#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#گریز_و_روضه_های_حضرت_زینب_
سلام الله علیها
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_شهادت
#روضه #وداع #حاج_محمود_کریمی
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شدتنت بپوشاند
ببین دل زار زینب
نگاه و اصرار زینب
تو راهی از خیمه شدی و ...من از قفا
مرو کجا، امیر سالارِ زینب
سایه ی روی سرم چه کنم ؟؟
با آتیش جیگرم چه کنم ؟
یه زنِ تنها با حرم چه کنم؟
به منِ خسته ی غم زده رحمی...
به دلِ جون به لب اومده رحمی...
نرو نرو یه نیگا به حرم کن / به حرم رحمی...
دم غروبِ خورشیده
چه بوی سیبی پیچیده
وصیتِ مادرمونه / که زینبت
داری میری زیر گلوت وُ بوسیده
چقده زخمی شده بدنت
جونی نمونده دیگه به تنت
زینبُ کشته کهنه پیرُهنت
تو دل من غم عالمه رحمی...
دور و بر ما نامحرمه رحمی...
تو رو به چادر خاکی زهرا ،به مادرم رحمی...
ببین که پاهام لرزونه
ببین که دستام بی جونه
بیا بریم خیمه ببینیم، که توی خواب
با ترس و لرز ،رقیه روضه میخونه
بذار بخوابه شاید نبینه
که تن تو به روی زمینه
یکی با خنجر رو سینه ات می شینه
به مادرِ دم گهواره رحمی...
به گوشای پر گوشواره رحمی...
میزنه حرمله خنده به اشکام،نداره رحمی
هنگامه ی غم شد
تیر آمد و مقتل همه آلوده به سَم شد
هی کم کم و کم کم
از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد
یک نیزه به شانه
آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد
پاشیده تن او
تقطیع شده بند به بند بدن او
عمامه و انگشتری و پیرُهنِ او
لب پاره شد انگار، با پا زده نیزه بر دهن او
لب تشنه و خسته
شمشیر چنان خورده که اعضاش شکسته
زیر سم مرکب
دندان و سر و سینه و ابروش شکسته
شمر است که با چکمه روی سینه نشسته
" گوشه ای، عده ای کمان در دست / روی اعضاش شرط میبندند "
فریاد کشیده
از روی بلندی به روی سینه پریده
دَه ضربه زده ست وُ ...
مانده دو ضربه که به حنجر نرسیده
با خنجر کُندَش...
رگ های گلو را نبریده... که دریده
ای مونس شکسته دلان حال ما ببین
مارا غریب و بی کس و بی آشنا ببین
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
1. همه رفتند 1394 دشتی.mp3
9.06M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حاج #سید_مهدی_میرداماد🎤
#آواز_دشتی
همه رفتند و من
جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا
ماندم ای دوست
چرا رفتی
مرا با خود نبردی
ببین بعد تو
تنها ماندم ای دوست
بیا این ساعت آخر كنارم
كه روی زانوی تو سر گذارم
دعا كن زودتر جان بر لب آید
كه دیگر طاقت ماندن ندارم
ببین از داغ تو خیلی شكستم
شكستم گر چنین از پا نشستم
شكسته دشمنت
از بس دلم را
چنان گشتم
كه نشناسی كه هستم
به یادت
در نوای آب آبم
چنان تو زیر تیغ آفتابم
تو راحت خفته ای
در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
لباس تو در آغوشم برادر
صدایت مانده در گوشم برادر
تو ماندی بی كفن
در خاكِ صحرا
چگونه من كفن پوشم برادر
مرا كابوس شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تورا سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
