eitaa logo
سیره‍ شُهدا
64 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
538 ویدیو
54 فایل
گفت فحشا در کجا آید پدید؟ گفتمش در کوچه های بی شهید...🥀 ارتباط با خادم، انتقادات و پیشنهادات 👇 @Mughniyeh7093 تبادل پذیریم( با هر تعداد عضو )🔗 کپی ترجیحا با ذکر صلوات...♥🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 فاتح سوسنگرد قبل از شروع مراسم عقد ، نگاهی به من کرد و گفت : شنیدم که عروس هرچه از خدا بخواهد ، اجابتش حتمی است . گفتم ، چه آرزویی داری؟ درحالی ‌که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود ، گفت : اگرعلاقه‌ای به من دارید و به خوشبختی من می ‌اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم بخواهید . از این جمله تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی‌ ترین روز زندگی‌ اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم ؛ اما قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم ، ناچار قبول کردم . هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای طلب کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به دوختم ؛ آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود. مراسم ازدواج ما در حضور و تعدادی از برادران برگزار شد. نمی‌دانم این چه رازی است که همه این مراسم و و _الله_مدنی همه به فیض نائل شدند ... راوی : 🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 @navayehshahid
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یک شب که در جبهه ی غرب در سنگر خوابیده بودم، که در عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) شده بود، به خوابم آمد. بعد از احوالپرسی گفت : «آقا محمود وسایلت را جمع کن، وصیت نامه ات را بنویس و آماده شو که چند روز دیگر قرار است پیش ما بیایی. پرسیدم: «تو از کجا می دانی» گفت: «این جا کسانی هستند که به من اشاره می کنند به شما بگویم، پیش ما خواهی آمد.» نیمه های شب از خواب پریدم. از شدت ترس و اضطراب تمام وجودم به شدت می لرزید، بوی مرگ چنان در جانم پیچیده بود که به کلی خودم را از یاد برده بودم . بلند شدم، دو رکعت نماز خواندم . پس از این خواب روزهای متمادی در این فکر بودم که چرا خداوند مرا برای برگزیده است، از یک طرف حالت شوق داشتم که می خواستم دنیا را پشت سر بگذارم ولی با خود می گفتم : «به راستی پس از رفتنم از این دنیای خاکی پدر و مادرم چه حال و روزی پیدا خواهند کرد، حالت توأم با ترس و شادی مرا در کش و قوس انداخته بود. چند روزی در این حالت بودم، بالاخره در یکی از شب ها همان دوستم به خوابم آمد و گفت: «آقا جان شما خیلی چیزها با خود اندیشیدی ، خیلی فکرها کردی، فعلاً در همین دنیایی که وابسته آن هستی خواهی ماند، دست و پاهایت از تو پذیرفته می شود، اما خودت فعلاً نمی آیی» . پرسیدم: «بعداً چه طور؟» گفت: «بعداً خواهی دانست». پرسیدم: اما حالا چه؟ گفت: «به آن جایی که اشاره می کنم نگاه کن، دیدم همان دوستانی که قبلاً به رسیده اند، دور هم جمع نشسته اند و یک جای خالی در بین آن هاست. او گفت: «آن جای توست ولی حالا نه، چون خودت خواستی بمانی» از خواب بیدار شدم. زمان گذشت، پس از مدتی یک روز هنوز آفتاب نزده بود که کسی مرا از خواب بیدار کرد و گفت: «بلند شو، به چند نفر نیاز است تا از منطقه گزارش بیاورند و آن روز در کمین ضد انقلاب از ناحیه ی دست و پا مجروح شدم. در مجموع هفده گلوله به من اصابت کرد و تمام دوستانم در اطرافم به رسیدند و من ...». در سال 1338 در قزوین متولد شد و در دوران سربازی با عضویت در بسیج در مناطق عملیاتی حضور یافت و چند بار مجروح شد، و در تاریخ 1361/03/04در سن 23 سالگی در مرحله ی اول عملیات بیت المقدس به رسید . راوی : محمود رفیعی 🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 @navayehshahid
🌹🕊🌴🌹🌴🕊🌹 حسین محمدی مفرد از جمله واحد تخریب لشکر۵نصر که همرزم بوده، درباره وی می‌گوید: در شب عملیات کربلای ۴ با اصابت تیر به ناحیه شکم شد و عراقی ها شد. نیمه های بود که با یک ضربه از خواب بیدار شدم. در سمت چپ من روی یک پتو بود و من هم در سمت راست نزدیک به نرده های درب زندان بودم. مقداری بود که خون آلود و مقداری هم مواد داخل روده بزرگ به من داد و خواست که این را از سلول بیرون بیندازم. وقتی این را دیدم متوجه وضعیت بد شدم؛ آنقدر جراحاتش زیاد بود که از طریق انجام می‌شد. با خودم گفتم در داخل شکم همه چیز جابجا شده است . سعی کردم فکر نکنم و بعد از انداختن آن به خارج دوباره خوابیدم. ساعت ۱۰ شب بود که دیگر کاملا بی حال شده بود و دیگر توان ناله کردن هم نداشت به من نگاه کرد و گفت حسین یادت نرود که من بچه بودم و چگونه جان دادم (شهیدشدم) و بعد گفت خواهش می‌کنم کمی به من آب بده که خیلی هستم و من به چشمان که می‌گفت آخرین لحظات زندگیم هست نگاه می‌کردم . صدای خیلی آهسته شده بود او خیلی صدایش رسا و بلند بود، ولی دیگر خبری از آن صدا نبود دستم را به سمت قابلمه هایی که در آن آب بود بردم و بلند کردم و به سمت بردم فکرکنم این وضع شاید ۵۰ ثانیه هم طول نکشید که محمد از قابلمه جدا شد و بر زمین افتاد و به رسید. 🌹🕊🌴🌹🌴🕊🌹 @navayehshahid
🌹🏴🕊🏴🕊🏴🌹 ❁ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم ❁ دست هر ای پیش شما رو میشود عطر پاک از بو میشود در یک ذره هم تبعیض نیست هم در محضرت مانند میشود و در قبول حق تو ست باریک از تار میشود چیزی میان تو دیدند که، ذکرشان و و میشود از تا ، از تا هر دارد دل ما میشود سمت باشد یا که سمت ؟ ام دارد مدام این سو و آن سو میشود در تا نگاهم سمت میرود جاری میشود، چو میشود دهمین اختر تابناک و ، علیه السلام تسلیت باد . 🌹🏴🕊🏴🕊🏴🌹 @navayehshahid
__¢£¶{ شهید جهاد مغنیه }¶£¢______ ‍خُوُبِه‍ ‍خَتْمِ‍ ‍بِه‍ °| خِیْر |° ‍شِ ‍یِه‍ ^ خِیری^ ‍مِثْلِه‍ ‍هَمِین‍ ...🍃❣ _°°°°°°@Jahad1370__•••••• _°°°°°°@Jahad1370__•••••• 🔰یع کانال مذهبی 🔰پر از استوری 🔰کلیپ 🔰عکس نوشته های خودمون 🔰 سخنان رهبری 🔰 عکسای شهید مغنیه وکلییییی چیز دیگ @Jahad1370@Jahad1370 @Jahad1370@Jahad1370 ازمون حمایت کنید🙏🙏 مطمئن باشید پشیمون نمیشید🌹🌹 ما به حمایتا تون نیاز داریم تا بتونیم بهترین ها رو رقم بزنیم💕💕 @Jahad1370@Jahad1370 @Jahad1370@Jahad1370 @Jahad1370@Jahad1370
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 نخستین اجرای حکم امام خمینی (ره) علیه سلمان رشدی ای امام عزیز ، همانا من با تو پیمان می بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نائب برحقت ، بر این راه روشن باقی خواهم ماند. فرمایشات او فرمایشات تو خواهد بود . فکر و اندیشه او همان فکر و اندیشه تو و نظرات او همان نظرات تو خواهد بود . به درستی که تو شجاعت را به او آموختی و ما الان سرباز او هستیم ،‌ همانگونه که امر فرمودی ، باقی خواهیم ماند بر این جمهوری اسلامی ،‌ جمهوری اسلامی والایی که برای حضرت مهدی (عج)‌ ولی عصر زمان است. ای … آه ای آقای من،‌ ای فریادرس و نجات دهنده من . آیا نمی بینی که چه حوادثی رخ می دهد … که بر زمین می افتند. همانا دشمنانمان در حال آماده باش کامل هستند و نفرین خدایی زیاد شده است . و خسارت بزرگی که گمان می کردیم . تا چه زمانی ای آقای من . تا چه زمانی می توانیم در برابر دشمن ستمگر بایستیم. العجل … العجل… ای نجات دهنده ما … بر ما رحم نما و به فریادمان رس … بیا برای نجات ما … به نام این رهبر روحانی سفر کرده … به نام … به نام مجاهدین اسلام … حکم امام برای ارتداد سلمان رشدی ۲۵ بهمن ماه ۱۳۶۷ بود . این عزیز هم در ۱۴مرداد ۱۳۶۸یعنی دو ماه پس از رحلت امام در پی انجام حکم امام علیه سلمان رشدی به رسیدند . 🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 @navayehshahid
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 آغازخوشبختی است ، خوشبختی ای که پایان ندارد ... که بشوی خوشبخت ابدی می شوی خدایا ما را با خوشبخت کن . 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 @navayehshahid
🌹🕊💐🌴💐🕊🌹 دلتنگ که می شوم هم دلش به درد می آید چه کنم؟ دلم هوای دارد اما با بال شکسته ام چه کنم ؟! دهید به وسعت هفت آسمان مرا من هر چه می دَوم به نمی رسم 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 🌹🕊💐🌴💐🕊🌹 @navayehshahid
ڪاش تقدیر شهادت بہ سرانجام شود وڪسے هست ڪہ میلش شده شود... عشق یعنی حرم بےبے ومن مےدانم ، بایداین سر برود،تادلم آرام شود.💔 ... [ @navayehshahid ]
"حسرت" تنها واژه‌ وصفِ حال جامانده‌هاست! جا ماندن سخت است ... ... [ @navayehshahid ]
دیر‌ یا‌زود فرقی ندارد، لایق شهادت که باشی هـر زمان که باشد، خریدارت میشوند...✨ ... [ @navayehshahid ]
🏴تسلیت شهادت جمعی از دانش آموزان هزاره🏴 🔻خبر شهادت جمعی از دانش آموزان دختر مدرسه سید الشهداء افغانستان و توسط داعشی های تروریست، دل های آزادگان عالم را جریحه دار کرد. 🔻پاسخ دانش آموزانی که چند روز پیش خواهان کتاب درسی مناسب بودند، گلوله و آتش شد. 🔻شیعه خط مظلومیت و را از مولا امیر المؤمنین علیه السلام به ارث برده و آنان که ظلم به شیعه و کودک کشی و دشمنی با بشریت را شیوه و مرام خود قرار داده اند، ارثی از یهود و بنی امیه و وهابیت کوردل برده اند. 🔻تسلیت و همدردی به خانواده ای شهدای هزاره و طلب غفران الهی و ترفیع درجات شهدا، کمترین کاری است که می توانم نمایم. 🔻جا دارد قاطبه مسلمین و شیعیان و حامیان حقوق بشر، نسبت به اعلام انزجار از این جنایت سکوت نکنند و مسئولین کشورهای اسلامی نسبت به این جنایت و اقدامات مشابه واکنش جدی نشان دهند. ✍ محمد علی فتحی 🌱 @navayehshahid