eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
( سلام الله علیها ) به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دستِ لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لبِ عالَم دمِ « حسین جان » را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میانِ سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دلِ مادر شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرینِ کربُبلا همان که از دل ما بُرد ترسِ طوفان را کجاست دشمنِ شیعه ؟ حریف می طلبیم مُریدِ حضرتِ زینب عقیلةُ الْعَربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم ؟ و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاءِ خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فداییِ مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست ( حتی شام عاشورا با آن همه داغ سنگین ، نماز شبش ترک نشد ، نشسته نماز شب خوند ، همان نماز شبی که ابی عبدالله علیه السلام ، بهش فرمود : خواهرم ، منو توی نماز شبت یادت نره ... ) نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دَمْ که چشمِ خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سید الشهداست نوشته اند کِراماتِ کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همّتِ زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند اُمَّت زینب بزرگ و کوچکِ عالَم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوتِ زینب هزار طایفه در روز اربعین ، جا شد میان کربُبلا با کرامتِ زینب هزار شکر ، خدا را که خانواده ی ما شدند نوکرِ دربار و رعیتِ زینب برای دیدن آن جمعه یِ فرج باید قسم دهیم خدا را به حُرمتِ زینب 9/9/1401 @navaye_asheghaan
3. سرود.mp3
زمان: حجم: 4.21M
( سلام الله علیها ) دل اهل آسمون غرقِ تب و تابه ... گُل خنده رو لبِ قبله و مِحرابه عیدی میدی به همه حضرتِ ثارُالله که شب ولادتِ خواهرِ اربابه جبرائیل ، رو ابرا نغمه ی هِلهله رو سرداده مژده اهل دنیا خدا به فاطمه دختر داده شهربانوی اهل زمینی بنتِ امیرَالمومنینی (لبیکِ یا ، زینب کبری ) تکرار هم عقیله هستی و هم عالِمه « زینب » وارثِ حجاب بی بی فاطمه « زینب » ای که در زمین و آسمونا داری تکیه گاهی مثل شاه علقمه « زینب » شِبهه زهرا « زینب » زینبِ حضرت مولا « زینب » سردارِ عاشورا تویی افتخار دلها« زینب » السلام و علی شیرزنِ تموم دنیا « زینب » شهربانوی اهل زمینی بنتِ امیرَالمومنینی (لبیکِ یا ، زینب کبری ) تکرار صبر ز صبرِ تو به تنگ آمده شیشه ی تو به جنگِ سنگ آمده هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت 9/9/1401 @navaye_asheghaan
3. سرود.mp3
زمان: حجم: 4.21M
( سلام الله علیها ) دل اهل آسمون غرقِ تب و تابه ... گُل خنده رو لبِ قبله و مِحرابه عیدی میدی به همه حضرتِ ثارُالله که شب ولادتِ خواهرِ اربابه جبرائیل ، رو ابرا نغمه ی هِلهله رو سرداده مژده اهل دنیا خدا به فاطمه دختر داده شهربانوی اهل زمینی بنتِ امیرَالمومنینی (لبیکِ یا ، زینب کبری ) تکرار هم عقیله هستی و هم عالِمه « زینب » وارثِ حجاب بی بی فاطمه « زینب » ای که در زمین و آسمونا داری تکیه گاهی مثل شاه علقمه « زینب » شِبهه زهرا « زینب » زینبِ حضرت مولا « زینب » سردارِ عاشورا تویی افتخار دلها« زینب » السلام و علی شیرزنِ تموم دنیا « زینب » شهربانوی اهل زمینی بنتِ امیرَالمومنینی (لبیکِ یا ، زینب کبری ) تکرار صبر ز صبرِ تو به تنگ آمده شیشه ی تو به جنگِ سنگ آمده هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
4. ای دختری که.mp3
زمان: حجم: 2.24M