سراسر نیزه میبینم به خوابم
سر و سرنیزه میبینم به خوابم
نمیخوابم اگر یك دم برادر
تورا بر نیزه میبینم به خوابم
دلم هر روز پای نیزه میرفت
كه خونت در گلوی نیزه میرفت
چه میشد مثل سرهای شهیدان
سر من هم به روی نیزه میرفت
#وفات_حضرت_زینب
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
(حضرت زینب س)
دخت علی مرتضایم
پیغمبر کرب و بلایم
از نسل پاک مصطفایم
من دختر خیر النسایم
من خواهر خون خدایم
مظلوم عالم یا حسین جان۳
من می روم از دار دنیا
راحت شوم از رنج و غم ها
رفته دگر تاب و توانم
داغ حسین آرام جانم
سوزانده مغز استخوانم
مظلوم عالم یا حسین جان۳
از مردم زمانه سیرم
خواهم ز حق دیگر بمیرم
دیگر شوم راحت ز دنیا
از غربت و رنج و ستم ها
من می روم در نزد زهرا
مظلوم عالم یا حسین جان۳
بر فاطمه گردیده نائب
نامم بود ام المصائب
از کودکی غم دیده ام من
غصه و ماتم دیده ام من
داغ دمادم دیده ام من
مظلوم عالم یا حسین جان۳
من دیده ام داغ پیمبر
سوز دل زهرای اطهر
گل بهارش گریه می کرد
زهرا برایش گریه می کرد
حیدر کنارش گریه می کرد
مظلوم عالم یا حسین جان۳
من دیده ام بعد پیمبر
خانه نشین گردیده حیدر
بعد از نبی از او گسستند
دست علی از کینه بستند
پهلوی مادر را شکستند
مظلوم عالم یا حسین جان۳
دیدم که دشمن وحشیانه
آتش زده بر درب خانه
دیدم که ماه بی قرینی
با ناله و صوت حزینی
فرمود یا فضه خزینی
مظلوم عالم یا حسین جان۳
من دیده ام فرق شکسته
بابا میان خون نشسته
حق ذوی القربی ادا شد
فرق علی از کین دو تا شد
در راه دین جانش فدا شد
مظلوم عالم یا حسین جان۳
دیدم امام ممتحن را
خونین دل مولی حسن را
پیکر او بر دوش یاران
نور دل ختم رسولان
از کینه گشته تیرباران
مظلوم عالم یا حسین جان۳
من سفره دار کربلایم
بر درد و غم ها مبتلایم
دیدم علی اکبرش را
غلتیده در خون پیکرش را
دیدم دو چشمان ترش را
مظلوم عالم یا حسین جان۳
این غصه و غم کرده آبم
یاد غم طفل ربابم
گلبن عصمت علی اصغر
این غنچه ی از کینه پرپر
با تیر کین شد پاره حنجر
مظلوم عالم یا حسین جان۳
جانم پر از عطر گل یاس
سوزم به یاد دست عباس
در علقمه غوغا به پا شد
در راه دین جانش فدا شد
دستانش از پیکر جدا شد
مظلوم عالم یا حسین جان۳
ای شیعیان در شور و شینم
یاد غم داغ حسینم
دیدم جهنم را خریدند
نامردمان خنجر کشیدند
رأس حسینم را بریدند
مظلوم عالم یا حسین جان
دیدم که آتش زد به خیمه
سرها همه بر روی نیزه
ما را ز کین دشمن محک زد
بر زخم قلب ما نمک زد
آن بی حیا ما را کتک زد
مظلوم عالم یا حسین جان۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅
168.1K
(حضرت زینب س)
شام عزای زینب کبری رسیده
ریزد سرشک شیعیان از هر دو دیده
هر شیعه در آه و فغان
سوزد دل صاحب زمان
آه و واویلا۲
سوزد ز داغ زینب کبری دل ما
آتش گرفته زین مصیبت حاصل ما
عالم همه غرق عزا
هر جا شده ماتمسرا
آه و واویلا۲
راحت شد امشب زینب از ظلم و ستم ها
رفت از جهان ای شیعه کوه درد و غم ها
نور دو چشمان همه
رفته به سوی فاطمه
آه و واویلا۲
در کودکی زینب بدیده روی نیلی
روی کبود مادرش از ضرب سیلی
زینب دلش بشکسته بود
