eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.5هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
382 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیکِ یا مولاتی یا زینب مرجع تقلید عشاق دو عالم زینب است در مسیر عاشقی عشق مجسّم زینب است صحبت از دلدادگی بر دلبران آید میان آن که باشد بر همه عالم مقدّم زینب است مُحرم حج بلا در وادی قرب و ولا آن که باشد در حریم عشق مَحرم زینب است گفت پیغمبر که او باشد شبیه جده اش چون خدیجه در تمام نسل خاتم زینب است سرور جمع زنان از بعد زهرا مادرش آری آری برتر از سارا و مریم زینب است بعد عباسِ علمدار قیام کربلا آن که روی شانه هایش برده پرچم زینب است نام او اُم المصائب ذکر او با سوز و آه مام اشک و پادشاه کشور غم زینب است دختر اندوه و حزن و قله ی صبر و وقار مادر دلخون آه و اشک و ماتم زینب است در اسارت با نوازش های خود هر روز و شب زخم جان کودکان را همچو مرهم زینب است تا نبیند نقطه ضعفی دشمن از اهل حرم صاحب اشک نهان آرام و نم نم زینب است گر چه قامت ها کمان شد زیر بار صد بلا سرو والایی که او هرگز نشد خم زینب است جان فدا در راه تبیین قیام کربلا نای نی از نینوا در نسل آدم زینب است واسطه شد عصر عاشورا میان دو امام صاحب امر ولی اللَّه مسلّم زینب است عارفی ناخواسته سرّی نهان را فاش کرد گفت واللهِ قسم که اسم اعظم زینب است ✍ . @navaye_asheghaan
. ای نور دیده من و تاج سرم حسین یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین در زیر آفتاب ببین بسترم حسین نام تو گشته زمزمه آخرم حسین بالاسر همه تو دم آخر آمدی بالین هر شهید به چشم تر آمدی با زانو در کنار علی اکبر آمدی بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی من خواهر توام بیا در برم حسین یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم در طول آن مسیر رکابی که داشتم در زیر سایه تو حجابی که داشتم دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم دیدی چه شد  مقنعه و معجرم حسین یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد یک نیمه روز امید دلم ناامید شد هجده گلم مقابل چشمم شهید شد از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد داغت هنوز هم نبود باورم حسین هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم بر زخم های پیکر تو گریه میکنم دارم به جای مادر تو گریه میکنم یاد وداع آخر تو گریه میکنم گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم جز رو زدن به شمر که راهی نداشتم شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی (ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غربب بودی و مادر نداشتی) قربان غربتت پسر مادرم حسین نگذاشتند گریه بر آن پاره تن  کنم نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم کاری برای یوسف بی پیرهن کنم میخورد خاک پیکر تو در برم حسین ما را پس از تو خار شمردند کوفیان بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان نان علی مگر که نخوردند کوفیان از من چه آبرو که نبردند کوفیان دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت صبر و قرار از دل زین العباد رفت کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان خنده به اشک قافله کردند شامیان ما را اسیر سلسله کردند شامیان تحقیر پیش حرمله کردند شامیان از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت بگذار بگذریم چه آورد بر سرت خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین ✅عبدالحسین میرزایی ✍ سلام_الله_علیها . @navaye_asheghaan