( سلام الله علیها ) ای دختری که پیش تو بابا کند سلام تو کوثر استی و به تو طوبی کند سلام زهرایی و به خانه ی تو همچو آفتاب هر صبح و شام سید بطحا کند سلام بر فضه ی تو مائده میآید از بهشت بر مادرِ تو ، حیِ تعالی کند سلام درگاه توست قبله ی دلها و با ادب هر زنده دل به قبله ی دلها کند سلام ( سلام الله علیها ) 16/10/1400 @navaye_asheghaan
( سلام الله علیها ) سلام ای ذکر خاص حق ثنایت درود ای گفته احمد من فدایت تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا تو حبل محکم حبل المتینی امید رحمة للعالمینی تو بسم الله سماواتت کتابند تو خورشیدی و عالَم ماهتابند حیات عشق از خونِ حسینت بلندی ، خاک بوس زینبینت مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست یه خانومی که شصت سالش باشه ، پنجاه سالش باشه ، وقتی ازدنیا بره میگن سنی نداشت ، اما مادرِ هجده ساله چی ؟ مادری که دختر پنج ساله داره ، دختر پنج ساله جاش روی زانوی مادره ، مادر موهاشو شانه میکنه ، مادرلباساشو عوض میکنه ، اما این شبا دیگه بی مادر میشه زینب ، این شبا دیگه ابی عبدالله یتیم میشه ، این شبا دیگه صفای خونه ی علی رخت بر می بنده ... مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست کِرامت ، خشتی از قصر بلندت سخاوت تا قیامت مستمندت تا اون گدا گفت بی بی جان این پوست منو سیر نمیکنه ، این پوست خرج راهم نمیشه ، دست بُرد گردنبندش رو درآورد داد به سائل ، پیغمبر خدا (ص) آدرس داد ، گفت هر کی گداست برود درِ خونه ی فاطمه ، دخترم کسی رو دست خالی برنمیگردونه ، ... مرد سائل وقتی توو مسجد مدینه گفت آقا یا رسولَ الله ، برهنه ام ، گرسنه ام ، خرج راه ندارم ، حضرت فرمود من که چیزی همراهم ندارم ، بِلال ، پاشو این مرد رو ببر درِ خونه ی دخترم فاطمه ، ... روزیِ سالت رو باید از فاطمیه بگیری ، گدا اگه اسیر هم باشه ، بی بی ردش نمیکنه ... ۴ دی ماه ۱۴۰۱
( سلام الله علیها ) سلام ما به تو ای هاجرِ چهار ذبیح درود ما به تو ای مریمِ چهار مسیح سپهرِ نورفروزِ سه اختر و یک ماه عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارُ الله سلام بر تو و ابناء و شوهرت ، مادر بـه عطرِ دامنِ عباس پرورت ، مادر ادب به قامت زهرایی ات قیام کند وفا به غیرت عباس تو سلام کند اگر چه با همه گفتی کنیزِ زهرایی به چشم آل محمّد عزیز زهرایی ( فرمود بچه ها ، آقازاده ها ، من نیومدم براتون مادری کنم ، من کجا و مادر شما فاطمه ی زهرا کجا ؟ من اومدم کنیزِ درِ خونه ی مادرتون زهرا باشم ... ) تو بعد فاطمه در بیت وحی ، فاطمه ای تو آسمان ادب را همیشه قائمه ای به نفس پاکِ محمّد تو همدمی مادر مسیحِ عشق و ادب را تو مریمی مادر بهشت ،شیفته چار لاله یاست کلید بابِ حوائج به دست عبّاست هـزار قافله دل پای بست فرزندت نشان بوسه مولا به دست فرزندت ( یه روز دید مولا ، قنداقه عباسشو بغل گرفته ، هی دستاشو می بوسه ، ... آقاجانم ، آیا دستای بچم ، عیب و نقصی داره ؟ ... نه اُمُّ البنین ، دارم این دستهارو می بوسم ، آخه یه روزی قراره برای حسینم ازبدن جدا بشه ... ) حسین را که بسی داشت در کنار ، « شهید » به جز تو نیست کسی مادرِ چهار شهید به چار ماهِ خود اشکی نریختی ز دو عین گریستی به حسین و گریستی به حسین ( گفتند اُمُّ البنین عباست رو کُشتند ، گفت از حسین چه خبر ؟ اُمُّ البنین ، یکی یکی پسرایت را کشتند ، گفت بگید از حسین چه خبر ؟ ... انگار نه انگار ... فقط اول براش مهم این بود ، ببینه چه بلایی بر سرِ حسین اومده ... ) اگر تو نام نبردی ز شاخه یاست گریست دیده ی زهرا برای عبّاست ( یه مادر از یک پسر احترام گرفت ، یه مادر هم از یک پسرِ دیگه احترام گرفت ، دو تا مادر تلافی کردند ) اگر تو نام نبردی ز شاخه یاست گریست دیده ی زهرا برای عبّاست ( تو اینجا گفتی « حسین » ، فاطمه هم کنار علقمه ، هی صدا میزد : آی پسرم ، عباسم ... ) الا تمام وجودت پُر از نوایِ حسین به گریه نایبه الزینبی برای حسین روایتِ عطشِ کربلاست در اشکت سلامِ گریه کنان حسین ، بر اشکت سرود زخم گلوی حسین وِردِ لبت خلوص زینب و عبّاس در نماز شبت تو مادر شهدا ، همسرِ علی هستی هزار حیف ، غریبانه چشم خود بستی ( چرا میگه غریبونه ، مگه شب برداشتند ، نه والله ، روز برداشتند ، اما : ) خزان رسید چو بر برگِ لاله یاست نبود ، جعفر و عثمان و عون و عبّاست ( مادرِ چهارتا پسره ، اما وقتی از دنیا رفت ، یه دونه پسراش نبودند زیرِتابوتش رو بگیرند ؟ این مادر خیلی غریبانه تشییع شد ... ) سپهر و مِهر و مَه و کوکبت کجا بودند ؟ علی ، حسین ، حسن ، زینبت کجا بودند ؟ هماره ریخت به رخ از دو دیده ، یاقوتت اگر به دوش غریبانه رفت تابوتت دگر به پیکرت آثار تازیانه نبود دگر مراسم تشییعِ تو شبانه نبود تو داغدارِ شهید کنار علقمه ای همیشه فاطمه بودی همیشه فاطمه ای نگه به خاطرِ ذریّه ی بتولم کن مرا که «میثم» آلوده ام ، قبولم کن ... ( روزها می اومد ، چهار صورت قبردرست میکرد ، می نشست ، اونقده گریه میکرد خانم ، حرف دلش این بود : ) دیگرمرا ، اُمُّ البنین نخوانید زیرا که من ، دیگر پسر ندارم ( حالا داد بزن ، حسییین )
( سلام الله علیها ) تو کیستی ؟ که نُه فلک مُلک توست عرشِ عظیم عرشه‌ی فُلک توست تو آیتُ الکرسیِ کبریایی آیتِ کبرای خدا نمایی به نور تو ، دیده نبی خدا را باطنِ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى را تعالیِ قدر تو ، بی‌انتهاست صدرِ تو عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‌ست نبی‌ست خاتم و تویی خاتمه خداست فاطر و تویی فاطمه ذکر مَلَک ، ثنای اسماء توست طوف فلک به نقطه‌ی فاء توست مساحت وجود ، ساحت توست محیط ،آن شعاع رحمت توست مَطلعُ انوارِ تو ، ذات خداست مَظهر اسماء و صفات خداست هویتت فراتر از درک ماست شناسنامه‌ات حدیث کساست ختم رُسُل که رُکنِ عالم شده در دو مقام، قامتش خم شده یکی نماز ، در حضورِ داور یکی به دست بوسی‌ِ تو مادر این سخنِ ختمِ پیمبران است بهشت زیر پای مادران است مادری‌ات مایه‌ی افتخار است پنج گُلت ، حاصل نُه بهار است کیست کسی کُفو تو ، چون بوتراب ؟ او پدر خاک و تو مادر آب کُفو تو را کتاب کرده تشبیه به ذٰلِكَ الْكِتٰابُ لاٰ رَيْبَ فِيهِ کتاب سرنوشت در کَفِ توست دست خدا کاتب مصحف توست تو کیستی ؟ که در مقام رضا سیدتی خوانده تو را مرتضی ( یعنی خانومِ من ، سَرور من ، فاطمه ی من ، ... موقعی که حضرت گریه میکرد ، دمِ آخرش ، سرش روی زانوی امیرالمومنین بود ، امیرالمومنین بهش فرمود : « یَا سَیِّدَتِی مَا یُبْکِیکِ ؟ » تاج سرِ من ، برای چی گریه میکنی ؟ قربان تو که امیرالمومنین بهت میگه : « سَیِّدَتِی » ... { بحار الانوار، ج 43، ص 218} .... ) فراتر از سوره انسان تویی هر آینه عروسِ قرآن تویی ای حَسنِ تو ، حُسن قرآن تو حسین هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ تو سلام بر حقیقت باطنت به سِرّ ِ مُسْتَوْدَعِ تو مُحسنت آینه‌ی آیه‌ی الله و نور منزلت منزل تو فوق طور نور تو در آینه‌ی نور مستور دعای نور تو کتاب مستور نور دعای تو به سلمان رسید که او به اِعتلای ایمان رسید دعا کن ای عالیةُ المضامین که بشنویم از ائمه «آمین » به ما هر آن‌چه از خدا رسیده به لطف اِشفعی لنا رسیده مَنِ ارْتَضى‌ رمز شفاعت توست مَنْ يُطِعِ اللَّهَ اطاعت توست هر آنکه با مِهر تو همراه شد مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ شد ای قلم از مدیحه‌ی تو عاجز مَناقبت المدینةُ المعاجز کوثر قرآن و عطیةُ الله اُسوه‌ی حُسنای بقیةُ الله بقیةُ النبوة تا قیامت وَدیعةُ الرسول بر امامت ۲۳ دی ماه ۱۴۰۱ @navaye_asheghaan
1. آواز افشاری.mp3
زمان: حجم: 4.49M
( سلام الله علیها ) تو آمدی ،که در شب دل ها « قمر شوی » در سینه ی شکسته ی دوران « گُهر شوی » تو آمدی که قامت دین را به پا کنی بر شاخه های نخل وِلا برگ و بَر شوی تو آمدی که سوره ی کوثر بیاوری تو آمدی برای علی ، بال و پر شوی تو آمدی که مادری ات را نشان دهی تو آمدی که مادرِ کُلِ بشر شوی معنای اصل اُم ابیها فقط تویی تو آمدی که باعث فخرِ پدر شوی ای رفقا نور خدا سوی سما چه روشن است امشب ازقدم ، دخت امین ، روی زمین چه گلشن است امشب مژده باوفا مهدی با ما کُن صفا مهدی آمد مادرت زهرا عیدی کن عطا مهدی ای شهر بانوی با عظمت جان هدیه به هر قدمت ... 2/11/1400 @navaye_asheghaan
( سلام الله علیها ) به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دستِ لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لبِ عالَم دمِ « حسین جان » را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میانِ سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دلِ مادر شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرینِ کربُبلا همان که از دل ما بُرد ترسِ طوفان را کجاست دشمنِ شیعه ؟ حریف می طلبیم مُریدِ حضرتِ زینب عقیلةُ الْعَربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم ؟ و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاءِ خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فداییِ مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست ( حتی شام عاشورا با آن همه داغ سنگین ، نماز شبش ترک نشد ، نشسته نماز شب خوند ، همان نماز شبی که ابی عبدالله علیه السلام ، بهش فرمود : خواهرم ، منو توی نماز شبت یادت نره ... ) نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دَمْ که چشمِ خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سید الشهداست نوشته اند کِراماتِ کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همّتِ زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند اُمَّت زینب بزرگ و کوچکِ عالَم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوتِ زینب هزار طایفه در روز اربعین ، جا شد میان کربُبلا با کرامتِ زینب هزار شکر ، خدا را که خانواده ی ما شدند نوکرِ دربار و رعیتِ زینب برای دیدن آن جمعه یِ فرج باید قسم دهیم خدا را به حُرمتِ زینب @navaye_asheghaan
3. سرود.mp3
زمان: حجم: 4.21M
( سلام الله علیها ) دل اهل آسمون غرقِ تب و تابه ... گُل خنده رو لبِ قبله و مِحرابه عیدی میدی به همه حضرتِ ثارُالله که شب ولادتِ خواهرِ اربابه جبرائیل ، رو ابرا نغمه ی هِلهله رو سرداده مژده اهل دنیا خدا به فاطمه دختر داده شهربانوی اهل زمینی بنتِ امیرَالمومنینی (لبیکِ یا ، زینب کبری ) تکرار هم عقیله هستی و هم عالِمه « زینب » وارثِ حجاب بی بی فاطمه « زینب » ای که در زمین و آسمونا داری تکیه گاهی مثل شاه علقمه « زینب » شِبهه زهرا « زینب » زینبِ حضرت مولا « زینب » سردارِ عاشورا تویی افتخار دلها« زینب » السلام و علی شیرزنِ تموم دنیا « زینب » شهربانوی اهل زمینی بنتِ امیرَالمومنینی (لبیکِ یا ، زینب کبری ) تکرار صبر ز صبرِ تو به تنگ آمده شیشه ی تو به جنگِ سنگ آمده هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت @navaye_asheghaan
