Mehdi Rasouli - Bavar.mp3
7.14M
نفسای تو به شمارش افتاده
میبینی علی رو به خواهش افتاده
تو برای همه گره گشا بودی
همدم تو گره به کارش افتاده
بـاور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
بـاور بکنم یا نکنم محاله برگردی
باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم
بـاور بکنم یا نکنم همینه تقدیرم
برو راضی ام عزیزم به رضات
برو اشکامو بریزم پشت پات
الوداع یا زهرا …
میشه خواهش کنم بهار من باشی
میـشه باز مثل کوه کنار من باشی
میشه خواهش کنم تنها نری زهرا
بی قرارم میشه قرار من باشی
خواهش بکنم یا نکنم دلت به موندن نیست
خواهش بکنم یا نکنم رمق به اون تن نیست
خواهـش بکنی یا نکنی ابرمو میبارم
خواهش بکنم یا نکنم میری کس و کارم
زندگی بدون تو سخته برام
دنیا رو بدون زهرا نمیخوام
الوداع یا زهرا
به فکر من نباش با درد جانکاهت
میسوزه قلب من با هُرم هر آهت
شبای بعد تو سیاه و تاریکه
برو مهتاب من خدا به همراهت
گرچه ندارم تاب غم تورو عزیز من
حالا که دلت با رفتنه برو عزیز من
دنیامون اگرچه پر بود از روزای بی تکرار
حالا که دلت با رفتنه نمیکنم اصرار
غماتو بذار روی دوش علی
خداحافظ ای کفن پوش علی
باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
.
#زمینه_شور_احساسی
#حضرت_ام_البنین
صفای ایوونتِ
صفایِ چشمِ سرخِ زائرایِ گریونت
اونی که بارِ اوله که شده مهمونت
صفای ایوونت
چه حسِ زیبایی
جمعه شب و کرببلا یه شبِ رویایی
چش وا کنی ببینی روبروی سقایی
چه حس زیبایی
دلمو گره بزن
به همون شش گوشه ای که ارزوی خیلیاست
منو کربلایی کن
میدونی کرببلای تو بهشتِ نوکراست
تو رو به اُمّ البنین
که عزادارِ چشایِ زخم و دستای جداست
روضه میخونه ، از بیقراریِ رباب
وقتی که میگفت ، الان عمو میاره اب
عمو تو راهه ، لالا گلم اروم بخواب
بند دوم
هوایِ بارونی
سقا کجایی مادرت اومده مهمونی
تاب نداره ببینتت با چشمایِ خونی
اومده مهمونی
هنوز علمداری
بلند شو باید علمِ حسینُ برداری
روحیه ی مادرِ پیرتو نگهداری
هنوز علمداری
تو که بی دستی اخه
چه جوری میخوای بگیری دستای مادرتو
مادرِ پیرت باید
خم شه به زانو بگیره با چه حالی سرِتو
تُ رکابِ زینبی
چه جوری میخوای کمک کنی دیگه خواهرتو
دستی نمونده ، بال و پرت ریخته زمین
میگن سرت هم ، خورده عمودِ اهنین
بلند شو امشب ، مهمونته اُمّ البنین
بند سوم
قمر ندارم من
بهم نگین اُمُ البنین پسر ندارم من
دیگه عصایِ دست و سایه سر ندارم من
پسر ندارم من
دلم تو بازاره
همونجا که سنگ میومد از در و دیوارِ
تمومِ خونه های شهر و زینب آواره
دلم تو بازاره
روضه خونِ من کجاست
که بخونه از سه ساله ای که باباشو ندید
پاشو عباسم بگو
تو کجا بودی که اون نامرد حسینُ سربرید
دست و پا میزد حسین
زینبش دنبال قاتل تا به گودالش دوید
جلو چشایِ ، زینبِ من سنگش زدن
یعده با چوب ، یعده با نِی اومدن
نبودی عباس ، خیلی حسینم رو زدن
#خادم_زینب✍
............................................
#شعر وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
هر شب رکابِ چشمهایش را نگین میشد
با برکهی او ماه، وقتی همنشین میشد
میخواست، خدمتکارِ اولادِ علی باشد
«امالبنین» میخواست؛ «امالمؤمنین» میشد !
از فضلِ مادر بود، شد عباس «ابوفاضل»
باید خدای فضل اباالفضل آفرین میشد
هر قطرهی اشکش که روی خاک، میافتاد
انگار، یک فرزندِ او نقشِ زمین میشد
از سنگها هم اشک میجوشید، با آهش
در روضههایش دشمنش روضهنشین میشد
هر وقت، چشمِ اشکبارش چشمهای میدید
آب از خجالت آب میشد؛ شرمگین میشد
گفتند، سقایت بلاگردانِ اصغر شد
گفت آه عباسم؛ ولی باید همین میشد !
🔸شاعر: رضا قاسمی
@navaye_asheghaan
🌹🍀🌹🌹🍀🌹:
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
🌸نیایش صبحگاهی 🌸
❄️خداوندا ..!
ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﺩﻋﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻋﻄﺎﯾﻢ ﮐﻦ ...
ﺗﻮ ﺍﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﻋﺎﻟﻢ؛
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺸﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﻣﺎ ...
❄️ﺧﺪﺍﯾﺎ ..!
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻦ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩﻡ؛
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ ،
ﻃﻐﯿﺎﻥ ﻣﭙﻨﺪﺍﺭﺵ ..!
❄️ﮐﺮﯾﻤﺎ ..!
ﻣﻦ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭﻡ ، ﺗﻮ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ..!
