eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
381 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
15. مناجات امام زمان ع.mp3
5.52M
(عج) باز هم، آمد و بي تو ندبه هاي فراق ميخوانيم شايد اينجايي و نمي بينيم يا كه هستي ، كجا ؟ نميدانيم بيقراريِ جمعه هاي تو را چند قرن است ابرِ بارانيم صبح ، اميدوارِ آمدنت عصر، از خيلِ نا اميدانيم كاش روزي به خويش مي ديديم چون تو صبح و مساء ، گريانيم صبح ، گريان راسِ بي پيكر عصر ، گريان جسم عريانيم صبح گريان طفل بي شيريم عصر گريان شاه عطشانيم شاعر: .
چشم دیدار ندارم شده ام کورِ گناه رو که رو نیست ولی تشنه‌ ی دیدار توام آرزو بر مـن آلــوده روا نیست، ولـــی کاش یک روز ببینم که ز انصار توام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
3. ادامه مدح.mp3
4.21M
(علیه السلام) میدونی این یا علی که میگی ، چکار میکنی ؟ این علی که میگی ، جکر حضرت زهرا رو حال میاری وقتی میگی یا علی ، جگر فاطمه حال میاد ، چون برا مظلومیت علی ، جانش رو داد ، صورتش رو داد ، پهلوی شکسته داد ، علی ، علی ، علی ... من که الف بوده و دال توام در فلک عشق ، هلال توام شیفته ی صوت بلال توام کین همه شور است به غوغای من نیست کسی غیرِ تو مولای من مست تولای توام یا علی خاک کف پای توام یا علی عاشق و شیدای توام یاعلی : مرغ دلم دستخوش نام توست دام چه حاجت ، همه جا رام توست فکر تو ، عشق تو ، نام توست ساقی و پیمانه و صهبای من نیست کسی غیر تو مولای من مست تولای توام یا علی خاک کف پای توام یا علی عاشق و شیدای توام یاعلی این بیت که خواندم ، شناسنامه من مُهر یا علی دارد ، این عین روایت است ، چون پیامبر اسلام (ص) فرمودند : عُنوانُ صَحيفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَليِّ بنِ ابي‌طالب عليه‌السلام. فردای قیامت که پرونده محب امیرالمومنین رو میدهند دستش ، رو صفحه اولش نوشته هذا محب علی ابن ابیطالب ، با همین آرم میروی تو بهشت ، این محب علی ، قسیم النار و الجنه ، امیرالمومنین علی (علیه السلام) ، منم ز شهر ولایت ، ز کوی سوختگان شناسنامه ی من ، مُهرِ یا علی دارد اتریش ، مرکز اسلامی وین
( علیه السلام ) خشکی ام رفت و وصل دریا شد سردی ام رفت و فصل گرما شد فارغم از خودم ، خدا را شکر آسمانی شدم ، خدا را شکر آمدی و دلم نجات گرفت باز هم مُرده ای حیات گرفت ای حیاتِ مجدّدِ دنیا دومین یا محمدِ دنیا یا من اَرجوهِ آستانِ لبم پنجمین رکعتِ نماز شبم ای که تنها خدا شناخت تو را مثلِ بیتُ الحرام ساخت تو را قافیه های بیت ما تنگ است در مقامت کُمیتِ ما لنگ است ای نسیمِ پر از بهارِ حسین حسنی زاده ی تبار حسین قبله ی مردمِ مدینه تویی حسنِ دومِ مدینه تویی ای ، ظهور پیمبر اکرم حاصل وصلت دعا و کرم مادرت دخترِ کریمِ خدا پدرت حضرتِ کلیمِ خدا وسط هفته ها برای منی التماس سه شنبه های منی سرِ شب ، فکرِ نور تو بودم فکر شب های طورِ تو بودم خواب سجاده ی تو را دیدم صبح دیدم کنارِ خورشیدم تو تولایِ دفترم هستی قسمِ نون والقلم هستی بر بالِ جبرئیل زدی مزرعه داشتی و بیل زدی بهترین میوه ی تو ایمان بود گندمِ کالِ تو پر از نان بود بی تو این حوزه ها کمال نداشت میوه ای غیر سیب کال نداشت وقت آن است اجتهاد کنی بی سواد مرا سواد کنی اگر علمِ تو را حساب کنند زندگیِ تو را کتاب کنند علم و اخلاق می شود با هم آدمی می کند بنی آدم پرِ جبریل ، زیر پای تو بود گردن آویزِ بچه های تو بود میوه ی بهتر از رطب سیب است باعث التیام تب ، سیب است سیب جنت الاعلاست پس شفای تب تو ، « یا زهراست » چه کسی گفته بی مزاری تو یا چراغِ حرم نداری تو قبرِ تو بارگاهِ توحید است شمعِ بالاسرِ تو خورشید است چه کسی گفته سایبانت نیست صحن در صحنِ آسمانت نیست که آسمان نمی خواهد که سایبان نمی خواهد تو خودت سایبان دنیایی بهترینِ آسمانِ دنیایی شعر مثنوی :
