eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. این همه سختی کشیدم حالا ناکام برم بدون دیدن اون ماه دلارام برم اولین دیدار ما پای لَحَد باشه بَده به هوای دیدنت نوکر به دنیا اومده ارباب دیر چشامو وا کردم پیشت خودم رو رسوا کردم عمری گم شده بودم اما باتو خودم رو پیدا کردم اول و آخرش سهم من از این زندگی یه سنگه و یه کمی خاک اما نمیخوام زندگیم تموم شه تا قبل از اینکه دلم رو کنی پاک العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند دوم داره میچرخه زمین و جاریه این زندگی جوونیم رفت و نکردم لحظه ای هم بندگی لحظه ای که چشم من بیافته به چشمای تو نکنه روتو بگیری از من و بگی برو کی گفت بندگی به نماز و روزست وقتی حسینی نیست حال دلامون دنیا افتاده به جون خودش ما حتی خبر نداریم از اقامون سیرم و سفره ی همسایه خالی یعنی نرفته سیرتم به مادر آخه گدا نمیره دستِ خالی حتی سر رکوع از پیش حیدر العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند سوم همه چی دیده چشای پر گناهم غیر تو اما دائم میرسه به روسیاها خیرتو خوبیه نوکر اینه بدست هیشکی نیست نگاش میدونه میفرسته روزیشو خود اقا براش ارباب دوست ندارم بمیرم حالا اخه یوسف و یک نظر ندیدم میخوام نوکریتو کنم آقا جون دیگه از هرکی غیرت دل بریدم من که بدهکار تواَم یه عمره دعا بکن بی دیدنت نمیرم درسته بد کردم ولی میدونی به اون چشای حیدریت اسیرم العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان 👇
4_5877692208051651519.mp3
7.38M
❔ چطور از امام زمان یاد کنیم؟ 👤 حجت الاسلام دارستانی ✅ حتما گوش بدید
. متن: خرابم ، دعایم کن آقای من و توسل به روحی له الفدا تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با نوایِ کربلایی محمد حسین پویانفر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نگو دارم از تو جدا میشوم  نگو بی تو اینجا رها میشوم  اگرچه لگد خوردم از این و آن  به عشق تو هردفعه پا میشوم  تو هستی و من خوب حس میکنم  تمام سحر ها دعا میشوم ...  اگر چوبِ خشکم , اگر کهنه ام  نينداز دورم ... عصا میشوم  خرابم ، دعایم کن آقای من  که با یک دعایت بنا میشوم  بگو گرچه آلوده ام من ، هنوز  به زیر عبایِ تو جا میشوم  می آیم ... اگر آهنی کهنه ام  کنارِ تو باشم طلا میشوم  نشد جمکرانِ تو آدم شوم  ببر کربلا ، کربلا میشوم .. شاعر : حمیدرضا محسنات افطارها به کام من زهر میشود ارباب ما گرسنه و تشنه شهید شد براى ذبح سرش استخاره مى كردند وحرفِ شمرُ سنان هم به هم بفرما بود .. 👇
☘مولا صاحب الزمان علیه السلام می فرمایند: مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِه‏! 🌸هرکس دنبال خواسته خداوند باشد خدا هم در پی حاجت اوست. 📚 کمال الدین ج 2 ص 493. 🌼 هر کس در راه بزرگترین خواسته خدا، 🍃یعنی تعجیل ظهور منجی عالَم تلاش کند، 🌼خدا هم حاجات شخصی او را برآورده میکند. 💚
@hajmahmodkarime - شور -X- چرا هوا زمستونیه.mp3
15.68M
