eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• اربعین میهِمان نمیخواهی؟ .. مناجات و توسل به حضرت بقیه الله روحی له الفدا به امید دفع بلا و شفایِ همه مریضان به نفسِ سیدرضا نریمانی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً دلتنگی غروب همه جمعه‌های من کی میرسد به صحن حضورت صدای من دیگر دلم برایِ شما پر نمیزند برگرد و بالِ تازه بیاور برای من *جانم به این زمزمه ها .. آقاجان .. ای عزیزِ فاطمه .. چقدر آقا خوشحال میشه اینطور صداش میزنی .. ای عزیزِ زهرا .. یابن الحسن ..* عمری اگر که می‌گذرد دلخوشم به این نزدیک‌تر شده‌ست به تو لحظه‌هایِ من غیر از ضرر برایِ تو چیزی نداشتم حتی نیامده‌ست به کارت دعایِ من اشکت اگر به نامۀ اعمال من نبود بخشش نبود شامل یاربنایِ من *چقدر برام گریه کردی آقا .. چقدر برام دعا کردی آدم بشم .. ای مهربان تر از پدر و مادر .. اینهمه مقدمه داری میچینی چی میخوای بگی ؟.. آقا کارمون گیر افتاده .. به چی ؟ آقا اربعین نزدیکه ... اگه نرم کربلا میمیرم ... یه کاری برامون کن گره کار باز بشه .. آی آقام .. آی آقام ..* یک روز محض خاطر این چند قطره اشک وا می‌شود به خیمۀ سبز تو پایِ من * الا ای دلبرِ صحرا نوردُم کجایی آیم شبی دورت بگردُم* امروز بین گریه به جد غریب خود مُهری بزن به تذکرۀ کربلای من شاعر: *ای حسین .. ای حسین .. کجای مجلس نشستی آقا .. گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدایِ عطشِ کامِ اباعبدالله .. هرکجا پر بکشم سویِ حرم می آیم چون کبوتر شده ام رامِ اباعبدالله .. السلامُ عَلیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. به منِ خسته هم نگاهی کن دلِ من را دوباره راهی کن کجا می خوای بری :* من حرم لازمم دِلم تنگ است روزگارم ببین بهم خورده تو عراقی و من هم ایرانم سرنوشت اینچنین رقم خورده در شلوغیِ این فراز و نشیب نشد از دستِ تو جدا دستم از همه چهار گوشۀ دنیا من به شش‌گوشۀ تو دل بستم گرۀ کور دارم اما با ... گوشه چشمِ تو بهترم آقا نذر کردم درست شد کارم مادرم را بیاورم آقا چشمِ تر ، گردنِ کج آوردم رحمت اللهِ واسعه نظری جدّ سلطانِ طوس ادرکنی پیش تو آمد آهویِ زخمی منم آنکه زیارتِ مخصوص در خراسان هوایِ تو کردم اربعین میهِمان نمیخواهی؟ هوسِ کربلایِ تو کردم .. شاعر: 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
اشعار ناب آئينے: تو زمین گیری و من بی کس و یارم زهرا خوب بنگر گره افتاده به کارم زهرا چقدر پیر شدی خانم هجده ساله حق بده تاب ندارد دل زارم زهرا خانه ام مقتل تو بوده و من شاهد قتل با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا ؟ همدم چاهمو هم صحبت نخلستانم بسکه آزرده از این شهر و دیارم زهرا مرد خیبر جلوی بسترت افتاده زمین بعد تو کاش منم جان بسپارم زهرا من صف اول هر غزوه به میدان رفتم ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا یک دل سیر بگو هر چه دلت میخواهد یک دل سیر برای تو ببارم زهرا تو قدت خم شده یا چشم علی دید خطا؟ خجل از قد تو با دیده ی تارم زهرا کفنت را جلوی چشم علی باز نکن که در آورده عزای تو دمارم زهرا شب به شب مجلس ختمی‌ست،خصوصی اما نه سر قبر تو … بالای مزارم زهرا 🔸شاعر: 👆 ____ بادِ سردی آمد و برگ و برش را جمع کرد پُر شد از پاییز تا کوچه ، پرش را جمع کرد ابرِ تاریکی رسید و کوچه را تاریک کرد غم وزید و شادمانی دفترش را جمع کرد شادیِ یک کودکِ زیبا  چرا کوتاه بود؟ غم زد آتش بر دلش خاکسترش را جمع کرد تکیه‌گاهِ مرتضی را دید از مسجد که رفت نانجیبی لب گزید و لشکرش را جمع کرد گِرد او اوباش بودند و برایش بس نبود از حرامی اولش تا آخرش را جمع کرد وای ناموسِ علی را پیشِ راهش تا که دید در دلِ خود کینه‌های همسرش را جمع کرد کاش می‌شد که حسن هم قَدِ مادر بود کاش رویِ پا برخاست چشمان تَرش را جمع کرد یک صدا آمد... صدای سیلی و دیوار بود چشم وا کرد... از زمین نیلوفرش را جمع کرد تا که او را زد علی درخانه‌اش بر خاک خورد تا که نامحرم نبید مادرش را جمع کرد آه بر خاکِ زمین یک گوشواره پخش شد وای از زیر قدمها چادرش را جمع کرد * * * یک پسر در کربلا هم  پیشِ بابایش نشست عاقبت روی حصیری پیکرش را جمع کرد پیکرش اینجا و سر  بازیچه‌ی سرنیزه‌ها بارها عمه کتک خورد و سرش را جمع کرد آنقدر سرنیزه خورده بود و خنجرهای کُند دخترش تا دیدش اول  حنجرش را جمع کرد... 🔸شاعر: 👆 به شبنم اُنس دارد، لاله‌رخساری که من دارم سر از بستر نگیرد، سروْرفتاری که من دارم کنار ماه خود، شب تا سحر با مهر بنشینم ندارد هیچ اختر، چشم بیداری که من دارم ز چشم نیمه‌بازش بر ندارم چشم و می‌دانم «نگاهش عافیت‌بخش است، بیماری که من دارم» بهشت‌‌آرا گلی بر گلشن من سایه افکنده که با او رشک فردوس است، گلزاری که من دارم به زمزم ناز دارد، کوثرِ اشکی که او دارد ز گردون سر برآرد، آهِ غم‌باری که من دارم اگر در دل غمی آید؛ وگر غم بر غم افزاید علی را غم نمی‌شاید، ز غم‌خواری که من دارم 🔸شاعر: 👆 ____ کوچه گردی می کنم تنهای تنها مانده ام بعد پیغمبر ببین بانو که من وامانده ام در میان کوچه ها پا می کشم با بی کسی کاش می مردم ز ختم الانبیا جامانده ام نیست حتی یک نفر تا که کنم بر او سلام با همین شانه به زیر بار غم ها مانده ام یک نفر مانده برایم بین این شهر بلا زنده با عشق سلامت جان زهرا مانده ام حامی حیدر مبادا خسته از حیدر شوی خوب می دانی که گریان مثل دریا مانده ام هفته ها از دیدن رویت گذشته جلوه کن هفته ها در انتظار روی زیبا مانده ام خواهشا از درد های خود بگو بانوی شهر بهر درد دل ولی تنها و رسوا مانده ام 🔸شاعر: 👆
یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد ، که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت حیدر درست شد یا ذوالجلال رکن جلال آفریده ای اعجوبه ی وقار و کمال آفریده ای او را فقط برای سه سال آفریده ای یعنی برای کار محال آفریده ای پیغمبری ز نسل پیمبر درست شد سر می دهند پای تو ایل و تبار ما وفق مراد می شود این روزگار ما کر شد دو گوش عالم و آدم ز جار ما افتاده دست دختر ارباب کار ما او لطف کرد و مشکل نوکر درست شد یک یا رقیه گفته ام و جان گرفته ام آشفته حال بودم و سامان گرفته ام از دست این کریمه خودم نان گرفته ام نذر سه ساله سفره ی احسان گرفته ام نذرم قبول حاجتم آخر درست شد مریم کجا و حضرت لیلای پنج تن در تو حلول کرده سراپای پنج تن هستی چکیده ای تو ز سیمای پنج تن تکیه زدی تو یکتنه بر جای پنج تن قدیسه ای به دامن کوثر درست