20601_1633498107898.mp3
749.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__زمینه
ای شاه کرم
ای تاج سرم
آقا بفدایت پدر و مادرم
دارم به نام تو ارادت
دارم به عشق تو علاقه
غلام خونهء تو بودن
برام بهترین اتفاقه
خدا محبت تو رو
سرشته برام
به روی سینه اسم تو
نوشته برام
بزم عزای تو خود
بهشته برام
---
ای شیر جمل
ای نور ازل
ای ذکر فضائل تو خیرالعمل
با گوشه ء چشم تو اقا
سر میشه هر روز و شب من
اسم شیرین تو حسن جان
نمی افته از رو لب من
کبوتر دلم شده
هوایی تو
خدا کنه که من بشم
فدایی تو
که پادشاهیه منه
گدایی تو
--
ای نور خدا
ای سعی و صفا
هر سال به نیابتت میرم کربلا
موکب موکب دیدم که پرچم
تو مشایه خورده به نامت
قربون اون چای عراقی
که میرختش اون پیر غلامت
میون بین الحرمین
تو کرببلا
همش بودم به یاد تو
اره به خدا
گفتم که کربلا کجا
مدینه کجا
--
(اه من الفراق
ای کعبه ء عراق
از حال دلم میشه بگیری سراغ)
اربعین هر ساله صفا داشت
بین موکبهای عراقی
شیرین میشد دنیا به کامم
با تلخی چای عراقی
خدا کنه بیفته باز
نگام به حرم
امام رضا مدد کنه
بیام به حرم
بدم تو بین الحرمین
سلام به حرم
امیرحسین الفت
امام حسن (ع)
زمینه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__روضه
امشبم را سحر نمیآید
خواب، در چشمِ تر نمیآید
مدحش از من که بر نمیآید
چون سکینه دگر نمیآید
دختر شاه...گوهر نایاب
بیقرینه... درست مثل رباب
روضه میخواند، روضه با احساس
روضهاش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضهای حساس
وای از مشک پارهی عباس
روضهی دست و چشم و مشک عمو
روضهی قطرهقطره اشک عمو
روضهخوان چشمهای خود را بست
مادرش دست میزند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
خواهر اصغر است حق دارد
به خدا خواهر است حق دارد
به روی ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خندههای حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمهی خود
صبر میکرد... مثل عمهی خود
قلبش از غصهها کباب شده
بعد سقا فقط عذاب شده
مثل او از خجالت آب شده
وارد مجلس شراب شده
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بیقرینهی پدرش
روضهخوان مدینهی پدرش
همهجا شد سکینهی پدرش
یادش افتاده سینهی پدرش...
... زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همهسپاه حسین
بود یک نیزه تکیهگاه حسین
داد میزد که قتلگاهِ حسین...
... پر شد از خونِ زخمهای تنش
پر شد از تیر و نیزهها بدنش
وسط حجرهی محقر خود
چشم گریان... میان بستر خود
باز در لحظههای آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
علی سپهری
محمدجواد شیرازی
حضرت سکینه (س)
روضه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__روضه
نقش جلیله دخترِ ارباب سرجدا
بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا
کمتر نبود از هنرِ عمه های خود
با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا
یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان
مرهون نوحه های سکینه ست کربلا
آن بانویی که عابدۀ اهلبیت بود
با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما
راه حسین، راه قیام است و راه خون
باید همیشه زنده نگه داشت راه را
تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی
گفت از هزار داغ، یکی را برای ما
وقت غروب بود و أذانی نمی رسید
إلاّ صدای هلهلۀ لشگر دَغا
دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه
در لابلای شیون و غوغای ماجرا
یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل
یک فوج نیزه، معجرِ زنهای با حیا
دست خودم نبود که فریاد میزدم
معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا
دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود
یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا
در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم
دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها
دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان
با دامنِ به شعله نِشسته ،سوی کجا؟
میگفت با تمام نواهای زخمی اش
اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا
این موجِ کربلا همه را غرق می کند
مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا
حضرت سکینه (س)
روضه
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#اربعین
#نوحه_زمزمه
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهل روزه دلــــم پریشـــــونه
ببین که خــواهر تو دلخـــــونه
چهل روزه که روضه می خونه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه تو رو ندیـــدم من
صــدای ناله ها شنـــــیدم من
دوباره کــــربلا رسیـــدم من
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه ، ما شـــدیم آواره
قافــــله مون بــدون سالاره
