍ ⇦🕊سینه زنی زمینه زیبا _ ویژه شب جمعه و ایام اربعین _حاج مهدی سلحشور ┄┅┄ من آمده ام جان بدهم از داغ تو مولا مَن ماتَ عَلَي حُبِّ حسین ماتَ شهیدا «ای عشق ، ای جان ، مظلوم ، عطشان» تویی مصباحُ الهدی .. قبلۀ ما کربلا .. گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود من اسمه دوا حسین ... من ذکره شفا حسین ... ما آینه در آینه حیران حسینیم سرگشتۀ لبخندِ شهیدانِ حسینیم «ارباب ارباب ما را دریاب» لبیک یا ثارالله .. مولا اباعبدالله .. عشق تو سرنوشت ما روشنی سرشت ما میان دوزخِ جهان خیمۀ تو بهشت ما من اسمه دوا حسین ... من ذکره شفا حسین ... .
4_5852449658755880862.mp3
5.18M
#سخنرانی حاج آقا دانشمند آیا با اهلبیتیم؟ موضوع :اگه با مایی پس با دشمنان ما چیکار میکنی؟ ی رنگ باش ی جور باش. پس این رفیقا کیان دور خودت جمع کردی؟ پس اینا چیه تو موبایلت ریختی؟... #الحسبن_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✨﷽✨ 💠 داستان واقعی جوان همدانی 💠 ✍فراهم شدن امر ازدواج بصورت معجزه آسا بدست امام زمان (عج) اسمش حسن بود، در شهر نجف اشرف زندگی میکرد، دانشجو بود، اوضاع و احوال روبراهی نداشت، با خودش گفت بار و بندیلم را جمع میکنم و به کربلا می روم، دعایی می کنم برای گشایش رزق و ازدواجم... رسید کربلا، شب را خوابید ، هنوز به حرم مشرف نشده بود، در عالم رویا به خدمت مولا جانمان رسید، آقا فرمودند به او: فلانی دعا کن، پاسخ داد: ای مولای من ، به‌قصد دعا مشرف شدم... آقا فرمود: [همین جا بالای سر است، همین جا دعا کن]،دست به دعا برداشت و به حالت تضرع دعا کرد، آقا فرمود: نشد، برای بار دوم در حالیکه فکر می کرد بهتر از بار اول است دعا کرد، مولا باز فرمودند: نشد، برای بار سوم با تضرع و خشوع بیشتر دعا کرد، بازهم مولا فرمودند: [ نشد] دیگر عاجز شده بود، به امامش گفت: سیدی! آیا دعا کردن وکالت بردار هست ؟ آقا فرمودند: آری، گفت: من شما را وکیل کردم که برایم دعا کنید...آقا قبول کردند و برایش دعا کردند... دعای مولا برایش کافی بود، زندگی اش را از این رو به آن رو کرد، شخص تاجر همدانی که ساکن تهران بود به عتبات مشرف شد، آنجا به پیشنهاد و اصرار یکی از علما حسن را به دامادی پذیرفت، خلاصه اینکه صاحب زندگی شد و رزق و روزی اش گسترش پیدا کرد... 💥 می دانی این روزها که اجابت دعایم به تاخیر افتاده با خودم می گویم باید دست به دامن آقا بشومو از حضرتش بخواهم حال مرا هم مثل شیخ حسن زیر و رو کند، اما قبل از آن، دلم می خواهد، شبی برسد، سفره ی افطاری پهن کنم و آقا را مهمان نان و خرمایی کنم، دلم میخواهد، سر به شانه های زهرایی اش بگذارم و یک دل سیر گریه کنم...در این تلاطم دنیا ساحل آرامشش را می‌خواهم ... کنارِ نام تو لنگر گرفت کشتی عشق بیا که نام تو آرامشی ست طوفانی... 📚برداشتی آزاد از کتاب مستدرک البحاره ‌‌‌‌✅ @emame3vom
. برخی قصد داشتند تا بطن شیعیانِ ایران و عراق، تفرقه بیندازند، غافل از اینکه همهء ثوابِ زیارت اربعین ، به رنج و مرارتِ آن سفر بستگی دارد ما گر ز سر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