شد تا روز حشر قبله ی حاجات میشوی تو سربلند عرصه ی شامات میشوی همپای زینب عمه ی سادات میشوی والله نور ارض و سماوات میشوی شاهد مثال قصه هم اختر درست شد حورای کربلایی و زهرای دیگری بنت الحسین ، ام ابیهای دیگری جای تو نیست روی زمین ، جای دیگری باید قدم زنی تو به دنیای دیگری صرفا برایت عالم دیگر درست شد ای جان فدای سوریه ، قربان کربلا ما هم شدیم جمله مسلمان کربلا خون شد دهان دیده ی مهمان کربلا آتش زدند خیمه ی سلطان کربلا از خیمه های سوخته معجر درست شد با تازیانه دور و بر تو یکی یکی خون کرده اند بر جگر تو یکی یکی وقتی که ریخت بال و پر تو یکی یکی گشته سپید موی سر تو یکی یکی ای وای من مدینه ی دیگر درست شد بال شکسته قصد پریدن نداشته دنبال پای خسته ، دویدن نداشته ظالم نفس نفس که ، بریدن نداشته موی یتیم ، زجر ! کشیدن نداشته درد سر است آمدنت... شر درست شد خیال
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر خواهر خسرو خراسان صلوات بر جلوه خورشید درخشان صلوات بر حضرت معصومه شفیع محشر بر آیت حق مهر فروزان صلوات ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر آینه جمال داور صلوات بر روشنی چشم پیمبر صلوات بر حضرت معصومه فروغ سرمد بر دسته گل موسی ابن جعفر صلوات ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر مخزن نور ماه وانجم صلوات بهر پدر ملیکه ی قم صلوات خواهی که به اذن حضرت ابالحسن در جنت کاظمین شوی گُم صلوات علی مهدوی نسب ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ دارد دل ما راه نجاتی دیگر در مشهد و در قم عتباتی دیگر بر بانوی با کرامت قم صلوات بر شاه خراسان صلواتی دیگر ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ آئينه توحيد به قم می آيد يا خواهر خورشيد به قم می آيد نذر نفحات فاطمي اش صلوات با آمدنش عيد به قم می آيد ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ هر آنکه شوق زهرا در سر اوست بگیرد چادرش این دختر اوست چه بانویی که در خوبی تمام است چه خاتونی که فرزند امام است ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای روح محبت که به قم قائمه ای يادآور زهد و عفت فاطمه ای معصومه و خواهر محبوب رضا اوعالم اهلبيت و تو عالمه ای ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای اهل قم آن هدیه که ما آوردیم یک قافله دل سوی شما آوردیم بر حضرت معصومه به روز عیدش تبریک به حضرت رضا آوردیم ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ در گلشن دین بین که صفا آمده است مجبوبه حی کبریا آمده است آمده به قم کریمه اهل البیت ده مژده که خواهر رضا آمده است ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای مظهر عصمت خدا معصومه کن مرحمتی به سوی ما معصومه از ما تو رضا باش به جان زهرا ای نام برادرت رضا معصومه ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ صفا گرفت تا که نهادی تو پا به قم شفاگرفت دل مردم ز مرهمت به پا و سر همه سوی تو می دوند به این امید که ببینند مرحمت ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ صفا گرفت شهر قمی که خراب بود به برکت قدمت این زمین خدایی شد که تا به پا نمودند مرقد و حرمت خودش برای خودش