eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین می شنوم هرچه یا حسن می گویم.mp3
28.14M
حسین می‌شنوم💔 هر چه «یاحسن» گویم دو کوه هست ولی کوه بی‌‍صدا «حسن» است خدای کرم،سایه‌ی روی سرم🍃 امیر دلم، ای امام بی‌حرم خورشید پشت ابرایی☘️ ماه شبای زهرایی تو شبنم صبح رو گل‌هایی آقایی، مولایی حسین که احسان قدیمه محبّتش عین نسیمه گفت: شما کرم ندیدین حسن، کریمه حسین می‌شنوم 💔 هر چه «یاحسن» گویم دو کوه هست ولی کوه بی‌‍صدا «حسن» است 💕🍃💕🍃 رو سینه‌ی من،بعد هر سینه‌زدن🍃 نوشته می‌شه،وقف حضرت حسن صبر تو غیرت‌آموزه☘️ دلداده‌ی تو پیروزه تو آتیش فتنه نمی‌سوزه مصداقش امروزه تو دست تو موت و حیاتن مرید تو برادراتن رواق منظر چشامون صحن و سراتن حسین نهی به قاسم 💔 دهد؛ حسن دستور ز من بپرس که سلطا/ نِ کربلا «حسن» است حسین میشنوم 💔 هرچه یا حسن گویم دو کوه است ولی کوه بی صدا حسن است ولای ولی،بوده امرأزلی🍃 ولایت تو ، شد ولایت علی محشر پر از شهیداته☘️ اربابم از مریداته حبّ تو أفضل از مقاماته أحیاء و أمواته گره می‌افته به کارم می‌رم در خونه‌ی یارم درد چیه؟ غصّه کدومه؟ من تو رو دارم بخوان به نام پسر 💔 تا پدر دهد راهت بیا که کنیه‌ی شیر خدا اباالحسن است حسین میشنوم 💔 هر چه یا حسن گویم دو کوه است ولی کوه بی صدا حسن است همه عالمین،شدبه نام حسنین🍃 به امر حسن، عالمی می‌گه «حسین» ای سرو سبز آل‌الله☘️ بعد از علی ولی‌الله بعد از تو هم قاسم هم عبدالله شد تقدیم ثارالله دلم کبوتر شده بینه بقیع و بین‌الحرمینه حسن حسن ذکر براته حسین حسینه حسین میشنوم 💔 هرچه یاحسن گویم دوکوه است ولی کوه بیصدا حسن است
Mahmoud Karimi - Tighe Daste Hasan Manam (128).mp3
6.39M
تیغ دست حسن منم💔 جام مست حسن منم پای بست حسینم و ضرب شست حسن منم من صولت حسنم من آیت حسنم من قاسم بن حسن من رجعت حسنم سبط احمد مختارم سردارم نوه ی حیدر کرّارم از محبّت ثارالله سرشارم غلام سیّد الاحرارم تیغ دست حسن منم💔 جام مست حسن منم پای بستِ حسینم و ضرب شست حسن منم راه وصل حسن منم فصل فصل حسن منم دایی نسل حسینم و عموی نسل حسن منم من شور حبّ‌ الحسین فی ساحة الحسنم عبّاس عموی من است من رایة الحسنم میدرخشه نور یار از رخسارم قمر سبز این اقمارم میگریزن از میدان پیکارم اجل لشکر کفارم تیغ دست حسن منم💔 جام مست حسن منم پای بست حسینم و ضرب شست حسن منم من صولت حسنم من آیت حسنم من قاسم بن حسن من رجعت حسنم اذن دارم من الحسن گفته هستم بطل حسن آمد اذن جهادم از نجف مولا اباالحسن من جان گرفته به کف درّی بدون صدف شیری بدون زره از پادگان نجف بی زره شبیه شیرم شمشیرم غرّش نعره ی تکبیرم انتقام زهرا را میگیرم برای مادرم میمیرم تیغ دست حسن منم💔 جام مست حسن منم پای بست حسینم و ضرب شست حسن منم من صولت حسنم من آیت حسنم من قاسم بن حسن من رجعت حسنم
. چه هیئتی‌ست تو را زیر این کبود مسقف که ماه هم شده با قد خم به روضه مشرف اقامه‌ی غم تو بندِ ماه نیست که عمری شده‌ست کعبه به پوشیدن سیاه مکلف فدای ماتم نام حسینِ در پس تکرار هرآنچه شعر مقفی، هرآنچه شعر مردف "تو را بخاطر دِرهم چه دَرهمت"...چه بگویم که بیت بیت مرا سوخت این جناسِ محرف میان روضه به یاد رباب و داغ تو هر شب به سینه میزنم و میرود قرار من از کف دعای خیر تو پشت تمام گریه کنان است فإنّ رحمةَ رَبّی لِمَن بکی لک فی الطّف ✍ .
