💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__مدح
مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد
حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد
نیست شایسته ی هر کس که برد نامش را
نام او در خور لبهای مودب باشد
چه نیاز است به موضوع همینکه در شعر
دختر حیدر کرار مخاطب باشد
هرکسی مذهب و آیینی و دینی دارد
زینبی هرکه شود صاحب مذهب باشد
تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند
شام گیرم که پر از خیبر و مرحب باشد
قرب ، همسویی عشق است و جنون در مقصود
هرکه با اوست از افراد مقرب باشد
او نشان داد که عزت ز مذلت دور است
به اسیری برود باز محجب باشد...
شاعر:
محسن ناصحی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_معصومه__س__زمزمه
چشم عالم خون-آسمون گریون
از غم بی بی مون-مهدی روضه خون
بی بی جان داری میری ولی بی برادر
بی بی جان پر میکشی با حال مضطر
موند به دلت حسرت دیدن روی برادر
**
والی و والایی فاطمه مایی
اینو همه میدونن- زینب امام رضایی
بی بی جان داری میری ولی چادر بسری
بی بی جان کسی نبرد ازت دیگه معجری
بی بی جان دیگه ندیدی به نیزه سری
**
عقلیه عالم- شفیعه آدم
من تو بهشتم-وقتی میام به حرم
بی بی جان دخیل شده دلم به عشق شما
بی بی جان میخوام برم بازم امام رضا
بی بی جان برات میخوام برا کرببلا
**
شاعر:سید محسن هاشمی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__میلاد
گوئیا نازل دوباره سوره ی کوثر شده
عرش اعلی صاحب یک حیدر دیگر شده
او به حیدر نه که برکلّ جهان زیور شده
وارث خُلق نکوی حضرت مادر شده
خنده زیبا بر لبان حیدر کرّار شد
دختر ختم رسل امروز دختردار شد
او برای اولیا نورالهدای دیگر است
برمدینه حضرت خیرالنسای دیگر است
احمد وحیدر،حسین ومجتبای دیگر است
در دیار شام هم کرب وبلای دیگر است
او شده مانند مادر بی معلم عالمه
هم شده زین أب و هم آینه بر فاطمه
پنجم ماه جمادی، ماه، کامل شد از او
عرش با ناز قدوم او گرفته آبرو
دارد از بس بی نهایت جذبه و خُلق نکو
شرح اوصاف خداوندست گویا مو به مو
صولت وسیمای او ارثیه ی مولا علی ست
ذکر زیبای لبش وقت تولد یا علی ست
ماه و خورشیدند روشن از جبین انورش
شد عفاف خلق پابست نخی از معجرش
می رود تا عرش هر که بوده مسکین درش
او شده باب نجات شیعه روز محشرش
روز محشر می دهد بر شیعیان زینب امان
یک نگاهش می شود مفتاح درهای جنان
با طلوع او شده شام غم حیدر سحر
شد به نام حضرت زهرای ثانی مفتخر
به چه زیبا می کند دائم حسینش را نظر
نیست در کرب وبلا از او حسینی تر دگر
اوست مجنون الحسین حضرت پروردگار
آمده جان را کند در راه عشق او نثار
آمده تا با حسینش پر زند تا نینوا
هستی خود را کند در راه مولایش فدا
سر دهد (الّا جمیلا) در میان دردها
کوفه رابا خطبه های خود کند کرب وبلا
آمده تا که شود راه امامش مستدام
تا شود در کوفه و در شام نائب بر امام
وای ،از آن دم که زائر بر تن بی سر شود
در کنار قتلگه هم ناله با مادر شود
اشک افشان در کنار لاله ی پرپر شود
دل خوش بوسیدن زخم روی حنجر شود
می شود او محتضر از غارت انگشتری
از هزار و نهصد و پنجاه زخم پیکری
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__مدح
بنویسید خداوند و پس از آن زینب
بنویسید علی در دلِ میدان : زینب
بنویسید که زهراست در ایمان زینب
بنویسید حسن بعد حسن جان زینب
بنویسید حسین است بقرآن زینب
بنویسید همه،جان سن قربان زینب
نام تو میبرم و کرببلا برخیزد
شیرزن میرسی و شیر خدا برخیزد
چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد
حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد
گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد
سلطنت کُن به همه دختر سلطان زینب
نعره تو هیمنه تو خطبهیِ بنیان کَن تو
رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو
برق تو تیغ تو و فاتحهی دشمن تو
مَرد تو کوه تو وحیدرِ بی جوشن تو
شمع تو آینه تو گریهی بی شیون تو
بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب
تو قدم میزنی انگار علم میکوبند
پشتِ تو اکبر و عباس قدم میکوبند
کاخها را به سرِ آلِ ستم میکوبند
کوفه تا شام همه بر سرِ هم میکوبند
بیرقِ کیست که بر اوج حرم میکوبند
کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب
کاش میشد که فقط از تو فقط بنویسم
با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم
زورَقی باشم و از جذبهیِ شط بنویسم
من که باشم بنویسم که غلط بنویسم
باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم
مینویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب
غرق در دود زمین بود که بارانی شد
باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد
سپرِ تو ، نه فقط سینهی ایرانی شد
مرد این جاده رزمندهی افغانی شد
هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد
تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب
آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را
آمدی تا به حسینت برسانی ما را
دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را
چادرت را بتکانی بتکانی ما را
چو غباریم به صحنت بنشانی مارا
گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب
آه گفتی که نیایید تنش را نبرید
مادرم مینگرد پیرهنش را نبرید
نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید
لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید
به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید
ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب
(حسن لطفی۹۵/۱۱/۱۴)
@navaye_asheghaan
.
#امام_حسین علیه_السلام
#غزل
کربلا آیینه ی تصویرِ ذاتِ کبریاست
روی عالم روشن از خونِ حسینِ سرجداست
کربلا تصویری از زیبایی و شیدایی است
آنچه بینی در نگاهش جلوه ی روی خداست
پس بیا از جان بخوانی دفترِ اسرارِ عشق
بهترین مصداقِ عرفان سرزمینِ کربلاست
ای که روی آشنایت قبله گاهِ عاشقان
گنبد و گلدسته ات آیینه ی سرِِّ بقاست
کربلا ای مقتلِ پاکِ شهیدانِ خدا
خاکِ پاکت توتیای چشمهای اولیاست
غرق در عرفان شدیم از تابشِ انوارِ تو
چون که آن سرخیِ رویت روشنیِ دیده هاست
تا ابد سوزد چراغِ پر فروغ خونِ تو
تابش آن پرتوِ تو در جهان بی انتهاست
جامه ی احرام بر تن کن، طوافش کن به جان
این دیار از اولین دارالقرارِ انبیاست
سجده گاهِ اولیا و انبیاءِ مرسل است
عطرِ پاکش بر دلِ غمدیده مانندِ شفاست
#هستی_محرابی✍
.
@navaye_asheghaan
.
#سرود #میلاد_حضرت_عبدالعظیم
📝باز دوباره بساط مستونگیمون جوره
آسمون شهر #ری جشن و سروره
تو دلای اهل بیت شادی و شوره
ولادت نوره
🎤#حاج_حسین_سازور
🌸ویژه ولادت #حضرت_عبدالعظیم
#ولادت_حضرت_عبدالعظیم
[(باز دوباره
بساط مستونگیمون جوره جوره
آسمون شهرری جشن وسروره
تو دلای اهل ری شادی وشوره
ولادت نوره)
( عشق من بیحده
من تبم رو صده
یارمن این کریمه )
دلبر مه لقا ، وارث مجتبی
شخصه عبدالعظیمه
آقای ما هستی وسروری
عشق مایی به به چه محشری
مثل حسن از من دل می بری
( مولا مولا یا سیدالکریم ....
حضرت عبدالعظیم .... سیدنا یاکریم ....