منتظر مـــــیر و عـلمــــداره
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دوباره زنـده شــد غم گودال
دوباره زیـنبــت میره از حال
به یـاد پیکـــرت که شــد پامال
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و دل نگــــران بودم
همسفر شـــمر و ســــنان بودم
مرثیـه خــــــون کاروان بودم
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و بُردنمـــــون بازار
شـــدم ز شام و مـردمش بیزار
امان ز شـــام و طــــعنـه اغیار
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاشــو که یاورت رســید از راه
خمیده خواهرت ،رسیــد از راه
بدون دختــرت ، رســید از راه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مصــیبت رقـــیه پیـــــرم کرد
غصـــــه دختـرت اســــیرم کرد
خــرابه از زندگی ســــیرم کرد
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
بسم رب الحسین(۱۷)
#اربعین
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
(سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
چهـل روزه داداش تـو رو صـدا کردم
ســرت به نِــی دیدم فقــط دعا کردم
که تــا ببــینم باز کــرب و بــلای تو
بپــا کنـــــم بــزمِ عـــزا بـــرای تو
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمبـــارت
مونده به دل،داداش،حسـرت دیدارت
چــه غــــربتی داره کـــرب و بـلای تو
خــواهــر گـریـونـت بشــه فـــدای تو
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
پاشـو ببیـن ، زیـنب خمیـــده از داغت
جون به لب خــــواهر رسیده از داغت
سفید شده از غـم، مـوی ســرم داداش
آتیـــش زده داغـت بـر جـگــرم داداش
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
روی دلـم داداش یـه بغـض سنگــینـه
دلخـوشـی من ایـــن پیــرهن خـونینه
به غیــرِ پــــیراهن ، چیــزی نـدارم من
ســرِ مــــزار تو هـــدیـــه بیـــارم من
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
رسیــده ام امــا رقیـــه جــــا مــونده
خــــرابه و داغــش دلم رو ســوزونده
شبونه از بـس که تو رو صدا میکـــرد
بـرای دیـدارت خــدا خــدا مـی کــــرد
امــان از این غــربت (۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه
خــرابــه روشــن شــد ز نــور ثــارالله
شــدی همــون شب در خـرابه مهمونش
ســـرِ تو رو دید و به لب رسید جونـش
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
چهــــل روزه اما دوباره عـاشـــور است
توی دلـــم بازم کــرب و بــلا بر پاســت
دوبــاره گـــودال و روضـــه و واویــلا
بُنَـــیَّ می خــونـه مــادرمـــون زهــــرا
غــریب مــادر وای (۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی (ڪیمیا)
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
«گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم»
بُعد منزل چه بلایا به سرِ ما آورد!
✍ #مرضیه_عاطفی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
در سینه قرار میگذارد مادر
یک باغِ بهار میگذارد مادر
سهم پسری را که نیامد حتماً
یک گوشه کنار میگذارد مادر
✍ #روح_الله_قناعتیان
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
"دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت"
امسال اربعین نرسیدم سر قرار
✍ #مصطفی_محمدی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
اربعین، جاماندهها هرسال مشهد میروند
مشهد از ما، کربلاییهای عاشق ساخته
✍ #محسن_ناصحی
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حضرت_زینب_س_اربعین
برگشتنی رباب سرِ این مزار گفت:
این قبرِ کوچکِ علی اصغرِ من است
✍ #یا_مظلوم
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
نام تو به لب بُردم و این نام به لب ماند
دل در تَبِ رؤیای حریمت همهشب ماند
هرسال به خود گفتهام امسال... ، ولی حیف
دل باز از این قافلهی عشق، عقب ماند
✍ #اعظم_کلیابی
8023.mp3
282.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__شور
ایوان ِ بقیع
حسرت غلامان بقیع
گلزار و حرم
ندارند امامان شفیع
ای تربت ِ شور آفرین
در تو قبر ِ امُّ البنین
زائر تو روح الامین
کعبه ی زمین(۲)
نه ضریح و نه گنبدی
نه گلدسته ی سرمدی
اما شکوهت امجدی
نور احمدی(۲)
لبیک یا بقیع........
&&&&&&&&&&
سینه به سینه
دارداز دشمن تو کینه
برهر لب دعاست
اللهم الرزقنا مدینه
گرچه بی صحن وبی سراست
عالم به عشقش مبتلاست
مُلک راویان خداست
گویی کربلاست(۲)
شیعه پایین پا حضور
با مهدی می کند عبور
از بهر سامان قبور
در وقت ظهور(۲)
لببک یا بقیع.......
&&&&&&&&&&
گوییم ماهمه
نداریم از دشمن واهمه
با صاحب زمان
می رویم حرم فاطمه
ای مهدی صاحب زمان
منتظرت پیر و جوان
ازهجرت شیعه شدکمان
یار بی کسان(۲)
بیا بقیع را ده امان
مزار ِ مادر کن عیان
خزان ِ یثرب کن جنان
منجی جهان(۲)
لبیک یامهدی........
