eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
1 عکس
10 ویدیو
1 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
طبع رمیده‌ شعر را به ناگزیر می‌کشد خیال تشنه‌کام را، سوی کویر می‌کشد به هم زند سراب را، به هر مسیر می‌کشد تشنه کند تو را سپس سمت غدیر می‌کشد که در غدیر، مصطفی ناز امیر می‌کشد نقش دو آفتاب را چه بی نظیر می‌کشد علی که بام خانه‌اش عرش به زیر می‌کشد شبانه روی دوش خود بار فقیر می‌کشد به جود خود نشان دهد صراط مستقیم را کرم کند فقیر را، اسیر را، یتیم را رسیده از سوی خدا امر سروشِ مصطفی گشوده پرده‌ای خدایِ پرده پوش مصطفی بار رسالتِ رُسل نهد به دوشِ مصطفی آب بقاءِ دین شده چشمه‌ی نوش مصطفی ببین به مدح مرتضی جوش و خروش مصطفی نگاه شوق فاطمه ربوده هوش مصطفی لنگر آسمان زده تکیه به دوش مصطفی نغمه‌ی یاعلی علی، رسد به گوش مصطفی علی که وصف شأن او خدا به لافتی کند به بازی یتیم‌ها قامت خود دوتا کند علی که در دلش به جز خوف خدا قدم نزد تیغ به جز رضای حق، به ذات حق قسم نزد سر از تمام کفر زد، ز قدر خویش دم نزد چو ضرب دست مرتضی، عرب نزد، عجم نزد کسی چنان «امینی» از غربت او قلم نزد به بام عدل هیچ‌کس چنان علی علم نزد ستم کشید و دست خود به حربه‌ی ستم نزد مجمع اهل فتنه را ز مصلحت به هم نزد قسم به حق نمی‌شود مدیح او رقم شود اگر بِحار جوهر و درخت‌ها قلم شود علی‌ست جان احمد و دار و ندار فاطمه مظهر علم ایزد و صبر و قرار فاطمه علی‌ست صبح روشنی به روزگار فاطمه چنان ستاره می‌دمد به شام تار فاطمه علی‌ست آن گلی که شد باغ و بهار فاطمه رسد به اوج خویش تا رسد کنار فاطمه فاطمه یار حیدر و علی‌ست یار فاطمه هستی خویش را کند علی نثار فاطمه فاطمه نیز جان خود هدیه به مرتضی کند اهل مدینه را به یاری از علی صدا کند علی که هست ماسوا به صبر و حلم سائلش زمان ندیده لحظه‌ای ز کردگار غافلش عِلمِ تمام انبیا قطره‌ای از فضائلش ملائک‌اند مُحرم صدق و صفای منزلش ذکر خداست در سرش، نور خداست در دلش قهر کند به دشمنان، مِهر کند به قاتلش اگر چه پیش چشم او شرر گرفت حاصلش اگر چه خورد بر زمین فرشته‌ای مقابلش علی صبور ماند و جمع فتنه را به هم نزد به حفظ جان مسلمین از انتقام دم نزد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَمِ آه آه می‌آیم مادرش آمده‌ست می‌دانم روضه‌ی "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس مي‌زد بيشتر مي‌زدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر مي‌زدند زينب را) شب جمعه‌ست روضه‌خوان زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می‌خواند یک نفر روضه این‌چنین می‌خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمان کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو ✍ حجت‌الاسلام
فرمودند: محرّم‏ و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است‏. اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید پیر ما می‌گفت اسلام از محرم زنده ماند اشک‌ها از دین پیغمبر حراست می‌کنند با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس یادی از نطق امام پیر امت می‌کنم پیر میخانه‌ی عشاق، خمینی فرمود: هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم حرف ما حرف خمینی‌ست، سرآمد هستیم! عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم! این انقلاب از برکت پیر خمین است در امتداد نهضت پاک حسین است چنین درس را از خمینی بگیر "حسینی بمان و حسینی بمیر" ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
دم ثابت هر شب👇 آمدم تا جان دهم درراه دین و باورم بارالها این سرم ۲ این من و این پیکر و این اصغر و این اکبرم بارالها این سرم ۲ شب اول👇 نامه‌های کوفیان پُر بوده از مکر و ریا یا حسین کوفه نیا ۲ سنگ‌بارانت کنند این مردمان بی حیا یا حسین کوفه نیا ۲ شب دوم👇 آشنایی گفت این صحرا، بیابان بلاست نام اینجا کربلاست ۲ بوی خون می‌آید از این خاک، غوغایی به پاست نام اینجا کربلاست ۲ شب سوم👇 عمه جان امشب کند خورشید غرق خون ظهور آمده از راه دور ۲ از ره تشت طلا و نیزه و کنج تنور آمده از راه دور ۲ شب چهارم (فرزندان حضرت زینب)👇 گفت زینب این دو شاگردِ دبستان حسین هردو قربانِ حسین ۲ جانِ آن‌ها هدیه ناقابلِ جانِ حسین هر دو قربانِ حسین ۲ شب چهارم (حُر)👇 توبه بر لب دارد و در حِصن قرآن آمده حر پشیمان آمده ۲ با نگاه فاطمه در بزم خوبان آمده حر پشیمان آمده ۲ شب پنجم👇 ناگهان از خیمه‌ها آمد یتیم مجتبی خیمه شد ماتم‌سرا ۲ شد سپر پیش عمو، شد دست او از تن جدا خیمه شد ماتم‌سرا ۲ شب ششم👇 وارثِ شیر جمل قاسم به میدان آمده ماه تابان آمده ۲ چون پدر بر یاری اسلام و قرآن آمده ماه تابان آمده ۲ شب هفتم👇 کودک شش‌ماهه‌ام از تیر دشمن خورده آب آه از قلب رباب ۲ بر سر دوش پدر ای نازنین راحت بخواب آه از قلب رباب ۲ شب هشتم👇 شد جوانم غرق خون در پیش چشمان ترم ارباً اربا اکبرم ۲ کاش تا این جسم خونین را نبیند خواهرم ارباً اربا اکبرم ۲ شب نهم👇 شعله زد داغ برادر بر دل حسّاس من کشته شد عباس من ۲ پشت من بشکست و شد پامال، باغ یاس من کشته شد عباس من ۲ شب دهم👇 شمر گفتا این من و این ضربه‌های آخرم این من و این خنجرم ۲ شاه گفتا راضی‌ام من بر رضای داورم این من و این حنجرم ۲ شام غریبان👇 گشته ناموس خدا آواره‌ی دشت بلا آه از کرببلا ۲ پیکر خون خدا بر خاک مانده سر جدا آه از کرببلا ۲ امام سجاد علیه السلام👇 در مرور خاطراتش اشک می‌ریزد مدام آه از بازار شام ۲ آه از بزم شراب و طعنه‌ها و ازدحام آه از بازار شام ۲ ✍️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد روز و شب ما در سرای غصه‌ها سر شد در خلوت خود آن قَدَر دلتنگ او شد دل تا آنکه رفت و در هوای او کبوتر شد روزی نشستم گوشه‌ای با بغض تنهایی آن قَدر گفتم از فراقش دیده‌ام تَر شد ای روشنای قلب تاریکم کجا هستی؟ آقا بیا دیگر که دنیایم مکدّر شد کی می‌شود رؤیت کنم ماه جمالت را؟! ای آنکه از نورت دل شیعه منوّر شد یلدا برای دیدن تو پافشاری کرد تا آنکه طولانی‌تر از شب‌های دیگر شد امشب هم ای ماه جهان‌آرا نتابیدی شام فراقت میزبان قلب مضطر شد یلدا شب چشم انتظاران است مهدی جان امید تو در قلب یاران است مهدی جان ✍حجت‌الاسلام ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد روز و شب ما در سرای غصه‌ها سر شد در خلوت خود آن قَدَر دلتنگ او شد دل تا آنکه رفت و در هوای او کبوتر شد روزی نشستم گوشه‌ای با بغض تنهایی آن قَدر گفتم از فراقش دیده‌ام تَر شد ای روشنای قلب تاریکم! کجا هستی؟ آقا بیا دیگر که دنیایم مکدّر شد کی می‌شود رؤیت کنم ماه جمالت را؟! ای آنکه از نورت دل شیعه منوّر شد یلدا برای دیدن تو پافشاری کرد تا آنکه طولانی‌تر از شب‌های دیگر شد امشب هم ای ماه جهان‌آرا نتابیدی شام فراقت میزبان قلب مضطر شد یلدا شب چشم انتظاران است مهدی جان امید تو در قلب یاران است مهدی جان ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
گرچه بر این آستان روی سیاه آورده‌ام شرمسارم، اشک‌هایم را گواه آورده‌ام دست خالی در ضیافت آمدن شایسته نیست من برایت کوله‌باری از گناه آورده‌ام در جزا، پرونده‌ی ما را بسوزان جای ما از قضا، من نامه‌ای پُر اشتباه آورده‌ام خسته‌ی راهم، به یک لبخند مهمانم کنید از خرابات هوس، حال تباه آورده‌ام دل بریدم از همه، دل بسته‌ام بر مهر یار رخصتی فرما، رفیقی نیمه‌راه آورده‌ام باز کن آغوش خود بر بنده‌ی آلوده‌ای من به ستارالعیوبی‌ات پناه آورده‌ام کارهایم زشت بود، اما نهادم زشت نیست مهر مولایم علی را عذرخواه آورده‌ام پای من لغزید و دستم را گرفت این روضه‌ها نیمه جانی از کنار پرتگاه آورده‌ام تحفه‌ای دارم که بی شک حاجتم را می‌دهند اندکی "تربت" به درگاه اله آورده‌ام داغ بر دل، اشک بر رخ، آرزومندِ نجات مثل "حر" رو بر "مسیح قتلگاه" آورده‌ام ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
در ظلمت جهل، نور مهتاب علی است مصداق رکوع و سجده ی ناب علی است در شام اگر چه بی نمازش خواندند مظلوم ترین علی است شاعر: بیهوده چنین پیر نکردي خود را وز غصه زمينگير نکردي خود را با آنکه امير دو جهاني...اما از نان جوئي سير نکردي خود را شاعر: تیغی که بین سجده شکسته سر مرا قبلا غلاف آن کمرم را شکسته بود... شاعر: به دامان خدا سر داشت کعبه به سینه داغ همسر داشت کعبه به تیغ نامسلمانی دوباره شب تاری ترک برداشت کعبه شاعر: هرچند که خسته از گناه آمده ام با حال بد و روی سیاه آمده ام امشب شب قدر است ،یقین می بخشی با ذکر حسین و اشک و آه آمده ام شاعر: از بعد سقیفه در دلش غوغا بود یک عمر گره به ابروی مولا بود یکبار فقط گره ز ابرو وا کرد فرقش که شکافت پهلویش زهرا بود شاعر: ای تیغ مرا لبالب از یارب کن ای تیغ بیا و راحتم امشب کن بشتاب و سر مرا شکاف اما باز رحمی به دل سوخته ی زینب کن * ای تیغ زمان زمانه ی نیرنگ است بشکاف سرم که سینه ام خون رنگ است یک بار نشد که سیر رویش بینم بشتاب دلم برای محسن تنگ است * ای تیغ پر پرزدنش را بزنند آن مرغ که قید ماندنش را بزنند ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد مردی که به پیش او زنش را بزنند * امروز نه آن دم علی از پا افتاد تا خانم من زیر قدم ها افتاد یک شهر برای بردنم رد میشد از روی دری که روی زهرا افتاد * ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز او خورد زمین و من بریدم آن روز از پهلوی میخ کوب زهرا آن روز با دست خودم میخ کشیدم آن روز شاعر: ابر آمد و درحضیض خون باران زد « والله تَهَدَّمت » .... رگ ارکان زد از زهر وضو گرفت ، اول شمشیر بعدش شب قدر دست بر قرآن زد شاعر: مردِ خطر و اهل دعا بود علی همواره دوای درد ها بود علی سرّ سرِ بشکافته اش جز این نیست_ سر تا سر عمر با خدا بود علی * در رکعت هر نماز او را کشتند با خواندن هر فراز او را کشتند در کوچه اگر چه کشته بودند او را افسوس به سجده باز او را کشتند * از درد دلش چاه خبر داشت فقط از غربت او ماه خبر داشت فقط شد قاتل او جهل، نه شمشیر عدو از قاتلش الله خبر داشت فقط * از هرچه که داشت در کَفَش بهتر داد خونِ دل و دستِ لطف و چشمِ تر داد در وقت عبادت سر خود داد و سپس فریاد رسای رستگاری سر داد. شاعر: آفاق کجا نور جَلی را حس کرد؟ آرامش صبح اَزَلی را حس کرد؟ جز پنج بهار فرصت زود گذر کی طعم عدالت علی را حس کرد؟ شاعر: استاد غمش همواره بی پایان بماند و سفره غرق بوی نان بماند علی شد کشته تا در شیعیانش " یتیمی" درد بی درمان بماند شاعر: مسکینم و با ربِّ جلی می گویم شرمنده ام از گنه ولی می گویم تا آنکه ببخشی تو گناهانم را ده بار الهی بِعلی می گویم شاعر:‌ روی سجاده ز خونِ سرِ او گلگون شد چشم جبریل امین از غمِ او پُر خون شد شاعر: روزم چو شب است یاعلی جان مددی جانم به لب است یاعلی جان مددی تو باشی و نوکرت گرفتار شود!!! از تو عجب است یاعلی جان مددی شاعر: امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... شاعر:استاد بی واهمه ، یا علی مدد می گوییم با فـاطـمه ، یا علی مدد می گوییم وقتی که اجـل رسـد هم ان شـاالله در خـاتمـه ، یا علی مدد می گوییم شاعر: امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... شاعر:استاد حلقه ست زمین و او نگین ست هنوز صد چشم زمان، سوی زمین ست هنوز زآن فاجعه، گرچه چارده قرن گذشت ‌والله! علی خانه‌نشین ست هنوز شاعر: استاد یک نفس مانده علی پر بکشد تا به سما یک اذان مانده ملاقات کند فاطمه را شاعر: با عشق علی دلت صفا خواهد کرد از غصه و غم تو را جدا خواهد کرد تو یک نذر حیدر بفرست بعدش به تو فاطمه دعا خواهد کرد شاعر: ادامه⏬⏬⏬
صحرا شده سوگوار، ماتم دارد باران شده بی قرار، ماتم دارد نوروز، عزادار شب قدر شده‌ست از داغ علی، بهار ماتم دارد ✍ أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ مهلت دادی، دعا نکردم یا رب خود را ز گنه جدا نکردم یا رب از لطف و کرامتت، گناهانم را پوشاندی و من حیا نکردم یا رب ✍ جز با تو امید مغفرت ممکن نیست وز غیر تو کسب معرفت ممکن نیست گفتند که عافیت بخواهم جز با فرج تو عافیت ممکن نیست ✍ فرازی از دعای ندبه: أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَیْهِ وَافْتَرى؟! كجا است آنكه خداوند او را بر متعديان و ستمكاران و مفتريان، مظفر و منصور گرداند؟! بر تشنه‌لبان آب بقا را برسان "منصور علی من اعتدی" را برسان این زمزمه‌ی لب عزادار علی‌ست یارب! بعلی، صاحب ما را برسان.. ✍ در راه نماز، جان بیافشاند علی بر خلق، نماز را شناساند علی با این‌همه چون شهید شد در محراب گفتند: مگر نماز می‌خواند علی؟! ✍مرحوم بر قبله‌ی آفتاب می‌ریخت تراب با چشم پُر از گلاب می‌ریخت تراب امشب چه گذشت بر دل خون حسن بر روی ابوتراب می‌ریخت تراب ✍ در ظلمت جهل، نور مهتاب، علی‌ست مصداق رکوع و سجده‌ی ناب، علی‌ست در شام اگر چه بی نمازش خواندند مظلوم‌ترین علی‌ست ✍ مرگ سی سال‌ست بر او، خنجر از رو می‌کشد هرچه مولا می‌کشد، از زخم پهلو می‌کشد ✍ آن مظهر مهر ازلی را بردند در نیمه‌ی شب نور جلی را بردند تشییع جنازه‌اش تماشایی بود بر دوش فرشتگان علی را بردند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای کاش کمی عذاب نازل می‌شد! بر دشمن بوتراب نازل می‌شد! ای کاش برای اصغر شش‌ماهه قدرِ کف دست، آب نازل می‌شد! ✍ (محفل ادبی_مهدوی ) هم قامت «عدل» را خمیدند آن‌روز هم قلب «معاد» را دریدند آن‌روز «توحید» و «نبوت» و «امامت» را نیز با خنجر کُند، سر بریدند آن‌روز ✍ این کیست که بین قتلگاه افتاده چون ماه، میان یک سپاه افتاده تا راه به دشمنان ببندد تنها با درد به سمت خیمه راه افتاده ✍ تقدیم به بر ظلمت شب، نور جلی باید داد دل را به ولایتِ ولیّ باید داد از حال شهیدان حرم فهمیدم سر را به حسین بن علی باید داد ✍ رفتي و صبحِ محشرِ من خواهد آمد بعداز تو غم، دور و بر من خواهد آمد آنكس كه بر پيراهنت رحمی نكرده‌ست حتماً سراغ معجر من خواهد آمد ✍ مظلومِ تمام عالمیْن است حسین جان داده‌ی کینه‌ی حُنیْن است حسین بی سابقه آن ذبیح را می‌کشتند! انگار نه انگار حسین است حسین از مرز میان کفر و ایمان‌ می‌گفت از آدم و دام‌های شیطان می‌گفت در کرببلا حسین را می‌کشتند در گوشه‌ی حجره خواجه عرفان می‌گفت ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای روسیاه! دشنه به خون خدا نزن! با تیغ کُند بر جگر مصطفی نزن از روی این کتاب مقدس بلند شو! پا این قدر به آیه‌ى "قالو بلی" نزن این کشته‌ی فتاده به هامون، عزیز ماست طعنه به یادگار شه لافتی مزن این تشنه، دست شسته ز جان بعد اکبرش این ضربه‌ی دوازدهم را بیا نزن یک چند لحظه صبر کن ای خصم سنگ دل در پیش چشم فاطمه این ضربه را نزن این زخم‌ها بس است برای شهادتش آن تیغ کُند را تو دگر از قفا نزن از این عزیز پیرهنش را جدا مکن آتش به قلب مضطر آل عبا مزن انگشت او جدا مکن ای ساربان، برو! این قدْر زخم بر دلِ خیرالنسا مزن از کودکان مضایقه کردید آب را آتش دگر به خیمه‌ی اطفال ما مزن ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] قلب تو که خانه زاد عاشورا بود تا آخر عمر یاد عاشورا بود تاریخ گواه است که ای روح دعا! فریاد تو امتداد عاشورا بود ای فاتح قله‌های ایمان و امان در راه هدف گذشته‌ای از سر و جان پیغام شهید کربلا یا سجاد! از حنجر تو رسید بر گوش جهان ✍ تمام عمر شد با گریه مأنوس تمام خاطراتش آه و افسوس چرا فرمود امان از شام مردم امان از شام یعنی داغ ناموس ✍ امان از شام و رنج بی حسابش امان از شام و شب‌های خرابش بمیرم! آیه‌ی تطهیر می‌گفت امان از شام و از بزم شرابش ✍ از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما... پس وای به حال چشم‌هایم، ای وای من دیده‌ام آنچه را شنیدید شما ✍ شبِ شادی، شبِ غم گریه می‌کرد به اندوهی دمادم گریه می‌کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می‌کرد ✍ همینکه آب می‌دید گریه می‌کرد یه طفلو خواب می‌دید گریه می‌کرد میون کوچه بازار مدینه اگه قصاب می‌دید گریه می‌کرد ✍ بیاور با خودت نور خدا را تجلی‌های مصباح الهدی را به پا کن کربلایی در دل ما تو که تا شام بردی کربلا را ✍ چه جوری خاطره‌هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سالِ دیگم اگه گریه کنم محاله بازارِ شام یادم بره :: خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمی‌زنم توی "شام" شامِ ما تازیونه بود :: آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه، رباب به آب لب نمی‌زد مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود :: کسی می‌شه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده؟ می‌دیدم ربابو گِریه‌ام می‌گرفت دستاشو بسته بودن تکون نده :: سنگِ غم شکسته بال و پرم و تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و روزی صدبار می‌میرم زنده می‌شم که گذاشتم توی خاک خواهرم و ✍ ابری شد و با ناله‌ی جانکاه گریست با مهر به نوحه بود و با ماه گریست چل سال بیاد خاطرات پدرش با آه نفس کشید و با آه گریست ✍ امان و داد از بیداد ای دل بزن از سینه‌ام فریاد ای دل دوگل بر حنجر گل، بوسه دادند یکی زینب، یکی سجاد ای دل کسی که مثل زهرا گریه می‌کرد میان دشت و صحرا گریه می‌کرد به یاد لاله‌های پرپر دین تمام عمر خود را گریه می‌کرد امامی که در اندوه و الم ماند هزاران گل به خاک از دیده افشاند اگر می‌دید آبی، گریه می‌کرد زسوز جان خود غم‌نامه می‌خواند ✍ ای چشمه‌ی صبح و شعله‌ی شب، سجاد! از آتش و اشک‌ها لبالب، سجاد  مظلوم ترینند، حسین و زینب ... مظلوم‌تر از حسین و زینب، سجاد ✍ غمش هم مثل اشکش بی حسابه جلو روش آب اگه باشه عذابه چهل ساله می‌گه الشام الشام هنوزم فکر اون بزم شرابه شده تسبیح، غم؛ سجاده آهش سر ظهر عطش خیسه نگاهش میگن قد یه دریا گریه می‌کرد اگه قصاب می‌دید بین راهش نه تنها روضه‌ی گودال‌و دیده نه تنها پیکر پامال‌و دیده چهل منزل کنار عمه زینب زمین افتادن اطفال‌و دیده ✍ كَس مثل تو دل به غصه دمساز نكرد با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد سجادى و اعتقاد دارم چون تو سجاده‌ى اشك را كسى باز نكرد ✍ دیدند محرّم به تو چشمی تر داد یک باغ گلِ شکفته‌ی پرپر داد گفتند چرا گریه؟ نمی‌دانستند چشم تو به اشک معنی دیگر داد ابر آمد و گریه کرد، با باد گریست باران شد و قطره قطره افتاد، گریست تا کرببلا زنده بماند، هر روز در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست ✍ اى سبط بزرگوار پيغمبر من با چشم ترت گريست چشم تر من اى واى چه آمد به سرت كه گفتى: اى كاش نمى‌زاد مرا مادر من ✍ دلش را داغ و غم بیت الحزن کرد وجودش را پر از رنج و محن کرد نمی‌دانم چگونه با چه حالی تن صد چاک بابا را کفن کرد ✍ نفهمیدند معنایِ "ولی" را رها کردند حَقِّ منجلی را که می‌بردند با دستان بسته عَلى ابنِ حُسینِ ابنِ عَلى را...! ✍ از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما... پس وای به حال چشم‌هایم، ای وای من دیده‌ام آنچه را شنیدید شما ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2