eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زرق و برق سفره ی شاهانه میخواهم چه کار ؟ اشک چشمم هست آب و دانه میخواهم چه کار ؟ اولین شرط سلوک عاشقی آواره گی ست از ازل دربه درم کاشانه میخواهم چکار ؟ چشم های من که با خواب سحر بیگانه اند قصه ی شمع و گل و پروانه میخواهم چکار ؟ گیسوی آشفته ام دارد نشان از عاشقی زلف خود بر باد دادم ، شانه میخواهم چه کار ؟ من خراب باده نه بلکه خراب ساقی ام در غیاب حضرتش میخانه میخواهم چه کار ؟ آنقدر دیوانه ام امشب که از فرط جنون از قدح سر میکشم ، پیمانه میخواهم چه کار ؟ مست کرده شهر را عطر خوش پیراهنش انبیا و اولیا چشم انتظار دیدنش مرتضی با دست خود آیینه قرآن میبرد فاطمه گهواره را در زیر ایوان میبرد شور و شادی طلوع آفتاب هاشمی غصه و غم را ز دل های پریشان میبرد با دو تا خورشید روی گونه هایش دیدنی ست آبرویی را که از ماه فروزان میبرد جامه اش را انبیا در باغ جنت دوختند حور عبا ، عمامه اش را نیز غلمان میبرد بوسه بر قنداقه اش عیسی بن مریم میزند مرهم از خاک رهش موسی بن عمران میبرد با وجود یوسف زهرا یقینا بعد از این یوسف کنعانیان زیره به کرمان میبرد افتخاری شد نصیب قوم سلمان بی گمان مادرش دارد عروس از خاک ایران میبرد سفره ی سوری پیمبر با علی انداخته هرکسی که میرسد رزق فراوان میبرد هر که هرچه هدیه آورده به یمن مقدمش با دعای فاطمه دارد دو چندان میبرد حاتم طایی برای شام خود سر میرسد از میان سفره ی آقای ما نان میبرد بیقرارم مثل آن موری که روی دوش خود تکه ای ران ملخ نزد سلیمان میبرد خلق میخوانند کشتی نجات عالم است هرچه که بنویسم از خوبی این آقا کم است در زمین و آسمانها صحبت آقای ماست نوبتی باشد اگر هم نوبت آقای ماست مادر از آغوش خود او را زمین نگذاشته حضرت زهرا خودش در خدمت آقای ماست رحمة الله است مثل رحمة للعالمین خلق و خوی مصطفی در سیرت آقای ماست در شجاعت در شهامت رونوشت حیدر است لشگری محو وقار و شوکت آقای ماست فطرس بی بال و پر هم به امیدی آمده پشت در چشم انتظار رأفت آقای ماست روز میلادش جهنم را خدا خاموش کرد این ترحم این تفضل بابت آقای ماست ارمنی ها و کلیمی ها به او دل داده اند دلبری از هرکسی خاصیت آقای ماست نام صاحبخانه را بر درب خانه حک کنند جنتی باشد اگر هم جنت آقای ماست بهتر از اینکه دوای درد ما را میدهد ؟ بهتر از اینکه شفا در تربت آقای ماست ؟ لقمه های نانش از این رو به آن رو میکند چه اثرها در غذای هیئت آقای ماست پیش پایمان همیشه این و آن پا میشوند این همه ارج و مقام از برکت آقای ماست ما بدی هم که کنیم او باز خوبی میکند باز خوبی میکند این خصلت آقای ماست آن که کارش از طفولیت فقط بخشیدن است شافع فردای محشر حضرت آقای ماست میکشد پای مرا آخر به سوی کربلا "بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا " بر مشامم میرسد عطری که خیلی آشناست آری آری به گمانم عطر سیب کربلاست از عراق و غزه و بحرین اگر که بگذریم کربلای دیگری در خاک سوریه به پاست قتلگاه دیگری آنجا تدارک دیده اند شاهد این ادعا سرهای روی نیزه هاست باز هم درد اسارت ، باز هم مظلومیت ریسمان هایی به دست بچه های مرتضاست چه پسرهایی که از دیروز بی بابا شدند چه پدرهایی که روی دوششان شال عزاست به تمام خیره سر های زمین فهمانده اند هم دمشق از آن ما، هم زینبیه مال ماست "کلنا عباسک" تنها به این معناست که شیعه ی حیدر شهید راه ناموس خداست با دعای فاطمه شیعه حسینی مذهب است نوکر ارباب قطعا پیش مرگ زینب است شاعر:
. فرشته آمده تا دورت ازدحام کند بگو مسیح به قنداقه‌ات سلام کند به شاعرت بده اذن غزل که بعد از این دوات تیره بپوشد، قلم قیام کند بیا و خال لبت را نشان بده به خلیل بگو بر این حَجَرالاَسوَد استلام کند شده‌ست زائر تو زائر خدا در عرش به جبرئیل بگو وصف این مقام کند برو به دوش رسول خدا که می‌خواهد از این طریق تو را باز احترام کند تو نور چشم خدایی، علی‌ست عین الله خدا بناست که نسل تو را امام کند به نص لَحمُکَ لَحمی پیمبر آمده است به شوق روی تو خورشید با سر آمده است بعید نیست نگاهت به مُرده جان بدهد و یا به دست سلیمانِ عصر، نان بدهد بعید نیست ز نامت بلال مست شود به عشقت از سر شب تا سحر اذان بدهد بعید نیست که روزی سه بار قبله‌نما به جای کعبه ضریح تو را نشان بدهد طلای اصل بریزد به جای گرد و غبار اگر عبای تو را یک‌نفر تکان بدهد اجل اسیر غم توست، کشته مرده‌ی توست بگو که ابرویت این‌بار را امان بدهد تو کیستی که جهان مست شد از آمدنت رسول اکرم ما خورد از می دهنت بکش در آینه‌ای روی دلربایت را برای آنکه ببینیم ما خدایت را گذاشته‌ست از این شانه روی آن شانه نبی به فخر عوض کرده باز جایت را تو را زمین بگذارد دلش نمی‌آید به دست باد دهد گرد رد پایت را! گرفته‌ای سر یک دوش کیسه‌ی اطعام و روی دوش دگر عشق مرتضایت را به کوری همه‌ی دشمنان دین، تک تک علی گذاشته‌ای اسم بچه‌هایت را دل من این دل سرمست باز حیران شد ز نام نامی او شعر من پریشان شد ** علی امام ابوذر، علی معلم سلمان علی‌ست اسم خدا طبق نقل‌های فراوان علی‌ست مظهر توحید و قلب سوره‌ی انسان کتاب مدح علی هم خلاصه‌اش شده قرآن علی‌ست مالک یوم الجزا و معنی میزان و نام عشق علی را خدا گذاشته ایمان علی امیر، علی شیر حق، علی یل میدان دوباره معرکه و شاه و ذوالفقار پریشان شده‌ست با رجزش بین جنگ هجمه‌ی طوفان نگاه با جبروتش شده‌ست معرکه گردان نداشته زرهش پشت و لشکری شده حیران شنیده‌اند که سربند زرد گشته رجزخوان نظر به تیغ دو دم هم نبوده ساده و آسان به سادگی نرسد کار کارزار به پایان شده‌ست لذت توصیف این نبرد دوچندان که بعد کشتن کفار آمد و همه دیدند علی گرفته ابالفضل را دوباره به دامان! که خورده است گره جان او به جان ابالفضل چقدر بوسه علی زد به بازوان ابالفضل شاعر: .
امشب شب نزول تمام ملائک است باور کنید بخت، به کام ملائک است هم کوثر ولایت و هم بادۀ بهشت پیوسته بحربحر به جام ملائک است بارد برات عفو الهی ز آسمان صبح قیامت است، قیام ملائک است بر هر ملک که می‌نگرد از چهارسو چشمش به ماه روی امام ملائک است امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است قنداقۀ حسین به دست پیمبر است ملک وسیع حق، یم عفو عنایت است لبریز، آسمان ز فروغ ولایت است هر سوره‌ای که می‌نگرم صورت حسین هر آیه در ولادت او یک ولایت است نور حسین، ارض و سما را به بر گرفت این نور، همچو نور خدا بی‌نهایت است دوران تیرگی و ضلالت به سر رسید امشب شب طلوع چراغ هدایت است این شمع جمع محفل اولاد آدم است این کشتی نجات غریقان عالم است پیغمبران همه شده محو نظاره‌اش صف بسته‌اند دور و بر گاهواره‌اش این است آن سپهر ولایت که وقت صبح خورشید و ماه گشته به دور ستاره‌اش خلق زمین و اهل سماوات، تا ابد مرهون لطف و مرحمت بی‌شماره‌اش بالله عجیب نیست که در روز رستخیز دوزخ بهشت گردد با یک اشاره‌اش در روز حشر با کَرَم خود چه‌ها کند ترسم ز نار، قاتل خود را رها کند ملک وجود بسته به یک تار موی او گل کرده بوسه‌های محمّد به روی او این است کعبه‌ای که تمامی کائنات بگرفته‌اند دست توسل به سوی او صورت نهد به خاک قدم‌هاش آبرو تا کسب آبرو کند از آبروی او هرجا که انبیا بنشینند دور هم باشد چراغ محفل‌شان گفت‌وگوی او باید ندا دهیم که عالم حسینی است بالله قسم! رسول خدا هم حسینی است خرم کسی که در دو جهان با حسین زیست گمراه، آن کسی که امامش حسین نیست این است آن امام شهیدی که همچنان باید شب ولادت او هم بر او گریست این کشتۀ خداست وگرنه برای او بعد از چهارده صده این‌ های‌وهو ز چیست؟ داده نشان به قاتل خود هم ره بهشت یالعجب! خدای بزرگ! این حسین، کیست؟ یک بنده و هـزار خصال خدایی‌اش در عین بندگی‌ست جلال خدایی‌اش خوبان روزگار همه خاک راه او آزادگی‌ست عبد غلام سیاه او فرهنگ ما نتیجۀ صبر و مقاومت دانشگه تمام ملل قتلگاه او من منکر شفاعت او نیستم ولی کافی‌ست بر نجات همه یک نگاه او تنهاترین امام بزرگی که بود و هست در عین بی‌کسی همه عالم سپاه او بی‌ او غریب و بی‌کس و تنهاست عالمی یارب! مباد سایۀ او کم شود دمی پوشیده شد به پیکر توحید، جوشنش قرآن ماست مصحف صدپارۀ تنش خواهید دید روز قیامت ز چارسو ریزد برات عفو الهی ز دامنش در روز حشر، زخم شیهدان عالم‌اند گل‌های سرخ روی خدایی ز گلشنش از بس از او کرامت و قدر و جلال دید کفو کریم خواند به گودال، دشمنش کی غیر او که داغ عطش بود بر لبش با کام تشنه آب خورانَد به مرکبش؟ ما بی‌قرار او شده‌ایم این قرار ماست هرجا که هست خاک ره او مزار ماست تا بر حسین، سینۀ خود سرخ کرده‌ایم فردا لباس سینه‌زنی افتخار ماست چون دعبل و کمیت و فرزدق تمام عمر فریاد یاحسین همان چوب دار ماست بر سنگ قبر ما بنویسید و حک کنید ذکر حسین تا صف محشر شعار ماست روز ازل که آب و گل ما سرشته‌ شد نامش به صدر لوح دل ما نوشته شد نام حسین نزد خدا اسم اعظم است خون گلوی تشنۀ او اشک آدم است خواهی اگر درست بدانی حسین کیست قرآن روی قلب رسول مکرم است بر خون پاک او که نیفتد دمی ز جوش تنها خدای عزوجل صاحب دم است خون‌نامۀ شهادت او باغ لاله‌هاست یک برگ آن به لطف خدا نخل «میثم» است در پای نخل او بنشینید دوستان! زین نخل سرخ، میوه بچینید دوستان! شاعر: استاد ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
تا از رخ ماه ما نقاب افتاده است از چشم ملايك آفتاب افتاده است اي تمانده به گرداب گناهان برخيز كشتي نجات ما به آب افتاده است شاعر: @navaye_asheghaan
از روى حسین تا نقاب افکندند در عالم عشق، انقلاب افکندند تبریک به طوفان‌زدگانِ غم و درد! کشتى نجات را به آب افکندند شاعر: استاد @navaye_asheghaan
زهرا كه تو را ز كوثر آوَرد آن‌شب يك باغ گل معطر آوَرد آن‌شب فُطرُس ز شفاعتِ تو بخشوده شد و از شدتِ شوق، پَر در آوَرد آن‌شب شاعر: @navaye_asheghaan
خانۀ شیر خدا امشب پر از نور خداست  البشاره! لیله‌ی میلاد مصباح الهداست  بر سر دوش نبی، شمس ولایت جلوه‌گر  پیش روی فاطمه، مرآتِ حسنِ ابتداست  فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال  هم محمد، هم امیرالمؤمنین، هم مجتباست  چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین  کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست  این همان مصباح نور غیبِ ربُّ العالمین  این همان قرآنِ رویِ قلبِ ختم الانبیاست   چشم نه، لب نه، جبین نه، حنجر و رخسار نه  پای تا سر غرق در گلبوسه‌های مرتضاست   با وجود آنکه باشد رحمت حق بی حدود  این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست  سبط احمد، نجل حیدر، آرزوی فاطمه  جانِ قرآن، رکنِ ایمان، قلبِ دین، روحِ دعاست  قطره‌ای از بحر لطفش چشمه‌ی آب حیات  ذره‌ای از خاک کویش درد عالم را دواست   وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد  مدح او باید کسی خوانَد که او را خونبهاست  هر چه می‌بینم جمالش را، نبی پا تا به سر  هرچه می‌خوانم ثنایش را، علی سر تا به پاست  هر سری تقدیم جانان گشت، خاک پای او  هر دلی جای خدا گردد، بر او صحن و سراست  هر چه از او خواست ذات کبریا تقدیم کرد  درعوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست   خواهـر مظلومه‌ی او مادر آزادگی‌ست  تا قیامت بر همه آزادمردان مقتداست   اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خَلق  دختری دارد که دست بسته‌اش مُشکل‌گشاست  مادری دارد که در قرآن، خدا مدّاح اوست  مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهل‌أتی»ست   قامتی دارد، قیامت گوشه‌ای از سایه‌اش  صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست   بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین  هیبتی دارد که گویی خود علیِ مرتضاست   شهریارِ کشور دل‌ها «حسین بن علی»  زاده‌ی ام‌البنین فرمانـده‌ی کل قـواست  روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمه‌ست  فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست؟  