قسمت دوم
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
از در خیمه بیرون آمدم ، دیدم بدن داداشمُ رو توو عبا دارن میارن
قاسم و اِذن رفتن و
بوسه نعل بر تن و
طعم عسل چشیدنِ
طفل عموی اَطهرم
ناله ی آب آب را
شرم رخ رباب را
بر روی دست باب خود
ذبح علیِ اصغرم
ساقی بی قرار را
خیمه و انتظار را
عمه که با برادرش ،
گفت چه شد برادرم
حمله ی تیغ و دِشنه را
خاک و گلوی تشنه را
عمه کنار قتلگه
گرفت چشم خواهرم
بر روی نیزه ماه را
آتش و خیمه گاه را
ناله خواهرم که گفت
عمه کجاست مَعجرم ؟
گر چه دلم از این همه
غُصه جدا نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
آقا جان این همه مصیبت تا میگن کجا سخت گذشت می فرمائید : الشام الشام الشام ... مگه شام چه خبر شد ؟ فرمود : هفت تا مصیبت توو شام به ما وارد شد ، چندتاشو برا شما گریه کنا بخونم ... پشت در دروازه ساعات ... برای روضه شام نمیدونم چطور میخوای ناله بزنی ... اما هر جا ناموست میخواد بره میگی حتما یه مرد باهات باشه ، شده بچه باهاش میفرستی ، آل الله آخر غیرتن ، لذا مادر وقتی به مسجد رفت حسن را با خودش بُرد ، حسن هم دنبال مادر راه افتاد ، هزار سال داریم از اون همراهی میسوزیم ...
پشت درِ دروازه ی ساعات
پیش نگاه خیل نامحرم
یه گوشه اهل بیت رو جمع کرده بودن مردم برا تماشا میومدن ، حالا چرا چند روز موندن ، واسه اینکه شهر رو آذین ببندن ... یه عده داشتن سنگ جمع میکردن ... مردم برا سربازاشون غذا میاوردن ... الشام ...
پشت درِ دروازه ی ساعات
پیش نگاه خیل نامحرم
با دیدن ناموس آل الله
من آرزوی مرگ میکردم
تو اِزدحام کوچه های شام
دیدم یکی از بچه ها گم شد
دیدم سرِ بابا زمین افتاد
بین جماعت زیر پا گم شد
ای وای از اون وقتی که
اون نامرد
آتیش به مغز استخوان میزد
ما ، بغضمون توی گلو موندو
اونم با چوب خیزرون میزد
الشام ... الشام ... الشام
چهل سال با همین روضه گریه کرد الشام ... الشام ... الشام ...
دیدم که مردم
روی پشت بوم
واسه تماشای ما میشینن
ما اهل بیت و
اصل دین هستیم
میگفتن اینا خارج از دینن
ای وای از اون شب
که توو ویرونه
تا صبح هر شب
بچه هق هق کرد
بابام اومد ویرونه روشن شد
از فرط گریه خواهرم دق کرد
توو بازار دید یه گوسفندی رو ذبح کردن ، ایستاد ، سوال کرد به این حیوان آب دادی یا نه ؟ آری آقا جان دستور دینمونه اول دادم بهش خیالتون راحت ، های های شروع کرد ناله زدن ، یادم نمیره باباصدا میزد وای جگرم از تشنگی ..... ای حسین ... از قول مادرش فاطمه یه جمله روضه گفت : بنی قتلوک عزیزم کُشتنت ومن شرب ماء منعوک آب بهت ندادن ... ای حسین ....
شب شهادت امام سجاد هرکی حاجتی داره ، هر کی گِره به کار داره ، صدر حاجاتمون فرج امام زمان(عج) ای خدا فرج آقامون برسان ...
@navaye_asheghaan
2. قسمت دوم.mp3
14.26M
قسمت دوم
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
شبای جمعه دعای کمیل خدایا
تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا
میدونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم
ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
ذکر یارب یارب من میکنه حل مشکل من
ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من
ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من
ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم
کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم
یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی
باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه
اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه
ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی
نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
🔺🔺شاعر: حکمت اله ترکی🔺🔺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه )
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم :
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
همینطور مطلب زیر
شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست
دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مسئلت از یزدان کن
رحمت واسعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام
که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شروع دعای کمیل
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مناجات باخدا شب جمعه
راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار
من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار
بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو
تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه ولی منم که غفلت کردم منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم..
تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو
ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار
باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست
مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار
کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟
بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار
هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی
بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار
حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است
از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید
گر چه دارم جرم در پرونده خود بی شمار
گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم
می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار
پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت
گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار
چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت
گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار
التماس دعا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
گریز به دعای کمیل
🔹الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک🔹
#مناجات
#یاکریم_یارب
از بس گناه بر دل خود بار می کنم
خود را میان نفس گرفتار می کنم
پل های بازگشت خودم را شکسته ام
دارم علیه خویش فقط کار می کنم
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟!
تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی
من جاهلانه این همه اصرار می کنم
من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت"
باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می کنم
تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه ی افطار می کنم
یاد مدافعان حرم آه می کشم
گریه به یاد زینب و بازار می کنم
اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت
سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم
دست خودم که نیست، فقط داد می زنم
وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم
@navaye_asheghaan
بی قرار توأم و در دل تنگم گله هاست - رضا هلالی.mp3
6.49M
🎙نوحه #شب_جمعه (شور)
بی قراره توام و در دل تنگم گله هاست
حسرت روز و شبم ، زیارت کرب و بلاست
از تو دور افتادم ، خیلی وقته آقا
حرم و دلتنگی ، خیلی سخته آقا
حرمت بودم ، یا حسین ای کاش
بیخیال همه عالم تو رفیقم باش
کمکم کردی ، توی هر سختی
با تو بودن یعنی آقا ته خوشبختی
ابی عبدالله ،ابی عبدالله،
ابی عبدالله، حسین ، ابی عبدالله
این حسین کیست که عا ، لم همه دیوانه اوست
قلب هر سینه زنی ، مثل عزاخانه ی اوست
روزگارم داره ، باغمت طی میشه
دیگه بسه دوری ، نوبتم کی میشه؟
دلم از هیئت ، تا حرم رفته
حال سینه زدنم به پدرم رفته
به تو دل بستم ، من احساسی
میدونی نوکرتم حضرت عباسی
ابی عبدالله ،ابی عبدالله،
ابی عبدالله، حسین ، ابی عبدالله
مقتل و خنجر و شمر ، کرب و بلا ریخت بهم
مادری گفت بُنـــَــــــیَّه همه جا ریخت بهم
یا ذبیح العطشان ، روز و شب گریونم
یاد عاشوراتم ، ناحیه می خونم
وسط روضه ، یه دعا جاشه
الهی پیرهن مشکیم کفنم باشه
خواهرت بی تو ، شد اسیر آقا
کفنت هم شده یه تیکه حصیر آقا
ابی عبدالله ،ابی عبدالله،
ابی عبدالله، حسین ، ابی عبدالله
#محرم #امام_حسین
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مدح_و_مصائب
مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت
سجده میکرد به پیشانی او مهر نماز
نزد او سجده برای خودش آدابی داشت
موجها پشت سر او همه صف میبستند
سر سجاده که دریا، دل بیتابی داشت
اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش
آری او نیز برای خودش اصحابی داشت
**
اشک در محضر او ذکر مصیبت میکرد
تا که میدید کسی ظرف پُر از آبی داشت
✍ #علی_گلی_حسینآبادی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
به جز حسین حواس کسی به نوکر نیست...
کسی میان سران از حسین ما سَر نیست
حسین بوده، اگر آبرو به ما دادند
علی نباشد اگر، صحبتی ز قنبر نیست
غریبهای که حسینی شده، برادر ماست
برادری که حسینی نشد، برادر نیست
نماز و روضه و حج و زکات جای خودش
بدان رفیق که چیزی ز روضه بهتر نیست!
کسی که آمده در محشرِ حسین امروز
زمان صور، هراسان میان محشر نیست
تمام خیر همینجاست، زیر پرچم او
نگرد جای دگر را، که جای دیگر نیست
عراق خاک حسین است، خاک ایران هم
حسینیهست زمین، حرف چند کشور نیست
**
گلوی تو بهخدا بوسهگاه زهرا بود
به شأن حنجرهات زخمهای خنجر نیست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
4_5949341299160125047.mp3
3.06M
#واحد #شور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بند 1⃣
عالمی دارم با این گدایی
روزی میخورم از قِبَلِ تو
دوری بسه میخوام که دوباره
برگردم آقا توو بغل تو
عشقت توو دلم / جاکرده حسین
دنیا منو از حرم جدا کرده حسین
اینکه من هنوز / توی خیمهتم
یعنی مادرت منو سوا کرده حسین
بی تابم یا اباعبدالله
اربابم یا اباعبدالله
بند 2⃣
از نام تو آبرو گرفتم
عشقت آقا از سرم زیاده
اسمت که میاد میون روضه
جاری میشه اشکام بی اراده
عشق تو برام / لازمه حسین
هر کیو دیدم این روزا عازمه حسین
حاشا که منو / دعوت نکنی
فکری برا نوکر رقیهات نکنی
سامونم یا اباعبدالله
ای جونم یا اباعبدالله
بند 3⃣
من هیچ کسو مثل تو ندیدم
با خوب و بدِ گِداش بسازه
از وقتیکه یادم میاد آقا
پرچم شما در احتزازه
من با نفست / سر زنده میشم
لطف تو رو میبینم و شرمنده میشم
نبضم با غمت / تنظیمه حسین
من میام به روضههات سراسیمه حسین
آشوبم اباعبدالله
محبوبم یا اباعبدالله
✍ #احسان_نرگسی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#ماه_محرم
فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است
هر جا که می گویم حسین ؛ آنجا بهشت است
هر روز از این روضه به آن روضه دویده
حق دارد آن که گفته این دنیا بهشت است
چشمی که از داغت نمی بارد جهنم
چشمی که از داغت شود دریا بهشت است
شش گوشه را از شش جهت دیدیم و گفتیم
از هر جهت این کعبه ی زیبا بهشت است
بالا و پایینی ندارد خانه ی تو
بالای سر فردوس و پایین پا بهشت است
با جبر ما را عاشق خود کن که فردا
در اختیار حضرت زهرا بهشت است
گفتند زهرا زائر شب های جمعه است
گفتیم زیر پای مادرها بهشت است
خیمه به خیمه سوخت دست و پای طفلان
در آتشی که شعله هایش تا بهشت است
#سعید_پاشازاده
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#ماه_محرم
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
#رضا_باقریان
@navaye_asheghaan
مداحی آنلاین - چشمامو میبندم - امیر رضا اسد.mp3
4.9M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃اشک چشمو داری میبینی تو که هنوز
🍃داغ حرمت شده سوز دلم شب و روز
🌷 صلی الله علیک یا اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه_
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مصائب
ابر آمد و گریه کرد با باد گریست
باران شد و قطره قطره افتاد، گریست
تا کرببلا زنده بماند، هر روز
در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست
✍ #محسن_ناصحی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مصائب
از داغ غمش زجر کشیدید شما
هی روضه شنیدید و چکیدید شما...
پس وای به حال چشمهایم، ای وای
من دیدهام آنچه را شنیدید شما
✍ #حسن_اسحاقی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مصائب
غمش هم مثل اشکش بی حسابه
جلو روش آب اگه باشه عذابه
چهل ساله میگه الشام الشام
هنوزم فکر اون بزم شرابه
شده تسبیح، غم ؛ سجاده آهش
سر ظهر عطش خیسه نگاهش
میگن قد یه دریا گریه میکرد
اگه قصاب میدید بین راهش
نه تنها روضهی گودالو دیده
نه تنها پیکر پامالو دیده
چهل منزل کنار عمه زینب
زمین افتادن اطفالو دیده
✍ #شهریار_سنجری
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_ع_مصائب
#دودمه
رأسِ هِجدَه یوسُفَم را روی نِیها دیدهاَم
کربلا را دیدهام
خواهَرانم را اَسیرِ دَستِ اَعدا دیدهاَم
کربلا را دیدهام
✍ #رضا_رسول_زاده
@navaye_asheghaan
4_5954136445462515565.m4a
1.13M
#زمزمه
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_شهادت
بند 1⃣
چشامو به آب میدوزم
دائم از غصه میسوزم سی و چند ساله که گریه
شده کار شب و روزم
راه خیمهها رو بستنو دیدم
حرمت مارو شکستنو دیدم
نیمهجون بودم و با چشای تار
به روی سینه نشستنو دیدم
(وای از این غم غریبی)
بند 2⃣
غم این قصۀ خونبار
میکُشه منو هزار بار فکرشم برام محال بود
راهمون بیفته بازار
میدیدم با چشمای غرقِ به خون
بسته بودن طنابو به عمه جون
با خودم گفتم توو اون لحظهی سخت
ای خدا مرگمو دیگه برسون
(وای از این غم غریبی)
بند 3⃣
زن و بچهها گرفتار
وسط یه قومِ بی عار داد میزد سکینه میگفت
پاشو کاری کن علمدار
از تب بهار بگم یا از خزون
از گل و گلاب بگم یا خیزرون
از موهایی که سفید شد یه شبه
یا از اون بچهها و قد کمون
(وای از این غم غریبی)
✍ #ابوالفضل_جدیان_شربیانی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_سجاد_ع_مصائب
منت از این خانواده هر کسی بهتر کشید
درد طعنه از زبان این و آن کمتر کشید
تا درِ این خانه باشم آبرویم میدهند
دربهدر شد هرکسی که دست از دلبر کشید
بادهی هر ساغری قطعاً نمیسازد به من
ساقیِ من باده را از چشمهی کوثر کشید
به خود من بود اگر از روضه غافل میشدم
مادرش _روحی فداها_ کار از این نوکر کشید
باز دارند از حسینیه غنیمت میبرند
هرکه آمد این سیاهی را به چشم تر کشید
فقر یعنی سینهای خالی از عشق اهل بیت
عاشقِ ارباب دست از کیسههای زر کشید
جام اشک این دو ماهه دست بی بی زینب است
خوشبحال هر کسی آمد و آن را سر کشید
*
هم بزرگ و کوچک و هم اوسط اینها علیست
ذکر هو باید به عشق این همه حیدر کشید
مرغ دل یک بام دارد دو هوا، این روزها
باید از کرببلا سوی مدینه پر کشید
*
گریه کرد و آه سردی از دل مضطر کشید
آن که با انگشتِ زخمی لالهای پرپر کشید
کوچه کوچه شهر پیغمبر سراسر ناله شد
تا شهید زندهی زینب، عبا بر سر کشید
روضه یعنی بعد روز واقعه با دست خود
نیزهها را یک به یک از پهلوی اکبر کشید
روضه یعنی که عموی خوش قد و بالاش را
تکه تکه مثل طفل کوچکی در بر کشید
از خجالت آب شد در پیش چشمان رباب
هر زمانی که گریزش به لب اصغر کشید
روضه یعنی اینکه این آقا به چشمش دیده است
بی حیا دشداشهاش را تا زد و خنجر کشید
*
بعد از این در روضهاش #قافیه کم میآورد
او پدر را از دل گودالِ خون بیرون کشید
روضهام امشب اگر مکشوفه شد شرمندهام
او خودش مرثیههایم را به خاک و خون کشید
روضه یعنی دستهای ناتوانش بینِ راه
خارها از دست و پای زخمی خواهر کشید
روضه یعنی هرقدم در پیش چشمان ترش
دست شومی از سر آیینهای معجر کشید
روضه یعنی روضههای ناتمام محفلش
باز هم مرثیههایش به شبی دیگر کشید
رشتهکوه درد و غم را مثل زخم کهنهای
روی دوش خستهاش تا لحظهی آخر کشید
مو کنان، مویه کنان بر سینه و سر میزنیم
یک علیِ دیگر از این خانواده پَر کشید
✍ #علیرضا_خاکساری
@navaye_asheghaan
میروی ای سر به روی نیزه بی پیکر کجا
در کجا افتاده جسمت میروی ای سر کجا
بوسه گاه لعل پیغمبر کجا و تیغ شمر
صفحه ی قرآن کجا و مرکب لشکر کجا
روی نی قاری شدی ، در پای نی طفلان تو
پا به پای نیزه با این لشکر کافر کجا
صحبت از پرده نشینان حریم قدس تو
تا اسیران میان بند بی معجر کجا
آن سری که شانه میشد با وضو با آب و تاب
این سر کنج تنور و غرق خاکستر کجا
یک مسلمان کو بگوید سنگ و خاکستر کجا
روی نیزه آیه آیه سوره ی کوثر کجا
بخت یارش گشت راهب با سپاه شام گفت
دست و بند و تازیانه پیکر دختر کجا
هستی اش را داد بر شمر و به آه و شکوه گفت
سر کجا نیزه کجا نور دل حیدر کجا
مثل زهرا شانه زد بر موی تو راهب ولی
شانه ی راهب کجا و شانه ی مادر کجا
خواهر خون خدا و آن لب قاری به نی
بزم نامحرم کجا و چوب و طشت زر کجا
#داریوش_جعفری
@navaye_asheghaan
چشمهایم خشک شد از بس که گریان توام
هر طرف پشت سرت گریان و حیران توام
ای پریشان طرّه ، ای نیزه سوار کاروان
دل پریشان خلق از من ، من پریشان توام
کودکان در آتش و من در تف تب سوختم
سوختم در آتش هجران و سوزان توام
ای غریب سر جدا آتش به جان انداختی
عمه جان گریان من ، من زار و گریان توام
پیش رو راس عمو و پشتِ سر راس علی
زین میان من در کنار نیزه داران توام
۰
خارجی خواندند ما را سنگباران میکنند
سنگباران است و مات صوت قرآن توام
چند وقتی میشود با دیدن آب روان
جان بابا اشک ریز کام عطشان توام
هر طرف کردم نظر آه از نهادم شعله زد
هر طرف رو میکنم در یاد طفلان توام
تا نفس در سینه دارم اشک میبارم پدر
روضه خوانم روضه خوان چوب و دندان توام
#داریوش_جعفری
@navaye_asheghaan
Roz 5 MOHARAM - MaktabolHosein 1445-1402 (2).mp3
2.72M
#زمینه #شور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
هر چقدَر
گریه کنم
سیر نمیشم
حسینجانم
من چجوری
از غمِ تو
پیر نمیشم
حسینجانم
حلالم کن؛ اگه از غم تشنگی تو نمردم
حلالم کن؛ اگه جونمو پای غمت نیاوردم
حلالم کن؛ آقاجانم
عزیزالله؛ یاثارالله
✍ #حمید_رمی
@navaye_asheghaan
#اینک_از_اروندمی_گیرم_وضو
#شهید_شهادت_شهدای_لزور
🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
اینـک از اَرونـد می گیرم وضـو
تـا کنم بـاز از شهیـدان گفتگو
از شهیدانی که پـاک و طاهرند
شـاهـدند و نـاظرند و حاضرند
تا شهیدان جاری اند درخاطرم
نامشان را با دل و جان می برم
چون شهیدان افتخار کشورند
هم قوام و پایدار کشورند
یادم آمدقصه ی آن لاله دشت
کربلای عشق مان والفجرهشت
شاه ماهی ها به دریا می زدند
تا سوار موج زیبایی شوند
هرکه بر موج بلندش شدسوار
مرغ جانش پر زده تا کوی یار
پــای تـا سر فـانیِ قـرآن شدند
آیه های سرخ و جاویدان شدند
ازشهیدان گفتن ازحق گفتن است
ازحدیث عشق مطلق گفتن است
یاد آن مستان شیدایی بخیر
یاد مجنون های لیلایی بخیر
نیست نزد حضرت پروردگار
جز شهادت هیچ مرگی افتخار
یا علی گفتند و بالایی شدند
با ولی بودند و زهرایی شدند
این شهیدانند حق را نورعین
جان فدا کردند در راه حسین
از شمیم پاک اَبدان شهید
شد«لزورم»تا قیامت روسفبد
خاک او داردبه سینه لاله ها
شد مقدس خاکش از آلاله ها
با «ولایت» مردمانی با حیا
با اصالت، با نجابت، با صفا
ما به مهمانیِ جانان آمدیم
بر سر خان شهیدان آمدیم
آمدیم تا توشه گیریم ازشهید
تــا تَحـَوّل آیـد انـدر مـا پـدیـد
من بنازم غیرت مرد و زنش
زخم«بیست ویک»شهیدداردتنش
«بیست ویک»لاله هارا دیده است
اشک و آه و ناله ها را دیده است
«بیست ویک» شورآفرینان غیور
«بیست ویک» همت بلندان لزور
«بیست ویک»عاشق که خورده شیر پاک
«بیست ویک»آلاله های سینه چاک
«بیست ویک»مرد حماسه وخطر
«بیست ویک»مرغ شکسته بال وپر
«بیست ویک»مردان پاک و نازنین
«بیست ویک»حق سیرت وشورآفرین
«بیست ویک»مجنون لیلایی شده
«بیست ویک»شیدای بالایی شده
«بیست ویک»قربانی اندر راه عشق
«بیست ویک»فانیِ انـدر راه عشق
«بیست ویک»سرباز سرافروخته
«بیست ویک»شیرِ به دشمن تاخته
«بیست ویک»مردان میدان بلا
در ره پاک حسین سر داده ها
ای خوشا آنان که مرد جاده اند
دل به فرمان «ولایت» داده اند
ای مسلمان وا رهان تشویش را
تا که بشناسی امام خویش را
چون حسین درهرزمانی بودوهست
ای خوش آن قومی که بااوعهدبست
هرکجا تا که«ولایت» شدغریب
شیعه هم افتاده در دام فریب
آنچه «مهدی» دارد از ما انتظار
ما بمانیم در «ولایت» پایدار
هر که خواهد گردد عاقبت بخیر
چون شهیدان راه بنمایند سِیر
ای خوشا آنان که مرد جاده اند
دل به فرمان «ولایت» داده اند
گام در راه شهیدان می نهند
با دل وجان با «ولایت» همرهند
گر دلت شد با «حسین بن علی»
گوش جان دادی به فرمان «ولی»
پس یقین کن پیرو زهرا شدی
شیعه ی جان برکف مولا شدی
اینـک امـا ای خــدا اعجـاز کـن
درب پر فیض شهادت باز کن
گرچه میدانم که عاشق نیستم
گرچه همرنگ شقایق نیستم
لیک یارب کن مدد عاشق شوم
تا شهادت را بجان لایق شوم
کن مدد ای نا امیدان را امید
در رکاب «مهدی ات»گردم شهید
کی رسد«مهدی ات»آن عشق همه؟
تــا بگیــرد انتــقام فــاطــمه
چارده قرن است ماندیم بی قرار
تا که از مغرب بیاید آن سوار
کی شود عالم بماند در اَمـان
ای خـداکی می رسدصاحب زمان
عمه اش زینب بُوَد درشوروشین
چادره قرن است می گویدحسین
ای برادر بی تو زینب چون کند
حرمله با خنده قلبم خون کند
طفلکانت بس که گفتندآب آب
آتشم زد هِق هِق و اشک رباب
چشم توروشن حسین جان تابه شام
سنگباران می شدم از پشت بام
باورم هرگز نبود ای جان من
بشنَوَم طعنه ز شاگردان من
من خجالت می کشیدم جان تو
چوب خوردم پیش فرزندان تو
شد غریبانه خزان باغ حسین
گریه کن «مداح»از داغ حسین
🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@navaye_asheghaan
#شهید_شهدای_روستای_لزور
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
شهیدانیکه چون آیـات نـورند
علمـداران تــا صبـح ظهـورند
به حق حق قسم که تاقیامت
مـــدال افتـخارات لـــزورنـد
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
از شهیدان بر تو باشد این خطاب
ای فرشته خصلت و حوری مآب
روز محشر ما شفاعت می کنیم
از زنانی که کنند حفظ حجاب
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
بیابه معرض دیدونگاهشان باشیم
به لطف حضرت حق درپناهشان باشیم
شهیدگریه نخواهد برای اوبکنیم
بیا که رهرو صدیق راهشان باشیم
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
هرکه را آرزویی هست بدوران حیات
که شفاعت بکنندش شهدابعد ممات
به امیدی که گل حاجت ما وابشود
دسته گل هدیه نماییدبه رنگ صلوات
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@navaye_asheghaan
Ziyarat Ashura.mp3
29.03M
"زیارت عاشورا "
🎙#علی_فانی
🎙#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_سجاد_ع_مصائب
این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش
جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش
چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد
ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش
لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد
شرمندهام من از رُخ مولای پردهپوش
گویید با امام زمان از غم فراق
دیگر برای گریهکنانش نمانده هوش
گریه نکرد آنکه به جَدِ مطهرش
والله هست معرفتش کمتر از وحوش
بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین
هر کس کشید بار غمش را به روی دوش
**
جانم فدای داغ امامی که بین تب
میسوخت بین خیمه و داغش نشد خموش
مقتل نوشته است که زین العباد را
بستند بین سلسله بر مرکبی چموش
لعنت به شمر، حضرت سجاد هرچه گفت:
از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش
تبدار بود و روضه ی ناموس را چشید
آمد میان سلسله خون در رگش به جوش
✍ #محمدجواد_شیرازی
#امام_سجاد_ع_مصائب
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت
در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت...
یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد
جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت
یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ
دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت
ماهی که آفتاب از او نور میگرفت
جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟
تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت
از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود
میخواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت
یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک
میرفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت...
✍استاد #علی_انسانی