eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
افتادم مادر افتاد افتادم تا در افتاد افتادم میدیدم مادر افتاد ترسیدم زیر در بود فهمیدم تا شد رد حال مادر هم شد بد مادر ما رو میزد واویلا واویلا واویلا واویلا صدا صدای مادره صدا از زیر این دره بیا درو بلند کنیم بیا نفس آخره داد میزد یه طرف فریا میزد یه طرف جلاد میزد پر هیزم زیر در شد مادر گم کشتن این زن رو مردم جنجاله بین کوچه بی حاله یه زنه هجده ساله واویلا واویلا واویلا حال مادرم بده حلالت نمی کنم خون تازه اومده حلالت نمی کنم مادرم وای مادرم وای مادرم وای مادرم وای افتادم مادر افتاد حسن
12_Karimi-Shab_04_Fatemiyeh_dovom1396-003_(www.rasekhoon.net).mp3
9.97M
((ای وای مادر،،،،،)) ای وای مــادر رمـق نمــونده تو دستاش شـــبای آخـــر بهــم نمی خوره چشماش نمی دونم بیـداره یا خوابه یا بی هوشه چه بُغضی کـرده مادر که آبم نمی نوشه بازخم روی پهلوگریه براش خوب نیست بازخم روی بازوگریه براش خوب نیست بازخم روی ابروگریه براش خوب نیست هر کی یه گوشـــــه زانـو بغـل می گیره بابام گـــمـــونم از غـــــم داره می میره برای دلگــرمـیمون لبخند رو لبـاش داره ولی یه بُغض سنگین توعمق نگاش داره درسته مَـــردِ اما گــــریه براش خـــوبه مَـــردِ نــبرده اما گــــریه براش خـــوبه خـــدای درده اما گــــریه براش خـــوبه چـــه کاری کـــــرده مدینـه با دل حیدر پریـــده رنگ از صــــورت فاتـــح خیبر زانوش داره می لرزه بعد از ماجرای در بانوش داره می لرزه با یاد تــن بی سـر کـفن ها رو رو دســـتام گریه داره والله حـــــال برادرهـــام گـــــــریه داره والله به فکـــــر عاشــــــورام گریه داره والله بار مصیبـــت هام گـــــــــریه داره والله اون روز که من تــــنهام گریه داره والله میــــون دشــــــمن هام گریه داره والله به فکـــــر دخــــــترهام گریه داره والله به فکـــر معجـــــــرهام گریه داره والله
79397_14001015132130_699873.m4a
699.9K
من سینه‌زنم سینه‌زن نور دو عینت مـظلـــوم حســـینـت شــدم نوکــــر کـویت دوچشم من به سویت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ما را برســـان‌ به‌ کربلای نور عینت مظلوم حـسینت اگر که زیـر دینم دلتنگ حســـینم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در کـرببلا و علقمـه مست ابوالفضل پا بسـت ابوالفضل شدم همنفس یاس ســـینـه زن عباس 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در زیر علم بیمــــه‌ی شـــاه عالمینم نوکـــــــر حسـینم دل را به تو بسـتم ســـائل تو هستم
گوشه ی چادر تو تا که به در میگیرد مرتضی پشت سرت دست به سر میگیرد   تو فقط فضه بیا فاطمه را زود ببر چون که دارد دَم در معرکه در میگیرد   از همان روز که برگشتی از آن کوچه حسن زانویش را چه غریبانه به بر میگیرد   دخترت گفت در این خانه که نامحرم نیست پس چرا مادرمان رُخ ز پدر میگیرد   فاطمه دخترمان حال تو را میداند چند روزیست تو را زیر نظر میگیرد   زودتر خوب شوی فاطمه جان خوبتر است زن همسایه سه ماه است خبر می گیرد
بخند...گریه ات آخر مرا ز پا انداخت مرا ز پا و تو را دیگر از نوا انداخت   به جان من بخورد درد تو، نخور غصه غم تو لرزه به اندام مرتضی انداخت   غریبگی نکن ای آشنای مرد غریب بگو چگونه تورا کوچه از صدا انداخت   بگو چه کار کنم تا مرا حلال کنی؟ تورا حمایتِ از من در این بلا انداخت   دو تا نشان زده با تیر خود، زمین خوردم همان کسی که تورا بین کوچه ها انداخت   ببینمت!  چقدر بد زده تو را نامرد که ضرب پنجه او روی گونه جا انداخت   ببین نتیجه سیلی بی هوا این است ز هر کلام تو یک در میان هجا انداخت   نفس کشیدی و من بند آمده نفسم لباس خونی تو از نفس مرا انداخت   ز لب گزیدن تو درد سینه ات پیداست جدال دنده و سینه تو را ز پا انداخت   اکبر نازک کار
هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟ پیشِ رویم چادر از رو بر نمیداری چرا؟   کس نمیگوید سلامم...کس نمیگوید جواب بین این غمها تو قفلِ غم به لب داری چرا؟   رنگِ رخسارت خبر از روزگارت می دهد کارِ خانه پس چرا لبخندِ اجباری چرا؟   هر چه پرسیدم ز حالت زود گفتی بهترم پس بگو دستت ز پهلو بَر نمیداری چرا؟   ردِّ خونی پشتِ در روی زمین بینم... ولی خیره با چشمان کم سو سوی مسماری چرا؟    یارِ هجده ساله ام رنگت چنان صد ساله هاست  دست بر زانو خمیده سمت دیواری چرا؟   این دعایت را شنیدم مرگ میکردی طلب نوبهارِ خانه ام از عمر بیزاری چرا؟   ای همه پشت و پناهم عزم رفتن کرده ای؟  قصدِ این داری که از من دست برداری ؟ چرا؟   صبح تا شب کارِ خانه نیمه ی شب گرمِ آه هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟   جعفری
YEKNET.IR - roze 2 - shabe 4 fatemie 2 - 1401 - hanif taheri.mp3
10.44M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴حلالم کن حیدر نیومد ... 🎤 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
فاطمیه خودت را در میان صحنه محشر تصور کن خودت را بی کس و بی یارو بی یاور تصور کن خودت را در میان شعله ها در موجی از آتش خودت را در میان دود و خاکستر تصور کن تصور کن خودت را در میان کوچه ی تنگی و در آن کودکی را پیش یک مادر تصور کن و بعدش مادری را که گرفته دست کودک را وآنها را میان خیل یک لشکر تصور کن و در ذهنت تجسم کن چهل نامرد جنگی را که صف بستند پشت خانه حیدر، تصور کن- چهل نامرد جنگی و رخ ناموس پیغمبر خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن بیا و بعد از این مثل علی فردای زینب را تو از امروز با ساقی بی کوثر تصور کن و این یعنی به یاد آور دوباره بیت اول را خودت را در میان صحنه محشر تصور کن بیا یک بار در عمرت فقط یک بار در عمرت تمام نخل ها را در سرت بی سر تصور کن تصور کن تو هم در گودی مقتل زمین خوردی و حالا شمر را با چکمه اش بهتر تصور کن بیا مِنْ‌بَعد قاسم را علی اکبر تصور کن بیا مِنْ‌بَعد اکبر را علی اصغر تصور کن بماند داستان شام و مهمانی و بزم می خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن 🔸شاعر: محمود یوسفی
ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم دیـــده از دیـــدار رخسارش منور داشتیم هــر کـــسی جـــسـم عــزیزش روز بردارد ولی ما که نعش مادر خود را به شب برداشتیم کــــــاش آن روزی کـــــــه تنها مادر ما را زدند مـــا یکی را در مـــــیان کوچه یاور داشتیم کاش محسن را نمی کشتند اعدا تا ما غنچه ای یــــــادرگار از آن گــــل رعنای پرپر داشتیم کــــــــاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم جـــــــــای آغـــوشش بخاک تیره بستر داشتیم این در و دیــــــــــوار می گرید بحال ما که ما مــــــــادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم مادر مــــــــا رفت از دنیا، در آن حالی که ما گـــــــریه بـــــــر حــالش سر قبر پیمبر داشتیم شاعر:غلامرضا سازگار
‍ متن نوحه تسبیحات مهدی رسولی روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه میدونم که راز شهادته این اشکا رنگ خدا میگیرم من با تسبیحات‌حضرت زهرا الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی الحمدلله که از بچگیام مادر سایه روی سرمی صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه از غصه ها چشم عاشقا شده دریا روضه ی بعد نماز ما تسبیحات حضرت زهرا سبحان الله باغ بهشت و دود سبحان الله از لحظه ی ورود سبحان الله پیش چشم علی آیه های کوثر شده کبود صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی