eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 بسیارزیبا---سبک جدید ----سینه زنی-- زمینه ---شور-- نوا فاطمیه ----شبهای بی مادری :حسین_روشنازاده #🎤🎤سبک ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران ◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋 سیده الجلیله فاطمه / ام ابیهایی فاضله الرشیده مرضیه / حامی مولایی تو ام الحسنین / حضرت زهرایی مادر کائنات - مادر دریا قوّت بازوی - حضرت مولا پشت علی به تو - گرمه همیشه بی بی حضرت زهرا ۲ دنیای علی ۲ اسم تو مرهمه واسه دردای علی یافاطمه ،یافاطمه ،ام ابیها۴ ◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ همیشه میرسه به من دعا / ی خیر تو مادر راه بندگی رد میشه فقط / از سیر تو مادر کی هوامو داره / به غیر تو مادر چادر تو بکش - روی سر من بودی توو سختیا - دور و بر من تو مادر منی - واسه یه بارم صدام کن پسر من ۲ تو یاورمی ۲ بابام امیرالمومنین تو مادرمی ۳ یافاطمه ،یافاطمه ، ام ابیها۴ ◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋 بی نظیر ایام فاطمیه --سینه زنی--زمینه--تک--نوا--شور فاطمیه ---شبهای بی مادری : حسین---- روشنا زاده #🎤🎤سبک ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران @navaye_asheghaan
527.3K
زنی---نوحه-زمزمه-زمینه-تک فاطمیه----شبهای بی مادری جدید---زیباوبی نظیر : حسین-- روشنازاده ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران @navaye_asheghaan
اَلصَّلاة، اَلصَّلاة... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدي رسولي• اَلصَّلاة، اَلصَّلاة... بغض زمینیا شکست و تو آسمون عزا و ماتمه صف میبندن ملائکه پشت سرِ امامِ فاطمه اَلصَّلاة، اَلصَّلاة... قامت می بندن به نمازش الله اکبر، الله اکبر یاد نماز و راز و نیازش الله اکبر، الله اکبر شیرین ترین روزایِ زندگیمو ازم گرفتن، ازم گرفتن خدا شریک خوب بندگیمو ازم گرفتن ازم گرفتن فاطمه دلخوشی زندگیم بود خودت میدونی خودت میدونی دیدی چطور تموم دل خوشیمو ازم گرفتن ازم گرفتن حیدر و این همه غم یارب اِرحَم دارم می میرم از خجالت الله اکبر، الله اکبر از این اُمت دارم شکایت الله اکبر، الله اکبر اَللّهُمَ اِنَّ هذهِ اَمَتُک وَ ابنَتُ عَبدِک وَ ابنَتُ اَمَتِک آیه های سوره ی کوثر زخمی و شکسته و پرپر رو پر بال ملائک نَزَلَت بِک، نَزَلت بِک حیدر و این همه غم یارب اِرحَم لا نَعلَمُ مِنها اِلّا خَیرا جز خوبی ندیدم من از زهرا رسیده وقت تکبیرِ آخر الله اکبر، الله اکبر خدا دیگه تموم کارِ حیدر الله اکبر، الله اکبر نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَة يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ لاَ خَيْرَ بَعْدَكِ فِي اَلْحَيَاةِ وَ إِنَّمَاأَخْشَى مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي خوشی زِ عُمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت قرار بعدیمان کربلا زمان غروب کنار رأس بریده خدا نگهدارت حسین ای وای، حسین ای وای #رضاابوالحسنی @navaye_asheghaan
به قلب مادرم زخمِ فدک خورد دلِ ریشِ پدر جانم نمک خورد ... خرابم شد به سر انگار دنیا که پیش چشم من « مادر » کتک خورد ... @navaye_asheghaan
4. محمد قاضوی.mp3
4.61M
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ... @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ... حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش : مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد @navaye_asheghaan
کمی با درد و شبنم راه می رفت و با دنیایی از غم راه می رفت اگر چه دست بر دیوار می زد ولی با قامتی خم راه می رفت ... @navaye_asheghaan
1. در به هم خورد.mp3
4.13M
( سلام الله علیها ) در به هم خورد ، ولی حیف که با سرعت خورد ( فکر میکنم همین یه جمله بَسِمون باشه ... ) در به هم خورد ، ولی حیف که با سرعت خورد ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد ... قربونت برم مادر جَوونم ، ... ای مادر ، ای مادر ، ای مادر ... نمیدونم خبر داری ، حمله به خونه ی علی ، یک دفعه نبوده ؟ دو سه مرتبه رخ داده ، اما این دفعه با همه دفعات فرق داشت ... ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد ... ( چقدر بوده شدّت ضربه ؟ ) پسرش ... نه ، سپرش خورد زمین و زهرا ( توو مجلس بی بی ، نکنه چشمات خشک بمونه ، به چشمات دستور بده ، بگو مگه نمی بینی دارند ازمادرم میگن ؟ نبینم چشمم تَر نشه ؟ ... ) پسرش ... نه ، سپرش خورد زمین و زهرا ضربه ها را پس از آن از دوسه تا قسمت خورد مَردک پست ، که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم بر خورد ... ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ۱۷ آذر ۱۳۹۹ @navaye_asheghaan
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته دهه 1370 @navaye_asheghaan
3. خلج و آینه چی.mp3
2.43M
( سلام الله علیها ) خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته خداحافظ اي قيام و قعود خداحافظ اي ركوع و سجود اجازه میدی غلطط رو بگیرم ؟ خداحافظ قیام و قعود ؟ کدوم قیام ؟ کدوم قعود ؟ مگه می تونست پاشه ؟ کدوم قیام و قعود ؟ فقط یه جا همه ی نیروشو ، همه ی توانِشو جمع میکرد ، پا میشد وامیستاد ... اون هم تا علی در میزد ... خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته گفت تو خیال میکنی من خبر ندارم ، اولاً من علی ام ، هیچی برای من پوشیده نیست ، فاطمه جان ، ... دوماً زهرا جان ، هر شب گوشه حجره میشینم نماز خوندنت رو تماشا میکنم ، دیدمت نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت ، قعود نداشت ، قنوت نداشت ... زهرا جان کی گفته این همه پیش علی قیام کنی ؟ خدا حافظ درد بازو و سينه خداحافظ كوچه هاي مدينه خداحافظ آسمانِ كبود خداحافظ موجِ آتش و دود ز آهِ من ، آسمان شده نيلي خداحافظ تازيانه و سيلي ... دهه 1370 @navaye_asheghaan
_جوان_برادر_مادر_پدر چهل روزه دلم داره بهونه چهل روزه چشام از غصه خونه چهل روزه شدم از غم سیه پوش گرفتم خاک قبرت را در آغوش چهل روزه شبم تاریک و سرده میون سینه ها دریای درده چهل روز چشام جاریِ خونه میون سینمون داغ جوونه چهل روزه دلم بی تاب یاره چهل روزه چشام بارون میباره چهل روزه که قلبم چاک چاکه چهل روزه عزیزم زیر خاکه الهی غصه از این سینه پا شه الهی خونه بی««* بابا»» نباشه چهل روزه میسوزه استخوانم برایش روضه ی دوری بخوانم چهل روزه چهل روزه کجایی چهل روزه امان از این جدایی چهل روزه که دارم زخم تازه چهل روزه که مادر خواب نازه چهل روزه دلم میخواد خدایا ببوسم صورت زیبای بابا چهل روزه شده این آرزویم غم دل را به تو مادر بگویم چهل روزه که در سوز و گدازم چهل روزه که با داغش بسازم چهل روزه منم با دیده ی تر چهل روزه کجایی ای برادر زده هجران تو  بر سینه آذر کجایی محرم غمهای خواهر چهل روزه فراقت نیست باور برادر جان برادر جان برادر چهل روزه که خاک غم سر من چهل روزه که رفته خواهر من عزیزان قدر یک دیگر بدانید کنار همدگر یاران بمانید خدایی کار این دنیا سرابه به پیش هم تاپای جان بمانید @navaye_asheghaan
4_5821150058816474694.m4a
2.73M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 فاطمه جان کار علی زار شد(۲) به درد و داغ تو گرفتار شد _ چشم علی چو دیده ات تار شد(۲) به درد و داغ تو گرفتار شد _ بعد تو زهرا بگرفتم به بَر ز درد جانسوز تو زانوی غم جز تو کسی درک نخواهد نمود اینکه چه آمد ز غمت بر سرم دل علی غصه تَلمبار شد(۲)            به درد و داغ تو گرفتار شد داغ تو آتش زده بر جان من سهم من از رفتن تو غم شده از غم جانسوز تو ای مهربان فاطمه جانم کمرم خَم شده غمِ علی بعد تو بسیار شد(۲)            به درد و داغ تو گرفتار شد تا که تو رفتی ز بَرَم ای عزیز غریب و بی یار و مُعین گشته ام ز جور قاتلین تو فاطمه پاک دگر خانه نشین گشته ام علی ز هجران تو بیمار شد(۲)             به درد و داغ تو گرفتار شد بار غم من چو به دوش تو بود رفتی من از غصه زمین خورده ام گر چه من ای یار نفس می کِشم بی تو بدان فاطمه جان مُرده ام علی دگر بی کس و بی یار شد(۲)             به درد و داغ تو گرفتار شد 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 @navaye_asheghaan
خطاب به 🏴 امان از دل زینب کوکب روشن من! ای مه منظومه‌ی من! آه ای دخترک خسته و مظلومه‌ی من! مدتی می‌گذرد خواب نداری بنشین به روی پای خودت تاب نداری بنشین ازچه بَر دیده‌ی من دیده‌ی خود دوخته‌ای؟! تو چه‌دیدی به رخ من که چنین سوخته‌ای؟! گرچه روز محن من شب یلدای شماست این کبودی سند غربت بابای شماست سعی کن غم به دلت این‌همه غالب نشود دخترم چون‌تو کسی اُم مصائب نشود آنقدر داغ ببینی که دلت داغ شود لاله‌های جگرت زینت هر باغ شود چهره‌ی غرق به خونی زپدر می‌بینی آه ازآن لحظه که در تشت جگر می‌بینی دل شرر دارد و چشمان ترم می‌سوزد تا تو را می نگرم من، جگرم می‌سوزد شد سرشته غم و اندوه، به آب و گِل تو همه فریاد برآرند امان از دل تو گل یاس چمنم، ای گل دردانه‌ی من! گوش کن بر سخنم، روشنی خانه‌ی من! دل تو چون دل من همدم اندوه و بلاست پیش روی تو عزیزم سفر کرب‌وبلاست باخبر باش که من پیرهنی دوخته‌ام پیرهن که چه بگویم، کفنی دوخته‌ام گرچه دربین مصیبات و بلا تنهایی تو درآن  وادی طف، نایبة الزهرایی روشنی بخش دلم! دل زغمت تاریک است دخترم گریه مکن! روز دهم نزدیک است صحبت از قتلگه و سینه‌ی افروخته است لب فروبند «وفایی» جگرم سوخته است ✍ @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ... حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش : مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
4. محمد قاضوی.mp3
4.61M
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ...
1. در به هم خورد.mp3
4.13M
( سلام الله علیها ) در به هم خورد ، ولی حیف که با سرعت خورد ( فکر میکنم همین یه جمله بَسِمون باشه ... ) در به هم خورد ، ولی حیف که با سرعت خورد ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد ... قربونت برم مادر جَوونم ، ... ای مادر ، ای مادر ، ای مادر ... نمیدونم خبر داری ، حمله به خونه ی علی ، یک دفعه نبوده ؟ دو سه مرتبه رخ داده ، اما این دفعه با همه دفعات فرق داشت ... ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد ... ( چقدر بوده شدّت ضربه ؟ ) پسرش ... نه ، سپرش خورد زمین و زهرا ( توو مجلس بی بی ، نکنه چشمات خشک بمونه ، به چشمات دستور بده ، بگو مگه نمی بینی دارند ازمادرم میگن ؟ نبینم چشمم تَر نشه ؟ ... ) پسرش ... نه ، سپرش خورد زمین و زهرا ضربه ها را پس از آن از دوسه تا قسمت خورد مَردک پست ، که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم بر خورد ... ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ۱۷ آذر ۱۳۹۹
3. خلج و آینه چی.mp3
2.43M
( سلام الله علیها ) خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته خداحافظ اي قيام و قعود خداحافظ اي ركوع و سجود اجازه میدی غلطط رو بگیرم ؟ خداحافظ قیام و قعود ؟ کدوم قیام ؟ کدوم قعود ؟ مگه می تونست پاشه ؟ کدوم قیام و قعود ؟ فقط یه جا همه ی نیروشو ، همه ی توانِشو جمع میکرد ، پا میشد وامیستاد ... اون هم تا علی در میزد ... خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته گفت تو خیال میکنی من خبر ندارم ، اولاً من علی ام ، هیچی برای من پوشیده نیست ، فاطمه جان ، ... دوماً زهرا جان ، هر شب گوشه حجره میشینم نماز خوندنت رو تماشا میکنم ، دیدمت نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت ، قعود نداشت ، قنوت نداشت ... زهرا جان کی گفته این همه پیش علی قیام کنی ؟ خدا حافظ درد بازو و سينه خداحافظ كوچه هاي مدينه خداحافظ آسمانِ كبود خداحافظ موجِ آتش و دود ز آهِ من ، آسمان شده نيلي خداحافظ تازيانه و سيلي ... دهه 1370 @navaye_asheghaan
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته دهه 1370 @navaye_asheghaan
روضه حضرت زهرا سلام الله عليها - @hajmansourarzi.mp3
5.24M
🎙|صوت 🎤| ▪️روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️ مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها ☀️ روز هفتم 🕌 حسینیه صنف لباس فروشان 📆 شنبه ۴ آذر ماه ۱۴۰۲
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 مادرچرا رنگ رُخَت اینگونه زرده این دردپهلو باتومادرجان چه کرده دیدم که اَسمازخم پهلوی تومی بست آندم دل من از غریبیِ تو بشکست مادر بمیرد زینبت شده تیره هم روزوشبت مظلومه مادر(٢) مادرهنوزچون کودکم می لرزه دستم ازبهرخانه داری خیلی کوچک هستم بی تو چه سازم با غم و درد ویتیمی چون تونباشدمادری خوب وصمیمی من بی تومیمیرم نرو از زندگی سیرم نرو مظلومه مادر(٢) مادر نرو که زینبت می میرد ازغم راضی مشوریزدحسینت اشک ماتم دختر که بی مادر شود همدم ندارد چون مادرش یاری دراین عالم ندارد مادرمکن جان برلبم من زینبم من زینبم مظلومه مادر(2) بُگذر ز رفتن مادرم بابا غریب است حتی زیک همدم پدرجان بی نصیب است از دردوداغ وغصه های توکباب است امابمیرم که سلامش بی جواب است تنهاترین یارپدر ای یاروغمخوارپدر مظلومه مادر(٢) مادرحسن جان یکطرف ماتم گرفته از غصـه در بَــر زانــوان غـم گرفته مادر نرو ترسم حسین جانت بمیرد زینب چه سازد گر که او بهونه گیرد زین غصه«مداح»ناله زد آتش به باغ لاله زد مظلومه مادر(2) 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 @navaye_asheghaan
. (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه گریه بی امان ناله ناله بی امان محشر است اینجا خدایا در میان شعله‌ها می‌رسد تا آسمان‌ها سوز و آه و ناله‌ها یک طرف یک لشگر و . . . یک طرف یک مادر و . . . پشت در قدیسه و حوریه و بانوی خلقت در میان شعله‌ها منصوره و بانوی عصمت ای روزگار ای روزگار این خانه و دود و شرار (2) واویلتا یا فاطمه (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه گریه بی امان آه و ناله بی امان بسته شد دست خدا و شیر خیبر بی معین شد پشت در امـ الائمه فاطمه نقش زمین شد کوچه کوچه بی کسی غربت و دلواپسی هم غلاف و تازیان و سیلی و ضرب لگد آه ناله، اشک غربت درد و غصه بی عدد ای روزگار ای روزگار این خانه و دود و شرار (2) واویلتا یا فاطمه (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ناحله الجسم علی ـ شفا گرفته جراحت پهلوی او ـ دوا گرفته پهلوون بدر و حنین عزا گرفته خبر رسید به حیدر و نقش زمین شد گریه کنا دیگه آقامون بی معین شد زبون بگیرید برای حیدر خاموشه دیگه سرای حیدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به روی شونه علی ـ تابوت یاره از چشمای شیر خدا ـ بارون می‌باره درد غریبی علی ـ دوا نداره تمام هستی علی میره شبونه شفا گرفته جای ضرب تازیونه زبون بگیرید برای حیدر خاموشه دیگه سرای حیدر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر_سبک ✍ .@navaye_asheghaan