📝پند یڪ پدر پیر بہ پسرش: 📜منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشڪهایت را با دستان خود پاڪ ڪن (همہ رهگذرند) 📜زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست ڪہ بتواند بہ راحتی قلبی را بشڪند (مراقب حرفهایت باش) 📜بہ ڪسانی ڪہ پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشتہ باش) 📜گاهی خداوند برای حفاظت از تو ڪسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار بہ برگشتنش نڪن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد،پس حڪمتش را قبول ڪن) 📜عمر من 80 سالہ ولی مثل 8 دقیقہ گذشت و دارہ بہ پایان میرسہ (تو این دقیقہ های ڪم،ڪسی را از دست خودت ناراحت نڪن) 📜انسان بہ اخلاقش هست نہ بہ مظهرش. اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود 📜قبل از اینڪہ سرت را بالا ببری و نداشتہ هات را بہ پیش خدا گلایہ ڪنی نظری بہ پایین بینداز و داشتہ هات را شاڪر باش. ✅انسان بزرگ نمیشود جز بہ وسیلہ ی فكرش @emame3vom
... مَرحـبا زِیـْنـَبْ ڪه طوفان ڪرده اسٺ آنچہ زهــراء گفتہ بود آن ڪرده است او بہ بحر العشـق نوحِ ڪـربلاسٺ عِشـقِ او فَتحُ الفتـوحِ ڪـربلاسٺ @emame3vom
⭕️ داستان واقعی _ حاج حسین خیّر 👈 امام زمان فرمودند ما این زیارتت را قبول نداریم! ▫️ بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان، اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت نه اینکه پیاده می آمد مسیر را، از خستگی خوابش برد... 🔰 خواب امام زمان ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند ، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نیافتاده؟! » 🔵 رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟ آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای ظهور ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟» از خواب پرید و به کربلا برگشت... 🔹حاج حسن زیارت ش قبول نشد، دعای فرج را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبة الحسین باز گشته بود، تا می توانی بازار دعایِ فرج مولا جانت را گرم کن،به همه ی مسافران جاده ی کربلا بگو مهمترین احتیاج و دعای ما ظهور امام زمانمان است... ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) بر روی لبت ذکر فرج زمزمه کن همراه خودت گل پسر فاطمه کن از بهر قبولی زیارت همه دم عجل لولیک فرج هم همه کن اللهم اشفع کل مریض اللهم فک کل اسیر @emame3vom
داغ فرزند قصه مرگ تورا ناگه شنیدن زود بود در عزایت جامه اندرتن دریدن زودبود آخر ای جان پسر،ای میوهٔ قلب پدر در دیارِ نیستی منزل خریدن زودبود اشک حسرت ازدوچشم مادرت هرصبح وشام ازغم هجرره ماهت چکیدن زودبود جان شیرین ترزجانت ازجفای روزگار درشباب زندگی برلب رسیدن زودبود مادربیچاره ات دائم کند آه وفغان بهراوداغ غم مرگ تودیدن زودبو د دیده بشگابابرادرهای خودبرگوسخن نطق توخاموش ازگفتوشنیدن زودبود بی کس وتنهاوبی یاور دراین کنج لحد دورازاهل وعیالت آ میدن زودبود شاعرژولیده 🆔 @emame3vom 👈
