4_6007814006130082841.mp3
15.68M
[ شور- به مقام قرب سلمان ]
- کربلایی حسین طاهری
@emame3vom
Sibsorkhi Shab 19 Ramezan 97-08.mp3
11.13M
شور :
السلام ای شاه بی کفن ارباب
🥀 #شب_قدر_رمضان_97
🎤 حاج حسین سیب سرخی
🌹{ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج }🌹
.....................🍃🌺🍃....................
1. من که روسیاهم.mp3
5.33M
#مناجات_با_خداوند
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدرزاده
قبل از خواندن دعای #جوشن کبیر
من که روسیاهم ...
1393
@emame3vom
💥سبک: #زمینه
🎤مداح:کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🏴 #ماه_رمضان
🏴 #شهادت_امام_علی(ع)
بیتو فاطمه پژمردم
تو که رفتی منم مردم
غم و غصهتو خیلی خوردم
توو خونهم تو رو کم دارم
میدونی بیتو غم دارم
دوری تو منو آزردم
یادته همه خاطرههامونو
یادته بیبی اون قدیمامونو
یادته عروسی دوتامونو
یادمه خوشیهای توو خونهمون
یادمه که گرفت خونهمو خزون
یادمه که بهت گفتم بمون
«زهرا، بیتو شدم تنها
ببرم از اين جا ، امون از این دنیا»
توی خاطرمه غمهات
جلو چشمامه اون اشکات
کاشکی من رو میبردی همرات
غم تو من و پیرم کرد
از همه دنیا سیرم کرد
لحظهای که اون در روت افتاد
یادته بیبی دستای بستهمو
یادته که غرور شکستهمو
یادته آه سینهی خستهمو
یادمه پوشوندی خون بستر و
یادمه منم اون روز آخر و
یادمه اشک چشمای دختر و
ای داد، در رو سرت افتاد
رو پسرت افتاد ، بال و پرت افتاد
«زهرا، بیتو شدم تنها
ببرم از اين جا ، امون از این دنیا»
چی برات بگم از امشب
همه ذکر منه رو لب
داره میسوزه حیدر از تب
حرف آخرمو گفتم
مثل تو منم آشفتهم
نگرونیمه واسه زینب
یادته بودی یاد حسینمون
یادته گفتی آب نره یادمون
یادته شب آخرا گریهمون
یادمه همه حرفای اون شبو
یادمه که کفن دادی زینبو
یادمه روضهی چوبِ رو لبو
زارم، غصه شده کارم
مثل تو میبارم ژ غم حسین دارم
«زهرا، بیتو شدم تنها
ببرم از اين جا ، امون از این دنیا»
@emame3vom
#شهادت #امام_علی
👇
مداحی آنلاین - بی تو فاطمه پژمردم - نریمانی.mp3
7.23M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴بی تو فاطمه پژمردم
🌴تو که رفتی منم مردم
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #زمینه
#شهادت #امام_علی
#حاجت ما ظهور #امام_زمان
مداحی آنلاین - با یه درد سی ساله دل به این سفر بسته - نریمانی.mp3
4.99M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴با یه درد سی ساله دل به این سحر بسته
🌴شال سبزش باز به دور سر بسته
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #زمینه ماه #رمضان
Sibsorkhi Shab 19 Ramezan 97-01.mp3
11.93M
روضه :
پریشون و خستم ، خدا راحتم کن
🥀 #شب_قدر_رمضان_97
🎤 حاج حسین سیب سرخی
🌹{ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج }🌹
.....................🍃🌺🍃....................
