#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_محرمی
حالا که تیره روزم و قلبم مکدر است
شبهای من ز اشک غم تو منور است
تا بوده روزیم در این خانه بوده است
تا هست دیده من از این روضه ها تر است
پیراهنم ز کودکی ام تا زمان مرگ
از عطر سرخ سینه زنی ها معطر است
وقت طواف هم ز غمت اشک ریختم
آخر طواف و دیده تر باصفاتر است
حتی کنار جسم کفن پوشم ای حسین
گریه برای تو ز همه کار خوشتر است
جانم بگیر گریه و سوز مرا مگیر
این اشک شور هدیه شیرین مادر است
هر کس مرا شناخت به نام شما شناخت
نوکر به عرش هم برود باز نوکر است
#حسین_خدایار
#صلوات 👉
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_محرمی
گریه کردن بر تو دل را خالی از غم می کند
این سیاهی ها جهان را سبز و خرّم می کند
قطره ی اشکی که در بزم عزایت ریختم
کارها روز قیامت با جهنّم می کند
چای ریز روضه ات می گفت با چشمان خیس
چایِ اینجا را خودِ خیر النسا دم می کند
هر که آمد روضه قطعاً انتخاب فاطمه است
رفت و آمدهای ما را او منظّم می کند
سربلندیِ جهان را می کند از آنِ خود
در مسیرِ عشقِ تو هر کس که قد خم می کند
باز آمد اربعین و غبطه خوردم یا حسین
بر کسی که کوله بارش را فراهم می کند
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
این قدم ها از غم صاحب زمان(عج) کم می کند
#رضا_یزدی_اصل
#امام_حسین_علیه_السلام
#اول_مجلسی
#غزل
هرشب ندایی می رسد از عرش اعظم
طوبی لباکین الحسین یا اهل العالم
گر بنگری با چشم دل بالای مجلس
زهرای اطهر ایستاده با قدی خم
باور کنید این گریهها یاری زهرا است
او میکند اسباب هیات را فراهم
این گریهها و روضهها را وعده داده
بر دخترش زهرا رسولالله خاتم
این اشکها قطره به قطره روز محشر
طعنه زند بر چشمهی جوشان زمزم
بیآبرو ها را حسین با آبرو کرد
تاثیر خود را میگذارد گریه کمکم
هر کس که هیئت بیتفاوت آمد ورفت
حسرت خورد در خانه قبرش دمادم
این اعتقاد ماست عالم را نمودند
با ضرب به دسته سینهزنها و منظم
ماه محرم هم، کسی که اهل سِرّاست
نامِ حسن را مینویسد روی پرچم
آقا مدینه یک نفر زائر ندارد
میمیرم آخر جانِ آقایم ازاین غم
هشدار نوکرها ، که نفروشید روزی
یک یا حسین خویش را بر چند درهم
یک روز پای ِ مُشتی ارزن اهل کوفه
سر از تن آقا جدا کردند باهم
#قاسم_نعمتی
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۸_۱۰_۰۹_۰۶_۰۵_۷۲۸.mp3
3.74M
همه چی از یه سلام
🎙#وحید_شکری
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
عمه سادات،بی قراره
غصه و غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
تنها امیدش،بی پناهه
روزای سختی،توی راهه
رو خاک سوزان،پا می زاره
ذکر آسممونها(وای زینب)3 وای
ذکر کهکشونها(وای زینب)3 وای
ذکر خاک صحرا(وای زینب)3 وای
ذکر سینه زنها(وای زینب)3 وای
شعله می کشه خورشید
زمین می سوزه از تب
ابرا همه می بارن
توی چشای زینب
میون سینه،دلی که تنگه
غم غروب رویا شه
شان نزول،سوره بارون
توی فرات چشماشه
عمه سادات بی قراره
غصه غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
تنها امیدش،بی پناهه
روزای سختی،توی راهه
رو خاک سوزان،پا می زاره
ذکر ریگه صحرا(وای زینب)3 وای
ذکر سینه زن ها(وای زینب)3 وای
کبوترا بی تابن،تو آغوش محملها
توی نگاها پیداست،بی قراره دلها
از انعکاس،خبر تخلی
دل شریعته بی تابه
رو نیزه هایی،که بی شماره است
یه سر سرخی می تابه
حالت صحرا،که عجیبه
غرق سکوتی،پر فریبه
پر از نسیم،بوی سیبه
غروبه سردش،پر رازه
مثه شبایی،که درازه
سینه خورشید بی شکیبه
عمه سادات،بی قراره
غصه غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
بیا توی آغوشم،داداش پریشونم
توی نگاه تلخت،دردت ورو می خونم
عزیز خواهر،تب نفسهات،دل من و می لرزونه
اگه نباشی،حتی یه لحظه،تمومه دنیا زندونه
دلشوره من،بی حسابه
بگو که اینها،همه خوابه
لشکر دشمن،یه سرابه
بغض غریبی،تو گلومه
بارون چشمام،نا تمومه
پر از سؤال،بی جوابه
عمه سادات،بی قراره
غصه و غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
#عمه_سادت_بیقراره
#زینبیه
#راه_شام
#فارسی
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_کریمی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
با این که خمیده خسته ، عمه
هستیم همه ز هستِ عمه
طاغوت شکست با کلامش
با آه دل شکسته عمه
با دست میان بند زنجیر
از گردن دین گُسسته عمه
این طور که او مراقب ماست
با گردن و دست بسته عمه
حتما پدرم تمام ما را
آن روز سپرده دست عمه
وقتی صدا زد حسین زن و بچه رو به کی می سپاری دست رو سینه زینب گذاشت آرام شد یعنی به تو می سپارم ...
حتما پدرم تمام ما را
آن روز سپرده دست عمه
در حیرت از اقتدار اویم
وقتی مقابل یزید قرار گرفت ، یه زن با چند تا زن و بچهی دیگه مولا بیمار ما ، خانم فرمود : عددی نیست من بخوام با تو حرف بزنم ...
در حیرت از اقتدار اویم
از غیر حسین رسته عمه
هر گاه حرم بخواب رفته
چون شیر نری نشسته عمه
شمشیر علیست در کلامش
ای جانم ناز شست عمه
جانم به فدات ای دلاور
شمشیر علی نه خسته عمه
شعر از زبان امام سجاد خوندم مبنی بر اینکه همه بچه ها گفتند عمه نبود همه ما رفته بودیم ، خدا سایه عممون بالا سرمون نگه داره...
از غم آل حق شده
گریه و دیده همنشین
اشک چکد به سینه
با اِذن امیرمومنین
دست نیاز می زند
بر سر و سینه ی خودش
آه نماز می کِشد
شعله به جان اهل دین
روضه گرفته آسمان
آب شده است نوحه خوان
ز آتش قلب فاطمه
لرزه فتاده بر زمین
میرود آن امام که
از برکات سجده اش
باز شدست راه دل
تا خود رب العالمین
صفحه به صفحه عشق را
صفحه ای از صحیفه اش
سجده کنان رقم زده
حضرت زین العابدین
آن که ز گریه های او
سنگ به گریه آمده
خوانده میان گریه ها
داغ حسین را چنین
گر چه غمی به وسعتِ
کرب و بلا نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
ان شاءالله همین جمع بقیع با هم گریه کنیم...الان زائر نداره ...
گر چه غمی به وسعتِ
کرب و بلا نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
ز بس که گریه کرده ام
خون شده هر دو دیده ام
نفس گرفته عاشقی
از نفس بُریده ام
گر چه گرفته از عطش
شعله ز پای تا سرم
گر چه تنم گرفته گُر
زَهرِ جفا چشیده ام
گر چه در آخرین دمم
دم ز فراق میزنم
شعله زند به جان من
آه ز دل کشیده ام
گر چه به چشم خویشتن
روز دهم مصائب
گودی قتلگاه را
از دل خیمه دیده ام
گر چه به گوش خویشتن
از لب خشک تشنه ها
از دم زیر دِشنه ها
وا عطشا شنیده ام
این همه داغ دیده ام
این همه روضه خوانده ام
باز در این عزا ببین
من به کجا رسیده ام
که سالهاست دیده از
اشک رها نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
پرده به پرده در نظر
میرود از برابرم
بعد وداع آخرش
میرود اکبر از حرم
اینا رو دیدم داداشم اومد توو خیمه ها ، زن و بچه دورش گرفتن ، کجا میری ؟ صدای بابام بلند شد رهاش کنید این غرق در خداست ، ساعتی دیگر صدای برادرم شنیدم ، ابتاه هذا جدی رسول الله ...
1. خمیده خسته.mp3
14.14M
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_کریمی
با این که خمیده خسته ، عمه
هستیم همه ز هستِ عمه
قسمت دوم
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
از در خیمه بیرون آمدم ، دیدم بدن داداشمُ رو توو عبا دارن میارن
قاسم و اِذن رفتن و
بوسه نعل بر تن و
طعم عسل چشیدنِ
طفل عموی اَطهرم
ناله ی آب آب را
شرم رخ رباب را
بر روی دست باب خود
ذبح علیِ اصغرم
ساقی بی قرار را
خیمه و انتظار را
عمه که با برادرش ،
گفت چه شد برادرم
حمله ی تیغ و دِشنه را
خاک و گلوی تشنه را
عمه کنار قتلگه
گرفت چشم خواهرم
بر روی نیزه ماه را
آتش و خیمه گاه را
ناله خواهرم که گفت
عمه کجاست مَعجرم ؟
گر چه دلم از این همه
غُصه جدا نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
آقا جان این همه مصیبت تا میگن کجا سخت گذشت می فرمائید : الشام الشام الشام ... مگه شام چه خبر شد ؟ فرمود : هفت تا مصیبت توو شام به ما وارد شد ، چندتاشو برا شما گریه کنا بخونم ... پشت در دروازه ساعات ... برای روضه شام نمیدونم چطور میخوای ناله بزنی ... اما هر جا ناموست میخواد بره میگی حتما یه مرد باهات باشه ، شده بچه باهاش میفرستی ، آل الله آخر غیرتن ، لذا مادر وقتی به مسجد رفت حسن را با خودش بُرد ، حسن هم دنبال مادر راه افتاد ، هزار سال داریم از اون همراهی میسوزیم ...
پشت درِ دروازه ی ساعات
پیش نگاه خیل نامحرم
یه گوشه اهل بیت رو جمع کرده بودن مردم برا تماشا میومدن ، حالا چرا چند روز موندن ، واسه اینکه شهر رو آذین ببندن ... یه عده داشتن سنگ جمع میکردن ... مردم برا سربازاشون غذا میاوردن ... الشام ...
پشت درِ دروازه ی ساعات
پیش نگاه خیل نامحرم
با دیدن ناموس آل الله
من آرزوی مرگ میکردم
تو اِزدحام کوچه های شام
دیدم یکی از بچه ها گم شد
دیدم سرِ بابا زمین افتاد
بین جماعت زیر پا گم شد
ای وای از اون وقتی که
اون نامرد
آتیش به مغز استخوان میزد
ما ، بغضمون توی گلو موندو
اونم با چوب خیزرون میزد
الشام ... الشام ... الشام
چهل سال با همین روضه گریه کرد الشام ... الشام ... الشام ...
دیدم که مردم
روی پشت بوم
واسه تماشای ما میشینن
ما اهل بیت و
اصل دین هستیم
میگفتن اینا خارج از دینن
ای وای از اون شب
که توو ویرونه
تا صبح هر شب
بچه هق هق کرد
بابام اومد ویرونه روشن شد
از فرط گریه خواهرم دق کرد
توو بازار دید یه گوسفندی رو ذبح کردن ، ایستاد ، سوال کرد به این حیوان آب دادی یا نه ؟ آری آقا جان دستور دینمونه اول دادم بهش خیالتون راحت ، های های شروع کرد ناله زدن ، یادم نمیره باباصدا میزد وای جگرم از تشنگی ..... ای حسین ... از قول مادرش فاطمه یه جمله روضه گفت : بنی قتلوک عزیزم کُشتنت ومن شرب ماء منعوک آب بهت ندادن ... ای حسین ....
شب شهادت امام سجاد هرکی حاجتی داره ، هر کی گِره به کار داره ، صدر حاجاتمون فرج امام زمان(عج) ای خدا فرج آقامون برسان ...
@navaye_asheghaan
2. قسمت دوم.mp3
14.26M
قسمت دوم
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
شبای جمعه دعای کمیل خدایا
تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا
میدونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم
ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
ذکر یارب یارب من میکنه حل مشکل من
ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من
ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من
ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم
کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم
یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی
باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه
اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه
ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی
نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
🔺🔺شاعر: حکمت اله ترکی🔺🔺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه )
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم :
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
همینطور مطلب زیر
شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست
دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مسئلت از یزدان کن
رحمت واسعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام
که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شروع دعای کمیل
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مناجات باخدا شب جمعه
راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار
من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار
بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو
تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه ولی منم که غفلت کردم منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم..
تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو
ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار
باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست
مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار
کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟
بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار
هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی
بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار
حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است
از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید
گر چه دارم جرم در پرونده خود بی شمار
گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم
می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار
پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت
گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار
چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت
گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار
التماس دعا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
گریز به دعای کمیل
🔹الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک🔹
#مناجات
#یاکریم_یارب
از بس گناه بر دل خود بار می کنم
خود را میان نفس گرفتار می کنم
پل های بازگشت خودم را شکسته ام
دارم علیه خویش فقط کار می کنم
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟!
تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی
من جاهلانه این همه اصرار می کنم
من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت"
باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می کنم
تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه ی افطار می کنم
یاد مدافعان حرم آه می کشم
گریه به یاد زینب و بازار می کنم
اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت
سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم
دست خودم که نیست، فقط داد می زنم
وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم
@navaye_asheghaan