گذشت عمر نیمه شب همدم من دیده ی گریان من است ناله ی مرغ شب از حال پریشان من است در همه عمر دمی خاطر من شاد نبود گریه انگیز تر از مهر من آبان من است خنده ها بر لب من بود و کس آگاه نشد زین همه درد خموشانه که بر جان من است به بهارم نرسیدی به خزانم بنگر که به مویم اثر از برف زمستان من است غافل از حق شدم و قافله ی عمر گذشت ناله ام زمزمه ی روح پشیمان من است گر به سرچشمه ی توحید رسم جاویدم ورنه هر لحظه ی من نقطه ی پایان من است در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل گفت خاموش که او طفل دبستان من است شادروان مهدی سهیلی 🆔 @emame3vom 👈👈
مجلس توسل به (ع) پنهان به زیر خاک شد قد رسای تو غمگین مباش در دل ما هست همیشه جای تو زین مرگ ناگهانیت ای نازنین بدان بیگانه سوخت تا چه رسد اشنای تو داغ اولاد جوان میشکند پشت پدر وای بر مرده جوان و ز حال مادر این چراغیست که خاموش نگردد هرگز داغ اولاد فراموش نگردد هرگز بزار چند کلمه از زبان مادر داغدیده بخوانم میدونم داغ دیدی نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم الان غریبه .............(روز ...ماه ..سال ) که صدای مهربانت را نشنیده مادر الان غریبه ......که روی ماهت رو ندیده مادر عزیز دلم دلم برات تنگ شده هر وقت دلم بگیره میام کنار قبرت میشینم اشک غریبی میریزم میگم عزیز دلم (اسم جوان ) من مادرم طاقت دوریتو ندارم هر طرف رو نگاه میکنم صدای مهربانت رو نمیشنوم یه روزایی دل مادرای داغ دیده غم داره بخدا مادری که داغ جوان دیده باشه نیاز به خوندن نداره گل ببینه یاد جوانش میفته دادماد ببینه یاد جوانش میفته حالا اگر دلت شکسته اشکاتو آمیخته کن با اشکای امام حسین ع دلتو ببر کربلا بریم کنار خیمه ابا عبدلله چه خبره لشكر دارند به هم میگن:حسین زمین خورده، حسین زمین خورده رو جسم اكبر اُفتاده، انگاری كه مُرده، انگاری كه مُرده یه وقت دیدند یه خانم داره میدوه، هی به سرو سینه میكوبه، هی میگه: خدا بی برادر شدم، خدا عزیز برادرم رو كشتند، اومد از پشت سر شونه های ابی عبدالله رو گرفت، حسین پا میشی یا نه؟ از مادرم یاد گرفتم، اگه الان بلند نشی گیسوانم رو پریشان میكنم. بلند شد ابی عبدالله شروع كرد حرف زدن پاشو ببین شكستم داره می لرزه دستم بعد یه عمر آخرش خودم چشات و بستم یه وقت ابی عبدالله به خودش اومد گفت:عجب توقعی از بچه ام دارم نظم تنت به هم ریخت فَـقَـطَّـعوهُ بِـالسُّیـوف اِربـاً اِربـا نظم تنت به هم ریخت چه خاكی شد بر سرم ببین دارن می خندند به اشكای خواهرم خون ریخت روی صورت عقاب(اسب علی اكبر)، عقاب نفهمید كجا داره میره، یه عده زن های جراح آورده بودند،انتهای خیمه های لشكر دشمن كارشون بخیه بود. زن های لشكر عدو، خدایی نامردند، خدایی نامردند دور تن یوسف من، هلهله می كردند، هلهله می كردند گرگ های كوفه كردند، بچه ام رو تیكه تیكه خونه دل از دو چشمم، میرزه چیكه چیكه هر كی صدای من رو میشنوه،به چشماش التماس كنه، چند قطره اشك، هدیه كنید، به روح همه انبیاء،اولیاء، هدیه كنید به روح خانم زهرا سلام الله علیها، هدیه كنید به روح همه ی گذشتگان از شیعیان و  محبین امیرالمؤمنین علیه السلام، پدرها، مادرها، اونایی كه این روضه رو شنیدند، گریه كردند، گریوندند:سر علی رو گذاشت رو زانوش، دلش آرام نگرفت، سر علی رو چسباند به سینه اش، دلش قرار نگرفت.آی مردم چه كرد؟سر رو گذاشت روی خاك های گرم كربلا، خم شد صورت رو صورت علی، حسین...... ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ @emame3vom