امام حسن (ع)
شور
منم زینب
منم زینب که جانانم حسین است
منم زینب که ایمانم حسین است
تمام هستیم باشد برادر
منم زینب همه جانم حسین است
حسین جانم حسین جان ۲
خدا داند که جز او کس ندارم
منم زینب که سلطانم حسین است
امیر کربلا جانم فدایش
منم زینب که جانانم حسین است
حسین جانم حسین جان ۲
تمام هستی ام باشد چو بابا
منم زینب که سامانم حسین است
بود درمان دردم او برادر
منم زینب که درمانم حسین است
قرارم ( بیقرارم ) تا تو رفتی
منم زینب که ایمانم حسین است
بیقرار اصفهانی
عباس علمدار
پاشو برادر
تراجان خواهر
پاشو برادر
پاشو برادر
علم و بردار
عزیز زینب یل وفادار
پاشو برادر علم و بردار
ببین خواهرت را
غریب و تنها
پاشو برادر پاشو برادر
علم و بردار
عزیز مادر خدا نگهدار
اسیر غمها میون اعدا
پاشو برادر پاشو برادر
علم و بردار
تو که با وفایی
امیر سپاهی
پاشو برادر
به ما کن نگاهی
ببین رهسپارم ولی بیقرارم
پس از حق برادر کسی را ندارم
بیقرار اصفهانی
#اربعین
امروز اربعین عزیز دو عالم است
یا این که روز دوم ماه محرّم است؟
یک قافله رسیده که ره توشه اش غم است
یک قافله که قامت بانوی آن خم است
یک قافله بدون علمدار آمده
یک قافله که از سر بازار آمده
گرد و غبار چادر زن ها مشخّص است
آثار خستگی بدن ها مشخّص است
رنگ کبود و جای زدن ها مشخّص است
از آه آه و لحن سخن ها مشخّص است ...
... خیلی میان راه اذیّت شدند آه
چل روز اسیر داغ اسارت شدند آه
در این میان زنی که شبیه فرشته است
آمد ولی حجاب سرش رشته رشته است
پیداست که به او چه قدَر بد گذشته است
با اشک، روی قبر برادر نوشته است:
قبر حسین ، کُشته ی عطشان کربلا
«در خاک و خون تپیده ی میدان کربلا»
من زینبم ... شناختی آیا ؟ بلند شو
ای نور چشم مادرم از جا بلند شو
یا که بگیر جان مرا یا بلند شو
ای سر بُریده ام! به روی پا بلند شو
برخیز و خوب دور و برم را نگاه کن
آوارگی اهل حرم را نگاه کن
هر کس رسیده محضر تو گریه می کند
دارد سکینه دختر تو گریه می کند
در پشت خیمه همسر تو گریه می کند
بالای قبر اصغر تو گریه می کند
لالایی رباب، دلم را شکسته است
آوای آب آب، دلم را شکسته است
دارد رباب صحبت سربسته با فرات
لب تشنه بود اصغرم ای بی وفا فرات!
یک لحظه هم برای رضای خدا فرات ...
... اصلاً دلت نسوخت برایم چرا فرات؟
رویت سیاه ! موی سفید مرا ببین
زخم گلوی طفل شهید مرا ببین
یک اربعین بدون تو سر کردم ای حسین
از شام و کوفه هدیه ای آوردم ای حسین
بهتر نگاه کن به روی زردم ای حسین
عبّاس اگر نبود که می مُردم ای حسین
چشمان هرزه دور و بر ما زیاد بود
در شهر شام ، خنده و هورا زیاد بود
با چوب خیزران لب سرخت سیاه شد
حرف از کنیز بردن یک بی پناه شد
وقتی سه ساله ی تو لبش غرق آه شد
با تازیانه پیرهنش راه راه شد
بین خرابه خاطره ها را گذاشتم
شرمنده ام که یاس تو را جا گذاشتم
چل روز پیش بود که پیشانی ات شکست
از لا به لای جمعیّتی نیزه دار و پست
دیدم که شمر آمد و بر سینه ات نشست
راه نفس نفس زدنت را به زور بست
خنجر کشید و آه ... بماند برای بعد
آهی شنید و آه ... بماند برای بعد
#محمد _فردوسی
#مرحوم_سیدجوادذاکر_ره
#نوحه_ماندگار
#یه_سوال_دارم_مگر_ما_دل_نداریم_ای_خدا
یه سوال دارم مگر ما دل نداریم، ای خدا؟
یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا؟
کی روا باشد گل از ما و گلاب از دیگران؟
غمِ روی ساقی از ما و شراب از دیگران
یا حسین یا حسین یا حسین ثارالله
نمی دونم چه سر زد از من که بر غمت مبتلا شدم
مبتلا بر فراقت ای کشته ی سر از تن جدا شدم
ای خدا جون نمیدهم تا حسینوُ بر من نشون بدی
منو تا دستِ تیر مژگان یار ابرو کمون ندی
بخواهی یا نخواهی یه روز برا دیدنت میام
تو میدونی اگر بیام یا نیام چقدر من تورو میخوام
یا حسین خوب میدونی من از روزِ ازل دیوونت بودم
خبر از هستی نبود من جاروکشِ می خونت بودم
ای خدا مرغِ جانِ ما را به جانب کربلا ببر
به زیارتگه عباس بن علی مرتضی ببر
همه رفتن ای خدا همه رفتن ای خدا
من نرفتم کربلا من نرفتم کربلا
یه سوال دارم مگر ما دل نداریم، ای خدا؟
یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا؟
#شادی_ارواح_شهدا_اموات_نوکران_
#مخصوصا_سیدجوادذاکر_الفاتحه_مع_الصلوات
3. میرزا محمدی 19.8.96.mp3
2.4M
#روضه_اربعین
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
السلام علیک یا اباعبدالله
همه منتظرند ببینند عمه جانشون چه جوری زیارت میکنه ، دیدند دیگه رمق به زانوای عمه نمونده
رو زانواش چند قدم راه اومد ، بوی برادر به مشامش میرسه ... همه منتظرند ببینند ، زینب با تربت برادر چه میکنه ؟ دیدند یه پارچه ای روی قبر پهن کرد ، این پارچه همون پیراهن خونینِ برادره ... داداش چهل منزل کتک خوردم ، طعنه و ناسزا شنیدم ، اما همه امانتیاتو پس گرفتم ، این عمامه ایه که روسرت گذاشته بودی ... دونه دونه را نشون داد به ابی عبدالله ... این همون پیراهنیه که مادرم برات آماده کرده بود ، ببین این گلاوند مادرم زهراست ، این پیراهن مادرمه ، مقنعه ی مادرمه ، داداش همه رسالتامو به انجام رسوندم ، همه بچه هاتو آوردم ... اما یه امانتی رو گوشه ی خرابه جا گذاشتم ، حسیییین ...
@navaye_asheghaan
8176.mp3
326.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__زمینه
ملیکه دنیا ، شفیعه کل عالمین
نائبتُ الزینب ، سیدتی یا بنت الحسین
ای آفتاب / بر قلبم بتاب عشق زینب و / عشق رباب
ماه آسمون حسینه گل مهربون حسینه
دلا رو می سوزونه نالش آخه روضه خون حسینه
حسین وای وای 3
می باره چشمات از ، مصیبتای خون خدا
ما رو ببر امشب ، با روضه هات سمت کربلا
تو قلبت غم / داغ عالمه مثل فاطمه / قدت خمه
چرا قامت تو خمیده بگو چشمای تو چی دیده
بگو از بدن تو گودال بگو از سرای بریده
حسین وای وای 3
محمد بیابان
حضرت سکینه (س)
زمینه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__روضه
ای رسول خدای عزّوجل
خاتم الانبیای روز ازل
ای نبیّ ِمکرّمِ مدنی
ای که بت را به غمزه می شکنی
بت ما را به نور خود بشکن
با جلال حضور خود بشکن
ای لبانت محلّ ذکر خدا
قلب تو آستان بکر خدا
تو مِنَ النّوری و اِلَیَ النّوری
از خداوند خویش منصوری
ای نگهبان حضرتت جبرییل
مات و حیران حضرتت جبرییل
پر جبرییل مرد و مردانه
پیش بال تو بود پروانه
تا می آمد امین وحی خدا
از کنار خدا، کنار شما
وحی می خواند تا مقابلتان
تا که می خواند پیشتان قرآن
پیش روی تو درس پس می داد
روبروی تو درس پس می داد
ای حدیث حضور تو لولاک
بی تو نابوده بوده اند افلاک
علت خلقت دو عالم تو
تو علی هستی و علی هم تو
تو سلام و درود و زمزمه ای
پدر مهربان فاطمه ای
تو که عرش خداست مدهوشت
حَسَنِینَند زینت دوشت
بعد عمری که رهبری کردی
امّتت را پیمبری کردی
حرف حق را نشانشان دادی
جان تازه به جانشان دادی
حال، بیحال و بستری شده ای
به گمانم کبوتری شده ای
میل پرواز داری ای آقا
پر زدن سوی جنّت الاعلی
جد پاک حسن وَ حُسین
ای که باقیست از شما ثقلین
می روی و کتاب محزون است
حضرت بوتراب محزون است
قبل رفتن، ستاره ی نایاب
دخترت را به مژده ای دریاب
مژده پر زدن بسوی خودت
زودتر آمدن بسوی خودت
در مدینه برایت ای آقا
ای رسول تمام خوبیها
عده ای سوگوار رفتنتان
دل پریشان و زار رفتنتان
چشم شان اشکبار رفتنتان
قلب شان داغدار رفتنتان
عده ای لیک بین این امّت
بین مرد و زن همین امت
دست در کار رفتنتان
تشنه و بیقرار رفتنتان
. . .
وای از رفتن رسول خدا
از بلا و مصیبت عظما
از هجوم و شکستن درها
پشت در ضربه خوردن زهرا
. . .
وای بنگر که شد بپا آتش
مادرم روبروست با آتش
میخ عریان هجوم آورده
داغ و بریان هجوم آورده
به در خانه مادرم را دوخت
سرّ مستودع وجودش سوخت
شاعر : امیر عظیمی
پیامبر اکرم (ص)
روضه
8082.mp3
247.3K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__شور
تو رو خدا منم آهو حساب کن
واسه یه بار نوکرت خطاب کن
دلتنگه مشهدت شدم آقا
روزی من صحن انقلاب کن
ای صاحبم شمس الشموس
آقای من سلطان توس
جانم علی موسی الرضا
بند دوم:
میگن به تو همه شاه خراسان
بهت میاد آقا منصب سلطان
دوست دارن توی دنیا آقا
یه جور دیگه تورو مردم ایران
تو صاحب این کشوری
از نوکرات دل میبری
جانم علی موسی الرضا
بند سوم:
اسیر تو میشه از غم آزاد
پر میزنم سمت صحن گوهرشاد
یه عمره که به تموم زائرات
کرب و بلا میده پنجره فولاد
ذکر لبم جانم رضا
از تو میخام کرب و بلا
جانم علی موسی الرضا
شعروسبک:علی علی بیگی
امام رضا (ع)
شور
8134.mp3
269.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__نوحه
زهر کینه زد شرر بر دل خستۀ من
کرده آزاد این دلِ دست و پا بستۀ من
میروم بارالها ز دنیا گشته ام راحت از ظلم اعدا
میروم ای خدا پیش زهرا ۲
آه و واویلتا آه و واویلتا آه و واویلتا از غریبی ۲
ای پسر جان چشمِ خونین به راهِ تو هستم
بی حضورت چشم خود را به دنیا نبستم
زهر کین برده در احتضارم خون به چشمان غمدیده دارم
سر به زانوی مهرت گذارم ۲
آه و واویلتا......
مهدی من کاسه آبی بیاور برایم
تشنه امّا یادِ لب تشنۀ کربلایم
دل به این زهرُ آغشته ام من یاد طفلان لب تشنه ام من
یاد آن حنجر و دشنه ام من ۲
آه و واویلتا......
مجتبی تاجیک
امام عسکری (ع)
نوحه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__روضه
بار دیگر عزای عاشوراست
از غمی بی قرینه باید گفت
دو سه خط سوگواره ی غربت
در عزای سکینه باید گفت
قطره از وصف بحر درمانده
من کجا، مدح دختر ارباب
ای که بوده حسین مداحت
السلام ای سکینه بنت رباب
در کرامات حضرتش کافیست
شیر او را رباب داده، همین
در غریبی او فقط بنویس
به عمو مشک آب داده، همین
کربلا بود دشتی از روضه
او بلاهای خویش را دیده
در عبایی پر از علی اکبر
روح بابای خویش را دیده
روضه می خواند دور دارالحرب
نعش ها را یکی یکی که شمرد
دید بابا علیِ اصغر را
به امیدی گرفت و با خود برد
پدر آمد ولی چه آمدنی!
غرق خون کرد چشم قافله را
دید دور جنازه ی اصغر
همه گفتند لعن حرمله را
از وداع سکینه و ارباب
جگر کائنات خون شده بود
آه از آن دم که دید این دختر
زین باباش واژگون شده بود
با تنی خون گرفته از گودال
آمدی ذوالجناح بی بابا
کاش می شد رها نمی کردی
وسط تیر و نیزه ها او را
پدرم را غریب بین دو نهر
نحر کردند با لب عطشان
السلام علیک ای بی سر
السلام علیک ای عریان
امیر عظیمی
@navaye_asheghaan