زمینه- می لرزه زانوی فاتح بدر و خیبر.mp3
6.84M
#زمینه( می لرزه زانوی فاتح بدر و خیبر ...)
مداح:#کربلایی_یاسین_زندی
میلرزه زانوی فاتح بدر و خیبر
رحمی کن رحمی کن به التماس حیدر
قدم قدم از مسجد تا خونه
اسم تو رو بردم کاشکی که میمردم
همونجا که خوردی زمین تو کوچه
منم زمین خوردم کاشکی که میمیردم
چشماتو نبند علی برات روضه بخونه
به یاد اون روزی که میاد میون گودال غریبونه
چشماتو ببند نبینی گودال چه خبره
انقده ضربه میزنه تا سرو ببُره بالاخره
▪️بلندشو بگو بُنَیَ قَتَلوکَ عَطشانا
▪️بلندشو بگو بُنَیَ ذَبَحوکَ عُریانا
زینبت از دیشب دلش چه بی قراره
میخونه با گریه حسین کفن نداره
پیروهنی که دوختی این شبها
تو با هزار زحمت کاشکی نره غارت
غروب عاشورا بین آتیش
روسریِ بچت کاشکی نره غارت
چشماتو نبند علی برات روضه بخونه
دلشوره ی هرشبه علی زینبو شام غریبونه
چشماتو ببند وقتی میای از یه راه دور
سره حسینت رو میبینی میسوزه تو آتیش تنور
▪️بلندشو بگو بُنَیَ قَتَلوکَ عَطشانا
▪️بلندشو بگو بُنَیَ ذَبَحوکَ عُریانا
میپیچه عاشورا ناله ی یا بنی ات
میسوزه تو آتیش موی سره رقیه ات
رو نیزه بسته میشه از پهلو
سره ابوفاضل امون امون ای دل
دخترمون میره چهل منزل با
ناقه ی بی محمل امون امون ای دل
چشماتو نبند علی برات روضه بخونه
برای ناموس من و تو یه دونه معجر نمیمونه
چشماتو ببند نبینی تو مجلس شراب
داغ علی تازه میشه تا حرمله میخنده به رباب
▪️بلندشو بگو بُنَیَ قَتَلوکَ عَطشانا
▪️بلندشو بگو بُنَیَ ذَبَحوکَ عُریانا
مراسم #شب_سوم فاطمیه اول
یکشنبه ۰۵ اذر ماه ۱۴۰۲
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#وداع
#زبانحال_مولا_با_بیبی علیهماالسلام
#حامد_عسکری ✍
بشین خونه رو آب و جارو نکن
بذار زخم پهلوت بهتر بشه
خودم از پس غربتم بر میام
نمیخوام چشات واسه من تر بشه
نمیتونم از کوچمون رد بشم
چیکار کرده این کوچه با روح من
یه عمره ازت شرمسارم عزیز
منو بسته بودن تو رو میزدن
نگاهت رو این روزا از من نگیر
تو عطر ِنجیب ِبهشتی برام
خودت داری میری ولی پشت در
دو خط یادگاری نوشتی برام
نوشتی شبا تشنه میشه حسین
همین غصه داره تو رو میکشه
نوشتی ظریفه، شبیه گله
حواست بهش باشه پرپر نشه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
@navaye_asheghaan
زمینه_-_دلشو_زد_به_دریا.mp3
20.98M
#زمینه #حضرت_زهرا (سلام الله علیها )
_کربلایی محمد عطایی نیا 🎤
[ ] بند اول
دلشو زد به دریا در
خودشو زد به زهرا در
همه کج رفتند حتی میخ
همه لج کردند حتی در
در خونمون رو عوض میکنم
به شرطی نیایی در و وا کنی
هنوز درد داری میدونم عزیز
با این دردا باید مدارا کنی
بشین خونه رو آب و جارو نکن
بزار درد پهلوت بهتر بشه
خودم از پس غربتم بر میام
نمیخوام چشات واسه من تر بشه
سهم این خونه آتیشو
سهم این خونه هیزم شد
آخرش این بهشت زهرا
زخمیه این چشم مردم شد
امان ای دل....