1. اصلا نیاز نیست.mp3
5.47M
( عجل الله تعالی فرجه ) ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... امروز هر کی برا جدت یه قدم برداشته ، تو دعاش کردی .. چون اینا اومدن ملاقات کنن زندانی غریبِ بغداد رو .. میدونی تو این چندیدن سالِ زندان یه نفر نیومد ملاقات آقا ... اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... یک لحظه ام مرا زِ نگاهت جدا نکن کارِ مرا خودت به سلامت تمام کن تا پیشِ مادرت نرود آبرویِ من یک بار هم شده به غلامی صدام کن وقتی غروب ، وقت سحر ، وقتِ ظهر و عصر یادم تو داده ای که بگویم گدام کن حالا که غیرِ حجر تو دیگر ملال نیست گاهی به وصل دردِ مرا التیام کن چون جدِ خود تو پیش سلامی به نوکرت یک بار هم بگو تو به آقا سلام کن در خدمتیم و حیف که آن را دوا نیست ما را عزیزِ فاطمه لطفِ مدام کن بارانِ رحمت است توسل به جد تو یک روضه مهمانِ خودت این غلام کن « وَالشِّمرُ الجَالسٌ » همین یک اشاره بس یارب بیا و رحم به اهلِ خیام کن ... @navaye_asheghaan
352.7K
. : ای گمشده ی مردم عالَم به کجایی ؟ کی از مهِ رخساره ی خود پرده گشایی ؟ : ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی هر جمعه که آید به امیدیم که بیایی ( آقا به کجایی ؟ مولا به کجایی ؟ ) ۲ .@navaye_asheghaan
352.7K
. : ای گمشده ی مردم عالَم به کجایی ؟ کی از مهِ رخساره ی خود پرده گشایی ؟ : ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی هر جمعه که آید به امیدیم که بیایی ( آقا به کجایی ؟ مولا به کجایی ؟ ) ۲ .
1. میرداماد ـ پایان سال.mp3
8.6M
( عجل الله تعالی فرجه ) پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد هر روز با گناه دلت را شکسته ام بین من و تو این همه عصیان حجاب شد گفتند : پای نامه ی ما گریه می کنی حال شما ، ز دیدن نامه خراب شد با این وجود تا که گِره خورد کار من یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای آوای اَلرحیل ، به جانم ، عذاب شد امسال هم گدای شب جمعه ی حرم با یک دعای مادرتان بی حساب شد ما را بخر عزیزِ دلِ شاهِ کربلا جان کسی که صورتش از خون ، خضاب شد نازم به بانویی که به معراج قتلگاه در پاسخش نوای اِلَیّ خطاب شد گودال فوق عرش و تجلی رب آن در پاره حنجرِ پسر بوتراب شد عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم زینب چگونه وارد بزم شراب شد ... ؟ @navaye_asheghaan
1. ای سایه ات.mp3
4.56M
( علیه السلام ) ای سایه ات فِتاده به رویِ سرم حسین معنایِ واقعیِ اصولَ الکرم « حسین » ( هان همه میگید با هم حسین ؟ « فَما اَحلی اَسْمائَکم » پس نام هايتان ، چه شيرين است ... (قسمتی از زیارت جامعه کبیره) یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای سفره تو شدم محترم «حسین » لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدرومادرم « حسین ... » کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من ، « حرم ، حسین » من سالهاست دربه درِ روضه توام داغ تو را به جان ودلم میخرم « حسین » تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم « حسین »