کربلایی شد ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ هزار عاشق و دلداده داری ای بانو که سر نهاده اند بر ضریح زیبایت تمام عالم امکان فدای تو بی بی که گفته موسی جعفر(ع) فدات بابایت ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐 حضورش جنةُ الأعلی ست قطعاً نمی بیند به خود غم را، قم اصلاً به همراهِ ملائک در مسیرش- بخوان أُخت الرضا(ع)؛ أهلاً وَ سهلاً ! شاعر: ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐 اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید یک «فاطمه»هم قسمت ایران شده باشد ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐گل باغ مصطفایی بضعه خیرالنسایی دختر موسی ابن جعفر خواهر امام رضایی عصمت کبریا تویی یا معصومه قبله اولیا تویی یا معصومه به درد ما دوا تویی یا معصومه کریمه اهل ولا یا معصومه شفیعه روز جزا یا معصومه 💐ای گل محمدی... (معصومه جان خوش آمدی)2 مهر تو آب و گل من ای تمام حاصل من جای تو ای گل زهرا بر سویدای دل من منم منم گدای تو یا معصومه جان میکنم فدای تو یا معصومه مَست مِی سبوی تو یا معصومه رو کزده ام به سوی تو یا معصومه هر چی بگم بازم کمه یا معصومه دوست دارم یه عالمه یا معصومه 💐ای گل محمدی... (معصومه جان خوش آمدی)2 خاک پای زائراتم قربون صحن و سراتم بی بی جان گردو غبار جاروی جارو کشاتم دلم به عشق یک نگات یا معصومه پر میزنه چو کفترات یا معصومه به دور گنبد طلات یا معصومه زایر تربتت زِجان یا معصومه مهدی صاحب الزمان یا معصومه 💐ای گل محمدی... (معصومه جان خوش آمدی)2 💐(()) ⬅️((کریمه آل محمد حضرت معصومه به شهر قم خوش آمد)) ⏪(( صل علی محمد عشق رضا به شهر قم خوش آمد)) 🌺 بر رضا نور دو عینه افتخار عالمینه عشق بین این دو با هم همچو زینب با حسینه 💐 عطر گل رسیده سر زده سپیده حضرت معصومه به شهر قم رسیده... بیارید شیعیان گل دسته دسته حضرت معصومه به شهر قم رسیده ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
. من نوشتم دوستت دارم کران تا بیکران پس سراغم را بگیر از نامه ی نامه بران . هر کسی در دار دنیا دل به یاری بسته است من دلم با تو خوش است و دیگران با دیگران . من اگر فردا نباشم ، امشبم خرج تو شد این همه من آمدم یک شب تو هم بد بگذران . قصه ی بی کربلایی ، غصه ی شیرین ماست ما اگر که زهر هم خوردیم بوده شوکران . شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی ای فدای آن لب خشکت تمام نوکران . اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی بعد قتلت رفته بالا ناله های چاکران . فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی کاش تو تنها نبودی در میان کافران . وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی رد شدند از روی تو با اسب ها ، غوغاگران . لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی میشنید این خطبه را در خیمه گوش خواهران . کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی می‌رود حالا رباب از حال بین مادران . تا پدر از پا بیفتد طفل شیری را زدند داغ روی داغ میدیدند آن غم پروران . اصغر و زهرا کتک خوردند چون جای امام این اصول عشق باشد بین این همسنگران . «میخ» کار نیزه کرد و«در»بجای