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
در حرمت بر لبم ذکر خدای رحیم
سائل تو بوده ام من از زمان قدیم
کی شود از لطف تو شوم کنارت مقیم
برای من کربلا،صحن تو و این حریم
حضرت عبدالعظیم .... سیدنا یاکریم ....
با نفس قدسی ات عبد خدا می شویم 2
یک نظری کن به مت نشسته پشت دریم
روزی یک عمر خود زسفره ات می بریم
چون تویی در بین ما،ما زهمه برتریم
حضرت عبدالعظیم .... سیدنا یاکریم ....
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱
خاک کف پات را مثل طلا می خریم
تا شده ایم زائرت گوهرو در و زریم
عبد علی اصغرو خاک علی اکبریم
حضرت عبدالعظیم .... سیدنا یاکریم ....
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
@navaye_asheghaan
#سرود
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم
#سبک_افتخاری
#سرود_عاشقی
#جدید
🔘🔘🔘80🔘🔘🔘
بند1⃣
شورعاشقی روی لب نسیمه
ملائک ،جار میزنن شبه کریمه
ریسه بندون شده شهر ری چون امشب
شب میلاد آقا عبدالعظیمه
.....
اومد نواده ایی از ،نسل امام حسن
عزیز کبریا و ،جلوه ی ذات ذولمن
مولانا عبدالعظیم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
نور عین فاطمه و مرتضایی
جلوه ای از کرم و لطف خدایی
شهر ری شده منوَّر از وجودت
آخه از نسل امام مجتبایی
.....
بال و پره فرشتس،سنگ فرش صحن زیبات
از بسکه مهربونی، حاتم هم شده گدات
مولانا عبدالعظیم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
ثوابه زیارته حریمت آقا
برابر با زیارته کرب و بلا
دست خالی نمیره کسی از این در
همه دردارو تو میکنی مداوا
اون گنبده طلائیت خیلی قشنگه آقا
بطلبم به پابوس،به حق بی بی زهرا
مولانا عبدالعظیم
🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
@navaye_asheghaan
اللهم عجل لولیک الفرج (77).mp3
3.92M
توسل آخر مجالس شادی
رسیدیم تو محفلا
میون هلهله ها
بازم بین شادیمون
تو رو گم کردیم
کنارت بودیم ببخش
تورو نشناختیم ببخش
تبسّم کردی به ما
تبسّم کردیم
ببین که ما شادیم واسه دل تو
با اذنت اومدیم تو محفل تو
با شادی تو شادیم، خوب میدونی
شدیم خلق از زیادی گِل تو
بخند
ندارم طاقت ببینم غمتو
توی صحرا چهره ی درهمتو
بخند
تا کی باید باشی تو غرق عزا
تا کی از خونه خود باشی جدا
اللهم عجل لولیک الفرج
🌸🌸🌸🌸🌸
میگم بعداز هر سلام
ظهور تو رو میخوام
دیگه میخوام ای پدر
کنارم باشی
دیگه مهجوری بسه
ببین شیعه بی کسه
میخوام که از این به بعد
قرارم باشی
الهی غم باشه از قلب تو دور
الهی نزدیک باشه روز ظهور
عذاب اون سه نفر رو ببینیم
بساط خوشحالی تو بشه جور
یه روز
می بینی خنده های مادرتو
عذاب دشمنای کافرتو
یه روز
تو حقت رو از هر ناکس میگیری
خلافت رو از دشمن پس میگیری
اللهم عجل لولیک الفرج
@navaye_asheghaan
سبک ای صفای قلب زارم هرچه دارم ازتودارم
#سرود #میلاد_امام_حسن_عسکری ع
از سپهر دین یزدان سرزده ماه مدینه
حسن دوم رسیده آن امام بی قرینه
گلی گشته عیان بود حیدر نشان
دهم نور مبین شد امشب شادمان
حسن آمدحسن(۴)
عسکری آمدبدنیا شهر یثرب گشته گلشن شده از نور وجودش دیدگان هادی روشن زنسل خاتم است امید عالم است