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مولای من،،، طاقتم تاب شد و از تو نیـامد خبری جگــرم آب شـد و از تـو نیامـد خبری عاشقانی که مدام از فـرجـت میگفتند عکسشان قاب شدو از تونیامد خـبری ،،، امشب یه جوری سلام میده به جدش ، هم روضه میخونه ، هم سلام میده،،، من خودم رو میگم ، چیزی نمی فهمم از روضه ی ابی عبدالله ، چیزی نمی فهمم از مصیبت های امام حسین ، کسی که مصیبت ها رو درک میکنه ، امام زمان ارواحنا فداست،،،میگه یا جدّا ، صبح و شام برات گریه میکنم،،،آنقدر گریه میکنم تا اشکم مبدل به خون بشه،،، من چیزی نمی فهمم ،جای که امام رضا ( علیه السلام ) می فرمایند:« إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا »روز عاشورا ، پلک های مارو زخم کرده،،، قربونت برم ، آقا آقا آقا،،، رباب شب و روز گریه میکرد ،میگن یک سال بیشتر زنده نماند بعد از عاشورا،،، بی بی زینب همینطور،،، رقیه اونقدر گریه کرد تا گوشه ی خرابه،،، بابا رو مجبور کرد بیاد دیدنش ، گفت بابا بیا ، خسته شدم بابا،،، بابا بیا منو با خودت ببر بابا،،، _مگـه نگفــتی بـر میگـردم _بیا میخــوام دورت بگـردم _عمه رو خیلی خسته كردم _دختـــرت از دنیـــا بریـده _بعدِ تو هیچ خوشی ندیده _ببین موهام ، دیگه سفیده بابا بابا،،،، قربون اشک چشمت برم ، آقا بهت نگاه کرده،،، بگو آقا ، می میرم اگه تو_کربلا برات گریه نکنم ، آقا می میرم اگه چشم خشک از کربلا برگردم،،، : _گفتم که آب را ببرم خیــمه ها ، نشد _شرمنده ام به خدا بگو بچه ها ،نشد قبلا هم عرض کردم ، دو طایفه بودند که روز عاشورا نرسیدند،،، یک عده بعضی از فرشته ها بودند ، که اجازه گرفتند بیایند کمک ابی عبدالله بکنند،روز عاشورا بجنگند ، که وقتی اومدند صحنه ی جنگ تموم شده بود ،گفتند خدایا چه کنیم ؟ تموم شده به فیض نرسیدیم،،، خطاب آمد اینجا بمانید ، محافظ قبر امام حسین باشید که این فرشته ها هنوز هم هستند ، که گفتم چقدر زائر ارزش داره درب خونه ی ائمه،،، پیغمبر خدا (ص) به این فرشته ها میگه ، زوار حسین من ، وقتی دعا کردند ، شما براشون آمین بگید،،، امیرالمومنین بهشون میگه ، زوار حسین(س) من وقتی مریض شدند ، شما عیادتشان بروید،،، فاطمه زهرا(س) میفرمایند ، به این فرشته ها ، شما تا درِ خونه ، زائرای حسین منو بدرقه کنید،،، این ها یه طایفه بودند ، برای یاری مولا نرسیدند و جاموندند،،،که اینقدر زائر ارزش داره و عزیزه برای ابی عبدالله و ائمه،،، اما یه جماعتی بودند اومدند کمک عمر سعد ، که اونها هم نرسیدند ، اومدند گفتند امیر ، ما چه کنیم ؟ نرسیدیم ؟،،، در ثواب قتل حسین(ع) ،میخواهیم شریک بشیم،،،؟؟؟ میدونید چی دستور داد ؟،،، گفت: اسباتون رو نعل تازه بزنید،،، بدنش رو زیر سُم اسب ها،،، _تنِ سـالار زینـب بـه زیـر سُـــم مَرکـــب _به خون غلطیده یارب حسین کفن ندارد،،، من چی بگم ؟،،، به خدا نمیتونم حقشو ادا کنم ؟ من نمی فهمم امام حسین(ع) کیه ؟ کربلا چیه ؟،،، زائراش کی هستند ؟،،، همش معجزه است ، ارباب داره قدرت نمایی میکنه ، این همه زائره ، یکی گله نداره،،، همه غرق عشق مولا،،، تازه برگرده چقدر تعریف میکنه ، که اربعین،،،
