#شور
#شب_چهارم_محرم_۱۴۰۱
عقیلهالعربم مرتضوی نسبم من
زینبم من زینبم من زینبم من
تو علمداری و من از تو علمدارترم من یا عباس
تو جگر داری و من از تو جگر دارترم یا عباس
اذن میدان بدهد یار خودت می بینی یا عباس
وسط معرکه ها از همه کرارترم یا عباس
ذوالفقار پدرم را کمرم می بندم یا عباس
دستمالی که به سر بست سرم می بندم یا عباس
به خدا شیر زنم شیر خدا می داند یا عباس
راه این بی صفتان را به حرم می بندم یا عباس
بین معرکه تا قدم بزنم میمنه حسین میسره حسنم
شیشه هستم ولی از الماسم زینبم صف شکن خناسم
امتحان کن به حسینم گفتم به خدا شیر تر از عباسم
عقیلهالعربم مرتضوی نسبم من
زینبم من زینبم من زینبم من
رجز آن است که آغاز کند محشر را یاحیدر
خطبه خواندم که ببینند دمی حیدر را یاحیدر
بشنود هر چه یهودی که در این دنیا هست یاحیدر
پدرم بود که انداخت در خیبر را یاحیدر
شب صفین که ماه از رخ حیدر می ریخت یاحیدر
یا علی از دو لب مالک اشتر می ریخت یاحیدر
صبح فرداش همه غرق تماشا بودند یاحیدر
او قدم می زد و پیش قدمش سر می ریخت یاحیدر
یا علی مدد با دم علوی زیر و رو کنم مسجد اموی
هیچ کوهی نشود مانندم حرز یا فاطمه بازوبندم
کوفه تا شام چهل منزل بود من چهل تا در خیبر کندم
عقیلهالعربم مرتضوی نسبم من
زینبم من زینبم من زینبم من
مرتضی عشق به زهرا همه مقصودش بود یا زهرا
مادرم فاطمه محبوبه ی معبودش بود یا زهرا
همه جنگ به هر سو به زبانش ذکر یا زهرا
زه و تیر زره و تاج و کلاه خودش بود یا زهرا
کار او بود که نو از علمم بر خیزد یا زهرا
میروم شام که خاک از قدمم برخیزد یا زهرا
این حسین است که در گوش دلم می خواند
جریانی به دفاع از حرمم برخیزد یا زهرا
پادگان من سرزمین حسین وعده ی قرار اربعین حسین
همه دم ذکر حسین جان بر لب زنده باد این علم و این مکتب
بی قراران فرج بسم الله عجل الله بحق الزینب
عقیلهالعربم مرتضوی نسبم من
زینبم من زینبم من زینبم من
.
📝 #من_کیـم_حـر_گنه_کار_اباعبدالله
🖊 #واحد #مرثیه
🖊 #شب_چهارم_محرم
🖊 #حضرت_حر #اصحاب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من کیم حر گنهکار اباعبدالله
شده ام سخت گرفتار اباعبدالله
رهبر و سید و مولای همه توابین
چهره بنهاده به دیوار اباعبدالله
جان به کف راهی بازار محبت شده ام
گشتم امروز خریدار اباعبدالله
پیش از آنی که خدا خلق کند آدم را
نام من بود به طومار اباعبدالله
دست و دل از سر و سرداری لشکر شستم
تا شدم بنده دربار اباعبدالله
او مرا یار شد و رخصت جانبازی داد
من کیم تا که شوم یار اباعبدالله
میشوم آب ز شرم دو لب عطشانش
چشمم افتد چو به رخسار اباعبدالله
آمدم بوسه به پای علی اکبر بزنم
شوم از زمره ی انصار اباعبدالله
یوسف فاطمه با یک نگهش عفوم کرد
که بود لطف و کرم کار اباعبدالله
میثما آرزوی هر دو جهان گر خواهی
باش خاک ره زوار اباعبدالله
شاعر: #حاج_غلامرضا_سازگار✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
نوحه فرزندان حضرت زینب
داداش ، هدیه هامو برات آوردم
زندگیمو به تو سپردم
تو یار می خوای من که نمردم، داداش
داداش ، تحویل بگیر این بچه هامو
تر نکنی یه وقت چشامو
قبول کن این دسته گلامو، داداش
شرمنده ام ندارم بیشتر از این عزیزم
خون کبوترامو به پای تو می ریزم
بذار گلای سرخم بشن براتو پرپر
می خوان بشن فدای یه تار موی اصغر
حسین غریب مادر
زینب ، ای خواهر دشمن ستیزم
ببین دارم عرق می ریزم
خجالتم نده عزیزم، زینب
زینب ، کوفیا نامردن و گرگن