خیمه سوخت فاطمه هم داشت گودالی که افتاده در آن . خونی و خاکی شده در کوچه قرآنِ علی کوثر افتاده ست زیر دست و پای ابتران . آه یا فضه خذینی ! بند بندم خرد شد اینقدر که رد شدند از روی در خیره سران . ثلث سادات جهان را پشت در انداختند گوهر من را به خون کشتند این بی گوهران . هر چه هم ماتم ببینم گریه مال کربلاست مضطری بودم چنین شد ، وای بر آن مضطران . این علی را سالم از مسجد به خانه میبرم شیرخواره اش آنچنان شد ، شد علیِ اکبر آن . من به ضربی گوشوارم در میان کوچه ریخت وای از دستان خولی ها و وای از زیوران . خیال -۲۵ مهر ۱۴۰۳ علیه_السلام سلام_الله . @navaye_asheghaan
آئینه توحید به قم می آید یا خواهر خورشید به قم می آید نذر نفحات فاطمی اش صلوات با آمدنش عید به قم می آید خورشید ولایت ز تو تابان شده باشد از نور جلال تو درخشان شده باشد اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید یک «فاطمه»هم قسمت ایران شده باشد @navaye_asheghaan
. با قطره قطره خون، هوادار تو هستم تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم این زندگانی را بدهکار تو هستم در کربلا باشم، علمدار تو هستم من نخلم و ترسی ز داسم نیست هرگز از فتنۀ کوفه هراسم نیست هرگز از پا نیفتم، گرچه غرق دردم آقا جان سپاهی را به لب آوردم آقا هر کار از دستم برآمد کردم آقا بر هم نریزم کوفه را، نامردم آقا سینه سپر، مرد نبرد هر بلایم من از برادر زاده‌های مرتضایم کوفه به جای عهد و پیمان، جنگ دارد کوفه هزاران خدعه و نیرنگ دارد ساز و دف و تنبور و ساز و چنگ دارد قد تمام کاروانت سنگ دارد خونم به جوش آمد، ولی دستم به بند است دیشب شنیدم قیمت خلخال چند است؟ تنها بیا بی ماه و خورشید و ستاره تنها بیا بی اکبر و بی شیرخواره آقا زبانم لال  دختر!  گوشواره!   ظهر دهم، چادر!  لباس پاره پاره!   از من که گفتن بود، تیغ تیز دارند شرمنده‌ام، خیلی نگاه هیز دارند از خیر اهل کوفه بگذر، جان زهرا یا رحم کن بر حال خواهر، جان زهرا آقا قسم دادم تو را بر جان زهرا انگشترت را در بیاور، جان زهرا ای وای بر انگشتر و ‌ای وای، انگشت خنجر نبرد از جلو، ‌ای وای از پشت ✍ 👇 @navaye_asheghaan
بسم ‌الله الرحمن الرحیم خورشید ولایت ز تو تابان شده باشد از نور جلال تو درخشان شده باشد آبادی ما رو به فنا بود، که دیدیم از یمن قدم هات، گلستان شده باشد هر کس که نیاورد به توحید تو اسلام از کرده ی خود سخت پشیمان شده باشد بی معجزه دیدن... به شما پشت به پشتم با فخر و مباهات مسلمان شده باشد اقبال عجم بود ، قدم رنجه نمودید یک فاطمه هم قسمت ایران شده باشد بین الحرمینی که تو احداث نمودی یک سر قم و یک سمت خراسان شده باشد تنها خوشی مادر پیرم سر هر ماه یک جعبه ی سوغاتی سوهان شده باشد قم حرمت تو داشت کجا پیش قدم هات یک شهر سراسیمه چراغان شده باشد فرق است میان تو و زینب که چهل بار آواره ی صحرا و بیابان شده باشد فرق است میان تو و چشمی که به گودال دیده ست برادر تنش عریان شده باشد فرق است میان تو و هم قافله ی زجر هر چند که گیسوت پریشان شده باشد یک نان بخور و صد بده خیرات نرفتی… …آنجا که پر از برده فروشان شده باشد آزرده (خیال) است که چون منبر نیزه اجلاس گه قاری قرآن شده باشد @navaye_asheghaan