[ ]بند دوم
سخته حب المتین باشی
امیرالمؤمنین باشی
یه روزی پهلوون بودی
حالا خونه نشین باشی
نمیتونم از کوچمون رد بشم
چیکار کردی کوچه با این روح من
یه عمره ازت شرم سوالم کنم
منو بسته بودند تو رو میزدند
واسه مرد خونه نشینی بدو
دعا کن واسه تلخیه لحظه ها
دعام کن نتونم تحمل کنم
دعام کن نمونم دعام کن بیام
امون ای دل.....
[ ]بند سوم
یکم آهسته تر مادرم
تو نمیگی که من دخترم
وقتی گه میره تابوت تو
میشه بارونی چشم ترم
ای مادر آهسته
که زینب میمیره
طابوت تو امشب جونمو
میگیره
مادر من تو خیلی جوونی
کاشکی میشد تو پیشم بمونی
رفتنش کی میشه باورم
دردش آروم نمیشه سرم
بس که آئینه دق شده
چادر خاکی مادرم
این صحنه تا هستم تو ذهنم میمونه
با دست مجروحش موهامو زد شونه
مادر مهربونم کجایی
خونه بی تو نداره صفایی
واویلا.....
#خودشو_زد_به_دریا_در
@navaye_asheghaan
.
#زمزمه #زمینه #شور #فاطمیه
#سبک_من_غلام_نوکراتم
#ای_همه_داروندارم
سبک من غلام نوکراتم
🔘🔘
✅بنداول
ای همه داروندارم
گل باغ بهارم
نرو بمون کنارم
ببین جونم رسیده برلب
چه ناله دارم امشب
نرو مادر زینب
بری اسیره غمها میشم
بعده تو تنها میشم
خیلی دلم حزینه
نرو که زاره حال و روزم
بدون تو میسوزم
تواین شهر مدینه
............
فاطمه جان
بی تو من میمیرم یا زهرا
🔘➖➖➖➖🔘
بنددوم
برا علیت شده معما.
چی شد چن وقته از ما
که رو میگیری زهرا
بگو یک کم اروم بگیرم
خودم برات میمیرم
ببین از غصه پیرم
دیدم وقتی که وحشیونه
اتیش از درب خونه
چه می کشید زبونه
دیدم شدی فاطمه آزار
از نوک داغ مسمار
میون درو دیوار
-------
فاطمه جان
بی تو من میمیرم یا زهرا (س)
🔘➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
پاشو ببین حیدر غمینه
حسن گوشه نشینه
شبا کابوس میبینه
گلت همش بونه میگیره
حسین داره میمیره
که مادر داره میره
بری علیت همدم نداره
چشام هردم میباره
ببین چه بی قراره
نرو بدون تو خزونم
بی تویاس جوونم
ای یارنیمه جونم
فاطمه جان
بی تو من میمیرم یا زهرا(س)
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدمحمدکمپانی
#استادڪربلایے_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#نوحه بسیارزیبا---سبک جدید
#زمزمه----سینه زنی-- زمینه ---شور-- نوا
#ایام فاطمیه ----شبهای بی مادری
#شاعر:حسین_روشنازاده
#🎤🎤سبک ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران
◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋
سیده الجلیله فاطمه / ام ابیهایی
فاضله الرشیده مرضیه / حامی مولایی
تو ام الحسنین / حضرت زهرایی
مادر کائنات - مادر دریا
قوّت بازوی - حضرت مولا
پشت علی به تو - گرمه همیشه
بی بی حضرت زهرا ۲
دنیای علی ۲
اسم تو مرهمه واسه دردای علی
یافاطمه ،یافاطمه ،ام ابیها۴
◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️
همیشه میرسه به من دعا / ی خیر تو مادر
راه بندگی رد میشه فقط / از سیر تو مادر
کی هوامو داره / به غیر تو مادر
چادر تو بکش - روی سر من
بودی توو سختیا - دور و بر من
تو مادر منی - واسه یه بارم
صدام کن پسر من ۲
تو یاورمی ۲
بابام امیرالمومنین تو مادرمی ۳
یافاطمه ،یافاطمه ، ام ابیها۴
◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋
#نوحه بی نظیر ایام فاطمیه
#زمزمه--سینه زنی--زمینه--تک--نوا--شور
#ایام فاطمیه ---شبهای بی مادری
#شاعر: حسین---- روشنا زاده
#🎤🎤سبک ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران
@navaye_asheghaan
اَلصَّلاة، اَلصَّلاة...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدي رسولي•
اَلصَّلاة، اَلصَّلاة...