ﺑﮕﻮ ﺁﯾﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺨﺸﺸﻢ ﺑﯿﺠﺎﺳﺖ .!؟
❄️ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﯽ ﺑﺨﻮﺍﻥ ،
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻤﺖ،
ﺍﯾﻨﮏ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﯾﺎﺏ ...
❄️ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺟﻮﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ؛
ﻧﻮﺭﯼ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﻦ ...
ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺭﺣﻤﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ ...
❄️خداوندا
مرا دریاب...
الهی ب امیدتو
,💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍀🌺🌹☘🌷🍀🌺🌹☘🌷
مولای من ! خواب پریشان ُکشت ما را
کابوس شب ، کابوس شیطان ، کشت ما را
فصل جهان « بس ناجوانمردانه سرد است »
ای سبز ! یخبندان انسان ، کشت ما را
بر صورت خورشید ، شیطان خاک پاشید
تعبیر این خواب پریشان ، کشت ما را
بوی مسلمانی از این دنیا پریده
تنهایی عمّار و سلمان ، کشت ما را
عصر یزید است و تو در دنیا غریبی
بوزینه بازی های شیطان ، کشت ما را
ریش « ابوموسی » و ریش « طالبان » ها
این ریش های نامسلمان ، کشت ما را
از دوستان زخم زبان ، از دشمنان ، تیغ
نامردمی های فراوان ، کشت ما را
خون شهیدان ، پاک شد از دامن دشت
تنهایی نسل شهیدان ، کشت ما را
هر چند خط بیعت ما نیست کوفی
تردید در آن ، از غم نان ، کشت ما را
ما بر نمی گردیم از عشق تو ، مولا !
هر چند نَفسِ سُست پیمان ، کشت ما را
آدینه آمد نازنین ! اما تو ... ؟! آری
دوری ز تو ای حضرت جان ! کشت ما را
.
#مرثیه و #مدح_حضرت_ام_البنین
ای که بر دامان مهرت ماه را می پروری
آسمان را زیر دین چشم هایت می بری
درمقاماتت همین بس انتخاب حیدری
تو همان روح زلال از چشمه سار کوثری
بعد زهرا بعد زینب از همه زن ها سری
ای تمام مادران قربان تو نا مادری
خاک پایت سجده گاه نه فلک روی زمین
جای پینه آسمان خورشید دارد بر جبین
بعد زهرا این قبیله مادری خواهد چنین
تا بنی الزهرا تو را خوانند یا ام البنین
زن ولیکن هیبتت مرد آفرین روزگار
رشته های چادرت جود کرم را آبشار
در کلاس درس حجب تو حیا زانو زده
قطره لطف تو بر بحر کرم پهلو زده
شب زلبخندت ستاره بر سر گیسو زده
زیر سایه سار پلکت مهر و مه سوسو زده
گرشرف با عزت و لطف و وفا گردد عجین
عشق معنا می شود با واژه ام البنبن
ردپایت عشق را تا بیت حق تحریر کرد
چشمهایت آیه های حجب را تفسیر کرد
اشک ها را دستهای گرم تو تبخیر کرد
تو چه کردی که خدا کار تو را تقدیر کرد
نو عروسی که پی بخت سپیدت امدی
پیش پای بچه های فاطمه زانو زدی
گفتی ای مردم کجا آیینه زهرا شوم
آمدم خاک در انسیه الحرا شوم
آمدم تا که کنیز زینب کبری شوم
قطره ای امیدوارم وصل بر دریا شوم
اهل این خانه همه شمعند و من پروانه ام
وقت احرام است من حاجیه ی این خانه ام
گرچه با تو باز خانه صاحب غمخوار شد
گرچه قلبت از محبت نورگشت و نار شد
خاطرات فاطمه با نام تو تکرار شد
یاد گل احوال بلبل های خانه زار شد
شد تمام خواهش تو از امیر المومنین
فاطمه نه بعد از این بر من بگو ام البنین
باز می ماند دهان از مهر این نا مادری
شیر را با شیره عشق و وفا می پروری
مثل هدیه پیش کش بر طفل زهرا می بری
عرضه می داری قبولش کن برای نو کری
مادر هرگز ندیدم بگذرد از طفل خود
مثل تو نا مادری نه مادری پیدا نشد
آن هم آن طفلی که چشمش قبله گاه انبیاست
از همان میلاد دستش بوسه گاه مرتضاست
چهره او والقمر چشمان او شمس و ضحاست
گر بگویم لم یلدیولد شبیه او رواست
دُر در آغوش صدف آری چو گوهر می شود
دامن ام البنین عباس پرور می شود
تو ندیدی کربلا از راه تو پا بر نداشت
داغ لبهای خودش را بر دل دریا گذاشت
علقمه یک مشک از عشق و وفا بر دوش داشت
چون نگهبان جان خود را بر سر مشکش گماشت
گفت با خود جان مشک و جان طفلان حرم
هر چه تیر آید به جان خسته خود می خرم
دستهایش رفت اما کم نشد از آن شتاب
می شنید از دور آه از خیمه های اضطراب
با امیدی خویش را انداخت روی مشک آب
ناگهان روی سرش شد اسمان گویا خراب
تیر بر مشکش زدند و مثل مشک از تاب رفت
ایستادو قطره قطره پیکر او آب رفت
انقدر روی زمین شد پیکر او چاک چاک
ماند از آن کوه گویا گرد و خاکی روی خاک
داشت تنها یک نفس درجان خود آن نفس پاک
گفت با ان یک نفس هم یا اخا ادرک اخاک
نه فقط عباس از شرمندگی بی تاب شد
از خجالت مادرش ام البنین هم آب شد
#موسی_علیمرادی✍
ایام #وفات_حضرت_ام_البنین
.
