eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5839272978264621674.mp3
3.36M
‍ . 🏴شعر شهادت امام محمد باقر علیه السلام تنم داره میسوزه دیگه طاقت ندارم کرببلارو دیدم هوای گریه دارم منم همون که رفتم با عمه به اسارت ندیدم اونجا به جز بدگویی و جسارت اونروزا عقده شد برام دلیل گریه شد برام عمریه که میسوزمو فقط غم هدیه شد برام شنیده هارو دیدم و... بار غمی کشیدم و... از کربلا تا شام غم اسارت و چشیدم و... دیگه راحت شدم خدا از اینهمه درد و بلا بهونه بود زهر،منو کشت فکر و خیال کربلا (واویلتا واویلتا) تا وارد شام شدم کودکی بیش نبودم هلهله بود و غوغا آتیش گرفت وجودم دیدم که کوچه هاشون همه چراغونی بود انگاری شهر آماده واسه یه مهمونی بود پیرو جووناشون همه دور ماها حلقه زدن گفتن اینا خارجین از روی بوم سنگ میزدن بردنمون تو کوچه ها محله ی یهودیا دریده چشمای اونا یادم نمیره ای خدا بزم حرامیای پست قلبمو بد جوری شکست دیدم عموم رو نیزه ها یه دفعه اون چشاشو بست (واویلتا واویلتا) 🎤با نوای زیبای حاج غلامحسین مردانی 🎪 ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
4_6041675738745145680.mp3
10.53M
‍ . بند اول عزیز زهرا منم میسوزه جون و تنم ز سوز زهر جفا نفس نفس میزنم تو سینه کوه غمه شکسته بال و پرم چشام به در مونده و منتظره مادرم یاد زهرا کنم زیر لب زمزمه السلام علی اُمِّنا فاطمه یاغریب یاغریب یا امام باقر بند دوم غصه برای منه گریه دوای منه یه عمریه مونسم اشک چشای منه اون همه درد و بلا محاله یادم بره یه لحظه کرببلا محاله یادم ببره جدمو میزدن گوشه‌ی قتلگاه فرقه بالسیوف فرقه بالرماح یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین بند سوم یه شاهِ خونین بدن یه کشته‌ی بی کفن هنوز توی گوشمه العطشِ جدِ من زخمای روی تنش محاله یادم بره غارت پیراهنش محاله یادم بره جدمو میزدن پیش چشمای ما فرقه بالخشب فرقه بالعصا یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین بند چهارم یه عمره تو نوبتم منتظره دعوتم الهی زودتر بشه کرببلا قسمتم نذر عزای توعه اشک چشام یاحسین بازم میشم زائرت با یه سلام یاحسین رو به سمت حرم میگم از دور آقا السلام علی ساکن کربلا یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین 🖋️ ✍ 🎤 🎤
شعری که توسط حاج نادر جوادی در طشت گذاری سال ۸۸ اردبیل سروده شد عاشورا حسین جان گل علمدارون یاتوبدی نهر علقم اوسته بابام حیدر ئوپن اللر کسیلدی قانلی پرچم اوسته برادر دلاوریم گل بویاندی قانه پیکریم گل ــــــــــــــــــــــ 🆔ــــــــــــــــــــــ دئدیم آللم سو لشگردن گتیرم اصغرون ایچر سو آناسیندان اولار راضی گولر دوباره تشنه آهو دگوب پیکان سو مشکیمدن قاریشدی قانیمه توکولدی خجالتدن وورور اشکیم ستاره تک یوززومده سوسو غریق بحر محنت اولدوم رقیه دن خجالت اولدوم ــــــــــــــــــــــ 🆔ـــــــــــــــــــــ فرات اوسته دورورب باخدیم سولار آخان مسیره ساری دئدیم آی سو دایان باری عطشدن ئولدی بیر قناری گویرچین تک چالور شهپر امور دوداقلارین عطشدن قوجاقلاردا دوشوب دیلدن رقیه نون سوسوز نگاری گل آخ بیر آزدا تله ساری ربابین ئولدی شیر خواری ــــــــــــــــــــــ 