مهموناشونو سر می برّن
نذار خجالت بکشم من، زینب
اینا که مثل قاسم زره به تن ندارن
اگه برن به میدون چی سرشون میارن
خواهر ببین دشمنا نیزه هاشون چه تیزه
نذار که خون طفلات جلو چشام بریزه
زینب عزیز حیدر
موضوع: #فرزندان_حضرت_زینب
سبک: #داداش_نذار
شاعر: #محمد_مهدی_روحی
✅نوحه شب چهارم محرم
🔻علی صالحی
این هدیه ها تقدیم تو ای برادر
ابناء زینب نسلِ على و جعفر
سرباز راهاند/شیر سپاه اند/قربان شاهاند
(مظلوم حسینم)
هر دو فدایی هایت تا زنده هستند
مثل علمدار تو رزمنده هستند
هر دو دلیرند/فرمان پذیرند/نذر امیرند
(مظلوم حسینم)
قربان اشک چشمت گردم برادر
اُمّ الشهید راه تو گشتم آخر
گلهاى خواهر/طفلان بى سر/قربان اصغر
(مظلوم حسینم)
#حضرت_عبدالله علیه السلام
#علی_صالحی
#نوحه
#محرم_1401
Ziyarat Ashura.mp3
29.03M
"زیارت عاشورا "
🎙#علی_فانی
🎙#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
گرچه من شرمنده هستم يا حسين
مي شود گيري تو دستم يا حسين
چون که بستم راه هستم پست پست
روز اول کاش دستم مي شکست
پيش بحر عفو تو جرمم کم است
گر خطايي کرد حر هم آدم است
اي سراپا آبرو خاکم به سر
پيش زهرا آبرويم را مبر
من سياهم خالي از نور آمدم
حتم دارم جانب طور آمدم
شيشه هستم ليک بايد دُرّ شوم
مثل اسمم دوست دارم حُر شوم
آمدم سويت ولي غرق گناه
توبه از من،بخشش از تو پادشاه
مهربانا يک گنهکار آمده
بنده ي بد سوي درگاه آمده
کودکانت را حسين ترسانده ام
در درون خيمه ها لرزانده ام
خجلت از روي تو آبم مي کند
کودکت دشمن خطابم مي کند
آمدم سويت ولي پست و ذلول
توبه من مي شود آيا قبول..؟
روي سويش کرد شاه عالمين
گفت با حر اينچنين مولا حسين
با سپاهت راه کج کردي به من
نيستي بد گرچه بد کردي به من
تو نبودي رنج پر غم داشتم
در سپاهم حر تو را کم داشتم
چون که بر گشتي سويم جان مني
بعد از اين ديگر تو مهمان مني
غم مخور ديگر تو اي شير نبرد
آفرين بر مادرت کي زاده مرد
حاليا که آمدي نيک آمدي
خوب پشت پا بر اين دنيا زدي
گر درون سينه ات غوغا شده
حضرت حر
@navaye_asheghaan
قسمت این بود دلت از همه جا پر باشد
قلبت آماده ی یک چند تلنگر باشد
همه دیدیم کسی سمت حرم می آید
تا مگر در دل دریای جنون، در باشد
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
باید این بغض پریشان زمان حُر باشد
بعد از آن توبه ی از شرم پریشان، باید -
کاخ ها در نظرت پاره ای آجر باشد
شام دشنام شود، باک نداری ای مرد!
سهم چشمان تو از کوفه تمسخر باشد
شادمان باش حسین از تو رضایت دارد
حق ندارد کسی از دست تو دلخور باشد
آمدی سوی حرم ـ آه ـ برایت ای حُر
بیتی آن گونه نداریم که در خور باشد
سید حسن مبارز
نـام مـرا حبیب نهاده است مادرم
پرورده بـا محبت آل پیمبرم
بیدوست بر نیاورم از سینه یک نفس
گـردد هزار بـار گر از تن جدا سرم
در آستان خویش غبارم کن ای حسین!
بنشان به روی خاک، قدمهای اکبرم
بـا زخم سینه، ناز شهادت کشیدهام
شاید که وقت مرگ بگیری تو در برم
مقتل بهشت و زخم بدن، بوستانِ گل
حوریه مرگ و خون گلو آب کوثرم
بـا آنکه پیرمردم و سنم بــود فزون
انگار کــن فـداییِ ششماهه اصغـرم
مثل دو چوب خشک مجسم بوَد مدام
لبهای خشک کـودک تـو در برابرم
مـن زنـده باشم و پسر فاطمه غریب
ای کـاش از نخست نـمي زاد مــادرم
بـر سنگ قبـر مـن بنویسید دوستان
مـن جـاننثـار یوسف زهرای اطهرم
«میثم» تو یاد میکنی از من به نظم خویش
مـن نیـز دستگیر تـو در روز محشرم
شاعر : حاج غلامرضا سازگار