4_5800880772411821896.mp3
1.35M
#حضرت_رقیه_زمینه
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی منو بازم
دست توی موهای تو میندازم
شونه بزن موی منو بازم
موم سوخت
شبیه مادر تو پهلوم سوخت
بابا ببین تموم بازوم سوخت
میون شعله چشم و ابروم سوخت
ای کاش
به گوش من نمیرسید حرفاش
جوری زدش رو صورتم موند جاش
به خدا سنگینه بابا دستاش
بابا من الذی ایتمنی...
دیگه نگم برات سرم چی شد
میشه نپرسی معجرم چی شد
ببین شکست بال و پرم چی شد
میشه نپرسی معجرم چی شد
تاره
چشای من نمیبینه آره
شده لباسای تنم پاره
حتی واسم نمونده گوشواره
فرشه
زیر قدم های تو که عرشه
ولی چرا تن تو بی سرشه
گریه کنم دلم سبک تر شه
بابا من الذی ایتمنی
نبودنت بهونه گیرم کرد
فکر سر بریده پیرم کرد
تو رفتی و زجر اسیرم کرد
فکر سر بریده پیرم کرد
سخت بود
اومدی اما دیگه دیر وقت بود
یه روزی دختر تو خوشبخت بود
یه روزی دختر تو خوشبخت بود
ای داد
میزنه دشمن سر من فریاد
خبر داری که دندونم افتاد
هزار دفعه دخترت جون داد
بابا من الذی ایتمنی...
#محمدصادق_باقی_زاده
4_5873025382487167180.mp3
2M
#حضرت_رقیه_زمینه
دیدم تو خواب _ اسم منو صدا زدی بابا
یادش بخیر _ موهامو شونه می زدی بابا
خیلی باهات _ حرف نگفته تو دلم دارم
سفر بخیر _ عزیز من خوش اومدی بابا
سلام زندگیم
بابا می بینی پیر شدم اول بچگیم
سلام زندگیم
دق میکنه بدون بابا ، دختر یتیم
سلام زندگیم
بریده طاقتم
میخوام صدات کنم ولی میگیره لکنتم
بریده طاقتم
شبیه مادرت منم کبوده صورتم
بریده طاقتم
دختر تو _ صد دفه زنده شده و مرده
بابا حسین _ عمه به جای من کتک خرده
خبرداری _ بعد تو قاتل تو با خنده
رقیه تو _ محله ی یهودیا برده
منو نظر زدن
منم شبیه مادر تو بی خبر زدن
منو نظر زدن
میدونی من رو توی کوچه چن نفر زدن ؟
منو نظر زدن
موهامو می کشید
هر دفه که صدات زدم ، حرمله سررسید
موهامو می کشید
یجوری زد که دیگه چشمام جایی رو ندید
موهامو می کشید
تو خیمه ها _ میون شعله خیلی بد سوختم
شب تا سحر _ یکسره از درد لگد سوختم
اینا همه _ جای خودش ، ولی بابا خیلی
بزم شراب _ با خیزرون لبت رو زد سوختم
غریب کشتنت
عمه میگه حتی یه قطره آب ندادنت
غریب کشتنت
سرت کنارمه ولی بگو کجاس تنت
غریب کشتنت
سحر نشد شبم
بابا منم مثه رگ تو نامرتبم
بابا منو ببر
میون این نامحرما خیلی معذبم
خیلی معذبم
#امیرحسین_ثابتی
#حضرت_رقیه_زمینه
#زمینه۱۸
ماه نیزه نشین رو زانوم نشسته
بابایی چرا پس پیشونیت شکسته
گرفتم آخر تو رو در آغوش
شد دیگه غم هام همه فراموش
رفت از سرم هوش ۲
خوش اومدی بابا جون ولی چه دیر اومدی
حالا که دیگه شدم از غصه پیر اومدی
بابای مظلوم من
میدونی چشم من چرا تار میبینه
چون خیلی دستای زجر پست سنگینه
یه برگ گل که سیلی نمیخواد
جای دستش رو صورتم افتاد
ای داد بیداد
خیلی منو زدن چون اسیرشون بودم من
اومدی جون گرفتم یه نیمه جون بودم من
اینجا کسی باباجون رحمی به من نداره
یکی نگفت سه ساله کتک زدن نداره
بابای مظلوم من
#محمد_معارفوند
#حضرت_رقیه_زمینه
#حضرت_رقیه_زمزمه
یه شب توی خواب میدیدم تو آغوش تو خوابیدم
ناز منو می کشیدی روی تورو می بوسیدم
لالایی می خوندی برام سرم رو شونه تو بود
چشام خواب گرفته بود بهشتُ انگار می دیدم
اما یه دفه درد به پهلوهام نشست
تو خواب بودم بابا که اون مردک پست
مهلت نداد حتی چشامو واکنم
زد بی هوای یه طوری که پرم شکست
انقد دویدم توی صحرا که بریدم
هی زجر کشیدم منو هی زجر کشیدم
از درد دیگه خوابی به دیده هام ندیدم
بابا حسینم حسینم حسینم
موی سپیدمو ببین ، قدخمیدمو ببین
چین افتاده رو پیشونیم زجر کشیدمو ببین
نه گوشواره دارم بابا نه چادر نه زیوری
حتی دیگه تار میبینم زخمای دیدمو ببین
اما هنوز تو ویرونه منتظرم
حتما میایی لحظه های آخرم
بابا اگه نمردم از این همه زجر
میخوام تو اغوشت از این دنیا برم
سر روی خاک به یاد پاهات که میزارم
میگم که روشن میشه با تو شب تارم
مردمم می بینن که منم خدایی دارم
بابا حسینم حسینم حسینم
#موسی_علیمرادی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_زمینه
حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم /رو شونه ی سقا
می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا
نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم
نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا
من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی میخوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه /میزنه توو گوشم
با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا
با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا
#احسان_نرگسی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_زمینه
چقدر بدون تو ترسیدم بابا
خرابه سرده و لرزیدم بابا
هر چی چشامو می بستم توو خواب
حرمله رو باز می دیدم بابا
رو نیزه بودی
منم کتک میخوردم
رو نیزه بودی
اسمتو که می بردم
رو نیزه بودی
سنان که می آزردم
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
بند دوم:
رمق نداره دیگه زانوم بابا
کبوده صورتم و پهلوم بابا
شبیه مادرته می بینی که
شکستگیِ رویِ ابروم بابا
عمو نبود که
ببینه دنیام سوخته
عمو نبود که
معجر زیبام سوخته
عمو نبود که
ببینه موهام سوخته
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
بند سوم:
سپر برام می شد هربار عمه
چه طعنه ها شنید از اغیار عمه
خدا میدونه چقدر فکر ما بود
میون ولوله ی بازار عمه
بزم حرام و
کعب نی و دندانت
بزم حرام و
درد و غم طفلانت
بزم حرام و
غصه ی توو چشمانت
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
#علی_علی_بیگی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_زمینه
#حضرت_رقیه_شور
بابا ببین چشمم
یه کاسه ی خونه
حال سه ساله ت رو
هیشکی نمیدونه
حال منم مثل
موهات پریشونه
نامردا آخه
چرا تو رو آزردن
قربونت برم
چی سر تو آوردن
باباجون سرت
بیمارم کرده
آه انگشترت
تب دارم کرده
رگ های گلوت
بیچاره م کرده
بابای غریب، شاه مظلومم6
بالا سرت دیدم
یه عالمه دشمن
دلم برات تنگه
حرفی بزن با من
گوشواره مو مثل
انگشترت بردن
سوخته معجرم
شبیه موهات بابا
واسه دخترت
تموم دردات بابا
دندونم شکست
وای از دندونت
خون شد قلبم از
چشم پر خونت
مردم واسه ی
جسم بی جونت
بابای غریب، شاه مظلومم
#مهدی_کبیری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_زمینه
از سفر اومدی ای سایهی بالاسر من
تا که مرهم بذاری رو زخمبال و پرمن اینکهدیدمسرتو دوروز پیش میونطشت
بیشتر از کلّسفر بهدخترتسختگذشت
چیبهسرتواومده؟ کیبهلبتوچوبزده؟
اینکهموهاتپریشونه برایدخترتبده
گریه برا رگاتکنم یابشینمنگاتکنم؟
دلممیخوادببوسمت تا جونموفداتکنم
بابایخوبمنحسین
منیکهبازویتو بالشزیر سرمه
چندشبهکهخاکویرونهدیگهبسترمه
بهخداخستهشدمدیگهازایندربهدری
بگوبرگشتیبابا تا منو همرات ببری
خستهترازهمهمنم شبیهفاطمهمنم
اونیکهتوسهسالگی باباقدشخَمهمنم
زجرحرامیاومدو تامیتونستمنو زدو
خیلیچشیدماینروزا تلخیطعملگدو
بابایخوبمنحسین
توروجوندخترت،چشماتوواکنایپدر
ببینیباصورتمچهکردهشمرِ خیرهسر
دخترتو خیلی از حرملهبیزارهبابا
یهجوریمنوزدههنوزچشامتارهبابا
دیراومدیکنارمن دیگهتمومهکارمن
یهکمدیگهکهدفنشدم بشینسرمَزارمن
بابایسرجدایمن تومجلسعزایمن
بمونوباهمینگلو قرآنبخونبرایمن
بابایخوبمن حسین
#محمد_قاسمی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@navaye_asheghaan