( علیه السلام ) تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن لافتی الا علی و لا کریم ، الا حسن شب کربلا مثل روز است روشن ( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... ) شب کربلا مثل روز است روشن بقیع تو اما ، شبی تار دارد ضریح حسین است شش گوشه اما ولی دورِ قبر تو دیوار دارد تو در کوچه های مدینه غریبی ( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟ الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها ، بی مادرم کرد ... مپرس از ماجرای کوچه با کس هم نخواهم گفت ولی آنقدر میگویم آرزوی مرگ خود کرد ( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... ) ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم ... چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی ؟ امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ... مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گِرد مدینه گردد و حسن حسن ، صدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند به حقِ حق ، نمیشوم ز کوی تو جدا حسن ... @navaye_asheghaan
2. صوتی.mp3
3.58M
( علیه السلام ) خبردادند به آقا ، بیا به مسجد ، ببین چه خبر شده ؟ سراسیمه آقا آمد ، دید ابی عبدالله گریبان خطیبِ مسجدُ النبی رو گرفته ، الانه که جانش رو بگیره .. چی شده حسین جان ؟ برادرم نبودی ببینی بالا منبر ، چقدر به بابای مظلومم علی نفرین کرد ... چقدر ناسزا گفت ... دست به شانه ی امام حسین گذاشت ، برادرم آرام باش ، این کار هر روز ِمنه ، میام پای این منبرمی نشینم ، بالا منبر به بابای مظلومم علی ، ناسزا مگین اما میکنم ، تو هم کن ، حسینم ، آرام باش ... امشب این دلها رو روانه کنیم کنار بقیع ، برای مظلومی آقا اشک بریزیم ... ای حرم غریب تو کعبه‌ی قلب ما ، حسن کریمِ آل فاطمه امام مجتبی ، حسن ای دلِ دل شکستگان عاشق و مبتلای تو روح گرفته آبرو از نفس صفای تو نغمه ی عشق عاشقان زمزمه‌ی وِلای تو چه می شود اگر کنی عنایتی به ما « حسن » ( کریمِ آل فاطمه امام مجتبی ، حسن ) تکرار « تکرار بند اول »
قسمت سوم ( علیه السلام ) الهی باکه گویم همسرِمن قاتلم بوده که باور میکند ، از یار آزاری که من دارم ... امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ... خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت و آن طشت را زِخونِ جگر باغِ لاله کرد های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ... شبِ کربلا ، مثل روز است روشن بقیع تو اما شب تار دارد ضریح حسین است شش گوشه ، اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ... 3/7/1401 @navaye_asheghaan
2. ای محمد ای رسول.mp3
9.06M
(صلی الله علیه و آله ) اي محمد اي رسولِ بهترين کردارها حُسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها در بيانت بند مي آيد زبان ناطقان قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها ؟ بال رفتن تا حريمت را ندارد اين قلم قاب قوسينت کجا و مرغک پندارها ؟ طفل ابجد خوان تو سلمانِ سيصد ساله است استوارِ مکتبِ ايثار تو عمارها تا نفس داريم و تا خورشيد مي تابد به خاک دل به عشقِ بي زوالت مي کند اقرارها پاي بوسيِ تو عزت داده ما را اينچنين گل نباشد کس نمي آيد سراغ خارها کي رود از خاطرم يادت که در روز ازل کَنده اند اسم تو را بر سنگِ دل ، حجارها شاعر: منم ز شهرِ ولایت ز کوی سوختگان شناسنامه ی من مُهرِ یا علی دارد خدا مدال علی دوستی به ما داده است به غیر کشور شیعه کجا علی دارد ؟ شاعر : @navaye_asheghaan
