eitaa logo
✒نگاربانو
47 دنبال‌کننده
99 عکس
2 ویدیو
3 فایل
سفره ای پر برکت از گوهر کلام و تجربه های بانوان به ویژه مادران، گسترده ایم تا پیاله های مهر و عشق را به یکدیگر تعارف کنیم. نگاربانو؛ روایت دنیای شگفت انگیز مادران است. دعوتید به ضیافتی عاشقانه... با شما هستم 👈 @Reiyhan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻بسم الله الرحمن الرحیم 🔺مادرم همیشه می گوید: از وقتی پا به درون من گذاشتی، تا زمان دنیا آمدنت، بلایی نبود که برسرم نیاید، وبعد که از آن مشکلات و دردها و بی خوابیهای عجیب و غریبش می گوید احساس گناه می کنم! بااینکه در آن دوره جنینی بی اختیار بودم و هرچه بر حاملم گذشته جز خیرو حکمت الهی برای او نبوده، اما شنیدن آن آلام و رنجها هم، دردناک و غیر قابل تحمل است. حالا که دنیا آمده ام و برای خودم کسی هستم، هرگاه از مادر غافل می شوم، حس بدی دارم اما نه به اندازه ی ان احساس گناه در اوج بی گناهی! می بینید هرچه انسان پاک تر و معصوم تر باشد، احساس گناه بیشتری می کند. @negaarbanoo
سلام نگار بانوی عزیز ، گُل بانوی دنیای چند ده ساله ام ، امُّ الشهدای خانه ی ما!☝☝☝☝☝☝☝ قریب هفت سال از زندگی مشترکت با مرحوم ابوی بزرگوارمان می گذشت که سرانجام ، انتظار بچّه دار شدنت به سر آمد . روز یک شنبه پنجم مرداد ماه سال ۱۳۳۷ هجری شمسی مطابق با دهم محرم الحرام ۱۳۷۸ هجری قمری - بخوانید عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین "علیه السلام"- اوّلین فرزندت پای به عرصه ی خاکی گذارد و نام حسین را برایش برگزیدی که زیبنده بود . همیشه این جمله ات را از یاد نمی برم و همواره بدان می بالم که نام فرزندانت را خود انتخاب می کردی . حسن ، عبّاس ، محسن ، احسان و جعفر دیگر فرزندانی بودند که در دامان پر مهر تو که "فاطمه" نام داری و از سادات حسینی هستی و در کلاس درس پدرشان رشد یافتند . حالا دیگر امُّ البنین خانه ی همسرت "علی" شدی ... و زمانی فرا رسید که همه ی شش فرزندت همزمان در جبهه های نبرد با دشمن حضور داشتند ؛ امّا افسوس که از میان آن ها ، تنها دو تن خاکریزهای دلدادگی به دنیا را در نوردیده و از سیم های خاردار نفوسشان عبور کردند . آنان قرار بود خط شکن باشند امّا خودشکن شدند . از من ها گذشتند تا⬇
توانستند از مین ها نیز بگذرند ؛ آری : بر هرکس صلای شهادت نمی دهند کاین بهترین عبادت و اوج سعادت است این منطق بزرگ شهیدان کربلاست بالاترین سعادت انسان شهادت است ای کاش قصّه ی غُصه های زندگی ات را نسل های امروز و فردای جامعه ، ذرّه ای بشناسند و بازخوانی کنند . برای این نگاربانوی عزیز ، گُل بانوی دنیای ما "والده ی شهیدان حسن و احسان" که سال هاست تنش به ناز طبیبان نیازمند و وجود نازکش آزرده ی گزند شده است ، در این ماه عزیز دعا کنید. همسفر شما در پرواز شماره ۱۴۳۹ @negaarbanoo
آه هرگز صد عکس پر نخواهد کرد جای یک زمزمه ی ساکت پا را بر فرش...
من می‌خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی : اينکه توی يک تکه جا ، هی بروی و برگردی ، تا پير بشوی و ديگر هيچ ؟! يا اينکه طور دیگری هم توی دنيا می‌شود زندگی کرد ؟ @negaarbanoo
✒نگاربانو
من می‌خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی : اينکه توی يک تکه جا ، هی بروی و برگردی ، تا پير بشوی
دوستان می توانند درباره ی این موضوع برای ما مطلب بنویسند و از نظرات و دیدگاههای ارزشمندشون ما رو بهره مند فرمایند. سپاسگزار مهرتان❤️ @negaarbanoo
اگر می دانستم عمر گلهای چارقدت از تو بیشتر است، وقت سال تحویل، از آن سوی دنیا، برای دستبوسی سینه خیز به دیدارت می آمدم. #نگاربانو @negaarbanoo
🌷گاهی برای انداختن یک درخت باید صد ضربه تبر بزنید. از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش این است که شرایط را برای ضربه صدم آماده کند. 🌷اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جایش است، دلیل بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست. 🌷حالا هر مبارزه ای به همین شکل است. اینکه اقداماتی که می کنیم به سرعت جواب نمی دهد نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کند. 🌷پس باید هر کاری می کنیم بگذاریم به حساب یکی از همان نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسد و درخت را می اندازد،نگران نباشیم. موفقیت صبر می خواهد، و زندگی موفق با صبر ساخته می شود. @negaarbanoo
🍃 الهی وقتی به تجربه های زندگی ام می اندیشم میبینم که زندگی ام را با همه درد ها و لذت هایش دوست دارم. الهی برای این فرصت زندگی زمینی سپاس... #نگاربانو @negaarbanoo
قَوی بودن و قَوی شدن معمولا جزء گزاره های پُر کاربرد پسر بچه هاست. و سوالاتی مثل چگونه قوی شدن و چگونه قوی ماندن و چه کسانی قوی هستند، اصولا جزء سوالات پسر بچه ها در موقعیت ها و زمان های مختلف است. 🔷🔷🔷 چند روز پیش پسر بچه ی چهارساله ام مشغول بازی خودش بود و من هم مشغول کارهای خودم. نمی دانم پسرم در چه فکری بود موقع بازی اش که یکدفعه با لحن شیرین کودکانه اش گفت👈مامان جون میگم که امام خامنه ای اندازه من قوی هست به نظرت؟ ومن هم با لحن تا کیدی گفتم👈 آآآآره پسرم.حتما اندازه ی شما قوی هستن ایشون. پسرم جواب داد 👈 ولی به نظرم من یه ذررره از امام خامنه ای هم قوی ترم! ومن هم با تاکید بیشتر گفتم👈 خب ولی نظر من اینه که امام خامنه ای حتی اندازه ی شما قوی هست. پسرم گفت👈 خب یعنی پس امام خامنه ای هم مثل من حتی از نهنگ هم نمی ترسه و مثل من می تونه داعشی های بدجنس را داغون کنه؟ جواب دادم👈آآآآره همین طوره.حتی تا الان با فکر های خوبش یه عاااالمه داعشی را داغون کرده. پسرم لبخند نشان از رضایتی زد و گفت 👈 آهان ،پس حتما امام خامنه ای هم مثل من زیاد هیئت رفته و زیاد سینه زده توی هیئت که اییین قدر قوی شده دیگه. جواب دادم👈 درسته. حتما همین طور بوده. 🔷🔷🔷 خلاصه اینکه پسرم حرف هایم را شنید و حرف هایش را زد و انعکاس حرف ها و رفتار هایی که قبلا دیده و شنیده بود را به خوبی نشان داد و مرا حسابی سر کِیف آورد. بعد هم دوباره مشغول بازی اش شد.ومن پیش خودم ودر دلم گفتم پسرم در مورد شخصی که سوال پرسیدی این را هم مطمئن باش که👈 🌿 نقش او پیش ما هر روز خوش تر می شود..🌿 @negaarbanoo