💥سبک: #زمینه
🎤مداح:کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🏴 #ماه_رمضان
🏴 #شهادت_امام_علی(ع)
با یه درد سی ساله ، دل به این سحر بسته
شال سبزشو باز به دور سر بسته
با یه دنیا دلتنگی ، چشماشو به در دوخته
سر میذاره آروم روو چادر سوخته
بیبهونه، پر از تلاطمه
توی فکرِ، بهشت و هیزمه
هیزومی که، تو دسته مردمه
ای وای
دونه دونه، درای بسته رو
یادش اومد، نگاه خسته رو
روضههای، درِ شکسته رو
ای وای
«ایوای ایوای، ایوای ایوای»
چشماشو که میبنده ، محسنش رو میبینه
میکشه همش آه حسرت از سینه
دستای حسن توی ، دستایی که می شد سرد
راه خونه رو مثل زهرا گم میکرد
توی کوچه، هوای فاطمه
توی خونه، صدای فاطمه
باز میخونه، برای فاطمه
ای وای
توی کوچه، عزیزش و زدن
یادش اومد، توو خونهش اومدن
گریه میکرد، با گریهی حسن
ای وای
«ایوای ایوای، ایوای ایوای»
جایی رو نمیبینه ، خیلی خون ازش رفته
چشمایی که تا روضهی عطش رفته
غصه میخوره زینب ، رفته طاقتش دیگه
با زبون روزه حسین حسین میگه
بیقراره، عقیلَةُ العرَب
فکر یاره، تموم روز و شب
روضه داره، حسینِ تشنه لب
ای وای
کربلا و، شهید بیکفن
خیمهگاه و، دویدن یه زن
قتلگاه و، یه تیکه پیراهن
ای وای
«ایوای ایوای، ایوای ایوای»
#قرآن را بخوانیم
👇
Sibsorkhi Shab 19 Ramezan 97-05.mp3
8.6M
.
سبک بسمت گودال از خیمه دویدم من
◾زمزمهی و نوحهی
◾#شب_نوزدهم
◾بنداول
به سوی مسجد از
خانه دویدم من
سرت ز کین بشکست
دیر رسیدم من
نماز و محرابت
غرقه بخون دیدم
ز غربتت بابا
ناله کشیدم من
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)
◾بنددوم
بخون سر بابا
دیدهام افطارت
به سوز دل گفتم
خدانگهدارت
تازه شده داغ
مادر مظلومه
کجاست تا گردد
باز جلودارت
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)
◾بندسوم
سرتشکستهشد و
دلمشدهچاکچاک
ببینحسینم ز غم
فتاده بر روی خاک
حسن صدایت زند
ز سوز سینه پدر
چونکه رسیده برت
مادرم ای روح پاک
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)
@emame3vom
#مرتضی_محمودپور
#التماس_دعا و #صلوات
.
شهادت امیرالمومنین
امشب شب وداع یتیمان و حیدر است
فردا وصال فاطمه و شیر خیبر است
امشب حسن ردای امامت برد به ارث
فردا دو چشم دختر حیدر ز خون تر است
زخمی میان سینه ی شاه نجف بود
زخمی که از جراحت مسمار آن در است
امشب همه به دور علی ناله می کنند
فردا زمان خون شدن قلب قنبر است
دیگر چه کس برای یتیمان غذا بَرَد
زین پس دل فقیر خرابه مکدر است
آه ای زمین به لرزه درا در فراق یار
هنگامه ی عزای وصیِّ پیمبر است
امشب شب وداع پسر با پدر بود
آه از دمی که روی سنان راس اکبر است
راس علی به دامن خون خدا بود
فریاد عرشیان همه الله اکبر است
#وحید_زحمت_کش_شهری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@emame3vom
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
هرچند در عمرت به جز غربت ندیدم
امشب غمی در بین چشمانت ندیدم
آشفته ام کرده است اوضاع خرابت
حتی طبیب کوفه هم کرده جوابت
دیدی که آخر هردعایم بی اثر شد
از دستمال زرد رویت زردتر شد
امشب یتیمان دیده را یک دم نبستند
با کاسه های شیر پشت در نشستند
امشب خودت پرکرده ای دوروبرم را
دست ابالفضلت سپردی معجرم را
ساکت نمان قدری برایم درد دل کن
با زینب زار خودت هم درد دل کن
با من بگو این روضه های خط به خط را
سی سال تنها بودن و بی خوابی ات را
از روزهای بی کسی بوتراب و..
در شهر پیغمبر سلام بی جواب و..