بغض زمینیا شکست و
تو آسمون عزا و ماتمه
صف میبندن ملائکه
پشت سرِ امامِ فاطمه
اَلصَّلاة، اَلصَّلاة...
قامت می بندن به نمازش
الله اکبر، الله اکبر
یاد نماز و راز و نیازش
الله اکبر، الله اکبر
شیرین ترین روزایِ زندگیمو
ازم گرفتن، ازم گرفتن
خدا شریک خوب بندگیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن
فاطمه دلخوشی زندگیم بود
خودت میدونی خودت میدونی
دیدی چطور تموم دل خوشیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن
حیدر و این همه غم
یارب اِرحَم
دارم می میرم از خجالت
الله اکبر، الله اکبر
از این اُمت دارم شکایت
الله اکبر، الله اکبر
اَللّهُمَ اِنَّ هذهِ اَمَتُک
وَ ابنَتُ عَبدِک
وَ ابنَتُ اَمَتِک
آیه های سوره ی کوثر
زخمی و شکسته و پرپر
رو پر بال ملائک
نَزَلَت بِک، نَزَلت بِک
حیدر و این همه غم
یارب اِرحَم
لا نَعلَمُ مِنها اِلّا خَیرا
جز خوبی ندیدم من از زهرا
رسیده وقت تکبیرِ آخر
الله اکبر، الله اکبر
خدا دیگه تموم کارِ حیدر
الله اکبر، الله اکبر
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَة
يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ
لاَ خَيْرَ بَعْدَكِ فِي اَلْحَيَاةِ
وَ إِنَّمَاأَخْشَى مَخَافَةَ
أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي
خوشی زِ عُمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدیمان کربلا زمان غروب
کنار رأس بریده خدا نگهدارت
حسین ای وای، حسین ای وای
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج#رضاابوالحسنی
#كربلايي_مهدي_رسولي
@navaye_asheghaan
#ام_الائمه
به قلب مادرم
زخمِ فدک خورد
دلِ ریشِ پدر جانم
نمک خورد ...
خرابم شد به سر
انگار دنیا
که پیش چشم من
« مادر » کتک خورد ...
#دوبیتی_شهادت
#وحید_محمدی
@navaye_asheghaan
4. محمد قاضوی.mp3
4.61M
#روضه_امام_حسن
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_محمد_قاضوی
روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ...
@navaye_asheghaan
#روضه_امام_حسن
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_محمد_قاضوی
نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ...
حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه :
گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش :
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
@navaye_asheghaan
#ام_الائمه
کمی با درد و شبنم
راه می رفت
و با دنیایی از غم
راه می رفت
اگر چه
دست بر دیوار می زد
ولی با قامتی خم
راه می رفت ...
#دوبیتی_شهادت
#وحید_محمدی
@navaye_asheghaan
1. در به هم خورد.mp3
4.13M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_خلج
در به هم خورد ، ولی حیف
که با سرعت خورد
( فکر میکنم همین یه جمله بَسِمون باشه ... )
در به هم خورد ، ولی حیف
که با سرعت خورد
ضربه را فاطمه این مرتبه
با شدت خورد ...
قربونت برم مادر جَوونم ، ... ای مادر ، ای مادر ، ای مادر ... نمیدونم خبر داری ، حمله به خونه ی علی ، یک دفعه نبوده ؟ دو سه مرتبه رخ داده ، اما این دفعه با همه دفعات فرق داشت ...
ضربه را فاطمه این مرتبه
با شدت خورد ...
( چقدر بوده شدّت ضربه ؟ )
پسرش ... نه ،
سپرش خورد زمین و زهرا
( توو مجلس بی بی ، نکنه چشمات خشک بمونه ، به چشمات دستور بده ، بگو مگه نمی بینی دارند ازمادرم میگن ؟ نبینم چشمم تَر نشه ؟ ... )
پسرش ... نه ،
سپرش خورد زمین و زهرا
ضربه ها را پس از آن
از دوسه تا قسمت خورد
#شاعر_مهدی_رحیمی
مَردک پست ، که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر
به غرورم بر خورد ...
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
۱۷ آذر ۱۳۹۹
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_علی_آینه_چی
خداحافظ بِسترِ من خسته
خداحافظ اي نماز نشسته
دهه 1370
@navaye_asheghaan
3. خلج و آینه چی.mp3
2.43M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_علی_آینه_چی
خداحافظ بِسترِ من خسته
خداحافظ اي نماز نشسته
خداحافظ اي قيام و قعود
خداحافظ اي ركوع و سجود
#حاج_حسن_خلج
اجازه میدی غلطط رو بگیرم ؟ خداحافظ قیام و قعود ؟ کدوم قیام ؟ کدوم قعود ؟ مگه می تونست پاشه ؟ کدوم قیام و قعود ؟ فقط یه جا همه ی نیروشو ، همه ی توانِشو جمع میکرد ، پا میشد وامیستاد ... اون هم تا علی در میزد ...
#حاج_علی_آینه_چی
خداحافظ بِسترِ من خسته
خداحافظ اي نماز نشسته
#حاج_حسن_خلج
گفت تو خیال میکنی من خبر ندارم ، اولاً من علی ام ، هیچی برای من پوشیده نیست ، فاطمه جان ، ... دوماً زهرا جان ، هر شب گوشه حجره میشینم نماز خوندنت رو تماشا میکنم ، دیدمت نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت ، قعود نداشت ، قنوت نداشت ... زهرا جان کی گفته این همه پیش علی قیام کنی ؟
خدا حافظ درد بازو و سينه
خداحافظ كوچه هاي مدينه
خداحافظ آسمانِ كبود
خداحافظ موجِ آتش و دود
ز آهِ من ، آسمان شده نيلي
خداحافظ تازيانه و سيلي ...
دهه 1370
@navaye_asheghaan
﷽
#چهلم _جوان_برادر_مادر_پدر
#سبک_دشتی
#مثنوی_فراق_چهلم
چهل روزه دلم داره بهونه
چهل روزه چشام از غصه خونه
چهل روزه شدم از غم سیه پوش
گرفتم خاک قبرت را در آغوش
چهل روزه شبم تاریک و سرده
میون سینه ها دریای درده
چهل روز چشام جاریِ خونه
میون سینمون داغ جوونه
چهل روزه دلم بی تاب یاره
چهل روزه چشام بارون میباره
چهل روزه که قلبم چاک چاکه
چهل روزه عزیزم زیر خاکه
الهی غصه از این سینه پا شه
الهی خونه بی««* بابا»» نباشه
چهل روزه میسوزه استخوانم
برایش روضه ی دوری بخوانم
چهل روزه چهل روزه کجایی
چهل روزه امان از این جدایی
چهل روزه که دارم زخم تازه
چهل روزه که مادر خواب نازه
چهل روزه دلم میخواد خدایا
ببوسم صورت زیبای بابا
چهل روزه شده این آرزویم
غم دل را به تو مادر بگویم
چهل روزه که در سوز و گدازم
چهل روزه که با داغش بسازم
چهل روزه منم با دیده ی تر
چهل روزه کجایی ای برادر
زده هجران تو بر سینه آذر
کجایی محرم غمهای خواهر
چهل روزه فراقت نیست باور
برادر جان برادر جان برادر
چهل روزه که خاک غم سر من
چهل روزه که رفته خواهر من
عزیزان قدر یک دیگر بدانید
کنار همدگر یاران بمانید
خدایی کار این دنیا سرابه
به پیش هم تاپای جان بمانید
@navaye_asheghaan
4_5821150058816474694.m4a
2.73M
#فاطمه_جان_کار_علی_زار_شد
#نوحه_حضرت_زهرا_س
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
فاطمه جان کار علی زار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
_
چشم علی چو دیده ات تار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
_
بعد تو زهرا بگرفتم به بَر
ز درد جانسوز تو زانوی غم
جز تو کسی درک نخواهد نمود
اینکه چه آمد ز غمت بر سرم
دل علی غصه تَلمبار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
داغ تو آتش زده بر جان من
سهم من از رفتن تو غم شده
از غم جانسوز تو ای مهربان
فاطمه جانم کمرم خَم شده
غمِ علی بعد تو بسیار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
تا که تو رفتی ز بَرَم ای عزیز
غریب و بی یار و مُعین گشته ام
ز جور قاتلین تو فاطمه
پاک دگر خانه نشین گشته ام
علی ز هجران تو بیمار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
بار غم من چو به دوش تو بود
رفتی من از غصه زمین خورده ام
گر چه من ای یار نفس می کِشم
بی تو بدان فاطمه جان مُرده ام
علی دگر بی کس و بی یار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س خطاب به #حضرت_زینب_س
🏴 امان از دل زینب
کوکب روشن من! ای مه منظومهی من!
آه ای دخترک خسته و مظلومهی من!
مدتی میگذرد خواب نداری بنشین
به روی پای خودت تاب نداری بنشین
ازچه بَر دیدهی من دیدهی خود دوختهای؟!
تو چهدیدی به رخ من که چنین سوختهای؟!
گرچه روز محن من شب یلدای شماست
این کبودی سند غربت بابای شماست
سعی کن غم به دلت اینهمه غالب نشود
دخترم چونتو کسی اُم مصائب نشود
آنقدر داغ ببینی که دلت داغ شود
لالههای جگرت زینت هر باغ شود
چهرهی غرق به خونی زپدر میبینی
آه ازآن لحظه که در تشت جگر میبینی
دل شرر دارد و چشمان ترم میسوزد
تا تو را می نگرم من، جگرم میسوزد
شد سرشته غم و اندوه، به آب و گِل تو
همه فریاد برآرند امان از دل تو
گل یاس چمنم، ای گل دردانهی من!
گوش کن بر سخنم، روشنی خانهی من!
دل تو چون دل من همدم اندوه و بلاست
پیش روی تو عزیزم سفر کربوبلاست
باخبر باش که من پیرهنی دوختهام
پیرهن که چه بگویم، کفنی دوختهام
گرچه دربین مصیبات و بلا تنهایی
تو درآن وادی طف، نایبة الزهرایی
روشنی بخش دلم! دل زغمت تاریک است
دخترم گریه مکن! روز دهم نزدیک است
صحبت از قتلگه و سینهی افروخته است
لب فروبند «وفایی» جگرم سوخته است
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#روضه_امام_حسن
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_محمد_قاضوی
نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ...
حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه :
گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش :
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
4. محمد قاضوی.mp3
4.61M
#روضه_امام_حسن
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_محمد_قاضوی
روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ...