4_5816819035270022779.mp3
1.4M
🍁🥀🍁زمزمه یا زمینه ی روضه ای امام حسن ع:
🥀فاطمیه
بند اول:
با چِشایِ تار و کم سوی خود
رو زمینِ کوچه افتاد مادر
چادرش خاکی شد
راهمونو بسته بود نامردی
چون قباله رو نمیداد مادر
چادرش خاکی شد
چادرش خاکی شد
دستایِ یه بی حیا بالا می رفت
چادرش خاکی شد
مادرم زیر لگد ها می رفت
چادرش خاکی شد
می تِکوند و سمت بابا می رفت
بغضی مونده تویِ این سینه
سیلیِ عدو چه سنگینه
بند دوم:
یه جوری زدن که وقتِ برگشت
مادرم فقط زمین میخورد و
خونمون رو گم کرد
هر چی گفتم که بیا برگردیم
اسم باباشو فقط می برد و
خونمون رو گم کرد
خونمون رو گم کرد
به خدا به غیرتم بر خورده
خونمون رو گم کرد
انگاری ضربه ها به سر خورده
خونمون رو گم کرد
رد شد از من و به مادر خورده
بغضی مونده توی این سینه
سیلی عدو چه سنگینه
🌾علی_علی_بیگی
نیمه شبها دردها انگار درد آورتر است
حال و روز زخمیِ تب دار درد آورتر است
لا به لای گریه هایِ بچه هایِ داغ دار
ناله های مادر بیمار درد آورتر است
امشب بریم خونه ی علی ببینیم چه خبره؟امشب بریم بگیم مادر اومدیم عیادت مادر...روز که میشد بی بی اصلا به روی خودشم نمی آورد...الا این روزای آخر که دیگه بی بی نمیتونست...اما شب که میشد،همه میخوابیدن،تازه درد مادر شروع میشد....شب این جوری میگذشت...
یا علی می گوید و پهلو به پهلو می شود
ظاهراً اینبار از هر بار درد آورتر است
در قبال زخم های جنگجویان اُحد
حمزه می داند چرا مسمار دردآورتر است
حرف ها دارد در این بغض گلوگیرش ولی
با جراحات لبش گفتار دردآور تر است
از زمین خوردن همیشه زن خجالت میکشد
گر ببیند شوهرش، بسیار درد آورتر است
پشت در افتاده باشد یا میان کوچه ها
در دو حالت ضربه ی دیوار درد آورتر است
ای وای این درِ خونه ی امامِ
پس چرا پشتش ازدحامِ
اینجا چرا پر از غلامِ
ای وای تا شعله ی آتیش به پاشد
ضرب لگد مشکل گشا شد
گوش بده یه چی بگم...دیدی یه بار دعوا تو بیرون از خونه میشه...یکی میاد میگه بچه ها بیاید بریم تو خونه...نگاه نکنید...اما یه بار هست دعوا میاد تو خونه...یه هو زینب صدا زد بابا در رو وا کردند... بمیرم برا علی...بمیرم برا علی....جلو چشمای زهرا دستاشو بستن.... آی دستای آقا رو بستن...چهل تا مرد دارن میکِشن علی رو...بُدو بُدو آمد جلو...دست انداخت تو کمر علی...نمیذارم ببریدش...هر چی کشیدن دیدن نه! بی بی دستو رها نمیکنه.......نانجیب صدا زد دست زهرا رو جدا کنید از علی
🍁🍁🌾🍁🍁🌾🍁
Hossein Taheri - Ey Madar Deltangam.mp3
13.75M
《السلام علیک یا صدیقه الشهیده یا فاطمه الزهراء》
🎤 #حسین_طاهری
🥀🍁🥀ای مادر دلتنگم هواتو کردم
تا روضه باید پیت بگردم
رسولی-شهادت-حضرت-زهرا-روضه9601.mp3
34.97M
روضه حضرت زهرا،
حاج مهدی رسولی
🍁🍁🌾🍁🍁🌾
.
