💠 نیمکت 💠
#مردی_در_آینه #سید_طاها_ایمانی #قسمت_دوم ⚠️صحنه جرم... مقتول❓ کریس تادئو 16 ساله سفید پوست دانش آ
#مردی_در_آینه
#سید_طاها_ایمانی
#قسمت_سوم
اوبران داشت با تلفن حرف مي زد از خانواده مقتول خداحافظی كردیم.
+حدس بزن چي شده؟! هیچ دانش آموزی به نام لالا توی مدرسه نيست!😐
-احتمالا اون خلافکار دبیرستانی نیست🙄
برگشتم سمت خونه مقتول و زنگ خونه رو زدم. پدر کریس اومد دم در
-شما لالا رو با چشم خودتون دیده بودید؟
+من نه... ولی مادرش اونو دیده بود. فکر میکنید لالا توی قتل پسرم دست داشته...؟
-هنوز برای هر فرضیه ای زوده ولی بهتره خانمتون بیاد برای چهره نگاری لالا
خانم تادئو مشغول چهره نگاری بود و اوبران رسید: توماس به طرز عجیبی نه توی دبیرستان نه اون منطقه اثری از خلافکارای دبیرستانی نیست! 🙄
-مگه ممکنه؟!
+ظاهرا مدیر فعلی دبیرستان از زمان شروع ریاستش خیلی جدی برخورد میکرده با این قضیه و خلافکارای دبیرستانی تو اون منطقه مثل بقیه جاها فعالیت نمیکنند. همه فعالیتهاشون به یه نقطه مبهم ختم میشه که نمیدونیم کیه!
-یعنی ممکنه مدیر دبیرستان رابط بوده باشه که هیچ اثری از خودش نزاشته؟ ممکنه کریس جزو خودشون بوده باشه و همه ی تغییر رفتارش رد گم کنی...؟ 🧐
به تصویر چسبيده روي تابلو خيره شدم: خواهش مي كنم كريس...! بگو تو عضو اونها نبودی! ☹️
سعی میکردم اطلاعات رو توی ذهنم دسته بندی کنم: چهار مظنون اصلی پرونده پرویاس مدیر و بولتر معاون دبیرستان و دنیل ساندرز دبیر ریاضی و لالا...
رفتم خونه و یه دوش آب سرد گرفتم... اوبران اومده بود دنبالم. باید میرفتیم پزشکی قانونی. اونجا هم چیز خاصی دستگیرم نشد غیر ازاینکه قاتل حرفه ایه و قطعا دفعه اولش نبوده! 🙄
باید میرفتیم سراغ ساندرز. شاید اون چیز بیشتری بدونه...🙄
تو بیمارستان بود. بالاسر تخت مادرش. دوربینها رو هم که بررسی کردیم، نشونه ای از خروج از بیمارستان تو اون ساعت یا ارتباط مشکوک نبود.
برای اتفاقی که افتاده بود خیلی ناراحت بود: کریس شب آخر اومده بود پیش من. خیلی آشفته بود. یه چیزی میخواست بگه ولی نتونست...😔انقدر عصبی بود گوشیشم اینجا جا گذاشت.
و گوشی رو بهم داد! چیزی که کل دبیرستان رو دنبالش گشته بودم... 🙃
گوشی رو زدم به شارژ و روشن کردم... چیز خاصی نبود. غیر از یه سری تماس با یه خط اعتباری که کریس جواب نداده بود و اون خط هم خاموش بود. از گوشی دل نمیکندم... یه چیزی باید باشه. تو فایلهای صوتی ش رو گشتم. Chapter1 رو پلی کردم...
حالم بد شد!😵 سرگیجه گرفته بودم...🤭 اون مثل هیچ آهنگی نبود!🎵 یعنی کریس عضو چه گروهی شده بوده؟!🤔 اون آهنگها.🎶 اونا احتمالا دلیل تغییر رفتارش بودن...🧐
@nimkatt_ir🇮🇷✨
#داستان_کوتاه
#تشرف مرد حمال خدمت امام زمان
مرحوم آیت الله خوانساری عالم بزرگ اصفهان میگفت:
🌴🌴🌴 در بازار اصفهان بودیم یه حمالی میومد رد بشه به ما سلام می داد تو دلم می گفتم بلاخره ما هم یه مریدپیدا کردیم حمال بازار است ولی خوب اشکالی ندارد کم کم به این آقا علاقه مند شدیم یه بار وایستادگفت:
✨ میشه یه وقتی کاری داشتم مزاحم شما بشم شما برای ما انجام میدی!
مرحوم خوانساری :گفتند بله اشکالی نداره
یه روزظهربرگشتم خونه دیدم خانومم گفت یه آقایی اومده گفته این آدرس ماست به حاج آقا بگین اگر تونستن یه سری به ما بزنن آدرسو نگاه کردم دیدم بغل قبرستانه محل سکونت هم نبودرفتم دیدم محل سکونت اون مرد حماله باخودم گفتم جای مناسبی برای زندگی کردن نیست
داخل شدم،دیدم مرد مریض ویه گوشه دراز کشیده😔😔
گفتم پاشو ببرمت دکتر
گفت نه،من رفتنی هستم فردا از دنیا میرم.
گفتم :شما از کجا میدونی مگه علم غیب داری
هی طفره می رفت؛
آخرش گفت آقام بهم گفته:
آقااااااات
آقات دیگه کیه😳
گفت:آقام،صاحبم امام زمانم🌸🌸🌸🌸
گفتم:مگر تو با امام زمانت ارتباط داری
بله،آقالطف دارندهر هفته به ما سری میزنند
اینجاااااااا
تو هرهفته با آقا ارتباط داری!!!!
چی شد آخه اینجوری شدی من عالم بزرگ این شهر آقاروندیدم😭😭
اون اوایل جوونی که در پی کسب رضای خدا بودیم یکدفعه ای دلداده ی آقا شدیم بالاخره دستمون به قدمهای آقا رسید🌼🌼🌼
وایشون رو ملاقات کردیم موقع خداحافظی گفتم:
آقاجان🌹میشه همیشه شما رو دید..........
آقام یه نیم نگاهی به من کرد وفرمود:
قول میدی خوب باشی☘☘☘
♥️گفتم آقا به عشق شما باشه
من به قولم وفا کردم آقایم🌷🌷🌷
سر عهدشون بودن وهرهفته ملاقات داشتیم.
@nimkatt_ir 🇮🇷✨
هدایت شده از بسیـ⚘ـج دانش اموزی مازندران
🔔زنگ تفریحی های عزیز ❤
🔸در دور دوم جشنواره زنگ تفریح با ما همراه باشید🤝
✅اینبار در 3⃣ بخش 😃
➖ بخش #فردی :
به تنهایی ✋و مثل دوره ی قبل ، در بخش هایی که گفته میشه👌
➖بخش #من_و_خانواده :
با خانواده👨👩👦👦 ، با همکاری مامان وبابا و در بخش هایی که گفته میشه👌
➖بخش #من_و_دوستانم :
با دوستان 👦👦🏼 ، به صورت گروهی ، در بخش هایی که گفته میشه و جایزه #ویژه در این بخش🎁😉
⚠️جانمونید از مسابقه ها😱😅
✨✨منتظر خبر های جدید درباره مسابقات باشید✨✨
🌼ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7
3.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_ویژه🤩
#فیلم_خوب ببینیم👀
🎥مستند " #رویای_ایرانی"
♨️خبرنگاری آمریکایی رویای دیدن رهبر معظم انقلاب را دارد و همین مسئله دلیل سفرش به ایران میشود، او آمده تا نویسنده نامه به جوانان اروپایی و آمریکایی را از نزدیک ببیند.
#مستند #رویای_ایرانی درباره این خبرنگار و داستان سفرش به کشورمان است
لینک دانلود:
https://www.google.com/amp/s/www.filimo.com/m/cLjvq/%25D8%25B1%25D9%2588%25DB%258C%25D8%25A7%25DB%258C_%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2586%25DB%258C%3famp
#تعطیلات_کرونایی😷
@nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
رسیدیم به بخش هفتگی😌 توی این بخش با جزئیات بیشتر کارهای هر روزتون رو یادداشت میکنید و اتفاقات و اهد
ازینجا به بعد بولت ژورنال کاملا شخصیه😁
یعنی خودتونین که انتخاب میکنین چه صفحه ای بزارین چه صفحه ای نزارین😉
ولی بازم ما چندتا پیشنهاد بهتون میگیم تا بدونین کلیت یه صفحه تو بولت ژورنال به چه صورته☺️
صفحه بعدی ای که میتونین تو بولت ژورنال کار کنین، "لیست خوشحالی ها" و "لیست ناراحتی هاست"😌
تو این لیست مینویسین من از چیا ناراحت شدم؟ از چیا خوشحال شدم؟
حتی میتونین یه لیست داشته باشین که: من وقتی حالم بده با چیا حالم خوب میشه؟🙂
اینجوری هروقت حالتون بده و نمیدونین چیکار کنین میرین اونو میبینین😉
#بولت_ژورنال
#آموزش_تایم
#مهارت_طوری
@nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
#مردی_در_آینه #سید_طاها_ایمانی #قسمت_سوم اوبران داشت با تلفن حرف مي زد از خانواده مقتول خداحافظی ك
#مردی_در_آینه
#سید_طاها_ایمانی
#قسمت_چهارم
فایل رو برای اوبران هم گذاشتم. حالت اون هم عادی نبود ولی نه به بدی من... فقط گفت: چه آرامش عجیبی داشت!🙃
باید میفهمیدم اون فایل چیه. شاید کمکی به حل پرونده میکرد. سراغ پدر و مادرش رفتم مادرش گفت قبلا هم دیده کریس یه چیزایی شبیه به اون رو گوش میکنه ول هیچ وقت نپرسیده🤨 ولی فکر میکنم اون فایلا رو از آقای ساندرز گرفته...
زنگ آپارتمان رو زدم. با زنگ دوم در رو باز كرد
-خواب بودید؟
جا خورده بود: نه کارآگاه بفرمایید تو. دخترم برو به مامان بگو مهمون داریم
-چندان وقتتون رو نمي گيرم... بعد از پرسيدن چند سوال اينجا رو ترك ميكنم.
+بفرمایید داخل. كار پرونده به كجا رسيد؟ موفق شديد ردي از قاتل پيدا كنيد؟
-در واقع براي چيز ديگه اي اينجام. مي خواستم ببينم مي تونيد اين فايل رو شناسايي كنيد و بهم بگيد چيه؟ 🤔
و فايل صوتي رو اجرا كردم.
لبخند عميقي صورتش رو پر كرد لبخندي كه ناگهان روي چهره اش خشك شد و صورتش درهم رفت: فكر می كنيد اين به مرگ كريس مربوطه؟ 🤨
-هنوز نمی تونم در اين مورد با قاطعيت حرف بزنم🧐
+چيزي كه شنيديد، آيات اول قرآنه. سوره حمد. آيات ستايش خدا... Chapter به مفهوم بخش يا قسمت نيست. هر كدوم از اونها يكي از سوره های قرآنه📓
ناخودآگاه یه قدم برگشتم عقب: اسم قرآن رو شنيده بودم... اما... اين يعني؟ تو... يك ...
+مسلمان
-عربی؟
ناخودآگاه خندید: نه کارآگاه! مگه همه مسلمونا عربن؟! چای بیارم یا قهوه؟
جرات نمي كردم توي اون خونه چيزي بخورم...😨 اما می ترسيدم برخورد اشتباهی ازم سر بزنه. و اون بهم مشكوك بشه كه همه چيز رو در موردش فهميدم
يه خلافکار مسلمان بهتره بگم يه تروريست...😰 حتما تروريست و خرابكار بودن به مفهوم گذاشتن يك بمب يا حملات انتحاری نيست. می تونست اشكال مختلفی داشته باشه...
همين طور كه پشت پيشخوان آشپزخانه ايستاده بود، خيلی آروم، اسلحه م رو سر كمرم چك كردم.🔫 آماده بودم كه هر لحظه باهاش درگير بشم.
در همین لحظه دخترش اومد یه لیوان آب گرفت و رفت سمت مادربزرگش.
+مي تونم بپرسم چه چيزي باعث شد اين فكر براتون ايجاد بشه كه قتل كريس با مسلمان بودنش در ارتباطه؟🤔
با شنيدن اين جمله شوك جديدي بهم وارد شد. به حدی درگير شرايط بودم كه اصلا حواسم نبود بودن اون فايل ها تو گوشی كريس مي تونست به مفهوم تغيير مذهب يك نوجوان 16 ساله باشه.
تا اون لحظه داشتم به اين فكر می كردم شايد كريس متوجه هويت اونها شده بوده و همين دليل مرگش باشه. 🧐
اما اين سوال، من رو به خودم آورد و دروازه جديدي رو مقابلم باز كرد:حملات تروریستی!🙄 شايد كريس حاضر به انجام چنين اقداماتي نشده و براي همين اون رو كشتن. يا شايد ديگه براشون يه مهره سوخته بوده🤔
من وسط برنامه های يه گروه تروریستی بودم! 😰
مهم نبود به چه قیمتی! نمي تونستم اجازه بدم جوان ها و مردم كشورم رو نابود كنن.اون از پشت پيشخوان، دست من رو نمي ديد. دستي كه ديگه تقريبا روي اسلحه ام بود...🔫 و تيري كه هرگز خطا نمي رفت...
با چهره اي گرفته، هنوزم منتظر جواب بود...🙄
-هنوز چيزي مشخص نيست. ما باید تمام جوانب زندگی مقتول و اطرافيانش رو بررسی كنيم.
خیلی آروم با انگشت اشاره اسلحه رو از روی ضامن برداشتم.
داشت حرف میزد ولی من گوش نمیدادم. برای چند ثانيه حس كردم ناراحته. واقعا خوب نقش بازی می كرد... تروريست لعنتی!
توي اون شرايط سخت، داشتم غير مستقيم بازجوييش ميكردم و دنبال سرنخ بودم.🤨 فشار شديدي رو روی بند بند وجودم حس می كردم. فشاری كه بعضي از لحظات به سختی می تونستم كنترلش كنم و فقط از يه چيز می ترسيدم. اینکه تنها سرنخي كه مي تونست من رو به اون گروه تروریستی وصل كنه رو با دست خودم بكشم و اينكه اصلا دلم نمیخواست اون رو جلوی دخترش با تير بزنم.
ضربان قلبم به شدت بالا رفته بود💗فقط كافی بود كسي كنارم بایسته از يه قدمی هم می تونست ضربات قلبم رو بشنوه...
در اين بين، دخترش با فاصله از من، چيزی رو روی زمين انداخت...
@nimkatt_ir 🇮🇷✨
#مسابقه_کتابخوانی
📖کتاب "هیچ کس به من نگفت"
✒به قلم استاد حسن محمودی درباره حسرت های یک نوجوان
⏲زمان معرفی برگزیدگان: 15اردیبهشت 99
⌨شرکت در آزمون بر خط و دریافت هدیه مسابقه از لینک زیر:
javaneno.amfm.ir/ketab
🔷🔸💠🔸🔷
رسانه اختصاصی نوجوانان فاطمی
@javane_no
هدیه(دانلود کتاب رایگان).pdf
حجم:
5.57M
#مسابقه_کتابخوانی
📥دانلود کتاب "هیچ کس به من نگفت"
✒نوشته استاد حسن محمودی درباره حسرت های یک نوجوان
⏲زمان معرفی برگزیدگان: 15اردیبهشت 99
⌨شرکت در آزمون بر خط و دریافت هدیه مسابقه از لینک زیر:
javaneno.amfm.ir/ketab
🔷🔸💠🔸🔷
رسانه اختصاصی نوجوانان فاطمی
@javane_no
💠 نیمکت 💠
داشتم درسمو میخوندم که گوشیم زنگ زد📲 نوشته بود "یوسف زهرا" 🤔 تو ذهنم یه لحظه کل مخاطبام رو دوره کر
✅سلام اقاجون الهی قربونت برم میگن قراره برگردی پیشمون 😍😍دارن همه زمین و آسمان و همه دنیا رو برای برگشتنتون ضد عفونی میکنن😷🤒😷🤒
آقاجون میدونم لیاقت دیدنتون رو ندارم 😔😔ولی همه دلگرمی زندگی منی.درست خوب نیستیم ولی توکه خوبی برامون دعا کن همین که صدات میشنوم یه دنیا ارزش داره از بچگی هر کار خوبی میکردم به عشق شما بود ولی هرچی بزرگ تر شدم وندیدمت ازت دورتر شدم به قدری که احساس میکردم دیگه پشیمون بر نمی گردی ولی ازاین که دوباره پیداتون کردم خیلی خوش حالم شاید این کرونا هر اثر بدی که داشت واسه من خوب بود وقتی توی خونه نشستم یه گوشه وقرنطینه شدم و هیچکدوم از دوستام ازم خبر نگرفتن😭😔 یهو دلم برات تنگ شد گفتم چه طور یه آقایی هست همیشه برام دعا میکنه و همه جوره هوا مو داره من فراموشش کردم😭😭😔 تورو آقا ما قرنطینه کردیم با گناهامون فراموشکاریمون با خیلی کار های دیگه که شاید خودمم یادم نمیاد ولی شما بهتر از خودم خبر داری آقا برگرد برگرد واقعا دلم و تمام وجودم تورو کم داره😭😭😭😭
#ارسالی_نیمکتی_ها
#تماس_تلفنی_با_امام_خوبیها
@nimkatt_ir 🇮🇷✨
4.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی
🔰بازی خرطومی🐘
.
📋وسایل مورد نیاز
۱_جوراب شلواری کشی(بجاش میتونید یک تیکه پارچه رو به سرتون ببندید)
۲_چند توپ یا چند لیوان یا هر وسیله ای که بهش ضربه بزنید و بندازیدش
.
📎پارچه یا چوراب رو به سرتون ببندید و به تهش یک وسیله سنگین وصل کنید تا بتونه تاب بخوره!!
میتونید مسیر ، موانع و اشیاء امتیاز دار رو هر جور که میخواید و باهر وسیله ای بچینید
گردنتون رو گرم کنید خرطومتون رو تکون بدید و امتیاز بگیرید!😁
.
📌مناسب برای کودک و بزرگسال
📌افزایش دقت عمل و واکنش
.
#بازی_خانوادگی
#تعطیلات_کرونایی 😷
@nimkatt_ir 🇮🇷✨