eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•دیدن مشک‌ دریده ات... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دیدن مشک دریده ات میگیره جون منو آخر برای دست بریدت الهی من بمیرم مادر عباسِ من خودت بگو چی شد کنار علقمه چجوری تیرو از چشات بیرون کشیده فاطمه شد آسمونم بی ستاره من موندم و این مشک پاره دارو ندارمو گرفتن ام البنین پسر نداره تو زمین خوردی و آتیش به دلِ امِّ بَنین افتاد شنیدم صددفعه تو راه سرت از نی به زمین افتاد برام سکینه گفت چطور رفته سرِ عمو به نی پیش چشم زینب زدن سرش رو از پهلو به نی اسمم رو از زهرا بپرسیدحالم رو از ابرا بپرسید نشونی مزارِ ماه و از زینب کبری بپرسید «ام البنین پسر نداره...» @navaye_asheghaan
YEKNET.IR - zamine - vafat omolbanin 1401 - Banifatemeh.mp3
5.78M
|⇦•دیدن مشک‌دریده ات.... و توسل ویژهٔ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یکی از ویژگی های بارز حضرت ام‌البنین (س) متواضع بودن ایشان بود. این بانوی مکرمه محو کمال و جمال امام علی (ع) بودند، تا حدی که در اشعارشان برگی از وصف خودشان نیاوردند و همه در مدح امیرالمومنین (ع) بود، که حضرت علی (ع) را در بزرگ‌ترین مرتبه قرار داد و خود را در کوچک‌ترین جایگاه تعریف کردند. @navaye_asheghaan
...آری حسین ناجیِ موسی و آدم است هرچه بگویم از کرمش باز هم کَم است «صد مرده زنده می‌شود از ذکر یاحسین ارباب ما معلم عیسی بن مریم است» *استاد کلامی زنجانی @navaye_asheghaan
ای که بر گل‌های زهرا تو ارادت داشتی بعد زهرا راه در گلزار جنّت داشتی در مقام و منزلت آئینه‌ی نور و کمال مظهر شرم و عفافی و نجابت داشتی از نگاه رأفتت عطر ولایت می‌چکید بر امیر مؤمنان ایمان و الفت داشتی عمر تو طی شد به طوف کعبۀ ایمان و عشق دائماً از اشک خود غسل زیارت داشتی عطر مادر باز هم پیچید در گلزار وحی بس که بر گل‌های زهرا تو محبّت داشتی خوانده‌ای خود را کنیز خانه‌ی زهرا، ولی محضر گل‌های او قدر و شرافت داشتی هم ادب آموز پرچمدار عاشورا شدی هم برای بچه‌هایت درس غیرت داشتی در کنار علقمه عباس تو با خون نوشت در قیام روز عاشورا شراکت داشتی مادری می‌کرد زهرا جای تو در علقمه جای آن رأفت که بر گل‌های عترت داشتی واژه‌ی اُم البنین را خط زدی از دفترت در دل از داغ بنین خود مصیبت داشتی تاکه مردم را کنی بیدار از خوابی عمیق با قیام گریه‌های خود رسالت داشتی * * هیچ‌گه غافل مشو از حُرمت اُم البنین ای «وفایی» از خدا هرگاه حاجت داشتی ✍ @navaye_asheghaan
ای به حرم، هدیۀ پروردگار بحرِ کرم، واسطۀ کردگار ای دلت از غیرِ تولا جدا صاحبِ اِجلال، کنیز خدا ای ز ازل منتصَبِ مصطفی تا به ابد منتخبِ مرتضی یارِ علی بوده‌ای از دیرباز ساخته‌ای فاطمه را سرفراز مَرتبَت‌ات، مادریِ ماهتاب مَنزلَت‌ات، همسریِ آفتاب بال و پرِ معنویِ بیت وحی فاطمۀ ثانویِ بیت وحی چار گل فاطمه را مادری مادرِ پُر مهرِ چهار اختری مادر چار عاشقِ سر باخته دل به قضا، جان به قدر باخته * * مادر دلدار، سلامٌ علیک اُمِ علمدار، سلامٌ علیک بسکه دلت بوی گلِ یاس داد خالقِ گُل‌ها به تو عباس داد هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین از تو ذخیره‌ست بر آن نورِ عین مهدِ دلیران، سرِ دامان توست روحِ شجاعت، ز شبستان توست ماهِ حرم، روی ابالفضل بود تکیه به بازوی ابالفضل بود بود در آن قلقلۀ دشمنان هیبتِ سقای حرم پاسبان هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟ قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟ چون به رهِ فاطمه بی‌تاب شد رفت که آب آوَرَد و آب شد آه ز یادآوریِ نخل‌ها دشمن و پنهانگری نخل‌ها من چه بگویم ز رشیدی غریب در وسطِ حیله و مکر و فریب دستِ علمدار کمین خورد، وای ساقیِ دلدار زمین خورد، وای با همه بی دستی و بی یاوری باز رجز خواند سوی لشکری تا که به یاریِ حسینت شتافت تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت تیر به چشمانِ قمر تا نشست پشت و پناهِ حرم از پا نشست گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین دیدنِ عباس بیا یاحسین ساقی‌اَت از شوقِ لقا مست شد در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد نامِ تو دارم به لبم زمزمه آمده بالینِ سرم فاطمه ✍ @navaye_asheghaan
زان روز که جامه‌ی شرف پوشیدی از کوثرِ نابِ معرفت نوشیدی بر فاطمه کردی اقتدا، ام بنین بر پیروی از امام خود کوشیدی ✍ @navaye_asheghaan
نظر رو سوی باغ یاس داریم ز بس‌که بهر گل احساس داریم همه دست توسل بهر حاجت به سوی مادر عباس داریم ✍ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جان عالم فدای تو فدای بچه‌های تو من سینه‌زن شدم اگه شاملم شد دعای تو دست تو دادم عمری اشک چشا رو به نیّت تو رفتم کرب و بلا رو روضه خونِ کرب و بلا روضه خونِ خون‌خدا کُشته این روضه شما رو والشمرُ جالسٌ علیٰ مولاتی یا ام بنین &&&&&&&& بین روضه میری از حال تا که میشه حرف گودال جگرت پاره پاره شد از غم غارت خلخال عصر روز دهم خیمه شده غارت اهل حرم راهی گشتن به اسارت خون شد دل‌ها،کرب و بلا وقت آتیش به خیمه‌ها کُشته این روضه شما رو والشمرُ جالسٌ علیٰ مولاتی یا ام بنین &&&&&&&& دم آخر دیده وا کن بازم یاد کربلا کن دم آخر روضه‌ای رو با کام خشکت به پا کن یادی از تشنه‌کام کرب و بلا کن یادی از چشم و مشک و دست جدا کن یادی از تیر و نیزه‌ها از سرهای ز تن جدا کُشته این روضه شما رو والشمرُ جالسٌ علیٰ مولاتی یا ام بنین ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: مصطفی فروردین @navaye_asheghaan
307.5K
س 🎤کربلایی محمد علی رضایی @navaye_asheghaan
واحد حضرت ام البنین سلام الله علیها وامصیبت / سایه ای بر سر ندارم وامصیبت / مادرم ، باور ندارم وامصیبت / که دیگه پسر ندارم بند اول: روضه های کربلا برده امونم یاد اون همه بلا قامت کمونم میرم و یه گوشه از بقیع میشینم یاد اون مصیبتا روضه میخونم من شنیدم / کربلا محشر به پا شد من شنیدم/ که ابالفضلم فدا شد من شنیدم / دست او از تن جدا شد وامصیبت بند دوم: من شنیدم مشک سقا رو دریدن دست عباس منو از تن بریدن من بمیرم از غم زینب مضطر چون شنیدن کی بود مانند دیدن من بمیرم / که به زینب شد جسارت من بمیرم/ دلشکسته رفت اسارت من بمیرم/ خیمه ها رفتن به غارت وامصیبت بند سوم: آسمون اشک من دائم میباره بعد عباسم حسین یاور نداره من شنیدم که حسین لب تشنه جون داد من بمیرم که حسین مادر نداره واحسینا/ بی کفن صد پاره پیکر واحسینا/ از قفا بریده حنجر واحسینا/ جانم ای غریب مادر واحسینا @navaye_asheghaan
ای روشنای خانه‌ی حیدر پس از زهرا کامل‌ترین و بهترین همسر پس از زهرا ایثار از رفتار و الطاف تو می‌جوشد مهر و محبت از دل صاف تو می‌جوشد هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست اما علی گمگشته‌اش را در تو پیدا کرد آری خدا پای تو را در خانه‌اش وا کرد در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید در قلب تو یک آسمان عزم و شهامت دید پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب دست توسل می‌زنم بر ساحتت امشب دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است بانو تو را در عالَم خلقت شبیهی نیست هم رتبه‌ی عِلمت در این دنیا فقیهی نیست بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی عمری تسلای امیرالمؤمنین بودی روزی که سوی خانه‌ی مولا سفر کردی آن روز که رخت عروسی را به بر کردی برداشتی آرام سوی خانه گامت را کوچه به کوچه می‌گرفتند احترامت را قبل از ورودت لحظه‌ای در پشت در ماندی با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی بُردی به سمت آسمان دست دعایت را گفتی خدایا من کجا و خانه‌ی زهرا؟ گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست من آمدم اینجا برایت خادمه باشم عمری کنیز بچه‌های فاطمه باشم بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی الحق که در بیت علی حق را ادا کردی در تو خدا ظرفیت بسیار را می‌دید فانی شدن در حیدر کرار را می‌دید آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد چون لیله‌ی قدر از هزاران ماه بهتر داد مولا که دید از شوق داری در بغل عباس فرمود با گریه: و ما ادراک ماالعباس بانو عَلَم در مُشت عباس تو می‌چرخد عالم سرِ انگشت عباس تو می‌چرخد بانو گره خورده به کار ما، گشایش کن امشب بیا ما را به عباست سفارش کن... ✍ @navaye_asheghaan
هر کس دلش با مرتضی عمری عجین باشد جای تعجب نیست باید این‌چنین باشد عاشق در این درگاه گردد عارف باالله وقتی که زانوی ادب روی زمین باشد من حتم دارم خاتم انگشتر او را نام علیِ مرتضی نقش نگین باشد نامش اگر شد فاطمه پس حکمتی دارد او جای زهرا آمده مسندنشین باشد وقتی قمر دور سر خورشید می‌چرخد باید که دستان خدا در آستین باشد ام الادب، ام الادب، ام الادب بی شک ام البنین، ام البنین، ام البنین باشد جز او چه کس باید که بعد از کربلا عمری سنگ صبور رنج زین العابدین باشد؟! من سر فرود آورده‌ام در پیش این بانو راز سر افرازی من قطعاً همین باشد شاید دلیل اینکه مهدی تشنه‌ی یاری‌ست تنها نبود اُمِّ سقا آفرین باشد... ✍ @navaye_asheghaan
|⇦•اگر تیری.... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *بگم یافاطمه، تو مدینه از صدای گریه شما مردم اعتراض میکردند، میگفتند یا علی به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز گریه کنه، اما من یه مادر سراغ دارم تو مدینه آزادانه گریه میکرد ! ام البنین .. می اومد کنار بقیع می نشست ... امشب نام مادری اومد که خیلی شجاع و قهرمان بود، خیلی با ادب بود ، ام البنین. این خانوم هم وقتی گریه میکرد، زنهای مدینه باهاش گریه میکردند، روضه میخوند، میگفت: عباسم! شنیدم کربلا عمودِ آهن به فرقت زدند، مادر! بگو یااباالفضل، من هرکجا باشم، اون طرف دنیا هم که باشم، برا غمهات گریه میکنم ، آقا، امیدم تویی یا باب الحوائج .. میگفت : عباسم!مادر، برام خبر آوردند وقتی عمود آهن به فرقت زدند، دست در بدن نداشتی ! عجیب روضه میخوند این مادر، منم یک جمله از زبون شما دلسوخته ها بگم، بگم بی بی جان : نبودی کربلا وقتی عمود به فرقِ عباست زدند، اباالفضل دست در بدن نداشت، یه مرتبه دیدند عباست با صورت روی زمین آمد ..* نمیدانی که با دستِ بریده زِ روی اسب افتادن ، چه سخت است *من روضه ام را با یک سئوال از شما تموم میکنم، با صورت روز زمین اومدن یه طرف ، اما سئوال من اینه : اگه تیری توچشم باشه ! اگر تیری درون چشم باشد نمیدانی زمین خوردن چه سخت است ابی عبدالله، کنار بدن عباس خیلی غریب بود ..."لَمّا قُتِلَ الْعَبّاسُ بانَ الْانْکِسارُ فى وَجْهِ الْحُسَیْنِ.." عباس كه كشته شد، ديدند چهره حسين شكسته شد.وقتی کنار بدن عباسش رسید، رنگ از چهره اش پرید، رنگِ چهره امام حسین تغییر کرد، یه نگاه به بدن بی دست کرد، یه نگاه به فرقِ عمود خورده کرد ..آخه کنار دو تا بدن، قدرت زانوشو از دست داد، یکی کنار بدن علی اکبر(ع) بود، یگی کنار بدن اباالفضل (ع) .اما فرق داشتن با هم، کنار بدن علی اکبر وقتی نشست روی زمین، صدا زد جوان ها بیائید، جوانها اومدند، اما تا نگاهش به اباالفضل افتاد :"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ"ای کسی که غم و اندوه را از چهره امام حسین میبری. ای اباالفضل، ای عباس، نگاه به چهره عباس کرد، نیرو گرفت ...اگر علی اکبرم رفت، عباس دارم، اما کنار بدن عباس که دیگه کسی نبود، خودش تنهای تنها ، صدا زد :"الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی.." هر کجای مجلس که نشستی ، به قصد فرج امام زمان ، یاحسین @navaye_asheghaan
5. حضرت ام البنین س.mp3
6.13M
|⇦•اگر تیری... وتوسل ویژهٔ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مُقرَّم مى گويد: ام البنين عليها السلام از بانوان با فضيلت به شمار مى رفت . وى حق اهل بيت را خوب مى شناخت و در محبت و دوستى با آنان خالص بود و متقابلا خود در ميان آنان جايگاه بلند و مقام ارجمندى داشت. 📚العباس علیه السلام ، ص 72. @navaye_asheghaan
. با موضوع علیهاالسلام بیا عزیز دل فاطمه، جهان غوغاست که بی تو دوره ی سخت جهنم ِدنیاست چقدر ظلم و ستم،چاره اش ظهور توست حکومت علوی تو آرزوی ماست چرا هنوز نفهمیده طالب دنیا فقط زمان ظهور تو زندگی زیباست هزارسال گذشته کسی به فکرت نیست هزارسال چرا خیمه ی تو در صحراست طرید و خائفی از دست شیعیان خود برای قلب حزین تو، ذی طُویٰ مأواست تو صاحب همه ی روضه های ما هستی چرا همیشه بدون تو روضه ها برپاست به روضه های عموجان همیشه حساسی بیا که روضه ی جانسوز مادر سقّاست نشسته بر روی خاک و کشیده چندین قبر دلش اسیر غم روضه های عاشوراست گذشته از نظرش مشک پاره ی عباس چقدر کودک لب تشنه بین دو دریاست میان علقمه خورده زمین ابالفضلش حسین با قد خم پیش پیکرش تنهاست زمان بوسه به دست بریده اش، دق کرد چه دیده است؟ پناهش مقطع الاعضاست چگونه تیر سه شعبه کشیده از چشمش؟ جواب ناله ی او از چه خنده ی اعداست؟ دلش کنار تن پاره پاره ی عبّاس مدینه رفته، سبب؛ بوی مادرش زهراست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدارمنو بریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن آبروی پسرم رو بردند خبر آوردند که سه شعبه ها به مشکش خوردند خبر اوردند خبرش رو به حرم آوردند پسرم تشنه لب آب افتاد بفدای لب عطشان حسین پسرم غریب و تنها جون داد بفدای لب عطشان حسین ...... چرا رباب اینهمه غصه داره بگید منم‌ شبیه اون ببارم مشک علمدار منو دریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن پسر رباب و با تیر زدن خبر آوردن که به دست همه زنجیر زدند خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدند پسرم آب شد از شرم رباب بفدای سر طفلان حسین پسرم آب نخورده لب آب به فدای لب عطشان حسین ...... کوچه به کوچه کاروان و بردند میخوام سر از رو خاکا برندارم جسم علمدارو به خون کشیدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن روسری هارو به غارت بردند خبر اوردن دخترارو به اسارت بردند خبر اوردند گوشواره هارو غنیمت بردند پسرم رو سنگ بارون کردند بفدای صوت قرآن حسین سرم بچه م رو پر از خون کردند بفدای لب عطشان حسین ✍ .@navaye_asheghaan