#نوحه
#شام_غریبان
#حاج_رضا_یعقوبیان
شب غم، گشته شام غریبان
سوزد حیدر از این درد هجران
از غم همسر مهربانش
دل شکسته بود قلب سوزان
روح من ریحانم
ای مه پنهانم
بهر تو گریانم
ای شهیده زهرا (۳)
نیمه شب خون جگر حیدر آید
بهر دیدار با کوثر آید
همنشین گشته با قبر زهرا
از دو چشم علی اختر آید
با دلی بشکسته
از همه بگسسته
در غمش بنشسته
ای شهیده زهرا
ای که بودی تو یار و حبیبم
رفتی و فاطمه من غریبم
در کنار یتیمان گریان
غم شده بی تو زهرا نصیبم
همچو کوه استادی
از نفس افتادی
کشته ی بیدادی
ای شهیده زهرا
از نبی بوده ای یادگارم
تو شدی مایه ی افتخارم
بنشستم کنار مزارت
از غمت فاطمه بیقرارم
در دلم غم دارم
قامت خم دارم
من تورا کم دارم
ای شهیده زهرا
#سبک_دل_من_سوزد_از_غربت_تو
#نوحه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مشهد_مقدس
#فاطمیه ۹۹
.
.
#نوحه
#شهادت_حضرت_زهرا
#حاج_رضا_یعقوبیان
رفتی و همسرت گشته تنها
مانده بر دوش من کوه غمها
یاد داغ تو ریزد سرشکم
در کنار حسین تو شبها
ای مه خاموشم
غم تو بر دوشم
رخت ماتم پوشم
یار حیدر زهرا (۳)
چه کنم با غمت فاطمه جان
سوزم و گریم از درد هجران
همسرت بادل خون به یادت
شده هم ناله ی بایتیمان
روح من ریحانم
با دل سوزانم
بهر توگریانم
یار حیدر زهرا
ای که هستی تو نوردوعینم
بعد داغ تو در شور و شینم
لحظه لحظه امید دو عالم
نگران گل تو حسینم
بنگر بر حالم
بشکسته بالم
از غمت می نالم
یار حیدر زهرا
گل گلخانه ام فاطمه جان
بانوی خانه ام فاطمه جان
بیت حیدر پس از ماتم تو
شده غم خانه ام فاطمه جان
این شده تقدیرم
کرده داغت پیرم
بی تو من میمیرم
یار حیدر زهرا
#بعد_از_شهادت
#سبک_دل_من_سوزد_از_غربت_تو
#نوحه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مشهد_مقدس
#فاطمیه ۹۹
.
زمزمه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای تمام بودم.آتش مزن به هستم
از غم فراقت .زهرا ببین شکستم
ای چراغ خانه,شبانه
کجا روی ز پیش من
فاطمه مرو تو,مبر تو
این جان مانده در بدن
ای گل کبودم,نبودم
آن لحظه بین.کوچه ها
از رُخت شنیدم,چو دیدم
کبود صورت تو را
یار مستانه ام,نور کاشانه ام
وای به حالم از فراقت
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
سرو باغ حیدر.قدت چرا خمیده
نور خانه من.رنگ از رخت پریده
ای همه قرارم,بهارم
خزان شدی چرا بگو
مَحرَم توام من,منم من
کن صحبت از راز مگو
همسر شفیقم,رفیقم
مرو تو از کاشانه ام
ای پرستوی من,مزن پر
از آسمان خانه ام
یار مستانه ام,نور کاشانه ام
وای به حالم از فراقت
@navaye_asheghaan
.