............................................
.
#حضرت_مادر
#حضرت_ام_البنین
ای عروس سپید بخت علی
که سرآمدترینِ دنیایی
در مقامت چه میتوان گفتن?
که تو اُمّ الائمه ،زهرایی
ای مزار تو کعبه ی خاکی
این دل بیقرار،زائر توست
توهمانی که ذات حق فرمود
خلق دنیا فقط بخاطر توست
منم ام البنین که آمده ام
بازهم در سکوت قبرستان
با نگاهی پُراشک میگویم
السلام علیکِ زهرا جان
ام کلثوم و زینبت هرشب
سرشان هست روی دامن من
آب دست حسین میدهم و
مادری میکنم برای حسن
ای وجود چهار فرزندم
به فدای چهار فرزندت
حاضرم از صمیم دل همه را
بدهم در ازای لبخندت
سالیانی و گذشت و ام بنین
خسته افتاده بود در بستر
عرق سرد روی پیشانی
ونگاهی که مانده بود به در
آسمان دلگرفته از بغضش
شهر در آرزوی لبخندش
دور خود را نگاه کرد و نبود
اثری از چهار فرزندش
نه توانی به دستها مانده
نه دگر قوتی به زانویش
درهمین حال ناگهان حس کرد
درکنارش نشسته بانویش
از دلش غصه رفت تا زهرا
سر او را گرفت بر دامن
گفت ام البنین نگاهم کن
این منم مادر حسین وحسن
مادر بچه های من بودی
از حضورت همیشه ممنونم
ای فدایت پسر فداکردی
به فداکاری تو ،مدیونم
به تلافی اینکه گهگاهی
دامنت بود جای بغض حسن
تاکه افتاد بر زمین پسرت
سر او بود روی دامن من
تا گرفتی سرشک زینب را
دیدم افتاد شعله بر جگرت
یاد آن لحظه پاک میکردم
خاک وخون را زصورت پسرت
تا نباشد مقابل احدی
ساقی سرشکسته عباست
در قیامت شفاعت همه را
میسپارم به دست عباست
✍مهدی کبیری
...........................................
.
"غزلی نذر نگاه حضرت مادر"
درها روایت میکنند این ماجرا را
کج فهمی این مردم پُرمُدَعا را
بعد از نبی با "بَضعَهُ مِنّی" چه کردند؟!
درهای بسته لب گشوده مامَضی را
در شام تیره در مدینه دستِ زهرا
خانه به خانه میبرد نور خدا را
بابُ الجِنان هم ضَربِ آهنگش علی بود
بستند در تا برده نام مرتضی را ؟!
ای تشنگان بر حُبِّ حیدر جام گیرید
کوثر خودش در جام می ریزد ولاء را
ادراک قدر فاطمه هرگز نکرده است
آنکس که مومن نیست حکم "لافتی" را
"هل مِن مُعینِ" فاطمه پاسخ ندادند!
این بی جوابی ها رقم زد کربلا را
درهای بسته چوب...قلب مردمان سنگ
سنگ است آتش می زند بیت الهُدی را
بر قامت در لرزه افتاده است تا گفت:
( با خود به محشر می برم این دردها را)
از شرم می سوزد در و از داغ حیدر
درها گواهی می دهند آن ماجرا را
#حضرت_زهرا
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی✍
............................................
.
#حضرت_عباس
آن روز که هر دلی پر از احساس است
بر نام علمدار حسین حساس است
دارد ز خدا امید عفو و بخشش
هر کس که مرید حضرت عباس است
................
آن یل که به نام فاطمه حساس است
در علقمه ، سرمستِ شمیم یاس است
آن غیرت حیدری که در زهرا بود
در چشم خداوند ادب عباس است
..............
آن روز که هر دلی پر از احساس است
پرونده ی او پر از شمیم یاس است
دارد ز خدا امید عفو و بخشش
هر کس که محب حضرت عباس است
............................................
.
#مناجات
#شب_جمعه
آمدم خط روی خطا بکشم
کبر خود را به زیر پا بکشم
از خجالت، به سر عبا بکشم
نیمه شب منتّ ترا بکشم
آمدم مضطر و سر افکنده
توبه هایم شکسته شرمنده!
بی غم تو دوا ندارم که
بزنم ادّعا ندارم که
من کسی جز خدا ندارم که
غیر اهل کسا ندارم که
بد شدم آبروی زهرا ریخت
ولی اسمش گناه من را ریخت
از خودم سوی تو گریزانم
زیر قولم زدم، پشیمانم
باز میبخشی ام؟ نمیدانم!
البته من گدای سلطانم
یاد من کرده یادش افتادم
دم باب الجوادش افتادم
گم شدم، کوله بار راهم کو!
نامهء بخشش گناهم کو!
سفره ای که شده فراهم کو!
به علی بی کسم، پناهم کو!
من از این گریه ها هدف دارم
هوس بادهء نجف دارم
کمکت را به این گدا برسان
برکت خانهء مرا برسان
حسنش را به داد ما برسان
پای ما را به کربلا برسان
آه شش گوشه! از تو دلگیرم
چون ترا در بغل نمیگیرم
یاحسین ناز کن خریدارم
زود ردّم نکن، گرفتارم
جان عباس بی کس و کارم
به اباالفضل دوستت دارم
خسته ام یا مُسبّب الاسباب
پیش ام البنین مرا دریاب
زینب قد کمان قیامت کرد
گریه از داغ بی نهایت کرد
از سر روی نیزه صحبت کرد
از نماز شبش روایت کرد
از شبی که نشست و گفت اُمّاه؛
ریخت جسم حسین تو در راه
قاسمم قد کشید و اکبر شد
اکبرِ تکّه تکّه، اصغر شد
اصغرم پشت خیمه بی سر شد
وضع سقا به نیزه بدتر شد
بزمشان بزم رقص و هلهله بود
مشک سقا به دست حرمله بود
دست نامرد، معجرم بود و...
هر دو دستم روی سرم بود و...
زیر چکمه برادرم بود و...
چشم تارش سوی حرم بود و...
دشمنش داد زد که بردارَش
دم مغرب تمام شد کارش
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب
#حضرت_ام_البنین_
#رضا_دین_پرور ✍
............................................
.
#زمینه_شور_احساسی
#حضرت_ام_البنین
صفای ایوونتِ
صفایِ چشمِ سرخِ زائرایِ گریونت
اونی که بارِ اوله که شده مهمونت
صفای ایوونت
چه حسِ زیبایی
جمعه شب و کرببلا یه شبِ رویایی
چش وا کنی ببینی روبروی سقایی
چه حس زیبایی
دلمو گره بزن
به همون شش گوشه ای که ارزوی خیلیاست
منو کربلایی کن
میدونی کرببلای تو بهشتِ نوکراست
تو رو به اُمّ البنین
که عزادارِ چشایِ زخم و دستای جداست
روضه میخونه ، از بیقراریِ رباب
وقتی که میگفت ، الان عمو میاره اب
عمو تو راهه ، لالا گلم اروم بخواب
بند دوم
هوایِ بارونی
سقا کجایی مادرت اومده مهمونی
تاب نداره ببینتت با چشمایِ خونی
اومده مهمونی
هنوز علمداری
بلند شو باید علمِ حسینُ برداری
روحیه ی مادرِ پیرتو نگهداری
هنوز علمداری
تو که بی دستی اخه
چه جوری میخوای بگیری دستای مادرتو
مادرِ پیرت باید
خم شه به زانو بگیره با چه حالی سرِتو
تُ رکابِ زینبی
چه جوری میخوای کمک کنی دیگه خواهرتو
دستی نمونده ، بال و پرت ریخته زمین
میگن سرت هم ، خورده عمودِ اهنین
بلند شو امشب ، مهمونته اُمّ البنین
بند سوم
قمر ندارم من
بهم نگین اُمُ البنین پسر ندارم من
دیگه عصایِ دست و سایه سر ندارم من
پسر ندارم من
دلم تو بازاره
همونجا که سنگ میومد از در و دیوارِ
تمومِ خونه های شهر و زینب آواره
دلم تو بازاره
روضه خونِ من کجاست
که بخونه از سه ساله ای که باباشو ندید
پاشو عباسم بگو
تو کجا بودی که اون نامرد حسینُ سربرید
دست و پا میزد حسین
زینبش دنبال قاتل تا به گودالش دوید
جلو چشایِ ، زینبِ من سنگش زدن
یعده با چوب ، یعده با نِی اومدن
نبودی عباس ، خیلی حسینم رو زدن
#خادم_زینب✍
@navaye_asheghaan
شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم
بارَمو بستم و در کوچه ی دل در به درم
عشقِ تو کرده منو بی سروپا مستِ جنون
هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم
عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من
چه کنم در تپشِ عشقِ تو من شعله ورم
صحن تو با دلِ بشکسته تصوّر کردم
باغِ بین الحرمین شوقِ اذونِ سحرم
عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته ی تو
با اذونِ سحری جلوه شده در نظرم
یادِ گلهای غریب و عطش و روضه و اشک
سیلِ خون ریزد از این غصه ز چشمانِ ترم
نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو
که #شبِ_جمعه بیوفته حرمِ تو گذرم
حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده منو
خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم
ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است
که به تصویرِ خیال اومده پایان سفرم
آرزوی دلِ من نـوکـریِ درگـهِ توست
من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
بر لبم دائم شب جمعه همین یک مصرع است
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عادل_سعد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 *تقویم نجومی* 💎
✴️ پنجشنبه 👈15 دی /جدی 1401
👈12 جمادی الثانی 1444 👈5 ژانویه 2023
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی .
🐪حرکت پیامبر به سوی خیبر.
🎇 امور دینی و اسلامی .
❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری عقد و ازدواج.
✅خرید رفتن.
✅مشارکت و امور شراکتی.
✅مسافرت.
✅افتتاح دکان و محل کسب و کار.
✅آغاز بنایی و خشت بنا گذاشتن.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅و دیدار با روسا خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 زایمان خوب و نوزادش صالح و عفیف و متدین خواهد بود.
🚘 مسافرت :خوب و مفید است.
💑مباشرت امروز :
مباشرت هنگام زوال مستحب و فرزند حاصل از آن عاقل و سیاستمدار و بزرگوار و هیچگونه انحرافی در وی نخواهد بود...ان شاءالله.
💑 مباشرت امشب:
امشب (شبِ جمعه )،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء ،سخنوری توانا و کلامش بجا و موثر واقع خواهد شد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️معامله و معاوضه املاک.
✳️تبادل قولنامه و سند و قباله.
✳️آغاز تعلیم و تعلم و امور آموزشی.
✳️شروع به کتابت و نگارش.
✳️مشارکت و شریک گرفتن.