🆔 ــــــــــــــــــــــ ندور چاره باشیم یاره کسیلدی قوللاریم بدندن بو غوغادن بو سودادن یوخومدی هئچ گلایه سندن فقط آرزیم بودور گلسون اگر بو قانلی قتلگاهه ایاقوندن ئوپم قارداش امانیم اولسا باش کسندن بودور محنلی سرنوشتیم گل آی منیم گوزل بهشتیم ــــــــــــــــــــــ 🆔 ــــــــــــــــــــــ آخوب قانیم یازوب یرده شرفلی افسرم حسینه ادب رسمین وفا رسمین ئولونجه گوزلرم حسینه منه گلدی امان نامه اولام سپاه شامه سردار دئدیم مین یول باشیم گئتسه وفالی نوکرم حسینه واریم یوخوم حسینه قربان آزیم چوخوم حسینه قربان ــــــــــــــــــــــ 🆔 ـــــــــــــــــــــ منیم دردیم آشوب باشدان هایانداسان گوزل طبیبیم اوشاقلیقدان بودور آرزیم سینونده جان وئرم حبیبیم ابوالفضلی گوروب قولسوز یوبانما گل ننمده گلدی بو صحرای غم افزاده بهشت اولوب منیم نصیبیم اولوب کمان مثالی قدّی یوزونده واردی
4_295969155599827553(2).mp3
31.5M
🎙 حاج نادر جوادی 🌿 ۸۸ اردبیل ▪️جریان امان نامه 2⃣
🎶سـبـک: 🖊حـضـرت عـبـاس(ع) 📝مـتـن: فـرمـان.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تحت فرمان و دستور حضرت ابوتراب تحت هر حمله می بندد چهره بر نقاب به علمداری معروف هست حضرت قمر ولی سقایی رو آقا کرده انتخاب قمر الله و پسره شاهو از دل آقا هو سر الله و یل دریا دل قمر کامل حضرت دلبر یا ابوفاضل من غلام قمرم قمری دلم من عبد کوی حضرت ابوفاضلم سلسه ی موی او شده دارمو چشم و ابروی پسر علی قاتلم |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| بعد هر یورش می لرزه پشت لشگری روش حمله کراری شیر حیدری حمله در حمله دشمن از هر سو الفرار وسط میدان بر پا شد روز محشری چهره چون ماه و اسدالله و عشق دلخواه و سر الله و پسره حیدر یل نام آور دلبر زینب محشره محشر عقل و هوشِ مرا برده ای ای صنم ُپُر جنونم و عاشق تو منم شکر خدا که با این همه مشغله من فقط از چشای تو دم میزنم |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| عمریه کلب در حضرت عباسم من ابالفضلی ام و گدای احساسم جونم ای صاحب علم به تو حساس منم ای شیر حیدر،استاد اکبر ساقیه اب آور یا ابالفضل
🎶سـبـک: 🖊امـام عـلـی(ع) 📝مـتـن: مـا.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دنیای ما بدون تو معنا نداره یا علی شب های قدر بدون تو احیا نداره یا علی توی دلا یاد علی روی لبم ناد علی منو چشم انتظاری به وقت مردنم گفتی به ما حتما میایی منو دل بی قراری به شوق دیدنِ ایوون طلات گشتم هوایی علی مولا علی جان... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| پر میزنه مرغ دلم تا کنج ایوون طلات ای صاحب تیغ دوسر جان همه عالم فدات ای ذکر بی حد و عدد حیدر مدد حیدر مدد نماز بی ولایت نمیدانی عبادت نیست عین حقه بازیست بگو به اهل نیرنگ صراط مستقیمی توی عالم جز علی نیست علی مولا علی جان... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| ذکر لب جن و ملک یا کاشف الکرب الحسین صحن و سرات ایوون طلات دل میبره از عالمین ای زور بازوی علی ای قبله ات روی علی ادب دلبسته‌ی تو سلام تو کلام تو مرام تو حسینی‌ علمدار سپاهی سجود تو قعود تو قیام تو حسینی حسین مولا حسین جان...