. بند اول باز مدینه و داغِ، مادری که حزینه لحظه‌های آخرِ، بی‌بی ام‌بنینه حالا که میمیرم، کاش بیای عباسم تو که دستای رشیدی داری نمیخوام زحمت شم، واسه زین‌العابدین کاش بیای تابوتمو برداری با داغ تو سینه‌ام میمیرم ام بی بنینم میمیرم کاش زهرا نیاد که شرمنده‌ام زهرا رو ببینم میمیرم یا ام‌الابوالفضل ادرکنی بند دوم سر نمیشه شبای، روضه‌های مدینه روضه امشب خونه‌ی، بی‌بی ام‌بنینه روضه‌خون زینبه و، میگه ای مادر جان تو خرابه لاله‌مون پرپر شد انقدر با کعب نی، زدنش که عاقبت دختر سه‌ساله‌مون پرپر شد از اون شب که گم شد، غم توی چشمای پر از احساسش بود وقتی زجر آوردش از صحرا دنبال عمو عباسش بود یا ام‌‌الابوالفضل ادرکنی بند سوم یادش اومده حالا، حرفایی که شنیده یاد اون سوالی که، از بشیر پرسیده از حسینم چه خبر، کاشکی جون بدن براش همه عالم زیر این چرخ کبود باورم نمیشه که، میگی تشنه کشتنش آخه اونجا مگه عباس نبود باورم نمیشه افتادی رو سینه‌ات نشستن یا مظلوم حتی روی نیزه نامردا چشماتو نبستن یا مظلوم واویلا حسینم واویلا .@navaye_asheghaan
. تــوی آخـرین شبت گریه نکن داره می سوزه لبت گریه نکن تــو رو جون زینبت گریه نکن دیگه بسه شدی آب خـودتو نــده عذاب چرا آب نمی خوری شدی خیره به رباب *(مادر ادب     مادر وفــا   ام بی بنین    ام الشهدا) ۲ چرا مضطرب شدی و سر به زیر جــواب سـوالمو بــده بشیــر مگه دختــر علی میشه اسیر!؟ چرا مونده بی کفن بــدن حسیــن مـن بــرام از غریبیــه پسـرم حرفی بزن غصه ی حسین    می کشه منو من به کی بگم    داغ پیــرهنـو *(مادر ادب    مادر وفــا   ام بی بنین   ام الشهدا) ۲ بــرا پیکــرت دیــگه رمــق نمونــد پیش تو هر کسی از فرات میخوند ناله هات قلب بقیعو مــی سوزوند داره می باره چشات پُــرِ حســرت نگــات ذکر "یا حسین حسین" همیشـه روی لبـات روضه میخونی  واسه کربلا گریه می کنی    یاد عاشورا *(مادر ادب      مادر وفــا   ام بی بنین     ام الشهدا) ۲ @navaye_asheghaan
. دم غروبای مدینه کنج بقیع میره میشینه این که میگه لا تدعونی ام الادب ام البنینه توسلش بوده همیشه به مادر حسین و زینب میگه خودم با چهار تا بچه م فدا سر حسین و زینب تا میاد صداش یا حسین رو لباش همه گریه میکنن با صدای ناله هاش وای.           حسین بند دوم باز روی خاکا قد خمیده تصویر چند تا قبر کشیده ویلی علی شبلی می خونه این مادر چهار تا شهیده میفته رو پای رباب و غروب پیش سکینه میره به یاد مشک پاره پاره میخواد حلالیت بگیره میخوره زمین شده ام بی بنین میگه بچه مو زدن با عمود آهنین وای.          حسین هر جا که می‌ره پا می‌زاره ابر بهار میشه میشه می باره از صبح تا شب حرفش همینه مردم حسین مادر نداره شنیده سر ها رو بریدن شنیده معجرا رو بردن شنیده توی کوچه بازار چجوری دخترا رو بردن از کفن میگه واسه مرد و زن میگه از جای پاهای اسب روی یک بدن میگه وای.       حسین ✍ .@navaye_asheghaan