از کینه های مردم بدباور شام
از سب و لعن تو سر هر منبر شام
یادی کن از دار السلام بین آتش
از آن جنایت های تام بین آتش
از اتفاقی که سر هر کوچه افتاد
از همسری که همسرش در کوچه افتاد
از بازویی که با غلاف از کار افتاد
از غنچه ای که زیر پای خار افتاد
حرفی بزن چیزی بگو جانم فدایت
به معجرم خیره ست امشب چشم هایت
آشفته ای بدجور درهم هستی انگار
دلواپس حفظ حجابم هستی انگار
حس میکنم که از فراغ یار گفتی
زیر لب از گودال و از بازار گفتی
از کوفه ای که روضه هایش بیشمار است
دور من تنها پر از سرنیزه دار است
از چشم های خیره نامحرمانش
از نان و خرماهای خیرات زنانش
از سنگهای مانده در دامان کوفه
از ما که میخوابیم در زندان کوفه
بگذار تا صبح از غم دوری بباریم
ما بعد تو امنیتی دیگر نداریم
تا پدر بود دلم خانه و ماوایی داشت
مرحمی بود پدر،او دل دریایی داشت
تا پدر بود چراغ دل ما روشن بود
گرمی دست پدر عالم و دنیایی داشت
تا پدر بود همه پشت و پناهم شده بود
تا پدر رفت،دلم غصه و تنهایی داشت
تا پدر رفت،شکست قامت تنهایی ما
تا پدر بود در این خانه چه غوغایی داشت
پدرم رفت،چه تنها شده ام با دل خود
در شگفتم که این مرد چه معنایی داشت
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
#حسن_لطفی
▶️
تو را میشوید امشب دستِ دریا
تو را با اشکِ ما با اشکِ زهرا
نمیدانم چرا میگویم امشب
بریز آبِ روان آهسته اَسما
*
حسن زخمِ سرت را بست اُفتاد
لباسِ آخرت را بست اُفتاد
حسن حالِ مرا میدید پیشَت
دو چشمِ دخترت را بست اُفتاد
*
چگونه سَر کنم شب را عزیزم
چه سازم جانِ بر لب را عزیزم
بجای تو حسن ای کاش امشب
کفن میکرد زینب را عزیزم
*
به مادر گفتم ای جان رو مپوشان
شبیه فصلِ هجران رو مپوشان
خجالت میکشد بابا کنارت
تو پهلو را بپوشان رو مپوشان
*
حسن بگذار رویش را ببوسم
پریشانم که مویش را ببوسم
سفارش کرده بابا جایِ او هم
حسینش را گلویش را ببوسم
*
دعایی کُن که بی بازو نگردد
لبِ گودال از پهلو نگردد
زدم بوسه بر این حنجر ولی تو
دعایی کن که پشت و رو نگردد
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
#غلامرضا_سازگار
لالهگون گشت ز خون روی دلآرای علی
میچکد اشک حسن بر رخ زیبای علی
مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد
از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی
که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب
در دل خـاک رود قـامت رعنای علی
جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت
جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی
آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون
عوض آن که نهد رو به کف پای علی
هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است
در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی
صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین
نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی
از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف
تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی
نـخلهـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو
چاهها منتظر نالـۀ شبهـای علی
زینبه سس ویر ای بابا
یا امیرالمومنین علی علیه السلام
زیبنبه سس ور آی بابا
تازه نفس ور آی بابا
غریب بابا غریب بابا
روح و روانیم آی بابا
راحت جانیم آی بابا
غریب بابا غریب بابا
من زینبم دل خستیم
قلبیم داریخیب آی بابا
مظلوم بابا مظلوم بابا
سن سیز سینمی داغلاام
باشه قرانی باغلارام
شیون چکیپ من آغلارام
مظلوم اولن بابام علی
غریب اولن بابام علی
زیبنبی تک گویان بابا
باش یارالی اولن بابا
مظلوم بابا مظلوم بابا
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
#محمود_ژوليده
▶️
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب
تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب
ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است
تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب
بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا
گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟
گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود!
شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب
تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی
آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب
هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند
تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب
□ □ □
از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب
شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب
طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد
از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب
اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف
وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب
با چادری که پاره و خاکی و سوخته است
دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب
از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه
زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب
مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان
کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب
آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا
غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب
یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی
بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب