eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜🌹🌸🍀🍀🌸🌹💜 💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚               🌷 اللهم 🌷           🌷  صل علیٰ  🌷        🌷عليِ بْنِ موسَی  🌷     🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ    🌷  التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷     🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷        🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷           🌷  الصِّديقِ   🌷             🌷الشهید🌷              🌷صَلاةً 🌷           🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷        🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷     🌷   مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة   🌷    🌷  كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷     🌷    أَحَدٍ مِن اَوْليائِك.  🌷        🌷صلوات الله علیک🌷           🌷و علی آبائك🌷              🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم  میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا  قدم‌ها  را  حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای  شما  رزق  منست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یوسف زهرا کجایی --------------------------------------------------- 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
خدا داند دلم خون گریه می کرد به حالم دشت و هامون گریه می کرد *خدا ان شاءالله هیچ مردی به چه کنم چه کنم‌نندازه صدا زد اسما توآب بریز میخوام‌بدن محبوبم و غسل بدم..اون روز امیرالمومنین فرمود به بچه ها گریه نکن به توکه نمیگم هرجور دوست داری گریه کن* ندیدم زخم پهلو را در آن شب  ولی دیدم کفن خون گریه می کند شب آمد بر سرت تنها نشستم زپا افتاده و در خود شکستم برای مرگ من پس باشد این داغ که من با دست خود چشم  تو بستم  *امروز برا مادری گریه کن که وقتی گریه کرد اومدن گفتن علی به زهرا بگو یاشب گریه کنه یا روز.. بابا آدم مادرش مریض میشه تا یه ناله میزنه همسایه ها درمیزنن، میگن کمک نمیخوای مادرم ما نیمه شب میگفت: آخ پهلوم آخ بازوم مردم گله گی کردن امروز تو دادبزن آخ مادر...* *اجازه میدی یاامام رضا یه جمله بگم ان شاءالله بخونن وگریه کنیم همیشه یه پدر میخواد کاری کنه خونواده رو به پسر بزرگش میسپره.صدازد: حسن جان توبایدحسین آروم کنی توباید زینب آروم کنی.وقتی مادرمیخوایم دفن کنیم نباید بلند گریه کنی.وسطای کوچه علی همچین که زهرا رو بغل گرفته یه وقت شنید پشت سرش آقازاده داره داد میزنه برگشت دید حسن داره گریه میکنه گفت :پسرم چرا داد میزنی توباید خواهرت آروم کنی گفت آخه بابا همین جا بود نامرد یه کاری کرد بگم‌یانه؟ یه کاری کرد مادرم دور خودش میگشت* ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
‍ . ▶️ 💢 ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 دیگه این زنده بودن، به کار من نمیاد پاشو خانوم خونم، به تو کفن نمیاد به تو کفن نمیاد عزیزدلم، یعنی دیگه ندارمت؟ چجوری باید توی تابوت بذارمت؟ زهرای من، به خدا می‌سپارمت سنگینی غمِ زخم رو پهلوت یه طرف سنگینی تابوت یه طرف سنگینی غمِ کبودی روت یه طرف سنگینی تابوت یه طرف " زهرا خدا نگهدارت " دیگه دارم می‌میرم، نشون به اون نشونی که دنیا زندگیمو، گرفته تو جوونی گرفته تو جوونی امیدِ علی ناامیدم نکن نرو یادم نمیره هجوم پشت اون درو آتیش زدن گل یاس حیدرو سنگینی غمِ آتیش معجر یه طرف سنگینی اون در یه طرف سنگینی غمِ محسن پرپر یه طرف سنگینی اون در یه طرف " زهرا خدانگهدارت " کارِ خونه میفته، دیگه رو دوش زینب وای از اون روضه‌ها که، گفتی تو گوش زینب گفتی تو گوش زینب می‌گفتی یه روز توی گودال قتلگاه میمونه حسین زیر نعلای مرکبا غوغا میشه میونِ عرش خدا سنگینی غمِ ناله‌ٔ زینب یه طرف سنگینی مرکب یه طرف سنگینی غمِ زخم لبالب یه طرف سنگینی مرکب یه طرف " حسین جانم، عزیزِ مادرِ من " .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام حرم یازده امام سلام کرم یازده امام فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه سلام حرم یازده امام سلام کرم یازده امام ای که بهشت آرزوهامی چشم امید من به دستاته بوی مدینه می رسه از قم این حرم مادر ساداته دختر غصه های عاشورا خواهر سلطانه خراسانی آیینه ی حضرت زهرایی تو مادر مردم ایرانی سلام حرم یازده امام سلام کرم یازده امام فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه غربت شبای تنهایی امید زندانیه بغدادی وقتی امام رضا رو می بردند پشت سرش از نفس افتادی در آخرین لحظه تو آغوشت یه نامه از امام رضا داری به یاد اون پیراهن خونی مرثیه ی کربلا داری داری می سوزی و پر از تبی شده شهادت تو زینبی شده سلام حرم یازده امام سلام کرم یازده امام فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه کشته شدن همسفرای تو نمونده محرمی برای تو سری ندیده روی نی باشه تو بزم نی نبوده جای تو به صورتت کسی نزد سیلی نه چادرت شبیه زهرا شد نبسته شد دستای تو هرگز نه گره معجر تو وا شد اگه توی جوونی پیر شدی ولی کسی ندید اسیر شدی فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه سلام حرم یازده امام سلام کرم یازده امام دختر و خواهر امامی تو همه با گل میان به استقبال چی بگم از زینب و تنهایی چی بگم از شلوغیه گودال ندیدی زیر سم مرکبها تنی به خون کشیده شه خانوم ندیدی با هزار و نهصد زخم سر از قفا بریده شه خانم حسین، شهید شیب الخضیب حسین، شهید خد التریب
❃﷽❃ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهـــارشنبه هـوای سـرم خراسانیست نگــاه ملتمـسم پر خروش و بارانیست ســلام می دهـــم از دور بر امیــن الله که زیر سایهٔ امنش جهان چراغانیست پر از تلاطم موج است اشک چشمانم دلم به وسعت دریا دوباره توفانیست به پای پنــجره فولاد می رسم با اشک برای شستن قلبی که تار و ظلمانیست برای عــرض نیـــازم دخیـل می بنـدم به آن دریچه که در آن امید پنهانیست مگر به روی سیــاهم نظر کند سلطان که زائـرش به هوای گنـاه ، زندانیست دلم شکــسته ، امام الرئوف ! دریــابم کرم نمـا به دلی که پر از پریشانیست ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5852841097780269638.mp3
4.49M
مناجات امام زمان  عجل الله تعالی فرجه حاج محمدرضا طاهری دستگاه ماهور نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی به توبه نامه یِ بی اعتبارِ هرسالَم نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم ؟ آقا جانم ( قسم ها خودش ، یه دریا روضه است ... ؟ ) قسم به مویِ پریشانِ عمه جانِ شما به گریه ، دلنگرانِ حسین و گودالم صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد ... مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم ... ؟ برو به خیمه نبینی ، بریدنِ سر را وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم @navaye_asheghaan
آستان بوس خود خطابم کن بد حسابم ولی حسابم کن برکه ی خشکم و گل آلودم کوثر معرفت ، گلابم کن قَسَمت می دهم به جان جواد بعد اگر خواستی جوابم کن کرمت گر اجازه داد آقا پیش چشم همه خرابم کن من شبیه دعای بی روحم روح ادعیّه ، مستجابم کن ای خداوند عشق ، یا احساس نظری کن به خاطر عباس ✍️: @navaye_asheghaan
وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم می میرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباری ات منم هستم در آروزیِ عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم در گوشِ آهوانِ به صیاد مبتلا می پیچد انعکاس ِ صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاورِ باب الجوادِ(ع) توست خورشید محو آینه هایت هنوز هم... نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکرخدا که می‌شود از عشق مُنقلب در صحن انقلاب، گدایت هنوز هم محتاجم و کنار ضریحت نشسته ام در انتظارِ خیرِ دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه... با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم ✍: @navaye_asheghaan
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا می‌شنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده‌ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده‌ام من به بهای هستی‌ام، مهر تو را خریده‌ام عشق تو می‌برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو می‌دمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا آن‌که وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی تویی شمیم سورۀ کوثر و هل‌اَتی، رضا فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی بی‌تو کسی نمی‌برد ره به سوی خدا، رضا شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام، کجا روم، کجا رضا؟ به پیشگاه قدس تو اگر چه دست‌خالی‌ام اگر کسی نمی‌خورد، غم شکسته‌بالی‌ام هست اگرچه اشک من، گواه خسته‌حالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا ای که به این شکسته‌دل فرصت آه داده‌ای ای که مرا به این حرم خوانده و راه داده‌ای اگرچه در جوار خود مرا پناه داده‌ای بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا ✍: @navaye_asheghaan
4_208332508293497748.mp3
1.54M
حسن خلج با امام زمان عج الله ابر بهارم یابن الزهرا تا کی ببارم یابن الزهرا ای اخرین مسافر دنیا کجایی ای یوسف صحرایی زهرا کجایی شاها نظر به ما کن  لطفی بر این گدا کن در یک قنون وترت آقا ما رو دعا کن یابن الجسن کجایی دلم هوای دیدنت کرد یا طلعه الرشیده برگرد ای روشنی بخش دلم تو آفتابی کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی یه سر اگه شد آقا بیا به روضه ما تا از شرار آهت، آتیش بگیره اینجا همراه خود ای بی قرینه یه شب ببر ما رو مدینه شاید مرا یک شب کنار خود نشانی بالای قبر مادرت روضه بخوانی روضه از آن جوانی که شد قدش کمانی هم شد مویش سپید هم رویش ارغوانی @navaye_asheghaan
9056.mp3
352.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ذکر ملائک شده قدر و تبارک ولادت عمه ی سادات مبارک دختر مولا آمد،ثانیِ زهرا آمد خواهر سلطانِ عشق،زینب کبریٰ آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد عصمت حقّ و گلِ گلشن احمد دلبر شاه عالمین آمد خوش آمد جلوه ی نورِ خدای حیّ سرمد خواهرِ اربابم حسین آمد خوش آمد به چشم آل عبا،گریه شادی آمد گلِ بهشتِ حق در،ماهِ جمادی آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد ازین توسّل،به زیر عَلَمِ تو فیض ببرن مدافعان حرم تو یا زینب از این،عطا و کرم تو فیض ببرن مدافعان حرم تو فیض ببرن شهدا،همّت و باکری ها آتش نشان ها و هم،عبداللهْ باقری ها صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد @navaye_asheghaan
حضرت زهرا سلام الله علیها واذان بلال ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،   اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَه کیستی تو بهشتِ بابایی کوثر و قدر و نور و طاهایی دو جهان ذره و تو خورشیدی همگان قطـره و تـو دریایی هم صدا با تمامی سادات شیعه گوید تو مادرِ مایی مَطلعُ الفجرِ بامدادِ ازل لیلةُ القدرِ حق‌تعالایی برتر از درک و دانشِ همه ای چه بخوانم تو را که فاطمه ای ای مَقامت ز وَهم‌ها برتر قدر و جاهت ز وصفِ ما برتر مدح تو بر لبِ رسولِ خدا ذکر نابی ا‌ست از دُعا برتر رتبه ی توست از زنانِ بهشت به خداوندیِ خدا برتر جز محمد که دست‌بوسِ تو بود تویی از کلِّ انبیا برتر حجره‌ات کعبه ی دلِ حیدر بیتت از بیت کِبریا برتر (پیغبر فرموده بود:" إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجَابَ اللَّه" دَرِ خونه ی فاطمه،دَرِ خونه ی مَنِ، خانه ی فاطمه،خانه ی منِ...) دیگه اهل روضه بخونن حدیث مفصل رو...چه کردن با این خانه؟...* خانه ای روشن از کلامُ الله سر زد از آن،دو آفتاب و دو ماه ______ ای بهشتِ خدا گُلِ رویَت ای رسولِ خدا ثنا گویت سورۀ نور، خطِ پیشانی  لیلۀ قدر، تارِ گیسویت شبِ معراج مصطفی می دید  باغِ جنت پُر است از بویت روحِ بینِ دو پهلویِ احمد!  به چه جرمی شکست پهلویتگر جسارت نبود می‌گفتم هُرمِ آتش چه کرد با رویت *حالا بزن تو سینه و تو صورتت،بگو: آخ مادر!...به چه جُرمی زدن مادرِ مارو...* از علی‌دوستی نشان مانده هم به رخسار هم به بازویت شاعر:حاج غلامرضاسازگار *این روزها خبر دادن به بلال،مؤذنِ پیامبر،گفتن: زهرا ازت گِله کرده، گفته: همه ی مدینه به من پشت کردن،از بعضی ها توقع نداشتم، چرا بلال نمیآد یه سری به ما بزنه؟...بلال متوجه شد زهرا ناراحتِ، اومد مدینه،اومد ملاقاتِ بی بی،اجازه گرفت از امیرالمؤمنین برم زهرا رو ببینم، همچین که اومد تو خانه،اول نگاش به دَرِ خانه افتاد...چرا در سوخته؟ چرا دیوار خونی شده؟ چرا بچه ها اینجوری زرد و لاغر شدن؟ چی شده،من چند سال مگه نبودم؟من دو ماه مدینه نبودم... اومد محضر بی بی شرفیاب شد،دو زانو با ادب نشست، خانوم یه گِله ی مادرانه کرد،صدا زد: بلال تو چرا زهرا و علی رو تنها گذاشتی؟ صدا زد:خانوم جان!من بعد از پیغمبر دیگه دلم نیومد مدینه بمونم... وقتی فهمیدم حقِّ علی رو غصب کردن، به نشانه اعتراض گفتم دیگه اذان نگم، جایی که پیغمبر و علی نباشن دیگه نمیخوام اذان بگم...اذان واسه کی بگم؟ بی بی فرمود:می دونم بلال، اما حالا که دختر پیغمبر دلش برا صدایِ اذانِ تو تنگ شده، دلم میخواد یه بار دیگه بری بالای مأذنِ، تا بی بی فرمود: یه بار دیگه صدایِ اذانت رو بشنوم،مکث نکرد،بلند شد، گفت: چشم،از تو به یک اشاره/از ما به سر دویدن... من چقدر خوشبختم که فاطمه دلتنگِ صدایِ منِ... رفت بالای مأذنِ،مدینه ساکتِ،یکدفعه دیدن یک صدایِ آشنا داره میاد.. "الله اکبر" یهو مدینه لرزید... "الله اکبر" همه از خونه هاشون بیرون اومدن، صدای بلالِ،از کجا داره صدا میآد...از پشت بامِ خانه ی فاطمه... این صدا چند وقتِ تو مدینه نمیآد"أشهد أن لا إله إلا الله" یک مرتبه بچه ها دیدن مادر بلند شد، اسماء بیا زیر بغل هام رو بگیر،فضه بیا جانمازم رو پهن کن، زینب آبِ وضو بیار... "أشهد أن لا إله إلا الله" سجاده رو پهن کردن، زینب خوشحال شد،حسنین خوشحال شدن،مادرِ ما میخواد ایستاده نماز بخونه، یه مرتبه صدای بلال بلند شد" اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله" تا اسم پیغمبر رو شنید، تا اسم پدر رو شنید،با صورت خورد زمین،فاطمه بیهوش شد، بچه ها تو صورت هاشون میزدن،بلال دیگه بس کن،بلال اذون نگو... یه دختر اسمِ باباشو بالا مأذنِ شنید بی هوش شد، اسمِ باباش رو فقط شنید،اما یه دختر سَرِ بُریده بغل کرد،رگ هایِ بریده بغل کرد...* بابا! دخترت از دنیا بُریده بِدونِ تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا!خوشی به قلبم دستِ رَد زد یه بی حیا بهم لگد زد *مدینه...فضه و اسماء اومدن،آب ریختن تو صورتِ فاطمه، بی بی، بهوش اومد،اما خرابه ی شام،هر چی زینب رقیه رو تکون داد... پاشو دختر! پاشو عمه!...پاشو چشات رو باز کن...حسین...* فراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن من آخر کودکم، این بار سنگین است بر دوشم *به نیتِ فرج سه مرتبه بگو: یازهرا...* @navaye_asheghaan
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مردی  از جنــس نـور می آیـد از  کـران هــای  دور   می آیـد سبزپوشی پر از طراوت عشق مهـــربـان ، بی غـــرور می آید پا به پای نسیـــم  روح افـــزا عطــــر ناب ظهـــور می آیــد می دمد نرگس از نگاه چمــن اشک شـوقم به شور می آیـد در هوایی که نام او جاریست آســـمان در ســــرور می آیــد از "محمـــد" گرفته نامـش را از دل  کــوه نـــور  مـی آیــد ذوالفـقــار علیست در دستش مثــل  مــولا  غیــور  می آیــد با عصایی که در ید بیضاست از   بلنـــدایِ  طـــور  می آیــد هــر نفــس با دَمِ مسیـــحـایی غمگســـاری صــــبور می آیــد جـام کوثــر به دست خود دارد با  شـــراب  طَهـــــور   می آیـد حشـمت و شوکتش سلیـمانــی* شاه دین ، سمتِ  مور می آیــد صوت داوودی اش چه روح افزا بـــا کــــلام  زبـــور  می آیـــد غصــه پر می کشد از این عالم وقت شــادی و شـــور می آیـد می رسد فصـــل آخرِ غیبـــت فصل ســبز حضــور  می آیــد باغ نرگس ، شمیـــم نو دارد عطر ناب ظهـــور   می آیــد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۲/۱۷ @navaye_asheghaan
4_5852871102421799573.mp3
2.57M
‍ . ۱۴۰۲ پیچیده توکل عالمین آوای قشنگ یا حسین عاقبت به خیره هرکسی که باشه همیشه با حسین با حسین باش و بیخیال حرفای مردم دنیا شو با حسین باش و توی قلب حضرت فاطمه جاشو با حسین باش و توی آغوشش ببین  گرمی دستاشو به هر کجا نگاه میکنم حسین نظر به لا اله میکنم حسین وقتی که حال من بده؛  با ذکر تو حالمو رو براه میکنم حسین اربابم حسین اربابم اربابم حسین دریابم مشتاق زیارتم حسین محتاج عنایتم حسین انگاری تو صحن کربلام هر وقتی توو هیاتم حسین بی تو میمیرم گره خورده با غمت ؛ کل تقدیرم بی تو میمیرم از همه به غیر تو بخدا سیرم بی تو میمیرم حاجتم رو از خود رقیه میگیرم همین که رو به ماه میکنم حسین نظر به ما به ماسواه میکنم حسین تا روضتو میشنوم اقا این دلو راهی قتلگاه میکنم حسین حسین اقام حسین ... سیلاب سوم تضمین از شعر «به هر کجا نگاه میکنی حسین» است شعر و نغمه مهر ۱۴۰۲ ✍🎼 @navaye_asheghaan
به مناسبت سالروز مجتبی علیه السلام دارم خبری ز احمد آن شاه عِظام در مدح حسین و حسن از بهر انام فرمود که هستند به امت دو امام گر صلح کنند و یا نمایند قیام گویم ز حدیث در جلال حسنین این نکته که فرمود رسول ثقلین: باشد دو ستون محکم خیمه دین صلح حسن و قیام خونین حسین ✍: مرحوم @navaye_asheghaan
روضه امام حسن(ع) پرورش یافتۀ راه اویس قرنم گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم من غلامی زِغلامان امام حسنم روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم نام ما را بنویسید گدایان کریم .... کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .... رکن ایمان شده در بند تولای حسن شک ندارم به کرم کردن فردای حسن کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش عشق حیران شده در محضر عبدالله ش لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز دست عالم سر این سفره دراز است هنوز خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز این در خانۀ عشق است که باز است هنوز نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن   *روز محشر که همه گریانند اشک ریزان حسن خندانند ...*   جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد خاکساران درش بر در دیگر نروند گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند سفره داری که سر سفره او نعمت هاست دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...   * عبدالزهرا خود امام مجتبی(ع) رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟...  گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی منِ حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*   با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...   *ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *   حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر حسن جان ... چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ... حسن جان یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد یه کوچه ... یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ... حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه آخه روزی مثل روز تو نمیشه ... حسین جان ... برادر ، میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال   *گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت از دنیا می رم اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ... یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ‌‌ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ @navaye_asheghaan
. در راه آزادی قدس ای جوشش فریاد و توفان ای فلسطین ای تندر در حال طغیان ای فلسطین ای آسمان شعله افشان ای فلسطین آتش بزن بر جان بُحران ای فلسطین دشمن زمین گیر از دلیران تو باشد این غُرش توفنده شیران تو باشد ای سرزمین نخل و زیتون ای فلسطین ای وارث چشمان گلگون ای فلسطین ای سرو سرخ وادی خون ای فلسطین داری تو بر تن زخم افزون ای فلسطین ای پیکر مجروح ، مرهم خواهد آمد بر روی گلبرگ تو شبنم خواهد آمد ای ماه من تابیدنت گردید نزدیک چون چشمه ها جوشیدنت گردید نزدیک جان بر جهان بخشیدنت گردید نزدیک روز رها گردیدنت گردید نزدیک ما در رهت لبریز ایثاریم آری عزم رهایی تو را داریم آری ای جسم ما ، ای جان ما بیت المقدس ای جلوه ی ایمان ما بیت المقدس ای شاهد توفان ما بیت المقدس ای گوهر غلتان ما بیت المقدس اینک تویی در موج تیغ و موج خنجر افتاده ای در دست ناپاک ستمگر آری فلسطین ای همیشه جاودانه تابیده صبح روشنت از هر کرانه زد روی خاکت نخل آزادی جوانه از خشم امت می کشد آتش زبانه افتاده این آتش به جان دشمنانت سوزاند او را عاقبت آتش فشانت اکنون پیام امت ما این چنین است مهر فلسطین در دل اهل یقین است دل های هر آزاده با آن سرزمین است فریاد آزادی قدس اش در طنین است ما عزم خود را در جهان مشهود سازیم باید که اسراییل را نابود سازیم اینک طلوع تندر دریا و رود است سجاده ایثار را وقت سجود است گرچه ز هر سو فتنه ی آل یهود است بازار استکبار در حال رکود است در خاک گلگون ولایت ریشه ی ماست آزادی قدس شریف اندیشه ی ماست ما از عراق و سوریه ، وز خاک ایران از وادی سرخ یمن تا مرز لبنان همراه با خیل سلحشوران دوران نیروی جان بر کف گرفته بهر قرآن آماده ی محو رژیم غاصبانیم ما لشکر جان بر کف صاحب زمانیم ما در تقابل با ستمکاران دهریم ما ترجمان آیه های سرخ نصریم ما وارثان روز عاشورا و بدریم ما حامل تیغ ظفر از بعد صبریم دشمن بداند سازشی با او نداریم زیرا به جز خون خدا الگو نداریم اینک فلسطین ‌؛ آمده فصل بهارت فصل سرافرازی و فصل اقتدارت حق داده با خون شهیدان اعتبارت روشن شود چون صبح صادق روزگارت پیچیده بوی عطر پیروزی ز خاکت نقش لب آزادگان شد نام پاکت ما را تجلای شهادت روز قدس است معنایی سرخ استقامت روز قدس است روز حمایت از ولایت روز قدس است زیباترین روز صلابت روز قدس است ای روز قدس ، ای روز لبریز از حماسه گردد بهاری فصل پاییز از حماسه ما بر کتاب عاشقی شیرازه داریم ما شوق حق در سینه بی اندازه داریم ما در رشادت نام پر آوازه داریم با حاج قاسم ها حیاتی تازه داریم «یاسر» اگر ماندیم پا بر جا به میدان داریم با خیل شهیدان عهد و پیمان . . . . . . . . حاج محمود تاری «یاسر»✍ . @navaye_asheghaan