متن (چرا هوا زمستونیه) 📋 چرا هوا زمستونیه ⬛️ / حاج محمود کریمی ⬛️ ۱۳۹۷ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چرا هوا زمستونیه، دیوار خونمون خونیه در خونه پر از هیزمه، مادر کجایی هوای کوچمون مه شده، گلهای باغچمون له شده حیاطمون پر از مردمه، مادر کجایی از آتیش در شعله ور/ هنوز داره زبونه میاد داریم میمیریم از دلهره/ صدای تازیونه میاد خدا خدا ای خدا، واویلا ببار ای بارون ببار، شبیه مجنون ببار بحال ما خون ببار، ای بارون... دیگه نفس نداری ولی، بیا بازم بگو یا علی پاشو تا پرپر نشد تنت، بریم تو خونه بزار بگن علی بی كسه، كسی به دادش نمی رسه تو رو خدا تا نكشتنت، بریم تو خونه مادر ببین اشك زینب/ ببین كه بی قراره علی نذار ببینند تو كوچه ها/ شكسته ذوالفقار علی ببار ای بارون ببار، شبیه مجنون ببار بحال ما خون ببار، ای بارون میخ دره كه داغه هنوز، پای دلت بسازو بسوز می كشی مرهمِ خاك و خون، به زخم پهلوت خاكا با خون تو گل شدند، همه مدینه قاتل شدند غلاف سرد شمشیرشون، شكسته بازوت بیا كمك زینبم بیا/ یه پارچه روی زخمهاش بزار آتیش چی كرده با چادرش/ برو براش یه چادر بیار وای مادر وای مادر... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۲) یک شب مرا هم محض دیدارت طلب کن کمتر مرا با بی محلی ها ادب کن عاشق نبودم نیستم دل بیقرارت فکری برای این دل بی تاب و تب کن اول بیا و گوش کن درد دلم را بعدش دلت آمد اگر بر من غضب کن خوب است اینکه با تو باشم هر دو دنیا من را به جمع عاشقانت منتسب کن زلفت بُوَد دار من و بر شانه ی توست جان مرا در پای گیسویت طلب کن تلخ است این دنیا به کامم بی تو آقا برگرد و دنیا را پر از قند و رطب کن اصلا دلم سامان نمی خواهد بگیرد من را گدای روضه های شب به شب کن حالا که صبح و شام تو لبریز گریه است پس جام چشمان مرا هم لب به لب کن @emame3vom .
هرتكيه اي كه باقَدَمَت پا گرفته است بي شك اجازه ازخودِ زهرا گرفته است ميسوزد از غمت همهٔ تاروپودِ من باهَر زبانه مِهرِ تو بالا گرفته است عمريست مانده درعطشِ ديدنت دلم اما گناه، راهِ تماشا گرفته است دوراز مَسيرِعشقِ توميگرددعاقبت هركَس كه راهِ عشرت دنياگرفته است هستي كه هست تشنهٔ عدل وعدالتت ازظلمِ ظالمان دل دنيا گرفته است بَرانتقامِ محسنِ شش ماهه،دربهشت دستِ قنوت، اُم ابيها گرفته است بايدخودت براي ظهورت دعاكني عِصيانِ ماكه روحِ دعاراگرفته است خوشبخت آن كَسي ست كه هنگام امتحان ازصاحب الزّمانِ خودامضاگرفته است عاصي @saghayebidast .
. من که خیلی خوشم اومد شماهم امتحان کنید 🌹 شخصی گفت من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا واموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آن ها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم خواهر چرا گریه می کنی؟ گفت برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال می کنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ» دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت / که این سجیه به جز در شما نمی بینم مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج بحق زینب کبری🌷 . اگر بدیده ی ظاهر تو را نمی بینم  ولی تو را ز دل و جان جدا نمی بینم  چنانکه شیفته ی آن جمال زیبایم  به هر چه می نگرم جز ترا نمی بینم  بود جمال توآئینه ی خدا مهدی  که در جمال تو غیر از خدا نمی بینم  نمی کنی زمراعات حال ما غفلت  که این سجّیه به جز از شما نمی بینم  بلای عشق ترا من بلا نمی دانم  گدای کوی ترا من گدا نمی بینم  به هر کتاب توان یافتن نشان از تو  کسی به نام تو نا آشنا نمی بینم  ز بسکه پرده ی عصیان گرفته چشمم را  تو در کنار منی من ترا نمی بینم  (مویدم) منم و با این همه خطا ای دوست  ز آستان تو غیر از عطا نمی بینم  .