( سلام الله علیها ) حکم کردند ، که بی عشق نفَس مذموم است شُکر این سینه به عشق اَزلی محکوم است از رضایی شدنِ تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده یِ فاطمۀ معصوم است همگی مستی خود را زِ همین خُم داریم هرچه داریم همه ازحرم قم داریم ... به غبار قدم وصف تو محشر برسد پای توصیف تو باید که برادر برسد تا که در شأن تو مضمون برابر برسد جای آنست که یک سورۀ کوثر برسد لال در محضر تو بودنِ ما وصف شماست ورنه این شعر همان قطره کنار دریاست تو رسیدی و پدر صاحبِ دختر شده است صاحب آسیه و مریم و هاجر شده است از گُلِ خنده ی تو دَهر مُعطر شده است خواهری زینتِ آغوش برادر شده است تا که قنداقه ی تو دستِ برادر افتاد گوئیا حق به حسین بن علی « زینب » داد ... کعبه بر آلِ علی کرده گریبان را چاک سایه ی چادر تو پهن شده در افلاک تو همان عرش نشینی و من افتاده به خاک من چه گویم ؟ پدرت گفت ابوکِ به فداک بگذارید بدانند تمام دنیا پای این درس گرفتیم مسلمانی را کرَمت جلوه ای از بارش باران دارد سفره ی ما زِ کرَمخانه ی تو نان دارد این همان نیک سِرشتی است که انسان دارد که ارادت به تو و شاهِ خراسان دارد ... محک عشق تو در سینه انسان کافی است هرکسی عشق نوَرزد به شما « آدم » نیست ! دست از عشق محال است که ما برداریم عشق ، خاک قدمت بود اگر سر داریم از بهار نفَست شهر نیاسر داریم عطر تو بود گلابی که به قمصر داریم از زمانی که قدمهای تو آمد این سو نمک سفره ی ایران شده قم ، ای بانو مینویسم به تو ای مقصد و مقصودِ حیات مینویسم به تو از تشنه لب آب فرات هرکه شد مَستِ حسین از تو گرفته است برات پرچم گُنبد تو عرشه ی کِشتیِ نجات کاش میشدکه به دست تو خدایی بشویم تا « مُحرم » همگی کربُبلایی بشویم .... @navaye_asheghaan
( سلام الله علیها ) گُلعِذاری زِ گلستانِ جهان ما را بس زین چمن ، سایه یِ آن سروِ روان « ما را بس » ( عده ای غافل میگن : چی داره شهر قم ؟ هوای خشک ، گرم ، ازهمه بدتر ، آب شُربش ، شوره ... چی جواب بدیم ؟ ) من و همصحبتیِ اهلِ ریا دورَم باد از گِرانانِ جهان ، رَطلِ گران ما را بس (رَطلِ گران ، شراب ناب رو میگن ، شراب نابِ منو تو چیه ؟ ) به خدا ، مِهرِ تورو ما نمیدیم به هر دو عالَم آبِ شورِ حرمِ تو برا ما ، چون آب زمزم برا ما ، چون آب زمزم آبِ شورِ حرمِ تو نمکِ زندگیمونه ... اینجا کویرِ داغ و نمکزار شور نیست ما روبرویِ پهنه ی دریا نشسته‌ایم از گِرانانِ جهان ، رَطلِ گران ما را بس ( این یه بیتش خیلی صفا میکنی ... ، بی بی جانم : ) از درِ خویش ، خدا را به بهشتم مَفرست ( از درِ حرمِ بی بی ؟ نه ، دروازه شهر قم که وارد میشی ، همه جای این شهر حرمه این خانومه ... ) از درِ خویش ، خدا را به بهشتم مَفرست که سرِ کویِ تو از کون و مکان ، ما را بس این شنیدی ، دری از قم به جنان باز شود چه نیازی به جنان ؟ آنکه به قم شد جایش این بهشتی است که هرکس بشود داخل آن روز محشر ز جهنم ، نبوَد پروایش آفتاب آید و گُلبوسه زند بر قدمش هرکه در سایه ی معصومه بوَد مأوایش از درِ خویش ، خدا را به بهشتم مَفرست که سرِ کویِ تو از کون و مکان ، ما را بس یار با ماست ، چه حاجت که زیادت طلبیم ؟ دولتِ صحبتِ آن مونسِ جان ، ما را بس میرزای قمی را در عالَم خواب دید ، سئوال کرد : میرزا آیا فاطمه معصومه ، فردای قیامت ، میتونه اهل قم رو شفاعت کنه ؟ دید نگاه غضب آلودی کرد ، این چه حرفیه میزنی ؟ من برای اهل قم بس ام ، فاطمه معصومه ، همه ی اهل محشر رو میتونه شفاعت کنه ... بی بی جانم ، بی بی جانم ... من کجا و سخن از حضرت معصومه کجا ؟ که رضا ، گفته ثنا با لب گوهرزایش ... امام که غُلو نمیکنه ، امام رضا علیه السلام میفرماید : « يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لنا فِي الْجَنَّةِ » تومنو شفاعت کن فاطمه ... چرا ؟ به خاطر اینکه مقام بسیار رفیعی در پیشِ خدا داری تو ، بی بی جانم ... یار با ماست ، چه حاجت که زیادت طلبیم ؟ دولتِ صحبتِ آن مونسِ جان ، ما را بس ( سلام الله علیها ) سر درِ حریمت نوشته حرم باغ بهشته جارو کِش صحن و سراته پَرو بالِ فرشته ... @navaye_asheghaan