🎶سـبـک: 🖊حـضـرت عـبـاس(ع) 📝مـتـن: چـهـره.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ خوش چهره خوش سیرت علی صولت اباالفضله زهرا نماد پاکی و هیبت اباالفضله الگوی کرامت حسن شوکت اباالفضله معنای عفت زینب و غیرت اباالفضله مطیعُ لِلّهِ و الرسوله و مُحَیِّر العقوله وقتی از رو مرکب پیاده میشه بگو قرآن در حال نزوله کلامش عیناً شبیه وحیِ یار امام حیِّ اگه میخوای تو سپاه مهدی باشی بگو عباس عمو جون رقیه ضرباتش محکمه حملاتش در همه روز رجعت برمیگرده امیر علقمه تو رکاب مهدی ثانی رو بیرون میکشه میزنه سیلی بهش با دم یا فاطمه |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| استاد درمان های بی نوبت اباالفضله تو جمع لیلا ها گل صحبت اباالفضله دنیا همه رخصت بشن فرصت اباالفضله تو سفره هامون منشأ برکت اباالفضله همونقدر که الگوی خلوصه جلو دشمنش عبوسه نگو روی مرکبش ساده میشینه بگو سلطان در حال جلوسه نمیشه هیچکس باهاش برابر مثل حضرت حیدر ببین ذکر توسلش چه ساده ست بگو عباس عموی علی اصغر جلواتش محشره بگو عین حیدره قمر استاد فنون علی اکبره پسر ام البنین پسر زهرا شده به امید انتقام عزای مادره
Z0000064.MP3
6.37M
بسم الله الرحمن الرحیم یه دختری توروضه ها پرسید زمادرش چرا هروقت مُحَرَم میرسه میگن اومدماهِ عزا چرانوای غم وحُزن،توکوچه هابگوش میاد بسر وسینه میزنن روضه خون ونوحه خوانا مگه حسین سپاه نداشت یکه وتنها وغریب بی لشگر بود وبی دفاع،آخه چرا اومد آقا یکی شنیدم میگفت،یه پهلون بوده باهاش حریف وهمتایی نداشت،قرص قمر توکربلا هی میخونن توخیمه ها قحطی آبِ وعطش مگه نبود مسلمونی؟که آب بده به بچه ها خیلی دلم سوخت برا،طفل کوچیک توگهواره سه شعبه بوسیدگلوشو پَرکشیده آسمونا مادرمیشه گوشواره و عروسکام رو ببرم بِدم به اونکه گوشوارش،دزدیده دیو روسیا😔 ✍شاعره وخادمه ی اهل بیت ع✨م. آل محمدی(مَهتاج)✨التماس دعای مداح بختیاری پرویزی🎙 @navaye_asheghaan
Z0000061.MP3
2.7M
بسم الله الرحمن الرحیم ✨سبک همجا کربلا همجانینوا✨ دَمِ جان دادنم به سراغم بیا یوسف فاطمه بیا مولا بیا انتظارت مرا میکُشد دَم بدَم ای شهِ منتَظَر،جانِ عالم بیا گوکجاجویمت،سیرِ دل بویمت جمکران کربلا،هرکجایی بیا هم عیان ونهان نورِ رخسارِتو پرده ی شب شکن جان زهرا بیا ناله سر می دهدمَشک پاره ،بیا بر زمین ماندعَلَم جانِ سقا بیا عمر مَهتاج طی،درفراقِ توشد دمِ جان دادنم به سراغم بیا ✍شاعره وخادمه ی اهل بیت ع✨م.آ ل محمدی(مَهتاج)✨التماس دعای فرج @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه؛ باقرالعلوم.mp3
1.43M
علیه‌السلام 🔹باقرالعلوم🔹 میون شبای تیره، تو ماه تمومی ای آقا تو فخر شیعه، باقرالعلومی از شور جهاد تو این باغ سرزنده شده این مکتب به برکت تو پاینده شده آب حیاته، چراغ راهه حرف تو واسه ما جوشش علمت، جذبۀ چشمت غوغا کرد، تا ابد تو دلا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو دل تو داغ عصرِ عاشورا نشسته عمه زینبو می‌دیدی با دستای بسته اولین خاطرۀ تلخت داغ شهداست علت بارون نگاهت آه اسراست خیمه و غارت، داغ اسارت روضۀ هر شبه یه عمره آقا، دلیل اشکات غصۀ غربت زینبه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ستاره صبحی آقا توی شام غم‌ها تو کودکی هم خروشی داری مثل مولا شمشیر کلام تو هردم غوغا می‌کنه وقتی که یزیدو تو مسجد رسوا می‌کنه عزت زهرا هیبت مولا تو نگات جاریه تیغ کلامت بر سر دشمن تا قیامت آقا کاریه شاعر: نغمه‌پرداز: @navaye_asheghaan
. 🔸بفرمائید.... 🔸یک جرعه غزل ناب.... 🔸مهدوی چه میشود که بیایی کنم تماشایت فدای بغض گلوگیر و اشک شبهایت شبی گذر کن از این کوچه های دلتنگی که دل هوای تو کرده فدای غمهایت غم تو غصه ی عالم شده نمیفهمد کسیکه دل به همه داده جز تولایت صدای شیهه ی اسبت ز دور میآید بیا که عالم و آدم فتاده بر پایت بهمره تو بیاید نسیم شوق وصال معطر است جهانی ز باغ گلهایت گل شقایق و یاس و عقاقی  و سوسن الا تو نرگس زهرا به چشمانم جایت انا ابن حیدریت لرزه بر جهان انداخت تمام عالم از این بانگ گشته شیدایت ✍ . @navaye_asheghaan
ای جان جهان امام باقر وی قبله جان امام باقر وی کهف امان امام باقر وی فوق بیان امام باقر وی نور عیان امام باقر مولای زمان امام باقر تو باقر علم کبریایی تو اینه خدا نمایی تو قبله جان انبیایی حق است که حجت خدایی ما یکسره درد و تو دوایی ما جسم و تو جان امام باقر تو مظهر رب العالمینی تو هستی زین العابدینی عیسی مسیح افرینی سر تا قدم ایت مبینی سلطان جهان امام دینی در کون و مکان امام باقر ای دوستی تو اعتبارم من ارزوی مدینه دارم تا روی به درگه تو ارم تا چهره به تربتت گذارم شاید به بقیع جان سپارم با اشک روان امام باقر ای قله عرش خاک پایت ای جان جهانیان فدایت گلواژه وحی در صدایت تو پادشهی و ما گدایت چشم همه بر دره سرایت از پیر و جوان امام باقر افسوس که حرمتت دریدند بعد از نبی از شما بریدند در شام غریبی تو دیدند ننگ ابدی به خود خریدند بر قتل تو نقشه ها کشیدند پنهان و عیان امام باقر بودی ز حقوق خویش محروم تا شد جگرت به زهر مسموم با یاد تو ای امام مظلوم گردید قلوب شیعه مغموم از قبر غریب توست معلوم صد رنج نهان امام باقر گریه به عزای تو ثواب است دل ها ز مصیبتت کباب است قبر تو میان افتاب است از کینه دشمنان خراب است این حرمت ال بوتراب است کی بود گمان امام باقر تو جور و جفای شام دیدی خاکستر و سنگ و بام دیدی بر نیزه سر امام دیدی خوشحالی خاص و عام دیدی بیداد و ستم مدام دیدی از خورد کلان امام باقر ای وصف تو بار نخل میثم وی خاک رهت به زخم مرحم وی ریزه خور عطات ادم وی لطف و کرامتت مُسَلَّم در حشر ز اتش جهنم ما را برهان امام باقر @navaye_asheghaan
|⇦•از سن کودکی شده غم... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از سن کودکی شده غم آشنای من باد خزان وزیده به دولت سرای من بغض و شرر گرفته مسیر صدای من بالا گرفته کار دل و گریه های من اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند من را به روی مرکب سمّی نشانده اند از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من بر روی خار سخت مغیلان دویده ام از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من بازار و ازدحام نرفته زِ خاطرم آتش زِ پشت بام نرفته زِ خاطرم بزم حرام شام نرفته زِ خاطرم یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم آتش گرفته بود ، پرِ عمه زینبم یادِ لباس شعله ور عمه زینبم من روضه خوان غربت عمه رقیه ام مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام آه … از شبِ شهادت عمه رقیه ام یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم آن خاطرات می گذرد از برابرم یک عمر یاد تشنگی جدِّ اطهرم :محمدجواد شیرازی @navaye_asheghaan
1626531677767195380793.mp3
5.9M
|⇦•از سن‌کودکی شده غم... زنی وتوسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر وقت احساس تنهایی کردی... به اين فکر كن كه ميليون ها سلول، تو بدنت وجود داره و تنها چيزی كه بهش اهميت ميدن تویی ...!! چقدر قشنگه خدايا شكرت @navaye_asheghaan
