eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به اوّل ماه رجب شد جلوه گر ماهي تمام کامد از هفت آسمان و مهر گردونش سلام اختر چار آسمان و آسمان هفت مهر يوسف دو فاطمه نور دل خير الانام نسل در نسلش همه خير الورا خير البشر خود امام ابن امام ابن امام ابن امام مشعل بزم معارف باقر کلّ علوم کعبه ي دل، قبله ي جان، رهنماي خاص و عام عالم هستي که چون لب بر تکلّم وا کند از دمش جوشد کليم و از لبش خيزد کلام شهريار ملک امکان کز تمام ممکنات ذکر او خيزد هماره فيض او جوشد مدام در وجود حضرتش کلّ محمّد (ص) جلوه گر پيشتر از خلقت نورش محمّد (ص) داشت نام گه به نخلستان ورا بيل کشاورزي به دوش گه به بام آسمان خورشيد را گيرد زمام بي ولاي او همه رفتار عالم نادرست بي وجود او همه طاعات خلقت ناتمام اين عجب نبود که مولانا عليّ بن الحسين گيرد از او همچو پيغمبر ززهرا احترام با ثواب خلق اگر زاهد ندارد مهر او دوزخش بادا حلال و جنّتش بادا حرام علم، پاي کرسي تدريس او دارد جلوس معرفت در پيش پاي جابرش کرده قيام تا بود روشن چراغ علم او در سينه اش روز دشمن شام گردد چون به نطق آيد هشام مکتب من باقريّ و مذهب من جعفريست نيست جز آنم طريق و نيست جز اينم مرام مهر فرزندانم او مانند جان در سينه ها نطق شاگردان او چون تيغ برّان در نيام اي سلاطين را به سوي آستانت التجا وي خلايق را به ديوار بقيعت ازدحام باقر آل محمّد نجل زين العابدين جدّ و باب و مادر و آباء و اجدادت کرام رهروان فرش را مهر تو در دل روز و شب ساکنان عرش را مدح تو بر لب صبح و شام جابر جعفي که بحر دانشش در سينه بود بود از درياي علمت قطره اي او را به جام سائل کوي تو تا صبح قيامت مرد و زن تابع حکم تو تا پايان هستي خاص و عام گر چه قبر بي چراغت مي درخشد در بقيع چون خدا در قلب مردان خدا داري مقام اين عجب نبود که در بازار علم و حکمتت راه پيمايي کند يوسف به عنوان غلام مي فروشد ناز، مؤمن بر گلستان بهشت آيدش بويي گر از خاک بقيعت بر مشام ني عجب اي کعبه ي دل در همه دوران سال گر طواف آرد به گرد کعبه ات بيت الحرام شخص پيغمبر تو را از سوي حقّ گويد درود جابر از ختم رسل بر حضرتت آرد سلام چار سالت بود با تيغ بيان و تير علم شام را کردي به چشم پور بوسفيان چو شام با بيان زنده ات در قصر بيداد يزيد يافت زخم سينه ي آل محمّد التيام تا بگويي نيست جايز در بر ظالم سکوت بر تمام نسل ها از کودکي دادي پيام از تو گشته آفتاب علم و ايمان جلوه گر وز تو باشد مکتب قرآن و عترت را قوام در کتاب نخل «ميثم» سطر سطر و بند بند وصف تو حسن شروع و مدح تو حسن ختام .استاد سازگار السلام @navaye_asheghaan
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام منشأ کل کمال و باقر کل علوم هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا زخم دل را می‌دهی با یک نگاهت التیام ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام... کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان روز در چشم یزید بی‌حیا آمد چو شام لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت طشت رسوایی او افتاد از بالای بام تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام خیمه‌های آل عصمت را که آتش می‌زدند می‌دویدی در بیابان اشک‌ریز و تشنه‌کام... ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام بارها آوردت از شهر مدینه تا دمشق از وجودت هتک حرمت کرد جای احترام گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش گاه زد زخم زبان و گاه می‌زد اتهام حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام بس‌که بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام تا به صحرای منا گریند بهر غربتت حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام دوست دارم بر تو گریم در بیابان بقیع کرده‌اند این گریه را بر من حرامی‌ها حرام در کنار قبر بی‌شمع و چراغت روز و شب هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام بر تو می‌گریم که بردی کوه غم از کودکی بر تو می‌گریم که شد با خون دل عمرت تمام... استاد حاج غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
سلام ای شمع جمع آفرینش سلام ای نور چشم اهل بینش سلام ای نقطۀ پرگار دانش سلام ای ابر گوهر بار دانش سلام ای پنجمین مرآت احمد سلام ای باقر آل محمّد تو خورشیدی و کلّ علم نورت تمام آفرینش در حضورت خردمندان عالم پای بندت دل اهل طریقت در کمندت تمام معرفت از مکتب تواست تمام علم جاری از لب تو است جمال اقدس جان آفرینی چراغ و چشم زین العابدینی سعادت آیتی از خنده‌ی تو ولایت تا قیامت بنده‌ی تو جنان کوی فقیر مستمندت جهان آفرینش پای بندت بهشت و حور بی یادت فراموش چراغ علم بی‌نور تو خاموش بهار روح بی‌فیض تو پاییز هوای خلد بی‌مهرت غم‌انگیز سلام روح بر روح پیامت رود نور بر نور کلامت تو بر شور آفرینان شور دادی تو بر چشمان جابر نور دادی تو باب اللّهی و حقّ الیقینی تو نور نور و جان جان دینی عبادت سجده بر خاک تو برده ولایت آب از جوی تو خورده توکّل خاک ایوان رفیعت توسّل نقش دیوار بقیعت ز حسن خلقت ای دریای غیرت نه تنها دوست، دشمن هم به حیرت امام پنجم و معصوم هفتم محمّد را تو فرزند از اب و امّ مه دو فاطمه از پن اختر دُر شش بحر و بحر هفت گوهر ادب یک شاخه گل از بوستانت رجب نهر بهشت دوستانت به خلق و خلق و خو کلّ صفایی همان خُلق عظیم مصطفایی تو را مرآت احمد آفریدند محمّد را محمّد آفریدند گهی جنّ و ملایک پای بستت گهی بیل کشاورزی به دستت عرق می‌ریخت از لوح جبینت و گوهر بر جمال نازنینت همای روح بی‌تو پر ندارد ریاض زهد بی‌تو بر ندارد تو خورشید همه افلاکیانی که از رحمت چراغ خاکیانی دل لاهوتیت را درد و داغ است مزارت بی رواق و بی‌چراغ است شما را از ولادت تا شهادت عطا و جود و احسان بوده عادت شما کردید با دشمن مروّت شما دادید فرمان اخوّت شما بودید و دریای کرامت شما کردید بر دلها امامت شما راه هدایت را نمودید شما باب ولایت را گشودید شما روشنگر راهید آری من ﷲ و الی اللّهید آری عبادت بی‌شما امضا ندارد اطاعت بی‌شما معنا ندارد شما آیات را تعبیر کردید اطیعوﷲ را تفسیر کردید تأسّی بر شما یعنی هدایت اطاعت از شما یعنی ولایت شما دانید «میثم»هر چه بوده سر تسلیم بر این خاک سوده استاد حاج غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
بانوای کربلایی صلی الله علیک، یه سلام که میدم رو به حرم به حرم میرسه پای دلم صلی الله علیک ، دل من به همین حرفا خوشه آخه دوری ازت منو می‌کشه ای قرار من ، با تو میگذره روزگار من گره میخوره ، بی تو کار من جان دلم من به هوای تو ، گریه برای تو به خوبی های تو ، محتاجم خدا می‌دونه به ، شبای جمعه ی کرببلا ی تو محتاجم یا لیتنا کنا معک حسین سلام الله علیک **** آرام جان من ، تو به داد دل من میرسی ای رفیق روزای بی کسی آرام جان من ، دیگه قدرتو بیشتر می‌دونم تا ابد پای خیمت میمونم میخونم ازت ، تا که اسم شما بیاد وسط ضربان دلم میگه فقط ، جان دلم من به حبیبتو ، چشم طبیبتو اسم غریبتو ، محتاجم من به محرمو ، به شال و پرچمو به بوی سیب تو ، محتاجم یا لیتنا کنا معک حسین سلام الله علیک **** صلی الله علیک ، خدا میدونه دلتنگیم آقا خیلی وقته نرفتیم کربلا صلی الله علیک ، یه نگاهی به چشمای ترم چه خبر از اون ایون و حرم ای پناه من ، تو میدونی چیه صلاح من همه هستیو تکیه گاه من ، جان دلم من به امان تو ، رحمت خان تو رقیه جان تو ، محتاجم من به اجابت ، دعا به ساعته دم اذان تو ، محتاجم یا لیتنا کنا معک حسین سلام الله علیک @navaye_asheghaan
چه میخواهد لبِ تشنه به غیر از لطف بارانی چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شبِ طولانی و تسبیح و سجّاده چه میچسبد بهارِ زود هنگام اند، شبهای زمستانی توکّل بر توسّل کن، توسّل بر توکّل کن درین دنیای حیرانی، درین دریای طوفانی اگر تا شام میخندی، اگر تا صبح میخوابی تو از مُردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟ خلاصه بار باید بست، یا امروز یا فردا مَده از کف مَجال این دو روزی را که مهمانی نیاز مستمندان را بِنه بر دیده یِ منّت مباد آنکه بگیرد دامنت را آهِ انسانی اگر آشفته ات کردند یعنی لایقِ وَصلی به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شَبستانی مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامَنَت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جُور عاشق را کسی گردن نمیگیرد گناهش را زلیخا کرد، یوسف گشت زندانی به لطف گریه کارِ طفل بهتر راه می افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بِگِریانی اگر چه گریه یِ هجران شکسته میکند ما را ولی از آب پیشانی ست بهتر، چینِ پیشانی گِره هایی ست در عالم که بی تو وا نخواهد شد نمی آید به کارِ این گِره ها هیچ دندانی دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم؟ به من از تو فقط هجران رسید آنهم چه هجرانی ... همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شامِ غریبانی، عجب شامِ غریبانی سَرِ پیراهن تو، گریه یِ ما را درآوردند میان این همه کُشته چرا تنها تو عریانی /علی اکبر @navaye_asheghaan
‍ مناجات و روضه جانسوز_حضرت اباعبدالله علیه السلام _ ویژه شب جمعه🎤 _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد *شب زیارتی ابی عبدالله ست،آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر ازاون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا  روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم  قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...." یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال.... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند .... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین ...... *صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله* با همین حال خوشت شب زیارتی ابی عبدالله است حالا که چشمت گریان شده امام صادق علیه السلام فرمود:ابی عبدالله به گریه کن هاش نظر میکنه الان ابی عبدالله داره به تک تکمون نظر میکنه فرمود اثر این نظر حسینم اینه برا گریه کن هاش خود حسین استغفار میکنه حالا میخوای نامتو جزو زایرینش هم بنویسن یا نه ؟؟ به نیابت هم همه شهدامون شهدای این مکان مقدس شهدایی که خانواده هاشون شرف حضور دارند بالاخص شهدای گمنام عرض سلام کن از همه التماس دعا : اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💫💫💫 @navaye_asheghaan
. ✅بند اول منم اون که نوکر دربه درم با گناهام آبروتو میبرم با همین روی سیاهم میدونی تو سپاه تو سیاهی لشکرم حتی اون لحظه که سینه میزنم دلم و خالی نکردم از ریا توی سینه زنی بلند میگم آقا جون منم ببر به کربلا سینه میزنم ولی بی علت با غیبت میزنم به رفقای هیاتیم هی تهمت از تموم شهدا جا موندم وا موندم من با اخلاق بدم رفیقامو رنجوندم اغفرلی یا الله بحق ثارالله یا الله ✅بند دوم ادعا دارم که من مسلمونم منی که نمازمم نمی خونم میدونم مدیونم اما ندارم عکس یه شهید روو دیوار خوونم تو بخوای من عاقبت بخیر میشم مثه جُون و حبیب و بریر میشم بدم اما تو بخوای میشه منم شبیه حرُّ و مثه ظهیر میشم من از اعمال بدم شرمندم تا زنده م خوب میدونم که سیاهه پیش تو پرونده م تو ولی آقا نکردی تردم نا مردم به علیِ اکبرت ببخش جوونی کردم اغفرلی یا الله بحق ثارالله یا الله ✍ . @navaye_asheghaan
خدا کند برسم کربلا، شب جمعه هوا هوای حسینیه‌ها، شب جمعه رسیده این دل من تا خدا، شب جمعه شب زیارت مخصوص سیدالشهدا شب زیارت ارباب ما، شب جمعه حوائج همگی مستجاب خواهد شد رواست حاجت دل با دعا، شب جمعه «حسین» گفتم و در بین روضه می‌شنوم صدای مادر سادات را شب جمعه خدا کند که همین روزها حرم باشم خدا کند برسم کربلا، شب جمعه حرم بیایم و بر سینه مهر غم بزنم کنار مرقد شش گوشه از تو دم بزنم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ =الٰلّهُمَ؏َجِّلِ‌لوَلیِّڪَ‌اَلْفَـ💓رَجْ‌= ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب زیارتی ‌چه قدر زیباست سپردن تمام وجود به حضرت امام حسین .. السلام‌علیک یا‌ابا‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🌱 میگفٺ: فقطـ اسـیرِ امام‌حســین‌{ع}باش خیرمیبینے صبحتون حسینی♥️ «لبیک یاحسین»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ 🥀جـمعـه_هایم بی تو بی مـعـناسـت مـهـ💓ـدی جان بیا 🦋دل درون سـینـه ام تـنـهاسـت مــهــدی جـان بیـ🤲ـا 🥀در فراقت می چکداشـ💧ـڪ روان ازدیـــده ام 🦋حال و روز خلوتم غوغـ😭ـاسـت مـهــدی جـان بـیـا 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
چقدر اشک بریزم ز جـدایی آقا من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا همه دارند به تنهایی من میخندند به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو کاش میخورد دلـم با تو هـوایی آقا بیشتر از همه دنبال مـن و کار منی من کی ام دربدِر بی سر و پایی آقا به خدا معترفم نوکـر بد یعنی من آمدم بر درت ای شاه، گـدایی، آقا تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم یار و غمخـوار منِ زار شمـایی آقا امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین من ندارم بخدا خـرده حیـایـی آقا مادرت واسطه باشد همه را می بخشند قبل آنکه ببری کــرب و بلایی آقا : غـم هجـران تو ای یار مرا شیدا کرد غیبت و دوری تو حال مرا رسوا کرد دوری تو اثر جمع بدیهای من است شرمسارم گنهم چشم تو را دریا کرد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
▪️اللّهمِ عجَلِ الوَلیِکَ الفِرجَ▪️ 🔘(۲۹جمادی الثانی)؛ سالروز، رحلت شهادت گونه،شریکه الحسین،نائبه الزهرا(س)، امُ کلثوم(سلام الله علیها) رابه محضرحضرت ولی عصرامام زمان(عج)،محبّین حضرتش، وشما ستایشگران اهلبیت(ع) تسلیت عرض مینمائیم. هم خواهر و هم دختر معصوم تویی مظلوم‌تر از زینب مظلوم تویی ای شاعره‌ی حماسه‌ی عاشورا! بانوی شرافت، «امّ‌کلثوم» تویی @navaye_asheghaan
هرچند درک‌ ناقص ‌تاریخ کافی نیست در اینکه حق با توست ‌اما اختلافی ‌نیست معنای اینکه عده‌ای حق را نمی‌بینند جز گم‌شدن در یک مسیر انحرافی نیست باید علی ‌گفت ‌و علی ‌خواند و علی ‌فهمید فرصت ‌برای ‌گفتن‌ حرف اضافی نیست کم‌ نقره‌داغش ‌کن‌ ترک‌هایی ‌که ‌در کعبه‌ست پیش ‌دهان ‌دشمن حیدر شکافی نیست هذیان ‌نگویید! ‌ازدواج نور با ظلمت چیزی ‌به‌جز فکر و خیال ‌و قصه‌بافی نیست بنت‌الهدی در بیت گمراهی معاذالله! آن وقت می‌گویند باورها خرافی نیست زخمی اگر خوردید چوب کفرتان بوده چسباندن‌ این ‌وصله‌ها راه تلافی نیست حسن‌ختام این غزل با تیغ در راه است وقتی برای دست بردن ‌در قوافی نیست ✍ @navaye_asheghaan
قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست نوکر شدن، سلمان شدن، منّا شدن کم نیست اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست اصلا از آنجایی که او زِینِ أَبِ ثانی‌ست باید بگویم زینت بابا شدن کم نیست در جان دختر حُسن مادر می‌کند جلوه حانیه و حنانه و حسنا شدن کم نیست باید که کوثرزاده را کوثر صدایش کرد آیینه‌ی صدیقه‌ی کبری شدن کم نیست مادر به اولادش دلش گرم است، بی تردید چشم و چراغ خانه‌ی زهرا شدن کم نیست حوریه‌ای از حوریان دامن زهراست إنسیه‌ی إنسیة الحورا شدن کم نیست از برکت زانو زدن در محضرش یک عمر ساره شدن، هاجر شدن، حوا شدن کم نیست در باطن او نور عصمت می‌شود پیدا الگوی زهد و پاکی و تقوا شدن کم نیست بی شک پناه حجت حق، زینب کبری‌ست با این مراتب، زینب صغری شدن کم نیست با یک نظر بر چهره‌ی ماه بنی هاشم پی می‌بری تاج سر سقا شدن کم نیست زهرا و اولادش شفیع المذنبین هستند از شافعان محشر فردا شدن کم نیست مرثیه‌اش اشک ملائک را در آورده مرثیه‌خوان عصر عاشورا شدن کم نیست با لشگر آمد کربلا، بی لشگرش کردند یک نصف روز و این همه تنها شدن کم نیست خارمغیلان، ظلمت شب، سایه‌ی دشمن شب تا سحر آواره‌ی صحرا شدن کم نیست با یاد عصر روز عاشورا زمین خوردن یا با عصا از بستر خود پا شدن کم نیست ✍ @navaye_asheghaan
بـیـگـانـه نـیـسـتم، ولـی بـی‌لیـاقـتـم در نوکری به محضرتان کم سعادتم کم گـفـته‌ام ز غـربـت و تنهایی شما من را بـبخـش خواهـر آقـای کـربلا تو بی‌کران‌ترین نفسِ خواهرت شدی در شام و کوفه یار و کَسِ خواهرت شدی تو پا به پای زینب و یک کاروانِ عشق غربت کـشـیـده‌ای دَمِ دروازۀ دمشق در کـربـلا مقـابلِ چشمانِ مضطرت پـاشـیده شد ز هم، تَنِ پاکِ برادرت رأسِ بـریده دیـده‌ای و نـیـزه دیده‌ای کِی از حسینِ بی‌کفنت دل بریده‌ای؟! هم کَعبِ نیزه خورده‌ای از نانجیب‌ها هم دیده‌ای حکـایتِ شَیبُ الخَضیب‌ها گودال رفته‌ای و غمش را چشیده‌ای تو کـمتر از مصـیبتِ زینب ندیده‌ای همراهِ فاطمه به سر و سینه می‌زدی حرفی ز بی‌کسیِ خود اما نـمی‌زدی بـانوی کـربـلا، سر و جانم فـدایـتان من را ببخش، کـم بنوشتم برایتان اصلا خودِ تو خواسته‌ای اینچنین شود تا زیـنبت یگـانه صبورای دین شود مانندِ مجتبی که خودش را غریب کرد ذکرِ حسین را به دو عالم مُجیب کرد مانند او که خواست حسینی شود جهان می‌خواست کربـلا بشود قـبـلۀ زمان بـانو تـو هـم فـدایـیِ ایـمـانِ زیـنـبـی محوِ صدای گرمِ حسین جانِ زینـبی ای کوثرِ علی، تو خودت جانِ عفتی هم کُفْوِ زینبی و تو هم کوهِ عصمتی لطفت هـمیشه شاملِ احوالِ نوکـرت جـایم بده به زیرِ پَرَت، جانِ مادرت 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی تمام عـمر زیر سـایـۀ تـاج سـرت باشی صدف باشی و بی‌اندازه فکر گوهرت باشی خودت می‌خواستی تحت‌الشعاع خواهرت باشی نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط "زینب" قدم برداشتی گفتی فقط "زینب" فقط "زینب" مدینه از حسن هم یک نفر مظلوم‌تر دارد همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد فدای ام کـلثومی که فرمان از پدر دارد که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد علی می‌خواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست دروغ محضشان کافی‌ست؛ این پیوند ممکن نیست علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست فلانی را بگو شهر نبی دروازه‌ای دارد نمی‌داند مگر که هر کسی اندازه‌ای دارد در این مکتب که حفظ شأن کعبه می‌شود لازم تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنی‌هاشم برادرزاده‌هایت از ادب پیش تو چون خادم حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود شنیدم ساربان نامهـربانی کرده با سرها سوار ناقه خواهرها، سوار نی برادرها چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها گمانم خوب فـهـمیدی پریشانی زینب را که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
ای پـلـه‌هـای مـنــبــر تـو آسـمــان‌هـا پامنبری روضه‌هایت، روضه‌خوان‌ها مثل امیـرالمـؤمـنـیـنی، خـطـبه‌هـایت پیچـیـده در گـوش زمان‌ها و مکان‌ها ای سایه‌بان عصمت تو ماه و خورشید ای در پــنـاه غـیـرت تـو ارغـوان‌هـا هر تازیـانه خطی از غـم‌نـامه‌ات بود ای شانه‌هـایت شرح حال نیـمه‌جان‌ها هـمـراه زیـنب بـیـن گـودال تـفـحـص گـشـتی به دنـبال نـشان از بی‌نشان‌ها همراه زینب در هجـوم سنگ و آتش بـــودی پـــنــاه بـی‌پــنــاه الامــان‌هــا هـمراه زینب روضـه‌های بـاز دیـدی بـازارهـا، رقـاصـه‌ها، آوازخـوان‌هـا 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
ای نامـۀ سـر به مهـر مکـتـوم ای مــادر صـبـر، ام کـلـثــوم! ای لالــۀ بــوســتـــان احــمـــد ای حاصل وصلت دو معصوم مجـهـول جهـانـیان، چو زهـرا چون زهره، ولی به عرش، معلوم نان و نـمـک تو خـورده مـولا در آن شب واپـسـیـن مـحـتـوم مـانـنـد حـسـیـن، گـشته جاری آوازه‌ات از حـــجـــاز تـا روم شــرمــنــدۀ خــطــبـۀ بـلـیـغـت مـنـظـومـۀ هـر کـلام مـنـظـوم در صبر و وقار، همچو زینب پـرونـدۀ ظـلـم کـرده مـخـتــوم هم ظلـمـت کـوفـه از تو نابـود هـم شـام سـیـاه، از تو مـعـدوم جـانـم بـه فــدای خـاک پــایـت ای سـرو خـمـیـده، ام کـلـثـوم! 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
ای که وجود پاک تو آئـیـنـۀ زهـراست هر جا تو باشی اسم بابایت علی آن‌جاست هر جا تو باشی خواهرت آن‌جاست بی‌تردید هر جا تو باشی ردّ پایی از برادرهاست امـا تو پـنـهـانی در این پـیـداییِ روشن این‌گونه پیدا بودنِ پنهان عجب زیباست! تو زینبی تو ام کـلـثومی؛ یکی هـسـتید «صغری» و «کبری» چیدن تاریخ بی‌معناست در خطبه‌هایت خطبه‌های فاطمه جاری‌ست در خطبه‌هایت خطبه‌های مرتضی پیداست تو خطبه خواندی کوفه و شام از نفس افتاد این حرف‌ها تیز است، برنده‌ست، بی‌پرواست از شعله‌های شعرهایت سوخت جان شهر در سینۀ مردم هنوز از گریه‌ات غوغاست از آن روایت‌های سوزان می‌شود فهمید در سینه‌ات تا لحظۀ پرواز عاشوراست 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
کمتر کسی‌ست در غـم من انجمن کند از من سخن بیاورد، از من سخن کند «دل‌هـای جـمـع را کـند آشفته یاد من راضی نمی‌شوم که کسی یاد من کند» یـاد آورم ز قـاسـم و عـبـّاس و اکـبرم چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند غوغای کربلا، غـم کوفه، حدیث شام جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت: باید که لاله جلوه به صحـن چـمن کند از بازگـشـتمان به مـدیـنه کـنـایتی‌ست هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز خوش روبه‌رو مرا به حسین و حسن کند شـرمـنـدۀ مـحـبـّت زیـنب شـوم که آه! بـاید دوبـاره جـامـۀ مـاتـم به تـن کـنـد وقـتی کـفـن بـرای من آمـاده می‌شـود او بـاز گـریـه بـر بـدن بـی‌کـفـن کـنـد 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤ای پشت و پناه قافله چون زینب 🕯همراز نماز نافله چون زینب 🖤در شام نیفتاده‌ای از پا بانو 🕯یک لحظه در این مقابله چون زینب 🖤 وفات جانسوز حضرت ام کلثوم سلام الله علیها تسلیت🖤 🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
. جدید علیهاالسلام و حضرت سیدمحمد عموی امام زمان علیهماالسلام السلام‌علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید از جرم و گناه دیده استغفار کرد که مرا در محضر تو مانع از دیدار کرد ای گل نرجس خجالت می کشم از چشم‌خود با گناهانش مرا پیش نگاهت خار کرد توبه از آن سیّئاتی می کنم که روز وشب رفتنم تا خیمه ی سبز تو را دشوار کرد عفو کن این نوکری را که پس از هر توبه اش روبه رویت هر گنه را باز هم‌ تکرار کرد خوب می دانم اگر در خواب غفلت رفته ام باز یک گوشه نگاه تو مرا بیدار کرد کاش برگردی بزودی،ای طبیب دردها نوکر بیچاره را هجران تو بیمار کرد بی تو این دنیا نباشد جز جهنم،حق بده دوری ات قلب مرا از زندگی بیزار کرد آخر ماه جمادی آمده وقت عزاست درد های سینه ات، اشک تو را بسیار کرد داغ عمّه یک طرف، داغ عموجان یک طرف می دهم حق، روضه ها چشم تو را خونبار کرد عمّه جانت امّ کلثوم است دیگر محتضر کربلا تا شام ِمحنت، قلب او را زار کرد دارد از یک عمر درد و غصّه راحت می شود روز و شب بر حاجت ِمرگ خودش اصرار کرد هرگز از یادش نرفته شام و رقص مست ها گریه ها در کوچه ها از خنده ی انظار کرد بود شهزاده ولی بر تن لباس پاره داشت از چه دشمن عمه ات را راهی بازار کرد لحظه ی مرگش شده آن موقع که او را یزید وارد بزم شراب شام با اجبار کرد @navaye_asheghaan