eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زهرا سلام الله علیها در میان خلق با او بوده هم‌سر فاطمه از ازل ساقی علی بوده ست، کوثر فاطمه نام زهرا می درخشد در میان اهل بیت سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه چون کلام حق که با "هُم فاطِمَه" آغاز شد در میان پنج تن هم بوده محور فاطمه در بهای آفرینش از نبی و از علی با حدیث قدسی "لولاک" شد سر فاطمه هردو یک روحند اما در دوتن، با این حساب فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه سیب در معراج با دست پیمبر شد دو نیم نیم آن شد ذوالفقار و نیم دیگر فاطمه مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می دهد خطبه خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه هر خطیبی که دم از فضل و دم از ایثار زد انتهای منبر او ختم شد بر فاطمه هرکسی در روضه های بچه هایش کار کرد پاسخش را می دهد چندین برابر فاطمه بر قلوب شیعیان مهر شفاعت می زند می تکاند چادرش را روز محشر فاطمه 🔸شاعر: مجتبی خرسندی
. ۲۲ ربیع الثانی موسی مبرقع نور چشم شیعیان است همچون جواد ابن الرضا زهرا نشان است ای رهروان احمد و آل محمد(ص) از بهر شیعه قبر او دارالامان است موسی مبرقع از تبار آل عصمت قبر شریف او بود با عزوشوکت از لطف خاص حضرت باریتعالی مهر وولای او بود در سینه نعمت .
. ای گل باغ ولا موسی مبرقع هستی از نسل رضا موسی مبرقع ایکه فرزند بلافصل جوادی مهر تو رمز بقا موسی مبرقع در کمال و در خصائل چون رضایی روح قرآن و دعا موسی مبرقع همچنان اجداد پاک و طاهرینت بوده ای محو خدا موسی مبرقع ای همه رحمت چنان معصومه هستی مظهر شرم و حیا موسی مبرقع داده بر تو خالق یکتا ز رحمت چهره‌ ای یوسف نما موسی مبرقع همچو جد اطهرت موسی بن جعفر با کرامت با صفا موسی مبرقع بسکه پاک و بافضیلت بوده ای تو داده حق برتو بهاموسی مبرقع صاحب جود و کرامات و عنایت چون جوادابن الرضا موسی مبرقع هستی همچون هادی وموسی بن جعفر شافع روز جزا موسی مبرقع شهر قم راای گل گلزار عصمت قبرتو داده صفا موسی مبرقع آن محلی که بود قبر شریفت با وجودت جانفزا موسی مبرقع قبر تو بین چهل نور خدایی گشته گنج پربها موسی مبرقع مرقد تو شد برای شیعیانت کعبه ی اهل ولا موسی مبرقع سوی تو دست تهی آورده ام من کن نگاهی بر (رضا )موسی مبرقع مشهدالرضا: رضایعقوبیان ۰۹۱۵۳۱۶۱۳۰۰ .
. پسر نهم امام و نام تو موسی مبرقع شیعیان تو بود همگام تو موسی مبرقع تو فرزند جواد تو زینت در قمی چو جد اطهرت پناه مردمی مدد مولا مدد(۴) خادمان درگه موسی مبرقع غرق نوریم در کنار زائران درگه او در سروریم بود شامل به ما همه احسان او شدیم از لطف او همه مهمان او مدد مولا مدد ما همه از ریزه خواران تو هستیم یابن زهرا با ولایت ما دل خود بر تو بستیم یابن زهرا شدیم ما خادمت همه در این حرم نما بر جمع ما نگاهی از کرم مدد مولا مدد خادمان مرقد تو گشته و بر تو پناهیم در کنار این حریمت مستمند یک نگاهیم تو یی مولای ما تمام هست ما شدیم ما خادمت بگیری دست ما مدد مولا مدد ای گل باغ ولایت اعتبار ما تو هستی مهر تو در سینه ی ما، افتخار ما تو هستی هوادار تو ایم گرفتار تو ایم خریدار ولا به بازار تو ایم مدد مولا مدد .
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سلیم مؤذن زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم، مهدی بیاید تا تربتت را، پیدا نماید یا فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم، مهدی بیاید تا تربتت را، پیدا نماید مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده مادر چرا خون از گریبانت چکیده مام دو عالم، مادر، خانه نیاز است سجاده بگشا مادر، وقت نماز است یا فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم، مهدی بیاید تا تربتت را، پیدا نماید در کودکی شد قسمت من خانه داری هم خانه داری می کنم هم سوگواری گریم برای، نور دو عینت هر شب دهم آب، دست حسینت دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی امشب در آغوش لحد کاشانه کردی دیشب گرفتی اشکم ز دیده امشب ز داغت، مادر، رنگم پریده یا فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم، مهدی بیاید تا تربتت را، پیدا نماید دیشب دعا کردی اجل جانت بگیرد امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد دیشب تو بودی، مادر کنارم امشب به دیوار عزا سر میگذارم ای مادر مادر، ناله بزن یا زهرا... ‌ از استاد غلامرضا سازگار
بیچاره و فقیرم، یارب الهی العفو از دست خود اسیرم، یارب الهی العفو این نفْس ِ لاأبالی حال مرا گرفته از اشتباه سیرم، یارب الهی العفو کم معصیت نکردم! کافیست خبط و خسران ابلیس کرده پیرم، یارب الهی العفو درمانده ام! ندارم جز آه در بساطم از شرم سربه زیرم، یارب الهی العفو دادی بها به این بد! اما به جای جبران دائم بهانه گیرم! یارب الهی العفو ممنون که راه دادی! حالا که نیمهٔ شب- -خورده به تو مسیرم، یارب الهی العفو هر طور هست باید رزق شهادتم را از دست تو بگیرم، یارب الهی العفو تا اینکه بین روضه، رو به ضریح ارباب در کربلا بمیرم، یارب الهی العفو! 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
دربساط عشق هرکس زحمتش بالاتراست.. پیش زهرا مادرت شخصیتش بالاتراست! هرکه محض احترامت معصیت کمتر کند روزی اشک میان هیئتش بالاتراست.. احترام پیرها هرچند برما واجب است.. پیرمرد روضه تو حرمتش بالاتراست. قول دادی روز محشر لنگ نگذاری مرا ساکن بیت الحسین امنیتش بالاتراست خیمه ی تو جای کبر و کینه و منصب که نیست هرکسی خاکی تر آمد عزتش بالاتراست. نقص های هر نمازش زود کامل میشود.. هرکه انس سجده روی تربتش بالاتراست کربلا رفتن کجا؟از کربلا گفتن کجا؟ دیدن شش گوشه ات از صحبتش بالاتر است داغِ تو دیده به فکر غصه دنیا که نیست مبتلای اشک تو ظرفیتش بالاتراست از شهیدان تو فهمیدم که پای عشق تو هرکسی گمنام تر شد شهرتش بالاتراست گریه در هیئت تفاوت میکند باهرکجا گریه دسته جمع باشد قیمتش بالاتراست وسع ما این‌است! اما خوب میدانیم ما.. خیلی از این نوکریها ساحتش بالاتراست تشنگی، زخم زبان،داغ جوان، هتک حرم از تمام این مصائب غربتش بالاتر است آب مهر مادرت بود و به رویت بسته شد حجم نیزه آمد و راه گلویت بسته شد.
میرم از لطف خدا ، از نجف به کربلا که تموم انبیا هم توی راهن ازدحامه کربلا، نه که شامه کربلا اینجا مردم واسه ناموست پناهن گردش دو عالم دور مدار حسین این همه جانفدا ، هیچکی نداره حسین به هوای ، کربلای تو دلم همیشه در جوش و خروشه تا قیامت ، گندم ری خرج موکبای تو خوشه به خوشه (علیک صلی الله حسین یا ثارالله)(2) بند دوم: دل عجین کربلا ، ای نگین کربلا به زمین کربلا رسیدم آقا جون فدای مادرت ، من به یاد دخترت بیشتر راه و برات دویدم آقا همه مجنون تو پای پیاده حسین چقدر هواخواه تو زیاده حسین من می خوامت ، مست نامت ساغر تو بسته دست ساقیا رو حظی برده ، هرکی خورده چایی موکبای عراقیا رو (علیک صلی الله حسین یا ثارالله)(2) بند سوم: قربون صحن و سرات ، یا قتیل العبرات زندگی یعنی برات بمیرم آقا بی تو حیف سر کنم ، نیت سفر کنم جایی جز کرببلا نمیرم آقا از حرم تا حرم ذکر حسین بر لبم چون که شاگرد درس مکتب زینبم اینه کارم ، افتخارم که تو زندگی فقط مال حسینم این قرارِ ، من و یاره عبد اربعین هر سال حسینم (علیک صلی الله حسین یا ثارالله)(2) شعر و سبک: مظاهر کثیری نژاد
📃 دیگه مهیا، برا وداعی 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 "ع" 🏷 "سلام‌الله‌علیها" دیگه مهیا، برا وداعی گفتی علی جان، اومد وقت جدایی گفتی فدایِ، سرت علی‌جان اگه فدات شد یه عاشق فدایی گفتم عزیزم، یاد منم باش فردا که بی من توو آغوش خدایی دیدی که دنیا گذاشت، داغ تورو به دلم به جون زینب‌مون، از روی تو خجلم شکسته پری، شکسته دلی خداحافظ، عزیز علی ] پیش از تو قلبم، از حرکت افتاد روزی که رو قلبم زخم غیرت افتاد صدا زدی یا، فضه خذینی همین که در وا شد، بار شیشه‌ات افتاد سیلی دشمن، به صورتم خورد همین که رد آتیش، رو صورت افتاد چادر خاکی تو، دستای بسته‌ی من وقت رها شدنه، پهلو شکسته‌ی من تو آیینه‌ی من از ازلی خداحافظ عزیز علی ] علی به جز اشک، مرهم نداره رو داغ پهلوی مجروحت بذاره آروم جونم، علی رو کشتی وقتی به زینب گفتی کفن بیاره اون لحظه که با هم گریه کردیم برای مظلومی که کفن نداره می‌شنوه ارض و سما، شهادتین تو رو می‌شنوه مرثیه‌ی سر حسین تو رو عزای تو شد، عزای حسین فدای تو و فدای حسین
🌷 جمعه دعای کمیل خدایا تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا می‌دونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی ذکر یارب یارب من می‌کنه حل مشکل من ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی ✍شاعر: حکمت اله ترکی 🌷🌷🌷 شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه ) جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند بنده از کار بدش توبه و فریاد کند چون بفرموده حق دست دعــا بردارد او اجابت کند و بنده خود شادکند همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم : آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی 🌷همینطور مطلب زیر شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل با زبان علوی مسئلت از یزدان کن رحمت واسعه را واسطه جانان کن مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام 🌷🌷🌷 🌷شروع دعای کمیل الهی بنده ای گم کرده راهم بیا مولا بده امشب پناهم اسیر کرده های زشت خویشم به حق فاطمه بنما نگاهم تهی دستم بیا و از ره لطف ببخشا از کرم جرم و گناهم تمام راهها را رفتم ای دوست نموده این سیاهی ها تباهم کجا مانند تو پیدا نمایم که تو مولائی و من پر گاهم نکن رد از در خود سائلت را بجز لطفت دگر چیزی نخواهم شب جمعه ،کمیل و یارب من اگر ردم کنی در قعر چاهم به یارب یارب شب زنده داران بده یکبار دیگر توپناهم 🌷🌷🌷 مناجات باخدا شب جمعه راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه  ولی منم که غفلت کردم  منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم.. تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟ بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید گر چه دارم جرم در پرونده  خود بی شمار گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار   التماس دعا 🌷🌷🌷 گریز به دعای کمیل 🕊الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک از بس گناه بر دل خود بار می کنم خود را میان نفس گرفتار می کنم پل های بازگشت خودم را شکسته ام دارم علیه خویش فقط کار می کنم قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟! تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی من جاهلانه این همه اصرار می کنم من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت" باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر سجده به پای حیدر کرار می کنم تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است یاد حسین لحظه ی افطار می کنم یاد مدافعان حرم آه می کشم گریه به یاد زینب و بازار می کنم اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم دست خودم که نیست، فقط داد می زنم وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم 🌷🌷🌷
چشم اگر امسال را هم آبروداری کند گریه می‌خواهد مرا از هرچه خود عاری کند هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است کاش پلک از این هنرها پرده‌برداری کند بین دل با داغ او عقد اخوت بسته‌اند در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند نوحه‌خوان در روضه می‌خواند به استمداد اشک بانگ "هل من ناصر" است این، کیست تا یاری کند؟ می‌روم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند رود می‌افتد به پایش تا به هر قیمت شده قطره‌ای از خویش را در جان او جاری کند آب اگر مهریه‌ی زهراست پس هر طور هست باید از مهریه‌ی زهرا نگهداری کند بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک می‌تواند زخم را بر پیکرش کاری کند می‌روم قدری جلو، آن‌جا که یک سر روی نی بی‌محابا قد علم کرده است سرداری کند آن‌که تعلیم تکلم کرد بر عیسای طفل می‌تواند پس سر ِ بر نیزه را قاری کند باز می‌آیم به خود، آن‌جا که در من یک نفر گوشه‌ای کز کرده، می‌خواهد فقط زاری کند چشم کارش گریه در سوگ "حسین بن علی" است کور بادا چشم اگر از گریه خودداری کند علی فردوسی سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک» چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن... دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای... صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود! مرضیه عاطفی از آه خود شرر به دل ماسوا مزن آتش به قلب مادر غم مبتلا مزن لبهای تو کبود شده مثل بازویم با این لب کبود مرا هی صدا مزن حالا که آمدم ز تو این است خواهشم تا من میان قتلگهم، دست و پا مزن هرکس رسید ضربه زد، اما یکی نگفت با سنگ میزنی، تو دگر با عصا مزن با قرب حق به جانب گودال میزنی رحمی کن و برای رضای خدا مزن برسینه اش نشستی و بر او لگد زدی پنجه براین محاسن از خون حنا مزن هرضربه میزنی بزن ای بی حیا ولی بر استخوان گردن او، بی هوا مزن محمود اسدی در معرض گرما به تماشا بدنش را حتی ز تنش برد کسی پیروهنش را بر نِی سر او جالس و بر تیرهٔ صحرا کردند رها، از سرِ تحقیر تنش را بر باد رود کون و مکان آه اگر که.. از باد بگیرند سراغ کفنش را جا دارد اگر از نگهش سیل ببارد آن دیده که کردند پر از خون دهنش را گودال مجالِ سخن از شاه گرفت و... خنجر ز جفا ذبح نموده سخنش را ای وای اگر مادر آن کشته ببیند در لُجهٔ خون حالت پرپر زدنش را مجید نجفی عزیز فاطمه جان جهان به قربانت سلام بر لب عطشان و چشم گریانت سلام بر تن مجروح و حلق مذبوحت سلام بر سر خونین و جسم عریانت سلام بر جگر خون و داغ های دلت سلام بر شرف و غیرت جوانانت سلام بر در دندان و غنچۀ دهنت سلام بر لب خونین و صوت قرآنت سلام بر علی اصغر که وقت جان دادن به خنده داد تسلاّ به قلب سوزانت سلام بر لحظات وداع اکبر تو که وقت رفتن او رفت از بدن جانت سلام بر دل زینب که پیش دیدۀ او عدو ز چار طرف کرد سنگبارانت سرت بریده شد امّا هنوز جاری بود به چهره اشک روان از دو چشم گریانت سلام باد به شیری که سایه بانت شد برون کشید به دندان ز سینه پیکانت عجیب نیست اگر خصم را کنی سیراب سجیّه ات کرم و عادت است احسانت استاد حاج غلامرضا سازگار
. دیده بستی پا سوی قبله کشیدی وای من  تا نمردم چشم خود را باز کن زهرای من   من به احزاب و احد یک دم نلرزیدم ولی تا تو افتادی ز پا لرزید دست و پای من کاش جانم با نفس از سینه می‌آمد برون کاش می‌مردم مدینه نیست دیگر جای من روزها لب بسته از فریاد و می‌سوزم خموش حبس در دل گشته حتی ناله ی شب‌های من قنفذ بیدادگر جان مرا از من گرفت  تو زمین خوردی و از هم شد جدا اعضای من آفتاب طلعتت از ابر سیلی شد سیاه  زین مصیبت تیره شد در چشم من دنیای من در عزای تو تمامی عمر من شد احتضار با فراق تو شده هر شب، شب احیای من تو به خود از درد پیچیدی و نگشودی لبی تا نیاید از جگر یک لحظه واویلای من   حیف باغ آرزوهای مرا آتش زدند  رفت از کف غنچه ی من لاله ی حمرای من مرحبا میثم که در اشعار تو پیدا بود غصه ی ناگفته و غم‌های ناپیدای من ..........................................................
. زهرا گذشت و خاطره‌‏هایش هنوز هست در مسجد مدینه، صدایش هنوز هست شهری که بود شاهد اندوه فاطمه سرشارِ موجِ گریه، فضایش هنوز هست در کوچه‌های غم‌زده و بی‌فروغ شهر هرجا نظر کنی، ردِ پایش هنوز هست از بوستان عترت یاسین و باغ وحی، گل رفته و باز، عطر وفایش هنوز هست سوز مصیبتش نشد از سینه‌ها برون آن داغ بر دل همه، جایش هنوز هست در خانه‌ای که فاطمه چون چلچراغ بود نور و صفا به صحن و سرایش هنوز هست در آستانۀ‌ درِ آن روضۀ بهشت بانگ و نوای وا اَبتایش هنوز هست راز و نیاز فاطمه را تا شود گواه محراب هست و موج دعایش هنوز هست گر سر زند به کلبۀ احزان او کسی پی می‌‏برَد که شور و نوایش هنوز هست دست ستم اگرچه فدک را از او گرفت، آن خطبۀ بلیغ و رسایش هنوز هست رسم شهیدپروری از اوست یادگار؛ شور حسین و کرب‌و‌بلایش هنوز هست تا انتقام مادر خود را کِشد ز خصم مهدی- که باد جان به فدایش- هنوز هست در دست او صحیفۀ زهرا امانت است؛ آیینۀ تما‌م‌نمایش هنوز هست گر نیستیم قابل دیدار او «شفق» ما را به سینه، شوق لقایش هنوز هست ()✍ ...........................................................
تاسوعا شماره 115 کانال نوحوا علی الحسین 😭😭😭 غم عالم به دلم شد تلنبار علمدار علمدار نخل عمرم تبر خورده انگار علمدار علمدار همه لشکر سر تو شد آوار علمدار علمدار نبینم مشکت رو زمینه پاشو زینب داره می بینه پاشو غصه نخور تو هنوزم عمو جونی برای سکینه اباالفضل عمر حرم سر اومد اباالفضل اشک حسین دراومد اباالفضل پاشو که مادر اومد ⏪ علمدار پاشو علم رو بردار علمدار نگو خدا نگهدار بی تو عمرم چقدر میشه دشوار علمدار علمدار نگو اینقدر به امید دیدار علمدار علمدار گل حیدر تنت شد پر از خار علمدار علمدار بی تو زینب میره کوچه بازار علمدار علمدار بمیرم که چشمات پر از خونه رو زمین پُره از تو نشونه اباالفضل ما رو بخون کشوندن اباالفضل تا سرتو شکوندن اباالفضل فاتحه مونو خوندن ⏪ علمدار پاشو علم رو بردار علمدار نگو خدا نگهدار ««سقای دشت کربلا اباالفضل»» 👇👇👇👇👇 زمینه سوگ فراق ❤️ شهید حاج قاسم سلیمانی ❤️ پاشیدی خاک غم تو قلبم غمت توی سینه کاشتی با سر و روی خونی رفتی خون به دل همه گذاشتی شیرینی وصل چشیدی جرعه ای از عسل گرفتی پی شهادت بودی آخر شهادتو بغل گرفتی چجوری باور کنم دیگه نمیبینم روی ماه تو سایه ی تو نیست روی سرم پاشو علمدار پاشو همه چشم به راهتن پاشو شکسته دل همه پاشو میباره چشم ترم پاشو علمدار ⏪ حاج قاسم ای علمدار برو خدانگهدار خسته نباشی ای دلاور اجر تو با مادر ارباب تو شب جمعه پر کشیدی تا برسی محضر ارباب تا زنده بودی تو نزاشتی غم به دل حرم بیفته به ماها یاد دادی نزاریم یه لحظه این علم بیفته خالی نبود پشت رهبرو یه تنه بودی یه لشگرو چجوری این آشیانه رو گذاشتی رفتی مدافعان حرم ببین بچه هاشون باز شدن یتیم ⏪ حاج قاسم ای علمدار برو خدانگهدار حالا که فاطمیه نیستی حالا که باز دلا گرفته روضه میخونم از زبون یه پهلوون غم گرفته پر زدی از لونه ی حیدر میبینی پرپر زدن من راستی نگفتی چرا شبها میپره از خواب حسن من صدای لالائیات هنوز فاطمه پُر کرده خونه رو لالا لالا محسنم بخواب عزیز مادر عوض من فاطمه ببوس گل روی محسن منو از غم دوری هردوتون میسوزه حیدر کبودیه روی گونه تو سیاهیای روی شونه تو چجوری غسلت بدم بگو خانوم خوبم ورمی که مونده رو تنت داره میسوزونه قلبمو چجوری غسلت بدم بگو عزیز جونم ⏪ یا فاطمةالزهرا، یا فاطمة الزهرا 🍁🍁🍁🍁🍁
4_6021794627189739319.mp3
6.73M
‍ هدیه به حضرت زینب صلوات. زمینه. روضه. امام حسین شعرو سبک. رضا نصابی. خادم. الرقیه به نفس حاج مهدی اکبری می خونم روضه با چشمای تر می خونم. روضه من امشب از سر تو ی مقتل اومده که قاتل خنجر کندو گذاشت رو حنجر توی مقتل اومده میشینه بی حیا با چکمه روی سینه وقتی می بره سرو واویلا خواهرش از روی تل میبینه توی مقتل اومده نامردا تورو کشتن اما با زجر آقا توی مقتل اومده تو گودال. تورو کشتن اما باصبر آقا غریب آقام. غریب آقام. آقام. چه غروبیه چقدر دلگیره بدنت بین اراذل گیره موهایی که شونه میزد زهرا حالا توی دست قاتل گیره رو تو برگردوند نشست رو پشتت با دوازده ضرب خنجر کشتت هرکی هرچی که میخواست غارت کرد یکی سر رو برد یکی انگشتت مرکب های تازشون تو راهن تا که زیر و رو کنن پیکر تو صدای شکستن استخونات داره از حال می بره خواهر تو غریب آقا م. غریب. آقا م. آقام همه جای حنجرت زخمی بود از نوک پا تا سرت زخمی بود بیشترازنهصدوپنجاه تا زخم یعنی کل پیکرت زخمی بود سه شبانه روز توو صحرا موندی زیر آفتاب و توو گرما موندی بدن پاک تو روی خاک بود بی کفن ، غریب و تنها موندی توو مسیر کوفه روی نیزه سر تو منزل به منزل میره خواهرت با دست بسته،ای وای داره همراه اراذل میره شعررضا نصابی. خادم الرقیه مهدی. اکبری ▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ذکر شب من نام دل آرای حسین است مرعات وفا صورت زیبای حسین است زاهد تو بکن سجده به آن کعبه سنگی بیت لله من کرب و معلای حسین است در قلب جهان پر شده از عشق مجازی این سینه بی کینه من جای حسین است گر خلق شود مست ز پیمانه ساقی پیمانه من دیده شهلای حسین است حسین آرام جانم حسین روح و روانم حسین غمخوار زینب حسین سالار زینب 🌿 سید 🌿             
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یوسف زهرا: کردی پسرم... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ گریه کردی پسرم من بمیرم تو دیگه مَردی پسرم حسنم گریه نکن دنبال گوشواره نگردی پسرم چیزی نشده فقط یه کم خاکی شده چادر من گریه نکن چیزی نشده فقط یه کم سنگین شده سرم حسن گریه نکن آتیشم می زنه اشکِ چشات ای مادر ای مادر دارم میمرم، از بغض صدات ای مادر ای مادر گریه نکن ای مادر... غصه خوردی پسرم تویِ اون کوچه آخه مُردی پسرم حسنم غصه نخور دیدی منو خونه آوُردی پسرم چیزی نشده فقط یه کم دستم ورم کرده همین گریه نکن چیزی نشده فقط یهو دیدی که من خوردم زمین گریه نکن آتیشم می زنه اشک چشات ای مادر ای مادر دارم میرم از بغض صدات ای مادر ای مادر گریه نکن ای مادر... چی کشیدی پسرم سخته به والله هر چی دیدی پسرم عاقبت میمیری از طعنه هایی که شنیدی پسرم چیزی نشده فقط به هم خورده کمی تعادلم گریه نکن چیزی نشده فقط یه کم قرآن بخون واسم گُلم گریه نکن حسنم عزیزم عزیزم... *حسنم! چرا هر چی صدات می زنم جواب نمیدی حسنم؟ چرا امشب آرومی حسنم؟ بیا جلو ببینم تو تاریکی نمی بینمت... صدا بلند شد: مادر! مادر! گفت: مادر جانم! مادر من حسینم، نه حسن!...*