#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
خواندند شور زخم تو را عندلیبها
پیچید عطر ناب تو در جانِ سیبها
در صفحهی نخست، تو را مدح کرد و سوخت
هر کس غزل سرود برای غریبها
با لطف بی کرانهات ای حضرت کریم
هموار میشوند فراز و نشیبها
اشک تو شسته است وجود مدینه را
در چشمههای جاری أَمَّنْ یُجیبُها
سخت است داغ اینکه ببینی نشستهاند-
بر منبر رسول خدا، نانجیبها
**
رازی نهفته در جگر و جام و تشت زهر
در حیرتند از اثراتش طبیبها
شهر مدینه، آینهی کربلاست، آه...
درد تو بود غربت شیب الخضیبها
✍ #روح_الله_گائینی
@navaye_asheghaan
🏴#اربعین
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر و مداح :مصطفی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بیرق اربعین تو خم نمیشه
هیچ نعمتی سایهی پرچم نمیشه
وقتی میام کرببلات حس میکنم
هیچ جا مث خونهی آدم نمیشه
.
باید برم
شوق زیارت افتاده توی سرم
تصویر موکبا میاد تو نظرم
فاطمه چشم به راهمه توی حرم
باید برم
مادرمم برا زیارت ببرم
سایهی مرقدت بیفته رو سرم
جارو کنم جادهتو با پلک ترم
.
دلم میخواد تا کربلات راه برم و گریه کنم
میون راه اسم تو رو هی بگم و گریه کنم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برای شاه بیکفن سینه زدم
زهرا دعام کرده که من سینه زدم
پیاده رفتنم تا کربلا یَنی
حتی با این قدم زدن سینه زدم
.
تو این مسیر
اگه برات جونم بدم فدا سرت
الهی کل زندگیِ نوکرت
بشه فدای خستگی دخترت
تو این مسیر
عالم سر سفرهی زهرا مهمونه
همه دلارو کربلا میکشونه
خود رقیه همه رو میرسونه
.
میدونم از اول راه کنار من قدم زدی
تو قبل از این که من بیام به دیدن من اومدی
@navaye_asheghaan
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده
حرم برای حسین و کفن برای حسن
شدهاست روضهی سر نیزهها برای حسین
شدهاست روضهی دست بزن برای حسن
نمیشود که بگوید چه دیده در کوچه...
نشسته است بگرید حسن برای حسن
نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس
صدای خندهی آن بد دهن برای حسن
چه غصهای است کنارِ مغیره لب بستن
چه کوچهای است پُر از سوختن برای حسن
به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی...
شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن
چقدر روضه و غمهای مشترک دارند
ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن
ببین کدام یک از روضهها جگر سوز است
نزن برای حسین و نزن برای حسن
صدای زینبش آمد نزن به دندانش
نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۷/۰۳)
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید امشب بلند گریه کنیم
مثلِ زینب بلند گریه کنیم
که مرتب بلند گریه کنیم
سوخت از تب... بلند گریه کنیم
گریه کن گریه گرچه تسکین است
غمِ غربت عجیب سنگین است
بر غریبی کریم ، گریه کنید
پایِ دردی عظیم گریه کنید
یادِ حالی وخیم گریه کنید
بشنوید از قدیم گریه کنید
چشمها را پُر آبتر بکنید
حالِ ما را خرابتر بکنید
زهر نوشید فاطمه نالید
سبز پوشید فاطمه نالید
هرچه کوشید فاطمه نالید
خون که جوشید فاطمه نالید
روی دامان مادرش اُفتاد
روی دست برادرش اُفتاد
بی وفایی نوایِ او را بُرد
چنگی آمد عبایِ او را بُرد
نیزهای رانِ پای او را بُرد
هق هقِ بی صدایِ او را بُرد
دست بر قلبِ مضطرش نزنید
پیشِ ما حرف همسرش نزنید
ظرف یکسو آب هم یکسو
طشت و قلبی کباب هم یکسو
زینب و اضطراب هم یکسو
جعده یکسو رباب هم یکسو
پیشِ قاسم مقابل پسرش
میچکد از محاسنش جگرش
بعد مادر مغیره را میدید
هِی مُکرر مغیره را میدید
رویِ منبر مغیره را میدید
پیش آن در مغیره را میدید
او که این روزها کنارش بود
زدنِ خانم افتخارش بود
* * *
یادش اُفتاد رویِ پا برخواست
از دهانش که ناسزا برخواست
دستِ نامرد بی هوا برخواست
آنچنان خورد که صدا برخواست
روضهام گیرِ سنگِ دیوار است
همه تقصیرِ سنگ دیوار است
پسر ارشدش زمین اُفتاد
با تمامِ قَدَش زمین اُفتاد
بعدِ ضربِ بدش زمین اُفتاد
چقدر بد زدش زمین اُفتاد
خواست تا پا شود دوباره ، نشد
بعد از آن حرف گوشواره نشد
تاب دیگر قلم ندارد حیف
وای آقا حرم ندارد حیف
نه حرم سنگ هم ندارد حیف
خادمی محترم ندارد حریف
همگی زیرِ دِینِ آقاییم
روضه خوانِ حسین آقاییم
از خودش کاست از حسینش گفت
او خودش خواست از حسینش گفت
تا که برخواست از حسینش گفت
یاد لبهاست از حسین گفت
گفت رویِ لبت ترک بخورد
بعد تو خواهرم کتک بخورد
(حسن لطفی)
@navaye_asheghaan
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
نشسته رو لبام
لخته لخته، پاره ي دل
اي خدا
مي ريزه از چشمام
غربت چندين ساله ی كوچه ها
مگه يادم ميره
من بودم و يه گُلِ پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي ، بالِ كبوتر
مگه يادم ميره
زخم روي ، صورت مادر
مگه يادم ميره
من بودم و ، يه گل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي بال كبوتر
مگه يادم ميره
زخم روي ، صورت مادر
( تکرار مگه یادم میره ... )
ديگه راحت شدم
از غم دنيا ، آآآه
راحت از ديدنِ
قاتل زهرا ، آآآه
( تکرار مگه یادم میره ... )
نشسته رو لبام
لخته لخته پاره ي دل
اي خدا
مي ريزه از چشمام
غربت چندين ساله كوچه ها
مگه يادم ميره
من بودم و يه گُل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي ، بالِ كبوتر
مگه يادم میره
زخم روي ، صورت مادر
دمِ آخر ، دلم
شعله ور تر مي شود
از چشم ترم
توو دستاي منه
چادرخاكيِ زهرا مادرم
ديگه اين كوچه ها
شاهد نداره ، آآآه
ديگه روي دلم
غم نمياره ، آآآه
مگه يادم ميره
من بودم و كوچه ي غم ها
مگه يادم ميره
دستي سياه ،كه ميره بالا
مگه يادم ميره
روي زمين ،
ناله ي زهراااااا ... ؟
مگه يادم ميره
من بودم و يه گُل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي ، بالِ كبوتر
مگه يادم میره
زخم روي ، صورت مادر
( گفتن آقا ، چرا اینقدر زود محاسنتون سفید شد ؟ آقا چرا اینقدر زود پیر شدی ؟ فرمود اون مصیبت هایی که من دیدم ، هر کی میدید ، پیر میشد ، ما بنی هاشم ، زود پیر میشیم ، داغ مادر، مارو پیر کرد ، ... ای مادر مادر ... )
وا اُمّاه ....
( تکرار مگه یادم میره ... )
ای ماهیِ دریا
برایت گریه کرده
پیغمبر و زهرا
برایت گریه کرده
( عباس علَمدار حسین
حسین ، علمدار « حسن » )
حسن حسن حسن ...
@navaye_asheghaan
3. مگه یادم میره.mp3
زمان:
حجم:
10.21M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
نشسته رو لبام
لخته لخته، پاره ي دل
اي خدا ...
@navaye_asheghaan
4. ای ماهی دریا.mp3
زمان:
حجم:
3.83M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
ای ماهی دریا
برایت گریه کرده
پیغمبر و زهرا
برایت گریه کرده
ای غِصّه ی مظلومیت
در انجمن ها
مثل علی در جامعه
تنهای تنها ...
جانم حسن ، آقام حسن
آقام حسن وای
آقام حسن ، آقام حسن
آقام حسن وای
حسن ، حسن ، حسن ...
@navaye_asheghaan
1_2284040422.mp3
زمان:
حجم:
6.64M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
جناب آقای کربلایی
#سید_حسین_چاوشی
#دستگاه_شور
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
دین زنده شد از
فیض دعایت
جان تمامِ ، عالم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
ای باغبانِ ، باغ ولایت
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
مهدی برایت ، قرآن بخواند
بر قبرت از اشک ،
گل می نشاند ...
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
ای باغبانِ ، باغ ولایت
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
مدینه غصه ها دارد
صفا دارد ، صفا دارد
دیار مجتبی امشب
عزادار است ، عزادار است
حسن جانم ، حسن جان
#دو_دمه
زینب برس به دادم
دیگر ز پا فتادم
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
تویی آئینه ی جانم
بقیعِ تو ، بهشت من
در این دنیا و آن دنیا
ولایت سرنوشت من
حسن جانم ، حسن جان
#دو_دمه
فریاد یا محمدا
کُشتند سبطِ مصطفی
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
همه شب تا ، سحردلها
کنار تُربتت سوزد
دل اولاد پیغمبر (ص)
به یاد غربتت سوزد
حسن جانم ، حسن جان
#واحد
آتش از مِهر تو
ميگردد گلستان يا حسن
خار را فيض تو سازد
لاله باران يا حسن
گر نسيمي از سر کويت وزد
سوي جحيم
ناز در محشر کند
بر باغ رضوان يا حسن
#ذکر_پایان_سینه_زنی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا ...
تشنه ی عشق حسین
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا ..
اندر زمین کربلا ،
مادرندارد
سر را به روی خاک
غربت میگذارد
کنار علقمه ، آمده فاطمه
@navaye_asheghaan