. (یونس) ____یاعلی مددی______ سخن شاعر✍ ضمن عرض سلام خدمت شما ثواب این سروده ، تُحفه ای باشد نثارِ روح ملکوتی عالِم شیعه ، صاحبِ کتابِ الغدیر ، مرحوم (رِضوانُ اللهِ تَعالی عَلَیه) به مناسبت سالروز رحلت این بزرگ مرد شیعه التماس دعا... برغاصبین خلافت مولا علی ، لعنت با خیالِ نَجَفَت شد غَزَلِ من آغاز میکند حُبِّ تو در محشر کُبری اِعجاز من خُمار تو ام و عشق تو را میخواهم دَرِ این میکده را از کَرَمَت بِنْما باز صَد و دَه بار عَلی(ع) گفته ام ای آقاجان تا کُند مُرغِ دلم سوی حَریمت پرواز تا زمانی که تو فرمانده ی میدان هستی دَر رِکابت مَلَکُ المَوت بود یک سرباز پیش تو حرف زدن کار کسی نیست که نیست بهتر این است کنم در سخن خود ایجاز پای تو اَرض و سَما سَجده کُنان افتاده پادشَه گشته هر آن کَس که به تو دلداده هر‌کسی آمد و چَشمش به ضَریحت افتاد أَشهَدُ أَنَّ عَلی از ته دل سَر داده هر که شد ریزه خورِ سفره ی احسان شما شده از بَرْکت این سفره یقین آزاده بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ اَلعَفو بهترین ذکرِ منِ خسته سرِ سجاده آسمان ها و زمین نوکر دربار تو اند عرشیان نیز همه تشنه ی دیدار تو اند صد هزاران مَلَک و جِنّ و بَشَر خادم تو بوذَر و قنبر و سلمان همگی یار تو اند عدد سیصَد و دَه بار فرستادم لَعن بر کسانی که فقط باعث آزار تو اند و فلانی و فلانی و فلان در همه عُمْر مات و مبهوت تو و معجزه ی کار تو اند تو عیادت کنی از دشمن خود یا حیدر قُدسیان مَحوِ تو و نیکیِ کردار تو اند تو هدایت گر مایی و چراغ راهی انبیا نیز همه جمله بدهکار تو اند و اسیران و فقیران و مَساکین آقا ریزه خور از قِبَل سفره ى افطار تو اند کار تو جود و سخا ، لطف و کرم ، احسان است مَلَک وحی سَرِ سُفره تو مهمان است (عاشقت فرق ندارد که کجایی باشد) چون بَلال از حَبَشه ، از عَجَمان سلمان است بردن نان و غذا بین یتیمان عَرَب کار هر لحظه ى تو وقت سحر گاهان است جسم من گرچه بود دور ز شهر نجفت از برای دل من خانه ی امن ایوان است بُغضِ نسبت به تو ای شاه بود کُفر و نفاق دوستداریِ تو از مرتبه ی ایمان است بی تو در کار همه خلق گره می افتد با تو هر سختی و مشکل بخدا آسان است ها عَلیٌّ بَشَرٌ کَيفَ بَشَر میخوانم رَبُّه فیهِ تَجَلی و ظَهَر میخوام گر زبانم بِکِشند از دَهَنم باکی نیست مثل میثم به خدا پای شما میمانم تا زمانی که مُحِبِّ تو ام و عاشق تو... بنده ی سَر به ره بارگَهِ یَزدانم طرح انگور ضریحت دل من را بُرده من‌فقط در طَلَبِ خوشه ی تاکِستانم تا غلام تو شدم ، آبرویم شد تضمین من گدای تو ام و پیش همه سلطانم من‌نگویم ز تو ز تو میگوید بی تعارُف به خدا زیره بَرِ کرمانم از هنر اوست که عالِم بوده (من به نادانی خود مُعترفم ، میدانم) همه ی دار و ندارم به فدایت آقا نظری کن به دلِ زارِ گدایت آقا سالیانی است که دور از نجفت افتادم کرده ام در دل بی تاب هوایت آقا میدهم باز سلامی به تو ای حضرت عشق میکنم هستی خود نذر برایت آقا دل من لک زده مهمان تو باشم یک شب بنشینم وسط صحن و سرایت آقا به امید کرمت شعر سروده (یونس) سائلم پس بده در راه خدایت آقا ۲۸ ربیع الثانی ، سالروز رحلت جانگداز عالِم ربّانی ، صاحب کتاب مرحوم (رضوان الله تعالی علیه) سروده از شاعر و مداح اهلبیت(ع): (یونس) سوزِقلم✍
شناخت امام زمان - قسمت نهم.mp3
2.44M
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🎙 ؛ 📝 موضوع: 📌 قسمت نهم 👤 استاد 🔺 برای شناخت امام زمان باید به باور قلبی رسید. حالا چطور به باور قلبی برسیم؟
. (۶) أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقتُولِ بِکَربَلا نشسته ام سر راهت بیا نگاهم کن خرابِ خانه به دوشم تو روبراهم کن گرفته درد معاصی دو چشم تارم را نمانده قطره ی اشکی نظر به آهم کن ببین که هیچ پناهی نمانده در عالم پَرِ عبای خودت را تو سر پناهم کن سری بزن به گدایت که بد ضرر کرده علاج غصه ی عمر شده تباهم کن اگر بهانه نداری برای دیدارم بیا و سرزنشم محض اشتباهم کن رسیده لطف بزرگان همیشه بر رعیت کرم نما بده نانی مرا دعاهم کن همیشه عُهدِه گرفتی تمام خرجم را برات کرب و بلا را خودت فراهم کن مرا ببر به زیارت به روضه ات آقا مرا شهید بلاهای قتلگاهم کن .
