eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
510 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
sootokoore (1).mp3
1.59M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سوت و کور خونه ، دلا پریشونه علی یارشو روی شونه هاش میبره شبونه علی تنهای تنها خسته و مات و مبهوت داره زهراشو امشب میذاره بین تابوت   بی تاب و مضطر مرتضی، زهرا شده حاجت روا حیدر پریشان است، شام غریبان است   کبودی صورت گل روی ابرو داره میگیره جون علی رو کبودی بازو به علی این همه فخر چرا چیزی نگفتی تازه فهمیدم امشب چرا رو میگرفتی   با رفتن جانش علی، همراه طفلانش علی بی تاب و گریان است، شام غریبان است بی تاب و مضطر مرتضی، زهرا شده حاجت روا حیدر پریشان است، شام غریبان است   سوت و کور خونه، دلا پریشونه علی یارشو روی شونه‌هاش میبره شبونه رو شونه زینب غم عالمینه روضه سر خاک مادرش روضه حسینه سر داداش حسینو میذاره روی سینه شده کرب و بلایی شب سرد مدینه   طفلان میان خیمه گاه، زینب کنار قتلگاه آتش فروزان است، شام غریبان است به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
روضه - ای نبوی منظر و الهی مظهر.mp3
29.41M
🎤حاج امین مقدم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود: اوُصیکَ یا ابَاالْحَسنِ انْ لاتَنْسانی، وَ تَزُورَنی بَعْدَ مَماتی. حضرت فاطمه زهرا (س) ضمن وصیّتی به همسرش اظهار داشت : مرا پس از مرگم فراموش نکنی و به زیارت و دیدار من بر سر قبرم بیایی.. 😭 منبع: زهرة الرّیاض کوکب الدّری :ج 1، ص253 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اِی نَبَوی مَنظَر و اِلهی مَظهَر وِی به نگاهِ علی محمدِ دیگر کعبه‌ی قلبِ علی، وجودِ تو بانو قبله‌ی جانِ علی، جَمالِ تو دختر خانه‌ی تو قِبله‌ی مُرادِ امامان حُجره‌ی تو کعبه‌ی اُمیدِ پِیَمبَر قلبِ نبی با تَکَلُّمِ تو مُصَفّیٰ بِیتِ علی با تَبَسُّمِ تو مُنَوَّر (به به به فاطمه جان) گوشه‌ی چشمی گر اَفکنی به خلائق نیمی سلمان شَوَد نیمی بوذر (گوشه ی چشمی ان شاءالله یه نگاه کنید) بَر دَر بِیتِ تو اِی ‌ملیکه‌ی هستی بَر سَرِ کوی تو اِی‌حبیبه‌ی داور مریم با آن جلال، والِهِ فِضّه عیسیٰ با آن کَمال، عاشقِ قَنبر آره والله مریم با آن جلال، والِهِ فِضّه عیسیٰ با آن کَمال، عاشقِ قَنبر آن که زدی عرش و فرش بوسه به پایش سینه و دست تو بوسه داد مکرر 🔹هر زمان رسول خدا تا بی بی رو می دید از در که وارد میشه قیام می کرد حتی چند قدمی به استقبال فاطمه سلام الله علیها می رفت. جای خودش رو به بی بی می داد. دست فاطمه رو می بوسید. سینه ی فاطمه رو می بوسید.(فداها ابوها) عایشه اعتراض کرد یا رسول الله پیغمبر خدایی جایز نیست دست فاطمه رو می بوسی. یه نگاه تندی کرد پیغمبر فرمود فاطمه پاره ی تن منه. هر زمان دست و سینه ی دخترم رو می بوسم بوی بهشت به مشامم میرسه. رشته ی امید انبیا رود از دست گر نگذاری تو پا به عرصه ی محشر فاطمه جان دختر قد خم کند به حرمت بابا بابا خم شد به احترام تو دختر یزدان نازد به اقتدار تو بنده حیدر بالد به افتخار تو همسر با چه گناهت زدند سیلی بر رخ یا به چه جرمت رسید لطمه به پیکر با چه گناهت شکست قنفذ بازو ای تو هوادار دست خالق اکبر با تن در هم شکسته باز دویدی در دل دشمن برای یاری حیدر نشست کنار بستر فاطمه، تو عالم زناشویی حرف میزدند علی جان آقا سلام حضرت عالی جناب من ای ماه من ستاره ی من آفتاب من ای صبر دست بسته ی جبر طناب من ای غربت سلام بدون جواب من عرضه داشت علی جان شنیدم این روزا مردم مدینه سلامت نمی کنن! گفت فاطمه جان کاش سلام نکنن سلام میدم جواب سلامم رو نمیدن حتی به من ناسزا می گن آن زمانی که به حیدر کس نمی دادی سلام بر علی می داد روحیه سلام فاطمه ▪️همین روزا بود چند روز گذشته بی بی متوجه شده بود سلام علی رو جواب نمیدن سفارش کرد فضه، اسما، ام ایمن، ساعت آمدن خانه ی علی وقتی در زد کسی حق نداره در خانه رو به روی علی باز کنه.با هر زحمتی بود بی بی کشان کشان خودش رو پشت در می رسوند تا در رو باز می کرد سلام آقای من همه ی غم و اندوه علی فراموش میشد ای غربت سلام بدون جواب من صف بسته رنج پشت سرم یا اباالحسن ساعات آخر سفرم یا اباالحسن از سینه دود آه تو بر آسمان مده جان علی عذاب به من با بمان مده از روی شرم و غصه سرت را تکان مده با گریه زخم سینه ی من را نشان مده گفتی بمان به جان تو دیگر نمی شود این نیمه جان برای تو همسر نمی شود گفت فاطمه جانم من صف اول هر غزوه به میدان رفتم ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا ای جانم دریا خروش کرد و خوشی مثل رود رفت نه سال در کنار تو بودن چه زود رفت نه سال عشق، زندگی و هر چه بود رفت حوریه ات نیامده آقا کبود رفت ای علی رد میشد از مقابل هم تا نگاهمان لبخند می زدیم به هم با نگاهمان علی جانم یادت که هست سنگ صبور تو خرد شد پایی رسید و ظرف بلور تو خرد شد من سینه ام به پیش حضور تو خرد شد آنها مرا زدند و غرور تو خرد شد ای جان بشنو بشنو.. داری به سر ز پا شدنم گریه میکنی بر حجم منحنی تنم گریه می کنی در پشت در به سوختنم گریه می کنی داری به دست و پا زدنم گریه می کنی دارم به دل بریدن تو گریه می کنم با دیدن خمیدن تو گریه می کنم بر دیدن و ندیدن تو گریه می کنم از لحظه ی کشیدن تو کریه می کنم امام زمان معذرت میخوام، بزرگترا سادات منو ببخشن آتش دمی و سوخت تنم را رها نکرد بر من تنید و پیرهنم را رها نکرد یک لحظه میخ در بدنم را رها نکرد این زخم ناتنی که تنم را رها نکرد وقتی که حرف آبروی یک امام شد دست شکسته یار غم لحظه هام شد لبخند تلخ رفتنم حسن ختام شد علی جان خیالم راحته پیراهن حسین عزیزم تمام شد آه 🔹اومد تو حرم امیرالمؤمنین مرحوم شیخ جعفر مجتهدی رحمة الله علیه گفت آقا جان سالهاست میام تو حرمت یه حرفی توی دلم عقده شده، تو عالم مکاشفه سر گذاشت به ضریح امیرالمؤمنین، بگو عزیز دلم آقا جان می خوام اون منظره ای که شما بودید، مقابل چشمان شما به فاطمه جسارت شد، اون لحظه رو به من نشون بدید. 🔸فرمود شیخ جعفر نه، از اسرار آل محمده. شیخ جعفر میگه گریه کردم گریه کردم التماس کردم آقا جان می خوام اون منظره رو ببینم فرمود عزیزم هر چه کرامات از ما به تو رسیده ازت میگیریم. شیخ جعفر میگه قبول کردم https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor ادامه در پست بعدی..👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ادامه روضه: ناگهان دیدم پرده ها از مقابل چشمانم کنار رفت، در خانه آتش گرفت ساکت نشینا فاطمه بین در و دیوار قرار گرفته..😭 دستای علی رو بستن عمامه از سر علی برداشتن دور گردن علی دارن می کشنش. آه از آن روز که کارم به تماشا افتاد من زمین خوردم و بانوی من از پا افتاد لا اله الا الله.. 😭 رد پایی به روی چادر زهرا افتاد جای یک پنجه روی صورت او جا افتاد اگه ایام شهادت بی بی نبود نمی خوندم. چه کنم امام صادق فرموده بگید چطور شهید کردن مادر ما فاطمه رو گفت از کینه از آن لحظه که آمد می زد تازه می کرد نفس را و مجدد می زد وای از دست مغیره چقدر بد می زد همه توان مرا می زدند نامردان عزیز جان مرا می زدند نامردان و مهربان مرا می زدند نامردان زن جوان مرا می زدند نا مردان آه آخ چشماشو باز کرد این مدافع حریم ولایت و امامت، دید علی نیست..😭 فضه آقام رو کجا بردنش؟ به سمت مسجد پیغمبر اشاره کرد عزیز دلم به هر زحمتی فضه من باید برم.. علی به جز من هواداری نداره..😭 به هر زحمتی بود لباس عوض کرد، بی بی خودش رث کشان کشان... فاصله ای نیست اونایی که دیدن، از خانه ی امیرالمؤمنین تا مسجد. به هر زحمتی بود بی بی خودش رو رسوند، دید در مسجد دستای علی رو بستن، شمشیر برهنه بالا سر علی قرار دادن، یا بیعت کن، یا می کشیمت. تا این منظره رو بی بی دید آی مردم بی وفای مدینه تا این حال علی رو دید فرمود الآنه که نفرینتون می کنم. دست برد به معجرش بی بی. ستون های مسجد به حرکت در آمدند، گرد و غبار بلند شد. علی تا این منظره رو دید فرمود سلمان برو به فاطمه بگو دست نگهداره. نفرین نکن. سلمان اومد خدمت بی بی دو سرا بی بی جان علی میگه نه نفرین نکن. فرمود امر امر امامم علیست. اما بگو دم در می ایستم تا علی نیاد نمیرم خونه. اهل دل اهل اشاره، عرض کنم بی بی جان شمشیر برهنه بالا سر علی بود زمین نیفتاد طاقت نیاوردی.. ▪️کجا بودی کربلا کنار بدن حسین نیزه دار با نیزه می زد، شمشیر دار با شمشیر می زد. یه عده تو دامنشون سنگ آورده بودند... حسین.. 😭 از پرده ی جگرت سه مرتبه بلند بگو یا حسین.. https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
بنال ای دل بسوز ای دل.mp3
2.19M
شماره 939 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است علی از دیـده گریـان و مدینـه بیت‌الاحزان است ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌ مادر شده زینب امیرالمؤمنین امشب کفن کـن جسم زهرا را ز اشک دیده دریا کن تمام دشت و صحرا را ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌ مادر شده زینب امیرالمؤمنین امشب کنار تربت زهرا بنـال آهسته‌ آهسته کنار تربت زهرا ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌ مادر شده زینب مدینه عالم هستی شده غمخانۀ حیدر ببین تابوت زهرا را به روی شانۀ حیدر ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌ مادر شده زینب خداونـدا خداونـدا بـه یـاد غـربت زهرا شده اشک علی امشب گلاب تربت زهرا ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌ مادر شده زینب علـی صـورت نهـاده بـر مـزار یار تنهایش الهی بشکند دستی که سیلی زد به زهرایش ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌ مادر شده زینب بـه پایان آمـده امشب امـانت‌داری مولا برون کن فاطمه! دستی برای یاری مولا ▪️مدینه گریه کن امشب که بی‌مادر شده زینب شاعر: حاج غلامرضا سازگار هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
دلم غرق غمه.mp3
3.32M
شماره 940 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دلم غرقِ غَمِه به لب این زمزمه به جان مرتضی مَرو یا فاطمه فدایی راه حیدری تنهای تنها یک لشکری تمام هستیّ مرتضی تو بِضعَه ی پیغمبری می سوزم برای تو در شام عزای تو اهل ارض و آسمان مَدیون بچّه‌های تو ▪️یا زهرا یا فاطمه جهان پابَست تو تمام هَست تو میان کوچه‌ها شکسته دست تو ای آسمان و ماهِ علی خون گریه کن بر آهِ علی کلِ ملائک قربانی شهیده ی راهِ علی ای هستیّ خانه ام ای یاس کاشانه ام پیش چشم بچه ها تابوتِ تو بَر شانه ام ▪️یا زهرا یا فاطمه رسیده جان لبم به تاب و در تبم در این شب‌ها فقط به فکر زینبم در کربلا ای یار حسین ای هستی و دلدار حسین جان تو و جانِ بچه‌ها در آن شب تار حسین هستی جای مادرش ‌ بَر نیزه روَد سَرش جای من به قتلگه بوسه بزن بر حَنجرش ▪️یا زهرا یا فاطمه یابن العسکری،شَمسِ عالَمَين ما را کن دعا ،در صَحنِ حسین        قسم به سلطانِ نینوا       دلم شده تنگِ کربلا       یه نیمه شب این آلوده را       با خود بَبَر ایوان طلا دنیا مانده زیرِ دِین حیدر را تو نور عَین کعبه میزند صدا ای وارثِ خونِ حسین ▪️آقای غریب من شاعر: یوسف حق پرست هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
حرمت.mp3
3.23M
شماره 941 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حرمت كو كه بگردند به دور سر تو نوكرها ▪️حرمت كو حرمت كو مادر تو شفيعه اى و من هم اسير تو مليكه اى و من هم غلام به ضريحى كه ندارى درود به مزار بى نشونت سلام! يا مولاتى يا فاطمه عقده ى اين دل وا نشد گشتم ولى آخر بى بى قبر شما پيدا نشد اما مى بينم بين رويا گلدسته ها تا عرش اعلى  دارالزهرا ميشه اين دنيا      حرمت كو كه بگردند به دور سر تو نوكرها ▪️حرمت كو حرمت كو مادر يه روزى با لشكر سينه زن مى گيريم روضه اى بين بقيع بين خاك تو و خاك حسن ميشه بين الحرمين بقيع! جنت يعنى خاك بقيع شيعه يعنى قومِ شرف آخر بى بى خاك صحنت پر ميشه از درّ نجف ساخته ميشه باب المرتضى اون طرف تر باب المجتبى خيل زائر پشت اين درها حرمت كو كه بگردند به دور سر تو نوكرها ▪️حرمت كو حرمت كو مادر برا عاقبت به خيرىِ من به خدا گوشه نگاهت بسه روزىِ محرّماى من از سفره ى فاطميه مى رسه دل مى بازيم به مهر تو اى جانانه، اى نورعين ما مى سازيم براى تو يا حضرت ام الحسين هم ضريح و هم صحن و سرا هم گنبد هم ايوونِ طلا مدينه هم ميشه كربلا شاعر: محمدحسین مهدی پناه هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السَّلام عَلَیکِ یَا فَاطمةُ الزَّهرا، یَا بِنْتَ رَسُولَ الله یَا قُرَّةَ عَیْنِ النَبِّی الْمُصْطَفی 🔹 بنابر نقل، ما بین نماز مغرب و عشاء زهرای مرضیه جان به جان آفرین تسلیم کرد. در حالی که قرآن می خواند و زبانش به ذکر دعا و ثناء مشغول بود. 🔸مرحوم حاج شیخ عباس تعبیرش این است: بعد از نماز مغرب زهرای مرضیه در چنین روزی به شهادت رسید. لذا اگر روایت اول فاطمیه درست باشد، امشب شب دفن زهرای مرضیه علیها السلام است. ▪️خطبه 22 نهج البلاغه در بیان این مصیبت است، وقتی بدن را امشب برداشتند، کجا به خاک سپردند؛ نمی دانم در خانه، مسجد و یا بقیع، اما امیرالمومنین علیه السلام تنها آمد عزیزش را در میان خاک نهان کند، خیلی بر آقا سخت گذشت. زهرایی که همه جا یار و همدمش بود، مخصوصاً که می بیند در دفاع از علی به شهادت رسید. ▪️ در این دفاع بازویش متورم شد. لذا امشب وقتی آمد زهرایش را به خاک بسپارد، صدا زد: یا رسول الله، خودت کمکم کن؛ ▪️خدایا! خودت کمکم کن. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا أَمَتُکَ»؛ خدایا؛ این زهرای توست «و بِنْتُ رَسُولِکَ»؛ و دختر پیغمبر توست: «اللهم و اجمع بینها و بین أبیها»؛[1] خدایا! امشب مهمان توست، شب اول قبر اوست. زهرایش را میان قبر گذاشت، یک وقت رو کرد به قبر رسول الله:  «السَّلَامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِک النَّازِلَةِ فِی جِوَارِک»؛[2] یا رسول الله! بلند شو ببین علی تنها مانده است.  «أمّا حزنی فسرمد و أمّا لیلی فمسهّد»، فاطمه جان! دیگر خواب ندارم، دیگر حزنم تمام شدنی نیست. «وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ عَلَینَا لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ»؛[3] لذا اگر نبود حرف و سخن و خطر دشمن، دیگر از کنار قبرت نمی رفتم و همین جا می ماندم و مقیم می شدم. ▪️یا رسول الله! یادت است که شب عروسی دست زهرا را در دستم گذاشتی فرمودی این امانت من است. یا رسول الله! هنگامی که جان می دادی دوباره این جمله را تأکید کردی علی جان! فاطمه امانت است:«یا رسول الله قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ»، من امانت را برگرداندم.[4]..😭  یا امیرالمؤمنین روحی فداک آسمان را دفن کردی زیر خاک ▪️نماز و قرآن خواند، بعد هم خم شد صورتش را روی خاک قبر زهرا گذاشت...😭  وَسَیعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.[5] پی نوشت ها: [1] مستدرک الوسائل، ج2، ص199. [2] بحارالانوار، ج43، ص190؛ بیت الاحزان، ص254. [3] بحارالانوار، ج43، ص210. [4] کافی، ج1، ص458، بحارالانوار، ج43، ص193؛ منتهی الآمال، ص194-195. [5] شعراء، 227. هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسایه ها بخوابید.mp3
3.35M
شماره 942 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 همسایه ها بخوابید، راحت تر از همیشه آخه صدای زهرا،دیگه بلند نمیشه اونی كه صبح و شب ناله، می زد از درد سینه اگه بار گران بوده،دیگه رفت از مدینه ▪️یافاطمه یافاطمه یافاطمه یازهرا علی غسّلنی فی الیل علی كفنّی فی الیل تا نامردا نبینند علی دفنّی فی الیل علی قبر مرا مخفی، زچشم دشمنان كن وداعی در دل شب با، نیلوفر جوان كن ▪️یافاطمه یافاطمه یافاطمه یازهرا عزیز مهربونم،جوون قد كمونم مگه خودت نگفتی علی پیشت می مونم مرو ای همسر خسته،ببین قلبم شكسته كنار در رو سجاده، ببین زینب نشسته منم و یك مدینه، یه دنیا حرف تو سینه یادم نیار خدایا، پهلو و میخ و سینه بلند شد مادر زینب،حالا چه وقت خوابه كفن پوش سفید من، دلم برات كبابه ▪️یافاطمه یافاطمه یافاطمه یازهرا هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹علی(ع) بعد از آنکه کار غسل دادن را به انجام رساند، او را برداشت و در درون کفن هایش جای داد آن گاه وی را با پارچه ای که رسول خدا را با آن خشک نموده بود، خشک کرد، و سپس او را با حنوط بهشتی که پیامبر(ص) فرموده بود و از حنوط دنیا کاملاً متمایز بود، حنوط کرد، سپس وی را در کفن هایش پوشاند، و در هفت قطعه پارچه کفن نمود.[۱] ◾️گریزی به کربلا ▪️شهید اگر چه غسل ندارد ولی کفن دارد، و لباس وی کفن اوست.[۲] چنانکه وقتی شب عاشورا فرا رسید، امام حسین(ع) به یاران فرمود: فردا لباس تمیز در بر کنید تا کفن های شما باشد.[۳] اما وقتی عصر عاشورا فرا رسید، زینب پیکر برادر را پیدا کرد و با اندوه فراوان نگاه میکرد که حتی آن کهنه پیراهن را هم از بدن مطهر سیدالشهدا در آورده بودند و امام(ع) بی کفن روی بیابان و زیر آفتاب سوزان کربلا افتاده بود... 😭 منابع: [۱]- مستدرک الوسایل، باب تغسیل المیت. [۲]- وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۵۹ [۳]- امالی شیخ صدوق مجلسی سی ام. منبع: كتاب آتش در حرم https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 🔸رعایت تناسب رعایت تناسب يكي از عوامل مؤثر در تأثير كلام بر مستمع مي باشد، که انواع و اقسامی دارد. برخی از این اقسام مربوط به سبک و روش بیان، و برخی مربوط به محتوا و عوامل جنبی مداحی است. 💠 اقسام تناسب الف)تناسب در اجزاي مجلس ب) تناسب در اجزاي سبك ج) تناسب سبك و محتوا د) تناسب بيان و محتوا ه) تناسب مطلب و زمان و) تناسب مطلب و ظرفيت مستمع الف)تناسب بين اجزاي مجلس بين جملات عربي ابتداي مجلس ، شعر ، مقدمه روضه ، روضه ، گريز ، سينه زني  و... بايد ارتباط سبكي و محتوايي لازم وجود داشته باشد و تمام اين اجزاء در يك گروه محتوايي و سبكي باشند و اگر قرار است گریزی در سبک و محتوا صورت بگیرد با حلقه ارتباطی قوی باشد. ✓مثال تناسب محتوایی: در شعر زیر برای اینکه وارد روضه پیراهن امام حسین(ع) شویم از حلقه ارتباطی موجود در شعر استفاده می کنیم و با اشاره به بخشی از داستان حضرت یوسف(ع) وارد روضه می شویم.   عشق سر در قدم ماست اگر بگذارند عاشقان را سرِ سوداست، اگر بگذارند طفل شش ماهه من زينت آغوش من است جاى اين غنچه همينجاست، اگر بگذارند يوسف مصر وجودم من و اين پيراهن جامه روز مباداست، اگر بگذارند   ▪️اشاره به داستان و روضه پیراهن امام حسین(ع) قرآن می فرماید: بعد از سال ها «... جاءَ الْبَشيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصيراً...» بشارت دهنده ای آمد پیراهن یوسف را روی چشمان یعقوب قرار داد، بینا شد. ◾️یک روز هم مدینه، ديدن زينب(س)  آمد كنار قبر رسول الله، صدا زد: «يا جَدّا! برای شما از سفر سوغات آوردم.» همه منتظرند ببینند، حضرت زینب(س) چه سوغاتی برای پيغمبر آورده، ديدند يک بسته اي را بيرون آوردند، گره بسته را باز كردند يک پيراهن خون آلود...😭 چه پیراهنی که فرمودند: در پيراهن امام عليه السّلام صد و اندى اثر تير و نيزه و شمشير بود... 😭 🔹نکته: هر چه در این تناسب ها دقت و باریک بینی و ارتباط دقیق تر و نوآوری بیشتری باشد اثرگذاری کلام بیشتر خواهد بود، چراکه مفاهیم اصلی روضه که ثابت است، آنچه که به این بخش جذابیت و نوآوری می بخشد توجه و استفاده از این تناسب هاست. ادامه دارد... هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد با کلافی که شده بافته از خونِ جگر پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم به خدا قافله سالار شدن می ارزد 🔹یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان .. ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم .. تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را متوسل به علمدار شدن می ارزد 🔸شنیدم هر جایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. 🔹از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! ..😭 چرا؟! ( آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً می بنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه) تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را متوسل به علمدار شدن می ارزد سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل .. دستش شده از تن جدا ، اباالفضل .. اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا .. بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا .. هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام حسین جان .. بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم حسین جان .. این همه سینه زن داری، رفیق نه حدودی با توییم ولی دقیق نه .. پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد دل من را به همان پنجره فولاد ببند گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
از تو چشمام میخونی.mp3
3.64M
شماره 943 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ از تو چشمام میخونی همه دردای منو یه تنه تو کردی پر کلِ دنیای منو توی روزای بدم بودی همه جوره حسین بیا که تو زندگیم باز گره ها کوره حسین ▪️سالار زینب سالار زینب وقتی دیدی بارونی ام دست رو دلم گذاشتی هر جا رسیدم به ته تلخی هوامو داشتی غم عالم تو دلم باشه باز خیالی نیست تا تو رو دارم حسین دیگه هیچ ملالی نیست ▪️سالار زینب سالار زینب شنیدم وقتی بخندی دستای ما پُر میشه بدترین آدم دنیا با نگاه تو حُر میشه بی خیال هر چی غمه تا که دمِ عشقت هست چه حالیه روی سرم عطر و نمِ عشقت هست وقتی دیدی بارونی ام دست رو دلم گذاشتی هر جا رسیدم به تهِ تلخی هوامو داشتی ▪️سالار زینب سالار زینب شاعر: امیرحسین‌ روستائی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
چه نمایشی میده.mp3
2.32M
شماره 944 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 چه نمایشی میده شاه علقمه چه دلی میبره از همه چه ابر مردی شدی شیر فاطمه چه صولتی داره به به اُبهتی داره به به نفس مخدرات عباس عشقه چشات عباس پهلوون علی صفات عباس شیر قوی دل یا ابوفاضل عالمی تعظیم میکنه رو به شمایل علی چکیده سپر نداره خودش نخواد تیغ به تنش اثر نداره ▪️یا ابوفاضل یا ابو فاضل به چه دلبری شده گیسوت دست باد چقدر علم بهت میاد میبینت هر کسی تو روز ماه و میخواد دلبر دلهایی به به چه قد و بالایی به به قمر هاشمیان عباس حضرت جان عباس وارث شاه نهروان عباس یا قمر الله قابض الارواح صاحب قلب اکلاب رقیه ای ماه شیخ جماعت ای پدر بذل حسین جونم فدات بهت گفته ابالفضل ▪️یا ابوفاضل یا ابو فاضل شاعر: امیرحسین‌ روستائی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1341546544.mp3
3.81M
🔸ترتیل صفحه پانزدهم قرآن کریم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔹دنبال یه بهانه می گشت، بره میدان از امامش دفاع کنه، چندبار آمد اجازه گرفت عرض کرد: یا سیدی و مولای لقد ضاق صدری، سینم دیگه سنگینی می کنه یه جوری میگی واغربتا، یادته تو تشییع جنازه امام حسن؛ همه رو به یه امیدی نگه داشتم این جا تلافی کنم، تو مدینه هم که نبودم از مادرت دفاع کنم..  شب آخر عمر بابامون علی هم که یادته خود بابا به همه ی ما سفارشاتی کرد اما وقتی خواهرم آمد گفت: بابا دلم میخواد یه دونه از برادرا رو کفیل من قرار بدی تو هی خیره خیره نگاه کردی اما من دلم می خواست زینب منو انتخاب کنه بابامون صدا زد منو عباسم بیام،زینبم اومد فرمود:دخترم دلت میخواد عباس رو کفیلت کنم؟ آره بابا ▪️این همه سال دلم می خواست تلافی کنم اجازه نداد. ▪️ ابی عبدالله بغلش کرد،فرمود: انت صاحب لوائی؛ تو پرچمدار منی، اگه پرچمدار زمین بخوره یعنی دیگه تمامه، تا تو هستی بچه ها دلشون خوشه ای دل خوشی حرم منو تنها نذار پا رو دلم نذار،زینبو تنها نذار 🔸یه وقت دید یه دختری خسته، خرامان خرامان داره راه میاد یه مشکی رو هم داره دنبال خودش رو زمین می کشه، نگاه کرد دید سکینه است.. اینجا دیگه حسین نتونست بهونه ای بیاره؛ صدا زد برادرم اگه می خوای بری،برو اما، فاطلب لهولاء الاطفال الماء؛ فقط برو آب بیار. خوشحال شد، مشکُ به دوش انداخت سوار شد. ▪️چهار هزار نفر محاصره ش کردن، فقط این جوری بگم اگر یک دهم این تیرها به عباس خورده باشه دیگه بسه،اگه فقط چهارصد نفر تیر بهش بزنند دیگه چیزی نمی مونه از این بدن.. وارد شریعه شد،همه دارن فرار می کنند. مشکشُ پر آب کرد، سوار شد مسیرشُ عوض کرد،گفت: از نخلستون میام زودتر برسم، راه امن تریه، کربلا رفته باشی بهت نشون میدم باب الفرات که وارد حرم عباس شدی اونجا همون جاییه که زمین گیرش کردند داره بر می گرده چه کردند؟ ▪️نمیگم، فقط همین قدر بگم دست در بدن نداشت.. 😭  مشکُ به دندان گرفت، تا تیر به مشک زدند سینه عباس هم نمایان شد، یه تیر به سینه ش زدند اما هنوز دوام داره، چه کردند؟ ▪️یا صاحب الزمان! اینجا نمی دونم حرمله بود یا نه؟ هر جا سپیدی می دید با تیر سه شعبه میز.. سپیدی چشم عباس رو اینجا نشونه گرفت.. 😭 سفیدی گلوی علی اصغر هم اونجا نشونه گرفت..😭 یه سپیدی هم عصر عاشورا نشانه گرفت.. همینکه ابی عبدالله قدری خواست استراحت کنه، تیری به پیشانی حسین زدن خون سر و صورتش رو گرفت؛ این لباساشُ بالا زد خون هارو پاک کنه سپیدی قلب حسین نمایان شد.. 😭 خدا لعنتت کنه، یه جوری تیر می زد دیگه نمی شد تیرُ از مقابل در آورد، تا تیرُ به چشم عباس زد، دست نداشت این تیرُ دربیاره، این سر رو گذاشت مقابل زانوهاش بلکه بتونه با نوک زانوها این تیرو دربیاره کلاه خود از سر عباس افتاد؛ اینجا دیگه با عمود آهن زدند.. 😭 یاحسین.. دیگه نتونست خودشُ رو اسب نگه داره، بابا اگه کسی بخواد از بالای بلندی به زمین بیفته اول دستاشُ سپر میکنه، اما این آقا دست در بدن نداشت تا عمود رو زدن با همون تیری که به چشمش رفته بود چنان با صورت به زمین افتاد... 😭 حسین... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
33.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قیمت جان... 🌷«قیمت جان شما خیلی بالاست ، اون رو نفروشید مگر به بهشت» 🍃 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🩸ای عمّار! دست روی دلم مگذار ... تازه فهمیدم «مصیبت» یعنی چه؟! در نقل‌ها آمده است: وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به خاک سپرد، به خانه برگشت و چند روز از خانه بیرون نیامد و در داغ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها عزاداری می‌نمود. 🥀 برخی از خواصّ (سلمان و ابوذر و مقداد و...) نگران حال مولا شدند و به جناب عمار یاسر گفتند: به خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام برو و خبری از آن حضرت برای ما بیاور! 🥀 عمار گوید: من به سمت خانه مولا رفته و دقّ الباب کرده و وارد خانه شدم. 