eitaa logo
کانال نوای عاشقان
20هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد آسمان حرم انگار پناهش افتاد عرق شرم به پیشانی عباس نشست تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد علم از دست علمدار که بر خاک نشست زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود همه گفتند علمدار سپاهش افتاد مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) وقت جُدایی رسید ، بادِ مخالف وزید از شَرر داغ تو ، پشتِ برادر خمید پُشت و پناهم شِکست ، پشت سِپاهم شکست فاطِمه در کربلاست ، عَلقمه در خون نشست از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا بی عباس ، میمیرَم ، ای خدا از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا من بی او ، میمیرَم ، ای خدا اهل حرَم ، ناله کنان ، با مادرم تو هم رَفتی ، حالا که من ، بی لَشکرم میر و عَلمدار من یوسف بازار من ماه سپاهِ حسین یارِ وفادار من اهل حَرم بی قرار خَسته و چشم انتظار ماه حرم ، در کُسوف مانده در این شامِ تار ای یل ام البنین گِریه ی من را ببین من چه کنم ، تا که تو پا نَکشی بر زمین دریایِ ، خون گشته ، عَلقمه دنبالت ، آمَده ، فاطمه در این غُربت سایه ی تو ، رفت از سرم ، تو هم رفتی حالا که مَن ، بی لشکرم میر و عَلمدار من یوسف بازار من ، ماه سپاهِ حسین یارِ وفادار من از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا من بی او ، می میرم ، ای خدا اهل حَرم ، ناله کنان ، با مادرم تو هم رَفتی ، حالا که من ، بی لَشکرم العطش کودکان هِلهله ی دشمنان ، وِلوله یِ کاروان بر لبَم آورده جان وقت جِسارت شده نوبت غارَت شده خواهرَت آماده ی بند اِسارت شده جانَم را ، آوردی ، بر لبَم من فکرِ ، فردایِ ، زینبم حُسین حسین یا حُسین
6. صوتی واویلا.mp3
9.66M
( علیه السلام ) شهيد علقمه واويلا واويلا عزيز فاطمه واويلا واويلا ابوفاضل مدد واويلا واويلا گل اُم البنين واويلا واويلا شده قطع اليمين ‌واويلا واويلا فتاده بر زمين ‌واويلا واويلا به روي آن جبين ‌واويلا واويلا عمود آهنين واويلا واويلا گل ام البنين واويلا واويلا علمدار حسين واويلا واويلا سپه دار حسين واويلا واويلا عزيز يار حسين واويلا واويلا امير نشأتين ‌واويلا واويلا اميد زينبين واويلا واويلا اي نازنين برادرم واويلا واويلا خفته به خون برادرم واويلا واويلا خيز ز جا و كن نظر واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا آب نمي خورد دگر واويلا واويلا سكينه گر كند نظر واويلا واويلا مَشك دريده ی تو و واويلا واويلا رنگ پريده ی مرا واويلا واويلا جامعه ی صبر مي درد واويلا واويلا زينب اگر كه بنگرد واويلا واويلا دست بريده ی تو و واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا زود بود كه دشمنان واويلا واويلا زنند بر سرِ سنان واويلا واويلا رأس بريده ی تو و واويلا واويلا رأس بريده ی مرا واويلا واويلا عزيز برادرم ، واويلا واويلا امير لشگرم ، واويلا واويلا
5. قولی که دادی.mp3
5.26M
( علیه السلام ) پای قولی که دادی قبل از رفتن به طفلان حالا داری کنارم به سختی می‌کنَی جان دلواپس منی که جانم رسیده بر لب امّا خبر نداری از حال و روز زینب ماهِ دیده دریده ، من با قدّ خمیده رفتی تا قلب خیمه ، باد خزان وزیده تسلّایی بر این داغ دیگر اثر ندارد حتّی اگر که باران از آسمان ببارد پناه ما تو هستی آب و عطش بهانه‌ست دریای خشم چشم‌ات امید کودکان است پناه دخترانم ، آتش زدی به جانم بی ‌تو، خمیده خود را به خیمه می‌کِشانم داغت کشد زبانه از قلب پرشرارم زینب باور ندارد دیگر تورا ندارم چشمان غرق خونت گرفته بوی مادر خداحافظ علمدار خداحافظ برادر زخمی و پر شکسته فرق قمر شکسته تا خیمه این خبر را بردم ، کمر شکسته با این‌که مشک را تا آخر رها نکردی می‌خواهی از خجالت به خیمه برنگردی تمام خیمه غرق است در آیه‌های زلزال کارم بی ‌تو تمام است رسیده وقت گودال تیغِ سرِ مراهم ، داغت کرده فراهم حسّ می‌کنم از الآن میان قتلگاهم ...