. مناجات شروع جلسه یا نوحه سنگین آقا چه میشود به غلامت  کرم کنی با گوشه ی نگاه  دلش را  حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم  نگه  به دل  مضطرم  کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا   مدال  نوکریت  را  ز  من   نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا  شود  مرا   تو  مقیم  حرم   کنی؟ یک جرعه ای  بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن  شراب و مِیِ  کوثرم کنی ✍ .
. ای ‌ مهدی صاحب الزمان ادرکنی مولای تویی به انس و جان ادرکنی من ذره صفت به درگهت آمده ام خورشید زمین و آسمان ادرکنی تو نیر اعظمی به خلق عالم مصداق محمد به جهان ادرکنی انوار علی ز چهره ات دیده شود ای چشمه ی کوثر زمان ادرکنی طاووس بهشتی و عدیل احمد ای سدره و طوبای جنان ادرکنی تو سوره ی قدروکوثری مهدی جان داری تو ز هل اتی نشان ادرکنی ای وارث احمد و علی و زهرا وی رهبر نیک و مهربان ادرکنی مسرورهمه خلق جهان وقت ظهور ای حامی خلق و شیعیان ادرکنی حلوائی ذاکر همه جا‌ شاعر توست ای مهدی صاحب الزمان ادرکنی نوش ابادی کاشان .
. کاش تا لحظه مردن به دلم غم باشد محفل اشک برای تو فراهم باشد روضه‌ات آب حیات است برایم، ای کاش در دلم تا نفسی هست محرم باشد آبرویی بده آن‌قدر که تا آخر عمر تا سری هست فقط پیش شما خم باشد مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که در دلم ذره‌ای از مهر شما کم باشد خاکِ نفرین شده آن است که در ماتم تو خالی از نام تو و روضه و پرچم باشد ✍ .
زینب اینجا آمده! یا فاطمه! یا مرتضی!؟ السلام ای کربلا آمده تا کربلا گردد هزاران کربلا السلام ای کربلا @navaye_asheghaan
رخصت از زینب گرفت و زد علَم را بر زمین کربلا زینب رسید پا زمین زد فاطمه یا که امیرالمؤمنین کربلا زینب رسید @navaye_asheghaan
مجموعه غزال محرم - گروه ادبی یاقوت سرخ.pdf
864.6K
اولین مجموعه اشعار عاشورایی در قالب ادبی با چینش شب‌های محرم‌الحرام کاری از؛ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ
🌸🍃🌸🍃 🏴سـلام مـن بـه مـحـرم بـه نگاه دل زيــنــب 🏴سلام مــن بـه محـرم به دست و مشک ابالفضل 🏴سـلام مـن بـه مــحـرم بـــه قــد و قـا مـت اکــبـر 🏴سلام مــن بــه محرم به دسـت و بـازوي قـاسم 🏴سـلام مــن بـــه مــحـرم بــه گــاهـواره ي اصـغـر 🏴سـلام مــن بـــه مــحــرم به اضــطـراب سـکـيـنـه 🏴سـلام مـن بــه مــحــرم بــه عـاشـقـي زهـيـرش 🏴سلام من بــه محرم بــه مـسـلــم و به حـبـيـبش 🏴سلام مــن بـــه مـحـرم بـه زنــگ مــحـمـل زيـنـب 🏴سلام من به مــحـرم بـه شــور و حــال عـيـانـش 🖤فرا رسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان، امام حسین (ع) تسلیت باد.
. دیگر غزل جواب دلم را نمی‌دهد باید که فی البداهه برای تو جان دهم بهمن عظیمی ✍ .
علی_اکبر__هادی_همتی.mp3
4.64M
سوی میدان می روی بس خرامان می روی از بر بابای خود جان جانان می روی چهره ات پیغمبری ضرب دستت حیدری اکبر رزمنده ام در شجاعت محشری نور چشمان منی ای علی اکبرم بهتر از جان منی ای علی اکبرم چهره ام حیران و زرد سینه مالامال درد روبرویت لشکری آمده بهر نبرد تشنه ی صحرا تویی هستی بابا تویی بین صدها نیزه دار یکه و تنها تویی نور چشمان منی ای علی اکبرم بهتر از جان منی ای علی اکبرم بی کس صحرا شدی ماتم بابا شدی لشکری دور و برت نیزه خوردی تا شدی پاره پاره پیکرت شد دو تا فرق سرت جان به قربان تو و جسم زخم و پرپرت نور چشمان منی ای علی اکبرم بهتر از جان منی ای علی اکبرم گشتم از غم خونجگر خاک می ریزم به سر ای عصای پیری ام اربأ اربا ای پسر شیشه ی عمرم شکست کِشتی ام بر گِل نشست نوجوانی مَه لَقا کربلا دادم ز دست نور چشمان منی ای علی اکبرم بهتر از جان منی ای علی اکبرم
992.5K
نوحه ورود به کربلا سبک ساقی ساقی ای ساقی ای غریب بی یاور یار نازنین برگرد ای حسین بی لشکر یار و شاه دین برگرد این زمین دلگیر و این زمین اندوه است میوه ی دل مادر زود از زمین برگرد یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد تا که کربلا گفتی پنجه تا سَر من سوخت یاد مادرم کردم کل پیکر من سوخت وه چه غربتی دارد اضطراب و دلشوره گریه ام گرفت اینجا دیده ی ترِ من سوخت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد لاله های باغ تو جمله می شود پرپر قاسمت به خون غلطان کشته می شود اکبر پهلوان تو عباس میخورد زمین با سر پاره می شود اینجا حنجر علی اصغر یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد دشمن تو می آید قصد جان شیرینت خون سرخ تو ریزد پای دین و آئینت این زمین پر ماتم گود قتلگاه دارد شمر بی حیا آنجا می رسد به بالینت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد (دلسوخته)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_باز_این_چه_شورش_است_.mp3
2.33M
🔳 🌴باز این چه شورش است 🌴که در خلق عالم است 🎙 👌بسیار دلنشین
YEKNET.IR - vahed 2 - shabe 2 muharram 1400 - karimi.mp3
5.77M
🔳 🌴خودم اینجا دلم پشت سر قافله 🌴دارم میبینمت با این همه فاصله 🎙 👌
👇تقویم نجومی اسلامی پنجشنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇 (تقویم همسران) (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) ✴️ پنجشنبه 👈29 تیر /‌ سرطان 1402 👈2 محرم 1445 👈20 ژوئیه 2023 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🐪 ورود حضرت سیدالشهداء علیه السلام و اهل بیتش به سرزمین کربلا... 😭😭😭. ✉️ ارسال نامه امام حسین علیه السلام به مردم کوفه توسط قیس بن مسهر صیداوی . 🐪 ورود امام جواد به بغداد " 220 ه " و شهادت او توسط معتصم در همان سال. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅مسافرت ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن ✅عقد قرارداد ✅جابجایی و نقل و انتقال ✅امور زراعی و کشاورزی ✅و تجارت و داد و ستد خوب است 💑مباشرت امروز: فرزند هنگام زوال ظهرعاقل و دانا و بزرگوار خواهد بود. 👶 زایمان مناسب و نوزاد خوش قدم و شایسته خواهد بود. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️جابجایی و نقل و انتقال ✳️خرید خانه و ملک ✳️رفتن به خانه نو ✳️شروع به شغل و کار ✳️خرید حیوان و چهارپایان ✳️درخواست از زمامداران ✳️و آغاز درمان نیک است. 🔵نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت.قیاس 👩‍❤️‍👨 امشب: امشب ( شب جمعه)،فرزند خطیبی توانا و دارای گفتاری دلربا است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث حاجت روایی می شود. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ، خوب نیست 😴😴 تعبیر خواب امشب : خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است. الم ذالک الکتاب لا ریب فیه ... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد.ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد ┏━━✨🌹✨🌸✨━━┓ @navaye_asheghaan
sticker_mazhabi(52).mp3
8.81M
🥀✨🖤 🎧 صوت با صدای حاج قاسم سلیمانی عزیز... ناگهان باز دلــ💔ــم یاد تو افتاد شکست... 🏴❥لبیــــڪ یـــا حســــین❥🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من از این روزگار بی وفا بدجور دلگیرم من از کوفه، من از کرب و بلا بدجور دلگیرم من از مردی که بُرد انگشترت را سخت بیزارم من از تیری که آمد بی هوا، بدجور دلگیرم از آنکه نیزه می‌زد پیکرت را جای خود، اما از آن پیری که می‌زد با عصا، بدجور دلگیرم از آن‌که پیش چشم بچه‌ها می‌بُرد با لبخند به‌روی نیزه‌ها رأس تو را، بدجور دلگیرم سرم را می‌شکست ای کاش اما حُرمتم را نه من از این زجر بی‌شرم و حیا بدجور دلگیرم تو، توی تشت بودی و به روی تخت می‌خندید من از مهمانی نامردها بدجور دلگیرم ✍
رسید باباجان همان‌که موی تو را می‌کشید باباجان چقدر محکم زد بگو به عمه که خوابم پَرید باباجان بُرید امانم را همان‌که رأس تو را می‌بُرید باباجان تو بین گودالی به سوی خیمه چرا می‌دوید باباجان چقدر مثل همیم تو رو سفیدی و من‌ مو سفید باباجان ** تمام شد عمه همین‌که وارد بزم حرام شد عمه یزید می‌خندید ببین که با چه‌کسی هم‌کلام شد عمه امان امان‌ از شام چقدر دور و برش ازدحام شد عمه نپرس باباجان میان کوچه چطور احترام شد عمه ولی سر بازار اسیر زخم زبانِ عوام شد عمه ✍
عرش می‌گِرید بساط غم فراهم می‌شود می‌وزد از شش جهت غم، تا محرم می‌شود می‌درخشد نام تو بر سَردَرِ هر خانه‌ای سایه‌ی بالاسر هر کوچه پرچم می‌شود چاره‌ای جز سوختن در روضه‌هایت نیست، آه! پشت صبر از ماتم شش‌ماهه‌ات خم می‌شود زخم داغ تو به دل‌ها تازگی دارد هنوز داغ هر روضه به روی داغ، مرهم می‌شود جز «حسین» نامی نمی‌آید به گوشْ این روزها ذکر هر دلسوخته، آهِ دمادم می‌شود آه از قلب صبور خواهرت این روزها سایه‌ای مثل تو از روی سرش کم می‌شود ✍
گریستم که از این دیده خواب را بِبَرند گلایه‌ی دلِ از غُصه‌ آب را ببرند شدند فطرس کوی تو چند قطره‌ی اشک که از خرابه سلام و جواب را ببرند شنیده‌ام که سرت می‌رود به سوی نجف! به محضر نجف، این دُرِّ ناب را ببرند بگو به ابر، بیاید شبانه گریه کنیم که از کنار تنت آفتاب را ببرند ببین که از وسط ازدحامِ این مردم چگونه آیه‌ی نور و حجاب را ببرند نخواه نیزه و طشت و تنور، این شب‌ها به جای دامن من این ثواب را ببرند شبیه کوثر و زمزم چقدر آب شدم که از کنار سر تو شراب را ببرند بگو که نیزه‌ی عباس را عَلَم بکنند که از میان حرم اضطراب را ببرند من از حیات بدون تو دست خواهم شُست که از محاسن پاکت خضاب را ببرند ✍ حجت‌الاسلام
در صدای گریه شنیدی اگر صدای من است مرا بزن به مرامت قسم سزای من است دلت شکسته از این بنده‌ی نمک نشناس دلت شکسته، دلیلش فقط خطای من است بدی من که به دردت نمی‌خورد اما تو خوبی‌ات همه جوره گره گشای من است فدای رحمت و مهمان نوازی‌ات که فقط عنایتت سبب این برو بیای من است هر آن که گفت بگو مونس و پناهت کیست؟ همیشه گفته‌ام آن مهربان خدای من است تمام حاجتم این ماه، دیدن نجف است نجف مزار علی، شاه و مقتدای من است نجات چیست؟ رسیدن به کشتی ارباب حسین راه نجات است و ناخدای من است که گفته روزی من نیست دیدن حرمش؟ به دست دختر او رزق کربلای من است ** فدای اشک رقیه که با پدر می‌گفت: چه خوب شد که سرت سهم گریه‌های من است گرسنه مانده‌ام اما غذا نمی‌خواهم چرا که کنج خرابه، کتک غذای من است ✍
چه تکریمی نموده شهرِ شام از باب حاجاتش سه روزی مانده این حوریه پشت باب ساعاتش سر بازار نُه ساعت سر پا ایستاده او کسی که نُه فلک بنشسته بر خوان کراماتش هُمای منزلت بود و خرابه منزل او شد همان که شد بهشت آبادیِ کنج خراباتش همان که مریم از نور رُخش انجیل می‌خوانَد که بوده پرده‌دار محملش در راه شاماتش به جای گل، نثار مقدمش خار مغیلان شد چه استقبال گرمی کرد از او خاکستر و آتش برای صورت حوریه برگ گل ضرر دارد چرا پس ضربه‌ی سیلی نمی‌کرده مراعاتش؟! کشیده آه را در بند خود زنجیری از آهن اسیر سلسله هستند در این شهر، ساداتش نشسته سر به دامانی که عطر فاطمه دارد سر زخمیِ "مصباح الهدی" در بین مشکاتش تمام دردها را بُرد از یادش سر بابا چگونه یک طبق زخم است مرهم بر جراحاتش؟! هزار و نهصد و پنجاه تا زخم است بر جسمش هزار و نهصد و پنجاه دفعه شد مواساتش به فکر انتقام از چوب بود و بر لبش می‌زد ببین پُر کرده عالم را نوای یالثاراتش ✍حجت‌الاسلام
قرآن گرفتم بر سرم، در شامِ احیای خودم شد دامن خاکی من، معراجِ لیلای خودم «بالانشینی» خانه‌ی «ویران‌نشینی» آمده عمه کمک کن پا شوم این دفعه از جای خودم آن روسری پاره و گلدار را گم کرده‌ام تا لخته‌خون پنهان کنم در موی زیبای خودم صدبار پیش دختر شامی زمین افتاده‌ام اما نیفتادم هنوز از چشم بابای خودم سنگی که خورده بر سر تو، بر سر من خورده است شد بالش زیر سر من، سنگ خارای خودم اصلاً نمی‌بینم تنت را با دو چشم دَرهَمَم لابد بغل کردی مرا، خوش قدّ و بالای خودم! دستم النگوی طلایی بود که دست همه است رفتم حراجی‌های شام از بخت تنهای خودم شلاق را کج کرد و زد، گفتم نزن، لج کرد و زد سیلی دو دستی خورده‌ام من مثل زهرای خودم از درد پهلو که می‌افتادم زمین، آن بی حیا مستانه می‌زد با لگدها عمه را جای خودم آتش گرفتم تا زنی چیزی برایم پرت کرد بد گفت بخشیدم به تو، از نان و خرمای خودم! از ناقه که خوردم زمین، ای کاش پایم می‌شکست رفتم میان بزم می، امروز با پای خودم با چوب، محکم بر لبت می‌زد میان تشت زر با مُشت، محکم می‌زدم آنجا به لب‌های خودم از حرف مردم خسته‌ام، من بار خود را بسته‌ام در خواب دیدم می‌پزم، با گریه حلوای خودم ✍
چشم‌های خسته‌ات را باز دریایی نکن این‌قَدَر با اشک، رویت را تماشایی نکن هیچ جا مانند این جا چشم مردم شور نیست روی ماهت را دوباره غرق زیبایی نکن عمه مثل ابر طوفان‌زاست، پس با او بگو بغض خود را بشکن و دیگر شکیبایی نکن حنجرت زخم است و داغ اصلاً برایت خوب نیست در خرابه با اسیران هم، هم‌آوایی نکن من، عمو، قاسم، علی اکبر همه پیش توئیم در کنار نیزه‌ها احساس تنهایی نکن دیدنِ این سر میان طشت پیرت می‌کند این قدر با بوسه‌ات از من پذیرایی نکن چشم‌هایت را ببند و دست بر رویم بکش دخترم! حتی نگاهی هم به بابایی نکن روی دامان تو دارد باز خوابم می‌برد با زبانِ بی زبانی قصد لالایی نکن... ✍