قسمت اول : (علیه السلام) خدا به طالع تان مُهر پادشاهی زد به سینه ی احدی دست رد نخواهی زد در آسمان سخاوت یگانه خورشیدی تمام زندگی ات را سه بار بخشیدی گدا ز كوی تو هرگز نرفته ناراضی عزیز فاطمه ازبس كه دست و دل بازی مدینه شاهد حرفم ؛ فقیرِ سرگشته همیشه دست پر از محضرِ تو برگشته به لطف خنده تان شام غم سحر گردد نشد كه سائل تان نا امید برگردد خدا به شهدِ لبت مزه ی رطب داده كریمِ آل محمد تو را لقب داده تبسم نمكینت چقدر شیرین است دوای درد یتیم و فقیر و مسكین است ( بگو آقا ، دو ماه عزاداری کردم ، میشه امشب یه لبخند به من بزنی ؟ فقط با یه لبخند قبول کنی آقا آقا ... یا امام حسن ، قربونت برم آقا ... ) تبسم نمكینت چقدر شیرین است دوای درد یتیم و فقیر و مسكین است خوشا به حال ِگدایی كه چون شما دارد در این حرم چقدر او برو بیا دارد گِره گشایی ات از كار خَلق ، ارث علی است مقام اولیِ جود و بخششت ازلی است به حج خانه ی دلبر چه ساده می رفتی همه سواره ولی تو ، پیاده می رفتی ( میدونی اشک امشبت برای چیه ؟ چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، امام حسن مادریه ، مادریه ، مادریه ... امشب بی بی میاد توو مجلس پسرش ، چون به وصال سفارش کرد ، فرمود وصال تو که این همه شعر برای حسینم گفتی ، وصال مگه حسن پسر من نیست ؟ این همه گریه برا ابی عبدالله کردی ، امشب مزدش رو میخواد مادرش توو روضه امام حسن بهت بده ، جلو اشکت رو نگیر بزار اشکت سرازیر بشه ، پیامبر اسلام ص فرمودند : هر چشمی برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ، « امالی، صدوق، مجلس 24، حدیث 2 » امشب به چشمات التماس کن ، بگو یک قطره اشک برا غریب مدینه ... ) 1394 @navaye_asheghaan
قسمت سوم ( علیه السلام ) الهی باکه گویم همسرِمن قاتلم بوده که باور میکند ، از یار آزاری که من دارم ... امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ... خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت و آن طشت را زِخونِ جگر باغِ لاله کرد های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ... شبِ کربلا ، مثل روز است روشن بقیع تو اما شب تار دارد ضریح حسین است شش گوشه ، اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ... 3/7/1401 @navaye_asheghaan
(علیه السلام) حجت الاسلام والمسلمین یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغی نشسته بر جگر داغدار تو در خون نشسته است دلِ درد پرورت بهرِ تسلی دلِ درد آشنای تو صف بسته اند خیلِ مَلک در برابرت : ما را شریک درد و غم خود حساب کن ما دل شکسته ایم ز احوال مضطرت دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم ما را ببر به دیدن گلزار پرپرت قربان آن امام ، که در آخرین نفس سیراب گشته است به دست مطهرت مثل همین روزها بود ، غلام امام عسکری (علیه السلام) میگه حضرت فرمود اون ظرف دارو رو بیار، من بنوشم ، ظرف دوا رو آوردند ، دیدم دستای مبارکش داره میلرزه ! لب و دندانش داره میلرزه ! نمیتونه بنوشه ... فرمود برو تو اون حجره ، یه آقازاده ای مثل ماه شب چهارده میدرخشه ، بگو بیاد ، اومدم دیدم تو اون حجره ، یه آقازاده ی 5 ساله مشغول عبادته ، پیغام پدر رو دادم ، تا این آقازاده آمد ، دیدم امام عسکری فرمود : « یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ » ، ای بزرگ اهلبیت (ع) « إسْقِنِی الْمَاءَ »، یعنی تشنه لبم آبم بنوشان « فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی » میدونم دلت کجاست ، اینجا هم آقازاده ای آمد ، پدر تشنه لب و مسمومشو سیراب کرد ، درستشم همینه ، از آداب احتضار یکیش هم همینه ، بالا سر محتضر که رسیدی ، تشنگیشو رفع کن ، سیرابش کن ، اما لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ... من یه آقایی میشناسم کربلا ، هرچی صدازد آی مردم جگرم داره میسوزه ! نه تنها آبش ندادند ، بلکه فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ، شمشیرزنا محاصرش کردند ، فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ، نیزه دارها اومدند ، فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ، سنگ اندازا و تیراندازا محاصرش کردند ، هرکی با هرچی دستش بود پسر فاطمه رو میزد ... ؟ حالا هر جا نشستی از سویدای دلت ، سه مرتبه ، ناله بزن یا حسین ... (علیه السلام )
1. نه که روضه هات.mp3
6.96M
( علیه السلام ) نه که روضه هات ، خودِ سامرات ، گریه داره غم توو نگات ، غربت چشات ، گریه داره خشکی لبات ، لرزش صدات ، گریه داره توی غربت بیقراری از غریبی ناله داری خسته از این روزگاری زَهرِ کینه زد شراره شد دل تو پاره پاره غربت تو بیشماره ( واااای ... ، امون ای دل ای دل ) تکرار « تکرار بند اول » نه که نوکرت ، دل مادرت روضه خونه بالای سرت ،گلِ مُضطرت روضه خونه دم آخرت ،چشای ترت روضه خونه روضه خونت ، ابر و بارون چشم مهدی ،گشته گریون فاطمه شد ، دل پریشون تشنه هستی ، تشنه ی آب رنگ و روت شد مثل مهتاب میسوزی با قلبی بی تاب ( واااای ... ، امون ای دل ای دل ) تکرار وعده ی خدا ، آرزوی ما کی میایی ؟ یابنَ مرتضی ، هدف دعا کی میایی ؟ ذکر شیعه ها ، توو غم و بلا کی میایی ؟ روزگار ما سیاهه کار شیعه ، اشک و آهه مادر تو ، چشم به راهه زود بیا با علَمِ عشق ای شَه باکرَم عشق باز بنا کن حرمِ عشق یابنَ زهرا ، یابنَ زهرا
1. نه که روضه هات.mp3
6.96M
( علیه السلام ) نه که روضه هات ، خودِ سامرات ، گریه داره غم توو نگات ، غربت چشات ، گریه داره خشکی لبات ، لرزش صدات ، گریه داره توی غربت بیقراری از غریبی ناله داری خسته از این روزگاری زَهرِ کینه زد شراره شد دل تو پاره پاره غربت تو بیشماره ( واااای ... ، امون ای دل ای دل ) تکرار « تکرار بند اول » نه که نوکرت ، دل مادرت روضه خونه بالای سرت ،گلِ مُضطرت روضه خونه دم آخرت ،چشای ترت روضه خونه روضه خونت ، ابر و بارون چشم مهدی ،گشته گریون فاطمه شد ، دل پریشون تشنه هستی ، تشنه ی آب رنگ و روت شد مثل مهتاب میسوزی با قلبی بی تاب ( واااای ... ، امون ای دل ای دل ) تکرار وعده ی خدا ، آرزوی ما کی میایی ؟ یابنَ مرتضی ، هدف دعا کی میایی ؟ ذکر شیعه ها ، توو غم و بلا کی میایی ؟ روزگار ما سیاهه کار شیعه ، اشک و آهه مادر تو ، چشم به راهه زود بیا با علَمِ عشق ای شَه باکرَم عشق باز بنا کن حرمِ عشق یابنَ زهرا ، یابنَ زهرا
49. الا ای شهیدی.mp3
6.7M
( علیه السلام ) اَلا ای ، شهیدی که خونِ خدایی شهی که ، به فکر گدایی امام دل‌ها ، عزیز زهرا گُل پَرپر کربلایی یا غریبَ الغربا ، به نفسی انتَ مولی یا سیدَ الشهدا بمیرم عزیز پیغمبر ، برایت بسوزد دل‌ها ، در عزایت گُلِ پیغمبر ، غریب مادر زنم ناله در روضه‌هایت هستی ، مصباحُ الهدی شهیدِ راه خدا ای مظلومِ سرجدا ( یا سیدَ الشهدا ) تکرار شنیدم ، تو خوردی نیزه از لَعینان تنت غرق خون شد حسین جان سرت جدا شد به نیزه‌ها شد و تو خواندی بر نیزه قرآن ( من بمیرم برا اون خواهری که ، از بالای تل زینبیه ، نگاه کرد ، دید این شمشیرها بالا میره ، نیزه ها بالا میره ، پائین میاد ، صدای ناله اش بلند شد ، واحسینا ... ) دل و دلبرِ زینب سایه‌ی سرِ زینب غریب کربُ بلا ( یا سید الشهدا ) تکرار یا غریبَ الغربا ، به نفسی انتَ مولی یا سیدَ الشهدا @navaye_asheghaan
1. ماهور.mp3
1.39M
( عجل الله تعالی فرجه ) گر کنم پیدا تورا ای چاره ی بیچارگان در برت بنشینم و رازِ دل اِفشایت کنم ( راز دلِ همه ی شیعه ها ، غم فراق مهدیِ شماست ، آقای من ، یا امام عسکری : ) تنها نصیب توست که مهدی بپروری دیگر پدر سراغ نداریم از این قبیل ... عیدی بیا به این همه دل های غمزده آقای خوب من ! خبر از مهدی ات بده ... 13/9/1399
به نام قبـلـه ی ایرانیان به نام حرم به نام خادم و جاروکش و غلام حرم به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش به نام این همه خیر علی الدوام حرم به نام هر که حسـادت کند به اقبـالِ کـبـوتـران بهـشتـی روی بـام حرم کسـی نبود که مـا را دهـد پنـاه اما هـزار مـرتبه قـربان این مـرام حرم فـدای میکـده ی ما تمام میکده ها هزار سال گذشت و پر است جام حرم هـزار رنگ عـوض کـرد روزگـار، امـا حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا : این بــار گُنه حــال مــرا بـَد کـــرده انگـــار کـه اربــاب مــرا رَد کـــرده یا رَب دلِ من پیش حسین است ولی بـدجــور دلـم هـوای مَشهد کـــرده سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، . @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى ... دلت رو بفرست مشهد ، توو حرم امام رضا ، به یاد ایامی که خواهرشون حضرت معصومه( سلام الله علیها ) مهمان قمی ها بودند ، ... این همه راه از مدینه حرکت کرد ، برود خراسان امام رضا رو ببینه ، اما بیمار شد ، قم توو بستر بیماری بود ، ... یکی دوجمله عرض کنیم به آقا امام رضا : آقا سلام خواهرتان روبه‌راه نیست دور از تو ،کار هر شب او غیر آه نیست میخواست تا به طوس بیاید ولی نشد وَر نه رفیق بی‌کسی‌ات نیمه راه نیست ( آقاجان آقاجان ...« میخوام دوجمله بگم ، ببینم چه جور ادب میکنی ها ... » آقا جان یا امام رضا ... ) وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد ( بَه بَه ، اهل روضه ای ، خوب گرفتی ها ...قمی ها وقتی فهمیدند حضرت معصومه داره میاد ، رفتند به استقبال بی بی ، گلو شیرینی بردند ، گفتند خواهر امام رضا داره میاد ، با سلام و صلوات بی بی رو وارد قم کردند ، بهترین محله قم ، بی بی رو جا دادند ... ) وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد آسوده باش خواهرِ تو بی‌پناه نیست یک مرد هم نیامده نزدیکِ محمِلش شب را به آفتاب که اِذنِ نگاه نیست اِذنم بده به‌طعنه بگویم به شامیان در قم مُحب فاطمه بودن گناه نیست ... ( یا امام رضا ... آقاجان ، آقاجان ... دلم نمیاد این یه بیت رو نگم ... ) زینب کجا و مَحملِ بی‌سایبان کجا ( اما بی بی حضرت زینب رو توو شهر شام سنگ زدند ، عوضِ نُقل و گُل ، آتش رو سرشون میریختند ... ) بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا ... ؟ حسییین ... داری با امام رضا حرف میزنی ، ... آقاجان خواهرت وقتی قم بود ، بیمار بود ، قمی ها مثل پروانه دورِ بسترش میگشتند ، زنهای قمی نگذاشتند بی بی تنها باشه ، نگذاشتند احساس غربت کنه ... ) آقا اجازه ؟ فاطمه تو ، زمین نخورد اینجا کسی به ساحت او پشتِ ‌پا نزد ... حالا با همین دلِ عاشقت امام رضا رو صدا بزن : يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَيُّهَا الرِّضا يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّه ... 18/8/1400 @navaye_asheghaan
چقدر اشک بریزم ز جـدایی آقا من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا همه دارند به تنهایی من میخندند به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو کاش میخورد دلـم با تو هـوایی آقا بیشتر از همه دنبال مـن و کار منی من کی ام دربدِر بی سر و پایی آقا به خدا معترفم نوکـر بد یعنی من آمدم بر درت ای شاه، گـدایی، آقا تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم یار و غمخـوار منِ زار شمـایی آقا امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین من ندارم بخدا خـرده حیـایـی آقا مادرت واسطه باشد همه را می بخشند قبل آنکه ببری کــرب و بلایی آقا : غـم هجـران تو ای یار مرا شیدا کرد غیبت و دوری تو حال مرا رسوا کرد دوری تو اثر جمع بدیهای من است شرمسارم گنهم چشم تو را دریا کرد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
قسمت اول : ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ باز هم اربعین رسیده بیا ( با امام زمانمون مناجات کنیم ، درد دل کنیم ، صاحب عزای امروز ، امام زمانه ... ) باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم ( خوش به حال اونهایی که الان بینُ الحرمین ، توو صحن وسرای آقامون سید الشهدا نشستند ، اونجا زیارت اربعین خوندن صفا داره .. ) روز و شب غبطه می‌خورم آقا به کسانی که با تو مأنوسند عاشق و بی قرار و بی تابند دست و پای تو را که می‌بوسند امروز دامن شهدا رو بگیریم ، از شهدا استمداد میگیریم ، شفیع ما باشند .. بینِ ما و امام زمانمون جدایی افتاده ، شهدا رو واسطه کنیم ... دو تا از اصحاب ابی عبدالله هستند ، یکی « حبیب بن مظاهرِ » و یکی هم « مسلم بن عوسجه » ، هر د وتا پیرغلام ، هر دوتا قدیمی ، هر دوتا محاسن سفید ، روز عاشورا اول « مسلم بن عوسجه » به میدان رفت ، به زمین افتاد ، با بدن پر از زخم ، دو نفر آمدند بالای سرش ، یه طرف « حبیب بن مظاهر » ، رفیق قدیمیشه ، اونطرف خودِ آقا سیدالشهداست ، حبیب شروع کرد باهاش درد دل کردن ، گفت : مسلم رسم رفاقت اینه ، اگر وصیتی داری ، بگی ، تا من به خانواده ات برسونم ، اما چه کنم ، من هم تا ساعتی دیگه به تو ملحق میشم ... اما توو این لحظه های آخر اگر حرف نگفته ای داری ، بگو مسلم ... « مسلم بن عوسجه » آخرین رمق ها و آخرین نفس هاشو داره میکشه ، با دست نیمه جونش ، یه اشاره ای کرد به سید الشهدا ، گفت ، حبیب : عَلَیْکَ بِهَذَا الْغَریْب اُوصِیْکَ بِهَذَا الْغَریْب (1) بر تو باد به این آقای غریب ، حبیب نکنه آقامون تنها بمونه ، این حرف رو شهدای ما خوب درک کردند ، فلذا توو وصیت نامه های شهدا ، یک جمله ای خیلی زیاد تکرار شده ، میگفتند : امام رو تنها نگذارید ، برا امام خیلی دعا کنید ، همه شهدا فیض ببرند .. دیدنِ تو به من نمی‌آید تو کجا و نگاه هر جایی ؟ من اگر آنچه خواستی باشم تو سراغم به خواب میآیی؟ نکند عاق کرده‌ای من را ؟ نکند صبرتان سر آمده است گر عتابم کنید حق دارید هر گناهی ز من بر آمده است در حرم ، روضه خوان خودت هستی ( امروز توو کربلا چه خبره ) در حرم ، روضه خوان خودت هستی روضه ی کاروانِ جان بر لب بینِ روضه بلند میگویی‌ : به فدای تو عمه جان ، زینب : (1)ابن کثیر، البدایه و النّهایه ، جلد ۸ ، صفحه ۱۸۲ ـ مقرّم، مقتل الحسین (علیه السلام) ، ص۲۴۱ ـ خوارزمی ج۲ ، ص۱۹ 27 مهرماه 1398 @navaye_asheghaan