بهزاد قاسمی السّلام ای نگار عشقیم ای منیم بی کفن حسینیم دور سنه گلستان غمده یاس دوتوب یاسمن حسینیم باش آچوب قیزلارون قیامت ائلیور قبرووی زینبون زیارت ائلیور پریشانم ، پریشانم منه سس وئر حسینجانم یاندیرور آلتی گوشه قبرون قلبیمی اوت مثالی قارداش سسلورم قبریوه باخاندا لای لای ای کربلالی قارداش لایلای ای باشیمی اوجالدان یارالی لایلای ای زینبی قوجالدان یارالی پریشانم ، پریشانم منه سس وئر حسینجانم گلشن عشقیوه الیمده غملی شب بو گتیرمیشم من قبریده تشنه یاتما قارداش دور سنه سو گتیرمیشم من لبلرون ایندیده عطشدن اوتلانور تشنه سن دور سو ائچ دوداقلارون یانور پریشانم ، پریشانم منه سس وئر حسینجانم یول یوروبدور منی حسینیم یوخ توانیم بدنده قارداش زینبون بیر حالا قالیبدور تیتریور یل اسنده قارداش نیلییم دردون منی بیمار ائلیوب غملرون گوزلریمی خونبار ائلیوب پریشانم ، پریشانم منه سس وئر حسینجانم آتش آهیوی آلیشدیر سینۀ آسمانی داغلا ایپ کسن قوللاریمدا قارداش قمچیلر ردّینه باخ آغلا یاره لی زینبون فدا گوزلریوه باخ منه قربان دلربا گوزلریوه پریشانم ، پریشانم منه سس وئر حسینجانم حیف اولا بوصفالی قبری گورمدی مهربان رقیّه تک قویوب بینوا ربابی شامیده وئردی جان رقیّه آدینی لوح سینمه یازدیم حسین قبرینی نصف شب اوزوم قازدیم حسین پریشانم ، پریشانم منه سس وئر حسینجانم آ ی منیم نازنین نگاریم @emame3vom ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
👆 صوت 👆 امام زمان عج شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) منتقم خون خدا ادرکنی ----------------------------- بانی روضه ی شاه شهدا ادرکنی آ خرین منتقم خون خدا ادرکنی ما همه غرق عزائیم عزای شه دین یادگار خلف آ ل عبا ادرکنی غیبت ودوری از ماگل طاهاتا کی ؟ از پس پرده بیا رُخ بگشا ادرکنی مادرت فاطمه درسوگ بنشسته بیا یوسف گمشده ی شیر خدا ادرکنی خیمه ی ماست عزاخانه ی دوست یابن الحیدرشعف روضه ما ادرکنی روضه خوان باش و بیا مجلس ما صاحب بیرق خون شال عزاادرکنی دیدگانت شده از خون رنگین منتقم بر سند کوچه بیا ادرکنی کوفه تا شام شنیدیم هرجا خبرت بقیع و شهر نجف به سامرا ادرکنی کربلا کعبه ی دلها وصفابخش تویی زمزم و مشعری و سعی و صفا ادرکنی شیعیان منتظر روز ظهورت هستند ای حسینی نصب ای روح دعا ادرکنی کاش آدینه این هفته شود روز ظهور روضه خوان حرم کرب و بلا ادرکنی گوش عالم شنود بانگ انا المهدی را اشهد انا علیا ولی الله تو را ادرکنی @emame3vom ----------------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
4_5775872122740016376.mp3
6.23M
🎼صاحب شوکت علے... 🎶شور_طوفانی_فوق_العاده #کربلایی_محمود_عیدانیان🎤 #حب_الحسین_یجمعنا @emame3vom
کربلایی_محمود_عیدانیان_هفتگی_18.mp3
8.57M
🎼میدان شد تسخیر علی. 🎶شور_طوفانی_فوق_العاده #کربلایی_محمود_عیدانیان🎤 #الاربعین_مقدمه_ظهور @emame3vom