#⃣ #فیش_زیارت_اربعین
#⃣ #گریز_زیارت_اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #اربعین
#⃣ #امام_حسین
✅ #قسمت_اول
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ ،اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ، وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ،اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهید
{آقا!سلام...اي كاش الان كربلا بودم،زيارت اربعين ميخوندم...}
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَرات
{اوّلِ زيارت اربعين دو سه جمله مقتل بخونم، سرآقا اباعبدالله الحسين برگشت كربلا، ابوريحان بيروني،مُتَوفّي قرن پنجمِ، در آثار الباقيه كه از اولين منابعي است كه جريان اربعين رو نقل كرده،اينجور نوشته: "فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِه"*روز بيستمِ ماهِ صفر سر امام حسين رو برگردوندند كربلا..." حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِه" سر نازنينش رو به بدنش مُلحق كردن...اين سر همه جا با زينب بوده،هر جارو نگاه مي كرده،سري به نيزه بلند است در برابر زينب...گفته بودم بيام كربلا آروم بشم،گريه هام رو بكنم،اما داغ دلم تازه شد"رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ علیه السلام إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ ، وفیهِ زِیارَةُ الأَربَعینَ، وهُم حَرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشّامِ"يعني اين سر رو كه برگردوندند كربلا، زن و بچه ها هم با سر بابا بودند كه داشتن بر مي گشتن...(دلم برا كربلات تنگ شده،همه اومدن كربلا...دلت رو راهي كربلا كن،از سُوِيداي دلت...صدا بزن:حسين...}
اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ، اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَهِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَهِ، وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَهِ، وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَهِ، وَقآئِداً مِنَ الْقادَهِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَهِ ،وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ،وَجَعَلْتَهُ حُجَّهً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ، لِیَسْتَنْقِذَعِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ، وَحَیْرَهِ الضَّلالَه
{*چقدر با اين مردم حرف زدي روز عاشورا،وقتي به همه چيز احتجاج كرد، حُجت آورد به عمامه پيغمبر،به شمشير پيغمبر،وقتي حَسَب و نَسَبش رو گفت،صدا زدن: يابن فاطمه! ما نمي فهميم تو چي ميگي... "و نحن غير تارکيک حتي تذوق الموت عطشا" دست ازت بر نمي داريم تا تشنه جون بدي...}
وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ ،مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ،وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ ، وَحَمَلَهَ الاَوْزارِ ،الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ،*
{خدايا در راه عبادت تو خونش رو روي زمين ريختن}
* وَاسْتُبیحَ حَریمُه*
{حرمش رو مُباح اعلام كردن، هركي هرچي ميتونه براي زن و بچه اش غنيمت برداره،كوفيا برا خودتون سوغات جمع كنيد...همه اومدن سمت خيمه ها...}
اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً*
{يعني ميشه يه روزي همه با هم بريم كربلا،بين اين همه موكب ما يه جايي بايستيم،من هم براتون زيارت اربعين بخونم،يه دفعه صدا بياد"اليوم، يَومُ الاربعين"حسين جان! به خودت قسم دلم برا كربلات تنگ شده*}
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ ،عِشْتَ سَعیداً، وَمَضَیْتَ حَمیداً،وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً*
{مظلوم از اين دنيا رفتي آقاجان! اي غريبِ مادر!حسين....}
ادامه⏬⏬⏬⏬
#⃣ #فیش_زیارت_اربعین
#⃣ #گریز_زیارت_اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #اربعین
#⃣ #امام_حسین
✅ #قسمت_پایانی
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ، وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ،وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ ،حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِه
* اي امان ازساعتي كه اسب به خيمه ها برگشت...
اي فَرَس ازچه تو خود باخته اي
مگر اين گونه كه ماتي تو شه انداخته ا ي ؟*
اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ...
{*آقاجونم،بچه هات برگشتن كربلا...شيخِ صدوق نقل كرده دراَمالی،دیگران، ابن فتاح،مرحوم مجلسي ، همه گفتن از فاطمه بنت علی: "إنَّ یَزیدَ أمَرَ بِنِساءِ الحُسَینِ علیه السلام فَحُبِسنَ مَعَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام فی مَحبِسٍ"داداش! بذار برات بگم که شام چه خبر بود...این زن و بچه رو با زین العابدین در خرابه ای حبس کردن..." لا یُکِنُّهُم مِن حَرٍّ ولا قَرٍّ" نه از گرما نگهشون میداشت و نه از سرما... "حَتّى تَقَشَّرَت وُجوهُهُم…." صورت های مبارکشون پوست انداخت... "إلى أن خَرجَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام بِالنِّسوَةِ"*تا اینکه خاندان امام حسین حرکت کردند با زین العابدین*" ورَدَّ رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام إلى کَربَلاءَ"*تا اینکه سر برگشت کربلا....*}
اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَهِ، وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَهِ،لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّهُ بِاَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ،وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ*
{شهادت میدم تو پناهگاهِ مؤمنانی،تو پناهِ عالمیانی،پناهِ عالمیان!زینبت بی پناه شده...
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود
این حرف های مرثیه خوانان دروغ بود
ای کاش این روایت پُر غم سند نداشت
بر نیزه ها نشاندن قرآن دروغ بود
ای کاش گرگ های تاخته بر یوسفِ حجاز
مانند گرگ قصه ی کنعان دروغ بود}
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ، الْهادِى الْمَهْدِىُّ،وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّهَ مِنْ وُلْدِکَ، کَلِمَهُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى، وَالْعُرْوَهُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّهُ على اَهْلِ الدُّنْیا،وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى، وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ ،وَاَمْرى لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّهٌ، حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ ،فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ ،لامَعَ عَدُوِّکُمْ*
{آقا! من با شما هستم، کمکم کن تا آخرِ عُمر دَرِ خونه ات بمونم،همه ی بچه هام و دودمانم تا روز قیامت نوکر دَرِ خونه ات باشن...یه وقت نکنه من دشمنِ تو باشم...یه وقت نکنه با کارهام جلویِ تو بایستم،یه وقت نکنه یه موقعی که آقام،مولام صدا زد: "هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی" منم رو صورتش شمشیر بکشم...}
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ ،لامَعَ عَدُوِّکُمْ ،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَرْواحِکُمْ، وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ، وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
#⃣ #فیش_روضه_اربعین
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #متن_روضه_کوتاه
#⃣ #متن_روضه
#⃣ #روضه_دفتري
#⃣ #اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسین
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَات...
شب اربعین، شب زیارتی ابی عبدالله، دلا بره کربلا، فرمودند: اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین، سه مرتبه بگین: صَلَّ الله علیک یا اباعبدالله ...
اَلسَّلامُ عَلَیٰ قَلبِ زَینبِ الصَّبور وَ لِسانُهَا الشَّکور...السلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب...
نگاهِ گریه داری داشت زینب
چه گامِ استواری داشت زینب
دلِ با اقتداری داشت زینب
ببین چه اعتباری داشت زینب
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگیِ راه دارد
*پیاده روی اربعین وقتی چند کیلومتری راه میری،به پاهات فشار میاد، کف پات تاول میزنه، هر چند تا موکبی یه عده آماده اند زائرها بیان، خستگی ِ زائرها رو در کنند، پذیرایی کنند، مرهم به کف پای این بچه ها بگذارند، حالا تصور کن آدم بزرگ،جوان،نیرومند، این طور تحلیل میره،اما دلا بسوزه برا بچه های حسین، نمیگذاشتن پا به پای بزرگترها راه برن،زن و بچه رو با طناب به هم بسته بودن، این بچه ها روی زمین می افتادن با تازیانه بچه هارو بلند می کردند، آی بمیرم براتون، کسی نبود این بچه هارو تحویل بگیره، کسی نبود مرهم به پای این بچه ها بذاره، ای حسین....
رسیدم کربلا ای داد ای داد
حسین سر جدا، ای داد ای داد
چهل روز است گریانم حسین جان
چو مویِ تو پریشانم حسین جان
*این چهل روز برا زینب چهل سال گذشت، میخوام روضه بخونم برات، چهل روز نذاشتن زینب یه دل سیر گریه کنه، داداش زینبت رو نگاه کن ببین پیر شدم*
چهل روز است می خوانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین جان
همین جا شیرخواره گریه می کرد
ربابِ بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشکِ پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده، پیر کرده ...
همین جا دورِ اکبر را گرفتند
زِ ما شبه پیمبر را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
همین جا بود که سقایِ ما رفت
به سمتِ علقمه دریای ما رفت
پناهِ عصمتِ کبرای ما رفت
پی او گوشواره هایِ ما رفت ...
همین جا بود که دل ها گرفتو
کسی رویِ تن تو جا گرفتو
سرت را یک کمی بالا گرفتو
و از پشتِ سرت سر را گرفتو
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدایِ نالۀ زهرا در آمد ....
همین جا بود اَلِف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سّم مرکب چال کردند
*عزیز دلم ، یادم نمیره همین جا بود اومدم شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو از روی بدنت کنار زدم، نازنین بدنت رو دیدم، پاره پاره، غرق به خون، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من! *
بهاری داشتم اما خزان شد
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دستِ ساربان شد
طلایِ من نصیب کوفیان شد
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
ز جا برخیز غم خواری کن عباس
دوباره خیمه را یاری کن عباس
برای عزتم کاری کن عباس
علم بردار علم داری کن عباس
سکینه می کند زاری ابالفضل
چه قبر کوچکی داری ابالفضل
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
وقتي همه دورِ قبر آقامون امام حسين نشسته بودن، گريه هاشون رو كردن، يه وقت ديدن بي بي سكينه با يه كاسه ي آب اومد، به امام سجاد گفت: داداش! قبرِ عمو جانم عباس كجاست؟
همه بلند شدن، اولين دسته ي عزاداري راه افتاد"یاعباس! جیبِ المای لِسکینه" عباس! پاشو برا سكينه آب بيار... تويِ نخلستون ها دارن ميرن، يه وقت رسيدن به يه قبرِ كوچيك...امام سجاد فرمود: اينجا قبرِ عموجانم عباسِ، همه با تعجب نگاه كردن...*
حكايت ميكند اين قبرِ كوچك
كه مردي را خجالت آب كرده
*سكينه شروع كرد روضه خوندن...عمو جان! جات خالي بود، مجلسِ شراب بردن مارو، جات خالي بود با انگشت مارو به هم نشون ميدادن...*
خبر داري سَرِ بازار رفتم
ميانِ مجلسِ اغيار رفتم
به آبروی اباالفضل به دستاي قلم شده اباالفضل، این دو دستت رو بیار بالا، زن و مرد حاجت دارید، کاردارید، مریض دارید، فرج امام زمان، سلامتی مقام معظم رهبری، عاقبت به خیری جَوونا، حفظ نظام و کشورمون از بلایا همه با مادرش اُم البنین ناله بزنید: یا اباالفضل...
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
#⃣ #فیش_زیارت_اربعین
#⃣ #گریز_زیارت_اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #اربعین
#⃣ #امام_حسین
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
عشق یکی حسین یکی خدا یکی
کعبه شد یکی کربلا یکی
یا حسین بگو شدی فدای کی؟
که حالا فدات میشن یکی یکی
"اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ"
*خیلی معانی برا این قتیل ُالعبرات آوردن. خدا رحمت کنه آقای حائری شیرازی رو ایشون یه عبارت روضه ای میگفت: میگفت این قتیل العبره، حسین کشته ی اشکه، کدوم اشک؟ ایشون می گفت شاید یکیش این باشه، حسین کشته ی اشکای زینبه. وقتی رو صورت رو زمین افتاده بود،جبرائیل پرها رو باز کرد. عالم روضه ست دیگه. جبرائیل پرهاتو جمع کن زینبمو ببینم. زینب داره نگام میکنه.*
"اللّٰهُمَّ إِنِّى أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ،صَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ، الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ، أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَاجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ، وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ، وَأَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَىٰ خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ، فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ،وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ، وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنىٰ، وَشَرَىٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ" حسین برا چند درهم چه دَرهَمت کردند... "وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّىٰ فِي هَوَاهُ، وَأَسْخَطَكَ وَأَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِكَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ، الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ، فَجاهَدَتهُمْ فِيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ؛ اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِيماً
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِياءِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللّٰهِ وَابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ سَعِيداً، وَمَضَيْتَ حَمِيداً، وَمُتَّ فَقِيداً، مَظْلُوماً شَهِيداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ، وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ، وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ ظَلَمَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذٰلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ؛ اللّٰهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِأَنْجاسِها"
حسین جانم...!
من هنوز یادم هست
گوشهٔ حجره، تو بودی و من
*حسین یادت میاد؟
صدام میکردی یوما! یوما! أنا الغریب...
من هنوز یادم هست صدام می کردی
یوما!یوما! أنا المظلوم... أنا العطشان...
وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدِّينِ، وَأَرْكانِ الْمُسْلِمِينَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوىٰ، وَأَعْلامُ الْهُدىٰ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقىٰ، وَالْحُجَّةُ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، وَأَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِإِيابِكُمْ مُوقِنٌ، بِشَرايِعِ دِينِي، وَخَواتِيمِ عَمَلِي، وَقَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ، وَأَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّىٰ يَأْذَنَ اللّٰهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُّوِكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ، وَعَلَىٰ أَرْواحِكُمْ وَأَجْسادِكُمْ، وَشاهِدِكُمْ وَغَائِبِكُمْ، وَظَاهِرِكُمْ وَبَاطِنِكُمْ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
#⃣ #فیش_زیارت_اربعین
#⃣ #گریز_زیارت_اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #اربعین
#⃣ #امام_حسین
✅ #قسمت_اول
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
"السَّلامُ عَلَیٰ وَلِیِّ اللّٰهِ وَحَبِیبِهِ"
*نیت کن تویِ این زیارت اربعین، بگو: آقا! دومین زیارتِ اربعینم رو ان شاءالله تو کربلا بخونم، اینم یه آرزو است دیگه، زیارت اربعین *
"السَّلامُ عَلَیٰ خَلِیلِ اللّٰهِ وَنَجِیبِهِ ، السَّلامُ عَلَیٰ صَفِیِّ اللّٰهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ ، السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ ، السَّلامُ عَلَیٰ أَسِیرِ الْکُرُباتِ"
*دورِ تو رو گرفتن آقا! اول راه های خاکی رو بستن بعد راه های آبی رو، حالا حسین مونده و اصحاب و یاران و بنی هاشم...*
"وَقَتِیلِ الْعَبَرَاتِ.اللّٰهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ ، الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ ، أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَاجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ ، وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ ، وَأَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَیٰ خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ "
*گفتن: آقاجان! خیلی تو این راه یاد یحیی پیغمبر خدا هستی، میشه علتش رو بگید؟
آقا ابی عبدالله فرمودند: یحیی
رو یه زنا زاده سر از تنش جدا کرد، اونم جلو پدر مادرش، منم یه زنا زاده سر از تنم جدا میکنه
سئوال کردند: آقاجان! چرا ابراهیمِ صادق الوعد رو یاد میکنید؟ ابی عبدالله فرمودند: وقتی میخواستن بکشنش پوست سر و صورتش رو کندن ..*
"فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ ، وَمَنَحَ النُّصْحَ ،وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ"
*آقاجان! توخونِ قلبت رو دادی*
"لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ،
*اما اینا آدم نشدن مغرور دنیا شدن *" وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنیٰ ، وَشَرَیٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ "
*میگن وقتی یعقوب فهمید برادرا یوسف رو به چند درهم فروختن خیلی گریه کرد...
داریم توی زیارت اربعین میگیم، آقاجان! اشرار تو رو با قیمت کمی فروختن، آخرتشون رو به دنیا فروختن، مَردِ داد میزد تو کوفه میگفت: این همه زحمت کشیدم تا کربلا رفتم، یکو نیم درهم به من پول رسیده، ای اُف برشما اهل کوفه....*
"وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّیٰ فِی هَوَاهُ ، وَأَسْخَطَکَ وَأَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِکَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ "
*کار بهجایی رسید عوض اینکه ابی عبدالله امیر عالمِ، گفتن: یزید امیرالمؤمنینِ ،جاها عوض میشه حواست پرت بشه میبَرنت *
"وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ ، الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ ، فَجاهَدَهُمْ فِیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّیٰ سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ"
*عاقبت خون تو رو ریختن، دردناکترش اینه به حریمخانواده تو بی ادبی کردن، به خدا این بچه ها که اومده بودن کربلا، تا به حال یه حرف زشت نشنیده بودن ..*
"اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلاً ، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِیماً.السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیاءِ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللّٰهِ وَابْنُ أَمِینِهِ ، عِشْتَ سَعِیداً"
*آقاجون خوب زندگی کردی، یه کاری کن ماهم اینطور زندگی کنیم *
" وَمَضَیْتَ حَمِیداً ، وَمُتَّ فَقِیداً ، مَظْلُوماً شَهِیداً "
*وقتی رسیدن پشت دروازه مدینه حضرت فرمود: ما نمیایم، بشیر تو برو اعلام کن، حضرت همون بیرون دروازۀ مدینه خیمه هاشون رو دستور داد زدن، مجلس عزا درست کردن، غذا طبخ کردن، اهل مدینه زار میزدن، حضرت بالای منبر رفت حمد وثنای خدارو گفت، خوب که حمد وثنای خدارو فرمود، فرمود: بابای من رو شهید کردن، بین دو نهر آب...
یهو خودش هم به گریه افتاد، صدا زد: مردم به خدا به دَرنده ها آب دادن، ولی به بابای من آب ندادن ...*
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
#⃣ #فیش_زیارت_اربعین
#⃣ #گریز_زیارت_اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #اربعین
#⃣ #امام_حسین
✅ #قسمت_اول
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ ،اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ، وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ،اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهید
{آقا!سلام...اي كاش الان كربلا بودم،زيارت اربعين ميخوندم...}
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَرات
{اوّلِ زيارت اربعين دو سه جمله مقتل بخونم، سرآقا اباعبدالله الحسين برگشت كربلا، ابوريحان بيروني،مُتَوفّي قرن پنجمِ، در آثار الباقيه كه از اولين منابعي است كه جريان اربعين رو نقل كرده،اينجور نوشته: "فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِه"*روز بيستمِ ماهِ صفر سر امام حسين رو برگردوندند كربلا..." حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِه" سر نازنينش رو به بدنش مُلحق كردن...اين سر همه جا با زينب بوده،هر جارو نگاه مي كرده،سري به نيزه بلند است در برابر زينب...گفته بودم بيام كربلا آروم بشم،گريه هام رو بكنم،اما داغ دلم تازه شد"رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ علیه السلام إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ ، وفیهِ زِیارَةُ الأَربَعینَ، وهُم حَرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشّامِ"يعني اين سر رو كه برگردوندند كربلا، زن و بچه ها هم با سر بابا بودند كه داشتن بر مي گشتن...(دلم برا كربلات تنگ شده،همه اومدن كربلا...دلت رو راهي كربلا كن،از سُوِيداي دلت...صدا بزن:حسين...}
اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ، اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَهِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَهِ، وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَهِ، وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَهِ، وَقآئِداً مِنَ الْقادَهِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَهِ ،وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ،وَجَعَلْتَهُ حُجَّهً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ، لِیَسْتَنْقِذَعِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ، وَحَیْرَهِ الضَّلالَه
{*چقدر با اين مردم حرف زدي روز عاشورا،وقتي به همه چيز احتجاج كرد، حُجت آورد به عمامه پيغمبر،به شمشير پيغمبر،وقتي حَسَب و نَسَبش رو گفت،صدا زدن: يابن فاطمه! ما نمي فهميم تو چي ميگي... "و نحن غير تارکيک حتي تذوق الموت عطشا" دست ازت بر نمي داريم تا تشنه جون بدي...}
وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ ،مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ،وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ ، وَحَمَلَهَ الاَوْزارِ ،الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ،*
{خدايا در راه عبادت تو خونش رو روي زمين ريختن}
* وَاسْتُبیحَ حَریمُه*
{حرمش رو مُباح اعلام كردن، هركي هرچي ميتونه براي زن و بچه اش غنيمت برداره،كوفيا برا خودتون سوغات جمع كنيد...همه اومدن سمت خيمه ها...}
اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً*
{يعني ميشه يه روزي همه با هم بريم كربلا،بين اين همه موكب ما يه جايي بايستيم،من هم براتون زيارت اربعين بخونم،يه دفعه صدا بياد"اليوم، يَومُ الاربعين"حسين جان! به خودت قسم دلم برا كربلات تنگ شده*}
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ ،عِشْتَ سَعیداً، وَمَضَیْتَ حَمیداً،وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً*
{مظلوم از اين دنيا رفتي آقاجان! اي غريبِ مادر!حسين....}
ادامه⏬⏬⏬⏬⏬⏬
#⃣ #فیش_زیارت_اربعین
#⃣ #گریز_زیارت_اربعین
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #اربعین
#⃣ #امام_حسین
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
✅ #قسمت_پایانی
وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ، وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ،وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ ،حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِه
* اي امان ازساعتي كه اسب به خيمه ها برگشت...
اي فَرَس ازچه تو خود باخته اي
مگر اين گونه كه ماتي تو شه انداخته ا ي ؟*
اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ...
{*آقاجونم،بچه هات برگشتن كربلا...شيخِ صدوق نقل كرده دراَمالی،دیگران، ابن فتاح،مرحوم مجلسي ، همه گفتن از فاطمه بنت علی: "إنَّ یَزیدَ أمَرَ بِنِساءِ الحُسَینِ علیه السلام فَحُبِسنَ مَعَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام فی مَحبِسٍ"داداش! بذار برات بگم که شام چه خبر بود...این زن و بچه رو با زین العابدین در خرابه ای حبس کردن..." لا یُکِنُّهُم مِن حَرٍّ ولا قَرٍّ" نه از گرما نگهشون میداشت و نه از سرما... "حَتّى تَقَشَّرَت وُجوهُهُم…." صورت های مبارکشون پوست انداخت... "إلى أن خَرجَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام بِالنِّسوَةِ"*تا اینکه خاندان امام حسین حرکت کردند با زین العابدین*" ورَدَّ رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام إلى کَربَلاءَ"*تا اینکه سر برگشت کربلا....*}
اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَهِ، وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَهِ،لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّهُ بِاَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ،وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ*
{شهادت میدم تو پناهگاهِ مؤمنانی،تو پناهِ عالمیانی،پناهِ عالمیان!زینبت بی پناه شده...
