eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ِ مادر دریا مادر سادات تویی گرمای وجودم توی این دار مکافات حضرت زهرا قبله‌ی حاجات ذکر تسبیح تو هر دم نفسم اکثر اوقات نبض پهنای جهان به دستتِ مادر آخرت خط امان به دستتِ مادر توی محشر همگی به عینه میبینیم اختیاراتِ جنان به دستتِ مادر باب شفاعت،کنز هدایت رکن ولایت،ولای زهراست اصل عبادت،شرط شهادت اصلا قیامت،برای زهراست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ام ابیها بضعه‌ی طـاهـا تورو حق همسرت ترحمی به رو سیاها تویی پناهگاه بی پناها یـه نـگاه مـادرونه کن بـهـم ازون نـگاها سایه‌ی چادرته مأمن نوکرها نرسیدن به مقام تو پیمبرها سالیان سالِ از مدح شما میگن خطبای شیعه بر فراز منبرها اوج فضیلت،قرب و تحیت عرض عداوت،به دشمنانت مبنای خلقت،مهر و مودت اصل دیانت،لعن و برائت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی اینجا یه شاخه گل تو دستاشه یه کوله از ارادت هم به همراشه عیادت هاش شده از دور ، ارادتمند شاید مهمون کنی مهمون دورت رو به یک لبخند قطره ام اما دلم گرمه ، دریای منی تا حالا گفتم بودم یا نه ، دنیای منی در حقیقت به تو دل بستم ، رویای منی دنیامونی پس چه بهتر که سرگرم دنیا کنی مارو این دنیا پیدات نکردیمت کاش محشر پیدا کنی مارو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درخورشأن تو حتی بهشتم نیست شأن تو این سرودی که نوشتم نیست بی نهایت فقط می تونه دریاشه علی اومد به دنیا تا یکی هم شأن تو باشه قربون دستی که آیاته ، کوثر رو نوشت آسمونا زیر پاته ای ‌، بانوی بهشت پاکم کن پاک نگهم دار اِی ، پاکیزه سرشت اشکم آب و روضه آتیشه یک عمره آبه روو آتیشم روز محشر متوسل به رشته های چادرت میشم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. مدح و مرثیه قطره باش و تا ابد ، در خویش دریا را ببین زیر پای مرتضی عرش معلی را ببین عمر ما با خاطرات رو به ایوانش گذشت در نگاه زائران ، شوق تماشا را ببین کمترین فیضی که بردیم عشق بازی با علی ست ما اگر امروزمان این است ، فردا را ببین قنبر و فضه هم اینجا خاک را زر می کنند نوکران را کیمیاگر کرد ،مولا را ببین بیشتر از انسیه ، حوریه جلوه کرده است کفو مولا غیر زهرا نیست، همتا را ببین مرتضی و فاطمه آیینه ی یکدیگرند دلخوش لبخند هم هستند، دنیا را ببین گفت صدتا فاطمه قربان یک موی علی واجب عینی دفاع از اوست ، فتوا را ببین می کند مردانگی را یک تنه معنا زنی جای شهر شانه خالی کرده ، زهرا را ببین پشت در افتاد اما به علی زحمت نداد فضه را می زد صدا ، ای داد، تنها را ببین می رود فتاح خیبر دست بسته با طناب آه چرخ روزگار ، افتاده از پا را ببین دلخوشی روزگارش را غلامان کسی .... با غلاف از او جدا کردند ، آنجا را نبین .... ✍ . @navaye_asheghaan
. ✍ کوفیا رو ببین همه خیره سرن چی مگه از بدنت مونده بخوان  ببرن زن و بچت توو بیایون همه بی سپرن بی سپاهه حسین بی قراره حرم بعد سقا دیگه امنیت  نداره حرم بعد تو چی اومده به روزگار حرم گرگای کوفه خیلی بی حیان خوردی زمین، چنگت زدن حسین صدای هل من ناصر تو رو شنیدن و سنگت زدن حسین ... بی سپر بودی و با سپر زدنت من بمیرم که تو رو از پشت سر زدنت توی گودال بودی و بی خبر زدنت پیش چشمای تو می سوزه خیمه ها حرمتت رو شکستن یه عده بی سر و پا کی شبیه تو شده مقطع الاعضا تشنگی از پا انداخته تو رو آسمونو تار می بینی آقا کی می دونه زینب چی میکشید سر تو رفت وقتی رو نیزه ها .... ای که عرش خدا گریه کرده برات السلام علی الاجسلاد العاریات جون عالم به فدا خشکی لبات پیکر تو کجا نعل تازه کجا السلام علی المضبوح بالقفا نزن اینجور پیش زینب دست و پا تو کشتی نجات عالمی چی شده که زخمی و  درهمی زینبتو وقتی زدی صدا جوابتو دادن با نیزه ها یا اباعبدالله @navaye_asheghaan
4_5983366386561323953.mp3
21.28M
🎤 غریب و زخمی و بی حالی به فکر غارت و جنجالی نفس نمونده برات آقا سه ساعته توی گودالی چشات جایی رو نمی بینه سینه ی تو چرا سنگینه می دید که هیچکسی دورت نیس می زد تو رو با طمانینه سنگ دلی شون /از حد گذشته چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته خیر نبینه/اون بی حیا که از روی پیکر تو با لگد گذشته ای غریب مادر حسین جان ......................................................... تو پادشاه عالمینی حق تو که سنگ و عصا نیست ای همه ی هستی زینب جای تو زیر دست و پا نیست چی بگم از این همه نیزه امون از این همه جسارت کار تو وقتی که تموم شه تازه میان برای غارت قلب زینب/چه بی قراره رسیده وقت بوسه از گلو دوباره توی گودال/افتادی بی حال پیکر تو یه جای سالمی نداره ای غریب مادر حسین جان ............................ تشنه و بی رمق و خسته و بی حال کشید دست تقدیر تورا در دل گودال کشید ظلم اینجاست که تو ظلم نکردی به کسی بردباری تو را شمر به جنجال کشید اسب ها مُنزَجِر از پارچه های سُرخند کار را پیرُهن سرخ به پامال کشید ساربانی که عقیق یمنت را دزدید لشگری را به سوی غارت اموال کشید قرن ها رفته هنوز اهل بکا می گویند دست تقدیر تو را در دل گودال کشید شاعر: @navaye_asheghaan
از تو پنهان نیست بدجوری به دنیا باختم کاخ خود را روی کاهِ آرزوها ساختم من به سمت معصیت آهسته و آرام نه! من به سمت معصیت با اسب غفلت تاختم خنده‌های من دلیل اشک‌هایت شد، ببخش تو به من مشغول بودی، من به خود پرداختم آه روزی چند بار از پیش من رد می‌شوی من ولی یک‌بار هم حتی تو را نشناختم معذرت می‌خواهم آقا جان حلالم کن ببخش با گناهانم ظهورت را عقب انداختم @navaye_asheghaan
هر کس که با گناه و خطا ناسپاس شد از نور حق جدا شد و سهمش هراس شد وای از دلی که با همه مأنوس شد، ولی نزدش فقط امام زمان، ناشناس شد دل را چه شد که با همه‌ی لطف‌های او نسبت به ذکر و یاد «ولی» کم حواس شد «بنده» چنین خراب و بدون بها نبود دور از امام شد که چنین آس و پاس شد گریه، کفایت از غم هجران نمی‌کند کارم برای آمدنش التماس شد تببین راه حق شده تکلیفِ این زمان رحمت به هر کسی که وظیفه‌شناس شد تابید نور عُلقه‌ی زهرا به سینه‌ها صحن علی وسیله‌ی این انعکاس شد * * گفتند با علی که کتاب خدا بس است برهان مجرمان، سخنی بی اساس شد وای از مصیبت تن زخمی فاطمه با هر تکان، دومرتبه خونین لباس شد آن‌قدْر گُل به هر طرفِ آشیانه کاشت تا هر کجای خانه پُر از بوی یاس شد گفتم که گریه کم کنم اما مگر که او از درد استخوان شکسته خلاص شد؟! ✍ @navaye_asheghaan
هر وقت دل بهانه‌ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابری‌ست آسمان دل بیقرار تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک، خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه‌ام آتش گرفت و سوخت تو روضه‌خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانه‌ی مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانه‌ی علی‌ست که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیت زهرا دل علی از روضه‌ی حسین و غم کربلا گرفت ✍ @navaye_asheghaan
عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند ✍ @navaye_asheghaan