✳️خرید رفتن.
✳️کتابت و نماز و استفاده از حرزها.
✳️و ارسال کالاهای تجاری نیک است.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث هیبت و شکوه می شود.
💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث سلامتی می شود.
🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 13 سوره مبارکه "رعد" است.
یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته...
و مفهوم آن این است که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد صدقه بدهد تا برطرف شود...ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
💚بی گمان روز قشنگی بشود امروزم
💚چون سر صبح سلامم
💚به تو خیلی چسبید
💚صبحتان حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سلام امام زمانم
🌼کی خزانم میشود مولا بهار
✨کی کناره میرود گرد و غبار
🌼یک سؤال ازطعم بغض واَشک و آه
✨کی به پایان میرسد این انتظار
🌼اللهـم عجـل لولیـڪ الفـرج
#السلام_علیک_یا_ام_البنین_سلام_الله_علیها
تو دستِ مهر فاطمه در آستینی
خود آفتابِ عشقی و سایه نشینی
ای همسر مولا که شأنت هست والا
باید بگوید از تو علامه امینی
چون چارده معصوم جای تو به عرش ست
حالا اگر که چند روزی در زمینی
ام البنینی بود هر کس را که دیدم
باید به تو پس گفت ام المؤمنینی
هر کس ارادت داشت بر تو اینچنین گفت
داغِ غمِ عباس جانت را نبینی
از هر چه ترسیدی سرت آورد دنیا
این بار نوبت بر تو شد ، بستر نشینی
ذکرِ مصیبت را بشیر آغاز چون کرد
گفتی به عالم نیست چون من شرمگینی
او گفت شاه عشق تا باشد سلامت
در علقمه افتاد و خاکی شد جبینی
وقتی که دستانِ گلت از تن جدا شد
خم شد حسین آنجا برای دست چینی
می خواست زهرا را ببیند ، تیر نگذاشت
نگذاشت برخیزد عمودِ آهنینی
یک روز گفتی ، فاطمه من را نخوانید
یک روز هم گفتی که امّ بی بنینی
#حامد_آقایی
#ختم_پدر
#روضه_دفتری
#ختم_پدر
#خواهی ز پل صراط آسان گذری
#بر تشنه لب شهید کربلا صلوات
#خواهی که کنار علقمه بنشینی
#سقای شهیددست جدا راصلوات
#خواهی بروی کنار هفتادو دو تن
#هم قاسم و اصغرو علی را صلوات
#خواهی که بوقت مرگ راحت باشی
#جمع شهدای کربلا را صلوات
#دعای_فرج
#السلامعلیکیااباعبدالله
#یاحسینیاحسینیاحسین
🌾بعد مرگم بنویسید، به سنگ لحدم
🌾من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم
🌾بنویسید که پرپر شده همچون گل یاس
🌾بنویسید شده مست و خراب عباس
🍀من به آغوش پر از مهر تو محتاجم
(یا اباعبدالله)
🍀بده در راه خدا من به خدا محتاجم
🍀من به بخشندگی آل عبا محتاجم
🍀از قنوت سحر مادرتا ن جا ماندم
🍀پسر حضرت زهرا به دعا محتاجم
#مجلس بیاد یکی از ارادتمندان و یکی از عاشقان و سینه سوختگان ابی عبدالله است، که از دنیا رفته...یا اباعبدالله..
امروز یه نظری یه عنایتی به این مجلس و محفل ما کن..آقا جانم
من از طرف همه تسلیت میگم به بازماندگان این عزیز بابا...
به همسر و یادگارای این عزیز بابا...
تسلیت به خواهر/برادر
به بستگان..
#قربون مهر و وفات بشم بابا...2
چقدر با محبت بودی بابا..
🌴#بابا چرا دیگر نمی آید صدایت
⬅️این درد دل دختر خانمای داغ دیدشه..
(کدوم دختر)
اون دختری که الان (3روزه یک هفته است چهل روزه) صدای بابارو نشنیده..
دختری که الان( 3 روزه روی بابا رو ندیده)
بابا قربون اون خنده هات برم بابا...چقدر با محبت بودی بابا...
بابا...جات بین ما خالی بابا...
#آخ..
◾️بابا چرا دیگر نمی آید صدایت
◾️رفتی ز دنیا یا خدا داده شفایت
⬅️بابا راحت شدی از این دنیا بابا...بابا
بابا الان (3روزه) رختخواب بیماریتو جمع کردند بابا...
میدونی امروز درد دل دختراش چیه...
میگن بابا..الان چند روزه رختخواب بیماریتو جمع کردیم بابا...
بابا دیگه آروم بخواب بابا...
بابا دیگه جائیت درد نمیکنه بابا..
دیگه از درد نمی نالی بابا...
بابا فکر نمیکردم به این زودی داغ تو رو ببینم بابا...
فکر نمیکردم به این زودی برات لباس عزا به تن کنم بابا..
بابا... سرمو بلند میکردم میگفتم منم بابا دارم...میگفتم منم تاج سر دارم..
اگه مشکلی داشتم می اومدم دردای دلمو بهت میگفتم بابا..
اما از این به بعد دردای دلمو به کی بگم بابا...
آخ ..بابا ..نمیدونستم غم بی پدری اینقدر سنگینه بابا..
(بابا شنیده بودم داغ پدر سخته)
اما شنیدن کی بود مانند دیدن..بابا، بابا، بابا...
🌴#دشتی
آخی
◾️(لالا لالا لالا)2 ای نازنینُم
بابا
◾️آخ عزیزُم لالا لالا ای مهربونُم
◾️لالا لالا لالا آرام جونُم
◾️لالا لالا لالا (بابا) دردت بجونُم
◾️آی چقدر خون جگر بَهرِت بریزُم
ئ
#آی کسی که بابا داری قدر بابا رو بدون..
(چرا)
بخدا هیچ کسی جا بابا رو نمیگیره..
عزیزایی که داغ بابا دیدن منو ببخشن..
راست میگن ..خونه ای که وجود با صفای بابا نباشه دیگه اون خونه صفایی نداره...
وای3
دیگه اون خونه رونقی نداره...
🌾دلم ز غصه سیره
🌾به چنگ غم اسیره.
🌾دیگه بدون بابا
🌾دختر دلش میگیره
🥀بابا خدا نگهدار..
(بابا... درد دل دختراته بابا...)
🥀بابا خدا نگهدار...
🥀ای مونس عزیزم
🥀بابا خدا نگهدار
🥀داغی که دیده ام من
بابا ..بابا
🥀نداره راه چاره
🥀(ای اهل دل بدونید
🥀دنیا وفا نداره)2
آره والله دنیا وفا نداره...
🌾آی رُفقا بیایید
🌾یه شاخه گل بیارید
(چرا..)
🌾گُلم به زیر خاکه
🌾رو قبرش گل بزارید
🥀#بابا خدانگهدار..
#دختر خانما... آخ عروس خانما...میخوام بگم اگه داغ بابا دیدید دیگه کسی جسارت بهتون نکردند...
سیلی به صورت شما نزدند..
یا اباعبدالله...
آقا جان.....مجلس یکی از ارادتمندان شماست آقا جان..
#قسمت_دوم_روضه
#اوج
#فرود
#اما...بگم دختر خانما این همه جمعیت امروز اومدن..به شما تسلیت گفتن..سر سلامتی گفتن..
قربون این قدمهاتون بشم که امروز اومدید... عزیزانِ این نازنین بابا رو تسلیت بدید..
اما دلای عالمی بسوزه برا اون بچه هایی که تازیانه ها خوردند ..زخم زبونها شنیدند...حق بچه یتیمه تسلیتش بدن ..سر سلامتی بگن.آرامش کنند..اما دل عالمی بسوزه برای یتیم حسین ع..
کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد..
🌾#دشتی
آخ ..
🥀یتیمی درد بی درمان یتیمی
🥀یتیمی خاری دوران یتیمی
🥀اگر دست پدر بودی به دستم
🥀چرا گنج خرابه می نشستم
🥀اگر می بود بابای نِکویَم
🥀نمیزدشمر دون سیلی به رویم
🌴#ناله داری به غربت یتیمان ابی عبدالله به اشک و آه و ناله سه ساله حسین ع بلند ناله بزن بگو یا حسین.
❣﷽❣
🔘 #روضه_امام_کاظم_ع
🔘 #دفتری_کاظم_ع (3)
🔘گریز به امام رضا ع
🔘گریز به حضرت رقیه ع
🩸برحضرت مصطفی محمدصلوات
🩸بر مرشد مرتضی محمد صلوات
🩸بر دشمن شیعیان حیدر لعنت
🩸بر سیدالا نبیا محمد ص صلوات
♨️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ
♨️ "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،"
♨️السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
◾کشیده شعله در دلها
◾عزای حضرت کاظم
◾بسوز ای دل بسوز ای دل
◾برای حضرت کاظم
◾میان محبس هارون
◾زغربت ناله ها میزد
◾به اشک و آه جانسوزش
◾ رضایش را صدا میزد
◾بمیرم من بمیرم من
◾که زندان قتلگاهش شد
◾تمام پیکرش نیلی
◾شد از شلاق زندانبان
◾به زندان با تنی مجروح
◾به زهر کینه جان داده
⬅️امروز دلتو روونه کاظمین کن... بریم کنار حرم آقا موسی ابن جعفر..
همه حاجتهارو مد نظر بگیرید..میخوایم در خونه باب الحوائج رو بزنیم..
🔘تو تاریخ نوشتند هر وقت هر کسی گرفتار میشد ( حتی سنی های کاظمین و بغداد..) وقتی بیماری داشتند.. وقتی دکتر جواب کرده داشتند... وقتی امیدشون ناامید میشد.. میرفتند دره خونه آقا موسی ابن جعفر ..آقا جان شما باب الحوائجی حاجت مارو بده.. آقا هم جواب شونو میداد..
🔲یا موسی ابن جعفر..فدات بشم آقا جان.. یا باب الحوایج...
(امروز کیا گرفتارند..کیا مریض دارند..کیا جوون دارند..کیا حاجت به دل دارند.. آقا باب الحوائجه..)
امروز یجوری گریه کن دست خالی برنگردی...
آی مادری که میگی جوونم گرفتاره... ای عزیزی که گفتی مریض دارم..
ای کسی که گفتی دردایی تودلمه نمیتونم به کسی بگم...
درد نگفتنی داری امروز در خونه آقا موسی ابن جعفر ناله بزن...
⬅️قربون غصه های دلت آقا...
امروز برا اون آقایی گریه کن به روایتی 7سال .. به روایتی 14 سال ..از این زندان به آن زندان..
( اونم زندانی که شب روز مشخص نمیشد.. مثل چاه بود زندان..)
پاهای حضرت رو با غل و زنجیر بسته بودن
بمیرم برا غریبیت آقا...
قربون مظلومیت برم آقا جان..
چه غصه ها به دل آقا کردند..
یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر...
قربون اسمت برم آقاجان..
کنج زندان بغداد ناله میکرد...
🔹آخ صدای ناله ای از کنج زندان
🔹به گوشم میرسد با آه سوزان
🔹گمانم باشد این صوت مکرر
🔹صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه آقا)
🔹دگر معصومه جان بابت نبینی
🔹به مرگم در مدینه مینشینی
🔹آخ رضا بابا بیا اندر بر من
🔹روم سوی وطن باچشم خونبار
⬅️مسّیب می گه.. یک وقت دیدم آقا داره ناله می کنه... آقا داره ضجه می زنه... خیلی حالش منقلبه. گفتم: آقا جان! چی شده امشب خیلی ناراحتید خیلی منقلبید؟
صدا زد: مسیب! به خدا دلم برا رضام تنگ شده .. می خوام برم مدینه پسرمو ببینم. می خوام برم مدینه رضامو ببینم..
✔️ (ان شاالله آقا موسی ابن جعفر امروز نگات کنه حاجتت رو روا کنه.. دست خالی ردت نکنه..)
⚫️آخ..
لحظات آخر هی صدا میزد .. رضام کجاست.. بگید رضام بیاد..
خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه..
(بخدا چشم انتظاری خیلی سخته)
این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
آخ...قربون غریبیت یا موسی ابن جعفر
🔺مردم به غریبی و ندارد خبر از من
🔺ز دوری رضا نور دو چشمان تر من
🔺معصومه کجایی به عزایم بنشینی
🔺ای دخترغمخوار و ضیا و بصر من
میخوام بگم یا امام رضا چقدر بابا منتظرت بود ..آقا جان نشد بابا رو ببینی ..نشد لحظات آخر سر بابا رو به دامن بگیری..
(اما ناله داری ببرمت یه جایی ...بریم خرابه شام..)
لحظه ای که سه ساله حسین ع سر بابا رو بغل گرفت..
✴️(ناله داری یا نه)
هی سر و میبوسه گریه میکنه..ناله میکنه..
🏴عمه بیا گمشده پیدا شده
🏴کنج خرابه شب یلدا شده
🏴 آخ پدر فدای سر نورانیت
🏴سنگ جفاکه زدبه پیشانیت
🏴بابا..بسکه دویدم عقب قافله
🏴پای من از ره شده پر آبله
🏴یا ابتا یا حسین 3
⏺هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله ع
به سوز جگر حضرت معصومه در فراق پدر ..صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#پدرشهید
پدر شهید//
سینه زنی
،،،،،
آه واویلا وقت ماتم شد
روز اندوه وموسم غم شد
سایه بابا از سرم کم شد
پشت من از داغ ای پدر خم شد
جواب،،،ای پدر جانم ای پدر جانم۲
آه وا ویلا دل پر از جوش است
یار شهیدان بر سر دوش است
هست و بابای آن سفر کرده
در عزای او در پر از جوش است
ای پدر جانم ای پدر جانم ۲
،،،،،،
دیده ها خون شد در عزای تو
همچو نی نالد دل برای تو
کی روی از یاد جان فدای تو
دل پر ازغم شد در عزای تو
ای پدر جانم ای پدر جانم ۲
همچو تو ما هم دل خروش داریم
امر رهبر را خوب بگوش داریم
بر لب خود ما این سروش داریم
بهر حفظ دین عقل وهوش داریم
،،،،،،
ای پدررجانم ای پدر جانم ۲
،،،،،
رفتی ویادت کی رود از دل
این تن خاکی گر رود در گل
علَمِ عشقت میکشیم بر دوش
تا رسانیم این قافله منزل
،،،،
ای پدر جانم ای پدر جانم ۲
.
🔳 #ختم_خواهر
▪️ #خواهر
🔅بر نور جمال پاک احمد صلوات
🔅برعطر وجود حی سر مد صلوات
🔅بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
🔅بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات
💥(#دعای_فرج)
((اَلسَلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ یا سَیِدَتَناوَ مَولاتَنا اِنا تَوَجَّهنا))
🔘آخ غمت خواهر نشسته بر دل من داد بیداد
🔘به یادت چلچراغ محفل من داد بیداد
🔘دوا بودی به دردم بیادورت بگردم
🔘همه حاصلم،شکسته دلم
کجایی خواهر من(۲)
🔘 گل بی خار من خواهرکجایی داد بیداد
🔘 نصیب ما شده داغ جدایی داد بیداد
🔘تویی ماه منیرم برات خواهربمبرم
🔘همه حاصلم، شکسته دلم
کجایی خواهر من(۲)
🔘 شده خاموش و خواهرخانهٔ ما ای داد بیداد
🔘 تو رفتی خواهر از کاشانه ات ای داد بیداد
🔘همه حاصلم، شکسته دلم
کجایی خواهرمن(۲)
💟مجلس و محفل بیاد یه عزیز خواهره..حرف دل خواهرشا بخونمو نالشو بزنی..
🕊آخ خدا داغ تو را کرده نصیبم
🕊که من در حسرت روی تو باشم
آخ عزیز دلم
🕊خدا خواسته که من دور از تو باشم
🕊همیشه مایل کوی توی باشم
⬅️بیاد همه عزبزایی که بین ما بودندو از ما جدا شدند..
بیاد پدر مادرایی که اسیر خاکها هستند..
ان شاالله که روح این عزیز خواهرم فیضشو ببره
بگو..
(#دشتی)
⬅️ عزیزُم جاتو خالی جاتو خالی
⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی
⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم
⬅️آخ به دل داغ گُلی درخاک دارم
⬅️روضه برات بخونم نالشو بزنی..
امروز اشک چشمت رو هدیه کن به روح این عزیز خواهر..
☀️میخوام بگم دست همه تون درد نکنه..اگه (نام بانی)داغ خواهر دید..همه اومدن زیر بغلاشو گرفتن..تسلیت دادند..سرسلامتی گفتن..آرامتون کردند..نازنین بدن خواهر رو غسل دادین. کفن کردین.
آخ تشیع کردین..
⏪اما من بمیرم برای اون خانمی که تو دل شب علی بدنشو غسل داد..
(ناله داری یانه)
🔹بریز آب روان اسما
ولی آهسته آهسته
🔹به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
🔹بریز آب روان تا من
بشویم مخفی از دشمن
🔹تنش از زیر پیراهن
ولی آهسته آهسته
🔹ببین بشکسته پهلویش
سیه گردیده بازویش
🔹تو خود ریز آب بر رویش
ولی آهسته آهسته
⬅️نمیدونم اون لحظه ای که بدن عزیز خواهرو غسل و کفن میکردند خواهرش بود یانه؟
عزیزاش بودند یا نه؟
اما من بمیرم برا دل امیرالمومنین
چه کشید امیرالمومنین..
(اولین مظلوم عالم علیه)
🔹آخ چو امشب ميكُند منزل
گل ياس علي در گِل
🔹ببار اي ديده خون از دل
ولي آهسته آهسته
⬅️آخ نمیدونم چطور با عزیزت خداحافظی کردی؟
خ..گفتی دیگه هر وقت دلم برات تنگ بشه میام مزارتو غرق بغل میگیرم..
لحظه آخر صورتشو بوسیدی یا نه؟
گفتی عزیز دلم میری دلم برات تنگ میشه؟
آخ وعده دیدارمون قیامت..
☑️میدونی بچه های فاطمه چطور با مادر وداع کردند؟
میدونی حسین چطور وداع کرد؟ زینبش چطور وداع کرد؟
⬅️امیرالمومنین نازنین بدنِ حبیبهٔ خدارو تو دل شب غسل داد.. حنوط کرد.. کفن کرد..اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته..یتیمان فاطمه رو صدا زد..
(هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ)
یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید..آخرین دیدارتون با مادره..
حسنین اومدند..خودشونو روی سینهٔ مادر انداختند..ناله میزنند..
(کَلِّمینی یا اُماه)
آخ دیدن امام حسن خودشو انداخت رو سینه مادر..هی میگه من حسنم مادر..
ابی عبدالله صورت کف پای مادر گذاشت...مادر من حسینم مادر..مادر اگه باهام حرف نزنی دق میکنم مادر..
زینبین دور بدن مادر..هی ناله میکردند..
🔹ای مادر جوونم جوون قد کمونم
🔹ای یاس ارغوانی وای وای وای
🔹داری میری پناه من
🔹ای تنها تکیه گاه من
🔹مادر بی گناه من
🔹وای وای وای
علی مرتضی میفرمایند:خدارو شاهد میگیرم، یه لحظه دیدم، ندای کفن زهرا باز شد.
زهرا دستاشو از کفن بیرون آورد.. حسنین رو تو آغوش گرفت.
🔘 یه وقت هاتفی ندا داد، یاعلی.
یا علی یتیمان زهرا رو از رو بدن مادر بلند کن.. ملائکهٔ آسمان طاقت ندارند این منظره رو ببینند.
🌿ناله داری صدای نالتو بلند کن
آخ ناله بزن بیاد شب اول قبر..
اون لحظه که همه میرن تک و تنهایی.
⬅️بگمو نالشه بزنی..
میخوام بگم ملائکه آسمان نتوانستند ببینید حسین روی سینه ی مادر افتاده داره گریه میکنه.. دلشون طاقت نیاورد..میخوام بگم چه حالی پیدا کردند کربلا. لحظه ای که دیدند.
⚫️(الشِمرُ جاٰلِسٌ عَلیٰ صَدرِه)
⚫️شمر رو سینه حسین.
بمیرم برا خواهرش زینب.
چه کشید این خواهر غم دیده تو کربلا..
(آه..ناله داری)
🔺به سمت گودال از خیمه دویدم من
🔺شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
🔺سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
🔺سر تو رو بُردن دیر رسیدم
🔺یک گوشه گودال مادر رو دیدم من
🔺که رفته بود از حال دیر رسیدم من
❤️هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری از سویدای دل ناله بزن
یا حسیـــــن
1. تسلیت بر آل.mp3
418.2K
#نوحه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#کربلایی_زهیر_سازگار
مرادقلی:
تسلیت بر آلِ خیرُالمرسلین
رفته از دارِجهان ، اُمالبنین
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
حضرت عباس ، ماهِ علقمه
دستهگل ،آرد برای فاطمه
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
مادر پاک شهیدانِ حسین
در جَنان گردیده مهمانِ حسین
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
ای مدینه ،آن بهشت یاس کو؟
وامصیبت مادر عباس کو؟
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
روزِ یاران
زین غمِ عُظما شب است
این همان
تکراردا غِ زینب است
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
او به یاد حضرتِ عباس بود
اشک چشمش
وقف خیرالناس بود
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
عون و جعفر !
دیده از خون تر کنید
امشب استقبال از مادر کنید
( باز، داغ فاطمه
تازه شد بهرِ همه ) 2
#شاعر_استاد_سازگار
#وفات_حضرت_ام_البنین
به همت جواد افشانی 🙏