. (س) هر نفس که می‌کِشَم میگم دیگه این آخریشه  داغ تو هیچ وقت برای خواهرت کهنه نمیشه خوب می‌دونستم یه روزی می‌کُشه زینب و آخر زخمی که یک سال و نیم رو جگرم مونده برادر همون زخمی ، که رفتنت به قلب خواهر زد یک سال و نیم بعدِ تو پرپر زد ، این خواهر تنها و مضطر تو رفتی و ، نگفتی زینب بی کس و کاره بعد تو آخه اون کیو داره ، الهی که فدات شِه خواهر هنوزم دل پریشانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم  کاش که این ساعات آخر پیش من بودی برادر تا روی زانوی تو این لحظه سر بذاره خواهر من نمی‌دونم چطور تا به الان طاقت آوردم توو همون گودال باید از غصه ی دوری می‌مُردم همونجا که ، نشست روی تنت جلو مادر سرت رو از قفا بُرید خنجر ، داداشِ مظلوم و غریبم فراموشم ، نشد برا یه لحظه هم حتی از تو فقط میون این دنیا ، یه پیرُوهن بشه نصیبم به غارت رفت دل و جانم حسین جانم حسین جانم  حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم  خواهرت از وقتی رفتی دیگه روز خوش ندیده خاطرات کربلا بدجور نفس هام و بُریده روی نیزه رفت سرت با چشمای خیس و پُر از خون پیکرت موند رو زمینِ گرم اون دشت و بیابون مگه یادم ، می‌ره چجوری شد تنت غارت جِراحَتای تنِ صد پارَت ، یکی یکی پیش نگامه مگه یادم ، می‌ره داداش گریه ی افلاکُ و اون دست و پا زدن روی خاکُ و ، انگار هنوز جلو چشامه رسیده دیگه پایانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇 @navaye_asheghaan
. عج گرچه درخت خشک دلم نا اُمید نیست گویا بهار، در دل این سَررسید نیست جشنی که در نبودِ تو بر پا شود، عزاست این عیدها بدون حضور تو عید نیست تقدیرمان به خال سیاه تو رفته‌ است... انگار بخت منتظرانت سپید نیست! هفتاد پُشت من، همگی عاشق تواَند پس ماجرای عشق من و تو جدید نیست بابابزرگم آرزویت را به گور بُرد مَردی که از فراق تو قدَّش خمید، نیست در راهِ دوست جان بدهی، بُرد کرده‌ای هر کس که پای یار نمیرد، شهید نیست دست گناهکار مرا رو نمی‌کنی... اینگونه پرده‌پوشی‌ات اصلاً بعید نیست خیلی کُمیت بندگی‌ام لنگ می‌زند این پا شبیه آنکه به سمتت دوید، نیست من در کمال خیره‌سری، دوست دارمت این روسیاه هرچه که باشد، پلید نیست قفل دلم به دست علی باز می‌شود مثل نجف برای دل من کلید نیست انگورِ حیدری‌ست دلیل جنون من عقل از سرم کنار ضریحش پَرید، نیست! چیزی نمانده دق کنم از داغ کربلا جز دوری از حسین، عذابی شدید نیست جانِ لبی که چوب شد از تشنگی، بیا جان تنی که گم شده، در خطِّ دید نیست * * وللّه اوجِ روضه همین مصرع است و بس: جای عقیله در دل بزم یزید نیست 👇 @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا زینب الصبور ▫️سوگند به هر کلام زینب، یارب ▪️بر ذکر علی الدوام زینب، یارب ▫️از کار فرج گره گشایی فرما ▪️امشب تو به احترام زینب، یارب 🖋شاعر: . @navaye_asheghaan
. مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن با دستِ بسته است ولی دست‌بسته نیست زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست هرچند سر به‌ زیر... ولی سرفراز بود زینب قیام كرده چون از پا نشسته نیست زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم داغ سه‌ ساله دیده ولی باز خسته نیست حتی اگر به صورت او سنگ می‌خورد او زینب است، معجرش از هم گسسته نیست @navaye_asheghaan
623K
زنی میان کاروانی خسته نشسته است اگرچه در هجوم غم شکسته، ایستاده است به "ما رایت" او قسم که چشم های خویش را به روی هرچه غیر عشق بسته، ایستاده است اسیر اوست سلسله، و دید چشم قافله که بند بند ظلم را گسسته، ایستاده است ببین غم ستبر را ببین غروب صبر را به پیشگاه او چه سرشکسته ایستاده است اگر درست بنگری؛ به این شعور میرسی که او در آن نماز که نشسته، ایستاده است چراغ تکیه روشن است به احترام این زن است هنوز اگر علم میان دسته ایستاده است ✍ . @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره مـرغ دلم میل دارد همان حریم ڪہ یڪ بام و دو هوا دارد یڪےهواے اباالفضل یڪےهواےحسیـن چہ باصفاستــــ هوایے ڪہ ڪربلا دارد =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