آنکه در عالم گنه‌کار است در روز جزا  گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست   گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست  هر شب او واقعه، هر روز او روز جزاست  اینکه خندانیم و گریانیم در میلاد او  می‌کند ثابت، گِل ما از زمینِ کربلاست  قبر: کعبه، رکن: مقتل، تُربتِ عُشّاق: حِجر  مضجع او «مروه» و ایوان عباسش «صفا»ست آنکه سر سازد نثار دوست، از عالم سر است  کشته‌ی محبوب را گر کشته پنداری خطاست    وصل جانان از دم شمشیر می‌آید به دست  این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا»ست   "میثم" این مصراع را با خط خون باید نوشت  رأس او از تن جدا شد، دوست کی از او جداست؟ ✍ @navaye_asheghaan
ای آنکه تو را شمس هدایت گفتند اوصاف تورا به بی نهایت گفتند میلاد تو را که ماه زهرا هستی تبریک به خورشید ولایت گفتند @navaye_asheghaan
بوی گل سرخ تا صبا را پُرکرد شوق آمد و جانِ اولیا را پُرکرد با آمدن مُژده‌ی میلاد حسین عطر ما فضا را پُر کرد ✍ @navaye_asheghaan
خورشید در آسمان زهرا آمد کشتی نجات، سوی دریا آمد هر کس پیِ دنیای خودش هست ولی دنیای من امروز به دنیا آمد @navaye_asheghaan
امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است قُنداقه‌ی حسین، به دست پیمبر است @navaye_asheghaan
آغاز تولدت چه روحانی شد با آمدنت جهان چراغانی شد با مقدم تو باب نجات عالم! بیت علی و فاطمه نورانی شد @navaye_asheghaan
عید است و جهان روضه‌ی رضوان حسین است از عرش الی فرش، گلستان حسین است با گریه‌ی شوق نبی و حیدر و زهرا چشم همگان بر لب خندان حسین است تنها نه به سویش شده فطرس متوسّل خلق دو جهان، دست به دامان حسین است ای خیل ملک! حرمت او پاس بدارید کاین طایرِ پرسوخته، مهمان حسین است میلاد حسین آمده سر تا به قدم گوش زیرا که خداوند ثناخوان حسین است فطرس! طلب عفو کن از یوسف زهرا العفو بگو، عفو به فرمان حسین است گمراه نگردید! که مصباح هدایت تا روز جزا حُسنِ فروزان حسین است آدم نه فقط بر در او بُرد توسّل عالَم به سر سفره‌ی احسان حسین است آزادگی و غیرت و ایثار و شجاعت این چار، الفبای دبستان حسین است با خون شهیدان بنویسید و بخوانید این بیت که سرلوحه‌ی دیوان حسین است سردادن و مهلت به ستمکار ندادن خط و هدف و مکتب و ایمان حسین است گر تشنه لبِ آب بقایید، بیایید سرچشمه‌ی آن در لبِ عطشان حسین است شیعه‌ست که تا دامنه‌ی صبح قیامت با آتش دل شمع شبستان حسین است ای شیعه مکن بر دگران باز درِ دل این خانه‌ی آتش‌زده از آنِ حسین است خونی که از آن یافت جهان رنگ خدایی والله قسم خون جوانان حسین است :: تا صبح قیامت به سر نیزه عیان است هفتاد و دو آیه که ز قرآن حسین است بر گوهر اشکش نتوان یافت بهایی آن دیده که می‌گرید و گریان حسین است در معرکه‌ی عشق نگه کن که ببینی سرها همه چون گوی به چوگانِ حسین است اعجاز مسیحا کند از زخم تن خود هر کشته که افتاده به میدانِ حسین است حق است اگر ناز فروشیم به فردوس زیرا دل ما روضه‌ی رضوان حسین است «میثم» اگر امروز ز قرآن خبری هست این از اثرِ فتح نمایان حسین است ✍ @navaye_asheghaan
یک سوی ابوفاضل و یک سوی حسین خورشید کنار ماه، دیدیم به عین یک دل نَبُوَد جای دو دلبر، آری الا دل ما که هست @navaye_asheghaan