📋 فَوَجَدتُُه جالسًا فی بَیتِهِ و مَعَه وَلَداهُ الحَسنُ و الحُسین علیهم‌السّلام و هُوَ مَعَ ذٰلکَ یَبکِی ▪️تا که وارد شدم، دیدم مولا علی علیه‌السلام زانوی غم بغل گرفته و حسنین علیهماالسلام دو طرف آن حضرت نشستند و او گریه می‌کند. 🥀 عمار گوید: جلو رفته و سلام دادم و در ساعتی مقابل آن حضرت نشستم؛ سپس عرضه داشتم: اجازه می‌دهید سخنی را بگویم یا که ساکت بمانم؟ مولا علی علیه‌السلام به من فرمود: سخن بگو! 🥀 عرضه داشتم: برای چه است که شما ما را امر به صبر در مصائب می‌کنید اما خودتان اینگونه بی‌تاب شده‌اید؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به من فرمودند: 📋 یا عمّار إنّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَن فَقَدتُهُ لَعزیزٌ... ▪️ای عمار! آرام شدن از داغ کسی که من او را از دست دادم، خیلی سخت است! 📋 فََو اللّه یا عمّار ما أحسَستُ بِوَجَعِ المُصیبةِ إلاّ بِوفاتِها و ما أحسَستُ بِألَمِ الفِراقِ إلاّ بِفراقِها، ▪️به خدا قسم ای عمّار! درد مصیبت را نکشیدم مگر در شهادت زهرا سلام‌الله‌علیها ؛ درد فراق را حس نکردم مگر بعد از جدا شدن از زهرا سلام‌الله‌علیها. 🥀 عمار گوید: 📋 فَأبکانِی کلامَهُ و بُکاؤَه فَبَکیتُ رَحمةً لَه ▪️گریه‌های بی‌امان مولا و سخنان دردناک او، مرا به گریه وا داشت و برای او جگرم سوخت و گریه کردم. 📚المنتخب،طریحی،ص۳۵۷ 🩸ای عمّار! می‌دانی چرا قلبم دارد متلاشی می‌شود ؟! در نقل‌ها آمده است: بعد از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها و دفن آن حضرت، روزی امیرالمومنین علیه‌السلام با جناب عمار یاسر این‌گونه درد دل نموده و فرمودند: 📋 يا عَمّار! لَمّا وَضَعْتُ فاطِمةَ عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ، وَجَدتُ ضِلْعاً مِنْ أضْلاعِها مَكْسورًا ▪️ای عمار! وقتی او را روی تخت گذاشتم تا غسل دهم، دیدم دنده‌ای از دنده‌های پهلویش شکسته است. 📋 و قَدْ دَخَلَ المِسْمارُ في ثَدْيِهَا فَأعابَه و مَتْنُها قَدْ اِسْوَدَّ مِنَ الضَرْبِ ▪️و میخ در، سینه‌اش را شدیداً مجروح کرده و بدنش از ضرب تازیانه‌ها سیاه بود؛ 📋 و َمَا يَقْرَعُ قَلْبِي يا عَمّار أنَّها كانَتْ تُخْفي ذَلِكَ عَنّي مَخافَةً أنْ تَنَغَّصَ عَلَيّ‌َ عَيْشِي ▪️اما عمار! آنچه قلبم را دارد متلاشی می‌کند این است که فاطمه سلام‌الله‌علیها، تمام این جراحات را از من پنهان می‌کرد تا حال و روز من از درد و زخم‌های او، خراب نشود. 📚الطُّرَف،سید بن طاووس،ص۳۶۴.(با اندکی تفاوت) 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب،کفائی ص٥٥٢ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
مادر نگرانم چشماتو.mp3
4.29M
شماره 945 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مادر نگرانم چشماتو ببندی با آه شبونه ات از جا دلُ کندی این روز و شبا به درد و غم اسیری حتی توو نمازم پهلوتو میگیری آه از غم غربت خونه چشمات دو تا کاسه ی خونه دستامو بگیر و پاشو موهامو بزن باز شونه بمون مادر نفس هات گرما می بخشه بمون مادر الهی حالت بهترشه ▪️مرو مادر مرو مادر با اشک سرازیر بستر رو می شوری دیدم می پوشونی زخماتو چجوری بار سفرت رو می بندی تو کم کم بالا نمیاد مادر حتی نفساتم می لرزه تن تبدارت بی جون شده چشم تارت می فهمم حالا مسمار داده چِقَدَر آزارت بمون مادر خودم زخماتو می بندم بمون مادر گرفته دنیام رنگ غم ▪️مرو مادر مرو مادر داری تو وصیت عطشانم و دریاب باید که بزاری بالای سرش آب از روزی میگی که پیکر میشه پامال آماده شو زینب واسه تب گودال وای از رد تیغ و جسارت پیروهنشم میره غارت میگی میشه مادر یک روز سهم منه زینب اسارت توی گودال جدا سر از پیکر میشه توی گودال گرفتار خنجر میشه ▪️مرو مادر مرو مادر شاعر: علی علی بیگی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998