این خبر سخت بود، سنگین بود
تا شنیدیم، بی قرار شدیم
روح #علامه تا خدا پر زد
داغ دیدیم، داغدار شدیم
نفسش گرمی دل یاران
خطبه اش راز خشم دشمن بود
سال ها نور چشم حزب الله
سال ها خار چشم دشمن بود
استوار و شکوهمند و صبور
مهربان و صمیمی و ساده
مثل یک کوه، سربلند و رشید
مثل یک آبشار افتاده
نه در این راه عافیت طلب و
نه در این راه منفعت بین بود
گفت "جان ها فدای دین" آری
همه ی عمر خادم دین بود
در دل فتنه ها به ساغر ما
جامی از کوثر ولا می ریخت
بعد هر زخم در پیاله ی ما
جرعه ای از خم "شفا" می ریخت
روح او در بدن نمی گنجید
عاقبت سوی دوست عازم شد
شب جمعه "به سوی او" پر زد
رفت و همراه حاج قاسم شد
قلمش، خطبه های مستندش
بود عمری سلاح علامه
بی شک از کربلا شروع شده
راه سردار، راه علامه
آن یکی هم مسیر با عباس
این یکی هم مسیر با زینب
السلام علیک یا عباس
السلام علیک یا زینب
#آیت_الله_مصباح_یزدی_ره
#سیدمحمدمهدی_شفیعی ✍
#مرد_میدان
.
.
#انقلاب_اسلامی
#شهدا
#غزل
🔹ادامۀ فریاد فاطمه🔹
این روزها میان شهیدان چه همهمهست
این انقلاب ادامۀ فریاد فاطمهست
از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک
وقتی عَلم به دست علمدار علقمهست
تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست
اطراف خیمهگاه علی از چه همهمهست
فرعون هم مقابل موسی کسی نبود
جادوی سامری که فقط یک مجسّمهست
حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت
با اشعری بگو که زمان محاکمهست
فریاد فاطمهست که پیچیده در جهان
مقصود اگر علیست شهادت مقدمهست
📝 #مهدی_جهاندار
.
.
#زمزمه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
#مرضیه_عاطفی
گفتگوی امام حسین با مادر
رفتی و بعد تو هیچکی نیومد
بگیره از حالمون یه خبری
خونه سوت و کوره! تنهاتر شدیم
خیلی سنگینه غم ِ بی مادری
بعد تو، بابا شبا توو نور ماه
میشینه مظلوم؛ گریه میکنه
ذوالفقار و درمیاره از غلاف
بیصدا، آروم؛ گریه میکنه
بعد تو افتاده از خواب و خوراک
از غمت میسوزه توی تب حسن(ع)
بابا میگه پسرم بهم بگو...
با خودت چی میگی زیر لب حسن(ع)؟!
مبهمه حال و هوای زینبت(س)
رنگ بغض و غم به خونه میزنه
می شینه روزا کنار چادرت
موهاش و با گریه شونه میزنه
@emame3vom
من به لبخند تو وابسته ام و
سر گذاشتن رویِ پاهای خودت
دست-پخت فضه عالیه ولی-
نون نخوردم جز با دستای خودت
مهربونیات مگه یادم میره
جای خالیته برام عین عذاب
می پَرم از خواب! گریه میکنم...
نیستی و کنارمه یه ظرف آب
راستی مادر، نمیدونم که چرا
بابا هی دس میکشه رویِ گلوم؟!
سینه م و می بوسه و زل میزنه-
به «سرم»...وقتی می شینه روبروم!
https://eitaa.com/emame3vom/36220
.
.
#نوحه #فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
شد عزای عصمت حق نور چشمان پیمبر
همسر شاه ولایت حضرت زهرای اطهر
تسلیت تسلیت یا حجه الله
یوسف فاطمه بقیه الله
از غلاف قنفذ دون بازوی زهرا شکسته
خون شده قلب نبی مرتضی از پا نشسته
تسلیت تسلیت یا حجه الله
یوسف فاطمه بقیه الله
از غم زهرای اطهر شد علی تنهای تنها
وامصیبت وامصیبت از نفس افتاده مولا
تسلیت تسلیت یا حجه الله
یوسف فاطمه بقیه الله
در ره حفظ ولایت هستی حیدر فدا شد پشت در با ضربت کین حق پیغمبر ادا شد
تسلیت تسلیت یا حجه الله
یوسف فاطمه بقیه الله
ما همه غرق عزائیم با شهیدان هم نوائیم
ما مطیع امر رهبر عاشق کرب و بلائیم
تسلیت تسلیت یا حجه الله
یوسف فاطمه بقیه الله
#غلامرضامحمودنژاد ناطق ✍
👇
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#محمدجواد_پرچمی
سه ماه درد كشيدى ، سه ماه رنجيدى
سه ماه ميشود اصلا به ما نتابيدى
سه ماه راحت و آسوده تو نخوابيدى
سه ماه ميشود اى همسرم نخنديدى
بخند ، اين همه گريه براى رفتن نه
بخاطر دل زينب بخاطر من نه
دعاي رفتن خود را تو مستجاب مكن
تو كه هنوز جوانى بيا شتاب مكن
مرا به ساخت تابوت خود مجاب مكن
بيا و بر سر من خانه را خراب مكن
بمان ، وگرنه حلالت نميكنم زهرا
بمان که بی تو میفتم ز غصه ها از پا
سه ماه آخر عمرت ميان دود گذشت
سه ماه آخر عمرت خوشی نبود گذشت
سه ماه آخر عمرت چقدر زود گذشت
سه ماه آخر عمرت همش كبود گذشت
بلند ميشوى اما زپا تو ميفتي
هنوز راه نرفته چرا تو ميفتي؟
.
سه ماه تكيه به ديوار ميكنى زهرا
بلند ميشوى و كار ميكنى زهرا
براى رفتنت اصرار ميكنى زهرا
نگاه بر نوك مسمار ميكنى زهرا
امان براي تو اين خانه از گزند نداشت
مرا ببخش مدينه شكسته بند نداشت
هنوز هست به یادم خبر که می پیچید
میان خانه در شعله ور که می پیچید
به سوی تو لگد چهل نفر که می پیچید
به سمت پهلوی تو میخ در که می پیچید
تو را چگونه ز دستش خلاص میکردم
فقط به تیزی میخ التماس میکردم
شرار کینه همین که به گلشنم افتاد
همین که با لگد مردها،زنم افتاد
نگاه من به تو در وقت رفتنم افتاد
تو را زدند و طنابی به گردنم افتاد
به سنگ غم محکت زد نرفته از یادم
کنار من کتکت زد نرفته از یادم
تو بودى و ستم آن چهل نفر نامرد
صدا زدم نزن اينقدر بى خبر نامرد
نزن به بازوى مجروح اينقدر نامرد
دو دست بسته من باز بود اگر .... نامرد
میان این در و همسایه پشت پا خوردی
حلال كن سر من ضربه بی هوا خوردی
ببخش قلب صبورت شكست فاطمه جان
ببخش كوه غرورت شكست فاطمه جان
همينكه حرمت نورت شكست فاطمه جان
به كوچه تنگ بلورت شكست فاطمه جان
چقدر فكر منى فكر اين پرت هم باش
به فكر موي پريشان دختر هم باش
تورم دهنت حرف کربلا میزد
به زینب و حسنت حرف کربلا میزد
نظر به پیرهنت حرف کربلا میزد
شمارش کفنت هم حرف کربلا میزد
چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را
چه قدر بوسه زدی گودی گلویش را
عزيز كرده تو كربلا سنان هم خورد
ميان معركه او سنگ بى امان هم خورد
كنار نعل، لگدهاى اين و آن هم خورد
حسين تشنه لبت نيزه از دهان هم خورد
حسين تو ته گودال رفت و گير افتاد
كفن نداشت و روى تنش حصير افتاد
.
زمینه؛ عطر بهشت.mp3
1.78M
#فاطمیه
#زمینه
🔹عطر بهشت🔹
تو عصارۀ عطر بهشتی، که از آسمونا شده جاری
از کنجِ یه حجرۀ ساده، به عالم نظر داری
ای نور خونه و چشمام، بانوی من
ای همدم و مرهم دردام، بانوی من
ای همسفر دو دنیام، بانوی من
ای یاور و یار جوونم، بانوی من
ای درد و بلات به جونم، بانوی من
ای ماه گرفتۀ خونهم، بانوی من
من آسمون تو خورشیدی
تو به قلب علی گرما میدی
تو آرامش، تو امیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نخ تسبیحت آیۀ نوره، که تو جانمازت میدرخشه
وقتی نمازت به عبادت، داره معنی میبخشه
به فدای ذکر سجودت، بانوی من
به فدای نور وجودت، بانوی من
به فدای روی کبودت، بانوی من
به فدای راز و نیازت، بانوی من
به فدای سوز و گدازت، بانوی من
به فدای حال نمازت، بانوی من
سجادهتو که وا کردی
تو برای همه دعا کردی
به تابوتت، نگا کردی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونۀ سادۀ تو بهشته، یه بهشته که روی زمینه
تا وقتی تو باشی رو قلبم، که غمی نمیشینه
تو که ماهِ هر شبِ قدری، زهرای من
تو سیاهی تو مثه بدری، زهرای من
نرو تنها که ضاقَ صدری، زهرای من
ای تموم دار و ندارم، زهرای من
تو خزونِ دنیا، بهارم، زهرای من
باید از داغ تو ببارم، زهرای من
میری کجا بی من زهرا؟
آخه میری سفر چرا تنها؟
بیتو ای وای، بر این دنیا
شاعر: #اکبر_شیخی
#سیدعلی_محمد_نقیب
نغمهپرداز: #اکبر_شیخی
.
زمینه؛ روحی لروحک الفداء.mp3
1.89M
#فاطمیه
#زمینه
🔹روحی لروحک الفداء🔹
ببین فداییات شدم یا علی
شدم مدافع حرم یا علی
در بین کوچهها اگر افتادم
در پای غربتت اگر جان دادم
میان کوچه، ذکرم شد یا علی
تا آخرین دم، میمانم با علی
«روحی لروحک الفداء، نفسی لنفسک الوقاء
یا حیدر یا حیدر یا مرتضی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در این مبارزه کنار توام
در این میانه ذوالفقار توام
با تیغ خطبهام شدم سردارت
بودم در بین کوچه میداندارت
تا آخرین دم، بودم همسنگرت
شدم سپاهت، بودم سرلشکرت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منم که یکتنه سپاه توام
منم که بهترین گواه توام
خون من سِرّ فتح این پیکار است
این راز روضۀ در و دیوار است
شده گواهم، اشک من آه من
شود گواهت، عمرِ کوتاه من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوشم که کشتۀ مسیر توام
شهید اول غدیر توام
ای غرق شوق بودنت این خانه
شمع این خانهای و من پروانه
در خانۀ تو بودم مهمان تو
ای جان عالم! جانم قربان تو
شاعر: #سیدمحمدمهدی_شفیعی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
زمینه؛ یا رسول الله.mp3
1.62M
#فاطمیه
#زمینه
🔹یا رسول الله🔹
توی قلب من غصه و روی لبم آهه
نجوای دلم این شبا، با رسول اللهه
شکایت از بیمهریِ اُمَّتِ گمراهه
کی تا حالا خدایا
از پس این روضه بر اومده
صبر علی دیگه سر اومده
اشک آسمونم در اومده
دیدم با چشمام، روی مهتابم کبوده
دیدم گل من، میون آتیش و دوده
«یا رسول الله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای رسول رحمت بپرس، از دخترت زهرا
از مصیبتایی که دید، تو کوچۀ غمها
بین اون هیاهو نبود، صدای حق پیدا
رفتی شهر مدینه