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود
این حرف های مرثیه خوانان دروغ بود
ای کاش این روایت پُر غم سند نداشت
بر نیزه ها نشاندن قرآن دروغ بود
ای کاش گرگ های تاخته بر یوسفِ حجاز
مانند گرگ قصه ی کنعان دروغ بود}
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ، الْهادِى الْمَهْدِىُّ،وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّهَ مِنْ وُلْدِکَ، کَلِمَهُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى، وَالْعُرْوَهُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّهُ على اَهْلِ الدُّنْیا،وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى، وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ ،وَاَمْرى لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّهٌ، حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ ،فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ ،لامَعَ عَدُوِّکُمْ*
{آقا! من با شما هستم، کمکم کن تا آخرِ عُمر دَرِ خونه ات بمونم،همه ی بچه هام و دودمانم تا روز قیامت نوکر دَرِ خونه ات باشن...یه وقت نکنه من دشمنِ تو باشم...یه وقت نکنه با کارهام جلویِ تو بایستم،یه وقت نکنه یه موقعی که آقام،مولام صدا زد: "هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی" منم رو صورتش شمشیر بکشم...}
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ ،لامَعَ عَدُوِّکُمْ ،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَرْواحِکُمْ، وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ، وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
4_6033117784479629697.mp3
زمان:
حجم:
3.97M
تحلیل مداحی
روضه #اربعین
با نوای: #حاج_حسن_خلج
شاعر شعر اول: #حاج_علی_انسانی
شاعر شعر دوم: #مصطفی_متولی
#موضوع : لطائف و ظرائف در روضه
غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند
ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند
ستاره گان حرم را به ريسمان بستند
بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند
ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند
به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند
از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی
دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی
می خواستم به پات سرم را فدا کنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟
بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گریه کردهایم
چشمی ندیدهام که ندیده جراحتی
تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد
هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی
آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن
دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی
کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم
از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.⏬⏬⏬⏬
زمان:
حجم:
10.36M
#نماهنگ «هلا بیکم یا زوّار»
#اربعین #محرم #امام_حسین
متن نماهنگ:
کتل و پرچم و علم دم ماتم دوباره غم
منو اشعار محتشم عزیزم حسین
عجب عشقی چه لذتی چه شکوهی چه هیبتی
چه جلال و چه عزتی عزیزم حسین
عزیزم حسین (۲)
همه هستن ز مرد و زن، همه با سختی اومدن
اومدن تا بهت بگن عزیزم حسین
یکی با چشم پر ز نم، وسط جاده تا حرم
داره میگردونه علم، عزیزم حسین
عزیزم حسین
عزیزم حسین، تو هر موکبی نواته
عزیزم حسین، صدا دمام عزاته
عزیزم حسین ،چه شوری تو کربلاته
عزیزم حسین
عزیزم چقدر غمه پشت این یه روضه
میسوزونتم سرانگشت این یه روضه
عزیزم حسین منو کشته این یه روضه
عزیزم حسین(۲)
یا قاهر العدو یا والی الولی یا مرتضی علی
پسری داشتی چه شد
یا فاطمه بیا نزدیک قتلگاه، بین دو نهر آب
پسرت تشنه کشته شد
مادر آب کجایی پسرت آب نخورد(۲)
پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد(۲)
عزیزم حسین (۳) عزیزم حسین
به عزادار امام حسین، سلام
و به زوار امام حسین، سلام
به همه عراقیا رو
همه خدمای امام حسین سلام
واسه یه نوکر، اونم من زار (۲)
چی بهتر از این دم صحن علمدار
چای عراقی نوای عراقی
تفضل تفضل، هلابیکم یا زوار
واسه یه عاشق، چی بهتر از این
اون لحظه که دل، برسه پیش دلدار
میخونه زهرا تو صحن مولا
تفضل تفضل هلابیکم یا زوار
هلابیکم یا زوار، هلابیکم یا زوار (۲)
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
@Maddahionlinمداحی آنلاین - این هنر زینب است - موذن زاده.mp3
زمان:
حجم:
2.61M
خطبهی آن مستطاب
کرد عدو را مجاب
کاخ ستم شد خراب
این هنر زینب(س) است
#فارسی🔊
#اربعین🏴
#سلیم_موذن_زاده_اردبیلی🎙
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_خواهرت_رسیده_زار_و_گریون_بنی_فاطمه.mp3
زمان:
حجم:
7.83M
داداش پاشو که خواهرت رسیده
زار و گریون
پاشو ببین از آسمون چکیده
اشک بارون
#زمینه🔊
#اربعین🏴
#سید_مجید_بنی_فاطمه🎙