. یاد کربلای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام باز افتادم بیاد کربلایت یا حسین جنت شیعه بودصحن وسرایت یا حسین با دعای مادرم ای نور چشمان علی گشته ام گریه کنِ بزم عزایت یا حسین دست من دست پدر در محفل تو آمدم گشته ام از کودکی من آشنایت یا حسین هرچه دارم از دعای مادرت زهرا بوَد گشته ام شرمنده ی لطف وعطایت یا حسین من که از طفلی شدم ریزه خورخوان شما باز کرده این دلم امشب هوایت یا حسین دردمندم مستمندم خسته بیمار توام آمدم من بر در دارالشفایت یا حسین دست خالی آمدم سوی تو ای منشور عشق کن نگاهی از کرامت برگدایت یا حسین بس که آقا و کریمی همچنان ختم رسل برهمه داری تو لطف بی نهایت یاحسین سومین شمس هدایت ای امید عالمین با نگاهی عبدخودرا کن هدایت یا حسین ای گل بستانسرای اهل بیت مصطفی خون پاک تو بود رمز بقایت یا حسین پیکر پاک تو شد از کینه‌ها نقش زمین جان فدای آن سر از تن جدایت یا حسین بر (رضا) عبد وغلام درگهت بنما دعا تا که بار دیگر آیم کربلایت یا حسین .
‍ . 🌴🌴🌴🌴🌴 ✨ میدونم یه روزی آقا خودتو میدی نشونم می کنم شکر خدا که نوکر صاحب زمونم دل ودلدار تویی حضرت سردار تویی یارِ بی یار تویی ای گل نرگس 2 به دلم شور تویی نور علی نور تویی ربّ مستور تویی ای گل نرگس 2 وصال تو هست آرزوی دلم یامهدی میگم حل میشه مشکلم اگه مُردَم این رو بدونید همه غمِ دوریِ مهدیه قاتلم یامهدی فرج... 🌴🌴🌴🌴🌴 ✨✨ من یه عبد روسیاهم تو که خوب ومهربونی دستم و بگیر وآقا بده بر گدا امونی دل شیدا تویی ذکر مسیحا تویی گل طاها تویی ای گل نرگس 2 دَمِ عیسی تویی یوسف زهرا تویی کوه غم ها تویی ای گل نرگس 2 خدایا به عمر کَمِ فاطمه خدایا به قَدِّ خَمِ فاطمه بگیر انتقام از عدوی علی به دستان منتقمِ فاطمه یامهدی فرج... 🌴🌴🌴🌴🌴 ✨✨✨ از خودم هیچّی ندارم به تو هدیه کنم آقا پدرومادرم ارباب به فدات یوسف زهرا مَه ومهتاب تویی گوهر نایاب تویی ربّ الارباب تویی ای گل نرگس 2 دل واحساس تویی بوی گل یاس تویی عشق عباس تویی ای گل نرگس 2 یه لحظه ببینم تو رو بسّمه همین حاجتِ این دلِ خستمه به دستای بی دست علقم قسم که دستای گرمت توی دستمه یامهدی فرج... ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍️به قلم: 👇
. بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ بر ظهورت مُلک و دولت‌داشتن ، کافی نبود گر چه کم گفتیم ازت ؛ امّا سخن ، کافی نبود رحمتِ حق بر شهیدان - جان‌نثارانِ رهت - ظاهراََ صِرفاََ رشادت‌داشتن ، کافی نبود! ماچه مذبوحانه ،دست و پا زدیم و این تلاش بر رهایی از بلایا و فِتَن ، کافی نبود از منِ گوینده تا ... ، آلوده‌ی دنیا شدیم تو عمل می‌خواستی ؛ حرف از دَهَن ، کافی نبود عاقبت باید چه گردد تا که مُضطرّت شویم؟! این مریضیّ ِ جهانی ، واقعاََ کافی نبود؟! رفعِ تکلیفانه، سردادیم که: " عَجِّل " ؛ " بیا " مُعترف هستیم که یابن الحسن! کافی نبود بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا آسمان چندیست بر عالَم نمی‌بارد دگر از تو بد ، غافل شدیم و کرده او از ما حَذَر حالِ ما گردیده چون بی‌تابیِ آن یخ‌فروش آب شد سرمایه‌ی ما لطف کُن ما را بخر! ظلمت و تلخیّ ِ دوری از تو را حِس می‌کنیم از درونِ ما بُرون ریزد شرر پُشت ِ شرر از بقیّه ، بیشتر ، زَخم ِ فراقت کاری اَست حجّت بنِ الْعسکری! پایان بده بر این سفر عنقریب از پرتگاهی ، می‌کنیم آخر ، سقوط تو کُنی ما را خلاص از این شقاوت‌ها مگر... روز شد ؛ " اَینَ الشُّموسُ الطّالعه؟ " آوای ما شب شد و شد بامداد و شد سحر ؛ اَینَ الْقَمَر؟ بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اضطرار ِ از فراقت ، روحِ ایمان می‌شود ندبه‌های واقعی ، هم رزقِ خوبان می‌شود نیستی مخفی ؛ فقط از چشم ِ مردم ، غایبی حاضری ؛ امرِ خلائق با تو سامان می‌شود کی می‌آیی؟! هیچ‌کس وقّاتِ این اِظهار نیست دَفعَتاََ می‌آیی و عالَم ، گلستان می‌شود هست قرآن در معیّت با تو ؛ با تو غایب است تو بیایی ؛ تازه وقت ِ حفظ ِ قرآن می‌شود ای بهارِ مردمان! ما را خزان با خویش بُرد کی می‌آیی؟ روزها با تو بهاران می‌شود پیشوازِ روضه‌ی تو کعبه ، پوشیده سیاه " با اَلا یا اَهل... " بِیتُ الله ، گریان می‌شود... بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اللهم_عجل_لولیک_الفرج انتظار ۲۱ آذر ۹۹ .
. بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ بر ظهورت مُلک و دولت‌داشتن ، کافی نبود گر چه کم گفتیم ازت ؛ امّا سخن ، کافی نبود رحمتِ حق بر شهیدان - جان‌نثارانِ رهت - ظاهراََ صِرفاََ رشادت‌داشتن ، کافی نبود! ماچه مذبوحانه ،دست و پا زدیم و این تلاش بر رهایی از بلایا و فِتَن ، کافی نبود از منِ گوینده تا ... ، آلوده‌ی دنیا شدیم تو عمل می‌خواستی ؛ حرف از دَهَن ، کافی نبود عاقبت باید چه گردد تا که مُضطرّت شویم؟! این مریضیّ ِ جهانی ، واقعاََ کافی نبود؟! رفعِ تکلیفانه، سردادیم که: " عَجِّل " ؛ " بیا " مُعترف هستیم که یابن الحسن! کافی نبود بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا آسمان چندیست بر عالَم نمی‌بارد دگر از تو بد ، غافل شدیم و کرده او از ما حَذَر حالِ ما گردیده چون بی‌تابیِ آن یخ‌فروش آب شد سرمایه‌ی ما لطف کُن ما را بخر! ظلمت و تلخیّ ِ دوری از تو را حِس می‌کنیم از درونِ ما بُرون ریزد شرر پُشت ِ شرر از بقیّه ، بیشتر ، زَخم ِ فراقت کاری اَست حجّت بنِ الْعسکری! پایان بده بر این سفر عنقریب از پرتگاهی ، می‌کنیم آخر ، سقوط تو کُنی ما را خلاص از این شقاوت‌ها مگر... روز شد ؛ " اَینَ الشُّموسُ الطّالعه؟ " آوای ما شب شد و شد بامداد و شد سحر ؛ اَینَ الْقَمَر؟ بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اضطرار ِ از فراقت ، روحِ ایمان می‌شود ندبه‌های واقعی ، هم رزقِ خوبان می‌شود نیستی مخفی ؛ فقط از چشم ِ مردم ، غایبی حاضری ؛ امرِ خلائق با تو سامان می‌شود کی می‌آیی؟! هیچ‌کس وقّاتِ این اِظهار نیست دَفعَتاََ می‌آیی و عالَم ، گلستان می‌شود هست قرآن در معیّت با تو ؛ با تو غایب است تو بیایی ؛ تازه وقت ِ حفظ ِ قرآن می‌شود ای بهارِ مردمان! ما را خزان با خویش بُرد کی می‌آیی؟ روزها با تو بهاران می‌شود پیشوازِ روضه‌ی تو کعبه ، پوشیده سیاه " با اَلا یا اَهل... " بِیتُ الله ، گریان می‌شود... بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اللهم_عجل_لولیک_الفرج انتظار ۲۱ آذر ۹۹ .
. ها رفت ولی موعود نشد خبر آمدنت آمده از راه , بیا سربزن از دل یک ی ناگاه بیا ماه کامل نشود تا تو نیایی آقا تاکه کامل بشود نیمه ی این ماه بیا عهدکردیم و شکستیم و گذشتی صد بار بازهم با دل آلوده ی ما راه بیا نفس آلوده زمین گیر گناهیم ولی دیگر از دست همه خسته شدیم , آه بیا راه گم کرده ی این جاده ی پرپیچ وخمیم ای هدایت گر هر بنده ی گمراه بیا چاه غفلت شده سهم همه ی ما بی تو یوسف قافله یک سر به لب چاه بیا ها رفت ولی موعود نشد ها می رود ای ی دلخواه بیا گفت شاعر : خبر آمد , خبری در راه است خبر آمدنت آمده از راه , بیا… مجتبی خرسندی .
. (۷) یا وَلی اللّه... خیری ندیدم هرگز از روزگارِ بی تو آرامش حقیقی دل بیقرارِ بی تو قرآن که باز کردم یعقوب بود و هجران... بد می شود جوابم در استخاره بی تو بوی فراق و غربت دارد چهار فصلم رنگ خزان گرفته اینجا بهار بی تو حتی غزل نکرده از بار غصه ها کم دل گیرم از کنایه... از استعاره... بی تو آب خوشی نرفته پایین از این گلوها طعم عطش بریزد از چشمه سار بی تو این محض یار بودن شرط بقای عشق است نامی به جا نماند از مهزیار بی تو از غفلت زیادم بوده که دردمندم هی درد روی دردم شد بی شماره بی تو خورشید من کجایی ؟ خیره به آسمانم چشم مرا نگیرد ماه و ستاره بی تو آتش گرفته جانِ ،هرکس شنیده آهم مانده به سینه ی من هرم شراره بی تو شد آبرو برایم ، اینکه غلامت هستم بیزارم از مقام و از اعتبار بی تو رنج بشر زیاد و ، دنبال راه درمان سرگشته مانده عالم ... کو راه چاره بی تو ** در ماه فاطمیه اصلا نشد میسر توفیق روضه خواندن یا یک اشاره بی تو ایکاش می شد امشب ، روضه بخوانم آقا از کوچه از قباله از گوشواره بی تو .
. بیا ای گل بیا بی تو زمین سرد و زمان خسته بهاران است و لیک آمد خزان در باغِ نو رسته بیا در غیرتِ شیعه که این آیین نمی گنجد تمام مسجد و محراب و درهای حرم بسته بساطِ هیئت و روضه همه بر چیده شد حالا نفس در سینه سنگین است و روح و جانمان خسته تو آقایی و ما رسمِ رفاقت را ندانستیم از این رو راهِ ‌وصل‌ِ ما ز هر چه ‌رشته‌ بگسسته بهارِ روشنایی ها به تاریکی مبدل شد تو را می خوانیم ای جانا ز اشک و آهِ پیوسته بیا محضِ رضای مادرت زهرا(س) تجلی کن ز دوریت غبارِ غم به روی چهره بنشسته اگر چه می شود خانه بساط روضه بر پا کرد ولی شوری دگر دارد دلم در هیئت و دسته چه کردیم اشک و استغفار و عجز و توبه کاری نیست که ما اینگونه درماندیم از این فعل ندانسته خداوندا بحق نیمه‌ی شعبان و مولودش به جانِ مهدیِ زهرا همان انسان وارسته درِ باغِ حرم ها را به روی عاشقان وا کن به شان و حرمتِ زهرا(س) به آن پهلوی بشکسته بیا از کلِ هستی دور کن این هاله ی غم را غمی که جانِ عالم را گرفت آهسته آهسته .
5317995_791.mp3
4.78M
⭕️ مناجات با امام زمان(عج)! 🎙 میثم مطیعی 🌸 به صحرا بنگرم.....
4_5951565039952464281.mp3
4.57M
این همه جمعه بدون تو نداره تاثیری... 🎤 🌙
. غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد   هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلنبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد نکند منتظر مردن مایی آقا ؟! این بدی مانع دیدار شدن هم دارد ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم عفلت از یار گرفتار شدن هم دارد علی اکبر لطیفیان .
. دورهم؛خنده به لب؛کرسی و فال حافظ شب یلدا شب زیبای غزل خوانی شد شب طولانی سال است کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! https://eitaa.com/emame3vom/34944 .
خواب مادر... می آید و دنیای ما تطهیر خواهد شد حس شعف در شهر دامنگیر خواهد شد در خواب مادر دیده ایام ظهورش را خواب قشنگ مادرم تعبیر خواهد شد میگفت وقتی که به کعبه تکیه خواهدزد دنیا پر از گلواژه ی تکبیر خواهد شد آن لحظه ای که میزند لبخند ،رخسارش در قاب ها زیباترین تصویر خواهد شد می آید آن خورشید پشت ابر،مادر جان آیات ایمان یک به یک تفسیر خواهد شد مادر تصور کن فقیری نیست در عالم هر سائلی در روزگارش سیر خواهد شد مردم به یکدیگر نگاه مهربان دارند عشق و محبت بین شان تکثیر خواهد شد اهریمنانِ ظلم را فرصت نخواهد داد ابلیس در بند غل و زنجیر خواهد شد هر زیر دستی میرود بالا و هر ظالم... در بین رعیت های خود تحقیر خواهد شد خاکستر مستکبران را میدهد بر باد... وقتی که مهدی دست بر شمشیر خواهد شد گفتم که مادر آن زمان کی خواهد آمد؟ گفت: هر چه خدا خواهد همان تقدیر خواهد شد @navaye_asheghaan
💠اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يابابَ اللهِ وَدَيّانَ دينِهِ ای خواهش تمامی اَمّن یُجیب‌ها ای آخرین شریف ز نسل نجیب‌ها نام تو زیب و زینت دیوان شاعران وصف تو آرزوی غزل‌ها، نسیب‌ها ای داغ‌دار ماه جمالت ستارگان ای دردمند کوی وصالت طبیب‌ها برپاست از فراق تو فریاد بلبلان ای ندبه‌خوان هجر رخت عندلیب‌ها "ای باد اگر به گلشن احباب بگذری" سوی حبیب بر سخن ما غریب‌ها کز روی لطف گوشۀ چشمی به ما بکن ای چشم تو قرار همه بی‌شکیب‌ها هستیم ما گدای درت ایها العزیز هستند سائلان عطایت حَسیب‌ها شد خون دو چشم منتظرانت بیا بیا "کافی" شدند در ره عشقت خطیب‌ها شد شامْ روز روشن ما در فراق تو شامی که پر شد از ستم نانجیب‌ها نزدیک مایی و ز تو دوریم و در حجاب ای مقصد سلام بعید و قریب‌ها شد وصل تو نصیب محبان مخلصت درد فراقْ روزی ما بی‌نصیب‌ها ✍️ @navaye_asheghaan