برای ما شد بیتو بیبهار
کوچۀ ما بود و گرد و غبار
روزگار ما شد تیره و تار
این نیست جوابِ اون همه مهر و محبت
یاست کبوده، میمیرم از این مصیبت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای رسول رحمت بپرس، حال و روز ما رو
علت پریشونی و گریۀ زهرا رو
ببین تو چهرهم تمومِ غمای دنیا رو
از این ماتم میسوزم
که فاطمۀ با وفای من
جوونیشو داده به پای من
دیگه یتیمن بچههای من
میباره نمنم، حسنم تو خلوت شب
میشه حسینم، همدم غمهای زینب
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
زمینه؛ روحی لروحک الفداء.mp3
1.89M
#فاطمیه
#زمینه
🔹روحی لروحک الفداء🔹
ببین فداییات شدم یا علی
شدم مدافع حرم یا علی
در بین کوچهها اگر افتادم
در پای غربتت اگر جان دادم
میان کوچه، ذکرم شد یا علی
تا آخرین دم، میمانم با علی
«روحی لروحک الفداء، نفسی لنفسک الوقاء
یا حیدر یا حیدر یا مرتضی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در این مبارزه کنار توام
در این میانه ذوالفقار توام
با تیغ خطبهام شدم سردارت
بودم در بین کوچه میداندارت
تا آخرین دم، بودم همسنگرت
شدم سپاهت، بودم سرلشکرت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منم که یکتنه سپاه توام
منم که بهترین گواه توام
خون من سِرّ فتح این پیکار است
این راز روضۀ در و دیوار است
شده گواهم، اشک من آه من
شود گواهت، عمرِ کوتاه من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوشم که کشتۀ مسیر توام
شهید اول غدیر توام
ای غرق شوق بودنت این خانه
شمع این خانهای و من پروانه
در خانۀ تو بودم مهمان تو
ای جان عالم! جانم قربان تو
شاعر: #سیدمحمدمهدی_شفیعی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
زمینه؛ عطر بهشت.mp3
1.78M
#فاطمیه
#زمینه
🔹عطر بهشت🔹
تو عصارۀ عطر بهشتی، که از آسمونا شده جاری
از کنجِ یه حجرۀ ساده، به عالم نظر داری
ای نور خونه و چشمام، بانوی من
ای همدم و مرهم دردام، بانوی من
ای همسفر دو دنیام، بانوی من
ای یاور و یار جوونم، بانوی من
ای درد و بلات به جونم، بانوی من
ای ماه گرفتۀ خونهم، بانوی من
من آسمون تو خورشیدی
تو به قلب علی گرما میدی
تو آرامش، تو امیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نخ تسبیحت آیۀ نوره، که تو جانمازت میدرخشه
وقتی نمازت به عبادت، داره معنی میبخشه
به فدای ذکر سجودت، بانوی من
به فدای نور وجودت، بانوی من
به فدای روی کبودت، بانوی من
به فدای راز و نیازت، بانوی من
به فدای سوز و گدازت، بانوی من
به فدای حال نمازت، بانوی من
سجادهتو که وا کردی
تو برای همه دعا کردی
به تابوتت، نگا کردی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونۀ سادۀ تو بهشته، یه بهشته که روی زمینه
تا وقتی تو باشی رو قلبم، که غمی نمیشینه
تو که ماهِ هر شبِ قدری، زهرای من
تو سیاهی تو مثه بدری، زهرای من
نرو تنها که ضاقَ صدری، زهرای من
ای تموم دار و ندارم، زهرای من
تو خزونِ دنیا، بهارم، زهرای من
باید از داغ تو ببارم، زهرای من
میری کجا بی من زهرا؟
آخه میری سفر چرا تنها؟
بیتو ای وای، بر این دنیا
شاعر: #اکبر_شیخی
#سیدعلی_محمد_نقیب
نغمهپرداز: #اکبر_شیخی
.
روضه حضرت زهرا س گریز به روضه حضرت ابالفضل ع
ریحانه ی من چه بر سرت آوردند
صد بغض به آه همسرت آوردند
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیكرت آوردند
بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از کار کشید آی مادر....
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیكرت آوردند
با دیدن جسمت بدنم می لرزد
با شستن پهلوت تنم می لرزد
با شستن زخم كوچه های نیلی
ای فاطمه دارد حسنم می لرزد
چشمم به غمه هماره ات افتاده
بر چشم پر از ستاره ات افتاده
وقتي كه رسيد دست من فهميدم
در كوچه دو گوشواره ات افتاده
امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببندم، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ،
روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن از دل وعربت ناله میزنن یه وقت منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد، گذشت...اما
نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم
کنار یاس قدری روضه عباس میخوانم
یه وقت علقمه بوی یاس گرفت...
مادر برات بمیره اباالفضل اباالفضل
نمی دونم وقتی ابی عبدالله اومد کنار نهر علقمه آی بدن علمدارشو با اون حال مساهده کرد (یازهرا ) نه دستی در بدن داره عباسش ، فرقش شکسته دیگه اونجا دیدن حسین زهرا دست بر کمر گرفته ، فرمود الان دیگه کمرم شکست (داغ برادر نبینی صاحب ناله )
مدینه اباعبدلله پهلوی شکسته مادر دید در کربلاهم فرق شکافته ی برادر
این نالتو بلند کن تسلای دل حضرت زهرا وفرزندش ابوالفضل العباس بگو حسین جان....
ای اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حسین سید سالار نیامد
امشب حرم آل علی آب ندارد
رقیه شده بی تاب، علی خواب ندارد
روضه_حضرت_عباس_ع
کوتاه
دفتری
کرب و بلا آب و هوای داره
دو بارگاه باصفایی داره
(رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟)
روی یکی از این حرم های زیبا
نوشته یا حسین عزیز زهرا
(دلت رفت کربلا؟)
اون یکی با سیم دلت می شه وصل
روسر درش نوشته یا اباالفضل
(یا اباالفضل)3
امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل
امروز مریض دارابگن یا ابالفضل
مشکل دارابگن یا ابالفضل
آخ همه دار و ندارم را بگیرید
ولی عباس را از من نگیرید
بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل
بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمیگردن،
بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم،
آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم،
امیدمو ناامید نکن آقا جان،
آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته،
آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون....
امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد..
آقایی که خجالت کشید...
بگو آقا نزار دست خالی برگردم...
امان امان2
(بگمو نالشو بزنی؟)
دستاشو از بدن جدا کردند..
تیر به چشم نازنینش زدند...
آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...
)همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد.....
آخ صدا زد .....
برادر... برادر تو دریاب...
الهی نبینی داغ برادرتو...
(اگه برادر داری الهی داغشو نبینی)
آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد...
اما دیگه پاهاش قدرت نداره...
دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل...
سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت..
کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل
( داداش)
شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل
بودُ امیدم مرا یاری کنی
سالها بهرم علمداری کنی
آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2
دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد
دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد
دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده
تا نگویند حسین داغ برادر دیده
هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)
سلام آخرمجلس
روبه قبله
صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا خاتَمَ النَّبِیِّین
صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِب
صَلَّی اللّهُ عَلَیكِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُل
صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی
صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الشَّهید
صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یاعَلِی
.
#فاطمیه #امام_زمان
#مناجات_فاطمی
#ناصر_شهریاری
به انتظار نشستم به اشک چشم ، به راهت
عنایتی بنما بر گدای چشم به راهت
چنان شبی که اسیر سیاهی ست دمادم
مرا اسیر خودت کن شبی به زلف سیاهت
تو را ندیدم و نادیده دل شدست اسیرت
بود مرا که نمایم نظر به صورت ماهت ؟
تویی که یوسف زهرانشان هر دو جهانی
خوشا هر آنکه بیفتد به نام عشق به چاهت
خوشا هرآنکه نشسته ست زیر سایه لطفت
خوشا هر آنکه پناهنده می شود به پناهت
گناهکارم اگر چه ولی به کار می آیم
بیا قبول خودت کن مرا میان سپاهت
رسید روضه ی مادر ، اگر رسیده ای امشب
بیا بیا و بسوزان مرا به شعله ی آهت
بخوان تو روضه بخوان از شرار غربت حیدر
بخوان تو از غم ناگفته ی کبودی مادر
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#محمدجواد_پرچمی
سه ماه درد كشيدى ، سه ماه رنجيدى
سه ماه ميشود اصلا به ما نتابيدى
سه ماه راحت و آسوده تو نخوابيدى
سه ماه ميشود اى همسرم نخنديدى
بخند ، اين همه گريه براى رفتن نه
بخاطر دل زينب بخاطر من نه
دعاي رفتن خود را تو مستجاب مكن
تو كه هنوز جوانى بيا شتاب مكن
مرا به ساخت تابوت خود مجاب مكن
بيا و بر سر من خانه را خراب مكن
بمان ، وگرنه حلالت نميكنم زهرا
بمان که بی تو میفتم ز غصه ها از پا
سه ماه آخر عمرت ميان دود گذشت
سه ماه آخر عمرت خوشی نبود گذشت
سه ماه آخر عمرت چقدر زود گذشت
سه ماه آخر عمرت همش كبود گذشت
بلند ميشوى اما زپا تو ميفتي
هنوز راه نرفته چرا تو ميفتي؟
.
سه ماه تكيه به ديوار ميكنى زهرا
بلند ميشوى و كار ميكنى زهرا
براى رفتنت اصرار ميكنى زهرا
نگاه بر نوك مسمار ميكنى زهرا
امان براي تو اين خانه از گزند نداشت
مرا ببخش مدينه شكسته بند نداشت
هنوز هست به یادم خبر که می پیچید
میان خانه در شعله ور که می پیچید
به سوی تو لگد چهل نفر که می پیچید
به سمت پهلوی تو میخ در که می پیچید
تو را چگونه ز دستش خلاص میکردم
فقط به تیزی میخ التماس میکردم
شرار کینه همین که به گلشنم افتاد
همین که با لگد مردها،زنم افتاد
نگاه من به تو در وقت رفتنم افتاد
تو را زدند و طنابی به گردنم افتاد
به سنگ غم محکت زد نرفته از یادم
کنار من کتکت زد نرفته از یادم
تو بودى و ستم آن چهل نفر نامرد
صدا زدم نزن اينقدر بى خبر نامرد
نزن به بازوى مجروح اينقدر نامرد
دو دست بسته من باز بود اگر .... نامرد
میان این در و همسایه پشت پا خوردی
حلال كن سر من ضربه بی هوا خوردی
ببخش قلب صبورت شكست فاطمه جان
ببخش كوه غرورت شكست فاطمه جان
همينكه حرمت نورت شكست فاطمه جان
به كوچه تنگ بلورت شكست فاطمه جان
چقدر فكر منى فكر اين پرت هم باش
به فكر موي پريشان دختر هم باش
تورم دهنت حرف کربلا میزد
به زینب و حسنت حرف کربلا میزد
نظر به پیرهنت حرف کربلا میزد
شمارش کفنت هم حرف کربلا میزد
چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را
چه قدر بوسه زدی گودی گلویش را
عزيز كرده تو كربلا سنان هم خورد
ميان معركه او سنگ بى امان هم خورد
كنار نعل، لگدهاى اين و آن هم خورد
حسين تشنه لبت نيزه از دهان هم خورد
حسين تو ته گودال رفت و گير افتاد
كفن نداشت و روى تنش حصير افتاد
.