eitaa logo
سیره‍ شُهدا
60 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
538 ویدیو
54 فایل
گفت فحشا در کجا آید پدید؟ گفتمش در کوچه های بی شهید...🥀 ارتباط با خادم، انتقادات و پیشنهادات 👇 @Mughniyeh7093 تبادل پذیریم( با هر تعداد عضو )🔗 کپی ترجیحا با ذکر صلوات...♥🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
😍 مدافع حرم ❤️ 🖤 معرفی در پست های بعد ...👇 💟 @navayehshahid
محسن روی خیلی تأکید داشت، به حدی که خیلی ناراحت می‌شد اگر جایی در بین دوستان می‌دید که حجاب رعایت نمی‌شود🚫و به صراحت اعلام می‌کرد که حجاب را ، در حالت کلی می‌توان گفت بسیار حساس بود. 🖤 ♡ سیره شهدا ♡ 🌹 @navayehshahid
🌷 📚برشی از کتاب 📝عادت نداشت کفشش را بگذارد توی پلاستیک و . فقط کفش‌داری. حتی در زمان های شلوغی که باید توی صف می‌ایستاد. می‌گفت:اگه جایی بری با‌ کفشات می‌ری تو خونه ادب حکم می‌کنه بذاری دم در. 📝یکی دو دفعه به مادرش گوشه آمدم برای رفتن و . حرف هایم را به شوخی می‌گرفت و می‌گفت:بره ولی شهید نشه دسته جمعی داشتیم کنار حوض وسط صحن آزادی زیارت‌نامه می‌خواندیم. صدای بلند بگو "لا اله الا الله"به گوشمان خورد. تابوتی ترمه‌پوش از حرم بیرون آوردند. 📝وقتی از کنارمان رد شدند از یکی پرسید:کی بوده؟طرف گفت:جوان بوده و از خودش یک بچه به‌جا گذاشته.اشک دوید توی چشمان مادرش. سریع از آب گل‌آلود ماهی‌اش را گرفت:می‌بینی مامان دنیا همینه! ! 📝اگه جوونت شهید بشه دیگه خیالت راحته که عاقبت‌به‌خیر شده؛ اگه کرد و مرد می‌خوای چه‌کار کنی شب قبل از نمازمغرب رفتیم حرم. افطاری را بردیم داخل صحن توی راه به مادرش پیام داده بود که امشب برای دعاکن. 📝توی جامع‌رضوی زد به پهلویم: به مادرم بگو دعا کنه.خودش را با گل‌های فرش (ع) سرگرم نشان داد. به مادرشوهرم گفتم:مامان! این من رو دیوونه کرد! می‌شه الان دعاش کنی؟ 📝وسط اذان مغرب بود که دل مادرش شکست. با اشک چشم برایش . ذوق کرد. توی آن ده‌روز یک دور را ختم کرده بود. شب آخر تا سحر توی حرم ماندیم. باهم نماز خواندیم دعا خواندیم قرآن خواندیم حدیث‌کساء خواندیم. آخر سر هم یک . 📝آن شب ورد زبانش شده بود:خدایا من رو گناهام چشمام... این زیارت بهش چسبیده بود.شب بیست‌وسوم را توی قطار گذراندیم. وقتی پدر و مادرش خواب رفتند یواشکی گوشی‌اش را روشن کرد. او تخت بالا بود و من پایین روبه‌رویش. آرام مناجات می‌خواند و اشک می‌ریخت. اشک من هم می‌چکید روی بالشت. ♡ سیره شهدا ♡ ❤️ @navayehshahid
وصیت به بانوان: 🔰همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید، آن زمانی که (سلام الله) خطاب به پدرش فرمودند: 🔸غصه ی من را نخوری بابا جان 🔹چادرم سوخته ⚡️اما به سرم هنوز ☆ سیره شهدا ☆ ❤️👉 @navayehshahid
🔻همسر شهید حججی: ‌ ❣آخر شب محسن از تشییع جنازه دوست شهیدش برگشت. با می گفت: «نمیدونی ازش چه استقبالی کردن!... چه جمعیتی!» از ته دل آه کشید: «زهرا! اگه بیمیریم ده نفر میان زیر تابوتمون، اونم با هزار زور... مردم داشتن خودشون رو برای این شهید می کشتند.» ‌ ❣ تا صبح مدام از حرف زد. اشک می ریخت و می گفت: «اگر شهید شم برای همیشه هستم؛ اما اگه بمیرم دیگه نیستم و اون وقت نفَسِت بند میاد... من و تو نمی‌تونیم از هم دور بشیم، ولی با شهادت شاید بشه(اون وقت همیشه کنارتم).» ‌ ‌ 📕 کتاب سربلند 🌷 ♧ سیره شهدا ♧ ❤️ @navayehshahid
عمریست شب‌ و روزم‌ را بہ‌عشق شهادت‌گذرانده‌ام... وهمیشہ‌ بوده‌وهست ڪہ‌با؛ خیلی‌تلاش‌ڪردم ڪہ‌خودم‌رابہ‌این... ومن مےدانم باید این سر برود تا دلم آرام شود.... ♡ سیره شهدا ♡ _♥️_ @navayehshahid
📡💡⛓️ جنگ نرم مرد میخواهد،محڪم و استوار... خواهرم،برادرم،خیلی حواست به سنگرت باشد. چادرت،ایمانت،غیرتت؛ درست همه و همه را هدف گرفته اند؛همه را... دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدی تر گرفته است؛ مبادا تو به بازی بگیری که باخته ای. جنگ نرم،جنگ نرم،جنگ نرم را جدی بگیرید. 🥀 ☘ @navayehshahid
🌾 به راحتی من و پسرش را رها کرد، زیرا خدا عشق اصلی او بود. همه از آن میزان عشقی که ما و محسن را بهم وصل می کرد خبر داشتند، همه از این ما به هم حسادت می کردند ... 🌱اما او همیشه به من می گفت: "زهرا، شما در عشق من به و پسرمان (علی) شکی ندارید اما وقتی موضوع به (سلام الله علیها) مربوط شود، من شما، زهرا عزیزم را ترک می کنم و می روم. " کانال سیره شهدا ❤️👉 @navayehshahid
🍃🌹 جمله ای ماندگار از شهید حججی برای ڪسی ڪه نمیتونه از دنیا بگذره ...👆👆 🌷 @navayehshahid 🌹 🕊🕊🕊