به درد شیعه تا به محشر مرهم است
حسن آمد حسن
گلی از نسل محمد آمده از سوی سرمد
بوداین نورخدایی خلق وخویش همچو احمد
به بحر دین حق بوداو در ناب
همه چون ذره و بود او آفتاب
حسن آمد حسن
درجهان ازلطف داور مصطفی سیرت رسیده این پسر تا روز محشر شیعه را نور امیده
بود روح صلات سراپا التفات
به شیعه روزحشر بود باب النجات
حسن آمد حسن
گل گلزار ولایت یازدهم شمس هدایت
از کرم با اذن خالق بر همه دارد عنایت
بوددوم حسن رضا را یادگار
چوزهرا مادرش بود او با وقار
حسن آمد حسن
مادرش بادیدن اوبوسه زدبر روی ماهش این پسرازهادی دین دل بردبایک نگاهش زالطاف الاه بود با عزو جاه
هر آنچه خواهی از سر کویش بخواه
حسن آمد حسن
از تبار مصطفایی نور چشم مرتضایی
پسرهادی دین و سومین ابن الرضایی
تو احمدسیر تی توحیدر هیبتی
عزیز فاطمه سراپا رحمتی
حسن آمد حسن
#سرود_ولادت_امام_عسکری_علیه_السلام_
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_واحد
#امام_حسین_علیه_السلام
این جان و این حسین (ع)
یا کاشِفَ الْکُروب آمد گدای تو
افتاده این دلم اکنون به پای تو
گفتی تو در عطش هَلْ مِنْ مُعینِ خود
بر گوش من رسد اینجا ندای تو
شیواترین سخن نامِ تو یا حسین
زیباترین غزل مدح و ثنای تو
پیچیده در فضا آوای عاشقی
این سو صدای من آن سو صدای تو
دارد همیشه جان شوقِ زیارتت
دارد همیشه دل حال و هوای تو
شش گوشه مرقدت ، شش سمت عاشقی
عِیْنُ الْحَیاةِ من صحن و سرای تو
کوته بُوَد قلم تا آن که آوَرَد
بر روی صفحه ها قَدْر و بهای تو
قرآن من تویی خورشید و ماهِ من
تابیده بر دلم شَمْسُ الضُّحای تو
تفسیرِ هَلْ اَتی جود و کرامتت
مُستغنی ام حسین از هَلْ اَتای تو
من سجده می برم بر خاکِ مرقدت
ای قبله ی دلم کرب و بلای تو
یا سابِقَ النِّعَم ، یا دافِعَ النِّقَم
این عاشقِ حسین این هم عطای تو
یا اَیُّها الْغَریِب اشکم چکد ز غم
در سوز ماتمت در ماجرای تو
خواندم که در بلا افتاده ای حسین
شد نقشِ دیده ام قالوا بلای تو
شب های جمعه دل آید به نینوا
یعنی که ساکنم در نینوای تو
مظلومِ کربلا بُردی دلِ مرا
ناظر سرشک من شاهد خدای تو
آمد به کربلا در بِیْنِ خیمه ها
جا مانده جان من در خیمه های تو
حَیَّ عَلَی الْعَزا تفسیرِ داغ توست
خَیْرِالْعَمَل بُوَد بحثِ عزای تو
خواندی خدایْ را در اوج بندگی
پیچیده در عطش بانگ دعای تو
خود نقشِ بر زمین گردیده ای ولی
شد نقش آسمان یا رَبَّنای تو
آورده «یاسرت» از داغ کربلا
شعری که لاله گون گفته برای تو
شعر: حاج محمودتاری یاسر
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
@navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل شبِ جمعه و حرم امام حسین علیه السلام
سلام بر شبِ جمعه سلام بر رويا
سلام بر حرمِ تو سلام بر زهرا
خوش آمدی به حرم یاسِ قدکمانِ علی
تو روضهخوانِ حسینی و شرحِ عاشورا
فدایِ رویِ کبود و شکستِه پهلویت
ببر برای دعا دستِ زخمیات بالا
بخوان برایِ حسینِ غریب و مظلومت
برایِ تشنهیِ گودال روضهای اینجا
تو دیدهای که زمین خورده شاهِ بیلشکر
تو دیدهای که نشسته به نیزه سر امّا....
سری به نیزه بلند است پیشِ آن خواهر
که قدَّش از غمِ شاه است مثل مادر تا ....
دوباره قصّهیِ جنگ است و سنگ و چنگ و حرم
وَ گوشوارهیِ خونینِ دختری تنها
تنِ حسین وُ سُمِ اسبهایِ صد لشکر
رسیده جان به لبِ فاطمه بیا آقا
#غزل #شب_جمعه #کربلا #روضه #وای_مادرم #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات
جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم
تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم
جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما
چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم
تو چنان بودهای ای عشق، که من از اینکه_
به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم
ما که گفتیم غلامیم، شما هم مولا
لطف کن بین غلامان خودت بشمارم
پسرم از پدرم نوکریات برده به ارث
پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم
آنچنانم که بدون تو بهشتم نروم
فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم
چندمین مرتبهاش نیست به یادم که چه خوب_
دست پُر مهر تو برداشت گره از کارم
از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من
تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم
✍ #حسن_کردی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه؛ در آرزوی #زیارت_کربلا؛ #
همیشه هر شبِ جمعه به سینه غم دارم
حرارتیست قدیمی که در دلم دارم
اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم
دلِ شکستهی خود را که دستِ کم دارم
میان نامهی من خالی است از خوبی
گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم
مرا به حُرمتِ موسی الرضاست میبخشید
خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم
به امرِ حضرت سلطان، حسین میگویم
به لطف فاطمه، اربابِ محترم دارم
حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد
مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم
نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد
دلم خوش است میان دلم حرم دارم
* *
برات کرب و بلایم به دست عباس است
دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم
✍ #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین
که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین
خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق
بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
به لطف بندِ تعلق، شده غلام حسین
چقدر حال جهانِ مرا عوض کرده
شدهست گریه به کام من و به نام حسین
برای گریه نبود و به لطف توبه نبود
خدا گذشت از آدم، به احترام حسین
به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد
به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین
✍ #عاطفه_سادات_موسوی
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت...
نام من را بین مهمانهای تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصهام را تا ابد در خانهی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوندِ علی، از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است... عشقم به حسین!
بین ثروتمندها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیأتم...
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
چند وقتی میشود دور از تو ماندم، وای من
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت «حسین جان» کز ازل
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزهها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد "هَل مِن ناصرت" را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینهات مشغول ذبحت بود آه...
قاتلت را مقتل اما، غُصهی معجر نوشت
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
Rasool Najafian - Rasme Zamoone (320).mp3
11.27M
یازهرا🌹
آهنگ میرن آدما رسول نجفیان🎙
عجب رسمیه؛ رسمِ زمونه… قصه ی برگ وُ باد خزونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟●♪♫
آدماش کجان؟●♪♫
خدا می دونه…●♪♫
بوته ی یاسِ بابا جون هنوز؛ گوشه ی باغچه توی گلدونه●♪♫
عطرش پیچیده؛ تا هفتا خونه…●♪♫
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
تسبیح وُ مهرِ بی بی جون هنوز؛ گوشه ی طاقچه توی ایوونه…●♪♫
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…●♪♫
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت… پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…●♪♫
از ماها؛ بعدها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا میدونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…●♪♫
از ماها؛ بعدها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا میدونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟●♪♫
آدماش کجان؟●♪♫
خدا می دونه…●♪♫
ندونستُم موُ؛ قدرش در کنارُم… ولی.. ولی حالا که رفته؛ بی قراروُم…●♪♫
نخندیدوُم دمی؛ بر روی ماهش… چه سود اکنون؛ به خاکش، اشک بارون؟●♪♫
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!●♪♫
ندید از من خوشی… من هم پس از اون ندیدم؛ خوشی در روزگارُم●♪♫
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!●♪♫
شدم تنها؛ به غربت ها فراموش… خدا! رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…●♪♫
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
1_1258829047.mp3
6.1M
میرزاوند:
#عاشقانه و دلسوز با #پدران آسمانی
#مناسب دکلمه با نی
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
تو کجایی پدرم...؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما پدرم.
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
پدر ای یاد تو آرامش من...!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن پدرم...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار...
گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. ..
#نیم از عالم خاک
╰──➤ ⃟༺•🏴࿐❥᭄ٖٜ
﷽
سلامم بر حسین
══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
سلامم بر تو ای شاه شهیدان
سلامم بر تو و لب های عطشان
به هفتاد و دو لاله گشته پر پر
سلامم بر توای محبوب یزدان
به عباس علی عشق دو عالم
سلامم بر تو ای ساقی طفلان
به اربا اربا اربای تو دیدن
سلامم بر علیِ اکبر از جان
به گهواره اصغر و اشک او
سلامم بر گلوی ماه تابان
به قاسم عون وجعفر صبر زینب
سلامم بر غریبی عشق و پیمان
به گودال وبه نیزه تیروخنجر
سلامم برحسین سردارعطشان
به سجادو نماز عشق خواندن
سلامم بر صلات ظهر یاران
به سجاد وغریبی واسارت
سلامم بر رقیه شام ویران
به سرهای بریده روی نیزه
سلامم بر لب و آوای قرآن
به خطبه خوانی بانوی غیرت
سلامم بر شهامت شیر دوران
به اشک چشم وآه(بیقراران)
سلامم برحسین شاه شهیدان
#بیقرار_اصفهانی✍️✍️
مناجات امام حسین_گودال قتلگاه
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت...
نام من را بین مهمانهای تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصهام را تا ابد در خانهی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوندِ علی، از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است... عشقم به حسین!
بین ثروتمندها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیأتم...
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
چند وقتی میشود دور از تو ماندم، وای من
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت «حسین جان» کز ازل
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزهها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد "هَل مِن ناصرت" را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینهات مشغول ذبحت بود آه...
قاتلت را مقتل اما، غُصهی معجر نوشت
✍ #سیدپوریا_هاشمی
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت مدح شماره ۲۰۲)
مهدی زهرا بیا آرام جان
###################
غرق دریای غمم طوفانیم
ابر چشمانم نگر بارانیم
زورق بشکسته ام ای ناخدا
این من و درد و غم پنهانیم
با تو گویم مهدی زهرا بیا
این من و کنج قفس تنهائیم
من همان پروانه ام بالم بسوخت
دور شمع ات من همان قربانیم
من خودم شمعم که گِریَم تاسحر
از چه بیش از این مرا گریانیم
چشم تو زنجیر شد پای مرا
تا ابد از عشق تو زندانیم
کی به دادم میرسی رحمی نما
کن به بزم خود شبی مهمانیم
(بیقرارم) صبر من رفته ز کف
غرق دریای غمم طوفانیم
بیقرار اصفهانی
شب جمعه شب زیارتی ارباب اباعبدالله الحسین(ع)
شب جمعه کنار شش گوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بی شکیبی داشت
حرمش از ملائکه پُر بود
انبیاء در طواف شش گوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف شش گوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
شبهای جمعه فاطمه،با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا،گردد به دور خیمهها
گوید حسین من چه شد؟نور دو عین من چه شد؟
سمت پائین پا که میرفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضهها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
جوانان بنیهاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
از نگاه پُر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
هم نفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
آن طرفتر نگاه میکردم
شکوه و اشک و ناله و گله را
میشنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجههای سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریههای زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همۀ کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫💫🌷
دانلود+دعای+کمیل+صوتی+سید+مهدی+میرداماد_۲۰۲۲_۰۸_۱۱_۱۹_۳۴_۱۴_۶۳۰.mp3
10.11M
#دعای کمیل،شب جمعه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