eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
352 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
شب اول..حضرت مسلم( ع).. شب دوم..ورودیه به کربلا.. شب سوم..حضرت رقیه ( ع).. شب چهارم..طفلان حضرت زینب و از حر ( ع ) هم میخونند.. شب پنجم..عبدالله بن حسن( ع).. شب ششم..قاسم بن حسن( ع).. شب هفتم..حضرت علی اصغر( ع).. شب هشتم..حضرت علی اکبر( ع).. شب نهم..حضرت ابوالفضل(ع) تاسوعا.. شب دهم..امام حسین( ع) و شب عاشورا.. روز عاشورا..از همه ی شهیدان عاشورا.. شب یازدهم..شام غریبان.. روز یازدهم..تنهایی حضرت زینب ( ع)و حرکت اهل بیت سمت شام..
۹۹ نگات میکنم با پریشونی نه شیری نه آبی ، نه بارونی. گرفتار شدیم توبیابونی که پرِ گرگه میدونم چقد سخته انتظار یه کم چشماتو روی هم بذار عموت برمیگرده .... دووم بیار خدا بزرگه شرمنده میشم از چشمای پرغمت ای کاش بمیرم و اینجور نبینمت تا کی دل من آب از گریه هات بشه طاقت بیار گلم مادر فدات بشه وای از دل رباب ___ با من داره حرف میزنه نگات ولی در نمیاد  دیگه صدات میلرزونی هربار با گریه هات دلای ما رو کسی قطره آبی به ما نداد بچه‌م داره جونش به لب میاد خدا واسه هیچ مادری نخواد این ماجرا رو سخته که بچه‌ای یه قطره آب بخواد مادر ولی ازش هیچ کاری بر نیاد رو دستای بابات میذارمت علی میری و به خدا میسپارمت علی __ کجا رفته  لبخند آخرت سه شعبه چی آورده به سرت حالا چی بگم من به مادرت ببین بابا رو.... دوباره منو یاری کن علی اصلا ... ، گریه و زاری کن علی بیا آبروداری کن علی همین یه بارو ای من به قربون رگهای گردنت باور نمیکنم از من گرفتنت لبهات حالا نیست دنبال آب دیگه لالا  لالا   گلم راحت بخواب دیگه
شب هفتم محرم 🔴حضرت علی اصغر علیه السلام استاد حجت الاسلام میرزامحمدی کاری کردید که زبان حال بابام اینه: کاش چشمم مثل دستم بسته بود *یا زهرا...* شماکه تلافیش رو سر بابام علی درآوردین ،با او کاری کردید که وقتی از دنیارفت یه دونه موی سیاه تو محاسنش نبود؛بیست و پنج سال بعد از مادرم تو جمل ابن عباس به علی عطر تعارف کرد؛حضرت فرمود:ما استعمال نمیکنیم،من هنوز داغدارم "نحن قوم فی المصیبه" بریم کربلا،از امروز که آب رو به روی ابی عبدالله و بچه ها بستند،دیگه باید آب جیره بندی بشه،مثل امشبی شب هشتم بریر میگه من مامور شدم با بیست نفر برم شریعه،بیست تا مشک رو پر از آب کنم؛اونم نه برا اصحاب،برا هشتادو چهار زن و بچه.مشکارو پر از آب کردم جنگیدیم،هر طوری بود آب آوردیم،آوردم تو خیمه ها؛یه دونه مشکا که مخصوص خیمه ی بچه ها بود،آوردم آویزون کردم،هنوز مشک رو به ستون خیمه آویزون نکرده بودم،بچه ها اونقدر تشنه بودند،از مشک آب آویزون شدند،آب رو زمین ریخت،زمین خیمه نمناک شد،بچه ها این لباس هاشون رو بالازدند،این گرمی و حرارت بدن رو با نمناکی خاک خیمه جبران کنند،روز باب الحوائجه! حسین جان خیلیا یک سال منتظر روز هفتم بودند،گفتند این آقازاده کارساز عالمه،بزرگان ما خیلی ارادت داشتندبه روضه ی ایشون" مرحوم میرزای قمی ده روز خونشون روضه میگرفت هر روز به روضه خون میگفت روضه ی علی اصغر بخون،آقا روضه های دیگه هم بلدم بخونم؛چرا فقط میگید این روضه رو بخون؟فرمود:هر شهیدی که آمد میدون،زبون داشت،رجز خوند،خودشو معرفی کرد،از خودشم دفاع کرد،اما شیرخواره زبون نداشت،تا تیر سه شعبه آمد آنقده سریع این تیر از کمان حرمله خارج شد که حتی ابی عبدالله هم یه لحظه جا خورد،هموز حرفاش تموم نشده بود دید علی داره لبخند میزنه..." یه تیر آمد اما دو تا نشون رو زد...با نشون اول گوش تا گوش علی رو پاره کرد،همونجا سر رو شونه ی بابا افتاد؛با نشون دوم خود حسین رو زد دیگه دیدند ابی عبدالله نمیدونه چکار کنه! یه قدم به سمت خیمه ها میره؛یه قدم به سمت میدان میاد... حسین... کجایی عباس بچمو دریاب سوخته صورتش زیر آفِتاب مادر بیتاب،بچه ی بیخواب کاشکی بیارن،یه جرعه ای آب آی حسین... 🌾🍃روضه جانسوز ویژه☘🌾 شب هفتم محرم
‍ |⇦• و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ خانمایِ حرم بچه م نمیره داره از تشنگی آتیش میگیره کسی اینجا یه ذره آب نداره ؟ روی دستم داره از هوش میره * بالام لای لای .. گُلوم لای لای .. علی م لای لای .. من هیچی نمیخونم روضه هیچی متن روضه نمیخونم دیگه اهل روضه بودی و هستی و حق روضه رو هم ادا کردی فقط زبان حال مادر میخونم* میترسم از غم فردات مادر بمیرم خشکِ دست و پات مادر ندارم مرهمی تو خیمه حالا براِ زخم روی لب هات مادر *قرار شد با رباب آروم بریم جلو* ما گریه کردیمُ دشمن چه شاده چه کاری تشنگی دستِ تو داده بمیره مادرت دارم میبینم ترک رویِ لبات خیلی زیاده چرا این غصه ها آخر نمیشه روزایِ بی کسی مون سر نمیشه بیا زینب ببین هر کاری کردم چرا حال علی بهتر نمیشه *شب هفتمِ به خدا دلم نمیاد بچه رو بغل کنم .. آروم تو بغل فقط میخوام تصور کنی .. شروع کرد با بچه حرف زدن قبل از اینکه بخواد بدش به عمه گفت:* داری میری تو میدون زود برگرد میشه مادر پریشون زود برگرد به دلِ من بد افتاده عزیزم برو اما علی جون زود برگرد میشد ای کاش موتُ می پوشوندم زیر خورشید روتُ می پوشوندم یه جوری کاش میشد قبل رفتن سفیدی گلوتُ میپوشوندم *تا بچه رو روی دست گرفت ... نانجیب تیر رو رها کرد ..* شنیدم آه مادر تیر خوردی یه جرعه خون به جایِ شیر خوردی گلویی رو که من دیدم گمونم عمیقاً ضربه‌ی شمشیر خوردی *آخه گلوی شش ماهه تیر نمیخواد ..* هوا گرمه ولی دستام سرده کمون حرمله با تو چه کرده دعا کردم علی رو دستِ بابا گلوت پاره نشه ، سر برنگرده *خدایا دیگه جلوتر نرم ..* غمت راه نفس میبنده مادر لبت تو حالت لبخنده مادر نمیتونم ببینم بند جونم گلوی تو به مویی بنده مادر *هیچ شهیدی رو خود ابی عبدالله ننشست برای هیچ شهیدی خودش قبر نکند .. تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. (خیلی روضه‌ی علی اصغر منحصر به فرده) تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. تنها شهیدی که خودش خاک ریخت رو بدن .. (من دلم رفته مدینه) کجای رفته دلم .. همه دیدن رفت پشت خیمه ها کاش مثل باباش امیرالمومنین چهل تا صورت قبر برای علی اصغر درست میکرد .. (زود میگمُ رد میشم هرکی گرفت ..) کاش مثل باباش چهل تا صورت قبر درست میکرد کسی نفهمه قبر مادرش کجاس .. یدونه قبر درست کرد پشت خیمه وقتی لشکر حمله کرد دیدن یه عده رفتن پشت خیمه ها هی با نیزه میزنن تو زمین .. اجازه بدید روضه م رو اینجور جلو ببرم .. مادر .. شما هم شش ماهه از دست دادید .. شما هم محسن از دست دادید .. اما محسنت به دنیا نیومده رفت (مادرا حرف منو بهتر میگیرن) مادری که بچش به دنیا نیومده سقط بشه از دنیا بره سخته ، داغ هر جوری باشه سخته . اما به دنیا نیومده بره راحت تره زود برمیگرده به زندگی زود با این غصه کنار میاد چون تصویری از بچه تو ذهنش نیست .. اما وای به دل مادری که شش ماه بچشُ بغل کنه .. دستاشُ ببینه .. چشماشُ ببینه .. شش ماه بچه شُ شیر بده صدای گریه و خندش تو گوشش باشه .. چیکار کرد رباب ؟!! ببخشید نمیشه نگفت میتونی تصور کنی رباب تو کربلا بالا سر علی گریه نکرد؟! الله اکبر .. تو رو خدا امروز تا صبح فکر کن چرا یه مادر میتونه اینقدر محکم باشه؟! دلیلش چیه جز عشق به حسین ..! جز اینکه نمیخواست امامش اذیت بشه ..! دیدی به داغ دیده میگن گریه کنه سبک بشه آروم بشه داغ دیده گریه نکنه همه میگن نکنه یهو دق کنه ، نکنه سکته کنه . هی زینب میگفت رباب گریه کن .. خیره خیره نگاه میکرد .. رباب گریه کن .. بعضیا میگن شام غریبان گریه کرد . اینی که میگن شام غریبان رباب آب خورد شیر امد تو سینه ش من میگم آب نخورد بعیده از این مادر تا آب آزاد شد آب بخوره .. آخه کسی که تو سایه نرفت بعد حسین .. (چرا ؟!!) چون دیده بود بدن حسینش زیر آفتابه ، آب بخوره ؟! عاشورا گریه نکرد شام غریبان گریه نکرد گلوی پاره دید گریه نکرد هی ریخت تو خودش کجا گریه کرد؟ واسه کی گریه کرد؟ نگاه کرد دید یه سر بریده رو تو تشت .. عبیدالله چوب برداشت ، دیدن از تو جمعیت یه زنی خودشُ انداخت رو سر بریده .. هی سر حسینُ بغل کرد ..حالا گریه کن رباب
نوحه شب هفتم حضرت على اصغر (ع) اى نوگلم از روى تو شرمنده هستم غرق به خون پرپر مزن بر روى دستم على اصغر من _ گل پرپر من لالايى على جان باداغ خود کردى على در اضطرابم کردى تو از خون گلوى خود خضابم در فکر گيسوى پريشان ربابم به زير عبايم _ نهانت نمايم لالايى على جان لبهاى تشنه بر گلوى تو گذارم با بوسه اى شايد دهى بر دل بى قرارم مهلت بده تير از گلوى تو در ارم نظر کن به بابات _ چرا بازه چشمات لالايى على جان زيبايى زير گلوى تو نظر شد تير سه شعبه ديدى اخر درد سر شد اى واى من که مادر تو خون جگر شد ببين دل شکسته _ به راهت نشسته لالايى على جان
🕊﷽🕊 🔺 ▪️ ع ❤️بر عترت مصطفی مکرر صلوات ❤️بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات ❤️خواهی گه شود مشکلت آسان بفرست ❤️بر چهره دلربای اصغر صلوات ✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان ✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان ✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2 ✨با اصغر شیرین زبان چه کردند ((یا صاحب الزمان الغوث و الامان)) السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی اصغر علیه السلام یا باب الحوائج ⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است ⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است ⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر ⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است ⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه.... اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن ((یا باب الحوائج... یا علی اصغر)) بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه... امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر... آقا زاده ای که باب الحوائجه... حالا هر حاجتی داری بسم الله... ((یا باب الحوائج یا علی اصغر)) (همه ناله بزنند) ⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون... از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند... میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر.... (آ گرفتی میخوام چی بگم).... گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،، میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند آقا چیه.. آقا مشکلت چیه... آقا چیزی شده... .....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم... شروع کردم گریه کردن... هی گقتم حسین حسین حسین.... مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا..... چه کردند با دل ابی عبدالله... چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله.... امان از دل حسین...3 یا حسین3... یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،، ⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو .. وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت... صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه... ◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت.... (کدوم لحظه بود ای نانجیب)... گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده... (اوج) یه قدم سمت خیمه بر میداره .... دو قدم برمیگرده... خدا چه کنه حسین.. مادرش رباب چشم انتظاره... جواب مادر چشم انتظارو چی بده.. یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم .. با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه... خدا این طفلُ مادر نبینه... یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده..... حسین...... حسین..... حسین.. حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین.... حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم بزار یه بار دیگه علیمو ببینم... (دشتی) 🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم 🔺تماشای رُخ اصغر نمایم 🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری 🔺که ای اصغر مگر مادر نداری آخ ▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر ▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر ▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت ▪️برا تو لالایی خونده اصغر هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین..... به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،، (زمزمه کششی) ((یا باب الحوائج یا علی اصغر))... 🔺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔺 :
103.5K
🥀نوحه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام زبانحال مادر🥀 ✅ترکــــــی ✅ 📝به قلم بهنام تخت مینا 🎶سبک:نگار نازنین آقام حسین حسین... 🎤اجراسبک:خادم اهل بیت کربلایی سعیدسلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mansouri-GolchinMoharram1395[05].mp3
6.61M
🏴 روضه باب الحوائج حضرت علی اصغر (علیه السلام) 🎤با صدای مرحوم استاد محمد باقر منصوری . 🥀◾️🍁🥀◾️🍁🥀◾️🍁🥀◾️🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بر گرفته ، به اندوه و حسرت تا که کمتر ، شود دردِ غربت از عمویش ، کُند او حمایت : میدود از حرم ، در هوایِ حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار بینِ گودال ، شده قحطِ احساس شد پراز خون ، تنِ غنچه ی یاس دستِ او شد ، جدا مثل عباس : بینِ مقتل شده ، این نوای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار میدود تا ، رود در پناهش در غریبی ، شده او سپاهش روی جسم ، عمو قتلگاهش : جان خود را دهد ، او برای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین 👇
جدید و بسیار زیبا ۹۸ مرا کن در حرم مهمان ابالفضل2 به قلب من تویی درمان ابالفضل به قلب من تویی درمان ابالفضل به قول شاعری که آذری گفت به قول شاعری که آذری گفت دیر زینب سنه قربان ابالفضل دیر زینب سنه قربان ابالفضل شدم عباس من بی تو مردد که بعد از تو سر خیمه چه اید نمی دانم چه شد در راه برگشت خداوندا علمدارم نیامد تو پناه خیمه هستی عباس پس چرا دو دیده بستی عباس تا ببینی حال روز من را کمرم را تو شکستی عباس کمرم را تو شکستی عباس بردار علم ساقی حررم ساقی حرم بردار علم ساقی حررم ساقی حرم بردار علم ساقی حررم ساقی حرم گرفته علقمه عطری سراسر زعطر یاس هستی پیامبر رسیده مادری پهلو شکسته کنار علقمه غوغاس مادر همیشه غبطه میخوردم به حالت همیشه غبطه میخوردم به حالت علی مادر به فربان جمالت حسین من چرا زیبا شد از تو علم داری تو گشته مدالت تویی صاحب مدارجج عباس لطف و مهرت شده رایج عباس کار من خورده به دستت گره الدخیل باب الحوائج عباس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علیه‌السلام 🔹صاحب‌عزا🔹 دیدم به خواب آن آشنا دارد می‌آید دیدم كه بر دردم دوا، دارد می‌آید دیدم كه با شال عزا و چشم گریان مولایمان صاحب‌عزا دارد می‌آید تو بانی این روضه‌ای! دریاب ما را آغوش خود بگشا! گدا دارد می‌آید امشب نمی‌دانم چه سرّی هست كاین‌جا بوی شهیدان خدا دارد می‌آید در این دهه خط مقدّم هیأتِ ماست از جبهه بوی كربلا دارد می‌آید اینجا صدای گریه و عطر مناجات از سنگر رزمنده‌ها دارد می‌آید آقا سؤالی داشتم، از سمت گودال آوای «وا اُمّا» چرا دارد می‌آید؟ آتش به جان خیمه‌ها افتاده از درد پایان تلخ ماجرا دارد می‌آید 📝 .
. 🌷🌷🌷 ✅بنداول ای عمو فدایت یتیم مجتبایت بده اذن میدان جان را کنم فدایت تاکنم سرم راعموجان نذرعلی اصغرت تاروم به میدان بگیرم من انتقام مادرت توکه جای پدربوده ای همیشه بالای سرم اذن و رخصتی ده در این دشت باشم بجای پسرم دارم این گفتگو ای عمو ای عمو قاسمت شود فدایت 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦✅بنددوم پور مجتبایم دلیری ات مثل شد طعم مرگ به کامت شیرین تر از عسل شد تا که ناله زدی عموجان افتادم ازپشت فرس تا که زیر اسبان عزیزم تو می زدی نفس نفس بدنت کش امده شکسته تمام استخوان تو نفست بریده عزیزم بندامده زبان تو جان قاسم عمو یک عمو جان بگو تاحسین شود فدایت 💠💠💠❌ 297 🔴💠💠💠 _______________ 👇
علیه‌السلام 🔹فریاد استغاثۀ ما🔹 گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین... در وقت مرگ، چهرۀ ما دیدنی‌تر است از اشک‌هایِ شوق ملاقات با حسین هنگام غسل دادن ما، روضه‌خوان بگو: عالم فدای بی‌کفن کربلا حسین با گریه بر غریبی او خاکمان کنید بر ریگ‌های داغ، تنش شد رها حسین وقتی به سمت قبر سرازیر می‌شویم مشکل‌گشای ماست در آن تنگنا حسین نوکر به اسم و رسم خودش بی‌علاقه است بر سنگ قبر ما بنویسید: «یا حسین» در گیر و دار محشر و هول و هراس آن فریاد استغاثۀ ما یک‌صدا: حسین... 📝 .
علیه‌السلام 🔹آفتاب آل یاسین🔹 شروع قصه با برگشتن تو کجا ما و کجا برگشتن تو ولی نه، مانده از چشم‌انتظاری فقط یک ندبه تا برگشتن تو زلال محض، باران نجابت! حضور مطلق نور و اجابت! بیا تا بندبندِ ندبۀ ما بگیرد رنگ و بوی استجابت! فراتر از تمام نام‌هایی نسیم دل‌کش الهام‌هایی عدالت، عشق، یک‌رنگی، کرامت رسولِ بهترین پیغام‌هایی تو که درد آشنای اهل دردی تو که دست کسی را رد نکردی بگو حالا که دل‌هامان شکسته‌ست دلت می‌آید آیا برنگردی؟ به ما کی می‌رسد پیغامی از تو نسیمِ تازۀ الهامی از تو چرا در ذهن سرد کوچه‌هامان نمی‌پیچد طنین گامی از تو؟ کناره پنجره، گلدان خالی شکوه عشق با دستان خالی بیا، چشم‌انتظار میهمان است صفای سفره‌ای با نان خالی! جهانِ ما و دردی سخت سنگین ستم، نامردمی، غم، دشمنی، کین بیا از مشرق آدینه‌ای سبز بتاب، ای آفتابِ آل یاسین! بمان ای جلوۀ گم با دل ما به شوق یک تبسّم با دل ما ببین در غیبت باران چه کرده است خزانِ بی‌ترحّم با دل ما! دل ما و غم سرخ حسینی دوباره ماتم سرخ حسینی سوار پرخروش دادگستر! بیا با پرچم سرخ حسینی 📝 .
. علیه‌السلام 🔹صحبت سقاست، می‌آیی؟🔹 شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم به باران زلال چشم‌هایم اقتدا کردم دو رکعت اشک باریدم دو رکعت ناله سر دادم دو رکعت درد دل از دوری‌ات پیش خدا کردم... تمام شب نگاهم خیره بر گلدان خالی بود تمام شب برای نرگس چشمت دعا کردم هوا روشن شد و من در هوای دیدن رویت نوای ندبه سر دادم به عهد خود وفا کردم... سرم بر روی سجده... مُهر خیس از اشک‌هایم شد شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم به شوق اینکه هرجا صحبت سقاست می‌آیی بساط روضۀ مشک و علم را دست و پا کردم... دو چشمم تیره شد انگار جایی را نمی‌دیدم و صبح سوت و کور جمعه را شام عزا کردم غزل، بارانی از گریه، غزل، روضه، غزل، ناله تو را با هر زبانی که بلد بودم صدا کردم و هرچه منتظر ماندم ندیدم روی ماهت را غروب جمعه شد سجاده را با بغض تا کردم 📝 .
علیه‌السلام 🔹روز اول که چشم وا کردیم...🔹 گریه بود اولین صدا، آری! روز اول که چشم وا کردیم کشتۀ اشک! ما هم اسم تو را با همان اشک‌ها صدا کردیم از همان شیرخوارگی مادر، کاممان را به تربتت وا کرد روضۀ شیرخوارگان رفتیم، گریه بر طفل کربلا کردیم داشت کم‌کم سه سالمان می‌شد، چقدر یک سه‌ساله شیرین است ناز کردیم و در دل بابا خودمان را چه خوب جا کردیم سیزده ساله... اهل درد شدیم، با تو بار آمدیم و مرد شدیم تانک‌ها شاهدند، فهمیدیم عهد را و به آن وفا کردیم علیِ اکبرت به ما آموخت، پای این عشقِ پاک، باید سوخت سوختیم و جوانی خود را پای عشق شما فدا کردیم افتخار سیاه‌پوشی را، از غلامِ سیاهتان داریم این دل، آن خاک تیره بود، که بعد، با نگاه شما طلا کردیم هر کجا بوی سیب می‌آید، حتماً اسم «حبیب» می‌آید پیر گشتیم، خسته اما نه، سر پیری ببین چه‌ها کردیم سر پیری، پیاله‌نوش شدیم، در حرم‌ها علم به دوش شدیم از جوان‌ها جوان‌تریم حسین! با غمت شورها به‌پا کردیم... تا که دیدیم ربنایت را زیر باران تیرها خواندی در حضورت نمازِ بی‌دردِ همۀ عمر را قضا کردیم هر زمان بی‌قرار یار شدیم، زار از زخم انتظار شدیم کمی از تربت تو بوییدیم، دردمان را کمی دوا کردیم 📝 .
.. ◾نذر طفلان علیامخدره دلم از غربتت شد پاره پاره گلانم پیشمرگ شیرخواره حسینجان کن قبول این هدیه‌ام را به جان مادرم قابل نداره . نخواه خیمه بمانم دلم شکسته شود ازاینهمه غم واندوه بی توخسته شود چگونه دق نکنم؟! وقت رفتن از اینجا جلوی چشم ترم دست عمه بسته شود .
. • ﷽ • سبک: متن: دنیام حسین عقبیٰ م حسین... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دنیام حسین عقبیٰ م حسین ای بهترین ذکر رو لبهام حسین آقام حسین مولام حسین شفیع امروز من و فردام حسین خودت میدونی غیرتو ندارم آقا هیچ کسی خودم میدونم اینو خوب به داد من تو میرسی الهی که همیشه سایت بمونه رو سرم میون روضه کردی آقا منو تو محترم لطفی که کردی تو به من نکرده مادرم جان سَنه قربان حسین دردیمَ درمان حسین ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ جانان حسین سلطان حسین همش میخونه مادرم ای جان حسین مهتاب حسین نایاب حسین ما همه بنده ایم و تو ارباب حسین به غیر خونهٔ شما هیچ جایی رو نمیزنم خودت هوامو داشته باش جای دیگه رو نزنم تموم دلخوشیم همین پرچم هیئته تموم آبروی من دست رقیته رفیق شدن باتو حسین تَه رفاقته جان سنه قربان حسین دردیمَ درمان حسین ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ آقا حسن دلخواه حسن هستی عزیز حضرت زهرا حسن محشر حسن دلبر حسن فدای نامِ غریب مادر حسن قشنگ ترین ترانهٔ روی لبامی یاحسن غمی ندارم به خدا وقتی باهامی یاحسن همهٔ هم و غم و فکر و زندگیم حسن لذت خوبه این شبای نوکریم حسن دم بگیریم با مادرش همه بگیم حسن جان سنه قربان حسن دردیمَ درمان حسن https://eitaa.com/emame3vom/28969 کانال متن اشعار کربلایی
. سبک: متن:ای قَدَر قدرت قمر... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ای قَدَر قدرت قمر/صاحب شوکت قمر ای تجلیه علی/حیدری صولت قمر میانِ میدان تیغ دودم می‌زند و مانند حیدر او علم می‌زند فراری شوند فرماندهانِ عدو به میدان اباالفضل تا قدم می‌زند شیر باادب حیدری نسب قتال العرب مرد باجگر ثانی پدر ای علی ثمر یاعباس یاسیدی ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ ای شیر نر علی/تاج رو سر علی جانم یا اباالادب/ای قرص قمر علی امیر ملک دل ها جهان پهلوان به امر تو می‌گردد زمین و زمان قلم چگونه گوید مقام تورا تکیه به دستانت داده است آسمان شاه لَم یزَل مطْلَع غزل بی مثل و بدل ای علی تبار دست کردگار جلدهٔ وقار یاعباس یاسیدی ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ از نسل شیر جمل/پیروز جنگ و جدل دشمن هراسان شده/آمد به میدان اجل چنان مجتبی عازم به میدان شوَد یه لشکر پریشان و پشیمان شود دوباره تکرارِ غزوه های علیست هماندم که در میدان رجز خوان شود حسنی جَنم می‌زند علم شه محترم تیغ برانی شمس تابانی همچو طوفانی یاقاسم یامجتبی کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری 👇