دستان حیدر بسته بود
آه و واویلا۲
زینب بدیده فرق بابا را شکسته
با روی خونین مرتضی در خون نشسته
عباس حسن در شور و شین
گریان دو چشمان حسین
آه و واویلا۲
زینب بدیده مجتبی غرق محن بود
پاره جگر از سوز زهر کین حسن بود
جانش رسیده بر لبش
می سوخت قلب زینبش
آه و واویلا۲
در کربلا دیده حسین در خون تپیده
بر روی نیزه دیده او رأس بریده
می گفت با صوت جلی
جانم حسین بن علی
آه و واویلا۲
زینب بدیده کربلا و کوفه و شام
می زد عدو از کینه ها سنگ از لب بام
در شام ظلم و کینه بود
سوزان تر از مدینه بود
آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_در_کودکی_شد_قسمت_من_خانه_داری
#حضرت_زینب_س
┅┅┅┅┄❅💠
167.2K
(حضرت زینب س)
گل زهرا از این دنیا دارم می رم
به یاد سوز و غم های تو می میرم
حسین جانم۲
دم آخر به یاد غربتت سوزم
به عالم با نوایم شعله افروزم
حسین جانم۲
درون سینه ام رنج و محن دارم
ز تو من یادگاری پیرهن دارم
حسین جانم۲
عزیز فاطمه من خواهرت هستم
به یاد آن وداع آخرت هستم
حسین جانم۲
میان گودی مقتل چه ها کردند
سر پاک تو را از کین جدا کردند
حسین جانم۲
غریبی تو را مردم همه دیدند
کنار پیکر پاک تو خندیدند
حسین جانم۲
پس از تو زد عدو آتش به هر خیمه
سرت را زد ز ظلم و کین روی نیزه
حسین جانم۲
بمیرم یا حسین عریان بدن بودی
به روی خاک غم تو بی کفن بودی
حسین جانم۲
تو بودی در همه عمرم قرار من
که رفتی با تن صد چاک از کنار من
حسین جانم۲
پس از تو من سفیر کربلا بودم
به یاد تو سر بر نیزه ها بودم
حسین جانم۲
حسین من پس از تو خونجگر گشتم
به محمل با سر تو همسفر گشتم
حسین جانم۲
سفر را با سر پاک تو طی کردم
به گریه من نگاهی روی نی کردم
حسین جانم۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_سلام_آقا
#سبک_حسین_مولا
#حضرت_زینب_س
#وفات_حضرت_زینب.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
4_5971943753533886244.mp3
14.01M
سبک:
#واحد_کند
متن:
محاسنت رو دست کشیدم...
مداح:
#کربلایی_حسن_عطایی
🖤
محاسنت رو دست کشیدم جای مادر
به نیتش بوسیدم از گودی حنجر
میدونی خاطرت برام چقدر عزیزه
الهی موهات هیچ موقع بهم نریزه (۲)
برو که دیره
ولی یه کاری کن دلم آروم بگیره
معجزه ای کن که داره زینب میمیره
برو که دیره
غریب مادر حسین...
@
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
روی تنت رنگی به جز شفق نداری
انقدر که رفته خون ازت رمق نداری (۲)
این همه جا ببین چقدر شدم بد اقبال
چرا باید میوفتادی میون گودال
قبلهٔ افلاک
دارن طوافت میکنن یه عده ناپاک
نیزه به پهلوت میزنن بیوفتی رو خاک
قبلهٔ افلاک
غریب مادر حسین...
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
اینجوری که به هر طرف شدی تو خیره
معلومه که چشات داره سیاهی میره
هر کی یه ضربه میزنه روی تن تو (۲)
همه میخوان فیض ببرن از کشتن تو(۲)
چجور بگم نچرخونش با چه زبونی
تو اولین امام پشت به آسمونی
رگات با هر ضربه که شد درگیر خنجر
صدای یا اُماه اومد از زیر خنجر
مأمور نیزه
کوتاه نمیاد انگاری مجبوره نیزه
دارن تو رو کم میکنن به زور نیزه
مأمور نیزه
سالار زینب حسین...
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
❀﷽❀
نوحه_سینه_زنی
حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:سلامٌ عَلیٰ ساکن کربلا
─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء
ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲)
ســـلامــی به بــانـوی دشــت بلا
پیـــــام آورِ نهـــضــتِ کـــربـلا
ســلامی به بـانــوی صبــر آفرین
ســلامی بر آن خـواهر بی قرین
ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء
ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲)
ســلامی بر آن بانــوی عـالمـــه
تداعـــی گــرِ مکتــب فـاطمـــه
ســلامی برآن دُخت حیـدر نشان
به ماننـد حیــدر به نطق و بیان
ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء
ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲)
اگــر کـربلا ، کــربـلایـی شـــده
دل عــاشقـانش خــدایی شـــده
اگر دم ز عشق حسیـن می زنیم
اگر جان به راهـش فدا می کنیم
اگر مَحـــرَمِ خیمـهٔ غــم شــدیم
عــزادار مـــاه مُحـرم شــدیم
دلیلـــش علمـــداریِ زینب است
گــذشت و فـداکاری زینب است
دلیلش همان صـولت حیدریست
پیــامش نشـانی ز پیغمبــریست
ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء
ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲)
الهـــی ! به آن خواهر قد کمان
به بــانــوی دلخســتهٔ کــاروان
به درد آشنـــای شَــهِ عالمیــن
به احیــاگر کـربــلای حسیـــن
الهــــی ! به حق شَـــهِ کــربـلا
به حــق شهیـــدان راه خـــدا
به خون سلیـــمانیِ قهــرمــان
فــدایـیِ بانوی قامت کمــــان
به سـردار دلهای خونین قسم
به جان برکفـانِ رهِ دین قسم
که من هم فدایــیِ زینب شوم
شهید همین راه و مکتب شوم
ســلامٌ عَلـیٰ ســاکنِ کربلا (۴)
امیری حسین ونعم الامیر(۴)
─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
❃﷽❃
نوحه_زمزمه
شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
چشام به در مونده ، بیاد حسین از راه
یه سال ونیم ســر شد با غصه و با آه
نمــونــده از هفــت تا ، بـــرادرِ زینب
بیـــاد دَمِ آخـــر ، بـالا ســـــرِ زینب
امان از این غربت(۴)
بعدِ حسینم رفت خنده از این لبهام
حسیـــن مظلومم ! ببین چقد تنهام
بی تو برام دنیـــا مثــل یه زندونه
گــواه تنهـــاییم چشمـــای گریونه
امان از این غربت(۴)
در انتـــظارم تا ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی داداش ! به غربت خواهر
امان از این غربت(۴)
فقـــط برام مـــونده از تــو یه پیـــراهن
رو قلبـــمه داداش به وقت جــون دادن
پیـــرهن خـــونینت ، نشـــونه ای داره
مـــادرمـــو هـــر بار به یــادم میــــاره
غریب مادر وای(۴)
چه غـــربتـــی داره برای یک خواهر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
یادمه وقتـــی که ، پیکـــرتو بی سر
دیدم و بوسیـــدم ، من عوضِ مادر
غریب مادر وای(۴)
یادم میـــاد وقتی غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب و می دیــدم ، چقد پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
غریب مادر وای(۴)
با زخمــایی که من تو کربلا خوردم
چطور تو این مدت باز دووم آوردم
کی این همه مدت از تو جدا بودم؟
کاشکی الان داداش تو کربلا بودم
مظلوم حسینم وای (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
#حضرت_زینب(س)
#گریز_حضرت_اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🌾بخوان دعای فرج را که یار می آید
🌾به روی دست ملائک بهار می آید
🌾بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🌾دوباره با علم و ذوالفقار می آید
🌾هرکجا نشستی.
🌾اول مجلس.
🌾همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
#السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب (س)
◾️همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
◾️ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
◾️چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
◾️ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
◾️امان ای دل،امان ای دل
◾️اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
◾️ببین از داغ تو خیلی شكستم
◾️شكستم که چنین از پا نشستم
🥀لحظه ای که کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
🥀یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
🥀رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
🥀صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
🥀آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
🥀بگم و التماس دعا
◾️سوز و اوج
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
🥀من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
#دشتی
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
#حسینت کو
🌾الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
🌾خواهر برادر و خیلی دوست داره..
🌾الهی نبینی اونچه که زینب دید..
🌾صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
🌾تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
🌾رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🌾آخ میون همه دلها امون از دل زینب
🌾یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما گرفتار حاجت مندان مریض دارها کجا نشستی امشب هرگرفتاری دارید ازقمر بنی هاشم درخواست کنید حاجت روا میشیددرسته کربلا دستهاش قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
🌾آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر
🌾برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر
🌾اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد
🌾عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🌾وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🌾وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
🥀مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
🥀چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
🥀سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
🥀نشد که قطره ابی برای او ببرم
🥀اما وصیت سوم برادر حسین جان
🥀سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
🌾بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر
🌾صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🌾سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🌾بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🌾غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
🌾چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد
🌾کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد
🌾علی الخصوص یتیمی که باب او مرده
🌾بهارخرمی او همیشه پژمرده
🌾وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
🥀🥀🥀
#روضه_حضرت_زینب_(س)
#گریز_حضرت_علی_اصغر(ع)
🔸بر نور دل و دیده زهرا صلوات
◾️بر دخت گرانمایه مولی صلوات
◾️برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
◾️بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
◾️السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
🥀کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🥀کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🥀به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🥀کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🥀به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🥀کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🥀بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🥀کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🥀میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🥀کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالمهدی_کاظمی
@navaye_asheghaan
مداحی آنلاین - غروب جمعه ست دوباره - جواد مقدم.mp3
9.23M
💥 ویژه امام زمان (عج)
🍃 غروب جمعه است دوباره ...
🍃 دل تنگم بونِه داره
🎙 جواد مقدم
👌بسیار
وفات حضرت زینب س.m4a
11.78M
شب وفات حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها
کربلایی هادی صالحی
مسجد مرحوم بابانبی اراک
خانه خراب عشقم و سربارِ زینبم
در به در مجالس سالار زینبم
این نعره ها و عربده ها بی دلیل نیست
یک گوشه از شلوغی بازار زینبم
هرکس به بیرق و علمش چپ نگاه کرد!
با خشم من طرف شده؛ مختار زینبم
آتش بکش، به دار بزن ، جا نمی زنم
جانم فداش، میثم تمار زینبم
از زخمهای گوشه ی ابروی من نپرس
مجروح داغ دلبر و بیمار زینبم
شکر خدای عزوجل مکتبی شدم
من از دعای خیر علی، زینبی شدم
غم خاضعانه گوش به فرمان زینب است
انگشت بر دهان شده ، حیران زینب است
ایوب دل شکسته ی با آن همه مقام
شاگرد درس صبر دبستان زینب است
هرگز نگو که چادرش آتش گرفته است!
این شعله های خیمه، گلستان زینب است
اصلاً عجیب نیست شکست یزدیان
وقتی حجاب سنگر ایمان زینب است
او پس گرفت هستی خود را زگرگها
پیراهنی که مونس کنعان زینب است
امروز اگر حسینی و پابند مذهبم
مدیون گریه های فراوان زینبم
باور نمی کنم سر بازار بردنت !
نامحرمان به مجلس اغیار بردنت
از سینه ی حسین، تو را چکمه ای گرفت
از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت
پای سفر نداشتی ای داغدار درد !
با یک سر بریده، به اصرار بردنت
پهلو کبود! گریه کنان تازیانه ها
با خاطراتی از در و دیوار بردنت
فهمیده بود شمر غرورت شکسته است
از سمت قتلگاه علمدار بردنت
تو از تمام کوفه طلبکار بودی و...
در کوچه هاش مثل بدهکار بردنت
در پیش گریه های تو این گریه ها کم است
«سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است»
@navaye_asheghaan
دوباره روضه ي تلخ اسارت زينب
مرور متن ِ كتاب شرافت زينب
وجود معجري از نور- پرده درپرده-
دليل محكم حكم قداست زينب
مسير دين خدا را نشان مان داده
چراغ روشن ِ برج هدايت زينب
رموز جمله ي« من را دعا نما خواهر»
نهفته در ثمرات ِ عبادت زينب
نماز سينه زنان رو به كعبه ي گودال
غروب روز دهم با امامت زينب
براي قتل حسينش ديه به او دادند
كلوخ ها شده سهم ِغرامت زينب
سكوت محض جرس هاي لشگر دشمن
نشان ِ معجزه اي از رسالت زينب
به پيش ِ كعبه ني و سنگ؛ راست قامت بود
رقيه درس گرفت از صلابت زينب
لغات خطبه ي زينب،لغات قرآن بود
ملائكه همه مات ِ بلاغت زينب
نهيب حيدري اش كاخ ظلم را لرزاند
يزيد شوكه شده از شهامت زينب
صداي قاري قرآن به روي ني نگذاشت
نگاه ها برود سمت ِ ساحت زينب
@navaye_asheghaan
ملايك را خدا گفتا عجب صبري است زينب را
قضاوت با قضا گفتا عجب صبري است زينب را
به پيش چشم آدم شد مجسم روز عاشورا كه آدم بار ها گفتا عجب صبري است زينب را
به گوش نوح دريا دل طنين افكند آوايي كه طوفان بلا گفتا عجب صبري است زينب را
در آتش تا قدم بگذاشت از امر خداوندي خليل مقتدا گفتا عجب صبري است زينب را
حديث صبر او را تا به موسي گفت جبرائيل به هنگام دعا گفتا عجب صبري است زينب را
كتاب استقامت را مسيحا خواند و از حيرت به مريم از وفا گفتا عجب صبري است زينب را
قدم زد تا به عالم زينت دامان اب جبريل به ختم الانبيا گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه در پهلوي زهرا را شكست از كين علي مرتضي گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه منشق گشت فرق ساقي كوثر امام مجتبي گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه با لخت جگر شد روبه رو از دل عزيز مصطفي گفتا عجب صبري است زينب را
حسين بن علي تا خيمه زد در دشت بي آبي مي قالوا بلا گفتا عجب صبري است زينب را
شنيد از اكبرش تا نعره الله اكبر را بلا در كربلا گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه در خون قاسم او دست و پا مي زد نواي نينوا گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه دست از پيكر سقا جدا گرديد صدايي دلربا گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه حلق اصغرش را تير مي بوسد به خود خون خدا گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه مي بوسيد رگهاي گلو حنجر به شمر بي حيا گفتا عجب صبري است زينب را
به هنگامي كه زد دشمن به نيزه هيجده سر را سر از تن جدا گفتا عجب صبري است زينب را
سه ساله با سر بابا به آه و ناله و افغان در آن شب بارها گفتا عجب صبري است زينب را
شاعر: ژولیده نیشابوری
@navaye_asheghaan
عقیله کجا، اسیری کجا؟
خدا تو برس، به داد دلا
داره میلرزه روی نیزه اشک چشمای کسی
اگه علمدار بود نمیرفت خاری تو پای کسی
بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار
حرم علی رو، کجا میبرید؟
به کاخ یزید، چرا میبرید؟
داره سر بر نیزه ای میبینه این نامردیو
داره میبینه غربت و این دردِ کوچه گردیو
بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار
میخونه کسی، دوباره منو
دارن میبرن، یه پیرهنو
بیا دلم راهی بشیم این اربعین تا قتلگاه
بیا امامو یاری کن با ناله و با اشک و آه
دل من میتپه برا دیدن تو حسین جان
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: امیررضا یزدانی
@navaye_asheghaan
Mahmoud Karimi - Ay Bi Neshone Man [SevilMusic].mp3
16.1M
ای بی نشون من کجایی ◈⋄
ای مهربون من کجایی ◈⋄
قربون قلب داغ دارت ◈⋄
دردت به جون من کجایی ◈⋄
بی تو هوا دلگیر و سرده ◈⋄
دوریت منو بیچاره کرده ◈⋄
دلخوش به اینم که یه روزی ◈⋄
خورشید با تو بر میگرده ◈⋄
آقا جان ◈⋄
عاشق نیست اونکه چشمشو بست ◈⋄
تو انتظار صبح خوابید ◈⋄
عاشق اگه باشی شبونه ◈⋄
میری به استقبال خورشید ◈⋄
ای نوش جون عاشقی که ◈⋄
از دست دنیا نیش خورده ◈⋄
از نور زههرا روز محشر ◈⋄
مهری به پیشونیش خورده ◈⋄
عاشق همونه که سپرده ◈⋄
به دست زهرا زندگیشو ◈⋄
آزاده از دل بستگیها ◈⋄
مولا خریده بندگیشو ◈⋄
دلتنگ اون یار قدیمم ◈⋄
یاری که تشنه رفت از هوش ◈⋄
سر بند یا زهرا به سر داشت ◈⋄
ترکش نشسته بود به پهلوش ◈⋄
میگفت مادر جان کجایی ◈⋄
با یاد پهلوی شکسته ◈⋄
تو لحظه های آخرش دید ◈⋄
که بانویی پیشش نشسته ◈⋄
اون بانویی که مادری کرد ◈⋄
جای تموم مادراشون ◈⋄
از مادراشون خیلی بهتر ◈⋄
میخوند لالایی براشون ◈⋄
افتاده با دست شکسته ◈⋄
اون مادر الان توی بستر ◈⋄
با بچه های خسته دورش ◈⋄
مولا غریبونه نشسته ◈⋄
شمع و گل و پروانه از تن ◈⋄
آتیش گرفتن از سر شب ◈⋄
صبر خدای صبر سر رفت ◈⋄
وقتی که خون جاری شه از لب ◈⋄
گل چادر گل دارت ◈⋄
تب دستای تب دارت آتیشم زده ◈⋄
نفست که خراب میشه ◈⋄
مثل شمعی که آب میشه ◈⋄
حال من بده ◈⋄
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن ◈⋄
چی شد اون خنده ها آخه یه حرفی بزن ◈⋄
ای که با من بسته لب در کلام ◈⋄
پلک برم میزنی جای سلام ◈⋄
شبا ساکت و بیداری ◈⋄
ولی معلومه درد داری ◈⋄
بین هر نفس پر اشک سکوت تو ◈⋄
پر گریه قنوت توکنج این قفس ◈⋄
بیا امشب بزار خودتو جای من ◈⋄
چه کنم فاطمه پاشو یه حرفی بزن ◈⋄
شمع و گل
.
#مجلس_کامل #توسل_به_امام_زمان عج و #روضه_حضرت_زینب(س)
▪︎غزل امام زمان(عج)
خواستم نزدیکتر باشم به آقایم، نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بندها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبههای جمعه را هی خواب میمانم ببخش
سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را میگویم، اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسین
سر به خاک مقدمتای یار میسایم، نشد
دائماً میچرخم آقا جان به دور معصیت
از دو چشم خیس تو هربار، پَروایم نشد
کربلایم دیر شد، دارم خجالت میکشم
آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد
▪︎روضه کلامی
اجازه بدین از همینجا دلارو ببرم کربلا...
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
▪︎روضه کلامی:
(هر وقت می خواست بره زیارت قبر مادر...
یا زیارت جدش رسول الله... همه ی مَحرما
دورشو می گرفتن...حتی سایه ی زینبو کسی ندید...
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
▪︎روضه کلامی:
(حالا که آماده ای بگم چه کردن با عمه ی سادات...)
▪︎مرثیه حضرت زینب س:
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
یابنالشبیب دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را …
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود
یابنالشبیب آتش خیمه امان نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
▪︎روضه کلامی
(صدا زد حسین جان...)
▪︎مرثیه زبانحال #حضرت_زینب س:
سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده
به مردمان دهات و به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان
سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو
سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم
به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان
▪︎#روضه کلامی #آخر_مجلس:
(یه نگاه به علقمه کرد... صدا زد عباس جان
یادته زینبو میاوردی کربلا...گفتی جوونای
بنی هاشم...پرده ی مَحمل هارو نگه دارید...
نکنه باد بیاد این پرده ها کنار بره... چشم
نامحرم به محارم آل الله بیفته...بلند شو
نگاه کن ببین دور خواهرتو نامحرما گرفتن
پاشو ببین یه مُشت بی حیا دارن خواهرتو
سوار بر ناقه می کنن...همه صدا بزنیم یاحسین
▪︎#زمزمه بعد روضه:
خداحافظ ای برادر زینب به سبک
حسین جان ای آبروی دو عالم🎼
ز زخم تنت روی ریگ بیابان
به اشگ دل و سوز و آه یتیمان
خدایا از این غم چه چاره کنم...
تنت بی سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه ی اَعدا
خدایا از این غم چه چاره کنم...
(خداحافظ ای برادر زینب)۳
▪︎#رباعی های #آخر_مجلس به سبک دشتی
بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند
نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند
سر تو را به روی نِی،نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا به این بهانه می برند
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشان پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند
اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی
به بالینم حبیبی یا طبیبی
از این هر دو یکی بودی چه بودی
مو که افسرده حالُم چون ننالُم
شکسته پَرُّ بالُم چون ننالُم
همه گویند زینب ناله کم کن۲
تو آیی در خیالُم چون ننالُم۲
▪︎#تک_بیت های #آخر_مجلس:
من که ز آغاز عمر،بی تو نکردم سفر
خیز و ببین خواهرت با که سفر می کند
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
"صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله"
▪︎دعای آخر مجلس:
*فرج امام زمان عج برسان.
*رهبر عزیزمون حفظ بفرما.
*مریض های اسلام شفا بده.
*زیارت کربلا نصیب ما بگردان.
*حاجات این جمع برآورده به خیر بفرما*
ذکر ما هست دائم الاوقات
بر محمد و آل او صلوات...
.
#روضه_امام_زمان
#روضه_متنی
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
.
#شور
#حضرت_زینب
سلام بر آینه ی حضرت زهرای علی
عقیله هاشمیون ، زینب کبرای علی
اصالت زینب
شجاعت زینب
بصیرت زینب
کرامت زینب
با دستای بسته ، کرده قیامت زینب
چه همتی داره ، کار محال کرد
خطبه ی طوفانیش ،کوفه رو لال کرده
سیدتی زینب ......
.......
سلام بر مفسره ، آیه به آیه ی وفا
جان و دل شیر خدا ، شیر زن کرببلا
نجابت زینب
رشادت زینب
صلابت زینب
ابهت زینب
به هفتاد و دو تن داره ولایت زینب
به ابن مرجانه ،خواب و حروم کرده
نایبه الزهرا ، کارو تموم کرده
سیدتی زینب .....
.......
سلام بر تجلیه ، فاطمه و ابوتراب
عشق دل رقیه و ، قبله ی حضرت رباب
قیامت زینب
شفاعت زینب
سعادت زینب
هدایت زینب
بلای جون ظلم و جنایت زینب
قیامتی مثله ، حضرت ِ زهرا کرد
با چادر خاکی ، یزید و رسوا کرد
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
ایام #وفات_حضرت_زینب
.👇
@navaye_asheghaan