( علیه السلام ) ( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود ) ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم سقای طفلانم داغت شکسته پشت من ای راحت جانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم، سقای طفلانم من بی‌برادر چون کنم با این سپاه دون در دامن هامون بینم تو را در ابر خون ای ماه تابانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم خواهم برم در خیمه‌گه ای گل ، تن پاکت پیکر صدچاکت ممکن نباشد « یا اَخا » محزون و نالانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم برخیز و ای جان برا درکن علمداری بنما مرا یاری بی تو غریب و بی‌معین در این بیابانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم بی تو یقین دارم که فر دا زینب نالان بر ناقه‌ی عریان گردد سوار از راه کینه با یتیمانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب چون معجر زینب بینم تو را در موج خون ای دُرّ غلطانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم ... شاعر: مرحوم علی‌اکبر خوشدل تهرانی
1. ساقی لب تشنگان.mp3
4.19M
( علیه السلام ) ( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود ) ای ساقی لب تشنگان ..
رفت از خیمه به دنبالش دل ارباب رفت رفت از خیمه به دنبالش حرم از تاب رفت آب باید محضِ پابوسی می‌آمد خدمتش کار دنیا را ببین، دریا به سوی آب رفت ریخت از مشک عمو سوغات اصغر بر زمین گریه کرد عباس اما حرمله شاداب رفت حیف که ادرک اخایش به کمانداران رسید قبل از ارباب این صدا تا دشمن ناباب رفت محضر چشمش سه شعبه تشنه آمد با شتاب از میان کاسه‌ی چشمش ولی سیراب رفت با کُلاخودش به روی آسمان خط می‌کشید علقمه! او را چه شد قد رشیدش آب رفت؟ قطعه قطعه شد که کوچکتر شود پیش حسین آری از نزد بزرگ قوم با آداب رفت از مزار کوچکش پیداست با جسمش چه شد شد پریشان‌خاطر از غم، هر که در سرداب رفت @navaye_asheghaan
. علیه‌السلام دیده‌‏ام در کربلای دست تو عالمی را مبتلای دست تو کربلا این‌قدر شیدایی نداشت بی‌تو و بی‌ماجرای دست تو می‏‌کُشد این حسرتم آخر که کاش بود دست من‌ به جای دست تو... چشم من با گریه می‌‏بندد دخیل بر ضریح با صفای دست تو هر که با دست تو دارد عالمی من که می‌‏میرم برای دست تو تا همیشه دست تو مشکل‏‌گشاست ای خدا مشکل‏‌گشای دست تو اوفتاد از پا امام عاشقان تا که خالی دید جای دست تو خم شد و برداشت و با احترام بوسه زد بر پاره‌‏های دست تو سایه هم، همسایۀ نامحرمی‌ست گر چه می‏‌افتد به پای دست تو ای به سودای تو اسماعیل‏‌ها سر نهاده در منای دست تو کعبه در سوگ تو می‏‌پوشد سیاه تا نشیند در عزای دست تو.. 📝 .
. علیه‌السلام کنار دل و دست و دریا، اباالفضل! تو را دیده‌ام بارها، یا اباالفضل! تو از آب می‌آمدی، مشک بر دوش و من در تو غرق تماشا، اباالفضل! اگر دست می‌داد، دل می‌بریدم به دست تو از هر دو دنیا،‌ اباالفضل! دل از کودکی از فرات، آب می‌خورد و تکلیف شب، آب، بابا، اباالفضل!... فدک مادری می‌کند کربلا را غریبی تو هم، مثل زهرا اباالفضل! تو را هر که دارد ز غم بی‌نیاز است وفا بعد از این نیست تنها اباالفضل! تو با غیرت و آب و دست بریده قیامت به پا می‌کنی، یا اباالفضل! 📝 .
. علیه‌السلام سقا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد از آب پُرس از چه ز سقّا حیا نکرد تجدید شد وضوی نماز امام عشق بیهوده دستِ خویش به آب آشنا نکرد تن چاک چاک دید و به بیداد، تن نداد سر شد دو تا و قد برِ دونان، دو تا نکرد «غیر از دمی که مشک به دندان گرفته بود در عُمرِ خویش خندهٔ دندان‌نما کرد» دندان کند کمک، چو گره وا نشد ولی دندان او هم آن گره بسته وا نکرد معراج او به روی زمین شد ز پشت زین همچون نَبی عروج به سوی سما نکرد مسجود را ندیده سر از سجده برنداشت حقِ سجود عشق، چو او کس اَدا نکرد 📝 .