|⇦•نگاه‌ کودکی ات ... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة،ب ِمُوالاتِكُمْ عَلّمَنَا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ، وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، اَلّلهُمَ العَنهُم جَمیعاً  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. يه سلام هم از زبان آقا امام محمد باقر بديم، آقايي كه امشب شبِ شهادتشه، آقايي كه روضه خونه كربلاست، نه روضه خواني كه شنيده باشه، روضه خواني كه ديده، شنيدن كي بُوَد مانند ديدن، خودش نگاه كرد ديد جدش روي خاكِ كربلا داره دست و پا ميزنه:اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ."   نگاه کودکی ات دیده بود قافله را تمام دلهره ها را، تمام فاصله را   *ميگن: بچه اگه توي سن كودكي صحنه اي رو ببينه تا آخر يادش نميره، توي سن كودكي چيزي رو ببينه ضبط ميكنه، تا بزرگ بشه يادش نميره، آقاجان! فقط بگو كربلا چي ديدي؟...*   هزار بار بمیرم برات، می خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را   *آقاجان! اگه امشب حرفي زديم، زخم دلت تازه شد مارو ببخش...*   تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟   *از كجا بگم؟ باباتون زين العابدين كه فقط ميزد رو پاش ميگفت: "اَلشّام...*   چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را   * كار به جايي رسيد كه باباتون زين العابدين به سهل ساعدي گفت: يه ذره پول به اين نيزه دار بده، اين زن و بچه ها داغ ديده اند، بگو: اينقدر اين سرهارو جلوي اين زن و بچه ها نياره، بگو: يا جلوتر بره يا عقب تر، بگو: نيزه هارو ببره تا به بهانه ي نيزه ها اينقدر به اين زن و بچه ها نامحرما نگاه نكنن، اي حسين!... *   چه کودکیِ بزرگی است این که دستانت گرفته بود به بازی گلویِ سلسله را میان سلسله، مردانه در مسیرِ خطر گذاشتی به دلِ درد، داغِ یک گِله را   *امام باقر توي مسير شام و كوفه يه بار گِله نكرد، يه بار نگفت: بابا! دستام توي زنجيره، ميدوني چرا نگفت؟ آخه ميديد رقيه هم دستاش به زنجيره، نگاه مي كرد مي ديد زن و بچه همه توي زنجير و سلسه هستند، چي بگه؟...*   چقدر گریه نکردید با رقيه، چقدر به روی خویش نیاورده اید آبله را   *تازيانه و سيلي و كعب ني و زخمِ شمشير امام باقر رو اذيت نكرد، مي دوني چي امام باقر رو اذيت كرد؟...*   هنوز یک به یک، آری به یاد می آری تمام زخمِ زبان های شهرِ هلهله را   *اومدن به باباش امام سجاد گفتن: خارجي... امام سجاد به اون مرد شامي كه بهش گفت خارجي، گفت: بيا جلو، ازت يه سئوال دارم، به من بگو تا حالا قرآن خوندي يا نه؟ به من بگو: آيه ي تطهير رو خوندي يا نه؟ گفت: آره خوندم، حفظم، اما تو رو به اين آيه چكار؟ حضرت بهش گفت: به من بگو اين آيه در وصف كيه؟ سريع جواب داد اين در وصف پيغمبر و بچه هاي پيغمبرِ، آقا فرمود: آي مردِ عرب! اين سري كه داري سنگ ميزني، سَرِ بچه ي پيغمبرِ، منم پسرِ اين آقام، اين حسينِ، اين لبهايي كه داري سنگ ميزني بوسه گاه پيغمبرِ...*   مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را @navaye_asheghaan
1398-mirdamad-roze.mp3
6.76M
|⇦•نگاهِ کودکی ات .... وتوسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ الله بهجت رحمة الله انسان باید دائم الذکر باشد زیرا کسی که دائم الذکر باشد همواره خود را در محضر خدا می بیند و پیوسته با خدا سخن می گوید.. @navaye_asheghaan
1. سلام آقا.mp3
12.11M
( علیه السلام ) شعررضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس سلام آقا سلام آقای بی زائر سلام آقا سلام یا ایهاالباقر(ع) سلام آقا سلام هردل عاشق به قبرتو یا مولا یا ابالصادق(ع) سلام ما به اون قبر رفیع تو سلام ما به خاکای بقیع تو خدا رو شکر سایه روی سرم داری توی قلبم یه عمریه حرم داری غریب آقا تو دیدی ازدحام آقا غریب آقا دیدی بازار شام آقا غریب آقا غروب کربلا دیدی غریب آقا تنی رو زیر پا دیدی غریب آقا تو دیدی قحطیه آب و غریب آقا دیدی اشکای رباب و غریب آقا تو دیدی غصه و غم ها غریب آقا تو دیدی قامت خم ها غریب آقا تو دیدی قوم صد رنگ و غریب آقا تو دیدی بارونه سنگ و غریب آقا تو دیدی کوچه و باز ار غریب آقا تو دیدی طعنه و آزار غریب آقام غریب آقام منم باقر منم هم نام پیغمبر(ص) که جدم بود علی و فاطمه مادر میادیادم که تو دشت بلا بودیم میاد یادم اسیر غصه ها بودیم میاد یادم که عمه م میکشید هی آه تو کربلا توی گودی قتلگاه میاد یادم دیدم خنجر روی حنجر میادیادم که دیدم روی نیزه سر میاد یادم غروب قافله دیدم میاد یادم نگاه حرمله دیدم میاد یادم دیدم بی سر شیر خوار میاد یادم که دیدم غارت گهوار میاد یادم که دیدم گریه ی دختر میادیادم که دیدم غارت معجر میادیادم لگد از اون و این خوردم هزاربار با رقیه هی زمین خوردم حسین جانم حسین جانم @navaye_asheghaan
شهادت امام باقر علیه السلام من امام هدایتم مردم من مسیر سعادتم مردم من دلیلم به کل این خلقت من امام به پاکی و عصمت دورم از زشتی و پلیدی ها دورم از هر چه رجسِ این دنیا حق به ما داده اینچنین عزت رزق عالم ز ما رسیده فقط کار و بار جهان به شانه ی ماست در و دیوار آن نشانه ی ماست نه خدائیم و با خدا مائیم ذات آیات انّما مائیم منم از نسل حیدر و زهرا از تبار خدیجه ی کبری منم آن ابنِ زمزمَ و صَفا منم آن ابنِ مکهَ(تَ) و مِنا گرچه ما اهل بیت زهرائیم آه امّا غریب و تنهائیم زیر این چرخ و گنبد مینا نیست از ما غریب تر ابدا(آ) من غریب مدینه ام، باقر داغ سختی به سینه ام، حاضر گرچه از داغ زهر تب دارم روضه ی دیگری به لب دارم گرچه از دل غمم جدا نشود هیچ جا مثل کربلا نشود کربلا بودم و ستم دیدم من هزاران هزار غم دیدم به زمین خوردن علم دیدم دست هایی که شد قلم دیدم مشک خالی ز آب را دیدم گریه های رباب را دیدم بدن پاره پاره را دیدم گوش بی گوشواره را دیدم لحظه های غروب یادم هست نیزه و سنگ و چوب یادم هست لشکر نیزه دارها بودند ده نفرها ، سوارها بودند جد ما را غریب کشتندش آه مردم ، عجیب کشتندش روضه های نگفته را دیدم سر بر نیزه رفته را دیدم دست بسته من و رقیه و زجر عمه و التماس و گریه و زجر روزها گرم بود و قحطی آب نیمه شب سرد بود و مثل عذاب مستی نیزه دارها هم بود کف و رقص سوارها هم بود دم دروازه ها چه ها دیدیم ما چهل شهر، کربلا دیدیم از سر ناقه ها زمین خوردیم وسط دست و پا زمین خوردیم شام و بازار شام ما را کشت آه، بزم حرام ما را کشت از حسادت، لعینِ بی ادبی چوب می زد چنان به روی لبی آن چنان زد که لب پریشان شد خواهری با نسب، پریشان شد ماجرای رقیه یادم هست وضع پای رقیه یادم هست نه توانی به پا و دستانش نه رمق مانده بود در جانش نیمه شب بود عمه ام جان داد در کنارِ سر پدر افتاد ... 🔸شاعر: وحید محمدی @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا باقر العلوم علیه السلام نور خدا ای شیعه ی ثانی عشرحضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق گنجینه ی غرق گهر حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده ی شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد قربان دل وچشم تر حضرت باقر داغ غم زهرا وعلی درهمه ایام آتش زده بر بال وپر حضرت باقر زهر ستم وکینه ی بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که در سوک نشستند ملائک زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر ✍ .
. بقعه ی نور بغضی که پنجه زدگلوی اطهرت را عمری گرفته بود راه حنجرت را شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت پاشیده بودی اشک های باورت را تو پنجمین خورشید اهل نور هستی نور خدا کرده احاطه ،محورت را خود سوختی بهر نجات اهل ایمان کردی تو خرج خلق، مهر انورت را در بستر بیماری و در هُرمی از تب کردی صدا با اشک حسرت ،مادرت را با خاطرات کربلا و کوفه وشام پُرکرده بودی ،برگ برگ دفترت را یاد علی اکبر و عباس و اصغر آتش فکنده لحظه های آخرت را از کربلا ،جان و دلت می سوخت، ازچه آتش زده زهر ستم بال و پرت را شد بقعه ی نوری دگر،خاک مدینه بُردند زیر خاک، وقتی پیکرت را قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید پُرکرده گرد درد وغم ،دور وبرت را ✍ .