Ziyarat Ashura.mp3
29.03M
"زیارت عاشورا " 🎙 🎙=صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
هر روز،صبحِ زود،به گوشم صدای توست حَیّ عَلَی الحسین وَ حَیّ عَلَی الحَرم با یک سلام رو به شما رو به کربلا جا میدهم میان دلم یک بغل حرم صبحتون حسینی💚🌙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
سلام امام زمانم✋🌸 نور را از صبحگاهت می خریم عشق را ما از نگاهت می خریم مهربانی را همیشه صبح به صبح از میان دکه چشم سیاهت می خریم 🌸تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج ✨معبودم‌ ! میدانم که تو از هر مشکل و چالشی بزرگتر هستی ... میدانم تنها تو نیازهای مرا را تأمین میکنی ... تنها تو خواسته ی مرا فراتر از آنچه تصور میکنم ، محقق میکنی... بی نهایت سپاسگزارم ...🤲 ✨مهربانا امروز زندگی را با شادی و نشاط ادامه میدهم و سبکبال و بی پروا از ماجراهای هیجان انگیز این سفر لذت می برم... لذت سپاسگزاری را از من نگیر... الهی آمین🤲
نماهنگ علمای زینبی.mp3
5.04M
فیض ببرن علمای زینبی از مرحوم سیبویه شنیدم یه مطلبی میرزای شیرازی رو منبر حوزه عمامه به زمین زد پای همین روضه میمونه همیشه این روضه به یاد واویلا دخلت زینب علی ابن زیاد واویلا 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درعشق و فداڪارےو ایمان و وفا زهراے قیام ڪربلا زینب بود ... 🥀 💔 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
▪️◽️ روز «؏ــآشورٰاء۔۔‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀» هَراسآن بود دُشمَـــــن تٰا شِنید۔۔۔ بَعد "؏ــبآسِ ؏َــلے" پَرچَـــــم بِہ دوشِ ﴿زِینـــــب ۜ۔۔𔘓﴾أست..◇◇ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید آه در سایه بیایید تنش را نبرید پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید از روی سینه‌یِ او پیرهنش را نبرید بگذارید که راحت بدهد جان زینب بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند دیر آمد سرِ گودال، سرش را بُردند با سرِ نیزه‌یِ سرخی پسرش را بُردند زودتر از زن و بچه، خبرش را بُردند می‌دَودَ در وسطِ خیمه‌ی سوزان زینب یک طرف داشت سَنان باز سِنان را می‌زد یک طرف حرمله هم پیر و جوان را می‌زد همه‌ی قافله را، دخترکان را می‌زد جای شلاق، به تن چوبِ کمان را می‌زد تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب چه کند، مادری از طفل نشان می‌خواهد کودکِ بی رَمَقی تکه‌یِ نان می‌خواهد دختری آمده از عمه توان می‌خواهد راه رفتن به رویِ آبله جان می‌خواهد می‌رود تا برسد گوشه‌ی ویران زینب... ✍ @navaye_asheghaan
در سینه‌ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد عاشق شوی، حرف دلم را خوب می‌فهمی ذکری شبیه "زینب کبری" نخواهد شد نوکر که جای خود، غلام نوکرانش هم درمانده و محتاج در عقبی نخواهد شد هر کس که گریان شد برای عمه‌ی سادات شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد داغ برادرها...اسارت...سیلی و غارت در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد از غیرت و از عفت زهرایی‌اش پیداست حتی اگر معجر بسوزد وا نخواهد شد مِیلش شهادت بود در کرب و بلا، اما زینب نمانَد که عدو رسوا نخواهد شد بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق، جز با اسارت‌رفتنش برپا نخواهد شد عمری بلا دیده ولی داغی برای او مانند داغ عصر عاشورا نخواهد شد * * همراه مادر هر چه بر سر می‌زنیم انگار قاتل ز روی سینه‌ی تو پا نخواهد شد کل تن تو جای زخم نیزه و تیر است جایی برای بوسه‌ام پیدا نخواهد شد؟ ✍ @navaye_asheghaan
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد، تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب... زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب... ✍ @navaye_asheghaan